ششمین پادشاه ایرانسلطنت۵۰۰ سال(۱۸۰۰–۲۳۰۰ پس از کیومرث)پیشینضحاکجانشینمنوچهرششمین پادشاه پیشدادیسلطنت۵۰۰ سال(۱۸۰۰–۲۳۰۰ پس از کیومرث)پیشینضحاکجانشینمنوچهرزادهتمیشه، تبرستان، ایران بزرگآرامگاهسهگنبدان، ساری، مازندران، ایرانهمسر(ان)ارنوازشهرنازفرزند(ان)سلمتورایرجنام کاملثْرَئیتَونَه، فریتونآفریدون، اَفریدونخاندانپیشدادیانپدرآبتینمادرفرانک
۸:۴۲
۸:۴۵
نگاهی بر دین و علامه زردتشت
۸:۴۵
بخشهای اوستا در دورانهای گوناگون بهدست کسان پرشماری نوشته شدهاند، ولی از آن میان تنها بخشی از سرودها از آنِ خود زرتشت است. نوشتههای اوستا دربرگیرنده است از نیایشِ اهورا مزدا و اَمِشاسْپَندان و دیگر ایزدان و نمادهای طبیعت و بایستههای آدمی در جهان بهشت و دوزخ و داستانهای ملی.
گویند پس از آنکه اسکندر مقدونی کاخ پادشاهی ایران را آتش زد، اوستای قدیم را نیز که شامل ۸۱۵ فصل بود سوزاند.[۶] بلاش اشکانی فرمان داد تا اوستای پراکنده را از شهرهای ایران گرد آورند. اردشیر بابکان، تنسر را مأمور سامان دادن آن کرد. پسرش شاپور یکم کار پدر را دنبال کرد و سرانجام پس از گردآوری اوستا از آن جمله ۳۴۸ فصل به دست آمد که آنها را به همان شیوهٔ کهن به بیست و یک نسک (کتاب) بخش کردند و نامها و شرحِ این نسکها در کتابِ پهلوی دینکرد و کتابهای دیگر آمده است.[۷] نسکهای بیست و یکگانه اوستا به سه بهر بخش میشدهاند:
نسکهای گاسانیک در دانش و کار مینوی.نسکهای داتیک در دانش و کار جهانی.نسکهای هاتَک مانسَریک در آگاهی از کردارهای میانِ جهانِ مینوی و جهانِ خاکی.[۸]اوستای امروزی دارای بخشهای زیر است:
یسنا (گاهان بخشی از یسناست)یشتهاوندیدادویسپردخردهاوستا
گویند پس از آنکه اسکندر مقدونی کاخ پادشاهی ایران را آتش زد، اوستای قدیم را نیز که شامل ۸۱۵ فصل بود سوزاند.[۶] بلاش اشکانی فرمان داد تا اوستای پراکنده را از شهرهای ایران گرد آورند. اردشیر بابکان، تنسر را مأمور سامان دادن آن کرد. پسرش شاپور یکم کار پدر را دنبال کرد و سرانجام پس از گردآوری اوستا از آن جمله ۳۴۸ فصل به دست آمد که آنها را به همان شیوهٔ کهن به بیست و یک نسک (کتاب) بخش کردند و نامها و شرحِ این نسکها در کتابِ پهلوی دینکرد و کتابهای دیگر آمده است.[۷] نسکهای بیست و یکگانه اوستا به سه بهر بخش میشدهاند:
نسکهای گاسانیک در دانش و کار مینوی.نسکهای داتیک در دانش و کار جهانی.نسکهای هاتَک مانسَریک در آگاهی از کردارهای میانِ جهانِ مینوی و جهانِ خاکی.[۸]اوستای امروزی دارای بخشهای زیر است:
یسنا (گاهان بخشی از یسناست)یشتهاوندیدادویسپردخردهاوستا
۸:۴۶
سرودههای «یشت» (که به زرتشت نسبت داده میشوند، ولی کمابیش میتوان گفت که وی آنها را نسروده است) در اوستای نو جای دارند و گمان میرود که وابسته به دورهٔ هخامنشی (۶۴۸ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) اند. «وندیداد» نیز که در اوستای نو جای دارد، گمان میرود که دیرتر و در زمان پارتها (۱۴۱ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) سروده شده باشد. «ویسپرد» دربرگیرندهٔ تازهترین بخش اوستاست که به زبان پارسی میانه نوشته شده و به دورهٔ ساسانی (۲۲۶ تا ۶۵۱ میلادی) برمیگردد. در زمان ساسانیان نیز بخشهای باقیمانده از آن کتاب بزرگ با افزودن آنچه در یادها مانده بود گردآوری شده و سرانجام در سدههای پنجم و ششم هجری بار دیگر این کتاب گردآوری شد که به صورت امروزین درآمد. پژوهشگران ۲۱ نسک ساسانی را به ۳۴۵٬۷۰۰ کلمه برآورد کردهاند و امروز ۸۳٬۰۰۰ کلمه در اوستای فعلی موجود و باقی به تاراج حادثات رفته است.
کهنترین نگارش دستنویس اوستا، اکنون در کپنهاک پایتخت دانمارک است و در سال ۱۳۲۵ میلادی نگاشته شده است. این نگارش را خاورشناس سرشناس دانمارکی وِستِرگارد (Westergaard) با خود از ایران به اروپا برد.[۹]
کهنترین نگارش دستنویس اوستا، اکنون در کپنهاک پایتخت دانمارک است و در سال ۱۳۲۵ میلادی نگاشته شده است. این نگارش را خاورشناس سرشناس دانمارکی وِستِرگارد (Westergaard) با خود از ایران به اروپا برد.[۹]
۸:۴۷
گمان میرود که برخی از نوشتارهای اوستا پیش از نوشته شدن سدهها به گونهٔ گفتاری نگاه داشته شدهاند. «کتاب ارداویراف» که در سدهٔ ۳ یا ۴ پس از میلاد نوشته شد، بیان میکند که گاتها و برخی از دیگر نوشتههای موجود در اوستا پیش از یورش اسکندر مقدونی به ایران موجود بودهاند. بر پایهٔ دیدگاه نویسندهٔ «ارداویرافنامه»، «دِژِ نِپِشت» (کتابخانهٔ کاخ) در یک آتشسوزی بهدست اسکندر مقدونی ویران شد. با این همه، هیچیک از این ادعاها را نمیتوان تأیید کرد؛ چرا که اگر این متون وجود داشتهاند اکنون هیچ اثری از آنها نیست. اما راسموس کریستیَن راسک نتیجهگیری کرد که این متون باید باقیمانده یک ادبیات بسیار بزرگ باشند، همان گونه که پلینی بزرگ در اثر خود به نام «تاریخ طبیعی (پلینی)» یک موبد ازمیری را توصیف میکند که در قرن سوم قبل از میلاد «دو میلیون از قطعه سرودههای زرتشت را تفسیر میکرد». همانطور که پیتر کلارک در «دین زرتشت، آشنایی با یک مکتب باستانی» (۱۹۹۸، برایتون) خاطرنشان میسازد که اگر «گاتها» و متون کهنتر «یسنا» فقط بهطور شفاهی دست به دست میشدهاند، احتمال حفظ کیفیت زبان قدیمی آنها وجود نداشته است.
ویرایش در دورهٔ اشکانیویرایشطبق «دینکرد» که یک اثر نیمهمذهبی مربوط به سدهٔ ۹ میلادی است، شاه وَلَخش تلاش کرد که متون مقدس را گرد آوری و تنظیم کند. چیزی از نتایج این کار (در صورت انجام شدن) باقی نمانده است.
ویرایش در دورهٔ اشکانیویرایشطبق «دینکرد» که یک اثر نیمهمذهبی مربوط به سدهٔ ۹ میلادی است، شاه وَلَخش تلاش کرد که متون مقدس را گرد آوری و تنظیم کند. چیزی از نتایج این کار (در صورت انجام شدن) باقی نمانده است.
۸:۴۸
اوستای ساسانیویرایشدر سدهٔ سوم میلادی شاهنشاه ساسانیان، اردشیر اول (۲۲۶ تا ۲۴۱ میلادی) به موبد بزرگ خود تَنسَر فرمان داد که متون دینی را جمعآوری کند. بنابر دینکرد نتایج کار تنسر یک مجموعهٔ ۲۱ جلدی به زبان اوستایی (نه به زبان اوستایی گاتایی اصلی) به نام «نسک» ها بود که از ۳۴۸ فَرگَرد (فصل) و تقریباً ۳۵۰هزار واژه تشکیل میشد. آخرین ویرایش در زمان شاپور دوم (۳۰۹ تا ۳۷۹) انجام شد.
بیست و یک نسک اوستای ساسانی بر پایهٔ کتابهای هشتم و نهم دینکرد به گزارش زیر است:[۱۰]
بیست و یک نسک اوستای ساسانی بر پایهٔ کتابهای هشتم و نهم دینکرد به گزارش زیر است:[۱۰]
۸:۴۸
سوتْکَر نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۲۲ فَرگَرد و دربارهٔ پرهیزگاری و دینداری بوده است. از نوشتههای باارزش این نسک پیرامون «کرشاسب»، «کیخسرو» و «کیکاووس» بوده است. گمان میرود که رسالهٔ پهلوی «زندِ وُهومَن یسن» یا «بهمن یشت» برگرفته از فَرگَردِ هفتم «سوتکر نسک» باشد.وَرْشْتْ مانْسَر (از بخشهای گاسانیک): دارای ۲۲ فرگرد و دربارهٔ کارهای دینی و نیایشها بوده است.بَغْ نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۲۲ فرگرد و دربارهٔ دین زرتشتی و آموزههای اشوزرتشت بوده است، که چکیدهٔ آن در «دینْکَرد» آمده است. سه فرگرد این نسک تاکنون مانده است (یسنا، هاتهای ۱۹، ۲۰ و ۲۱) که تفسیر سه نماز «یَتااَهو وَئیرو»، «اَشِمْ وُهو» و «یِنگْهِهاتامْ» را دربر میگیرد.دامدات نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۳۲ فرگرد و دربارهٔ جهانِ پسین و رستاخیز بوده است. این نسک به «دوازده هاماسْتْ» نیز نامور است.ناتَرْ نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۳۵ فرگرد و دربارهٔ ستارهشناسی بوده است.پاجَگ نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۲۲ فرگرد و دربارهٔ آیینها و کارهای دینی بوده است.رُودُ داد آئیتیگ نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۱۳ فرگرد و دربارهٔ کارهای سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است.بَریش نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۱۲ فرگرد و دربارهٔ حقوق و قانون بوده است.کَشْسْرُب نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای ۱۵ فرگرد و دربارهٔ کارهای دینی و نیایشها بوده است.ویشتاسْپ ساسْت نَسْک (از بخشهای هاتَک مانسَریک): دارای۱۰ فرگرد و دربارهٔ «ویشتاسب شاه»، پشتیبان اشوزرتشت و گسترشِ دینِ بهی بوده است.وَشْتَگ نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۶ فرگرد و دربارهٔ رفتار و کردارِ دینی بوده است.چیترادات نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۲۲ فرگرد و دو موضوع ارزشمند را دربرداشته است: یکی؛ پزشکی، انواع و شیوهها و مسایل وابسته به آن و دیگری مسایلی که از آغاز آفرینش تا زندگی اشوزرتشت را شامل میشده است. که موضوع دوم به نژادها، قبیلهها وآیینهایشان و زندگینامهٔ شاهان پیشدادی و کیانی میپرداخته است. و بیگمان این رساله بنیان «شاهنامه» ها و «سِیَرُالمُلوک» ها بوده است.سْپِنْد نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۶۰ فرگرد و دربارهٔ اخلاق، شیوههای نیکوکاری و داستان کودکی اشوزرتشت بوده است.بَغان یَشْت نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۱۷ فرگرد و دربارهٔ اهورامزدا، ایزدان و اَمِشاسْپَندان و شیوههای ستایش و نیایش آنان بوده است.نیکاتوم نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۵۴ فرگرد و دربارهٔ راستی و چگونگی داد و بهجای آوردن حقوق مردم (روشهای محاکمه و دادرسی و گوناگونی کیفرها) و همچنین چگونگی اوزان و مقادیر بوده است.گَنباسَرْنی جَت نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۶۵ فرگرد و دربارهٔ پیوند زناشویی، پایهٔ ایمان و قانونهای حقوقی و قضایی بوده است.هوسْپارَم نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۶۴ فرگرد و دربارهٔ جهانِ پسین و همچنین دستورهایی دربارهٔ کشاورزان و حقوق آنان بوده است.سَکاتوم نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۵۲ فرگرد و موضوعهای گوناگونی چون دادِ شاهان، رخدادهای رستاخیز، بایسته بودن مبارزه با بدی و گناه، چگونگی داوری، طبقههای داوران و قانونهایی دربارهٔ مالکیت را شامل میشده است.وَنْدیداد نَسْک (از بخشهای داتیک): دارای ۲۲ فرگرد و تنها نسک اوستایی ساسانی است که متن اوستایی و تفسیر پهلوی آن برجای مانده است. جغرافیا، داستان جمشید، رخدادهای رستاخیز، آداب پاکی، آداب بَرِشْنوم و دخمه کردن مردگان، دستورهای دینی را شامل میشود.هاتُخْت نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۳۰ فرگرد و دربارهٔ ایزدان و فرشتگان بوده است. بخشی از این نسک در پیوستِ یَشتها جای دارد که دارای سه فرگرد میباشد.سْتوت یَشْت نَسْک (از بخشهای گاسانیک): دارای ۳۳ فرگرد و دربارهٔ ستایش اهورامزدا و امشاسپندان بوده است. در اوستای کنونی این نسک به نام سْتوتْ یَسْن به معنای یسناهای ستایش نام دارد.در روزگار ساسانیان هفت بخش ۱-۲-۳-۱۱-۱۳-۲۰-۲۱ را «گاسانیک» یا ادبیات مینوی (آنجهانی)، هفت بخش ۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰ را «هاتَکمانْسَریک» یا ادبیاتی میان نوع ادبیات مینوی و اینجهانی (آنجهانی و اینجهانی) و هفت بخش ۱۲-۱۴-۱۵-۱۶-۱۷-۱۸-۱۹ را «داتیک» یا ادبیاتِ اینجهانی نامیده میشد.
۸:۴۹
اوستای پسین (متأخر) شامل قسمتی از یسنها، ویسپَرَد، خرده اوستا (نیایش، گاه، سی روزه، آفرینگان)، یشتها، وندیداد، هادُخت نسک، اَئوگِمَدَئِچا، ویثا نسک، آفرین پیغامبر زرتشت و وِشتاسپ (گشتاسب) یشت است و پنج ششم از کتاب دینی زرتشتیان را تشکیل میدهد. در این بخشهای اوستا با دین زرتشتی متأخرتر روبرو هستیم. پس از زرتشت و شاید در همان زمان او، بسیاری از عقاید قدیم ایرانی و هندوایرانی که در نیایشها و آیینها و آیینهای دینی خداهای قدیم منعکس بود، همراه با اسطورهها و افسانههای این خداها یا آئینهای دینی پیش از زرتشت با عقیدههای این پیامبر درآمیخت و از آن متون اوستایی متأخر حاصل شد. ایجاد این تلفیق بر اثر گسترش دین زرتشتی در نواحی مختلف ایران بوده است. برخی بر آن هستند که پس از زرتشت با گفتههای او آمیخته شد، اصولاً مقبول زرتشت نبوده است و فقط علاقه و پای بندی به سنت قدیم، روحانیون پیرو او را بر آن داشته تا این فکرها را با عقیدههای او بیامیزد. اما از سوی دیگر، عدم ذکر نام خداهای قدیم هندوایرانی و آئینهای پرستش آنان در گاهان دلیل قطعی برای مخالفت زرتشت با این افکار نیست. زرتشت در گاهان بر آن است که اصول عقاید و نوآوریهای خویش را بیان کند و آنچه در مد نظر داشته، احتمالاً تغییر نظر طرز اندیشه مردم نسبت به عالم الوهیت است، نه خاصه دخالت در آیین پرستش خداها، جز مواردی که پسند او نبوده است مانند قربانیهای بیدادگرانه و افراطی. در نظر او اَهورَه مَزدا برترین خدا است که در میان شش امشاسپند قرار دارد. خداهایی که زرتشت آنها را طرد کرده است. دَیوَهها (دیوها) هستند که دستهای از خداهای هندوایرانی بهشمار میروند. پرستش اینها هرگز جایی در آئین زرتشتی پیدا نکرد و «دیوها» به حد قوای اهریمنی و شیاطین نزول کردند. اگر زرتشت با پرستش خداهایی همچون مهر یا با مراسمی همچون فشردن هوم و غیره مخالفت اساسی داشت، اینگونه خداها و آئینها مشکل میتوانستند زمانی پس از او در قلب دین زرتشتی، که از محافظه کارترین دینها است، راه یافته باشند. اوستای متأخر همچنینی شامل دعاها و ذکرهایی است که پس از زرتشت تألیف شده است.[۱۱]
دربارهٔ تاریخ تألیف و تدوین اوستای متأخر نمیتوان به قطعیت اظهار نظر کرد. احتمالاً قدیمیترین بخشهای آن یعنی یشتهای کهن، به صورتی که اکنون در دست است، در قرن نهم یا هشتم پیش از میلاد، حدود یک قرن پس از گاهان، تألیف و تدوین شده است.[۱۲]
دربارهٔ تاریخ تألیف و تدوین اوستای متأخر نمیتوان به قطعیت اظهار نظر کرد. احتمالاً قدیمیترین بخشهای آن یعنی یشتهای کهن، به صورتی که اکنون در دست است، در قرن نهم یا هشتم پیش از میلاد، حدود یک قرن پس از گاهان، تألیف و تدوین شده است.[۱۲]
۸:۵۲
تحتاللفظی به معنی «پرستش و نیایش» و از نظر اشتقاق لغوی با کلمات جشن و ایزد فارسی هم ریشه است. گاهان و یَسنهای هفت فصل در میان یَسنها قرار دارند؛ بنابراین، با محاسبه این بخشها تعدا یسنها ۷۲ تا است و اگر این بخشهای قدیم تر را جداگانه بهشمار آوریم، تعداد آنها ۳۸ تا است. همه یسنها را در روحان، با عنوان زوت و راسپی، در مراسم دینی یَسنا (یَزِش) که طی آن شیره گیاه مقدس هوم فشرده میشود و با شیر دعا خوانده مخلوط میگردد، میخوانند. مطالب یشنها بهطور کلی از این قرار است:
یسن ۱ تا ۸ شامل ذکر ایزدهایی است که به شرکت در مراسم یسنا خوانده میشوند و نثارهایی که به آنها تقدیم میگردد.[۱۳]یسن ۹ تا ۱۱ هوم یَشت نامیده میشود. در یسن ۹ که به صورت گفتگویی میان اَهورَه مَزدا و زرتشت است، به توصیف و اهمیت شیره گیام هوم و ذکر کسانی که به فشردن این گیاه و فراهم آوردن شیره آن برای مراسم یسنا پرداختهاند و پسری که به پاداش آن به هر یک اعطا شده است، اختصاص دارد: ویوَنگهان پدر جمشید، آثویَه[Latin ۱] (آبتین، اَثفیان) پدر فریدون، ثریتَه[Latin ۲] (اثرط) پدر اُورواخشیَه[Latin ۳] و گرشاسب و پورشسب پدر زرتشت. یَسن ۱۰ در ستایش هوم و یسن ۱۱ شامل نفرین گاو و اسب و هوم بر کسانی است که مطابق آیین با آنها رفتار نمیکنند و دربارهٔ سهمی است که از نثار مراسم یَسنا به ایزد هوم اختصاص دارد.[۱۴]یسن ۱۲ و ۱۳ شامل دعای اقرار به دین مزدیسنا (زرتشتی) است و مختصات زبانی اوستای گاهانی را دارد.[۱۵]یسن ۱۴ تا ۱۸ دعاهایی است متضمن نام ایزدها.[۱۶]یسن ۱۹ تا ۲۱ بغان یَشت نام دارد و تفسیری است بر سه دعای معروف.[۱۷]یسن ۲۲ تا ۲۶ دعاهایی است متضمن نام ایزدها.[۱۸]یسن ۲۷ متن دعاهای سهگانه مذکور در یسنهای ۱۹ تا ۲۱.[۱۹]یسن ۲۸ تا ۳۴بخشی از گاتاها[۲۰]۳۵ تا ۴۱. نگاه کنید به هفت هات.یسن ۴۲ در ستایش عنصرهایی است که در آیین یسنا مانند هوم، شیر، گوشت، آب و گیاه به کار میروند.[۲۱]
یسن ۴۳ تا ۵۱. بخشی از گاتاهایسن ۵۲ در ستایش اَشه (راستی) است.[۲۲]یسن ۵۳. بخشی از گاتاهایسن ۵۴ متن دعای زرتشتی به نام آ اَئیریِما ایشیو.[Latin ۴][۲۳]یسن ۵۵. نگاه کنید به ستایش گاهان.[۲۴]یسن ۵۶ درخواست توجه از سوی ایزدها.[۲۵]یسن ۵۷ «سروش یَشتِ سرِ شب» نام دارد و به توصیف و ستایش سروش، ایزد نظم و انضباط دینی، اختصاص دارد و از نظر ساخت به مهر یشت همانند است و بخشی از آن از این یشت اقتباس شده است.[۲۶]یسن ۸۵ در ستایش نماز است.[۲۷]یسن ۵۹ تکرار دعاهای ۱۷ و ۲۶ است.[۲۸]یسن ۶۰ مشتمل بر یک سلسله دعا برای اقامتگاههای راستکارها است.[۲۹]یسن ۶۱ در مدح دعای اَهونَوَر وُهُو، یِنگهِه هاتام و آفرینگان دَهمان و وصیت دیوزدایی آنها است.[۳۰]یسن ۶۲ در ستایش آتش است.[۳۱]یسن ۶۳ تا ۶۹ دعاهایی است که در آیین فراهم آوردن آب تقدیس شده باید خوانده شود.[۳۲]یسن ۷۰ تا ۷۲ مشتمل بر یک سلسله دعاها است
یسن ۱ تا ۸ شامل ذکر ایزدهایی است که به شرکت در مراسم یسنا خوانده میشوند و نثارهایی که به آنها تقدیم میگردد.[۱۳]یسن ۹ تا ۱۱ هوم یَشت نامیده میشود. در یسن ۹ که به صورت گفتگویی میان اَهورَه مَزدا و زرتشت است، به توصیف و اهمیت شیره گیام هوم و ذکر کسانی که به فشردن این گیاه و فراهم آوردن شیره آن برای مراسم یسنا پرداختهاند و پسری که به پاداش آن به هر یک اعطا شده است، اختصاص دارد: ویوَنگهان پدر جمشید، آثویَه[Latin ۱] (آبتین، اَثفیان) پدر فریدون، ثریتَه[Latin ۲] (اثرط) پدر اُورواخشیَه[Latin ۳] و گرشاسب و پورشسب پدر زرتشت. یَسن ۱۰ در ستایش هوم و یسن ۱۱ شامل نفرین گاو و اسب و هوم بر کسانی است که مطابق آیین با آنها رفتار نمیکنند و دربارهٔ سهمی است که از نثار مراسم یَسنا به ایزد هوم اختصاص دارد.[۱۴]یسن ۱۲ و ۱۳ شامل دعای اقرار به دین مزدیسنا (زرتشتی) است و مختصات زبانی اوستای گاهانی را دارد.[۱۵]یسن ۱۴ تا ۱۸ دعاهایی است متضمن نام ایزدها.[۱۶]یسن ۱۹ تا ۲۱ بغان یَشت نام دارد و تفسیری است بر سه دعای معروف.[۱۷]یسن ۲۲ تا ۲۶ دعاهایی است متضمن نام ایزدها.[۱۸]یسن ۲۷ متن دعاهای سهگانه مذکور در یسنهای ۱۹ تا ۲۱.[۱۹]یسن ۲۸ تا ۳۴بخشی از گاتاها[۲۰]۳۵ تا ۴۱. نگاه کنید به هفت هات.یسن ۴۲ در ستایش عنصرهایی است که در آیین یسنا مانند هوم، شیر، گوشت، آب و گیاه به کار میروند.[۲۱]
یسن ۴۳ تا ۵۱. بخشی از گاتاهایسن ۵۲ در ستایش اَشه (راستی) است.[۲۲]یسن ۵۳. بخشی از گاتاهایسن ۵۴ متن دعای زرتشتی به نام آ اَئیریِما ایشیو.[Latin ۴][۲۳]یسن ۵۵. نگاه کنید به ستایش گاهان.[۲۴]یسن ۵۶ درخواست توجه از سوی ایزدها.[۲۵]یسن ۵۷ «سروش یَشتِ سرِ شب» نام دارد و به توصیف و ستایش سروش، ایزد نظم و انضباط دینی، اختصاص دارد و از نظر ساخت به مهر یشت همانند است و بخشی از آن از این یشت اقتباس شده است.[۲۶]یسن ۸۵ در ستایش نماز است.[۲۷]یسن ۵۹ تکرار دعاهای ۱۷ و ۲۶ است.[۲۸]یسن ۶۰ مشتمل بر یک سلسله دعا برای اقامتگاههای راستکارها است.[۲۹]یسن ۶۱ در مدح دعای اَهونَوَر وُهُو، یِنگهِه هاتام و آفرینگان دَهمان و وصیت دیوزدایی آنها است.[۳۰]یسن ۶۲ در ستایش آتش است.[۳۱]یسن ۶۳ تا ۶۹ دعاهایی است که در آیین فراهم آوردن آب تقدیس شده باید خوانده شود.[۳۲]یسن ۷۰ تا ۷۲ مشتمل بر یک سلسله دعاها است
۸:۵۳
۸:۵۴
مهمترین بخشهای خرده اوستا عبارتند از:
نیایش، نام پنج دعا به نام خورشید و مهر و ماه و آب و آتش است که هر یک از آنها در موقعهایی از روز یا ماه باید خوانده شود. یَشت مربوط به هر یک از ایزدهای نام برده یا بخشی از آن، در نیایش مربوط به آن ایزد گنجانده شده است، مثلاً همه خورشید یشت در نیایش اول (بند ۱۰ تا ۱۷) و ماه یشت در نیایش سوم (بند ۲ تا ۹) نقل شده است.[۹۷]گاه شامل دعاهایی است که در پنج هنگام از شبانه روز باید خوانده شود.[۹۸]سی روزه شامل دعاهایی است که هر یک متعلق به یکی از سی ایزدی است که سی روز ماه بنام آنها است. دو سی روزه، به نامهای سی روزه بزرگ و کوجک، در دست است. سی روزه را بهطور کامل، خصوصاً در سی روز پس از درگذشت شخص متوفا، میخوانند.[۹۹]دعاهایی است که همره با اهدای نذرها میخوانند. چهار آفرینگا در دست است: آفرینگانِ دَهمان دعایی است که پس از فوت برای روان فرد در گذشته میخوانند؛ آفرینگانِ گاهان که در پنج روز پایان سال به نام روزهای گاهانی که روزهای فرود آمدن ارواح درگذشتگان به زمین است، خوانده میشود و آفرینگانِ رَپیتوین[Latin ۲۶] که در آغاز و پایان تابستان خوانده میشود.[۱۰۰]علاوه بر متنهای فوق، خرده اوستا شعرها و دعاهای کوتاه دیگری مانند سه دعای معروف زرتشتی، سروش باج (دعای خاص ایزد سروش) و هوشبام (دعایی در ستایش سپیده دم؛ مقتبس از بخشهای گوناگون وندیداد و یسنها) را نیز دربردارد. در نسخههایی گوناگون خرده اوستا، متنهایی نیز به پازند آمده است.[۱۰۱]
نیایش، نام پنج دعا به نام خورشید و مهر و ماه و آب و آتش است که هر یک از آنها در موقعهایی از روز یا ماه باید خوانده شود. یَشت مربوط به هر یک از ایزدهای نام برده یا بخشی از آن، در نیایش مربوط به آن ایزد گنجانده شده است، مثلاً همه خورشید یشت در نیایش اول (بند ۱۰ تا ۱۷) و ماه یشت در نیایش سوم (بند ۲ تا ۹) نقل شده است.[۹۷]گاه شامل دعاهایی است که در پنج هنگام از شبانه روز باید خوانده شود.[۹۸]سی روزه شامل دعاهایی است که هر یک متعلق به یکی از سی ایزدی است که سی روز ماه بنام آنها است. دو سی روزه، به نامهای سی روزه بزرگ و کوجک، در دست است. سی روزه را بهطور کامل، خصوصاً در سی روز پس از درگذشت شخص متوفا، میخوانند.[۹۹]دعاهایی است که همره با اهدای نذرها میخوانند. چهار آفرینگا در دست است: آفرینگانِ دَهمان دعایی است که پس از فوت برای روان فرد در گذشته میخوانند؛ آفرینگانِ گاهان که در پنج روز پایان سال به نام روزهای گاهانی که روزهای فرود آمدن ارواح درگذشتگان به زمین است، خوانده میشود و آفرینگانِ رَپیتوین[Latin ۲۶] که در آغاز و پایان تابستان خوانده میشود.[۱۰۰]علاوه بر متنهای فوق، خرده اوستا شعرها و دعاهای کوتاه دیگری مانند سه دعای معروف زرتشتی، سروش باج (دعای خاص ایزد سروش) و هوشبام (دعایی در ستایش سپیده دم؛ مقتبس از بخشهای گوناگون وندیداد و یسنها) را نیز دربردارد. در نسخههایی گوناگون خرده اوستا، متنهایی نیز به پازند آمده است.[۱۰۱]
۸:۵۸
رستگاری و نیکبختی انسان و جامعه را در
پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک میدید.
پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک میدید.
۹:۰۳
نگاهی به زندگی نامه ۱۶ سردار و فرمانده هان بانوی ایرانی ساسانی از نسل کوروش
۲۱:۴۲
۲۱:۴۳
۱۶ سردار زن ایرانی که در تاریخ ایران باستان ماندگار شدند
۲۱:۴۳
آخرین بروزرسانی ۱۳ آبان ۱۴۰۲ 164k 21
آرتمیز : نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴۸۰ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی – برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد.
آتوسا : ملکه بیش از ۲۸ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش. هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
آرتادخت : وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی . به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید .
آزرمی دخت : شاهنشاه زن ایرانی در سال ۶۳۱ میلادی . او دختر خسرو پرویز بود که پس از” گشتاسب بنده” بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد. آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی بود . واژه این نام به چم ( معنی) پیر نشدنی و همیشه جوان است.
آذرآناهید :ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی . نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است . ( ۲۵۲ ساسانیان )
پرین : بانوی دانشمند ایرانی . او دختر کیقباد بود که در سال ۹۲۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است . از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتش سوزی های سپاه اسلام از میان رفته است .
آرتمیز : نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴۸۰ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی – برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد.
آتوسا : ملکه بیش از ۲۸ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش. هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
آرتادخت : وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی . به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید .
آزرمی دخت : شاهنشاه زن ایرانی در سال ۶۳۱ میلادی . او دختر خسرو پرویز بود که پس از” گشتاسب بنده” بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد. آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی بود . واژه این نام به چم ( معنی) پیر نشدنی و همیشه جوان است.
آذرآناهید :ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی . نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است . ( ۲۵۲ ساسانیان )
پرین : بانوی دانشمند ایرانی . او دختر کیقباد بود که در سال ۹۲۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است . از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتش سوزی های سپاه اسلام از میان رفته است .
۲۱:۴۴
زربانو :سردار جنگجوی ایرانی . دختر رستم و خواهر بانو گشسب . او در سوار کاری زبده بوده است که در نبردها دلاوری ها بسیاری از خود نشان داده است . تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال – آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده .
فرخ رو : نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید .
کاساندان : پس از شاهنشاه ایران او نخسین شخصیت قدرتمند کشور ایران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه۲۸ کشور آسیایی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی میکرده است . مورخین یونانی ( گزنفون ) از ویبا نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است .
گردآفرید :یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران . تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد میکند که بالباسیمردانه با سهراب زور آزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یادمیکند .
آریاتس : یکی از سرداران مبارز هخامنشی ایران در سالهای پیش از میلاد . مورخین یونانی در چند جا نامیکوتاه از وی به میان آورده اند .
گردیه : بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست . ( ساسانی ۳۴۸ + شاهنامه فردوسی )
۲۷۴
هلاله :پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ۳۹۱ یشتها ۱+۲۷۴ یشتها ۲)کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را “همایچهر آزاد” ( همای وهمون ) نیز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهیایران نشست . وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبتقوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است .
پوران دخت : شاهنشاه ایران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بیش از ۱۰ کشور آسیایی پادشاهی میکرد .او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود .
شیرین : شاهزاده ارمنی . ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران بود و شاه ارمنستان زیر نظر شاهنشاه ایران . خسرو پرویز و شیرن حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند . شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور – شهریار – فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند .پس او سر بر بالین ( جسد بی جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .
بانو گشنسب : دختر دیگر رستم – خواهر زربانوی دلیر . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسیار آمده است . یکی از مشهورترین حکایت های او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه ای نیز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاریس و در کتابخانه ملی بریتانیاموجود است
فرخ رو : نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید .
کاساندان : پس از شاهنشاه ایران او نخسین شخصیت قدرتمند کشور ایران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه۲۸ کشور آسیایی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی میکرده است . مورخین یونانی ( گزنفون ) از ویبا نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است .
گردآفرید :یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران . تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد میکند که بالباسیمردانه با سهراب زور آزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یادمیکند .
آریاتس : یکی از سرداران مبارز هخامنشی ایران در سالهای پیش از میلاد . مورخین یونانی در چند جا نامیکوتاه از وی به میان آورده اند .
گردیه : بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست . ( ساسانی ۳۴۸ + شاهنامه فردوسی )
۲۷۴
هلاله :پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ۳۹۱ یشتها ۱+۲۷۴ یشتها ۲)کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را “همایچهر آزاد” ( همای وهمون ) نیز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهیایران نشست . وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبتقوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است .
پوران دخت : شاهنشاه ایران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بیش از ۱۰ کشور آسیایی پادشاهی میکرد .او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود .
شیرین : شاهزاده ارمنی . ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران بود و شاه ارمنستان زیر نظر شاهنشاه ایران . خسرو پرویز و شیرن حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند . شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور – شهریار – فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند .پس او سر بر بالین ( جسد بی جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .
بانو گشنسب : دختر دیگر رستم – خواهر زربانوی دلیر . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسیار آمده است . یکی از مشهورترین حکایت های او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه ای نیز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاریس و در کتابخانه ملی بریتانیاموجود است
۲۱:۴۵
۲۱:۴۷
۲۱:۴۷