سلام علیکم میلاد حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی(ص)و فرزند برومندش حضرت امام جعفرصادق(ع) بر مسلمانان جهان مبارک باد . محمد رضا ابراهیمی
۲۲:۰۷
۱۷:۰۳
بازارسال شده از میلاد نور عترت
۱۷:۱۸
سلام علیکم انشالله اگر توفیق داشته باشم در این سفر در خدمت زائران آقا اباعبدالله ع و همسفران کاروان منادیان حج ابراهیمی ۴۱۰۲۰ هستم .محمد رضا ابراهیمی
۱۷:۲۲
بازارسال شده از میلاد نور عترت
۱۵:۵۱
۱۷:۴۸
۱۶:۴۰
سلام علیکم. در بارگاه ملکوتی امام مهربانی هاحضرت رضا ع نايب الزیاره و دعاگوی همه ی همسفران هستم . ابراهیمی
۱۸:۱۰
خاطره یکی از حجاج از ایام حج سال۱۴۰۳
دلم لک زده برای اتوبوس شماره ۱ و ۲ و۳ و۴و ترافیک سنگین زیر تونل و ازدحام ایستگاه اتوبوس و درب ها و مسیرهای حرم که هر ساعت قانون ورود و خروجش تغییر میکرد و گاها با اخم و ناراحتی از اینکه راهم دور شده و باید یک دور قمری محوطه را می چرخیدم چهره در هم می کشیدمو امروز چقدر از دست خودم عصبانی هستم که چرا غر زدم؟ مگر به دنبال چه چیزی می گشتم ؟اصلا عجله ام برای چه بود؟چرا نفهمیدم که نفس کشیدن در جوار یار نایاب است و باید غنیمت بشمارم.چقدر امروز دلم حرم خواست، صحن اصلی نشد، نیم طبقه، نیم طبقه نشد طبقه دوم، سوم، پشت بام، هرجایی که فقط بشود یک بار دیگر شش هایم را از هوایش پر کنم و قلبم را جلا دهم. وای که چقدر امروز دلم غروب مدینه خواست و خلوت های عاشقانه پشت دیوار بقیع.دلم لک زده برای پنیر های سه گوش و عسل و مربای تکراری و چای با طعم لیوان کاغذی و صدای خدمه سالن که هنوز که هنوز است هر صبح در گوشم زنگ می خورد که «لطفاصندلی ها را به ترتیب پر کنید».دلم لک زده برای پاکت رخت چرک ها، نوبت ماشین لباسشویی و خشک کن ناسازگار و گرمای پشت بام هتل و حسرتی که حاضرم تمام گیره های لباس دنیا را بدهم و فقط یکبار دیگر کمر خم کنم و از زیر حوله های احرام آویزان رد شوم. چقدر این چند وقت عصرهایش برایم طولانی شده، چقدر زمان برای خوابیدن زیاد می آوردم و افسوسِ اینکه، چرا از زیر شرکت در جلسات ساعت چهار، سالن جلسات نمازخانه شانه خالی کردم و لذت دیدار دوستان را از دست دادم.دلم لک زده برای شن های داغ عرفات و هوای دم کرده زیر چادرهایش و جعبه های پر از غذا و فرغون یخ جلوی چادرها، و چه حیف که شاید لحظاتی را بر سر کمبود جا وقت صرف کردیم و از دست هم دلخور شدیم.دلم لک زده برای صف های طولانی دستشویی های منی و چشم غره هایی که اگر کارت به درازا می کشید نثارت می شد.دلم لک زده برای آسانسورهای شلوغ، برای معطلی های توی سالن برای زنگی که با سوار شدن مسافر اضافه به صدا در می آمد.دلم لک زده برای هم اتاقی هایم، برای دورهمی با دوستانم و گپ زدن های تا نیمه شب و خنده های الکی که دل و پهلویت را با هم یکی می کرد .
داوری کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا @hajizaer
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
دلم لک زده برای اتوبوس شماره ۱ و ۲ و۳ و۴و ترافیک سنگین زیر تونل و ازدحام ایستگاه اتوبوس و درب ها و مسیرهای حرم که هر ساعت قانون ورود و خروجش تغییر میکرد و گاها با اخم و ناراحتی از اینکه راهم دور شده و باید یک دور قمری محوطه را می چرخیدم چهره در هم می کشیدمو امروز چقدر از دست خودم عصبانی هستم که چرا غر زدم؟ مگر به دنبال چه چیزی می گشتم ؟اصلا عجله ام برای چه بود؟چرا نفهمیدم که نفس کشیدن در جوار یار نایاب است و باید غنیمت بشمارم.چقدر امروز دلم حرم خواست، صحن اصلی نشد، نیم طبقه، نیم طبقه نشد طبقه دوم، سوم، پشت بام، هرجایی که فقط بشود یک بار دیگر شش هایم را از هوایش پر کنم و قلبم را جلا دهم. وای که چقدر امروز دلم غروب مدینه خواست و خلوت های عاشقانه پشت دیوار بقیع.دلم لک زده برای پنیر های سه گوش و عسل و مربای تکراری و چای با طعم لیوان کاغذی و صدای خدمه سالن که هنوز که هنوز است هر صبح در گوشم زنگ می خورد که «لطفاصندلی ها را به ترتیب پر کنید».دلم لک زده برای پاکت رخت چرک ها، نوبت ماشین لباسشویی و خشک کن ناسازگار و گرمای پشت بام هتل و حسرتی که حاضرم تمام گیره های لباس دنیا را بدهم و فقط یکبار دیگر کمر خم کنم و از زیر حوله های احرام آویزان رد شوم. چقدر این چند وقت عصرهایش برایم طولانی شده، چقدر زمان برای خوابیدن زیاد می آوردم و افسوسِ اینکه، چرا از زیر شرکت در جلسات ساعت چهار، سالن جلسات نمازخانه شانه خالی کردم و لذت دیدار دوستان را از دست دادم.دلم لک زده برای شن های داغ عرفات و هوای دم کرده زیر چادرهایش و جعبه های پر از غذا و فرغون یخ جلوی چادرها، و چه حیف که شاید لحظاتی را بر سر کمبود جا وقت صرف کردیم و از دست هم دلخور شدیم.دلم لک زده برای صف های طولانی دستشویی های منی و چشم غره هایی که اگر کارت به درازا می کشید نثارت می شد.دلم لک زده برای آسانسورهای شلوغ، برای معطلی های توی سالن برای زنگی که با سوار شدن مسافر اضافه به صدا در می آمد.دلم لک زده برای هم اتاقی هایم، برای دورهمی با دوستانم و گپ زدن های تا نیمه شب و خنده های الکی که دل و پهلویت را با هم یکی می کرد .
داوری کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا @hajizaer
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
۱۶:۳۹
سلام علیکم در نجف اشرف نایب الزیاره همه ی عزیزان همسفر هستم .ابراهیمی
۱۸:۵۶
سلام خدمت آقای ابراهیمی بزرگوارزیارت فبول والتماس دعا
۱۳:۴۷
باسلام و درود خدمت همه هم سفران گرامیدیشب نجف والان کربلا دعاگو ونایب الزیاره شما خوبان هستمانشاله این زیارت دلنشین روزی همه بشهوبه برکت سیدالشهدا پیروزی جبهه مقاومت وذلت استکباررا شاهدباشیمارادتمندروستاآزاد
۸:۳۹
ما فردا کاظمین هستیم و انشالله شنبه کربلا خدمت میرسم هتل کربلا کجاست؟
۹:۵۶
حاج آقا زیارت قبول التماس دعا
۹:۵۶
۵:۴۲
سلام در کربلای معلی نایب الزیاره همه همسفران هستم.
۵:۴۳
۲:۱۴
سلام علیکم وقت بخیر اطلاعیه مراسم عزاداری خانم فاطمه زهرا سلام الله علیه جهت استحضار حضرت عالی و نشر حداکثری به دوستان اهل بیت مشرف قدم به دیده منت
۲:۱۴
اصلاحیه به لطف خانم زهرا س خواهران هم میتوانند در مراسم عزاداری شرکت نمایند.
۱۲:۴۶
بازارسال شده از اخبار حج و زیارت
۱۶:۳۵