مریم حاجیعلی📚
﷽ #برگی_از_تاریخ قرآنهای روی نی لیلةالهریر بود. شبی سخت از شبهای سهمگین جنگ صفین؛ صفین مکانی است نزدیک شام. زمان؛ سی و هفت سال پس از هجرت آخرین پیامبر خدا! گویند صدای چکاچک نیزهها و تیرها و شمشیرها، موسیقی دهشتناک لیلةالهریر بوده است و عمار (پسر یاسر و سمیه) در همین جنگ به شهادت رسیده است. مقبرهی این یار نازنین مولا علی تا چند سال پیش و قبل از حملهی داعش به سوریه، کنار مزار اویس قرنی بود. اما بعد؛ جنگ بالا گرفته بود و با وجود امثال مالکاشتر، کار لشگر معاویه رو به پایان بود که اشعث نامی آن وسط خطابهی صلح خواند و معاویه چون این خبر شنید به توصیهی عمروعاص قرآنها را به نیزه کرد! وجود آن همه قرآن در کشاکش جنگی چنان مهیب خود جای تأمل دارد و معنای آن جز این نیست که دشمنان مولای ما علی که خود قرآن ناطق است در بند و بساط جبههی جنگ، نفری یک مصحف با خود آوردهاند؛ یاللعجب... همینکه قرآنها روی نیزه رفت در لشگر علی، چنان دوئیت افتاد و همانها که تا دیروز فریاد میزدند؛ ما همه سرباز توئیم، امروز برای مولا خط و ربط مشخص میکردند که چنین و چنان کن! مولا حریف این جماعت خرفت و بدپیله نشد و نیز هرچه کرد برای حکمیت مالکاشتر یا ابنعباس را بفرستد، مقبول نیفتاد. جماعت ابوموسی اشعری را فرستادند به مذاکره با عمروعاص و شد آنچه بسیار شنیدهاید و خواندهاید... #مریم_حاجیعلی #خط_روایت #جنگ_صفین #مذاکره روایتهای خود در مورد پیشرفت ایران اسلامی را برای ما ارسال کنید. @khatterevayat
اگر دست به قلم هستید عضو این کانال ایتا بشوید و آثارتان را برای ادمین ارسال کنید تا بقیه شما را بخوانند
۱۷:۰۳
۱۷:۳۷
﷽ #برگی_از_تاریخ
شقشقیه
توی گلوی شتر عربی یک پوست بادکنکمانندی قرار دارد شبیه ریه، که عربها به آن میگویند «شقشقه»! شتر که به هیجان بیاید، در این پوست میدمد و آن را از دهانش خارج میکند. ازقضا صدای دلخراشی هم ایجاد میکند. اما بعد؛ یک روز مولاعلی نشسته بودند بر منبر مسجد کوفه! [علامه امینی اسم بیست و هشت نفر از دانشمندان شیعه و سنی را با مستندات درست و حسابی در کتاب الغدیر آورده که ماجرای آن روز را نقل کردهاند.] مولا در این خطبه داشتند از کسانی گله میکردند که بیعت شکستند و از دین خارج شدند. با سوز دلی عجیب از ماجرای جنگ جمل و صفین و نهروان حرف میزدند و خیلی به هیجان آمده بودند و به قول معروف در نقطهی اوج خطبه بودند که یکباره مردی از اهالی عراق بلند میشود و در بیوقتترین زمان ممکن، یک نامه میدهد دست امام. امام نامه را درجا مطالعه میکنند و به این ترتیب آتش درونشان که برای اولینبار شعلهور شده بوده، در نطفه خاموش میشود...ابنعباس بلند میشود و به حضرت میگوید: «ای امیرمومنان کاش سخن خود را ادامه میدادید!»حضرت میگوید: «تلک شقشقة هدرت ثمّ قرّت» ایشان اشاره میکند به شقشقهی توی گلوی شتر و میگوید که این سوز دل من هم مثل شقشقهی توی گلوی شتر، لحظات کوتاهی بروز پیدا کرد و خاموش شد... آتشی بود که شعلهور شد و خلاصه نشد که بشود... اینگونه بود که خطبه شقهشقه شد و کلام امام و دادخواهی مظلومانهش ابتر ماند.شاید شما هم مثل من با خودتان بگویید کاش دستم به آن مرد عراقی، با آن نامهی بیموقعش میرسید، ولی خوب است بدانیم که مولای ما کلی خطبه و نامه و حکمت دیگر دارند که مثل خطبهی شقشقیه ابتر نماندهاند.
#مریم_حاجیعلی
#خط_روایت#مولا_علی_علیه_السلام
روایتهای خود در مورد پیشرفت ایران اسلامی را برای ما ارسال کنید.@khatterevayat
شقشقیه
توی گلوی شتر عربی یک پوست بادکنکمانندی قرار دارد شبیه ریه، که عربها به آن میگویند «شقشقه»! شتر که به هیجان بیاید، در این پوست میدمد و آن را از دهانش خارج میکند. ازقضا صدای دلخراشی هم ایجاد میکند. اما بعد؛ یک روز مولاعلی نشسته بودند بر منبر مسجد کوفه! [علامه امینی اسم بیست و هشت نفر از دانشمندان شیعه و سنی را با مستندات درست و حسابی در کتاب الغدیر آورده که ماجرای آن روز را نقل کردهاند.] مولا در این خطبه داشتند از کسانی گله میکردند که بیعت شکستند و از دین خارج شدند. با سوز دلی عجیب از ماجرای جنگ جمل و صفین و نهروان حرف میزدند و خیلی به هیجان آمده بودند و به قول معروف در نقطهی اوج خطبه بودند که یکباره مردی از اهالی عراق بلند میشود و در بیوقتترین زمان ممکن، یک نامه میدهد دست امام. امام نامه را درجا مطالعه میکنند و به این ترتیب آتش درونشان که برای اولینبار شعلهور شده بوده، در نطفه خاموش میشود...ابنعباس بلند میشود و به حضرت میگوید: «ای امیرمومنان کاش سخن خود را ادامه میدادید!»حضرت میگوید: «تلک شقشقة هدرت ثمّ قرّت» ایشان اشاره میکند به شقشقهی توی گلوی شتر و میگوید که این سوز دل من هم مثل شقشقهی توی گلوی شتر، لحظات کوتاهی بروز پیدا کرد و خاموش شد... آتشی بود که شعلهور شد و خلاصه نشد که بشود... اینگونه بود که خطبه شقهشقه شد و کلام امام و دادخواهی مظلومانهش ابتر ماند.شاید شما هم مثل من با خودتان بگویید کاش دستم به آن مرد عراقی، با آن نامهی بیموقعش میرسید، ولی خوب است بدانیم که مولای ما کلی خطبه و نامه و حکمت دیگر دارند که مثل خطبهی شقشقیه ابتر نماندهاند.
#مریم_حاجیعلی
#خط_روایت#مولا_علی_علیه_السلام
روایتهای خود در مورد پیشرفت ایران اسلامی را برای ما ارسال کنید.@khatterevayat
۸:۴۸
۲۰:۲۸
۱۰:۵۴
۱۰:۵۴
۱۰:۵۵
۱۰:۵۷
۱۰:۵۸
۱۱:۰۱
۵:۴۲
۱۰:۳۴
۸:۴۸
۱۳:۳۴
۱۲:۱۰
۱۹:۵۹
۲۰:۰۰
۲۰:۰۳