عکس پروفایل ملت دانا م

ملت دانا

۶۵۵عضو
ملت دانا
undefined بسم رب الشهداundefined #رمان (داستان عاشقانه زندگی شهید مدافع حرم امین کریمی) 19 __ undefinedمنتظر تماس امین هستم undefined. با گریه و جیغ و داد مرا به بیمارستان بردند. تلفن همراهم را بالای سرم گذاشته بودم. undefined 6 روز بود که با امین حرف نزده بودم، باید منتظر تماس او می‌ماندم. می‌گفتم «صدای زنگ را بالا ببرید. امین می‌داند که من چقدر منتظرش هستم حتماً تماس می‌گیرد... باید زود جواب تلفن را بدهم.» undefinedپدرم که متوجه شده بود دائماً می‌گفت «نمی‌شود که گوشی بالای سر شما باشد. از اینجا دور باشد بهتر است.» می‌گفتم «نه! شما که می‌دانید او نمی‌تواند هر لحظه و هر ثانیه تماس بگیرد. الآن اگر زنگ بزند باید بتوانم سریع جواب بدهم. من دلم برای امین تنگ شده! یعنی چه که حالم بد است...» undefinedبابا راضی شد که گوشی کنار من بماند. شارژ باطری تلفن همراهم به اتمام رسید. به سرعت سیم‌کارت را با گوشی برادرم جابه‌جا کردم. دیوانه شده بودم. گفتم «زود باش، زود باش، ممکن است در حین عوض‌کردن گوشی شوهرم تماس بگیرد.» undefinedبرادرم رضا، اسم شهدا را دیده بود و می‌دانست که امین شهید شده. هم او و هم خواهرم حالشان بسیار بد شده بود. به جز من و مادر همه خبر داشتند. undefinedخواهرم شروع به گریه کرد. زن‌داداشم هم همین‌طور. undefinedگفتم «چرا شما گریه می‌کنید؟» undefinedگفتند «به حال تو گریه می‌کنیم. تو چرا گریه می‌کنی؟» undefinedگفتم «من دلم برای شوهرم تنگ شده! تو را به خدا شما چیزی می‌دانید؟» undefinedزن‌داداشم گفت «نه، ما فقط برای نگرانی تو گریه می‌کنیم.» صورت زن‌داداشم را بوسیدم و بارها خدا را شکر کردم که خبر بدی ندارند. همین برای من کافی بود. مثل دیوانه‌ها شده بودم. undefinedپدرم گفت «می‌خواهی برویم تهران؟» undefinedگفتم «مگر چیزی شده؟» undefinedگفت «نه! اگر دوست نداری نمی‌رویم.» undefinedگفتم «نه! نه! الآن شوهرم می‌آید. من آنجا باشم بهتر است.» شبانه حرکت کردیم و حدود ساعت 5 صبح به تهران رسیدیم. undefinedگفتم «به خانه پدر شوهرم برویم. اگر حال آنها خوب بود معلوم می‌شود که هیچ اتفاقی نیفتاده و خیال من هم راحت می‌شود اما اگر آنها ناراحت باشند...» undefinedتا رسیدیم دیدم پدر شوهرم گریه می‌کند. پرسیدم «چرا گریه می‌کنید؟» گفت «دلم برای پسرم تنگ شده.» با تلفن همراهم دائماً‌ در موتورهای جستجوگر این جملات را می‌نوشتم: "اسامی دو شهید سپاه انصار" نتایج همچنان تکراری بود: "اخبار مبنی بر شهادت 15 نفر صحیح نمی‌باشد و تنها دو نفر به شهادت رسیده‌اند." undefinedنتیجه آخرین جستجوهایم به یک کابوس وحشتناک شباهت داشت: "اخبار مبنی بر شهادت 15 نفر صحیح نیست. تنها دو نفر به نام‌های شهید عبدالله باقری و شهید امین کریمی به شهادت رسیده‌اند." undefinedاز دیدن اسامی شوکه شده بودم. همانجا نشستم و با ناباوری به پدرم گفتم  «بابا شوهر من شهید شده؟» گفت «هیچ نگو! مادر امین چیزی نمی‌داند.» مادر شوهرم ناراحتی قلبی داشت. مراعات مادر را می‌کردند. undefinedفقط یادم است به سمت مادرم دویدم و گفتم «مامان شوهرم شهید شده» و بیهوش شدم... دیگر هیچ چیز را به خاطر نمی‌آورد ،  undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
undefined بسم رب الشهداundefined
#رمان (داستان عاشقانه زندگی شهید مدافع حرم امین کریمی)20__
undefinedاوردن امین به معراج شهدا
undefinedسریعاً‌ مرا بیمارستان شهید چمران رساندند. فشارم به شدت بالا رفته بود.undefinedصداها را می‌شنیدم که دکتر به برادرم می‌گفت «چرا فشارش بالا رفته؟ برای خانمی با این سن چنین فشاری بعید است!» undefinedرضا گفت «شوهرش شهید شده!»حالم بدتر شد با گریه و فریادundefinedمی‌گفتم «نگو شوهرم شهید شده رضا، امین شهید نشده. فقط اسمش مشابه شوهر من است. چرا حرف بی‌خود می‌زنی؟»undefined رضا کنارم آمد و آرام گفت «زهرا من عکس امین را دیده‌ام!»undefined با این حرف دلم به هم ریخت.منتظر بودم شوهرم برگردد اما ... خیلی خیلی سخت است که منتظر مسافر باشی و او بر نگردد...
undefinedقرار بود اعزام دوم امین به سوریه، 15 روزه باشد، به من این‌طور گفته بود.روز سیزدهم یا چهاردهم تماس گرفت.undefinedگفتم «امین تو را به خدا 15 روز، حتی 16روز هم نشود. دیگر نمی‌توانم تحمل کنم!»
undefinedهر روز یادداشت می‌کردم که "امروز گذشت..." واقعاً روز و شب‌ها به سختی می‌گذشت.دلم نمی‌خواست بجز انتظار هیچ کاری انجام دهم. هر شب می‌گفتم «خدا را شکر امروز هم گذشت.»undefinedباقیمانده روزها تا روز پانزدهم را هم حساب می‌کردم. گاهی روزهای باقی‌مانده بیشتر عذابم می‌داد.هر روز فکر می‌کردم «10 روز مانده را چطور باید تحمل کنم؟ 9 روز، 8 روز... ان‌شاءالله دیگر می‌آید. دیگر دارد تمام می‌شود... دیگر راحت می‌شوم از این بلای دوری!»
undefinedامین خبر داد «فقط 3 روز به مأموریتم اضافه شده و 18 روزه برمی‌گردم.» با صدایی شبیه فریاد گفتم: «امین! به من قول 15 روز داده بودی. نمی‌توانم تحمل کنم...»undefinedدقیقاً هجدهمین روز شهید شد.
undefinedحدود 6 روز بعد امین را برگرداندند معراج شهدا.این فاصله زمانی هیچ‌چیز را به خاطر ندارم، هیچ‌چیز را... وقتی به معراج رفتیم سعی کردم خودم را محکم نگه دارم.می‌ترسیدم این لحظات را از دست بدهم و نگذراند کنارش بمانم.undefinedقبل از رفتن به برادر شوهرم گفته بودم «حسین؛ پیکر را دیده‌ای؟ مطمئنی که امین بود؟»undefined‌گفت «آره زن‌داداش.»
undefinedقلبم شکست. گفتم «حالا بدون امین چه کنم؟ ما هزار امید و آرزو با هم داشتیم.قرار بود کارهای زیادی باهم انجام دهیم.با خودم می‌گفتم حالا باید بدون او چه کنم؟»
undefinedپیکر را که آوردند دنبال امین می‌دویدم. نگذاشتم مادرم متوجه شود، فقط گفتم بگذارید با امین تنها باشم.undefinedمکانی در معراج شهدا با هم تنها ماندیم.گفتم «امینم؛ این رسمش نبود! تو راضی نبودی حتی دست‌هایم با چاقوی آشپزخانه زخم شود. یادت هست وقتی دستم کمترین خراشی برمی‌داشت روی سینه‌ات می‌‌زدیی و می‌گفتی شوهرت بمیرد زهرا جان!
undefinedتو که تحمل ناراحتی من را نداشتی چطور دلت آمد که مرا تنها بگذاری؟»خیلی گریه کردم. انگار که از کسی خیلی ناراحت و دلگیر باشی برایش گلایه می‌کردم و می‌گفتم این رسمش نبود بی‌معرفت!خدا شاهد است دیدم از گوشه چشمش یک قطره اشک بیرون زد....

 undefinedاللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجundefined@MellatDanaملت دانا

۳:۳۹

ملت دانا
undefined undefined️ من فرمانده نیستم، یکی مثل خودتم! undefinedستاری، کسی بود که در میدان جنگ، پای رادار و موشک ضدهوایی، بیست‌و‌چهار ساعت، پلک به هم نمی‌زد. ستاری، کسی نبود همیشه پشت میز و پای تلفن و این‌ها باشد. ما ستاری را از داخل خاک و خل آوردیم و به فرماندهی نیرو منصوب کردیم. او را از جبهه و از زیر آتش و دود آوردیم. آن وقت‌ها، گاهی که از جبهه می‌آمد تا چیزی را گزارش بدهد و برگردد، چهره‌اش به چیزی که شبیه نبود، چهره‌ی یک افسر بود! مثل کارگری بود که از درون خاک آمده باشد. دین‌اش او را در آنجا نگه می‌داشت. undefined #شهید_منصور_ستاری #شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی undefinedاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج undefined@MellatDana ملت دانا
thumnail
undefined‏اوضاع منطقه پیچیده و پیچیده تر می شود!undefinedمقتدی صدر صراحتاً تروریست‌های حاضر در سوریه را مردم نامیده استundefinedهمچنین تأکید کرده است که عراق، چه از طرف دولت یا مردم، و چه از طرف گروه‌ها، میلیشیای نظامی و نیروهای امنیتی، نباید در امور سوریه دخالت کند!همچنین دولت عراق باید این موضوع را اجرایی کرده و هرکس که امنیت و عقاید مسالمت‌آمیز در عراق عزیز ما را به خطر بیندازد، مجازات نماید.

۱۱:۲۷

ملت دانا
undefined undefined‏اوضاع منطقه پیچیده و پیچیده تر می شود! undefinedمقتدی صدر صراحتاً تروریست‌های حاضر در سوریه را مردم نامیده است undefinedهمچنین تأکید کرده است که عراق، چه از طرف دولت یا مردم، و چه از طرف گروه‌ها، میلیشیای نظامی و نیروهای امنیتی، نباید در امور سوریه دخالت کند! همچنین دولت عراق باید این موضوع را اجرایی کرده و هرکس که امنیت و عقاید مسالمت‌آمیز در عراق عزیز ما را به خطر بیندازد، مجازات نماید.
undefinedاین خائن که لعنت خدا بر او باد، مثل اصلاح طلب‌های ایران می‌مونه

۱۱:۲۸

thumnail
undefinedحضرت زهرا سلام الله علیها:
بارالٰها! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ، به سود من باشد.
undefinedبحار ج۹۴ ص۲۲۵

۱۱:۲۸

#امام_زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست...
undefined از #حضرت_زهرا روایت شده که پیامبر اکرم فرمودند: امام همچون کعبه است که [مردم] باید به سویش روند، نه آن که [منتظر باشند تا] او به سوی آنها بیاید.{بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳}
undefined️حاج اسماعیل دولابی میفرماید:ظاهرا میگوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت میرویم. ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائب نشده است. ما گم و غائب شده ایم.{مصباح الهُدی ص ۳۱۹}
تا ما نخواهیم، او نمی آید... کافیست از خودمان شروع کنیم...

۱۱:۲۹

thumnail
undefined «سرّ عظیم الهی»
undefined️بشارت پیامبر اکرم به #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها...
undefinedراز صلوات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها
#ایام_فاطمیه #فاطمیه

۱۱:۲۹

1_8257626099.pdf

۱.۵۲ مگابایت

فایل پی‌دی‌اف | متن کامل خطبۀ فدکیۀ #حضرت_زهرا(س) به همراه ترجمۀ فارسی
undefined نسخۀ مناسب مطالعه در تلفن همراه + ترجمۀ مقابل
undefinedعلیرضا پناهیان:کاش با خطبۀ حضرت زهرا(س) آشناتر بودیم که یک‌ دوره آگاهی از اهم معارف دینی است. اولیاء خدا به فرزندان خود خطبۀ فدکیه را آموزش می‌دادند و آنها حفظ می‌کردند. اگر کسی می‌خواهد جمع‌بندی فاطمه(س) را از دین اسلام بداند و از علت غربت دین پس از رسول خدا(ص) آگاه شود، این خطبه را بخواند.

۱۱:۳۰

thumnail
undefinedسردار فدوی: مردم منتظر وعدهٔ صادق ۳ باشند
undefinedجانشین فرمانده‌کل سپاه در پاسخ به این سوال که «آیا مردم منتظر عملیات وعدهٔ صادق ۳ باشند؟» گفت: انتظار، کار بسیار پسندیده‌ای است و یکی از نشانه‌های مؤمنان واقعی است؛ مردم در رابطه با انجام این عملیات منتظر باشند.
undefinedهمواره وعدهٔ امامین انقلاب و پاسداران انقلاب وعده‌ای صادق بوده و تاکنون انجام شده و از این به بعد هم انجام می‌شود.

۱۱:۳۰

thumnail
undefinedالمیادین: جنگ رسانه‌ای درمورد حماه بسیار قوی‌تر از درگیری نظامی جاری است
undefinedالمیادین: «جنگ رسانه‌ای درمورد حماه بسیار قوی‌تر از درگیری نظامی جاری است تا فشار روانی زیادی بر مردم وارد کند».
undefinedالمیادین با بیان اینکه هیچ فرد مسلحی وارد محله‌های حماه نشده، گفت: «درگیری‌ها بین ارتش سوریه و تروریست‌ها همچنان در شمال غربی شهر ادامه دارد.
undefinedکشورهایی که از گروه‌های تروریستی تکفیری در سوریه حمایت می‌کنند، هرچه دارند به میدان آورده‌اند».

۱۱:۳۰

undefinedرسانه‌های عربی گزارش دادند که موشک‌های سنگین توسط ناوهای جنگی روسیه به سمت مواضع تروریست‌های تکفیری در ادلب شلیک شد.
undefinedمرکز مصالحۀ روسی در لاذقیه: ارتش سوریه با کمک نیروهای مسلح روسیه طی ساعات گذشته با حملاتی که نقاط تجمع و مخفیگاه تروریست‌ها را هدف قرار داد، ۱۲۰ نفر از آنها را از بین برد.
undefinedسرلشکر باقری: تهاجم تروریست‌ها به سوریه طراحی آمریکایی-عبری است.
undefinedنمایندۀ ایران در شورای امنیت: ایران تا نابودی کامل تروریسم، از سوریه حمایت خواهد کرد. حملۀ تروریست‌ها به حلب، حملۀ آشکار به حاکمیت سوریه است و عواقب اقدامات تحریرالشام، متوجه آمریکا و کشورهای غربی هست که حمایت نظامی از آنها می‌کنند.

۱۱:۳۰

thumnail
undefined معنی مذاکره با دشمن

۱۱:۳۱

undefinedمطالبه وعده صادق ۳
برای مطالبه #وعده_صادق ۳ و عملیاتی شدن آن وارد لینک زیر شده و گزینه "امضا می‌کنم" را کلیک کنید.
https://asle8.24on.ir/n/97

۱۱:۳۱

thumnail
تنها پناهِ غربتِ حیدر ،بماننرو..‌.

۱۱:۳۲

thumnail
مهدی رسولی انگار آفریده شده واسه فاطمیه ..

۱۱:۳۵

thumnail
undefined️امانتی پیامبر(ص)

۱۱:۳۹

thumnail
هشدار چند دهه پیش جمال عبدالناصر درباره همکاری ترکیه با اسرائیل برای نابودی کشورهای عربی

۱۲:۴۵

یکی از دلایلی که #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها در مسیر حمایت از ولایت تنها ماند، این بود که مردم می‌گفتند ما را چه به دعوای علی و دیگران، ما حوصله‌ی دردسر نداریم، بگذارید به زندگی و کسب و کارمان برسیم. ما را داخل در سیاست نکنید و این شد که فاطمه سیلی خورد و...

۱۲:۴۸

thumnail
آشکار شدن پشت پرده: تروریست‌ها در مسیر نبردی هوشمندانه‌تر!
تروریست‌ها به‌تازگی تصاویری هیجان‌انگیز و ویدئوهایی منتشر کرده‌اند که نشان‌دهنده وجود کارگاه‌های پیشرفته تولید مولتی‌روتورهای اف‌پی‌وی در اختیارشان است. در این تصاویر، مرکزی مجهز برای آموزش کاربران FPV مشاهده می‌شود که حتی از نرم‌افزارهای شبیه‌ساز پرواز برای تسلط بیشتر نیروهایشان بهره می‌برد!
اما اینجا نکته‌ای قابل‌توجه است: این سطح از دانش و امکانات، تصادفی نیست. در بخش بعدی ویدئو، صحنه‌هایی از حملات ویرانگر با مولتی‌روتورهای بمب‌ریز و انتحاری به نمایش درآمده که نشان‌دهنده تغییر جدی در شیوه‌های جنگی این گروه‌هاست.
اکنون، هر نیرویی که با این تروریست‌ها مواجه شود، باید برای مقابله با این تهدیدات نوین و هوشمندانه آماده باشد؛ زیرا جنگ در حال تغییر به سمتی است که نه تنها قدرت، بلکه فناوری و هوش تعیین‌کننده میدان خواهند بود.

۱۲:۴۸

thumnail
فقط جمله آخرش🥺کمی آرامش ببینیمکمی یواش تر بریمکمی دقت کنیم
درس بود برای من

۱۲:۵۳

thumnail
عباس موزون؛ بعد از مصاحبه با ۱۶ هزار تجربه گر نزدیک به مرگ
undefinedدنیا و تمامی امور مادی مجازیه و مجردات و عالم دیگر حقیقی هست.
undefined از این زاویه به دنیا و آخرت نگاه کنید!
undefinedامام حسین علیه السلام در آخرین روزهای زندگی خود فرمودند؛ فکان الدنیا لم تکن و کان الآخره لم تزل یعنی انگار دنیا هرگز نبوده و انگار آخرت هیچ گاه زائل نشده...

۱۲:۵۴