عکس پروفایل ★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★

۶۴۵عضو
thumnail
اسم رمان: تیمارستان ارواح اد:#valeria Part : 16- نظرتون چیه بریم؟ مدتی هست که اومدیم گشتیم و خوب بود بریم نه؟+ انا بچه شدی؟ این همه راه نیومدیم که به همین زودی بریم@ برو بابا من نمیام هنوز طبقه اولیم این همه راه اومدیم که بریم؟^ منم نمیام تازه اومدیم& راس میگه خب کار دیگه ای نداریم احتمالا بقیه جاها هم همینه$ بسه با بحث کردن به جایی نمیرسیم- میشه بریم+ نه$ اوف +باشه باشه بحث نمی‌کنیم $آفرین..$آنا حالت خوبه؟ عرق کردی دستات هم می‌لرزه خوبی؟- اون اون صداا..$آنا حتماً صدای حیوونی چیزی بوده بهت قول میدم چیزی نیست که بخوای بترسی!+ ولی این صدای یه حیوون نیست.خیلی شبیه قدم انسانه&توهمی شدی $هیسسس+...؟؟$چیزی واسه ترس وجود نداره.همه باهم میریم تا چک کنیم کس دیگه ای جز ما هست یا نه -باشه قبوله..کم کم...به طبقه بالا رفتیم +واو اینجا چقدر بزرگهه^ راست میگه خیلی بزرگه داشتیم راه می‌رفتیم که از پشت سرمون صدای پا اومد..
پارت بعدی پنج لایکundefinedundefined

۲۰:۳۹

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
undefined اسم رمان: تیمارستان ارواح اد:#valeria Part : 16 - نظرتون چیه بریم؟ مدتی هست که اومدیم گشتیم و خوب بود بریم نه؟ + انا بچه شدی؟ این همه راه نیومدیم که به همین زودی بریم @ برو بابا من نمیام هنوز طبقه اولیم این همه راه اومدیم که بریم؟ ^ منم نمیام تازه اومدیم & راس میگه خب کار دیگه ای نداریم احتمالا بقیه جاها هم همینه $ بسه با بحث کردن به جایی نمیرسیم - میشه بریم + نه $ اوف +باشه باشه بحث نمی‌کنیم $آفرین.. $آنا حالت خوبه؟ عرق کردی دستات هم می‌لرزه خوبی؟ - اون اون صداا.. $آنا حتماً صدای حیوونی چیزی بوده بهت قول میدم چیزی نیست که بخوای بترسی! + ولی این صدای یه حیوون نیست.خیلی شبیه قدم انسانه &توهمی شدی $هیسسس +...؟؟ $چیزی واسه ترس وجود نداره.همه باهم میریم تا چک کنیم کس دیگه ای جز ما هست یا نه -باشه قبوله.. کم کم... به طبقه بالا رفتیم +واو اینجا چقدر بزرگهه ^ راست میگه خیلی بزرگه داشتیم راه می‌رفتیم که از پشت سرمون صدای پا اومد.. پارت بعدی پنج لایکundefinedundefined
واسه پارت بعدی آماده باشین..#والریا

۲۰:۴۲

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
واسه پارت بعدی آماده باشین.. #والریا
قول میدم بزارم لطفاً واسه امتحانات درکمون کنید اما سعی میکنیم زود بزاریمundefined#والریا

۱۹:۴۹

دوستان ادمینتون کوشته شود#لونا

۱۷:۱۶

دیگه از بازی با سرنوشت خبری نیست منو کشتننننن#لونا

۱۷:۱۶

لونااااااااااااااااااااااا#رزی

۱۷:۱۹

بللللههههه#لونا

۱۷:۲۰

ترسیدم لامصب#لونا

۱۷:۲۰

پارتتتت جدید بزارررررر منتظریم ک....#رزی

۱۷:۲۰

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
پارتتتت جدید بزارررررر منتظریم ک.... #رزی
برادر امتحان ترم و برینم تو پاسخ گوییییی؟#لونا

۱۷:۲۰

Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل ★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★

مبارک هرکی گرفت بعد از سالهاundefined #لونا
★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
برادر امتحان ترم و برینم تو پاسخ گوییییی؟ #لونا
ماهمممم امتحانننن داریممممم به ولاهundefined#رزی

۱۹:۱۵

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
ماهمممم امتحانننن داریممممم به ولاهundefined #رزی
حق؟#والریا

۲۳:۲۸

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
ماهمممم امتحانننن داریممممم به ولاهundefined #رزی
هعییی#لونا

۱:۵۶

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
حق؟ #والریا
thumnail
گیف
۰۹:۲۰
#رزی

۱۱:۱۹

★𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐛𝐮𝐭𝐭𝐞𝐫𝐟𝐥𝐲★
#رزی
thumnail
گیف
۰۲:۴۰
#والریا

۱۱:۲۱

آقا پارت جدید تو راه امروز میزارمundefined#والریا

۹:۴۷

thumnail
اسم رمان: تیمارستان ارواحPart:17اد:#valeriaداشتیم راه می‌رفتیم که از پشت سرمون صدای پا اومد..صدا نزدیک،نزدیک، و نزدیک تر میشد...هول کرده بودم. میخواستم جیغ بکشم از ترس اما زبونم بند اومده بود دستم داشت می‌لرزید $نترس چیزی نیست(با صدایی لرزون)دیدیم یک آقایی با فرم سفید دکتری که روی روپوش قطره های خون بود و ریش های بلند، دست های خونی و کشیده، بدنی لاغر و ترسناک...با فریاد سلام کرد؟!+آقا چه خبرته فکر کردی کریم ما؟ این چه سر و وضعیه تو کی هستی و چرا اینجایی؟٪متاسفم فقط میخواستم متوجه وجودم بشید-وایستا اصن کی هستی؟ ٪من دکتر این مجموعه هستم از لباسام معلوم نیست؟+واستا ببینم داری چی میگی؟-چیی؟کاترین منو کشید عقب و گفت$نمیشنوی چی میگن واستا صبر داشته باش آنا بزار ببینیم چی میخواد بگه-باشه^خوبه حالا شدآقا الان بهمون بگو چرا اینجایی؟٪من دکتر اینجام گفتم که +دکتر؟ببین شوخی مسخره ای بود اگه توهم مثل ما اومدی اینجا رو بگردی فقط راستش و بگو^ چجوری ؟اینجا خیلی ساله که متروکه شده و چجوری زنده اینمیخواست جواب بده و بحث رو میپیچوند٪خب...-خب که خب؟؟؟ چی خب؟٪خانم واستا یک دقیقه-چیه نکنه داری فکر می‌کنی چه دروغی بگی ماهم خریم آره؟؟&آنا صبور باش -نمیتونم نمی‌بینی چجوری داره میپیچونتمون اصلا متوجه نیستین داره دروغ میگه..^ باشه مثلا دکتری الان چرا اینجایی چرا دستات خونیه؟ ٪خب دکترم دیگه &خون روی دستاش تازه اس(زمزمه)@راست میگه.‌..٪دستم خون اومد خب^اونوقت کجای دستت ٪اه اصلا مگه مهمه +ایسگامونو گرفتی؟اومد جلو و صاف تو رومون نگاه کرد با پرویی گفت٪ پس بیمارای جدید شما هستید!-چی داری برای خودت میگی اصلا میفهمی داریم چی میگیم؟ ^آنا این عوضیو ول کن و بیاین بریمما رفتیم اما انگار داشت دنبالمون میکرد و پشت سرمون میومد...ادامه دارد....پارت بعدی شش لایکundefined🤏undefined

۱۱:۱۹

بفرماییددد#والریا

۱۱:۱۹

تایم:)13:13#والریا

۹:۴۳