بازارسال شده از کاظم زاده
شناخت صحیحبرای حل ریشه ای مشکل، شناخت صحیح انگیزه ذی نفعان نیمی از راه حل استباسمه تعالیراسل آکف آمریکایی که یک متفکر سیستمی بود، در سفری به هند به تعدادی از هموطنانش برخورد که کارمندان «بنیاد فورد» بودند. این آمریکایی¬ها مدتها در هندوستان به سر برده و در تلاش بودند تنظیم خانواده و روش¬های پیشگیری از بارداری را به هندیها آموزش دهند. آنها موفقیتی کسب نکرده بودند و وقتی درباره برنامه صحبت میکردند، آشکارا سرخورده بودند. مدیر پروژه گلایه میکرد که «این هندیها آدمهای بی¬خِردی هستند! آنها خودشان میدانند که دشمن شماره یک آنها، جمعیت است. به آنها وسایل جلوگیری می¬دهیم و یک رادیو ترانزیستوری هم به عنوان پاداش حضور در کلاس دریافت میکنند اما باز هم برنامه افزایش جمعیت را در دستور کار خود قرار می¬دهند!»راس آکف گفت: با بیخرد خواندن ذینفعان و مخاطبان پروژه، مشکلی حل نمی¬شود و باید به دنبال تبیین دقیقتری از مسأله باشیم. او بریدهای از «نیویورک تایمز» را نشان داد که گزارش می¬داد یک زن برزیلی، 42 بار زایمان موفق انجام داده است. مدیر پروژه، حق به جانب گفت: «بفرما! اگر این بیخردی نیست، پس چیست!؟» و آکف پرسید که: «اگر یک زن میتواند 42 بچه بزاید، چرا اینها به طور متوسط فقط 6/4 بچه دارند؟ همین یعنی که آنها میدانند چگونه باید جمعیتشان را کنترل کنند، ولی نمیخواهند کنترل کنند. احتمالاً ما مسئله را اشتباه فهمیدهایم.»بعدها مشخص شد که در آن زمان، در هند هیچ سیستم تأمین اجتماعی (و به تبع آن بازنشستگی، مستمری، کمکهای دوره بیکاری و ...) وجود نداشته است. از این رو، داشتن «سه پسر» به مثابه نظام بازنشستگی تلقی میشد که می¬توانست برای سپری کردن دوران پیری و ناتوانی روی درآمد آنها حساب کرد. لذا هر خانواده هندی به طور متوسط 6/4 فرزند به دنیا می¬آورد تا 3 پسر آنها تأمین شود و تحقیقات هم نشان می¬داد که خانوادههایی که معمولا سه فرزند اول آنها پسر بوده است دیگر برای افزایش تعداد فرزندان خود اقدام نکردهاند. از این زاویه نگاه و با توجه به قدرت انگیزه، حال چه کسی «بی خرد» بوده است؟ زوجهای هندی که با شرکت در یک سخنرانی، رادیو ترانزیستوریِ مجانی بدست می¬آوردند یا کارمندان «بنیاد فورد»، که گمان میکردند یک رادیو ترانزیستوری میتواند یک زوج را از برنامهریزی برای دورانِ از کارافتادگیشان منصرف کند!؟در برنامهریزی برای سیستمهای اقتصادی - اجتماعی همواره باید نقش و قدرت انگیزه انسانی در طراحی سازوکارها در نظر گرفته شود.
۱۳:۱۵
بازارسال شده از کاظم زاده
بکارگیری نادرست یک سازوکار و عدم دستیابی به هدفزمانی که به فرآیند پاداش بدهیم دلیلی برای رسیدن به نتیجه و اتمام فرآیند وجود نخواهد داشت. باسمه تعالیچند سال پیش، بخشی از مناطق جنگلی در یک کشور دچار حریق شد و به دلیل وسعت آن، آتش¬نشانی و گروه¬های امدادی توانایی اطفای حریق را نداشتند. از این رو مسئولین تصمیم گرفتند تا از کمک بومی¬های ساکن منطقه استفاده کنند. قاعده این¬گونه طراحی شد که به ازای هر روز کار برای اطفای حریق، به افراد بومی مشارکتکننده دستمزدی پرداخت شود. اما بر خلاف انتظار مسئولین، بعد از گذشت چند روز، آثار چندانی از کاهش حریق مشاهده نشد. در واقع قاعده پرداخت دستمزد روزانه به ازای مشارکت در اطفای حریق باعث شده بود تا عده از افراد از یک طرف به گسترش آتشسوزی اقدام کنند و از طرف دیگر برخی دیگر آتش را خاموش کنند. به عبارت دیگر درآمد این افراد از مشارکت در اطفای حریق -که احتمالا با توجه به شرایط اقتصادی آنها مبلغ قابل توجهی بوده استدر گرو ادامه یافتن آتشسوزی بوده است و خاموش شدن آتش به معنی از بین رفتن این محل درآمد بود.اما راهحل بهتری متصور است؟ شاید ارائه یک راهحل مشخص و عملیاتی سخت باشد اما مسئولین امر برای پیشگیری از وقوع چنین رفتاری می¬توانستند به جای آنکه به فرآیند خاموش کردن آتش حقوق بپردازند، به نتیجه خاموش شدن و عدم گسترش آتش در بازهی زمانی مشخص، حقوق بپردازند. آنها می¬توانستند از داوطلبان خاموش کردن آتش ثبت نام کنند. سپس با لحاظ تعداد داوطلبان، در نظر گرفتن امکانات و میزان گسترهی آتشسوزی تعیین کنند که چنانچه به عنوان مثال آتش در 1 شبانهروز خاموش شود به هر نفر مبلغ 1 میلیون تومان حقوق پرداخت می¬شود، اگر در دو شبانه روز خاموش شود به هر نفر 300 هزار تومان و به همین صورت هر چه آتش در مدت زمان بیشتری خاموش شود، به هر نفر حقوق کمتری پرداخت می¬شود و این درصد کاهش به نحوی باشد که در نهایت طولانی نمودن دوران اطفای حریق به ضرر مالیِ مشخص مشارکتکنندگان در عملیات منجر شود. این قاعده باعث می¬شود تا همه¬ی افراد عزم خود را جزم کنند تا آتش را در کوتاه¬ترین زمان ممکن خاموش کنند زیرا به جای پرداخت حقوق به فرآیند خاموش کردن آتش که منجر به گسترش و طولانی شدن آتشسوزی شده بود، به خاموش شدن آتش در زمان کوتاه¬تر حقوق پرداخت می¬شد.
۳:۰۴
بازارسال شده از کاظم زاده
به کارگیری نادرست یک سازوکار.docx
۲۰۱.۰۷ کیلوبایت
به کارگیری نادرست یک سازوکار
۳:۰۴
بازارسال شده از کاظم زاده
نمونه های کاربردی از فناوری نرمجماعت سپاری- مقدمهباسمه تعالیCrowd Sourcingرویکردی برای تجمیع توان و تشخیص انبوه مردم در راستای حل یک مسألهمقدمهجماعت سپاری ( Crowdsourcing) ترکیبی از دو کلمه جمعیت (Crowd) و برونسپاری (Outsourcing) به معنای برونسپاری به انبوه مردم است. جماعت سپاری نوعی برونسپاری است ولی نه به شرکتها یا سازمانهای خاص و نه در قالب قرارداد و تشریفت مرسوم برون سپاری، بلکه به گروه فراوانی از افراد که این جمعیت هم شامل افراد کارآمد میشود و هم بی تجربه. جماعت سپاری به معنای استفاده از توان و خرد جمع برای حل مسائل بزرگ است و ابزار و رویکرد جدیدی برای حل انواع مسائل در سطح بنگاه و حاکمیت می باشد.البته شایان ذکر است که بهره برداری از این مفهوم مستلزم طراحی های هوشمندانه ای است که نظام انگیزشی جماعت هدف را با خواسته مورد نظر همراستا نموده و کیفیت خروجی را تضمین نماید. از ابزار جماعت سپاری در چهار سطح برای حل مسائل می توان بهره گرفت. سطح نخست، رصد و اشرافیت بر مشکلات و وقایع در سطح کشور است. در این سطح با طراحی یک مدل مشارکت هوشمندانه، مردم می توانند علائم و اطلاعات مستمر و در حجم بالا در مورد مسائل و اتفاقات کشور تولید کرده و اشرافیت دولت بر امورات را افزایش می دهند. سطح دوم، نظارت و ارزیابی مردم بر طرح ها و پروژه ها است. در واقع با نظارت متکثر مردم علاوه بر اینکه احتمال تبانی ناظر با مجری به صفر نزدیک می¬شود، هزینه مربوط به ناظر و دستگاه های نظارتی نیز به شدت کاسته می شود. سطح سوم از کاربردهای جماعت سپاری استفاده از توان خِرَد جمع در لایه تولید و ارزیابی محتوا می باشد و بالاخره در سطح چهارم از سرمایه های مالی خُرد افراد برای تأمین مالی پروژه های دارای ریسک بالا استفاده می¬شود. در این فصل سعی سعی شده است مثال¬هایی از برخی کاربردهای جماعت سپاری ارائه شود.
۸:۱۶
بازارسال شده از کاظم زاده
نمونه های کاربردی از فناوری نرمکارشناسی هوشمند برای سرمایه گذاریباسمه تعالیمثالی از جمع سپاری در سطح نظارت و ارزیابی ...مهمترین مسئله برای شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر ارزیابی صحیح شرکت یا کسب و کاری است که قصد دارند آن را ارزیابی و تأمین مالی کنند. در بیشتر موارد، تحلیل ریسک کسب و کار ارائه شده صرفا به کارشناسی در حوزه تخصصی مربوطه منحصر نمیشود و خصوصا در زمینه ارزیابی بازار و راهبردهای بازاریابی و فروش نیز نیازمند تحلیل و بررسی خواهد بود. در نهایت همانطور که کلمه "ریسک" بلادرنگ مفهوم "احتمال" را به ذهن متبادر میکند، همه ارزیابیها به خصوص در شرکت های سرمایه گذاری مخاطره پذیرصرفا تخمینی از واقعیت است.لذا مهمترین ارزش یک شرکت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، الگوریتم تشخیص و انتخاب طرحهای مناسب برای سرمایهگذاری است، به نحوی که ریسک پایین و سودآوری بالایی را در پی داشته باشد. راهحل اولیه و سنتی این موضوع استخدام تعدادی کارشناس در حوزههای کاری مورد نظر برای ارزیابی کسب و کارها میباشد. فارغ از سازوکار گزینش و مهارتهای عمومی و تخصصی مورد نیاز برای جایگاه کارشناسی، سوال اصلی اینجاست که چرا کارشناسان باید با دقت و دلسوزی حداکثری، طرح مناسبتر را برای شرکت انتخاب و منافع شرکت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر را پیگیری کنند؟ آیا مفاهیمی مانند دقت، دلسوزی، وجدان کاری و ... قابل اندازهگیری هستند؟ آیا یک کارشناس توانایی ارائه ارزیابی جهتدار یا ناصحیح و یا غیردقیق را ندارد؟ آیا مسئولان مافوقِ ارزیاب به راحتی میتوانند نقایص ارزیابی او را متوجه شوند؟ برای پاسخ به این سوال، نیاز به راهحلی داریم تا انگیزه کافی برای کارشناسان جهت ارائه ارزیابی دقیق فراهم شود. به عبارت دیگر تضمین نزدیک شدن ارزیابی به نقطه مطلوب، در گرو ایجاد انگیزه برای کارشناس است. در یکی از شرکت ها راه حلی برای این مسئله ارائه شد که موفقیت چشم گیری داشت و می توان آن را در قالب رویکرد جماعت سپاری دسته بندی نمود. صاحبان ایده، مشروح طرح کسب و کار خود را همراه با جزئیات در قالب یک گزارش در اختیار شرکت سرمایهگذاری قرار میدهند.پس از جمع¬آوری طرح¬ها، به هر یک از کارشناسان شرکت و شبکه متکثری از کارشناسان بیرون شرکت، بودجه¬ای مجازی تخصیص داده میشود تا با بررسی طرح¬های مختلف، بودجه مجازی خود را در بازه زمانی معینی بر روی طرحهای دلخواه سرمایهگذاری نمایند. البته حجم سرمایه مجازی در اختیار هر فرد به سابقه موفقیت او در ارزیابی های گذشته وابسته است و برای پیشگیری از تبانی بین کارشناسان، هم نام تهیه کننده طرح مخفی است و هم کارشناسان یکدیگر را نمیشناسند.در انتها، طرح¬هایی که بیشترین بودجه¬ مجازی¬¬ توسط کارشناسان را کسب کنند، برای سرمایهگذاری انتخاب میشوند. در این فرآیند، کارشناسان در صورتی که بر روی طرح¬های منتخب، سرمایه¬گذاری کرده باشند؛ متناسب با میزان سرمایه¬گذاری مجازی خود که بر روی طرح منتخب داشته اند تشویق می¬شوند و اگر بر روی سایر طرحها سرمایهگذاری کرده باشند، درآمدی کسب نخواهند کرد. واضح است هر چه دامنه کارشناسان بیشتر باشد قطعاً کیفیت تشخیص طرح¬های دارای توجیه اقتصادی افزایش خواهد یافت. در رویکرد فوق، شرکت به جای استخدام رسمی کارشناس و پرداخت حقوق مشخص به او، دستمزدش را به خروجی و تشخیص صحیح آن فرد منوط می¬کند که از یک طرف باعث کاهش هزینه نیروی انسانی در شرکت شده و از طرف دیگر کارشناسان برای بیشینه کردن منافع خود، با انتخاب طرحهای مناسب برای سرمایهگذاری، منافع شرکت را نیز پیگیری می¬کنند. علاوه بر این، روش فوق مزایایی جانبی مانند شناخت شخصیتی و حرفهای کارشناسان در طول زمان با بررسی سابقه ارزیابیهای صورت گرفته توسط آنان و در نتیجه امکان جذب کارشناسان خبره و مستعد از شبکه ارزیابان داوطلب را برای شرکت سرمایه گذاری مخاطره پذیر در پی دارد.
۷:۱۰
بازارسال شده از کاظم زاده
نمونه های کاربردی از فناوری نرمقضاوت خوب پروژه ای برای تأمین امنیت ملی امریکا با استفاده از جماعت سپاریباسمه تعالیمثالی از جماعت سپاری در سطح تولید محتوا ...مطالب زیر از وب سایت http://www.iarpa.gov ترجمه و تلخیص شده است.جامعهی اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا متشکل از 17 نهاد امنیتی - نظامی مستقل این کشور میباشد. تا قبل از سال 2005 ریاست این سازمان بر عهده رئیس سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده بود اما پس از آن و با بازنگری صورت گرفته در ساختار اطلاعاتی آن کشور پس از حملات 11 سپتامبر ، با تشکیل "مدیریت امنیت ملی ایالات متحده" این مرکز عهدهدار راهبری جامعه مذکور گردید. برای این مرکز، سطح اختیاراتی بالا و متمرکز در حد مشاور اصلی ریاست جمهوری در موضوع امنیت ملی، تعریف گردیده است. پس از تشکیل این مرکز در سال 2006 و با الگوگیری از "سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهی دفاعی" ، "سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهی امنیتی" تاسیس گردید. ماموریت این سازمان سرمایهگذاری در برنامههای تحقیقاتی دارای ریسک بالا و نیز بازدهی بالا ، به منظور رفع اصولی مهمترین مشکلات و چالشهای جامعه اطلاعاتی آمریکا میباشد. اهداف و ماموریتها:• میانبر زدن بین نهادهای مختلف اطلاعاتی و استفاده از فرصتهای جدیدی که در محدوده هیچیک از نهادهای امنیتی نمیباشد و یا مغفول واقع شده است. (مشابه این ماموریت در مورد تهدیدهای ناشی از خلا بین سازمانهای مختلف، نیز موضوعیت دارد.)• ایجاد نوآوری و خلاقیت در امور اطلاعاتی که توسط سازمانهای موجود انجام نخواهند شد. سازمانهای موجود به دلیل تعریف شده بودن ماموریت و مدل کاری تثبیت شده کمتر به سمت نوآوری و ابداع خواهند رفت. • خلق تواناییهای انقلابی و غیرقابل پیشبینی که دشمنانمان را شگفتزده نماید و نیز جلوگیری از شگفتزده شدن سیستم اطلاعاتی امریکا توسط دشمنان • مضاعفسازی توان تحقیق - توسعه و عملیاتی نهادهای مختلف اطلاعاتی• نقش هماهنگکننده در راهبردهای دوران گذار به حالت مدرن مورد نظر در نهادهای مذکورتاکید میگردد که این سازمان نقش عملیاتی ندارد و حتی پروژههای خود را به شکل عملیاتی اجرا نخواهد کرد بلکه پس از توسعه و کاربردی کردن تحقیقات آنها را به منظور عملیاتی شدن در اختیار سازمانهای مربوطه قرار خواهد داد.سازمان مذکور متشکل از 4 اداره میباشد که هر یک از پروژههای تحقیقاتی ذیل یکی از این ادارات تعریف خواهند شد. لازم به ذکر است عناوین ادارات تا حدی ترجمهپذیر نمیباشد.1- اداره پیشبینی شگفتزدگی (Anticipating Surprise) : ASتوسعه فنآوریهایی که پیشبینیهای به هنگام و دقیق را برای تصمیمسازان فراهم آورد. این پیشبینیها باید شامل تعداد مناسبی از کلیه رخدادهای مرتبط با امنیت ملی باشد. 2- اداره تحلیل دقیق (Incisive Analysis) : IAحداکثریسازی فهم صحیح و دقیق از اطلاعات جمعآوری شده با روشی که به هنگام بودن برداشت نهایی به منظور اقدام را تضمین نماید.3- اداره عملیاتهای امن و مطمئن (Safe & Secure Operations) : SSOتلاش به منظور مهار توانمندیهای عملیاتی دشمنان که تهدیدی برای فعالیتهای آزادانه و موثر نهادهای اطلاعاتی آمریکا در دنیای امروز محسوب میشود. دنیایی که از جنبههای گوناگون "شبکهای" شده است. 4- جمعآوری هوشمند اطلاعات(Smart Collection) : SCتلاش به منظور رسیدن به حد چشمگیری از بهینهسازی ارزش اخبار و دادههای جمعآوری شده از کلیه منابع
اطلاعات کاملی از پروژههای تعریف شده در هر اداره در سایت مرکز مذکور وجود دارد که در ادامه به یکی از آنها خواهیم پرداخت.یکی از برنامههای تحقیقاتی اداره AS، پیشبینی جمعی وقایع محتمل (ACE) میباشد. هدف این برنامه بهبود چشمگیر صحت، دقت و به هنگام بودن پیشبینیها در حوزههای مختلف مرتبط با امنیت ملی از طریق بهبود و توسعه تکنیکهای پیشرفتهای است که قادر به استخراج، وزندهی و ترکیب قضاوتهای جمع زیادی از تحلیلگران باشد. این برنامه صحت پیشبینیهای ارائه شده را به صورت تجربی با واقعیت راستیآزمایی خواهد کرد. هدف این برنامه ارائه روشهای ابتکاری و نوآورانه در زمینههای زیر میباشد:• استخراج موثر قضاوتهای احتمالاتی شامل تعیین احتمال شرطی برای وقایع محتملالوقوع • جمعبندی مبتنی بر شاخصهای ریاضیاتی قضاوتهای ارائه شده توسط تعداد زیادی از افراد، بر پایه عواملی مانند: قضاوتهای گذشته، تخصص، سبک شناختی ، فرادانش و سایر مواردی که لازمه ارائه قضاوت صحیح میباشد.• ارائه تاثیرگذار پیشبینیهای احتمالاتی جمعبندی شده بند فوق و الگوی توزیع آنهاادامه در فایل
اطلاعات کاملی از پروژههای تعریف شده در هر اداره در سایت مرکز مذکور وجود دارد که در ادامه به یکی از آنها خواهیم پرداخت.یکی از برنامههای تحقیقاتی اداره AS، پیشبینی جمعی وقایع محتمل (ACE) میباشد. هدف این برنامه بهبود چشمگیر صحت، دقت و به هنگام بودن پیشبینیها در حوزههای مختلف مرتبط با امنیت ملی از طریق بهبود و توسعه تکنیکهای پیشرفتهای است که قادر به استخراج، وزندهی و ترکیب قضاوتهای جمع زیادی از تحلیلگران باشد. این برنامه صحت پیشبینیهای ارائه شده را به صورت تجربی با واقعیت راستیآزمایی خواهد کرد. هدف این برنامه ارائه روشهای ابتکاری و نوآورانه در زمینههای زیر میباشد:• استخراج موثر قضاوتهای احتمالاتی شامل تعیین احتمال شرطی برای وقایع محتملالوقوع • جمعبندی مبتنی بر شاخصهای ریاضیاتی قضاوتهای ارائه شده توسط تعداد زیادی از افراد، بر پایه عواملی مانند: قضاوتهای گذشته، تخصص، سبک شناختی ، فرادانش و سایر مواردی که لازمه ارائه قضاوت صحیح میباشد.• ارائه تاثیرگذار پیشبینیهای احتمالاتی جمعبندی شده بند فوق و الگوی توزیع آنهاادامه در فایل
۱۴:۰۳
بازارسال شده از کاظم زاده
نمونه های کاربردی از فناوری نرمتیم امآیتی چگونه بالونها را مکانیابی کرد؟باسمه تعالیمثالی از جماعت سپاری در سطح رصد و شناسایی ...
به مناسبت چهلمین سالگرد ایجاد اینترنت، سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهی دفاعی امریکا (دارپا ) مسابقه¬ای تحت عنوان چالش شبکه برگزار نمود. هدف برپایی این رقابت، ارزیابی نقش اینترنت و شبکه¬های اجتماعی در برقراری ارتباطات به موقع، تیم¬سازی گسترده و بسیج فوری افراد زیاد برای حل مسائل با دامنه وسیع و زمان محدود عنوان شد. گاهی شما زندگی و مرگ را رقم میزنید، آنهم با انتخاب شیوهی بهخدمتگیری دیگران! میپرسید کِی؟ خب، مثلاً هنگامی که کودکی گم شده است و یا جنایتکاری گریخته است. به تازگی تیمهای مختلفی از پژوهشگران در سراسر ایالات متحده، در مسابقهای که پوستهی آن ردیابی و شکار بالونها بود، با یکدیگر به رقابت پرداختند تا معلوم شود که بهترین راهبرد برای بسیج کردن افراد یک جامعه چیست؟در این مسابقه که برگزار کنندهی آن دارپا بود، از دَه بالون قرمز استفاده شد، که با مقاصد هواشناسی در مکانهای مختلفی از کشور به هوا فرستاده شده بودند. 50 تا 100 گروه با انگیزه دستیابی به جایزهی 40000 دلاری، در این مسابقه شرکت کردند. برنده مسابقه، کسی بود که زودتر از دیگران همهی 10 بالون را به درستی مکانیابی کند. بنا به اظهار نظر یک تحلیلگر ارشد سازمان ملی اطلاعات جغرافیایی ، حلّ چنین مسئلهای با روش¬های متعارف گردآوری اطلاعات امنیتی ناممکن مینمود.برندهی مسابقه که تیمی از مؤسسهی فناوری ماساچوست- مشهور به ام.آی.تی- بود، توانست قدرت وب جهانی را بهطرز مؤثری به خدمت بگیرد تا همهی بالونها را ظرف کمتر از نُه ساعت با مشارکت 4400 نفر که از 36 ساعت قبل از آغاز رقابتها داوطلب شده بودند، بیابد. در واقع به طور متوسط هر یک میلیون کیلومتر مربع از وسعت ایالات متحده ظرف 1 ساعت بررسی می شد که آیا در آن بالونی وجود دارد یا نه؟ آنها به هر کسی که بالونها را مکانیابی میکرد و حتی به هر دلالی که اطلاعات مربوط به یک بالون را دستبهدست به ام.آی.تی میرساند، وعده شراکت در جایزه را میدادند. در واقع نوعی به همکاری گرفتن هرمی طراحی شد که تنها با چند لایه عمیق شدن این هرم، امکان بررسی یک کشور 9 میلیون کیلومتر مربعی (ایالات متحده) برای پیدا نمودن مکان بالون ها فراهم می شد. بهطور خاص، در برنامهی تیم ام.آی.تی 4 هزار دلار به مکانیابی هر بالون تخصیص داده شد. 2000 دلار از مبلغ هر بالون، برای نخستین کسی بود که اطلاعات صحیح طول و عرض جغرافیایی آن را ارسال کند. 1000 دلار دیگر نیز به کسی میرسید که خبر جایزهی ام.آی.تی را به بالونیاب داده بود. 500 دلار برای کسی که به این فردِ 1000 دلاری خبر داده بود، 250 دلار به فردِ خبر دهنده به او و بقیه مبلغ نیز به همین منوال تقسیم میشد. بدینترتیب داوطلبان انگیزه داشتند تا هم دیگران را به کار بگیرند و هم خودشان یکسره به دنبال اهداف چشم بدوانند.هیچیک از دیگر تیمها نتوانست همهی ده بالون را مکانیابی کند. یک تیم از جورجیا تِک توانست در این نُه ساعت، نه بالون را با کمک 1400 نفری که در خلال چند هفته قبل از شروع مسابقه داوطلب شده بودند پیدا کند. دو تیم دیگر، هشت بالن و پنج تیم دیگر هفت بالون را مکانیابی کردند.این راهبردِ برنده که «مشوق تراجعی» نامیده میشود، میتواند برای مواردِ پاسخگویی به فوریتها، از قبیل یافتن افراد زنده پس از بلایا و مشکلات «تراژدى منابع مشترك» بهکار رود. الکساندر پنتلند ، پژوهشگر کهنهکار ام.آی.تی میپرسد که «در شرایطی که کارهای تکنفری تأثیر محسوسی بر پایداری محیط زیست ندارد، آیا میتوان همه را به صرفهجویی در انرژی واداشت؟»پنتلند میگوید، اکنون پژوهشگران در صدد آزمودن سایر مشوقهای اجتماعی هستند تا «زندگی سالم، صرفهجویی انرژی و چیزهای دیگری را نیز در برگیرند. هدف کلی این است که اقسام مشوقهایی که آدمها را به همکاریِ رضایتمندانه با یکدیگر سوق میدهد، به آنها ارائه کنیم تا همهی آنچه برای ساختن یک جامعهی بهتر لازم است انجام دهند. عمدهترین سؤال این است که آیا در هر موردی که جستجوهای وسیعی لازم است، این روش جواب میدهد؟». هم¬اکنون، پاسخ احتمالاً منفی است. سازوکار ما مستلزم این است که افراد، دستکم، کمی بیش از این تمرکز داشته باشند و تمرکز، منبع کمیابی است. در آینده که عاملهای رایانهای ، ما را در ارتباطات اجتماعیمان یاری میدهند، پاسخ احتمالاً «بله» خواهد بود.ادامه در فایل
به مناسبت چهلمین سالگرد ایجاد اینترنت، سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهی دفاعی امریکا (دارپا ) مسابقه¬ای تحت عنوان چالش شبکه برگزار نمود. هدف برپایی این رقابت، ارزیابی نقش اینترنت و شبکه¬های اجتماعی در برقراری ارتباطات به موقع، تیم¬سازی گسترده و بسیج فوری افراد زیاد برای حل مسائل با دامنه وسیع و زمان محدود عنوان شد. گاهی شما زندگی و مرگ را رقم میزنید، آنهم با انتخاب شیوهی بهخدمتگیری دیگران! میپرسید کِی؟ خب، مثلاً هنگامی که کودکی گم شده است و یا جنایتکاری گریخته است. به تازگی تیمهای مختلفی از پژوهشگران در سراسر ایالات متحده، در مسابقهای که پوستهی آن ردیابی و شکار بالونها بود، با یکدیگر به رقابت پرداختند تا معلوم شود که بهترین راهبرد برای بسیج کردن افراد یک جامعه چیست؟در این مسابقه که برگزار کنندهی آن دارپا بود، از دَه بالون قرمز استفاده شد، که با مقاصد هواشناسی در مکانهای مختلفی از کشور به هوا فرستاده شده بودند. 50 تا 100 گروه با انگیزه دستیابی به جایزهی 40000 دلاری، در این مسابقه شرکت کردند. برنده مسابقه، کسی بود که زودتر از دیگران همهی 10 بالون را به درستی مکانیابی کند. بنا به اظهار نظر یک تحلیلگر ارشد سازمان ملی اطلاعات جغرافیایی ، حلّ چنین مسئلهای با روش¬های متعارف گردآوری اطلاعات امنیتی ناممکن مینمود.برندهی مسابقه که تیمی از مؤسسهی فناوری ماساچوست- مشهور به ام.آی.تی- بود، توانست قدرت وب جهانی را بهطرز مؤثری به خدمت بگیرد تا همهی بالونها را ظرف کمتر از نُه ساعت با مشارکت 4400 نفر که از 36 ساعت قبل از آغاز رقابتها داوطلب شده بودند، بیابد. در واقع به طور متوسط هر یک میلیون کیلومتر مربع از وسعت ایالات متحده ظرف 1 ساعت بررسی می شد که آیا در آن بالونی وجود دارد یا نه؟ آنها به هر کسی که بالونها را مکانیابی میکرد و حتی به هر دلالی که اطلاعات مربوط به یک بالون را دستبهدست به ام.آی.تی میرساند، وعده شراکت در جایزه را میدادند. در واقع نوعی به همکاری گرفتن هرمی طراحی شد که تنها با چند لایه عمیق شدن این هرم، امکان بررسی یک کشور 9 میلیون کیلومتر مربعی (ایالات متحده) برای پیدا نمودن مکان بالون ها فراهم می شد. بهطور خاص، در برنامهی تیم ام.آی.تی 4 هزار دلار به مکانیابی هر بالون تخصیص داده شد. 2000 دلار از مبلغ هر بالون، برای نخستین کسی بود که اطلاعات صحیح طول و عرض جغرافیایی آن را ارسال کند. 1000 دلار دیگر نیز به کسی میرسید که خبر جایزهی ام.آی.تی را به بالونیاب داده بود. 500 دلار برای کسی که به این فردِ 1000 دلاری خبر داده بود، 250 دلار به فردِ خبر دهنده به او و بقیه مبلغ نیز به همین منوال تقسیم میشد. بدینترتیب داوطلبان انگیزه داشتند تا هم دیگران را به کار بگیرند و هم خودشان یکسره به دنبال اهداف چشم بدوانند.هیچیک از دیگر تیمها نتوانست همهی ده بالون را مکانیابی کند. یک تیم از جورجیا تِک توانست در این نُه ساعت، نه بالون را با کمک 1400 نفری که در خلال چند هفته قبل از شروع مسابقه داوطلب شده بودند پیدا کند. دو تیم دیگر، هشت بالن و پنج تیم دیگر هفت بالون را مکانیابی کردند.این راهبردِ برنده که «مشوق تراجعی» نامیده میشود، میتواند برای مواردِ پاسخگویی به فوریتها، از قبیل یافتن افراد زنده پس از بلایا و مشکلات «تراژدى منابع مشترك» بهکار رود. الکساندر پنتلند ، پژوهشگر کهنهکار ام.آی.تی میپرسد که «در شرایطی که کارهای تکنفری تأثیر محسوسی بر پایداری محیط زیست ندارد، آیا میتوان همه را به صرفهجویی در انرژی واداشت؟»پنتلند میگوید، اکنون پژوهشگران در صدد آزمودن سایر مشوقهای اجتماعی هستند تا «زندگی سالم، صرفهجویی انرژی و چیزهای دیگری را نیز در برگیرند. هدف کلی این است که اقسام مشوقهایی که آدمها را به همکاریِ رضایتمندانه با یکدیگر سوق میدهد، به آنها ارائه کنیم تا همهی آنچه برای ساختن یک جامعهی بهتر لازم است انجام دهند. عمدهترین سؤال این است که آیا در هر موردی که جستجوهای وسیعی لازم است، این روش جواب میدهد؟». هم¬اکنون، پاسخ احتمالاً منفی است. سازوکار ما مستلزم این است که افراد، دستکم، کمی بیش از این تمرکز داشته باشند و تمرکز، منبع کمیابی است. در آینده که عاملهای رایانهای ، ما را در ارتباطات اجتماعیمان یاری میدهند، پاسخ احتمالاً «بله» خواهد بود.ادامه در فایل
۶:۲۱
بازارسال شده از کاظم زاده
هوشمندی منبع باز- مدل کسب و کار Freemiumباسمه تعالیهوشمندی منبع باز و تعاملییکی از الگوهای نرم تولید، جمع آوری، تحلیل و بهره برداری از اطلاعات1-1- مقدمهاگر در گذشته پول، طلا، کارخانه، وسایل و تجیزات و این دست اقلام به عنوان سرمایه محسوب می شد اما در جهان کنونی اطلاعات نیز جزء سرمایه های ارزشمند محسوب می شود. تبلیغات هدفمند که منبع اصلی درآمد شرکتهای بزرگی مثل گوگل است بر مبنای این سرمایه اطلاعاتی بدست آمده است. اگر در دنیای امروز برای شروع یک کسب و کار نتوانیم جامعه هدف و نیازهای آن و نیز سرمایه اولیه مورد نیاز برای شروع و ادامه فرآیند و نیز شاخصی برای بازخورد محصول از بازار نداشته باشیم تقریبا محکوم به شکست هستیم. با این مقدمه می توانیم به اهمیت جمع آوری و تولید اطلاعات در زمینه های مختلف پی برد. ما در این بخش سعی داریم فنونی که با الگوهای نرم برای تولید، جمع آوری و تحلیل اطلاعات به کار می رود را هر بار در قالب مثالهای کاربردی شرح دهیم.مدل کسب و کار Freemium رویکرد منبع باز به عنوان مدل کسب و کار ...
Freemium یک راهبرد قیمتگذاری نوین میباشد که بیشتر در فضای مجازی کاربرد دارد. این کلمه¬ی ابداعی، ترکیبی از دو واژه «Free» (در اینجا به معنی مجانی) و «Premium» (در اینجا به معنی حقالعمل یا هزینه خدمات) میباشد. این راهبرد قیمتگذاری بر مبنای ارائه سطحی از محصول به صورت رایگان به عموم مشتریان است به امید آنکه بخشی از این مشتریان برای دستیابی به خدمات سطح بالاتر، حاضر به پرداخت هزینه باشند و هزینه اکثریت افرادی که از خدمات رایگان استفاده می کنند را بپردازند. برخی شرکت¬ها با این مدل کسب و کار، محصولاتی مانند نرمافزار، محصولات چندرسانه¬ای، بازی یا خدمات تحت وب را به صورت بدون هزینه ارائه نموده و به ازای دسترسی به خدمات، کاربردها و اقلام مجازی سطح بالاتر، هزینه دریافت می¬نمایند. تمایز و جذابیت سازوکار این مدل سرمایه¬گذاری و بازگشت سرمایه، جلب اعتماد و ایجاد تمایل یا تطبیق سلیقه¬ای است که شرکت با ارائه محصول و خدمات رایگان به مشتری، فراهم می¬نماید و باعث می¬شود تا محصولات سطح بالاتر، به رایگان توسط مشتریان فعلی بازاریابی شده و به فروش برسند. مطالعات نشان می¬دهد که بین ۱ تا ۱۰ درصد کل مشتریان در این مدل کسب و کار، حاضر می¬شوند خدمات سطح بالاتر دریافت کرده و در نتیجه به ازای آن خدمات هزینه پرداخت کنند و سایر مشتریان، خدمات معمولی تولید شده توسط شرکت را به صورت رایگان دریافت ¬میکنند. شرط استفاده از این مدل کسب و کار این است که هزینه بازاریابی و تکثیر محصولات ارائه شده، برای شرکت بسیار ناچیز باشد و به این دلیل، این مدل بیشتر در فضای مجازی مورد استفاده قرار می¬گیرد؛ چرا که هزینه بازاریابی و تکثیر محصولات نرمافزاری یا تولید شده در فضای مجازی در مقایسه با کالا و خدمات معمولی بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، Skype شرکتی است که خدمات ارتباط تصویری و صوتی را به صورت رایگان در بستر وب ارائه می¬نماید. نسخه عمومی و رایگان نرمافزار ارائه شده توسط این شرکت، تا کنون بیش از یک میلیارد بار دانلود شده است. در ۹ ماهه اول سال ۲۰۰۸، ۱۶ میلیارد دقیقه تماس رایگان از اسکایپ به اسکایپ برقرار شده و در همین دوره زمانی، ۲/۲ میلیارد دقیقه تماس از بستر اسکایپ با پرداخت هزینه انجام شده است. در واقع از مجموع 2/۱۸ میلیارد دقیقه تماس از بستر اسکایپ در ۹ ماهه اول سال ۲۰۰۸، کمتر از ۱۲% آن با شارژ هزینه انجام شده است. این شرکت با در پیش گرفتن این مدل کسب و کار، سود خود را در این دوره زمانی ۴۵ میلیون دلار اعلام نمود. در واقع ۸۸% مشتریانی که این خدمت را رایگان مصرف کردند، کار بازاریابی و ایجاد اعتماد برای ۱۲% مشتریان دیگری که حاضر بودند برای دریافت خدمات بیشتر، هزینه بپردازند را به طور رایگان برای این شرکت انجام دادند.ادامه در فایل
Freemium یک راهبرد قیمتگذاری نوین میباشد که بیشتر در فضای مجازی کاربرد دارد. این کلمه¬ی ابداعی، ترکیبی از دو واژه «Free» (در اینجا به معنی مجانی) و «Premium» (در اینجا به معنی حقالعمل یا هزینه خدمات) میباشد. این راهبرد قیمتگذاری بر مبنای ارائه سطحی از محصول به صورت رایگان به عموم مشتریان است به امید آنکه بخشی از این مشتریان برای دستیابی به خدمات سطح بالاتر، حاضر به پرداخت هزینه باشند و هزینه اکثریت افرادی که از خدمات رایگان استفاده می کنند را بپردازند. برخی شرکت¬ها با این مدل کسب و کار، محصولاتی مانند نرمافزار، محصولات چندرسانه¬ای، بازی یا خدمات تحت وب را به صورت بدون هزینه ارائه نموده و به ازای دسترسی به خدمات، کاربردها و اقلام مجازی سطح بالاتر، هزینه دریافت می¬نمایند. تمایز و جذابیت سازوکار این مدل سرمایه¬گذاری و بازگشت سرمایه، جلب اعتماد و ایجاد تمایل یا تطبیق سلیقه¬ای است که شرکت با ارائه محصول و خدمات رایگان به مشتری، فراهم می¬نماید و باعث می¬شود تا محصولات سطح بالاتر، به رایگان توسط مشتریان فعلی بازاریابی شده و به فروش برسند. مطالعات نشان می¬دهد که بین ۱ تا ۱۰ درصد کل مشتریان در این مدل کسب و کار، حاضر می¬شوند خدمات سطح بالاتر دریافت کرده و در نتیجه به ازای آن خدمات هزینه پرداخت کنند و سایر مشتریان، خدمات معمولی تولید شده توسط شرکت را به صورت رایگان دریافت ¬میکنند. شرط استفاده از این مدل کسب و کار این است که هزینه بازاریابی و تکثیر محصولات ارائه شده، برای شرکت بسیار ناچیز باشد و به این دلیل، این مدل بیشتر در فضای مجازی مورد استفاده قرار می¬گیرد؛ چرا که هزینه بازاریابی و تکثیر محصولات نرمافزاری یا تولید شده در فضای مجازی در مقایسه با کالا و خدمات معمولی بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، Skype شرکتی است که خدمات ارتباط تصویری و صوتی را به صورت رایگان در بستر وب ارائه می¬نماید. نسخه عمومی و رایگان نرمافزار ارائه شده توسط این شرکت، تا کنون بیش از یک میلیارد بار دانلود شده است. در ۹ ماهه اول سال ۲۰۰۸، ۱۶ میلیارد دقیقه تماس رایگان از اسکایپ به اسکایپ برقرار شده و در همین دوره زمانی، ۲/۲ میلیارد دقیقه تماس از بستر اسکایپ با پرداخت هزینه انجام شده است. در واقع از مجموع 2/۱۸ میلیارد دقیقه تماس از بستر اسکایپ در ۹ ماهه اول سال ۲۰۰۸، کمتر از ۱۲% آن با شارژ هزینه انجام شده است. این شرکت با در پیش گرفتن این مدل کسب و کار، سود خود را در این دوره زمانی ۴۵ میلیون دلار اعلام نمود. در واقع ۸۸% مشتریانی که این خدمت را رایگان مصرف کردند، کار بازاریابی و ایجاد اعتماد برای ۱۲% مشتریان دیگری که حاضر بودند برای دریافت خدمات بیشتر، هزینه بپردازند را به طور رایگان برای این شرکت انجام دادند.ادامه در فایل
۱۵:۵۶
بازارسال شده از کاظم زاده
هوشمندی منبع باز- گوگل بزرگ ترین بانک اطلاعاتی جهان باسمه تعالی1-1- گوگل چگونه با رویکرد منبع باز به بزرگترین بانک اطلاعاتی جهان تبدیل شده استیکی از کاراترین روش¬های جمع¬آوری اطلاعات قابل اتکا، بههنگام و فراگیر استفاده از رویکردهای ارائه خدمت است. به عنوان مثال درطرحهای سرشماری، دلیل خاصی وجود ندارد که افراد، اطلاعات صحیحی مانند نوع و مدل خودروی خود را در اختیار مأمور آمارگیری قرار دهند اما همان افراد برای دریافت بیمه شخص ثالث خودرو حاضر هستند مشخصات دقیق خودروی خود را به واحد بیمهگر اعلام نمایند تا در هنگام وقوع حادثه بتوانند بدون دغدغه خسارت خود را دریافت کنند. در واقع دستیابی غیرمستقیم به اطلاعات در قالب ارائه خدماتِ مورد نظر مشتری، یک روش کارا و کمخطا برای دستیابی به آمارهای صحیح و دقیق محسوب می-شود. گوگل یکی از تواناترین شرکت¬های دنیا در ارائه خدمات رایگان و جذاب و در کنار آن جمعآوری اطلاعات فراوان از کاربران است. این شرکت توانسته است تا با رویکرد کسب و کار خود علاوه بر سودآوری هنگفت، به سوال زیر به خوبی پاسخ دهد:- آیا می¬توان اطلاعات محرمانه یک فرد مانند شبکه دوستان و شدت روابط بین آنها، موضوعات مورد علاقه، شخصیت واقعی افراد و ... را به صورت داوطلبانه از او دریافت کرد؟ پاسخ سوال فوق می¬تواند برای دولتمردان، نهادهای امنیتی، شرکتهای تجاری و بازاریابی، جامعهشناسان و ... بسیار ذیقیمت باشد و شرکت گوگل توانسته است با رویکرد خود این سوال را به خوبی پاسخ دهد. لازم به ذکر است در سال ۲۰۱۲ شرکت گوگل روزانه بیش از ۵ میلیارد تقاضای جستجو در سراسر جهان را پاسخ می¬داد. حجم انرژی مصرف شده برای پشتیبانی از جستجوی گوگل در طول یک ماه میتواند برق مورد نیاز ۵۰ هزار واحد مسکونی را تأمین نماید. خدمات رایگان و ارزشمند گوگل مانند ترجمه قوی به زبانهای مختلف، شبکه اجتماعی google+، شبکه اشتراکگذاری ویدئوی YouTube، خدمات نقشه و مکانیابی، خدمات تهیه پرسشنامههای دانشجویی، سرویس ایمیل قوی و سایر خدمات دیگر باعث شده تا مراجعه به درگاه الکترونیکی این شرکت در رتبهبندی معتبر Alexa Internet دارای رتبه ۱ در جهان باشد. در شکل زیر توزیع جغرافیایی کاربران گوگل نشان داده شده است و جالب آن است که ایران از نظر میزان استفاده از خدمات شرکت گوگل در رتبه ششم دنیا قرار دارد و حجم استفاده از خدمات این شرکت در داخل کشور ایران، رتبه یک را به خود اختصاص داده است.در واقع در رویکرد نرم و منبع باز گوگل، ارائه خدمات جذاب و رایگان است که باعث می¬شود تا مردم به صورت داوطلبانه از جمعآوری اطلاعات توسط گوگل استقبال کنند. این موضوع باعث می¬شود تا سوال جدی در خصوص موضوع امنیت مطرح شود و باید پرسید که آیا می¬توان فقط با محدود نمودن و منع فعالیت در فضای مجازی امنیت اطلاعات را حفظ نمود؟ متن زیر برگرفته از "سیاست¬های حریم خصوصی" شرکت گوگل می¬باشد که صحت موضوع فوق را به طور دقیق¬تر روشن میکند و مطالب آن از زبان شرکت گوگل نگارش شده است.این متن در واقع همان رضایت¬نامه¬ای است که میلیون¬ها کاربر گوگل برای ساختن حساب کاربری خود و استفاده از خدمات گوگل - بدون دغدغه و حتی مطالعه آن و صرفا به عنوان یک مرحله که عبور از آن ضروری است – آن را تأیید میکنند و به این شرکت اجازه می¬دهند تا کلیه اطلاعات کاربران خود را به منظور ارائه خدمات بهتر به مشتریان ثبت و نگهداری نماید. اطلاعات ارزشمندی که برای اهداف اقتصادی خود و در برخی موارد اهداف سیاسی و امنیتی کشورها به خصوص ایالات متحده امریکا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.پیش از اینکه به مطالعه این بخش بپردازیم ابتدا به شرح کلیدواژه هایی می پردازیم که به خواننده برای مطالعه بهتر متن کمک می کند. 1-1-1- کوکی :یک کوکی فایل کوچکی متشکل از رشتهای از کاراکترها است که هنگام بازدید از یک سایت، به رایانه شما ارسال میشود. وقتی از وب سایت مجدداً دیدن میکنید، کوکی به سایت امکان میدهد مرورگر شما را شناسایی کند. کوکیها ممکن است تنظیمات دلخواه کاربر و اطلاعات دیگر را ذخیره کنند. شما میتوانید برای رد کردن همه کوکیها یا تعیین زمان ارسال یک کوکی مرورگر خود را بازنشانی کنید. با این وجود برخی از ویژگیهای وب سایت یا سرویسها ممکن است بدون کوکیها به نحو صحیح کار نکنند.1-1-2- آدرس: IP به هر رایانه متصل به اینترنت یک شماره اختصاصی به نام یک آدرس پروتکل اینترنتی (IP) اختصاص داده میشود. از آنجایی که این شمارهها معمولاً بر اساس کشورهای مختلف اختصاص داده میشود، اغلب میتوان از یک آدرس IP برای شناسایی کشوری که رایانه از آن به اینترنت متصل شده است استفاده کرد.ادامه در فایل
۸:۲۰
بازارسال شده از کاظم زاده
هوشمندی منبع باز- مکان یابی یک محل سری با هزینه نزدیک به صفر با استفاده از اطلاعات منبع باز ...باسمه تعالیموقعیتیابی یک اردوگاه سرّی آموزش شبهنظامیان طرفدار روسیه در شرق اوکراین گاهی موقعیتیابی جغرافیایی رویدادها را صرفاً با تصاویر گوگلارث و یاندکسمپس نمیتوان انجام داد، بلکه لازم است چندین ابزار را به کار ببندیم و منابع مختلفی را به خدمت بگیریم تا دادههای دقیق و ارزیابی کاملی داشته باشیم.در اواخر ماه می 2014، بیبیسی یک ویدیو را روی کانال یوتیوب خود، با عنوان «پایگاه سرّی تعلیمات نظامی برای شبهنظامیان در اوکراین» نشر داد، و در آن، از اردوگاهی گفته شد که بیش از یکصد نیروی جدید، برای نبرد با نیروهای دولت مرکزی اوکراین تعلیم میدیدند. این ویدیو طوری ساخته شده است که هیچ اطلاعی از موقعیت اردوگاه ندهد. از این رو یافتن موقعیت این اردوگاه میتواند چالشی در شأن کارآگاهانی که بر مبنای منابع اطلاعاتی باز فعالیت میکنند، باشد.گام نخست در موقعیتیابی جغرافیایی یک محل از روی یک ویدیو، این است که به منظور خاصتر کردن جستجو، کلیه اطلاعات ممکن را گردآوری نماییم. در طول این ویدیوی کوتاه، میتوانیم به سه نکتهی مهم دربارهی محل اردوگاه پی ببریم، که کمک میکند در جهت صحیحی کار را آغاز کنیم.1) به احتمال قوی، اردوگاه در نزدیکی شهر لوهانسک قرار دارد. در این تصویر میتوان افرادی را که اخیراً تعلیم دیدهاند، در صفوف منظم و در جایی مقابل ساختمان اسبییو در لوهانسک دید. اردوگاه آنقدر به آب نزدیک است، که شورشیان میتوانند برای رفع خستگی در میانهی تعلیمات فشرده، به آنجا بروند.3) بر اساس رنگ دیوارها و وضعیت اتاقکها در ویدیو، اردوگاه ممکن است در یک محوطه تفریحی قدیمی و یا یک کمپ کودکان قرار گرفته باشد.برای جستجوی اردوگاهِ نزدیک به آب در لوهانسک، به سراغ ویکیمَپیا میرویم، که یک ابزار نقشهسازی منبعباز است و به کاربران امکان میدهد تا نقاطی در روی نقشه را علامتگذاری کنند؛ شبیه حالتی که اطلاعاتی را به یک صفحهی ویکیپدیا اضافه میکنند. ویکیمَپیا گزینهی جستجو برای دستهها ی مختلف از قبیل پادگانهای نظامی، مدارس، بیمارستانها و ...، حتی اردوگاههای تفریحی را میدهد.این تصویری از نقشه ویکیمپیا است، در حالتی که دستهی اردوگاههای تفریحی انتخاب شده است. میتوانید ببینید که چند نقطه علامتگذاری شدهاند و برخی از آنها نیز نزدیک آب هستند.حالا میتوان نقاط را یکبهیک وارسی کرد و دید که کدامیک با معیارهای مدّنظر ما تطابق دارد. در اینجا اردوگاهی هست که نزدیک آب است، اما اسکلهای ندارد. اسکلهها در اندازهای هستند که باید در تصاویر ماهوارهای قابل ثبت باشند.در مورد این یکی نیز همینطور است:میرسیم به این یکی، یعنی اردوگاه یاسِنی که در فاصلهی هشتصد متری از مرز روسیه قرار دارد. یک اسکله نیز - به همان شکل و اندازهای که در ویدیو دیده بودیم - دارد،. اما از آنجا که تصاویر ماهوارهای جدیدی در دست نیست و اطرف نیز پوشیده از درخت است، صرفاً به اتکای این تصاویر نمیتوانیم حدسمان را تأیید کنیم.ویکیمپیا به کاربران امکان میدهد جزئیاتی را دربارهی موقعیتی که روی نقشه ایجاد کردهاند، وارد کنند. دربارهی موقعیت مورد بررسی، یکی از کاربران یادداشتی افزوده است و از آن برداشت میشود که اردوگاه، محل برگزاری یک جشنوارهی موسیقی بوده است.این چیزی است که برنامه مترجم گوگل، به انگلیسی ترجمه کرده استترجمهی فارسی:خوابگاه شبانهروزی یاسنی – استراحتگاه اسوِردلوفسک ؛ تلفن...؛ مختصات جغرافیایی:...؛ محل برگزاری جشنوارهی موسیقی «رنگینکمان وِنیچکینا» (که معمولاً هرساله در ماه آگوست برگزار میشود)- venichkina.narod.ruمیبینیم که آن کاربر، نشانی یک وب سایت را نیز درج کرده است. به نشانی مراجعه میکنیم.این تصویری از صفحهی اصلی وب سایت مذکور است. عنوان صفحه، در مترجم گوگل اینگونه به انگلیسی برگردان میشود: Venichkina Rainbow 2010 held!«رنگینکمان وِرونیچکینا 2010 نیز برگزار شد!»تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که احتمالاً در موقعیتِ ویکیمَپیاییِ فوق، در سال 2010 جشنوارهی موسیقیای برگزار شده است. از بخت خوش، میتوانیم فرض کنیم که در جایی از وبجهانی، تصاویری از جشنواره درج شده است که اجازه خواهد داد موقعیتیابیمان را صحتسنجی کنیم.همچنین میتوانیم فرض کنیم که فرد یا افرادی از برگزارکنندگان و یا شرکتکنندگان آن جشنواره، تصاویری را در صفحات شخصی یا انجمنی خود در شبکهی اجتماعیِ روسها یعنی «کانتئکتچه» بارگذاری کرده باشند. پس به دوستِ صمیمیمان گوگل بر میگردیم و این عبارت را جستجو میکنیم:Веничкина радуга vk.comادامه در فایل
۳:۴۰
بازارسال شده از کاظم زاده
هوشمندی منبع باز- شهروند-کارآگاهها در جستجوی سرنخها، رسانههای اجتماعی را میکاوندباسمه تعالییافتن متخلفان با هزینه نزدیک به صفر با استفاده از اطلاعات منبع باز ...در آوریل 2014، ویدیویی در فیسبوک درج شد.یک گربهی کوچک به سمت یک مرد آمریکاییِ آفریقاییتبارِ قرمزپوش میآید، مرد گربه را بیشتر به سمت خود میکشد، کمی با او بازیبازی میکند، و سپس او را با لگد به هوا پرتاب میکند تا دوستانش را بخنداند؛ یکی از آن دوستان این وحشیگری را با تلفنش ضبط میکند؛ فرد ضارب، رو به دوربین میکند و میخندد.ظرف چند ساعت، ویدیو دهها کامنت پر از خشم را برانگیخت و در این میان، کسانی هم تصاویر ضبط شده را واشکافی کرده بودند تا سرنخهایی را از محل وقوع وحشیگری و هویت ضارب به دست آورند. یک زن، به شرکت ساختوسازی که در آن حوالی داربست برپا کرده بود تماس گرفت تا ببیند که آیا میتوانند کمکی در موقیتیابی صورت دهند یا نه؛ اِلیس پاشیکو 47 ساله مدیر بازاریاب در بروکلین، از یکی از بستگانش که ویرایشگر ویدیوها بود کمک گرفت تا بتوانند نگاه نزدیکتری بیاندازند. به گفتهی پاشیکو، بهمدد درشتنمایی فریمهای ویدیو، یک علامت فولتوناستریت در پسزمینه واضح شد.پاشیکو و همراهش سپس با گشتوگذار مجازی در محلهی بِدفورد-استوئیوِسنت با گوگلمَپس، مجموعه ساختمانهای پسزمینه را یافتند و نشانی محل وقوع این ددمنشی را یافتند. پاشیکو سپس اسکرینشاتهایی را از لحظهی خندیدن ضارب رو به دوربین، در فیسبوک با چنین شرحی درج کرد «نام من، فلانفلانشده است... نشانیِ من در (غیر قابل اعلام) است، ولی ظاهراً هیچکس نام مرا نمیداند... شما میتوانید کمک کنید؟» .از میانِ بیش از 1600 دوست فیسبوکیِ پاشیکو، کسانی از اعضای رسانهها بودند و بهسرعت اخباری را دربارهی این ویدیو نشر دادند و پلیس را نیز مطلع ساختند. پلیس سریعاً این مرد را شناسایی کرد: اندر روبنسن 21 ساله، که پیشتر برای چندین جرم ادعایی دستگیر شده بود. تنها چند ساعت پس از درج محتوای فیسبوکی پاشیکو و درخواست کمک، روبنسن دوباره دستگیر شد؛ اینبار برای خشونت علیه حیوانات.تیفِنی میچل ، مسئول روابط عمومی کلانتری منطقهی 81 نیویورک در اینباره میگوید: «قرار نیست که شبکههای اجتماعی همیشه کارکرد سرگرمی داشته باشند؛ بلکه میتوانند ابزار خارقالعادهای برای پلیس نیز باشند.».این ایدهی جدیدی نیست؛ انقلاب رسانههای اجتماعی، دنیایی از فرصتها را- و البته مخاطرات را- چه برای کارآگاهان آماتور و چه برای پلیس، پدید آورده است. ردپاهایی که اکنون در فضاهای برخط در دسترس هستند، ممکن است به گیر افتادن مجرمان منتهی شود؛ ولی برخی شدیداً دغدغههایی دارند که مفتّشگریِ همگانی و سهلالوصول اینترنتی، به سردرگمی و اتهامپراکنیهای غیرواقعی و اطلاعات غلط بیانجامد. اگر پلیس رودرروی افراد خوشقلبِ بیخبر از روالهای رسمی قرار گیرد، موجب سرخوردگی میشود. در سوی دیگر، کارآگاهان دیجیتالیِ مطلع و بهروز، گاه به این نتیجه میرسند که نیروهای انتظامی آنقدر از رایانه سر در نمی آورند که بتوانند قدر کمکهای آنها را بدانند.یک عضو اَنیمالبتاپراجکت ، سازمان کوچک فرامرزیای که شواهد حیوانآزاریهای نشر یافته در فضاهای برخط را وارسی میکند، و با نام مستعار جان گرین فعالیت میکند تا در امان باشد، میگوید: «ما که به پلیس تماس میگیریم و میگوییم که میتوانیم نشانی آیپی فردِ مورد جستجوی شما را در اختیار قرار بدهیم، آنها میپرسند: آیپی دیگر چیست؟ برای همین مجبوریم کلی وقت بگذاریم و همهچیز را آنقدر ساده بیان کنیم تا آنها بالأخره متوجه منظور ما بشوند.».حتی اگر نخواهیم بپذیریم که میتوان از طریق فیسبوک، یک حیوانآزار را یافت، یا هویت یک آدم مجهولالهویه را از طریق سایتهایی نظیر سامانهی ملی اشخاص گمشده و شناسایینشده و وبسلیوثزداتکام پیدا کرد و یا در وبلاگ اتوموبیلیِ جالوپنیک ، با استفاده از تصاویر ضبط شده، خودروهای درگیر در حوادثِ بزنودررو را شناسایی کرد، شکی نیست که افراد غیر نظامی میتوانند به جمعآوری شواهد کمک کنند.ادامه در فایل
۲:۱۷