بله | کانال گاه گدار
عکس پروفایل گاه گدارگ

گاه گدار

۱,۴۲۸عضو
تجربه نگاری یک کار موفق برای ترویج کتاب و کتاب‌خوانی
من نمی‌خواستم کاری بکنم شبیه بقیه کارها. برای همین چهار سال پیش رفتم و همه کارهای مهم کشور در حوزه کتاب را بررسی کردم. هم دولتی‌ها را هم نیمه‌دولتی‌ها را و هم خصوصی‌ها را و حتی سراغ بعضی کارهای فردی و جهادی هم رفتم. پویش‌های کتاب‌خوانی را دیدم، سراغ ‌اینفلوئنسرهای حوزه کتاب رفتم، کتاب‌فروشی‌های فعال را پیدا کردم، آن‌هایی که می‌رفتند و توی نماز‌جمعه کتاب می‌فروختند را دیدم و مسابقه‌های کتاب‌خوانی را پیدا کردم و حتی توی کار بعضی نهادها که کتاب‌ها را تیراژ بالا سفارش می‌دادند و بعد با کتاب پک‌های هدیه درست می‌کردند هم سرک کشیدم. نتیجه‌اش می‌دانید چه بود؟ این‌که خیلی‌ها توی این کشور دغدغه کتاب دارند و هر طوری که بتوانند به در و دیوار می‌زنند که کتاب را به دست مردم برسانند. یک چیز دیگر هم فهمیدم: بعضی از این آدم‌ها فقط در مقیاس کوچک می‌توانستند کار کنند و بعضی‌ها هم کار کتاب برای‌شان ابزاری برای تولید گزارش بود. نمی‌گویم کار خوب ندیدم، دیدم ولی کم.برگشتم پشت میزم، بساط دفتر شطرنجی‌ام را پهن کردم و چند صفحه پشت سر هم، ایده‌هایی متفاوت برای ترویج کتاب‌خوانی طراحی کردم. ایده‌هایی بد، خیلی بد، تکراری، کلیشه‌ای، توهمی و در نهایت ایده‌ای که به نظرم می‌رسید می‌تواند به درد بخورد.توی روزهای پایانی سال۱۴۰۰ جلسه گرفتم و ایده‌ام را برای دوتا از همکارهای خوبم شرح دادم. نتیجه این شد که اولین مدل از کاری به اسم «حلقه کتاب مبنا» در ۱۷ اسفند ماه شروع شد.از همان موقع تا الان حلقه کتاب بدون توقف پیش‌رفته. در طول این مسیر بارها تغییرهایی در ساختار و شکل کار و نوع خدمات داشته و همیشه خودش را در مسیر بهبود قرار داده.حالا من خیالم راحت است اگر بگوییم، بی‌اغراق یکی از بهترین ایده‌های ترویج کتاب در کشور را ما داریم پیاده می‌کنیم. این ایده یک پایه اساسی دارد: اگر قرار است یک کار فرهنگی به درد بخور بکنیم باید خدمات با کیفیت بدهیم، هزینه‌اش را هم بگیریم. کار رایگان، کار کم‌فایده است. در نقطه شروع، حلقه کتاب چند کار ساده کرد:• جایزه دادن را از کتاب‌خوانی‌ حذف کردیم.• برای شرکت در حلقه، هزینه‌ای حداقلی در نظر گرفتیم.• برنامه کتاب‌خوانی را در بستر پیام‌رسان‌ها اجرا کردیم.• کتاب‌ها را با حداکثر تخفیف ممکن، به دست مخاطب‌ها رساندیم.• فرصت گفتگو با نویسنده را فراهم کرد.• به آدم‌ها اجازه حرف زدن درباره کتاب را دادیم و شرایط گفتگو در زمان خوانش را فراهم کردیم.همین خدمات نه چندان پیچیده و دور از دسترس باعث شد تا حلقه کتاب شروع قدرتمندی داشته باشد و مخاطب‌پسند از آب در بیاید.

ادامه یادداشت را در پست بعدی بخوانید.
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۹:۳۲

قسمت دوم.
شکل فعلی حلقه کتاب البته خیلی قدرتمندتر است:• حالا یک شورای تخصصی کتاب داریم که انتخاب کتاب‌های هر حلقه را انجام می‌دهد. برای انتخاب ۴ کتابی که در هر حلقه می‌خوانیم، ده‌ها کتاب توسط اعضای شورا خوانده می‌شود و ارزیابی می‌شود و در نهایت لیست منتخب معرفی می‌شود.• شورای کتاب برای همه کتاب‌های منتخب، یک توضیح صوتی تنظیم می‌کند و شرح می‌دهد که چرا قرار است این کتاب در حلقه خوانده شود. این صوت در اختیار همه قرار می‌گیرد.• برای هر کتاب یک منتقد همراه جمع‌خوانی ما هست و در پایان خوانش کتاب‌، در جلسه‌ای به نقد و بررسی حرفه‌ای کتاب می‌پردازد.• در طول برگزاری حلقه کتاب، برنامه‌ای به نام ماراتن کتاب اجرا می‌شود که هم مفرح است و هم جذاب و تویش فرصتی پیدا می‌کنیم تا کتاب‌های از قبل مانده و خارج از حلقه را بخوانیم.• برای همه کتاب‌ها وبینار تخصصی داریم. گاهی درباره اندیشه و مضمون کتاب، گاهی درباره نویسنده و گاهی درباره فرم و تکنیک‌های کتاب.• مشارکت‌کننده‌ها حالا به کتاب امتیاز می‌دهند و ارزیابی عمومی از کتاب انجام می‌دهند.• در پایان خوانش هر کتاب، یک جمع‌بندی از نظرات و نکته‌هایی که همه دوستان در حلقه نسبت به بخش‌های مختلف کتاب داشتند آماده می‌شود تا بعدا قابل ارجاع باشد.• همه کتاب‌های حلقه حالا نقشه کتاب دارند. محصولی که به خودی خود جذاب است و فهم و به یادآوری کتاب را برای همه آسان‌تر می‌کند. نقشه کتاب به صورت چاپی برای شرکت‌کننده‌ها ارسال می‌شود.• در پایان خوانش کتاب یک بازی و چالش هم طرح می‌شود که به ماندگارتر کردن کتاب در ذهن مخاطب کمک می‌کند.• ما هم‌چنان با نویسنده‌ها دیدار داریم و گاهی حتی از ناشر هم دعوت می‌کنیم که در جلسه ما حضور داشته باشد.
این مروری کلی بود روی تجربه ما در تولید محصولی که کارش ترویج کتاب‌ و کتاب‌خوانی است.من در چند یادداشت بعدی به شکلی کامل‌تر همه این خدمات و قدم‌ها را برای شما توضیح می‌دهم و سعی می‌کنم چیزی را از قلم نیاندازم.این البته مرسوم نیست که آدم‌ها تجربه‌های موفق خودشان و محصول‌های رونق‌دارشان را این طور روی میز پهن کنند و در اختیار همه بگذارند. ما اما مساله‌مان ترویج کتاب است. من تجربه‌مان را توضیح می‌‌دهم تا شما اگر می‌توانید بروید و در مقیاس کوچک یا بزرگ، بازتولیدش کنید. خوشحال می‌شوم اگر یک روز خبر موفقیت کسی از شما را درباره ترویج کتاب بشنوم.این قدم اول بود. یادداشت اول و آشنایی اجمالی با محصولی به اسم حلقه کتاب مبنا.
تا فردا که یادداشت دوم را تقدیم‌تان می‌کنم، صفحه «حلقه کتاب مبنا» را ببینید. این‌جا توضیحات کاملی از آن‌چه در جریان است پیدا می‌کنید.https://eitaa.com/halghemabna
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۹:۳۲

thumbnail
کار بزرگ کردن، نیاز به پیش‌تولید دارد. یکی از مهم‌ترین پیش‌تولید‌ها در کارهای بزرگ فرهنگی، ساختن حوضچه جمعیتی از مخاطبین همراه است. این حرفی است که کم‌تر در حوزه کارهای فرهنگی شنیده‌اید.
این دومین یادداشت من در تجربه‌نگاری یک محصول موفق برای ترویج کتاب و کتاب‌خوانی است.
متن یادداشت را در ادامه بخوانید undefined.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۴:۵۸

قدم اول.
سرمایه کارفرهنگی: حوضچه جمعیتی.

حوضچه جمعیتی بسازید، جمعی از آدم‌های وفادار، کسانی که گره خورده باشند به شما و ایده و کارتان. من نقطه شروع کارهای بزرگ را در این‌جا می‌بینم. ما برای هر کاری باید جامعه کوچک یا بزرگی داشته باشیم که صدای ما را بشنوند و بخشی از آن‌ها به صدایمان پاسخ بدهند.
وقتی قرار است کار بزرگی بکنیم، کاری که ماندگار بشود، حالا چه در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی باشد چه در هر ساحت فعالیت فرهنگی دیگر، یکی از طلایی‌ترین نکته‌ها همین است، باید دست‌‌تان پر باشد از آدم‌هایی که با شما همراهی می‌کنند.همین‌جا چند نکته را توضیح بدهم:
یک. کار درست انجام دادن صبر لازم دارد. صبر اگر نباشد بعید است جمعی از آدم‌ها دور هم جمع بشوند و بودنشان ماندگار بشود. برای ساختن یک حوضچه جمعیتی خیلی باید صبر داشت. بی‌عجله باید نفر نفر آدم‌ها را جذب کرد و دور یک هدف یا کار یا مساله نشاندشان. این بزرگ‌ترین سرمایه هر آدم و مجموعه است.
دو. راه خطا این است که تصور کنیم می‌شود با تبلیغات کردن میانبر بزنیم و بی‌آن‌که کسانی را جمع کرده باشیم، کاری را رقم بزنیم. نمی‌گویم اصلا نمی‌شود ولی این کار چند مشکل دارد: • یک. مخاطبی که از راه تبلیغات آمده به این آسانی‌ها در ادامه همراه شما نمی‌ماند.• دو. برای ادامه کار باید باز هم تکیه بر تبلیغات داشته باشید.• سه. این روزها دسترسی به کسی که درست تبلیغ کند و با تبلیغش کار شما را از بین نبرد سخت شده.• چهار. آدمی که از حوضچه شما نباشد، در مسیر کار برای شما چالش‌های فراوانی درست می‌کند.
سه. یکی از دلایلی که کارهای دولتی و حاکمیتی در حوزه فرهنگ، نسبت به کارهای موسسات و آدم‌‌ها و مجموعه‌های خرد موفقیت کم‌تری دارند همین است. نهادهای بالادستی در کشور چون قدرت و پول در اختیار دارند، چون طول عمر مدیریت مدیران کوتاه است و چون اتصال کافی با بدنه مردمی ندارند، در اطراف خودشان حوضچه‌های جمعیتی نمی‌سازند و کارها را با طراحی قانون و نوشتن دستور و برنامه‌ریزی از بالا پیش می‌برند.
اساسا داشتن مخاطب را زیرساختی لازم برای هر کار فرهنگی می‌دانم. بدون این زیرساخت کار فرهنگی کردن، ساختن خانه‌ای روی ماسه است. با نرمه بادی و اندک موجی، زیرپایش خالی می‌شود.
حوضچه جمعیتی می‌تواند مخاطب‌های وفادار شما در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها باشند، می‌توانند کسانی باشند در کانونی یا مرکزی یا مجموعه‌ای همراه شما هستند و به شما اعتماد دارند یا حتی اگر شرکت و سازمانی دارید، کارکنان و خانواده کارکنان شما می‌توانند در این دایره قرار بگیرند.
روزی که ما کار حلقه کتاب را کلید زدیم، یک حوضچه جمعیتی قابل قبول داشتیم. آن وقت‌ها صفحه اینستاگرام من مخاطب‌های کم‌تری نسبت به امروز داشت ولی باز هم تعدادشان قابل قبول بود. مدرسه مبنا توی شبکه‌های اجتماعی مخاطب‌های وفاداری را جمع کرده بود و ما دایره خوبی از هنرجویان در دوره‌های نویسندگی داشتیم که می‌توانستند مخاطب حلقه کتاب هم قرار بگیرند.بنابراین در نقطه شروع من سه حوضچه جمعیتی را برای راه‌اندازی حلقه کتاب فعال کردم. نتیجه هم به لطف خدا خوب شد و شروع قابل قبولی برای این محصول رقم خورد.
کیفیت حوضچه‌های جمعیتی به نسبت پاسخی که به درخواست شما می‌دهند سنجیده می‌شود. مشخصا در موضوعی که مساله این یادداشت است، یعنی ترویج کتاب و کتاب‌خوانی، کیفیت یعنی درصد ورود آدم‌ها به یک برنامه کتاب‌خوانی یا مشارکت‌شان در خرید یک کتاب.
برای ما که اهل کار فرهنگی هستیم، در کنار ساختن یک حوضچه جمعیتی، نگه‌داری از آن و ارتقای کیفیتش همیشه مهم است. این یکی از کارهایی است که هر مدیر فرهنگی یا فعال فرهنگی در برنامه‌های کاری خودش باید داشته باشد.
تجربه ما در راه‌اندازی حلقه کتاب مبنا، تکیه کردن به پشتوانه‌ای بود که سال‌ها برای ساختنش زحمت کشیده بودیم. حالا بعد از این‌که سال‌ها از شروع کار حلقه کتاب گذشته، مطمئن‌تر از روزهای اول، معتقدم نه پول و نه رابطه، چیزی که کلید رقم زدن کارهای برنده است، داشتن آدم‌های وفادار و همراه است.
من دست‌بوس همه آن‌ها که به ما اعتماد کردند و همراه‌مان بودند و یار ما شدند هستم و می‌دانم شریک هر خیری هستند که در این راه رقم می‌خورد، ان‌شاءالله.
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۴:۵۸

thumbnail
برای مخاطب باید ارزش افزوده ساخت. باید مزیتی ارائه کرد تا کار ما برایش اولویت پیدا کند.
یادداشت سوم از مجموعه یادداشت‌های من درباره بازخوانی تجربه حلقه کتاب مبنا را در این‌جا بخوانید:

.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۸:۵۱

قدم دوم: ارزش افزوده در کنار کتاب.

چرا آدم‌ها باید بیایند و در جمع ما کتاب بخوانند؟ این یک سوال حقیقی است و جوابی که ما به این سوال می‌دهیم می‌شود ارزش افزوده‌ای که برای مطالعه خلق می‌کنیم.
اگر هیچ ارزش افزوده‌ای نداشته باشیم، حتما شکست می‌خوریم. کار شکل نمی‌گیرد و همراهی با ما و کارمان اتفاق نمی‌افتد. در واقع باید بپذیریم که آدم‌ها مشتاق این نیستند که در کنار ما باشند و کاری را با ما انجام بدهند. ما باید ارزش و اولویتی تولید کنیم، که این اشتیاق ایجاد بشود.
بارها دیده‌ام که کسی از دوستان، زمان و هزینه زیادی را پای یک کار فرهنگی گذاشته و توی ذهنش این بوده که کاری که می‌کند کار خوبی است پس باید انجامش بدهد و حتما هم مردم استقبال می‌کنند. بعد کار را جلو برده و در نهایت چون مخاطب سراغش نیامده، کار را رها کرده و در وصف بد شدن آدم‌ها و بی‌توجه شدنشان به مسائل فرهنگی و این جور چیزها هزار سخنرانی کرده.
باید بپذیریم الزاما هر کاری که خوب است، موفق نیست. برای موفق بودن باید نقطه‌های ارتباط و اتصالی بین کار فرهنگی و مخاطب درست کرد. این همان ارزش‌افزوده‌هایی است که مخاطب را ترغیب می‌کند، محصول یا خدمت فرهنگی ما را تجربه کند.حالا در این یادداشت، می‌خواهم تجربه خودمان را در تولید ارزش‌افزوده برای مخاطب‌های حلقه کتاب تقدیم‌تان کنم. ما در حلقه کتاب مبنا این ارزش افزوده‌ها را به مخاطب می‌دهیم:
undefined ۱. از سرگردانی در بازار نشر نجاتش می‌دهیم. برایش کتاب‌های خوبی انتخاب می‌کنیم. یک مرحله سخت را که پیدا کردن کتاب به درد بخور است از دوشش بر‌می‌داریم. الان یک شورای تخصصی در حلقه کتاب داریم که حواسش به بازار نشر هست، جوایز را رصد می‌کند، کتاب‌های موفق بازار را می‌شناسد، نویسنده‌های خوب را از بد تشخیص می‌دهد و فرق کتاب‌سازی را با تولید کتاب می‌داند. این‌شورا کتاب‌های زیادی را مطالعه می‌کند تا در نهایت به لیستی چهارتایی از کتاب‌های درجه یک برای هر دوره از حلقه کتاب برسد.
undefined ۲. همه کتاب‌ها را از یک‌جا سفارش می‌دهد، پس خرید کتاب برایش آسان‌ می‌شود و لازم نیست هر کتاب را از یک‌جا سفارش بدهد. مساله تامین کتاب،‌ همیشه مهم است و وقتی تعداد سفارش‌ها بالا می‌رود، حقیقتا چالش درست می‌کند. فرض کنید ۵۰۰ نفر بخواهند کتابی را در بازار تهیه کنند، حتما قحطی می‌آید. در زمانه‌ای که تیراژ کتاب‌ها ۳۰۰ تایی شده، ۵۰۰ تا یعنی نزدیک دو چاپ. مساله دیگر این‌که ما قرار است ۴ کتاب بخوانیم و طبیعی است که یک کتاب‌فروشی هر ۴ کتاب را نداشته باشد. پس مشکل جدیدی درست می‌شود و آن پراکنده شدن سبد خرید و اضافه شدن پول پست به هر کتاب است. حالا ما با تامین یک‌باره همه کتاب‌ها و ارسال متمرکز آن‌ها همه این چالش‌ها را از پیش پای مخاطب برداشته‌ایم.
undefined ۳. کتاب‌ها را با تخفیف خوبی در اختیارش می‌گذاریم. معمولا ۲۰ درصد زیر قیمت پشت‌جلد. این تخفیفی است که به صورت عادی در غالب کتاب‌فروشی‌ها وجود ندارد. بنابراین به جهت اقتصادی هم شرکت در حلقه برایش سودآور است.
undefined ۴. برای هر کتاب یک نقشه هم در اختیارش می‌گذاریم که تولید انحصاری تیم حلقه کتاب است. همه کتاب‌ها قبل از شروع حلقه، توسط کارشناس نقشه‌کتاب خوانده می‌شود، بر اساس فرم و محتوای کتاب، یک الگوی اینفوگرافیک انتخاب و محتوای کتاب روی این الگو پیاده می‌شود. در مرحله بعدی، این الگو به گرافیست داده می‌شود و نقشه نهایی کتاب تولید می‌شود. ما نقشه‌های کتاب را به صورت چاپ شده، در اختیار همه قرار می‌دهیم.
undefined ۵. امکان حضور در جمعی کتاب‌خوان را برایش فراهم می‌کنیم که از همه حاشیه‌ها و بحث‌های بی‌فایده و زرد و غیر ادبی دور است. یک جای امن برای کتاب‌خواندن و از کتاب حرف زدن. یکی از چالش‌های گروه‌‌ها و جمع‌های مجازی، شکل گرفتن بحث‌های کم‌فایده سیاسی و اقتصادی است. بحث‌هایی که غالبا سرریز ماجراهای کف جامعه است و نتیجه بازی‌های رسانه‌ای و هیچ ارزش و اعتبار جدی هم ندارد. ورود این حاشیه‌ها به هر کاری غالبا اسباب فاسد شدن آن کار می‌شود. مدیران حلقه به صورت جدی مراقب پیام‌هایی که رد و بدل می‌شود هستند و جلو هر حاشیه‌روی ارسال هرز پیام‌ها را می‌گیرند.
undefined ۶. همراه کتاب‌ها برایشان دم‌نوش ویژه حلقه کتاب و نشانه کتاب می‌فرستیم. توی نگاه اول این دو هدیه‌ای که همراه کتاب‌ها فرستاده می‌شوند، چیزهایی نیستند که ارزشی جدی داشته باشند. اما واقعیت این است که خود من از طرفدارهای دم‌نوش‌های حلقه هستم و ما به تجربه‌ دیده‌ایم این دم‌نوش‌ها چه هوادارهای سفت و سختی پیدا کرده‌اند.
ادامه یادداشت را در پست بعدی بخوانید undefined
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۸:۵۱

قسمت دوم:
undefined ۷. در پایان خوانش کتاب، امکان جلسه و گفتگوی اختصاصی با نویسنده را فراهم می‌کنیم. دیدار با نویسنده به تنهایی می‌تواند انگیزه کافی برای شرکت در حلقه را ایجاد کند. ما آدم‌های اهل‌ کتاب، کم‌تر فرصت دیدن و صحبت با نویسنده نصیب‌مان می‌شود. حتی اگر فرصتی هم دست بدهد در یک جلسه عمومی است که ما سهم کمی از آن داریم. دیدار با نویسنده در حلقه کتاب اما دیداری اختصاصی است برای همین فرصت طرح مساله‌های مختلف و گفتگو درباره نکته‌هایی که در طول خوانش متن پیش آمده برای ما فراهم است.
undefined ۸. گاهی وقت‌ها به ۱۰۰ نفر اولی که در حلقه ثبت‌نام می‌کنند، کتاب‌ها را با امضای نویسنده‌ می‌دهیم. نویسنده‌ها این لطف را به ما دارند که وقت می‌گذارند و می‌آیند دفتر ما و ۱۰۰ نسخه از کتاب‌شان را امضا می‌کنند. برای خیلی‌ها این یادگاری شیرینی است اگر اول کتابی، امضا و دست‌خط نویسنده را داشته باشند.
undefined ۹. برای هر کتاب یک منتقد دعوت می‌کنیم. منتقدها هر هفته پاسخ‌گوی سوالات شرکت‌کننده‌ها هستند و در نهایت هم یک نقد کامل نسبت به کتاب ارائه می‌دهند. در برنامه‌های عمومی مانند حلقه کتاب، گاهی نظر مخاطبین از پختگی لازم برخوردار نیست. گاهی سوال‌هایی پیش می‌آید که منشا اختلاف نظر می‌شود و گاهی مساله‌های تخصصی وارد گفتگو می‌شود. در این‌جا حضور کسی که آگاهی کافی نسبت به ادبیات داشته باشد و از دانش نظری کافی برای پاسخ‌گویی بهره برده باشد، لازم است تا اختلاف نظرها به نقطه پایان و جمع‌بندی روشنی برسند.
undefined ۱۰. برای هر کتاب یک وبینار تخصصی درباره یکی از مسائل مربوط به کتاب خواهیم داشت. وبینارها گاهی درباره موضوع و محتوای کتاب‌هاست، گاهی درباره نویسنده، گاهی درباره تکنیک ویژه‌ای که در کتاب استفاده شده، گاهی نسبت‌سنجی کتاب با وضعیت جامعه امروز ایران است و ... .
undefined ۱۱. در طول برگزاری حلقه، حداقل یک برنامه ماراتن کتاب‌خوانی خواهیم داشت که کمک می‌کند هم با انبوهی از کتاب‌های جدید آشنا بشویم هم کتاب‌های عقب‌مانده روی میزمان را بخوانیم. ماراتن کتاب‌خوانی از ایده‌های پرطرفدار ما در حلقه کتاب است. ماراتن در طول هر حلقه به تعداد محدود برگزار می‌شود. برنامه ماراتن برای خواندن کتاب‌هایی است که ما از قبل شروع کرده‌ایم ولی نیمه‌کاره رها شده‌اند. کتاب‌هایی خارج از چهارچوب حلقه. در ماراتن ما دو ساعت به صورت مجازی دور هم جمع می‌شویم، پانزده دقیقه گپ و گفت و معرفی کتاب داریم و بعد چهل و پنج‌ دقیقه در سکوت کتاب می‌خوانیم. بعد از این زمان باز میکروفن‌ها را روشن می‌کنیم و درباره کتابی ‌خواندیم نظر می‌دهیم و حرف می‌زنیم و بعد یک چهل و پنج دقیقه دیگر کتاب می‌خوانیم. در پایان ماراتن هم معمولا تعدادی از حاضرین به تعداد دیگری از حاضرین کتاب هدیه می‌دهند.
undefined ۱۲. سهم مطالعه روزانه طوری طراحی شده که مناسب عموم شرکت‌کننده‌ها باشد. حواس‌مان هست که خیلی از ما هم گرفتار کمال‌گرایی هستیم هم وقت کافی برای انجام کارها نداریم، برای همین سهمیه روزانه مطالعه طوری طراحی شده تا هر روز بتوانیم از پس خواندنش بربیاییم. برنامه‌ریزی برای انجام کارها سخت است. این سختی را ما به جان خریده‌ایم. ما برای مطالعه کتاب برنامه‌ریزی کرده‌ایم، سهم روزانه مشخص کرده‌ایم، ایستگاه‌هایی را برای استراحت یا جبران عقب‌افتادگی‌ها در نظر گرفته‌ایم و شرایط را طوری چیده‌ایم که در شلوغی زندگی همه ما، کتاب‌خواندن کار ساده‌ای بشود.
undefined ۱۳. همه کسانی که در حلقه کتاب شرکت می‌کنند، برای خرید مجله مدام هم کد تخفیف ۱۵ درصدی دریافت می‌کنند. ما اگر دست‌مان می‌رسید، برای اهالی حلقه کتاب‌، همه کتاب‌های بازار را با تخفیف فراهم می‌کردیم. حالا ولی فعلا همان چیزی را که در دسترس داریم تقدیم دوستان کرده‌ایم. مجله مدام در همکاری با حلقه کتاب این امکان را فراهم کرده تا حاضرین در حلقه، مجله را با قیمتی ارزان‌تر از هر جای دیگر بتوانند تهیه کنند.
روز اولی که حلقه کتاب راه‌اندازی شد، ارزش‌افزوده‌هایی که به مخاطب ارائه می‌کرد، کم‌تر بود. در طول این سال‌ها، گفتگوی با مخاطب‌ها و مشورت با کارشناسان و ایده‌پردازی‌های خلاقانه تیم، کار را به این‌جا رساند که امروز هست. سال آینده هم حتما اگر بهانه‌ای باشد و ما باز دور هم باشیم و حرف حلقه کتاب به میان بیاید، حتما به این لیست، گزینه‌های فراوانی اضافه شده است.

تا فردا که یادداشت چهارم را تقدیم‌تان می‌کنم، صفحه «حلقه کتاب مبنا» را ببینید. این‌جا توضیحات کاملی از آن‌چه در جریان است پیدا می‌کنید.https://eitaa.com/halghemabna
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۸:۵۱

thumbnail
هیچ کار بزرگی بر دوش یک نفر سوار نبوده. کارهای بزرگ را تیم‌های بزرگ انجام داده‌اند. تیم بسازید رفقا.
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۸:۱۶

قدم سوم. تیم بسازید. برنده‌ها تیم‌های خوبی دارند.
حلقه کتاب مبنا که الان به چهاردهمین دوره خودش رسیده، فقط دوره‌ اولش را من مدیریت کردم. حلقه تا به حال به دست همکارهای متعددی اداره شده و هر دوره شکوفاتر از دوره قبل بوده. چرا چون در هر دوره‌ای کار دست بهترین آدمی بوده که می‌توانسته کار را انجام بدهد.
این‌ها را گفتم تا یک چیز، خیلی روشن و شفاف مشخص شود: موفقیت‌هایی که می‌بینیم، نتیجه کار یک آدم نیست، حتما تیمی از آدم‌های کاردان پشت کار هستند که کار رشد می‌کند و جلو می‌رود.
نتیجه این‌که تیم بسازید، هیچ کار بزرگی روی دوش یک نفر بنا نشده. حلقه کتاب مبنا با همه شاخ و برگش امروز یک تیم بزرگ ست. تیمی که در ایده‌پردازی خلاق است، در عملیات چابک است و در تعامل با مخاطب، فعال.
حلقه کتاب چقدر آویزان تصمیمات من است؟ تقریبا هیچ. چقدر به جهت مالی وابسته به منابع مالی مبنا است؟ تقریبا هیچ. چقدر باید معطل تایید من بماند؟ قطعا هیچ. چقدر درست و بر مدار سیاست‌های مبنا است؟ کاملا و تماما.
آدم به درد بخور، برای هر مجموعه‌ای مثل گنج می‌ماند. ارزشمندترین سرمایه‌های هر مجموعه‌ای آدم‌های آن مجموعه هستند. من معتقدم هر چه این‌جا هزینه کنیم و هر قدر برای آدم‌ها وقت بگذاریم، باز هم کم است. هسته قدرت‌زای همه مجموعه‌ها، آدم‌های آن مجموعه‌ها هستند.
من برای آدم‌های به درد بخور حتما ویژگی‌های درخشان زیادی دارند اما به نظرم یکی از درخشان‌ترین ویژگی‌هایشان این است که وقتی کاری به عهده‌شان می‌گذاریم، طوری کار را از آن خود می‌دانند و برایش انرژی می‌گذارند که کار جوانه می‌زند و توسعه پیدا می‌کند و ثمره‌هایی بهتر و بیشتر از آن‌چه تصور می‌کردیم می‌دهد.
برای پیدا کردن آدم‌های به درد بخور، همیشه یک ایده ساده دارم:یادتان هست در دو یادداشت قبل گفتم قبل از راه‌انداختن هر کار فرهنگی باید یک حوضچه جمعیتی بسازیم. گفتم حوضچه جمعیتی یعنی آدم‌هایی که صدای ما به گوش‌شان می‌رسد و بخشی از آن‌ها به ما واکنش هم نشان می‌دهند.حالا برای تیم‌سازی پیشنهاد می‌دهم بروید سراغ همان حوضچه جمعیتی. از بین آدم‌هایی که در تعامل با شما نسبت به ایده و کارتان واکنش‌ بهتری نشان دادند بر اساس تجربه و انگیزه، کسانی را انتخاب کنید، بهشان فرصت تجربه بدهید و پای آزمون و خطایشان بایستید. یقین دارم ستاره‌هایی را پیدا خواهید کرد که بالاتر از توقع اولیه شما هستند.
ما در مبنا، هر موفقیتی که داریم، از آدم‌های خوبی داریم که همکار ما شده‌اند. من سپاسگزار از این تیم درخشان هستم:آقای سیبویه، مدیر حوزه کتاب مبنا.خانم اکبرنیا، شورای کتاب.خانم نوروزی، شورای کتاب.خانم شیرین‌بیگی، شورای کتاب.خانم شه‌روش، شورای کتاب.خانم عطارزاده، شورای کتاب.خانم موسوی، شورای کتاب.خانم دارسنج، شورای کتاب.خانم هزارجریبی، شورای کتاب.آقای جواهری، شورای کتاب.خانم آرایش، مسئول حلقه کتاب.آقای محمودی، مسئول حلقه کتاب.خانم اختری، ماراتن کتاب.خانم دشتی، مرورنویسی.خانم بابایی، مرورنویسی.خانم محمدتبار، مرورنویسی.خانم تقی‌خوانی، مرورنویسی.آقای شمشیری،‌ یک‌نفس‌خوانی.خانم اسکندرجوی، نقشه کتاب.خانم کاظمی، طراح.آقای زارع، رادیو حلقه.

تا فردا که یادداشت پنجم را تقدیم‌تان می‌کنم، صفحه «حلقه کتاب مبنا» را ببینید. این‌جا توضیحات کاملی از آن‌چه در جریان است پیدا می‌کنید.https://eitaa.com/halghemabna
.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۸:۱۶

thumbnail
همتم بدرقه راه کن ای طائر قدسکه دراز است ره منزل و من نوسفرم.«محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh

۱۶:۵۲

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail
.شاید جشن همان لحظه‌ای باشد که هیچکس نمی‌داند جشن است. شاید ما همیشه در حال جشن گرفتن بوده‌ایم فقط دیرتر متوجه شده‌ایم.
بستهٔ هدیهٔ «لعل دل‌خواه» یک پیشنهاد است برای گرامی‌داشت لحظاتی که نامشان جشن است و شاید حواسمان نباشد. هدیه‌ای که می‌توانید در یلدا به خودتان، همسرتان یا یک دوست بدهید. شاید دلتان بخواهد از کشوری با کیلومترها فاصله از ایران، این هدیه را برای عزیزی ارسال کنید. شاید هم قرار است لحظهٔ جشن را، طور دیگری به پا دارید...


قیمت این بسته ۶۰۰ هزارتومان است که با ۲۰درصد تخفیف ویژهٔ شب یلدا، با ۴۸۰ هزارتومان قابل خریدن است.


این بسته برای خرید ۵ تا ۹ عدد، شامل ۳۰درصد تخفیف خودکار و برای سفارش ۱۰عدد به بالا شامل ۳۵درصد تخفیف خواهد شد. undefined

http://www.modaammag.ir/shop

مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail

۶:۳۵

بازارسال شده از مجلهٔ مدام
thumbnail
«لعل دل‌خواه» مدام پیشکشی است برای طولانی‌ترین شب سال.
هدیه‌ای از جنس ادبیات و داستان برای خوش‌‌عطرتر کردن یلدا.

قیمت این بسته ۶۰۰ هزارتومان است که با ۲۰درصد تخفیف ویژهٔ شب یلدا، با ۴۸۰ هزارتومان قابل خریدن است.
این بسته برای خرید ۵ تا ۹ عدد، شامل ۳۰درصد تخفیف خودکار و برای سفارش ۱۰عدد به بالا شامل ۳۵درصد تخفیف خواهد شد. undefined
http://www.modaammag.ir/shop
مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine

۶:۵۸