حوادث گوناگون با هزینه و دستاورد همراه هستند. مهم آن است که با تدبیر، از هزینهها کاسته و بر دستاوردها افزوده شود.
سید علی خامنه ای
#تفکراستراتژیک#مدیریت حرفه ای
سید علی خامنه ای
#تفکراستراتژیک#مدیریت حرفه ای
۱۰:۱۷
️ یک مدیر باید فیلم سازمان را ببیند نه عکس آن را...
برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان، باید فیلم آن را ببینیم، نه عکس...
عکس ثبت یک لحظه است، بدون اینکه بدانیم پیش و پس آن چه بوده است. فیلمبرداری تداوم و پیوستگی را نشان میدهد. هر صحنهای را که مشاهده میکنی پیوند آن را با تصویر قبل حس میکنی و منتظر تصویری هستی که نشان داده خواهد شد. هر صحنه را که میبینی در حس صحنه قبل هستی و این حس به تو کمک میکند که صحنه بعد را بهتر لمس کنی.
در عکس هیچ حسی از قبل نداری. تصویر را میبینی، تازه میروی در بحر آنچه میبینی و کنکاش میکنی تا در زوایای تصویر چیزی بیابی. در فیلم پیوستگی تو را هدایت میکند به سمت یک مفهوم. اگر وسط فیلم برسی و یک نگاه بکنی و بروی شاید هیچ چیز متوجه نشوی. در عکس میبینی و به افکارت اجازه میدهی تا تفسیر کند و داستانی را پیدا کند که تصویر میخواهد بگوید.
در فیلم تصاویر حرف میزنند و نیازی به خیالپردازی نیست. پیوستگی تصاویر به تو میگوید چه خبر است. برای درک مسائل موجود در یک سازمان باید فیلم سازمان را ببینیم. یک شات از وقایع به ما کمکی نمیکند و حتی ما را شاید به بیراهه ببرد.
مدیرانی که با یک عکس از سازمانه تصمیم میگیرند؛ با یک تلفن یا یک نامه و ایمیل، احتمال خطایشان بالا میرود. مدیر باید فیلم سازمان را ببیند. برای اینکه بدانیم نظر عمومییک واحد در مورد یک موضوع چیست، باید به روش اصولی و علمینظرسنجی کنیم. اگر به واسطه صحبت یک نفر در یک جمع چهل نفری در موردی مربوط به آن جمع قضاوت کنیم، آشکارا به خطا رفتهایم. برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان سعی کنیم فیلم ببینیم، نه عکس!
برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان، باید فیلم آن را ببینیم، نه عکس...
عکس ثبت یک لحظه است، بدون اینکه بدانیم پیش و پس آن چه بوده است. فیلمبرداری تداوم و پیوستگی را نشان میدهد. هر صحنهای را که مشاهده میکنی پیوند آن را با تصویر قبل حس میکنی و منتظر تصویری هستی که نشان داده خواهد شد. هر صحنه را که میبینی در حس صحنه قبل هستی و این حس به تو کمک میکند که صحنه بعد را بهتر لمس کنی.
در عکس هیچ حسی از قبل نداری. تصویر را میبینی، تازه میروی در بحر آنچه میبینی و کنکاش میکنی تا در زوایای تصویر چیزی بیابی. در فیلم پیوستگی تو را هدایت میکند به سمت یک مفهوم. اگر وسط فیلم برسی و یک نگاه بکنی و بروی شاید هیچ چیز متوجه نشوی. در عکس میبینی و به افکارت اجازه میدهی تا تفسیر کند و داستانی را پیدا کند که تصویر میخواهد بگوید.
در فیلم تصاویر حرف میزنند و نیازی به خیالپردازی نیست. پیوستگی تصاویر به تو میگوید چه خبر است. برای درک مسائل موجود در یک سازمان باید فیلم سازمان را ببینیم. یک شات از وقایع به ما کمکی نمیکند و حتی ما را شاید به بیراهه ببرد.
مدیرانی که با یک عکس از سازمانه تصمیم میگیرند؛ با یک تلفن یا یک نامه و ایمیل، احتمال خطایشان بالا میرود. مدیر باید فیلم سازمان را ببیند. برای اینکه بدانیم نظر عمومییک واحد در مورد یک موضوع چیست، باید به روش اصولی و علمینظرسنجی کنیم. اگر به واسطه صحبت یک نفر در یک جمع چهل نفری در موردی مربوط به آن جمع قضاوت کنیم، آشکارا به خطا رفتهایم. برای تصمیمگیری و قضاوت در سازمان سعی کنیم فیلم ببینیم، نه عکس!
۳:۲۲
۷:۴۹
پوشیدن لباسهای آراسته میتواند شما را به موفقیت برساند!
در زندگی روزمره ما، ظاهر یک شخص نظر ما را نسبت به آن شخص تغییر میدهد و این موضوع در محل کار نیز کاملا صدق میکند.تحقیقات اخیر نشان داده است که پوشیدن لباسهای مناسب در دفتر کار میتواند بر نحوه درک مردم از شخصیت شما، حس اعتماد به نفس و چگونگی طرز تفکر شما تاثیر بگذارد.
محققان بر روی ۱۲۸نفر مرد بین ۱۸ تا ۳۲ تحقیقاتی انجام دادند که در آن محققان از شرکتکنندگان خواستند تا در مذاکرات خرید و فروش شرکت کنند؛ در این تحقیق افراد شرکتکننده از نظر لباسهایی که پوشیده بودند به سه دسته تقسیم شدند.دسته اول افرادی بودند که لباسهای خوبی به تن نداشتند (شلوار ورزشی و دمپایی کفش) این دسته از افراد سودی فرضی معادل ۶۸۰هزار دلار به دست آوردند، در حالی که دسته دوم که کتوشلوار پوشیده بودند درآمدی معادل ۲٫۱میلیون دلار کسب کردند و دسته سوم افرادی که لباسهای معمولی به تن داشتند درآمدی معادل ۱٫۵۸میلیون دلار به دست آوردند.
به گفته یکی از محققان این مطالعه، این تفاوتها در مقدار سود به دست آمده نشان دهنده این است که شرکتکنندگانی که به خوبی لباس نپوشیده بودند اغلب تسلیم شرکتکنندگانی میشدند که کت و شلوار به تن داشتند و این دسته از شرکتکنندگان که کت و شلوار به تن داشتند این احترام را نسبت به خود حس میکردند که این حس باعث میشد، عقبنشینی کمتری را از خود نشان دهند و به مراتب اعتماد به نفس آنها را افزایش میداد.
در تحقیقاتی دیگر، شرکتکنندگانی که لباس آراسته پوشیده بودند، تفکری خلاقانه و آیندهنگری خاصی همانند مدیران داشتند، در حالی که افرادی که لباس مناسب به تن نداشتند خود را با جزئیات کوچک درگیر میکردند.
مایکل ال. اسلپاین، یکی از نویسندگان محقق و استادیار دانشگاه تجارت کلمبیا میگوید که "افرادی که لباس آراسته و زیبا میپوشند احساس قدرتمند بودن میکنند و زمانی که شخصی حس میکند قدرتمند است، دیگر مجبور نیست بر روی جزئیات توجه کند."
این تحقیقات میتوانند بر روی سبک لباس پوشیدن روزمره ما تاثیر بگذارد، زیرا امروزه که پوشیدن لباسهای عادی در محل کار مرسوم است، شما میتوانید با پوشیدن لباسهایی آراسته بر افزایش احتمال موفقیت خود تاثیر بگذارید؛ اما با این حال اطمینان حاصل کنید که از قانون کمی بالاتر استفاده کنید.این قانون به این معنا است که اگر بیشتر افراد در محل کار شما پیراهن معمولی به تن دارند، شما میتوانید با یک تک کت به سرکار بروید و اگر بیشتر افراد در محل کار شما تک کت میپوشند شما میتوانید کت و شلوار بپوشید.
در زندگی روزمره ما، ظاهر یک شخص نظر ما را نسبت به آن شخص تغییر میدهد و این موضوع در محل کار نیز کاملا صدق میکند.تحقیقات اخیر نشان داده است که پوشیدن لباسهای مناسب در دفتر کار میتواند بر نحوه درک مردم از شخصیت شما، حس اعتماد به نفس و چگونگی طرز تفکر شما تاثیر بگذارد.
محققان بر روی ۱۲۸نفر مرد بین ۱۸ تا ۳۲ تحقیقاتی انجام دادند که در آن محققان از شرکتکنندگان خواستند تا در مذاکرات خرید و فروش شرکت کنند؛ در این تحقیق افراد شرکتکننده از نظر لباسهایی که پوشیده بودند به سه دسته تقسیم شدند.دسته اول افرادی بودند که لباسهای خوبی به تن نداشتند (شلوار ورزشی و دمپایی کفش) این دسته از افراد سودی فرضی معادل ۶۸۰هزار دلار به دست آوردند، در حالی که دسته دوم که کتوشلوار پوشیده بودند درآمدی معادل ۲٫۱میلیون دلار کسب کردند و دسته سوم افرادی که لباسهای معمولی به تن داشتند درآمدی معادل ۱٫۵۸میلیون دلار به دست آوردند.
به گفته یکی از محققان این مطالعه، این تفاوتها در مقدار سود به دست آمده نشان دهنده این است که شرکتکنندگانی که به خوبی لباس نپوشیده بودند اغلب تسلیم شرکتکنندگانی میشدند که کت و شلوار به تن داشتند و این دسته از شرکتکنندگان که کت و شلوار به تن داشتند این احترام را نسبت به خود حس میکردند که این حس باعث میشد، عقبنشینی کمتری را از خود نشان دهند و به مراتب اعتماد به نفس آنها را افزایش میداد.
در تحقیقاتی دیگر، شرکتکنندگانی که لباس آراسته پوشیده بودند، تفکری خلاقانه و آیندهنگری خاصی همانند مدیران داشتند، در حالی که افرادی که لباس مناسب به تن نداشتند خود را با جزئیات کوچک درگیر میکردند.
مایکل ال. اسلپاین، یکی از نویسندگان محقق و استادیار دانشگاه تجارت کلمبیا میگوید که "افرادی که لباس آراسته و زیبا میپوشند احساس قدرتمند بودن میکنند و زمانی که شخصی حس میکند قدرتمند است، دیگر مجبور نیست بر روی جزئیات توجه کند."
این تحقیقات میتوانند بر روی سبک لباس پوشیدن روزمره ما تاثیر بگذارد، زیرا امروزه که پوشیدن لباسهای عادی در محل کار مرسوم است، شما میتوانید با پوشیدن لباسهایی آراسته بر افزایش احتمال موفقیت خود تاثیر بگذارید؛ اما با این حال اطمینان حاصل کنید که از قانون کمی بالاتر استفاده کنید.این قانون به این معنا است که اگر بیشتر افراد در محل کار شما پیراهن معمولی به تن دارند، شما میتوانید با یک تک کت به سرکار بروید و اگر بیشتر افراد در محل کار شما تک کت میپوشند شما میتوانید کت و شلوار بپوشید.
۱۵:۵۹
۱۳:۲۲
۴:۲۷
۵:۱۱
شوخ طبعی
شوخ طبعی، یک مهارت قابل آموزش و یکی از نادیده گرفته شده ترین داراییها در محل کار است. رهبرانی با حس شوخ طبعی 27% انگیزه بیشتری دارند. تیم های آن ها به هم پیوسته تر و خلاق تر هستند. همچنین طنز و شوخ طبعی باعث افزایش فروش سازمان می شود.
شوخطبعی باعث کوتاه تر شدن مسیر ارتباطات نیز می شود. بنابراین وقتی دو فرد غریبه قبل از مکالمه یک شوخطبعی را به اشتراک می گذارند، در نهایت اطلاعات شخصی بیشتری را فاش می کنند و احساس صمیمیت بیشتری می کنند.
یکی از مهمترین ویژگی هایی که باعث اعتماد به یک رهبر میشود این است که مثل یک فرد معمولی صحبت کند و شوخطبع باشد و خودش را بهترین فرد سازمان نداند. ما می توانیم کارهای جدی انجام دهیم بدون اینکه خودمان را خیلی جدی بگیریم، و در واقع اغلب می توانیم آنها را بهتر و زیباتر انجام دهیم. با هم خندیدن در محل کار باعث میشود که احساس کنیم بیشتر به هم متصل هستیم و مغز ما را با هورمون های مرتبط با عشق پر می کند.
شوخ طبعی، یک مهارت قابل آموزش و یکی از نادیده گرفته شده ترین داراییها در محل کار است. رهبرانی با حس شوخ طبعی 27% انگیزه بیشتری دارند. تیم های آن ها به هم پیوسته تر و خلاق تر هستند. همچنین طنز و شوخ طبعی باعث افزایش فروش سازمان می شود.
شوخطبعی باعث کوتاه تر شدن مسیر ارتباطات نیز می شود. بنابراین وقتی دو فرد غریبه قبل از مکالمه یک شوخطبعی را به اشتراک می گذارند، در نهایت اطلاعات شخصی بیشتری را فاش می کنند و احساس صمیمیت بیشتری می کنند.
یکی از مهمترین ویژگی هایی که باعث اعتماد به یک رهبر میشود این است که مثل یک فرد معمولی صحبت کند و شوخطبع باشد و خودش را بهترین فرد سازمان نداند. ما می توانیم کارهای جدی انجام دهیم بدون اینکه خودمان را خیلی جدی بگیریم، و در واقع اغلب می توانیم آنها را بهتر و زیباتر انجام دهیم. با هم خندیدن در محل کار باعث میشود که احساس کنیم بیشتر به هم متصل هستیم و مغز ما را با هورمون های مرتبط با عشق پر می کند.
۱۵:۵۹
️ مثال سوسک در برنامه های توسعه فردی!
داستان زیر منسوب به ساندار پیچای است.ساندار پیچای، یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت "گوگل" انتخاب شد. این داستان را او در سخنرانی خود در گوگل بیان کرده است و "تئوری سوسک در توسعه شخصی" از آن نشأت می گیرد.
در یک رستوران، یک "سوسک" ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانم می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد میکند. وحشت زده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دست هایش، سوسک را از خود دور کند. واکنش او مُسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده میشوند. بالاخره آن خانم موفق می شود سوسک را از خود دور کند. سوسک پر میزند و روی خانم دیگری در نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکت ها را تکرار کنند!پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند، در اثر واکنش های خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت می نشیند.پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکندو سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند. در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد.
آیا سوسک باعث این رفتارِ هیستریک شده بود؟اگر اینطور بود چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.از این قضیه، من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که مرا ناراحت میکند.این ترافیک بزرگراه نیست که مرا ناراحت میکند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
️من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید "پاسخ" داد.آن خانمها به اتفاق رخ داده واکنش نشان دادند، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد.️واکنش ها اغلب غریزی هستند، در حالیکه پاسخ ها همراه با تفکرند!
مدیریت را باید حرفه ای انجام داد
داستان زیر منسوب به ساندار پیچای است.ساندار پیچای، یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت "گوگل" انتخاب شد. این داستان را او در سخنرانی خود در گوگل بیان کرده است و "تئوری سوسک در توسعه شخصی" از آن نشأت می گیرد.
در یک رستوران، یک "سوسک" ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانم می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد میکند. وحشت زده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دست هایش، سوسک را از خود دور کند. واکنش او مُسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده میشوند. بالاخره آن خانم موفق می شود سوسک را از خود دور کند. سوسک پر میزند و روی خانم دیگری در نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکت ها را تکرار کنند!پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند، در اثر واکنش های خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت می نشیند.پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکندو سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند. در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد.
آیا سوسک باعث این رفتارِ هیستریک شده بود؟اگر اینطور بود چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.از این قضیه، من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که مرا ناراحت میکند.این ترافیک بزرگراه نیست که مرا ناراحت میکند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
️من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید "پاسخ" داد.آن خانمها به اتفاق رخ داده واکنش نشان دادند، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد.️واکنش ها اغلب غریزی هستند، در حالیکه پاسخ ها همراه با تفکرند!
مدیریت را باید حرفه ای انجام داد
۳:۳۷
به بهانه ۲۵مهر روزجهانی مدیر
در تعریف و توضیح مدیریت مطالب بسیار زیاد است.اما دو کلمه تصمیم و تدبیر همزاد و همراه همیشگی مدیریت هستند.مهمترین کار روزانه هر مدیری تصمیم گیری است که بارها وبارها تکرار می کند.از تصمیم گیری برای موافقت با مرخصی کارکنان تا تصمیم گیری برای توسعه های بلند مدت سازمان در فعالیت روزانه یک مدیر جای دارد. این تصمیم گیری های پی در پی زمانی کارآمدتر خواهد بودکه علم ،تجربه تفکر و مشورت از آن حمایت کند و یا آن را هدایت نماید. اما اینکه تصمیمات چگونه و یا کی اجرا شود، نیاز به مهارتی به نام تدبیر دارد. تدبیر نوعی اولویت بندی است.با تدبیر می توان بهترین زمان و مطلوب ترین روش برای اجرای تصمیم را انتخاب کرد.
روز جهانی مدیر بر همه مدیران اندیشمند و با تدبیر مبارک.
دکتر حسین زارعی
در تعریف و توضیح مدیریت مطالب بسیار زیاد است.اما دو کلمه تصمیم و تدبیر همزاد و همراه همیشگی مدیریت هستند.مهمترین کار روزانه هر مدیری تصمیم گیری است که بارها وبارها تکرار می کند.از تصمیم گیری برای موافقت با مرخصی کارکنان تا تصمیم گیری برای توسعه های بلند مدت سازمان در فعالیت روزانه یک مدیر جای دارد. این تصمیم گیری های پی در پی زمانی کارآمدتر خواهد بودکه علم ،تجربه تفکر و مشورت از آن حمایت کند و یا آن را هدایت نماید. اما اینکه تصمیمات چگونه و یا کی اجرا شود، نیاز به مهارتی به نام تدبیر دارد. تدبیر نوعی اولویت بندی است.با تدبیر می توان بهترین زمان و مطلوب ترین روش برای اجرای تصمیم را انتخاب کرد.
روز جهانی مدیر بر همه مدیران اندیشمند و با تدبیر مبارک.
دکتر حسین زارعی
۴:۳۸
هیچ انسانی کامل نیست، اما آدمهائی که خیال میکنند کامل هستند، هرگز به درد کار تیمی نمیخورند.
جان ماکسول
جان ماکسول
۱۷:۰۴
موبینگ (Mobbing) چیست؟
موبینگ یعنی کارمند، دانشآموز یا فردی در جامعه، چنان تحت فشار تبعیض، تحقیر و آزار و اذیت قرار میگیرد که دیگر شرایط برایش قابلتحمل نیست.
کارمندی که بسیار وظیفه شناس و صادق است، از طرف مدیر و اطرافیانش مورد تمسخر قرار میگیرد، چون درستکاری او منافع آنها را به خطر می اندازد ؛ یا استاد دانشگاهی که علاوه بر تدریس و تحقیق و مقاله نویسی و امور مرتبط به وظایف دانشگاهی، در امور اجتماعی و چالشهای جامعه نیز وارد می شود، از طریق مخالفین، حسودان و مدیران دانشگاه، مورد تبعیض و فشار قرار می گیرد که فقط به نوشتن مقاله و تحقیق بپردازد و کاری با چالشهای اجتماعی نداشته باشد و آنقدر فشار و تبعیض و تحقیر را بر او می افزایند تا اخراج شود یا خود استعفا دهد و آن محل را ترک کند.
موبینگ در محل کار، خانه، مدرسه و جامعه، عامل بسیاری از معضلات اجتماعی فرار از خانه، بیکاری، طلاق، اعتیاد، خودکشی، انتقامگیری، بداخلاقی، عصبانیت، قتل و جرایم دیگر می شود.
از بسیاری از موارد موبینگ می توان نتیجه گرفت که آغاز موبینگ معمولاً در اثر جابجایی مقامی کارمندان می باشد؛ مثلاً کارمند جدیدی که وارد یک قسمت می شود، بیشتر مورد آزار روانی قرار می گیرد، یا وقتی که رئیس قسمت عوض می شود، احتمال اینکه او کارمندی را آزار بدهد زیاد است و حتی ممکن است خودش مورد آزار روانی کارمندان قرار گیرند.
تاثیرات موبینگ
مخدوش نمودن یا از بین بردن اعتماد بنفس قربانی
دچار شدن به بیماری پارانویا و اغتشاش ذهنی
دوری گزیدن از اجتماع
احساس ترس، خجالت، عصبانیت، و حسرت
همچنین موبینگ باعث اختلالات جسمی و روانی مانند خوابهای آشفته، بالا رفتن فشار خون، و حتی بیماریهای قلبی و عروقی میگردد.
راههای مبارزه با موبینگ
انضباط در کار جهت جلوگیری از هرگونه اخطار
انجام کارهایی که طی دستور کتبی ابلاغ شده باشند نه شفاهی
دوری جستن از موب کنندگان
شناخت موبینگ و حفظ اعتماد به نفس خود
البته در کنار این موارد گفته شده، در بسیاری از سازمانهای اروپایی جزء دروس آموزشی حین کار، دروسی هم در زمینه موبینگ یا آزار روانی در محیط کار برای کارمندان پیش بینی شده است؛ زیرا اکثر سازمان ها ضرر اقتصادی ناشی از موبینگ را محاسبه کردهاند.
در حقیقت، صرفاً کارمند آزار دیده ضرر نمیکند، بلکه به علت غیبت مکرر کارمند و عدم انجام صحیح کار به علت ناراحتی روحی که کارمند دچار آن است، بهرهوری کاهش مییابد و ضرر سنگینی به سازمان وارد میشود.
موبینگ یعنی کارمند، دانشآموز یا فردی در جامعه، چنان تحت فشار تبعیض، تحقیر و آزار و اذیت قرار میگیرد که دیگر شرایط برایش قابلتحمل نیست.
کارمندی که بسیار وظیفه شناس و صادق است، از طرف مدیر و اطرافیانش مورد تمسخر قرار میگیرد، چون درستکاری او منافع آنها را به خطر می اندازد ؛ یا استاد دانشگاهی که علاوه بر تدریس و تحقیق و مقاله نویسی و امور مرتبط به وظایف دانشگاهی، در امور اجتماعی و چالشهای جامعه نیز وارد می شود، از طریق مخالفین، حسودان و مدیران دانشگاه، مورد تبعیض و فشار قرار می گیرد که فقط به نوشتن مقاله و تحقیق بپردازد و کاری با چالشهای اجتماعی نداشته باشد و آنقدر فشار و تبعیض و تحقیر را بر او می افزایند تا اخراج شود یا خود استعفا دهد و آن محل را ترک کند.
موبینگ در محل کار، خانه، مدرسه و جامعه، عامل بسیاری از معضلات اجتماعی فرار از خانه، بیکاری، طلاق، اعتیاد، خودکشی، انتقامگیری، بداخلاقی، عصبانیت، قتل و جرایم دیگر می شود.
از بسیاری از موارد موبینگ می توان نتیجه گرفت که آغاز موبینگ معمولاً در اثر جابجایی مقامی کارمندان می باشد؛ مثلاً کارمند جدیدی که وارد یک قسمت می شود، بیشتر مورد آزار روانی قرار می گیرد، یا وقتی که رئیس قسمت عوض می شود، احتمال اینکه او کارمندی را آزار بدهد زیاد است و حتی ممکن است خودش مورد آزار روانی کارمندان قرار گیرند.
تاثیرات موبینگ
مخدوش نمودن یا از بین بردن اعتماد بنفس قربانی
دچار شدن به بیماری پارانویا و اغتشاش ذهنی
دوری گزیدن از اجتماع
احساس ترس، خجالت، عصبانیت، و حسرت
همچنین موبینگ باعث اختلالات جسمی و روانی مانند خوابهای آشفته، بالا رفتن فشار خون، و حتی بیماریهای قلبی و عروقی میگردد.
راههای مبارزه با موبینگ
انضباط در کار جهت جلوگیری از هرگونه اخطار
انجام کارهایی که طی دستور کتبی ابلاغ شده باشند نه شفاهی
دوری جستن از موب کنندگان
شناخت موبینگ و حفظ اعتماد به نفس خود
البته در کنار این موارد گفته شده، در بسیاری از سازمانهای اروپایی جزء دروس آموزشی حین کار، دروسی هم در زمینه موبینگ یا آزار روانی در محیط کار برای کارمندان پیش بینی شده است؛ زیرا اکثر سازمان ها ضرر اقتصادی ناشی از موبینگ را محاسبه کردهاند.
در حقیقت، صرفاً کارمند آزار دیده ضرر نمیکند، بلکه به علت غیبت مکرر کارمند و عدم انجام صحیح کار به علت ناراحتی روحی که کارمند دچار آن است، بهرهوری کاهش مییابد و ضرر سنگینی به سازمان وارد میشود.
۱۳:۴۰
تشویق معکوس و دزد سیب زمینی
رهبران اروپایی در دهه ۱۷۰۰ استرس زیادی گرفتن چون جمعیتشون رشد داشت، اما غذای زیادی وجود نداشت. از طرفی خطر خشکسالی هم باعث قحطی و جنگ و انقلاب میشد. این همه استرس بخاطر چی بود؟ بخاطر اینکه اتکای بیش از حد به گندم داشتن و تک محصول بودن.
روی همین حساب ورود سیب زمینی به اروپا اهمیت سیاسی و راهبردی زیادی داشت. اما یه چالش بزرگ داشتن اونم اینکه مردم نمیدونستن سیبزمینی چیه!تصور کنید اولین بار که مردم سیبزمینی رو دیدن، یه ماده غذایی عجیب و نچسب، که سفت و بیمزه بود!کی همچین چیز چندشی رو دوست داره آخه؟!
از طرفی روش کشت سیبزمینی رو هم بلد نبودن، تجسم کنید به کسایی که کل عمرشون گندم و غلاتی رو میکاشتن که محصولش از خاک بیرون میزده و رشدش رو میدیدن، حالا بخوای حالیشون کنی بیا سیبزمینی این محصول نچسب رو بکار، تو خاک رشد میکنه و رشدش رو هم نمیبینی!مگه قبول میکردن؟
حتی بد نیست بدونیدکلیسا هم سیب زمینی رو قدغن کرده بود!توی کتابهای مقدس هیچ اسمی از سیب زمینی نیومده ولی صحبت های زیادی راجع به گندم شده، رهبرای اروپایی برای ترغیب آدمها به سیبزمینی چالش اساسی داشتن، حتی چند باری هم به زور متوسل شدن برای کشت سیبزمینی که جواب نداد!
فردریش کبیر علاقه خاصی به سیب زمینی پیدا کرد، چون اینو فهمید که سیبزمینی میتونه قیمت نون رو کم کنه و یه بخش خیلی زیادی از کمبود حبوبات رو برطرف کنه، اولین کاری هم که کرد این بود که سال ۱۷۴۴ سیب زمینی رو اورد توی رژیم غذایی نظامیها، اما همچنان مردم در مقابل کشت سیبزمینی مقاومت میکردن!
توی خشکسالی ۱۷۴۴ فردریش دستور کشت ملی سیب زمینی روصادر کرد، مردم میگفتن:سیبزمینی نه بو داره و نه مزه،حتی سگها هم لب نمیزنن، چه سودی برامون داره که بکاریم؟
فردریش به زور متوسل شد، تهدید کرد گوش و بینی هر دهقانی که سیبزمینی نکاره رو از بیخ میبرهاما فردریش خیلی زود تغییر رویه داد
فردریش بجای تهدید کردن سیاست به خرج دادچیکار کرد؟به سربازها دستور داد که حفاظهای سنگین و بزرگی نزدیک مزارع سلطنتی سیبزمینی بکشن و ضمنا بهشون گفت در حراست از اون مزرعه ها عمدا سهل انگاری کنن که مردم بتونن بدزدن
فردریش برای اینکه مردم بیشتر برای دزدی تحریک۴ بشن به کار دیگه هم کرد فردریش اومد توی سخنرانیاش دائم از سیب زمینی درباری تعریف کرد، انقدر تعریف کرد که مردم گفتن آقا بریم یکم از اینا بخوریم ببینیم چی هست که پادشاه انقدر تعریف میکنه؟پادشاه که چیز بد نمیخوره!بریم یکم سیب زمینی بکاریم، ما هم غذای اعیونی بخوریم.
توی مدت کوتاهی کل مزارع سلطنتی غارت شد و دهقانها و محلیها سیب زمینی رو به طرز گستردهای کشت و مصرف کردن، انقدری که توی جنگ چند سالهای که بعدها درگرفت اهالی پروسیا برخلاف خیلی از کشورهای رقیب ،قحطی نداشتن!قبول سیبزمینی هم جون خیلیا رو نجات داد و هم پروسیا رو قدرت منطقه کرد.
به این پدیده در اقتصاد رفتاری میگن
“تشویق معکوس”
یعنی خیلی وقتا بجای اینکه به زور متوسل بشیم تا مردم رو به کاری مجبور کنیم میتونیم بدون درگیری و فشار به طرز برعکس اینکار رو انجام بدیم.کافیه خیلی وقتا از افعال معکوس استفاده کنیممثلا بگیم تو نمیتونی اینکار رو بکنیاجازه نداری فلان حرکت رو بزنی
پوریا بختیاری
رهبران اروپایی در دهه ۱۷۰۰ استرس زیادی گرفتن چون جمعیتشون رشد داشت، اما غذای زیادی وجود نداشت. از طرفی خطر خشکسالی هم باعث قحطی و جنگ و انقلاب میشد. این همه استرس بخاطر چی بود؟ بخاطر اینکه اتکای بیش از حد به گندم داشتن و تک محصول بودن.
روی همین حساب ورود سیب زمینی به اروپا اهمیت سیاسی و راهبردی زیادی داشت. اما یه چالش بزرگ داشتن اونم اینکه مردم نمیدونستن سیبزمینی چیه!تصور کنید اولین بار که مردم سیبزمینی رو دیدن، یه ماده غذایی عجیب و نچسب، که سفت و بیمزه بود!کی همچین چیز چندشی رو دوست داره آخه؟!
از طرفی روش کشت سیبزمینی رو هم بلد نبودن، تجسم کنید به کسایی که کل عمرشون گندم و غلاتی رو میکاشتن که محصولش از خاک بیرون میزده و رشدش رو میدیدن، حالا بخوای حالیشون کنی بیا سیبزمینی این محصول نچسب رو بکار، تو خاک رشد میکنه و رشدش رو هم نمیبینی!مگه قبول میکردن؟
حتی بد نیست بدونیدکلیسا هم سیب زمینی رو قدغن کرده بود!توی کتابهای مقدس هیچ اسمی از سیب زمینی نیومده ولی صحبت های زیادی راجع به گندم شده، رهبرای اروپایی برای ترغیب آدمها به سیبزمینی چالش اساسی داشتن، حتی چند باری هم به زور متوسل شدن برای کشت سیبزمینی که جواب نداد!
فردریش کبیر علاقه خاصی به سیب زمینی پیدا کرد، چون اینو فهمید که سیبزمینی میتونه قیمت نون رو کم کنه و یه بخش خیلی زیادی از کمبود حبوبات رو برطرف کنه، اولین کاری هم که کرد این بود که سال ۱۷۴۴ سیب زمینی رو اورد توی رژیم غذایی نظامیها، اما همچنان مردم در مقابل کشت سیبزمینی مقاومت میکردن!
توی خشکسالی ۱۷۴۴ فردریش دستور کشت ملی سیب زمینی روصادر کرد، مردم میگفتن:سیبزمینی نه بو داره و نه مزه،حتی سگها هم لب نمیزنن، چه سودی برامون داره که بکاریم؟
فردریش به زور متوسل شد، تهدید کرد گوش و بینی هر دهقانی که سیبزمینی نکاره رو از بیخ میبرهاما فردریش خیلی زود تغییر رویه داد
فردریش بجای تهدید کردن سیاست به خرج دادچیکار کرد؟به سربازها دستور داد که حفاظهای سنگین و بزرگی نزدیک مزارع سلطنتی سیبزمینی بکشن و ضمنا بهشون گفت در حراست از اون مزرعه ها عمدا سهل انگاری کنن که مردم بتونن بدزدن
فردریش برای اینکه مردم بیشتر برای دزدی تحریک۴ بشن به کار دیگه هم کرد فردریش اومد توی سخنرانیاش دائم از سیب زمینی درباری تعریف کرد، انقدر تعریف کرد که مردم گفتن آقا بریم یکم از اینا بخوریم ببینیم چی هست که پادشاه انقدر تعریف میکنه؟پادشاه که چیز بد نمیخوره!بریم یکم سیب زمینی بکاریم، ما هم غذای اعیونی بخوریم.
توی مدت کوتاهی کل مزارع سلطنتی غارت شد و دهقانها و محلیها سیب زمینی رو به طرز گستردهای کشت و مصرف کردن، انقدری که توی جنگ چند سالهای که بعدها درگرفت اهالی پروسیا برخلاف خیلی از کشورهای رقیب ،قحطی نداشتن!قبول سیبزمینی هم جون خیلیا رو نجات داد و هم پروسیا رو قدرت منطقه کرد.
به این پدیده در اقتصاد رفتاری میگن
“تشویق معکوس”
یعنی خیلی وقتا بجای اینکه به زور متوسل بشیم تا مردم رو به کاری مجبور کنیم میتونیم بدون درگیری و فشار به طرز برعکس اینکار رو انجام بدیم.کافیه خیلی وقتا از افعال معکوس استفاده کنیممثلا بگیم تو نمیتونی اینکار رو بکنیاجازه نداری فلان حرکت رو بزنی
پوریا بختیاری
۱۵:۰۲
۱۸:۲۳
برای مدیران گوگل ، صرف زمان و انرژی جهت اطمینان حاصل کردن از اینکه بهترین افراد ممکن را جذب میکنند، در اولویت است
به نقل از کتاب گوگل چگونه کار میکند اثر اریک اشمیت
به نقل از کتاب گوگل چگونه کار میکند اثر اریک اشمیت
۳:۱۲
وقتی در جستجوی آدمها برای استخدام هستید، سه ویژگی را مد نظر قرار دهید:
صداقت، هوش و انرژی.
.......................................
و اگر اولی را نداشتند، دو ویژگی دیگرشان شما را نابود خواهد کرد...
صداقت، هوش و انرژی.
.......................................
و اگر اولی را نداشتند، دو ویژگی دیگرشان شما را نابود خواهد کرد...
۱۸:۵۹
۸:۰۲
۱۰ ویژگی مشترک بین تمامی مدیران موفق دنیا
۱.خوب ارتباط برقرار کردن
۲.خوشبینی نسبت به آینده
۳.توانایی اعتماد به دیگران
۴.توانایی در تفویض اختیار
۵.اعتماد به نفس بالا
۶.دانش کافی در حوزه تخصصی
۷.دادن فیدبک به اعضای تیم
۸.ارزش قایل بودن برای همه
۹.قدرت بالا در سخنرانی
۱۰.داشتن انگیزه و اشتیاق بالا
۱.خوب ارتباط برقرار کردن
۲.خوشبینی نسبت به آینده
۳.توانایی اعتماد به دیگران
۴.توانایی در تفویض اختیار
۵.اعتماد به نفس بالا
۶.دانش کافی در حوزه تخصصی
۷.دادن فیدبک به اعضای تیم
۸.ارزش قایل بودن برای همه
۹.قدرت بالا در سخنرانی
۱۰.داشتن انگیزه و اشتیاق بالا
۱۷:۴۰
ایجاد نظم در محل کار بازدهی رو افزایش میده؟!
چرا نظم بهخصوص در محل کار اهمیت داره؟ چون بر اساس آمار، منظم بودن میز کار، حداقل 150 ساعت در سال ، در زمان ما صرفه جویی میکنه!!!
در ادامه ۳ ایده ساده رو با هم بررسی میکنیم که میتونه کمک کنه میز کار مرتبتر و منظمتری داشته باشین:
فراهم کردن فضای کافی برای لوازم: اولین و پایهایترین ایده اینه که فضای کافی برای اقلام خودمون فراهم کنیم؛ بررسی کنین و ببینین اگه فضای کمی دارین شاید اولین قدم در راه منظم شدن این باشه که قفسه، کشو، جعبه و... تهیه کنین؛ به این ترتیب فضای کافی برای اقلام و وسایلی که دارین فراهم میشه!
مشخص کردن جای اقلام: بررسی کنین و فهرستی از وسایل و اقلامی که جایی برای اونا مشخص نشده، درست کنین. مطمئن باشین این موارد همیشه باعث بینظمی میز کار شما و محل کار شما میشن؛ بنابراین در اسرع وقت یه جایی براشون باید پیدا بشه!
چیدمان بهینه و درست وسایل: ما باید برای خودمون منطقی درست کنیم که وسایلی که داریم خیلی راحت در دسترسمون باشن و بعد از استفاده از اونا خیلی راحت بتونیم به محلش برگردونیم و برای پیدا کردنشون خیلی فکر نکنیم!
درس ۲۱ آذر ۱۴۰۳
در کانال مدیریت حرفه ای همراهمون باشین:
@professionalmanagement
ble.ir/join/@professionalmanagement
چرا نظم بهخصوص در محل کار اهمیت داره؟ چون بر اساس آمار، منظم بودن میز کار، حداقل 150 ساعت در سال ، در زمان ما صرفه جویی میکنه!!!
در ادامه ۳ ایده ساده رو با هم بررسی میکنیم که میتونه کمک کنه میز کار مرتبتر و منظمتری داشته باشین:
فراهم کردن فضای کافی برای لوازم: اولین و پایهایترین ایده اینه که فضای کافی برای اقلام خودمون فراهم کنیم؛ بررسی کنین و ببینین اگه فضای کمی دارین شاید اولین قدم در راه منظم شدن این باشه که قفسه، کشو، جعبه و... تهیه کنین؛ به این ترتیب فضای کافی برای اقلام و وسایلی که دارین فراهم میشه!
مشخص کردن جای اقلام: بررسی کنین و فهرستی از وسایل و اقلامی که جایی برای اونا مشخص نشده، درست کنین. مطمئن باشین این موارد همیشه باعث بینظمی میز کار شما و محل کار شما میشن؛ بنابراین در اسرع وقت یه جایی براشون باید پیدا بشه!
چیدمان بهینه و درست وسایل: ما باید برای خودمون منطقی درست کنیم که وسایلی که داریم خیلی راحت در دسترسمون باشن و بعد از استفاده از اونا خیلی راحت بتونیم به محلش برگردونیم و برای پیدا کردنشون خیلی فکر نکنیم!
درس ۲۱ آذر ۱۴۰۳
در کانال مدیریت حرفه ای همراهمون باشین:
@professionalmanagement
ble.ir/join/@professionalmanagement
۱۴:۵۰
مدیرکاریزماتیک با رفتارش بر روی کارکنان تاثیرگذار است نه با حرفهایش
درس ۲۵ آذر ۱۴۰۳
در کانال مدیریت حرفه ای همراهمون باشین:
@professionalmanagement
ble.ir/join/@professionalmanagement
درس ۲۵ آذر ۱۴۰۳
در کانال مدیریت حرفه ای همراهمون باشین:
@professionalmanagement
ble.ir/join/@professionalmanagement
۱۸:۰۳