عکس پروفایل 🎸🎼saz navakhtan🎼🎸

🎸🎼saz navakhtan🎼🎸

۱۷۰عضو
سلاممم#جانان

۹:۴۷

thumbnail
پست تهران کنسرتundefinedundefined#جانان

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail

۹:۵۷

thumbnail
مرسییundefined#جانان

۱۶:۴۴

thumbnail
۱: undefinedundefined
۲: سلامتیundefinedundefined
۳: چشمundefinedundefined
#جانان

۱۶:۴۵

thumbnail
۱،۲: شنبه میزارم
۳: قربونتundefined🥹
۴: مرسیی
۵: مرسیی عزیزم
#جانان

۱۶:۴۶

thumbnail
گلبمممundefined#جانان

۱۶:۴۶

thumbnail
۱،۲،۳،۴: میخوام پارت بزارم ولی درس و امتحان نمیزارهundefinedundefined
۵: ۱۵ سالمه
مهر ماهی هستم
#جانان

۱۶:۴۷

یک سالگی جاذبه مبارکککundefinedundefined

۸:۲۳

undefinedundefinedساز نواختن undefinedundefined

undefinedundefinedورق صد و یازدهundefinedundefined

جانان: با درد شدیدی چشامو باز کردم چندبار پلک زدم تا همه جا رو بهتر ببینم نگاهی ب اطرافم انداختم ک تازه همه چی یادم اومد ولی تنها چیزی ک یادم بود بچم بود

امیر: از شیشه اتاق داشتم نگاش میکردم ک دیدم بهوش اومد سریع دکترو صدا زدمو رفتیم داخل

دکتر: دخترم خوبی

جانان: ی... کم.... درد.... دارم

دکتر: کجاتون دقیقا درد داره

جانان: زیر شکمم...

دکتر: اها طبیعیه نگران نباشین

جانان: فقط... بچم...

دکتر: نگران بچتون نباشین

امیر: بعد معاینه کردنش دکتر رف ییرون منم نشستم رو صندلی کنار تختش دستشو گرفتم ت دستم
خوبی دورت بگردم

جانان: ا... وم
امیر

امیر: جونم

جانان: اتفاقی... واسه بچم ک نیوفتاده

امیر: نمیدونستم چی بگم قضیع توضیح بدم یا ندم
ن عشقم اتفاقی نیوفتاده

جانان: سری تکون دادمو چشامو بستم

امیر: از اتاق اومدم بیرون ک دکتر صدام کرد رفتم ت اتاقش

دکتر: بفرمایید بشینید

امیر: چیزی شده

دکتر: راستش اقای مقاره با معاینه های منو حرف های همسرتون ک گفتن زیر شکمشون درد بدی داره عه بچتون...

امیر: بچمون چی

دکتر: متاسفانه بچتون رو از دست داد... ین

امیر: با حرفش انگار همه چی رو سرم خراب شد سرجام خشکم زده بود نمی تونستم باورم کنم ک بچم مرده
با همون حال از اتاق اومدم بیرون ک رهام و کیوان اومدن سمتم نشستم رو صندلی کاش میتونستم عربده بزنم و گریه کنم

رهام: امیر چیشد دکتر چی گف

کیوان: چیزی شده

امیر: بچ... م

رهام: بچت چی امیر چیشدههه

امیر: رهاممم بچم مر... د

رهام: نننن

کیوان: ننن نننن تقصیر من بود اگ من نبودم اون بچم نمیمرد اگ من نمیرفتم سمت جانان این اتفاق نمی یوفتاد لعنت ب من

رهام: نشستم کنار امیرو بغلش کردم
ناراحت نباش ت و جانان از اینام قوی ترین همه چی درس میشه

امیر: درس بشه هم ک بچم زنده نمیشه رهام خودتم میدونی چقدر واسش ذوق داشتم

رهام: میدونم امیر ولی میتونین دوباره بچه دار بشین
الانم برو ی ابی ب دست و صورتت بزن اینطوری بری پیش جانان شک میکنه

امیر: باش

جانان: رهانا اومده بود پیشم و داشت باهام حرف میزد ک در باز شدو رهام و امیر با کیوان اومدن ت اتاق ک نگاهم افتاد ب کیوان

کیوان: س.. لام خوبین

جانان: ممنون
نگاهم رف سمت امیر ک با اخم و ناراحتی تکیه داده بود ب دیوار
امیر خوبی

امیر: اره عشقم خوبم

جانان: ولی قیافت اینو نمیگ

رهام: چیزی نیس یکم خستس

جانان: مطمعنی

امیر: ن

رهام: امیررر

جانان: چیشده

امیر: ی چیزی بهت بگم قول میدی ناراحت نشی

جانان: امیر چیشده بگو دیگ

امیر: دیگ.... قرار نیس....

جانان: قرار نیس چی بگوو

امیر: دیگ قرار نیس مامان و بابا بش.... یم

جانان: چیییی میگی.... بچم... ننننن
همش تقصیر توعههه کیواننن همش تقصیر توعهundefinedundefined

امیر: کیوان؟؟
چ ربطی ب این داره

جانان: برین بیرون

امیر: جانان دورت.....

جانان: بیرونننن
با جیغ و گریه هام دردم بیشتر شد ولی مهم نبود مهم اون بچمه ک الان دیگ ندارمش اشکام پشت سرهم داشتن میریختن تنها چیزی ک الان میخواستم این بود ک امیر بیاد بگ همه حرفاش دورغ بودو بچم سالمه

...............................................

یک هفته بعدundefinedundefined

رهانا: یک هفته از اون ماجرا میگذره و جانان مرخص شده و برگشتیم تهران از روزی ک قرار بود جانان مرخص بشه کیوان هم غیبش زده و معلوم نیس کجاس
جانانم از وقتی اومدیم ت اتاقش خودشو حبس کرده و لب غذا نمیزنه

۸:۵۷

بازارسال شده از 🎸🎼saz navakhtan🎼🎸
https://daigo.ir/secret/21050243819
لینک ناشناس
#جانان

۸:۵۸

لایک و انرژی یادتون نره

۸:۵۸