بله | کانال أخٌ‌في‌الله
عکس پروفایل أخٌ‌في‌اللهأ

أخٌ‌في‌الله

۱۲,۰۶۸عضو
عکس پروفایل أخٌ‌في‌اللهأ
۱۲.۱هزار عضو

أخٌ‌في‌الله

اینجا از #زندگی_سگی_اسرائیلیها میگوییم و #حقیقت_اسرائیل را فاش میکنیمما #دردفلسطین داریم
تماس باما : @akhonfellah
اخباری که بالای آنها تصویر یا ویدیوی منبع خبر هست از منابع عبری (خبرنگاران، شبکه ها و روزنامه ها) است
أخٌ‌في‌الله
undefined در نیمه‌شبِ ۱۳ ژوئن، هواپیماهای نیروی هوایی اسقاطیل به خانه‌ی ژنرال امیرعلی حاجی‌زاده، یکی از ارشدترین مقامات نزدیک به (آیت‌الله) خامنه‌ای، نزدیک شدند. در حال حرکت، آن‌ها به سوی پناهگاه فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران هدایت شدند؛ جایی که جمعی از مقامات برای نشست اضطراری گرد آمده بودند ـ اما این افراد در شُرُفِ پراکنده‌شدن بودند. در این لحظه، هواپیماها سامانه‌های شناسایی خود را روشن کردند و ناگهان روی صفحه‌های رادار ایران ظاهر شدند ـ و ژنرال و حلقه فرماندهی همراهش دوباره به پناهگاه بازگشتند ـ جایی که همگی بر اثر بمباران کشته (شهید)شدند. میان ارشدهای «امان» و واحد ۸۲۰۰ که در اتاق‌های فرماندهی و مقابل نمایشگرهای تخصصی‌شان نشسته بودند و نیز میان کسانی که همان ساعت در پایگاه فرماندهی زیرزمینی نیروی هوایی اسقاطیل و در قرارگاه فرماندهی عالی عرررررتش اسقاطیل حضور داشتند، اکثریتی قاطع بر این باورند که دقیقاً همان‌جا و همان‌دم، لحظه‌ای رخ داد که به تعبیر یکی از آن‌ها «مویی میان موفقیت و شکست در این حمله فاصله انداخت». اما در این مورد خاص، فراتر از اهمیت هدف، می‌تواند «اثر دومینو» بر اجزای دیگرِ کلِ عملیات داشته باشد. زمان حدود ساعت ۰۲/۴۵ به وقت اسقاطیل بود، در شب میان ۱۲ و ۱۳ ژوئن. تقریباً تمام نیروی هوایی اسقاطیل در آسمان بود، نزدیک ایران یا در مسیرِ آن، و از همه ابزارهای پنهان‌کاری، جنگ الکترونیک و دیگر روش‌ها استفاده می‌کرد تا از دید دشمن پنهان بماند، که ناگهان روشن شد مهم‌ترین هدف از میان ۲۵ شخصی که برای حذف در آن شب علامت‌گذاری شده بودند، دارد می‌گریزد. و او، یعنی همان «هدف»، اصلاً نمی‌دانست چنین هدفی است. ژنرال امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ـ از حرفه‌ای‌ترین و تندروترین فرماندهان مجموعه امنیتی ایران و از نزدیک‌ترین‌ها به رهبر ـ مطمئن بود که هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد. دو ساعت پیش‌تر هنوز در خانه‌اش بود و قصد داشت همان شب در خانه بماند، با وجود تنش فزاینده و نشانه‌هایی که از حمله قریب‌الوقوع اسقاطیل حکایت داشت. یکی از نزدیکان نتانیابو این را صریحاً در رسانه‌ها گفته بود و آمریکا به دیپلمات‌ها و خانواده‌هایشان در منطقه دستور داده بود فوراً تخلیه کنند ـ اما رأس سیاسی در ایران، از جمله ژنرال حاجی‌زاده، مطمئن بود اسقاطیل فقط دارد «زورآزمایی» می‌کند تا ایرانی‌ها را در آستانه ادامه مذاکراتشان با آمریکا بترساند. یک منبع در سپاه پاسداران به یک روزنامه‌نگار غربی گفت: «هیچ شانسی ندارد که اسقاطیل امشب حمله کند؛ همه‌اش نمایش است». حاجی‌زاده نخستین نامی بود که اسقاطیل در «تابلوی اهداف» عملیات «عروسی سرخ» نوشت؛ فهرست حذف فرماندهان ارتش و سپاه که هم‌زمان با فهرست دانشمندان بسته شد. مجموعاً حدود ۲۵ نام در این دو فهرست بود که همه باید هم‌زمان، در ضربه آغازین، حذف می‌شدند؛ در کنار اهداف دیگری که نابودی‌شان ادامه عملیات را ممکن می‌کرد. یک منبع ارشد نظامی گفت: «روشن بود هرکه در ضربه اول آسیب نبیند، می‌فهمد به‌معجزه جان به در برده و جانش در خطر است و ناپدید می‌شود». آن‌گاه از ۸۲۰۰ ـ که مکالمات تلفن‌های همراه محافظان و راننده‌ها را شنود می‌کرد ـ گزارش رسید که ژنرال به این نتیجه رسیده وقت خودش و افرادش را بیهوده برای نشست اضطراری در پناهگاه فرماندهی نیروی هوافضای سپاه صرف کرده و همان‌طور که از ابتدا گمان می‌برد، هیچ اتفاقی در کار نیست. او و دیگران به همراهان خبر دادند که تا چندی دیگر بیرون می‌زنند و هرکدام به سمتی می‌روند. تا آماده شوند، ژنرال از پناهگاه بالا رفت تا نماز بخواند، شاید برای شکر به درگاه خدا که امشب هم او را در امان نگه داشته است. برخی دیگر از فرماندهان ارشد هم بالا آمدند. برای رصدکنندگان در «امان» روشن بود که جلسه تا چند دقیقه دیگر پراکنده می‌شود و اسقاطیل ممکن است شتابِ عملیات را از دست بدهد. اگر ژنرال به سویی برود، رئیس اطلاعات به سوی دیگر و فرمانده نیروی موشکی به جهت سوم، اسقاطیل به سختی می‌توانست آن‌ها را پیدا و حذف کند، و ژنرال قطعاً برای همیشه ناپدید می‌شد. هواپیماهای اسقاطیلی بسیار نزدیک بودند و در «امان» و نیروی هوایی دنبال ابتکاری می‌گشتند که فرماندهان را چند دقیقه دیگر در پناهگاه نگه دارد.
فرمانده ارشدی که در تیررس بودسال‌ها اسقاطیل تردید داشت روی کدام بخش از پروژه سلاح ایران تمرکز کند: سامانه غنی‌سازی، «گروه سلاح» یا موشک‌ها. «موساد» در بخش‌های مختلفِ سامانه غنی‌سازی خرابکاری کرد، اما ضربه تعیین‌کننده‌ای نزد؛ و هر بار ایرانی‌ها از ویرانه‌ها برخاستند و کار را ادامه دادند. عملیات‌های موساد، از جمله سرقت آرشیو هسته‌ای در ۲۰۱۸، موفق و خلاقانه بودند، اما نقطه‌ای؛ و حتی حذف رئیس پروژه سلاح، (شهید)فخری‌زاده، نیز آنان را مرعوب نکرد.
موساد از دوران تامیر پاردو روی برنامه‌ای برای انهدام تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان کار کرد. پروژه هرگز به بلوغ عملیاتی نرسید، با آن‌که طی یک دهه میلیاردها هزینه شد و موساد برایش منابع عظیم از دیگر دستگاه‌ها ـ عمدتاً ۸۲۰۰ ـ را در خدمت گرفت. اندکی پس از آن‌که یوآو گالانت در دولت کنونی نتانیابو وزیر جنگ شد، او کمیته‌ای محرمانه به ریاست یدیدا یاعری گمارد تا امکان‌پذیری پروژه موساد را ارزیابی کند. جمع‌بندی‌شان این بود که «با رنگ آبی نشانه‌گذاری و به دریا انداخته شود» (یعنی کنار گذاشته شود).
نتانیابو کمیته خودش را به ریاست پروفسور یعقوب ناگل، کفیل پیشینِ مشاور امنیت گله، تشکیل داد که مانند قبلی، توصیه به بستن تمام فعالیت‌های موساد و انتقال برنامه‌ریزی جنگ تمام‌عیار به عرررررتش کرد. این تصمیم بودجه‌های کلان را برای طراحی عملیات جدید آزاد کرد. چیزی که ۱۳ سال دست موساد را بند کرد و هرگز اجرا نشد، برای عرررررتش ـ عمدتاً «امان» و نیروی هوایی ـ کمتر از دو سال طول کشید.
در حوزه هسته‌ای، رأس «امان» دستور داد تمرکز بیش از پیش روی پاسخ به «گروه سلاح» باشد. روشن بود توان غنی‌سازی ایران چنان قابل‌توجه است که فقط یک حمله هوایی بسیار عظیم می‌تواند آن را درمان کند؛ توانی که بعید بود اسقاطیل به تنهایی داشته باشد. «از این رو، گام‌های لازم برداشته شد تا اطلاعات لازم برای برنامه حمله هوایی هرچه کاراتر به سه سایت فراهم شود، اما روشن بود در روز موعود کافی نخواهد بود»، یک منبع ارشد نظامی گفت. در بهار ۲۰۲۴، رئیس اداره عملیات در «امان» نسخه اولیه طرح را به نتانیابو ارائه کرد.
این‌گونه «طرح نِرنیا» زاده شد. بر پایه اطلاعات دقیق از رخدادهای ایران و توان تاکتیکی-عملیاتیِ شکل‌گرفته در سال‌های مبارزه بین جنگ‌ها، در «امان» تصمیم گرفتند کاری به ظاهر خیال‌پردازانه انجام دهند: تدوین برنامه حذفِ دانشمندان «گروه سلاح» در ایران با حمله هوایی هم‌زمان.
نخستین اهداف، دانشمندان ارشد بودند؛ همان‌هایی که رصدشان از اواخر ۲۰۲۲ نشان می‌داد به آستانه سلاح نزدیک می‌شوند. در تدارک برای حمله به ایران، پس از حمله ایران به اسقاطیل در اکتبر، پیشنهاد شد آن‌ها حذف شوند، اما رون درمر، وزیر، معتقد بود باید صرفاً در حوزه‌ای عمل کرد که رئیس‌جمهور جو بایدن به‌صراحت با آن موافقت کرده است. «این پایه‌ای خواهد شد که بعداً وقتی ترامپ انتخاب شد، نزد او برویم و بگوییم دفعه بعد باید خیلی بیشتر انجام دهیم».
از اکتبر به بعد روی فهرست‌های دانشمندانِ هدف کار شد و بر اساس درس‌های آموخته‌شده از قتل‌ها در غزه و لبنان، مدل‌های بی‌شماری مشترک میان «امان» و نیروی هوایی اجرا شد. هم‌زمان «عروسی سرخ» شکل گرفت و حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، هدف نخست فهرست بود و به‌تدریج نام‌های دیگری افزوده شد.
امیرعلی حاجی‌زاده ارشدترین فرمانده‌ای بود که در تیررس اسقاطیل قرار داشت؛ هم به دلیل ارشدیت و نزدیکی‌اش به رهبر، هم به‌سبب حسابِ قدیمیِ اسقاطیل با او، و مهم‌تر از همه به این دلیل که او و یاران نزدیکش در قلب رأسِ فرماندهی و کنترلِ منظومه موشکی و پهپادی ایران بودند؛ همان گروهی که اسقاطیل برآورد می‌کرد در پاسخ به ضربه اسقاطیلی، تلاش کنند هزاران موشک را به سوی اسقاطیل شلیک کنند.
در «امان» و نیروی هوایی برنامه بر این بود که حاجی‌زاده را در خانه‌اش در ساعات پایانی شب بزنند؛ اما رخداد پیش‌بینی‌نشده‌ای پیش آمد: ایرانی‌ها از حزب‌الله اطلاعاتی گرفتند مبنی بر این‌که ممکن است اسقاطیل دست به کاری بزند، و حاجی‌زاده فوراً حلقه فرماندهی پیشرویش را به پناهگاه فراخواند. در «امان» و نیروی هوایی با این تغییر کنار آمدند و به‌سادگی هواپیماها را به سوی همان‌جا منحرف کردند. فرمانده نیروی هوایی، تومر بار، دستور داد ردیف دیگری از بمب‌های «نفوذگرِ به پناهگاه» افزوده شود تا اطمینان حاصل شود هرکه در پناهگاه نشسته زنده بیرون نرود.
اما همان‌گونه که گفته شد، مشکل دیگری پیش آمد. حاجی‌زاده دید خبری نیست، گمان کرد اطلاعات نادرست بوده و تصمیم گرفت نشست در ستاد نیروی هوافضای سپاه را برچیند. برای اسقاطیلی‌هایی که آن‌ها را رصد می‌کردند روشن بود که تا لحظات دیگر پراکنده می‌شوند، و در عرررررتش به دنبال راه‌حلی بودند که مبادا فرصت ـ که بعید بود تکرار شود ـ برای حذف همه‌شان از دست برود.

۱۳:۲۱