عکس پروفایل روزی ده دقیقه مطالعهر

روزی ده دقیقه مطالعه

۷۵عضو
سلام العلیکم لطفا متن زیر رو بخونید:

۱۲:۰۵

"در جدیدترین آمار اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹ سرانه مطالعه افراد باسواد ۱۵ ساله و بیشتر در ماه به طور متوسط ۸ ساعت و ۱۸ دقیقه برآورده شده که به عبارت دیگر ۱۶ دقیقه و ۳۶ ثانیه در روز بوده است. از این مقدار ۶ ساعت و ۳۲ دقیقه سرانه مطالعه کتاب غیردرسی، یک ساعت و ۲۳ دقیقه سرانه مطالعه روزنامه و ۲۳ دقیقه سرانه مطالعه نشریات بوده است. نتایج این آمارگیری نشان می دهد اولویت مطالعه افراد به ترتیب قرآن و ادعیه با ۳۳.۲، رمان و داستان های کوتاه بزرگسالان با ۱۶.۳ درصد، روانشناسی و تربیتی با ۸.۸ درصد و موضوعات دینی (به جز ادعیه و قرآن) با ۸.۸ درصد بوده است."
#ماجرا

۱۲:۰۶

من محمد حسین قادری زفره هستم undefined متولد ۸۱ صادره از اصفهان.
از اونجایی که خیلی وقت بود میخواستم مطالبی رو که میخونم رو با بقیه به اشتراک بگزارم و برعکس تصمیم گرفتم این کانال رو بزنم و کار رو با یک یا علی شروع کنم
این رو هم بگم که مباحث رویکرد انقلابی مذهبی خواهند داشت.
#ماجرا

۱۲:۱۱

هرکسی از دوستان هم این میل رو در خودش احساس میکنه که میخود یکسری خوندنی رو با بقیه به اشتراک بزاره به بنده در شخصی پیام بده
این رو هم بگم که هر نویسنده در این کانال انشالله یک نشانی داره و نشان بنده هم #ماجرا است.
#ماجرا

۱۲:۲۳

سلامامروز توجه تون رو به یکی از اصول جالب قانون اساسی ایران جلب میکنم:
اصل چهل و سوم
برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران براساس ضوابط زیر استوار می‌شود:
۱- تامین نیازهای اساسی: مسکن‌، خوراک‌، پوشاک، بهداشت، درمان،آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه
۲- تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند، در شکل شرکت تعاونی، از راه وام بدون بهره، یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورت‌های حاکم بر برنامه‌ریزی عمومی اقتصاد کشور در هریک از مراحل رشد صورت گیرد.
۳- تنظیم برنامه اقتصادی کشور بصورتی که شکل و محتوا و ساعات کارچنان باشد که هرفرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خود سازی معنوی‌، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
۴- رعایت آزادی انتخاب شغل، و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهره‌کشی از کار دیگری
۵- منع اضرار (ضرر زدن) به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام
۶- منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید، توزیع و خدمات
۷- استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور
۸- جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه براقتصاد کشور
۹- تاکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی، صنعتی که نیازهای عمومی را تامین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند.
undefined: "به امید روزی که مسئولینی را بر سر کار بفرستیم تا در جهت احقاق هرچه بیشتر امور مطرح شده تلاش کنند."
#ماجرا

۱۸:۴۸

سلام تقریری در بابا اداب سخن و هنر گوش دادن
"حاملان علوم قرآن بايد به اين روش توجه كنند. بيايند در سيره ائمـة طاهرين (س) و رواياتي كه از آنها به دست رسيده، ببينيد برخورد اينها با سؤال كننده ها چگونه است؟ لذا دوستان اعـم از معمـم و غيـر معمـم كـه ممكن است در معرض اين سؤالات ديني قرار بگيرند، همه عادت داشته باشيم كه اگر از ما سؤالي شد، پاسخي كه به سـؤال كننـده مـي دهـيم، يـا روشنگر و دلچسب و قـانع كننـده و اطمينـان آور باشـد، يـا اگـر چنـين پاسخي نداريم، اعتراف به جهل، عيبي ندارد. بگوييم آقـا بنـده هـم مثـل شما نميدانم. هر دو بايد كوشش كنيم يا بدانيم يـا دانـايي را بـه دسـت آوريم كه اين عقده را براي ما بگشايد. اين خيلي حسن اثر دارد.

۲۳:۵۵

من يك داستان كوچكي در زندگي خودم پيش آمـده اسـت، برايتـان نقل ميكنم. در همان اوايل، مدتها بود ــ شايد جمعاً حدود ۷ سال ـــ در دوران تحصيلم منطق و كلام و فلسفه را شـروع كـرده بـودم و پـيش استادان مختلف مي خواندم. در تمام اين دوره مرتب به ايـن اسـتادان، در بحثهايي كه داشتند اشكال مي گرفتم. علـتش هـم ايـن بـود كـه شـيوة كتاب نويسي و تقرير مباحث منطقي و فلسفي در ايـن كتـاب هـا صـحيح نبود. حالا صحيح نبود خود داستاني مفصـل داشـت. همـان چيـزي كـه فلاسفة جديد را اصلاً برانگيخته است كه از بيخ و بن با فلسفة قـديم بـه جنگ درآيند و مبارزه كنند. با استادان گوناگوني برخـورد كـرده بـودم و اين استادان هم مثل خود بنده كه آن موقع نوطلبهاي بودم، جدلي بودنـد. من جدلي، استاد هم جدلي. من داد بـزن، داد اسـتاد از داد و فريـاد مـن بلندتر. به جايي نم يرسيم. به تدريج من از اينكه اصلاً خزانـة پـر ارزش فلسفي خودمان را تا آخرش جستوجو كنم و بگـردم تـا شـايد آگـاهي ارزندهاي كسب كنم، دلسرد شده بودم. چند تا كتاب كه خوانـده بـودم، ديگر تصميم گرفته بودم، سـراغ كتـاب هـاي فلسـفي خودمـان نـروم. و تصادفاً آن موقع چون من علاقة مفرطي به مطالعات فلسفي داشتم، عـازم بودم براي يك دوره مطالعات فلسفي به خارج بروم. حتي رفـتم، شـروع هم كردم. مقدمات مسافرتم را فراهم كردم. در سال ۱۳۳۰. در اين موقـع يكي از استادان بزرگ در قم، تازه كوششي را بـراي بحـث هـاي فلسـفي آغاز كرده بود. من به سبب آن دلسردي كه داشتم، حتي ديگـر ايـن قـدر انگيزهام قوي نبود كه حالا با ايشان هم تماس بگيـرم، شـايد ايـن اسـتاد جديد بتواند دردي از ما دوا بكنـد. چـون اسـتاداني بـس معـروف تـر بـا عناويني پر طُمطراق تر آمده بودند و من به درس آنهـا رفتـه بـودم و بـاز چيزي كه دل را بگيرد به دست نيامده بود. يكي از دوستان اصرار كرد كه فلاني بد نيست كه تو يكي ـ دو جلسه با اين استاد در تماس باشي. مـن همان موقع مطالعة مباحثي را كه مخصوصاً مربوط به بحث هـاي فلسـفي ميان غرب و شرق بود، در حدود كتاب هايي كه به زبـان هـاي فارسـي و عربي و احياناً انگليسي در اينجا به دست مي آمد، براي خودم آغاز كـرده بودم. مخصوصاً بخش مربوط به ماترياليسم ديالكتيك و بحث هايي كه در آن بود. گفت اتفاقاً ايشان هم چنين بحثي را آغاز كرده اند و تو بد نيست كه تماس بگيري.

۲۳:۵۷

من يك جلسه رفتم به يـك درس غيـر فلسـفي ايشـان. ايشان درس ديگري داشتند كه فلسفه نبود. به صورت مستمع آزاد نشستم در كناري و گوش كـردم. در آن درس و در آن بحثـي كـه ايشـان آن روز داشتند، دو اشكال به نظر من رسيد. سنتي مـن داشـته ام و دارم و آن ايـن است كه اگر در يك جلسهاي، درسي يا بحثـي اسـت كـه مـن عضـو آن نيستم، در كار آنها دخالت نميكنم. يعني به خـودم اجـازه نمـي دهـم كـه همان موقع وقت آنها را بگيرم، سؤالي را طرح بكنم. لذا بـا ايـن كـه بعـداً عده اي از دوستان سؤالاتي ميكردند، من سؤالم را مطرح نكردم. بعـد كـه جلسه تمام شد و ايشان هم به من لطف شخصي داشتند، قرار شد بـا هـم به يك جايي برويم كه استاد حاضر بودند بروند. گفتم من هم مي آيـم. در راه كه ميرفتم گفتم اين اشكال نسبت به فلان مطلبي كه فرموديد به نظـر من رسيد. قرار شد من اشـكال را توضـيح بـدهم. وقتـی اشـكال را بيـان ميكردم، اين استاد چنان گوش ميداد كه گويي اصلاً اين مطلب را تـا بـه امروز نشنيده است. اينطور با دقت گوش ميكرد. صبر كرد تا حرف مـن تمام بشود. بعد هم چند لحظه اي درنگ كرد. گويي دربـاره صـحبت مـن مي انديشد. بعد خيلي آرام و متين در طي چند جمله پاسخ داد. باز به نظـر من به پاسخ ايشان اشكال وارد بود. اشكالم را بر پاسخ ايشان طرح كـردم. باز مجدداً ايشان با چنان آرامش و طمأنينه اي اشكال مرا گـوش كردنـد و چند لحظه هم درنگ كردند. آنوقت پاسخ دادند. باز به اين پاسخ ايشـان اشكالي به نظر من رسيد.

۲۳:۵۷

اشكالم را طرح كردم. باز ايشان بـا همـان روش گوش كرد؛ بدون اينكه هيچ تندي يا خودخواهي يـا تعصـب و تشـددي بروز دهد. تا رسيديم به مقصد و ديگر اصلاً مطلـب بـه دليـل بـه مقصـد رسيدن قطع شد، و گرنه بحثمان به جايي نرسيد. ولي اين برخورد در مـن اثري گذاشت و آن اثر اين بود كه با اين استاد ميشود كار كرد. چون بـر خلاف ديگراني كه تا آن روز با آنها برخورد كـرده بـوديم كـه اگـر مـن مطلبي را حتي به دليل خامي با خشونت و صداي بلند مطرح ميكردم، او خام تر از من، چند برابر صدايش را بلندتر ميكرد؛ با ايـن كـه او اسـتاد و مربي بود و بايد مرا از اين راه دربياورد و به راه صحيح بحـث و كـاوش وارد كند، ايشان هرگز اين كـار را نكـرد. چنـان بـا حوصـله، طمأنينـه و متانت فكري و اخلاقي و علمي برخورد كرد كه اين متانـت در مـن اثـر گذاشت و سبب شد عزم رفتن به خارج را فسخ كنم و چنـدين سـال بـا اين استاد سر و كله بزنم و از او استفاده ها بكنم. اين روش صحيح كسـي است كه شايستگي دارد سؤالات با او طرح شود."
پيامبري از نگاهي ديگرشهيد آيت الله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي
#ماجرا

۰:۰۳

حقیقت + رفاقت = هدایت
راه حل چالش امروز جامعه ما از زبان حکیم*محمد فاضل لنکرانی*
"[مسئله امروز]، مسئله حسن معاشرت با مردم و جوان هاست از نظر اخلاق و از نظر رفتار با مردم خوش رفتاری بکنید اخلاقتان مردم را جذب بکند؛خیال نشود حالا که مثلا حکومت در اختیار روحانیت است و قدرت در اختیار روحانیت است، پس ما هر تحمیلی می توانیم داشته باشیم. خدایی نکرده و هر گونه زوری می توانیم به مردم بگوییم، حالا بر فرض که بتوانیم که تازه نمی توانیم؛ شما باید جنبه های معنوی مسئله را در نظر بگیرید. شما در روی کره زمین آیا حقیقتی بالا تر از رسول خدا سراغ دارید؟! نه! خب پس چرا پیغمبر عظیم الشان با اینکه مجسمه حقیقت بود، با این حال خدا می فرماید:«وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»

۱۸:۵۱

اگر یک آدم سنگین دل و آدم خشنی بودی این مردم از دور تو پراکنده می شدند معلوم میشود از این عبارت حقیقت به تنهایی جاذبه ندارد جاذبه باید ضمیمه این حقیقت باشد و آن عبارت از اخلاق عظیم است، اخلاق کریمه است، حسن معاشرت [است]، رفاقت با این مردم است، صمیمیت با این مردم است؛ حالا یک تفوقی بر این مردم پیدا کردیم آنگاه باید این مردم را به عنوان نوکران خودمان فرض بکنیم نه! ما این چیز هایی را که آموختیم برای هدایت این مردم است و اگر این مردم بخواهند هدایت بشوند باید با آنها رفاقت کرد.
حقیقت به تنهایی کافی نیست، با مردم رفاقت کنید!#ماجرا

۱۸:۵۱

بازارسال شده از نشریه فتح
thumnail
undefined قیام محبّت!
undefined تذکاری بر حلقه مفقوده این روزهای جامعه اسلامی
undefined<img style=" />undefined نویسنده: علی حیدری، دانشجوی کارشناسی مدیریت‌ دولتی
undefined زمان مطالعه: ۴دقیقه
undefined برشی از متن:... پرده سوم: ما در وضعیت کنونی جامعه خود، ناگزیر از شکافی هستیم که هر روز بیشتر از روز قبل، به‌واسطه سلطه رسانه‌ای دشمن، تشدید و تقویت می‌شود. به این نحو که با تصویرسازی دروغین از طرفین مردم، آن‌ها را نسبت به یکدیگر ناخشنود کرده و میانشان کدورت ایجاد می‌کند. در معرفی اهل ایمان موفق‌تر از خودشان ظاهر می‌شود و تصور عوام از ایشان را یک قشر دگم، بی‌احساس، بی‌منطق، سرسپرده، دور از واقع و اجمالاً ترسناک ترسیم می‌کند. البته برخی از وقایع کوچکِ تلخ نیز بهانه خوبی شده برای این دست تصویرسازی‌ها و نشستن مگس‌ها روی زخم. اثر این شکاف را می‌توانیم در بزنگاه‌هایی مانند انتخابات اخیر مشاهده کنیم.اما برای ترمیم این شکاف چه باید کرد؟ نقش امت حزب‌الله در حل این شکاف خطرساز چیست؟ آیا تنها معرفی عقاید کفایت می‌کند؟ راهبرد دین و سیره معصومین(ع) در این وضعیت برای مسلمین چیست؟امت حزب‌الله نیازمند یک قیام عمومی و یک جهاد بزرگ است به نام قیام محبّت! شاید چیزی را نتوان یافت که اثر محبت‌کردن را در تجمیع و وحدت قلوب داشته باشد. ما تکلیف شرعی داریم که به مردم جامعه خود محبت بورزیم تا اولاً این تصویر دروغین و دست‌ساز رسانه‌های دشمن از خود را بشکنیم و ثانیاً بااخلاق خوش، بدنه اجتماعی را با این مسیر همراه کنیم و اسباب تحقق رشد جمعی را فراهم کنیم...

undefined برای مطالعه متن کامل یادداشت اینجا کلیک کنید.
_undefined فتح | نشریه گفتمان انقلاب اسلامی
undefined @fathisu_ir

۱۳:۰۹