عکس پروفایل ملت دانا م

ملت دانا

۶۴۸عضو
ملت دانا
undefined #سلام_امام_زمانم undefined undefinedundefined ای قیام کنندهٔ به حق جهــان انتظار قدومت را می کشد چشممان را به دیده وصال روشن کن ای روشن تر از هرروشنایی undefinedundefined #امام_زمان undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
#سلام_امام_زمانم undefined
undefinedالسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ...undefined
undefinedسلام بر تو ای گنج ودیعه شده در خزائن الهی. و سلام بر روزی که به یُمن جاری شدن احکام خدا، درخت شادی انسان شکوفه خواهد زد.#امام_زمان
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۶

ملت دانا
undefined هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد undefinedسوره طلاق آیه 3 __ ‏‎undefinedأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ undefined یاد خدا آرامبخش دلهاست — #قرآن undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
ما شما را آفریدیم پس چرا [آفرینشِ دوباره‌ی خود را پس از مرگ] باور نمی‌کنیدundefinedسوره واقعه آیه 57__‏‎undefinedأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ undefined یاد خدا آرامبخش دلهاست#قرآن
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۷

ملت دانا
undefined امام زمان علیه السلام روزی هزاربار برای ما دعا می‌کند، حتّی برای گنهکارترینِ ما! ما چقدر دعاگوی او هستیم؟!! امام باقر (ع) undefinedundefinedundefined #حدیث #سبک_زندگی #ظهور undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
چه کور است نفس طمع‌ورز از دیدن فرجام دردآور

امام علی (ع)undefinedundefinedundefined #حدیث#سبک_زندگی #منفعت_طلبی
undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۸

ملت دانا
undefined #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #رمان 13 undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined یه روز دلمو زدم به دریا و بعد کلاسم رفتم سمت دفتر آقاسید. -تق تقundefined -بله..بفرمایید -سلام آقاسید -تا گفتم آقاسید یه برقی تو چشماشundefined دیدم و اینکه سرشو پایین انداخت و گفت: سلام خواهر...بله؟!کاری داشتید؟! و بلند شد و به سمت در رفت و دررو باز undefinedگذاشت انگار جن دیده نمیدونم چرا ولی حس میکردم از من بدش میاد.undefined همش تا منو میدید سرشو پایین مینداخت...تا میرفتم تو اطاق اون بیرون میرفت و از این کارها.undefined -کار خاصی که نه...میخواستم بپرسم چجوری عضو بشم.. -شما باید تشریف ببرید پیش زهرا خانم ایشون راهنماییتون میکنن.undefined -چشممم...ممنونم -دلم میخواست بیشتر تو اطاق بمونم ولی حس میکردم که باید برم و جام اونجا نیست...undefined از اطاق سید که بیرون اومدم دوستم میناundefined رو دیدم -سلام -سلام...اینجا چیکار میکردی؟! یه پا بسیجی شدیا..از پایگاه مایگاه بیرون میایundefined -سر به سرم نزار مینا..حالم خوب نیست . -چرا؟! چی شده مگه؟! -هیچی بابا...ولش....ولی شاید بتونی کمکم کنی و بعدا بهت بگم..خوب دیگه چه خبر؟! -هیچی. همه چیز اوکیه.ولی ریحانه -چی؟! -خواهر احسان اومده بود و ازم خواست باهات حرف بزنم -ای بابا...اینا چرا دست بردار نیستن...مگه نگفته بودی بهشون؟!undefined -چرا گفتم...ولی ریحان چرا باهاش حرف نمیزنی؟؟ -چون نمیخوامش...اصلا فک کن دلم با یکی دیگستundefined -ااااا...مبارکه...نگفته بودی کلک..کی هست حالا این اقای خوشبخت؟!undefined -گفتم فک کن نگفتم که حتما هست -در حال حرف زدن بودیم که آقاسید از دفتر بیرون اومد و سریع از جلوی ما رد شد و رفت و من چند دقیقه فقط به اون زل زدم و خشکم زد.این همه پسر خوشتیپ تو حیاط دانشگاه بود ولی من فقط اونو میدیدمundefined -ریحانه؟!چی شد؟! -ها ؟!؟...هیچی هیچی! -اما وقتی این پسره رو دیدی... ببینم...نکنه عاشق این ریشوعه شدی؟! -هااا؟!...نه -ریحانه خر نشیا اینا عشق و عاشقی حالیشون نیس که فقط زن میخوان که به قول خودشون به گناه نیوفتن اصلا معلوم نیست تو مشهد چی به خوردت دادن اینطوری دیوونت کردنundefined -چی میگی اصلا تو...این حرفها نیست...به کسی هم چیزی نگو -خدا شفات بده دختر -تو توی اولویت تری -ریحانه ازدواجundefined شوخی نیستا -میناااا...میشه بری و تنهام بزاری؟! -نمیدونم تو فکرت چیه ولی عاقل باش و لگد به بختت نزنundefined -بروووو مینا رفت و من موندم و کلی افکار پیچیده تو سرم...نمیدونستم از کجا باید شروع کنم. undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
undefined #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن#رمان14undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined
رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا داره یه سری پرونده به آقاسید میده و باهم حرف هم میزنن.undefined
اصلا وقتی زهرا رو میدیدم سرم سوت میکشیدundefined دلم میخواست خفش کنم
وارد دفتر بسیج شدم و دیدم سمانه نشسته:
-سلام سمی
-اااا...سلام ریحان باغ خودم...چه عجب یاد فقیر فقرا کردی خانومundefined
-ممنون..راستیتش اومدم عضو بسیج بشم..چیا میخواد؟!
-اول خلوص نیتundefined
-مزه نریز دختر...بگو کلی کار دارم
-واااا...چه عصبانی..خوب پس اولیو نداریundefined
-اولی چیه؟!
-خلوص نیت دیگهundefined
-میزنمت هاundefined
-خوب بابا...باشه...تو فتوکپی شناسنامه و کارت ملی و کارتundefined دانشجوییتو بیار بقیه با من
خلاصه عضو بسیج شدم و یه مدتی تو برنامه ها شرکت کردم ولی خانوادم خبر نداشتن بسیجی شدم چون همیشه مخالف این چیزها بودن..undefined
یه روز سمانه صدام زد و بهم گفت:
-ریحانه
-بله؟!
-دختره بود مسئول انسانی
-خوب
-اون داره فارغ التحصیلundefined میشه.میگم تو میتونی بیای جاشا
وقتی اینو گفت یه امیدی تو دلم روشنundefined شد برای نزدیک شدن به آقاسید و بیشتر دیدنش و گفتم .-کارش سخت نیست؟!
-چرا ولی من بیشتر کارها رو انجام میدم و توهم کنارم باش....ولی!!
.-ولی چی؟!
-باید با چادر بیای تو پایگاه و چادری بشی
-وقتی گفت دلم هری ریخت..و گفتم تو که میدونی دوست دارم چادری بشم ولی خانوادمو چجوری راضی کنم؟!undefinedundefined
-کار نداره که.. بگو انتخابته و اونا هم احتمالا برا انتخابت احترام قائل میشنundefined
-دلت خوشه ها.میگم کاملا مخالفنundefined
-دیگه باید از فن های دخترونت استفاده کنی دیگهundefined
توی مسیر خونهundefined با سمانه به یه چادر فروشی رفتیم و یه چادر خریدم..و رفتم خونه و دنبال یه موقعیت بودم تا موضوع رو به مامان و بابام بگم..undefined
-مامان؟
-جانم
-من تو گرفتن تصمیمات زندگیم اختیار دارم یا نه؟!
-آره که داری ولی ما هم خیر و صلاحتو میخوایم و باید باهامون مشورت کنیundefined
بابا: چی شده دخترم قضیه چیه؟!
-هیچی...چیز مهمی نیست
مامان:چرا دیگه حتما چیزی هست که پرسیدی..با ما راحت باش عزیزمundefined
-نه فقط میخوام تو انتخاب پوششمundefined اختیار داشته باشم
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..undefined️بزار درستundefined تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد..undefined

undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۸

ملت دانا
undefined undefined️ توسل undefinedهم‌ مداح‌ بو‌د، هم‌ فرمانده! سفارش‌ کرده‌ بود روی‌ سنگِ‌ قبرش‌ بنویسند یازهرا..! اینقدر رابطه‌اش‌ با حضرتِ مادر قوی بود که مثل‌ بی‌بی‌ شهید شد خمپاره‌ که خورد به سنگرش‌، بچه‌ها رفتند بالا سرش دیدند خمپاره خورده‌ به پهلویِ سمت‌ چپش‌..! undefined #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
undefined️ مجاهدان فی سبیل اللّه undefinedخدایا! می دانم که کم کاری از من استخدایا! می دانم که من بی توجهمخدایا! می دانم که من بی همتمخدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید..آمده ام خدا! کمکم کنتا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم.
undefined #شهید_رسول_خلیلی#شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۹

thumnail
undefinedامام على عليه السلام:
از حقوق واجبِ خداوند بر بندگانش اين است كه با تمام توانشان خير خواه يكديگر باشند و براى بر پا داشتن حقّ در ميان خويش، هميارى كنند.
undefinedنهج البلاغه خطبه ۲۱۶

۱۰:۳۷

thumnail
undefinedشهید عبدالحمید دیالمه :مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد._undefined️خلوص کامل یعنی کارهایمان را فقط برای خدا انجام بدهیم؛ نه برای حرف مردم و...
#رویشها_و_ریزشها

۱۰:۳۷

thumnail
undefined قدرت‌نمایی یمن در مقابل استکبار جهانی

۱۰:۴۰

thumnail
undefinedافشای نقش موساد در فروش واکی‌تاکی‌های انفجاری به حزب‌الله!
undefinedحزب‌الله از منشأ واقعی این تجهیزات بی‌خبر بوده و گمان می‌کرد از یک شرکت بین‌المللی خرید می‌کند. او توضیح داد که اسرائیل با ایجاد شرکت‌های پوششی در زنجیره تأمین، توانسته بود هویت اصلی خود را مخفی کند.undefinedواکی‌تاکی‌های بمب‌گذاری‌شده پس ۱۰ سال عملیاتی شدند و رژیم اسرائیل این تجهیزات را به گونه‌ای طراحی و ارائه کرده بود که شناسایی ارتباطشان با موساد غیرممکن باشد.

۱۰:۵۲

thumnail
undefinedآمریکا بهشت تروریست‌ها؛ مصاحبه با طراح پیجرهای انفجاری در لبنان!
undefinedبرنامه ۶۰ دقیقه شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس آمریکا، مصاحبه‌ای با مسئول طراحی و بمب‌گذاری دستگاه‌های پیجر در لبنان پخش کرد که پرده از روش‌های انجام این عملیات تروریستی برداشت.undefinedتبدیل واکی‌تاکی‌ها به سلاح‌های انفجاری، یکی از نوآوری‌های موساد بوده است. طراح این دستگاه‌ها اذعان کرد که مواد منفجره درون باتری واکی‌تاکی‌ها جاسازی شده بود، به‌گونه‌ای که قابل شناسایی نباشد.undefinedاین واکی‌تاکی‌ها در جلیقه‌های تاکتیکی نزدیک قلب قرار داده می‌شدند و اسرائیل آن‌ها را به حزب‌الله فروخت. هدف از این فروش، استفاده از این دستگاه‌ها علیه خود حزب‌الله بود.undefinedطبق گفته این مقام، حزب‌الله ۱۶ هزار دستگاه واکی‌تاکی بمب‌گذاری‌شده خریداری کرد که رژیم اسرائیل برای مدت ۱۰ سال آن‌ها را غیرفعال نگه داشت تا در زمان مناسب از آن‌ها استفاده کند.undefinedقیمت این دستگاه‌ها به‌گونه‌ای تعیین شده بود که خیلی پایین نباشد که شک و شبهه‌ای را هم ایجاد کند.

۱۰:۵۳

ملت دانا
undefined #سلام_امام_زمانم undefined undefinedالسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ...undefined undefinedسلام بر تو ای گنج ودیعه شده در خزائن الهی. و سلام بر روزی که به یُمن جاری شدن احکام خدا، درخت شادی انسان شکوفه خواهد زد. #امام_زمان undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
#سلام_امام_زمانم undefined
undefinedالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَة النَّجَاةِ
undefinedسلام بر تو ای سکاندار کشتی نجات، ای مولایی که دعا برای فرج، اذن ورود به کشتی نجات است...#امام_زمان
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۵:۳۰

ملت دانا
undefined ما شما را آفریدیم پس چرا [آفرینشِ دوباره‌ی خود را پس از مرگ] باور نمی‌کنید undefinedسوره واقعه آیه 57 __ ‏‎undefinedأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ undefined یاد خدا آرامبخش دلهاست — #قرآن undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
زندگی دنیا [بدون ایمان و عمل صالح] جز بازی و سرگرمی نیستundefinedسوره انعام آیه 32__‏‎undefinedأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ undefined یاد خدا آرامبخش دلهاست#قرآن
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۱۱:۰۹

ملت دانا
undefined چه کور است نفس طمع‌ورز از دیدن فرجام دردآور امام علی (ع) undefinedundefinedundefined #حدیث #سبک_زندگی #منفعت_طلبی undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
هرکه خشم خود را نگه دارد، خداوند عیب او را بپوشاند

امام صادق (ع)undefinedundefinedundefined #حدیث#سبک_زندگی
undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۱۱:۵۹

ملت دانا
undefined #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #رمان 14 undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا داره یه سری پرونده به آقاسید میده و باهم حرف هم میزنن.undefined اصلا وقتی زهرا رو میدیدم سرم سوت میکشیدundefined دلم میخواست خفش کنم وارد دفتر بسیج شدم و دیدم سمانه نشسته: -سلام سمی -اااا...سلام ریحان باغ خودم...چه عجب یاد فقیر فقرا کردی خانومundefined -ممنون..راستیتش اومدم عضو بسیج بشم..چیا میخواد؟! -اول خلوص نیتundefined -مزه نریز دختر...بگو کلی کار دارم -واااا...چه عصبانی..خوب پس اولیو نداریundefined -اولی چیه؟! -خلوص نیت دیگهundefined -میزنمت هاundefined -خوب بابا...باشه...تو فتوکپی شناسنامه و کارت ملی و کارتundefined دانشجوییتو بیار بقیه با من خلاصه عضو بسیج شدم و یه مدتی تو برنامه ها شرکت کردم ولی خانوادم خبر نداشتن بسیجی شدم چون همیشه مخالف این چیزها بودن..undefined یه روز سمانه صدام زد و بهم گفت: -ریحانه -بله؟! -دختره بود مسئول انسانی -خوب -اون داره فارغ التحصیلundefined میشه.میگم تو میتونی بیای جاشا وقتی اینو گفت یه امیدی تو دلم روشنundefined شد برای نزدیک شدن به آقاسید و بیشتر دیدنش و گفتم . -کارش سخت نیست؟! -چرا ولی من بیشتر کارها رو انجام میدم و توهم کنارم باش....ولی!! .-ولی چی؟! -باید با چادر بیای تو پایگاه و چادری بشی -وقتی گفت دلم هری ریخت..و گفتم تو که میدونی دوست دارم چادری بشم ولی خانوادمو چجوری راضی کنم؟!undefinedundefined -کار نداره که.. بگو انتخابته و اونا هم احتمالا برا انتخابت احترام قائل میشنundefined -دلت خوشه ها.میگم کاملا مخالفنundefined -دیگه باید از فن های دخترونت استفاده کنی دیگهundefined توی مسیر خونهundefined با سمانه به یه چادر فروشی رفتیم و یه چادر خریدم..و رفتم خونه و دنبال یه موقعیت بودم تا موضوع رو به مامان و بابام بگم..undefined -مامان؟ -جانم -من تو گرفتن تصمیمات زندگیم اختیار دارم یا نه؟! -آره که داری ولی ما هم خیر و صلاحتو میخوایم و باید باهامون مشورت کنیundefined بابا: چی شده دخترم قضیه چیه؟! -هیچی...چیز مهمی نیست مامان:چرا دیگه حتما چیزی هست که پرسیدی..با ما راحت باش عزیزمundefined -نه فقط میخوام تو انتخاب پوششمundefined اختیار داشته باشم بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..undefined️بزار درستundefined تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد..undefined undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
undefined #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن#رمان15undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد.. -نه پدر جان...منظور این نبود
مامان:پس چی؟!
-نمیدونم چه جوری بگم...راستش...راستش میخوام چادر بزارم

پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟!
مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس و تحصیلت باشی نه این چیزها
-بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خردشون دادن که مخشو پوچ کردن.
-هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم

بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده
-مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن..
-مگه من برا اونا زندگی میکنم؟!
-میگم حرفشو نزن

با خودم گفتم اینجور که معلومه اینا کلا مخالف هستن و دیگه چیزی نگفتم
نمیدونستم چیکار کنم کاملا گیج شده بودم و ناراحت از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم
ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنمیهو یه فکری به ذهنم زد اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنمشاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه.بالاخره فرمانده هست دیگه .
فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید:
تق تق
-بله بفرمایید.
-سلام
-سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید.
-نه اخه با خودتون کار دارم
-با من؟!؟ چه کاری؟!
-راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم
چه خوب چه مشکلی؟!
-اینکه اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟!
-راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت میخواستین چادر بزارین؟!
-آره دیگه
-خواهرم ،چادر خیلی حرمت داره ها...خیلی...چادر لباس فرم نیست که خواهر...بلکه لباس مادر ماست...میدونید چه قدر خون برای همین چادر ریخته شده؟؟چند تا جوون پرپر شدن؟!چادر گذاشتن عشق میخواد نه اجازه.
ولی همینکه شما تا اینجا تصمیم به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز دلتون کامل باهاش نیست.
من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین نه به خاطرحرف مردم.

undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۱۲:۰۰

ملت دانا
undefined undefined️ مجاهدان فی سبیل اللّه undefinedخدایا! می دانم که کم کاری از من است خدایا! می دانم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید.. آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. undefined #شهید_رسول_خلیلی #شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
undefined️ من فرمانده نیستم، یکی مثل خودتمundefinedحاج احمد در یکی از عملیاتها زخمی شده بود و یکی از پاهایش هم در گچ بود. او هر روز بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ برای تعویض پانسمان به بیمارستان می آمد اما یک روز نیامد و از آنجا که بسیار دقیق و مقرراتی بود این غیبتش موجب نگرانی همه شد.با پیگیری و پرس و جوی فراوان یکی از رزمندگان گفت: «حاج احمد از صبح تا عصر در حمام بوده است.» خطاب به رزمنده گفتیم: «او نباید آن قدر در حمام بماند؛ ممکن است گچ پایش نم بکشد. سراسیمه به حمام رفتیم و صحنه عجیبی را مشاهده کردیم گچ پای حاج احمد کاملا سالم بود اما از انگشتانش زخمی شده بود، حاج احمد در حال شستن لباس همه رزمندگانش بود وقتی علت را پرسیدیم در جواب گفت حواسم به گچ پایم بود چون که بیت المال است.
undefined #شهید_احمد_متوسلیان#شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۱۲:۰۱

1_15868413223.mp3

۰۵:۰۴-۲.۴۵ مگابایت
undefinedاز نشاط تا عشق
undefined راهی ساده برای لذت بردن از نماز و مناجات
undefined استاد پناهیان

۱۲:۰۳

thumnail
undefined توییتترجمه‌ی توییت وزیر ارتباطات پزشکیان #انتخاب_ملت#زمین_بازی_دشمن#مسدود_سازی_پلتفرم_صهیونیستی
undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۱۲:۰۳

thumnail
کسی خون نمی‌خواد؟! undefined

۱۲:۰۴

thumnail
undefined #تماشایی | #به_روز_با_آقا
undefined از ترس، نترس!undefined ملت ایران مزدور آمریکا را لگدمال می‌کند!undefined این‌ها پیروزی نیست!undefined فردای منطقه از امروز بهتره
undefined یک مرور ۲ دقیقه‌ و ۴۰ ثانیه‌ای بر نکات مهم رهبر انقلاب در دیدار مداحان ۱۴۰۳/۱۰/۲

۱۲:۱۰

thumnail
undefinedقسام: اسرائیل اگر جرأت دارد تعداد تلفات واقعی‌اش را اعلام کند
undefinedسخنگوی گردان‌های قسام اظهار داشت که رژیم صهیونیستی برای حفظ وجهه ارتش خود، تلفات و خسارات واقعی‌اش در غزه را پنهان می‌کند.
undefinedشاید جالب باشد پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی»، رژیم صهیونیستی به سرعت اقدام به فعال‌سازی بخش «سانسور» کرد. این رژیم کودک‌کش دستور داد تا تمامی اخبار، پیش از انتشار، به تأیید ارتش برسند. این اقدام، نه از سر احتیاط بلکه به دلیل ترس از برملا شدن شکست‌های سنگین و واقعیت‌هایی است که می‌تواند تصویر ساختگی این رژیم در رسانه‌ها را به چالش بکشد.

۱۲:۱۰