۵:۱۷
۵:۱۷
۵:۲۰
۵:۲۰
۵:۲۲
۵:۲۳
۵:۲۳
۵:۲۳
سلام و وقت بخیرشمارههای تماس خدمتتان اعلام میشود.لطفاً در صورت ضرورت از ساعت ۲۲ تا ۲۳ تماس بگیرید.
۰۹۳۳۴۷۹۸۸۵۱۰۹۳۰۶۶۵۸۰۶۱۰۹۱۲۱۴۷۳۸۵۷ سرکار خانم اخباری۰۹۱۹۶۹۹۸۰۱۷ سرکار خانم کریمی
۸:۱۴
سلام خدمت اولیای گرامیشب همگی بخیرروز اول اردو به خیر و سلامتی همه عزیزانمون به پایان رسید.امروز: صبحانه در حرم بودیم...بعد برنامه ای در رواق زائرین غیرایرانی داشتیم و بچه ها هدیه ای دریافت کردندبعد از اون رفتیم اردوگاه در اتاق ها تقسیم شدیم وسایلمون رو جابجا کردیم و استراحتناهار در اردوگاه چلوکباب خوردیمبعد استراحت و بازیساعت ۶ آماده شدیم برای رفتن به فست فود کندز. دورهم پیتزای رست بیف و سیب زمینی سرخ شده خوردیمساعت ٨.٣۰ شب حرم بودیم. در رواق امام خمینی جمع شدیم برای قرائت دعای کمیلو بعد هم گروه بندی شدیم و رفتیم صحن آزادی زیارت از نزدیکساعت ۱۱ قرارمون باب الجواد بود برای سوار شدن اتوبوس و حرکت به سمت اردوگاهو اکنون که اردوگاهیم ان شاالله خوب بخوابیم تا صبح فردا که کلی کار داریمشب شما هم بخیر
۲۰:۲۹
گزارش تصویری - روز اول اردوی مشهد - متوسطه دوم مهدا.mp4
۳۷.۶۱ مگابایت
گزارش تصویری - روز اول اردوی مشهد - متوسطه دوم مهدا
۸:۰۱
سلام و ادب خدمت اولیای گرامی
گزارش روز دوم اردوتقدیم حضور می شود:
گزارش روز دوم اردوتقدیم حضور می شود:
۵:۰۷
و اما روز دوم اردویه روز پرهیجان.... ساعت ٧/٣۰ بیدار شدیم و رفتیم صبحانهجای شما خالی نیمرو خوردیم و کره و مربای هویج با نان بربری.. اونم از نوع مشهدیش
بعد از اون به سرعت سوار ماشین شدیم. آخه ساعت ٩ سانس بازی ما در هلیوم پارک شروع می شد و نمی خواستیم دقیقه ای رو از دست بدیم.
حسابی بازی کردیم... کافی شاپ خوبی هم داشتو بعد یه بازی پرهیجان با مربیامون ... اونم بالش بازی که کلیییی کیف داد
ساعت۱۰/٣۰ از سالن بازی خارج شدیم و به سمت اردوگاه برگشتیم.ناهار اردوگاه اکبرجوجه داشتیم با ماست موسیر و نوشابهبعد از ناهار سوار ماشین شدیم و به سمت مرکز خرید الماس شرق راه افتادیم. دو سه ساعتی چرخیدیم و خرید کردیم و ...بعد رفتیم حرم و زیارت و خلوت هامون با امام مهربانی ها🥰🥰ساعت ٩ از باب الجواد حرم راه افتادیم به سمت اردوگاه. شام اردوگاه خورشت قیمه بود با سالاد شیرازی و نوشابه که پای ثابت هر روز ماست...
بعد شام اومدیم اتاق و زنگ استراحت بودتا رسیدیم به مرحله آخر روز دوم ... اونم روشن کردن آتیش بود با سیب زمینی و چای ذغالیعجیب آواز خوندیم و چای خوردیم و سیب زمینی پوست گرفتیم.شب آخر بود و همه مون می خواستیم از ثانیه ثانیه اردو برای دورهم بودن استفاده کنیم. دورهم بودیم و چمدون هامون رو می بستیم.بالاخره حدود ساعت ٢ بود که خوابیدیم تا روز آخر رو در یه صبح دل انگیز دیگه ی مشهدی آغاز کنیم
بعد از اون به سرعت سوار ماشین شدیم. آخه ساعت ٩ سانس بازی ما در هلیوم پارک شروع می شد و نمی خواستیم دقیقه ای رو از دست بدیم.
حسابی بازی کردیم... کافی شاپ خوبی هم داشتو بعد یه بازی پرهیجان با مربیامون ... اونم بالش بازی که کلیییی کیف داد
ساعت۱۰/٣۰ از سالن بازی خارج شدیم و به سمت اردوگاه برگشتیم.ناهار اردوگاه اکبرجوجه داشتیم با ماست موسیر و نوشابهبعد از ناهار سوار ماشین شدیم و به سمت مرکز خرید الماس شرق راه افتادیم. دو سه ساعتی چرخیدیم و خرید کردیم و ...بعد رفتیم حرم و زیارت و خلوت هامون با امام مهربانی ها🥰🥰ساعت ٩ از باب الجواد حرم راه افتادیم به سمت اردوگاه. شام اردوگاه خورشت قیمه بود با سالاد شیرازی و نوشابه که پای ثابت هر روز ماست...
بعد شام اومدیم اتاق و زنگ استراحت بودتا رسیدیم به مرحله آخر روز دوم ... اونم روشن کردن آتیش بود با سیب زمینی و چای ذغالیعجیب آواز خوندیم و چای خوردیم و سیب زمینی پوست گرفتیم.شب آخر بود و همه مون می خواستیم از ثانیه ثانیه اردو برای دورهم بودن استفاده کنیم. دورهم بودیم و چمدون هامون رو می بستیم.بالاخره حدود ساعت ٢ بود که خوابیدیم تا روز آخر رو در یه صبح دل انگیز دیگه ی مشهدی آغاز کنیم
۵:۱۸
گزارش تصویری - روز دوم اردوی مشهد - متوسطه دوم مهدا.mp4
۲۰.۳۵ مگابایت
گزارش تصویری - روز دوم اردوی مشهد - متوسطه دوم مهدا
۸:۳۷
با عرض سلام و وقت بخیر؛الحمدلله هم اکنون همگی به سلامت سوار قطار شدیم و از مشهد به سمت تهران حرکت کردیم ساعت رسیدن قطار به ایستگاه تهران، با توجه به اعلام رئیس قطار بین ساعت ۸:۳۰ تا ۹ صبح خواهد بود.ساعت دقیق تر را متعاقباً اطلاع خواهیم داد.
۱۸:۱۸
۲:۲۴
۳:۱۱
سلام خدمت اولیای گرامیان شاالله ساعت ٨.۴۵ به راه آهن تهران میرسیم
۴:۱۸
۵:۵۲
و اما روز آخر:
صبح آخرین روز بعد نماز صبح می تونستیم تا ساعت ٩ بخوابیم. جور خیلی بامزه ای بیدار شدیم و مشغول جمع کردن چمدونهامون شدیماما ته ته دلمون می خواست که بمونیم.تازه با اردوگاه و اتاق و تختمون رفیق شده بودیم ...اما ...با بار و بنه رفتیم به سمت صبحانهنون و پنیر و خیارگوجه و املت و چایو صحبتهای دوست داشتنی خانم بابایی
بعد رفتیم سوار اتوبوس شدیم به سمت طرقبهسری به بازار بعثت طرقبه زدیم. خرید کردیم و نماز ظهر خوندیمبعد دوباره سوار شدیم به سمت رستوران تشریفات.یه مجموعه زیبا با کلبه و آلاچیق و صدای آبناهار جاتون خیلی خالی چلو گردن خوردیم با نوشابه و زیتون پرورده و ...بعد سوار شدیم و رفتیم تا آخرین حرفامونم با امام بزنیمرسیدیم حرم... مثل قبل هرکی با گروه خودش راهی شد... یکی صحن انقلاب ... یکی صحن آزادی... یکی چایخونه حضرت و ...خلاصه عجیب دل کندن از حرم و امام رئؤفمان برامون سخت بود...به هر تقدیر باید وداع می کردیم... این آخرین وادی بود... ولی این بار بجای وداع، عهد کردیم که پای قول و قرارمون با امام بمونیم. و در آخر ساعت ٩.٣۰ قطار حرکت کردشام هم ساندویچ مرغ خوردیم و نوشابهو ...و السلاماین شد اردوی ٣ روزه ما به مشهد مقدسپر از خاطره های زیبا و به یادماندنیباشد بر صفحه روزگارتا سفری دیگر
صبح آخرین روز بعد نماز صبح می تونستیم تا ساعت ٩ بخوابیم. جور خیلی بامزه ای بیدار شدیم و مشغول جمع کردن چمدونهامون شدیماما ته ته دلمون می خواست که بمونیم.تازه با اردوگاه و اتاق و تختمون رفیق شده بودیم ...اما ...با بار و بنه رفتیم به سمت صبحانهنون و پنیر و خیارگوجه و املت و چایو صحبتهای دوست داشتنی خانم بابایی
بعد رفتیم سوار اتوبوس شدیم به سمت طرقبهسری به بازار بعثت طرقبه زدیم. خرید کردیم و نماز ظهر خوندیمبعد دوباره سوار شدیم به سمت رستوران تشریفات.یه مجموعه زیبا با کلبه و آلاچیق و صدای آبناهار جاتون خیلی خالی چلو گردن خوردیم با نوشابه و زیتون پرورده و ...بعد سوار شدیم و رفتیم تا آخرین حرفامونم با امام بزنیمرسیدیم حرم... مثل قبل هرکی با گروه خودش راهی شد... یکی صحن انقلاب ... یکی صحن آزادی... یکی چایخونه حضرت و ...خلاصه عجیب دل کندن از حرم و امام رئؤفمان برامون سخت بود...به هر تقدیر باید وداع می کردیم... این آخرین وادی بود... ولی این بار بجای وداع، عهد کردیم که پای قول و قرارمون با امام بمونیم. و در آخر ساعت ٩.٣۰ قطار حرکت کردشام هم ساندویچ مرغ خوردیم و نوشابهو ...و السلاماین شد اردوی ٣ روزه ما به مشهد مقدسپر از خاطره های زیبا و به یادماندنیباشد بر صفحه روزگارتا سفری دیگر
۶:۴۹