عکس پروفایل ساکورا کیوتس

ساکورا کیوت

۲۰۵عضو
یکم دیگه قراره کانالمون بترکه

۱۳:۵۴

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumnail
زن و شوهر جدیدمونمبارکشون باشه#آی

۶:۴۱

thumnail

۶:۴۱

بچه ها می خوام برای دویصت تایی شدنمون پاکت بزارم

۶:۴۱

Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل ساکورا کیوتس

ساکورا کیوت

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزیاز این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی undefined
اینم از پاکت مون فردا عیده و کلی فعالیت و کلی پاکت و کلی عکس و.......... تو راهه

۶:۴۶

او برند هامون مشخص شده بازم میزارم

۶:۵۰

Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل ساکورا کیوتس

ساکورا کیوت

فرا رسیدن سال ۱۴۰۴ شمسی مبارک باد undefined
اینم دومی این زیاده نفراتش

۶:۵۲

دونفر اول معلوم شد هنوز هشت نفر دیگه مونده

۶:۵۳

کسایی که پاکت می خوان صبر کنن فردا سه یا چهار تا داریم اونم با نفرات بالا

۱۸:۵۴

بچه ها فعالیت های عید مون از همین الان شروع میشهundefinedundefinedundefinedundefined

۱۹:۱۸

_𐙚 ک‍‌ی‍‌وت‍‌ا رم‍‌ان‍‌ د‌اری‍‌م‍‌ undefinedundefined 𐙚𐙚 ژان‍‌ر : عاشقانه ، غمگین undefinedundefined 𐙚𐙚 از ن‍‌وع‍‌ : رمان undefinedundefined 𐙚𐙚 ن‍‌ام‍‌ رم‍‌ان‍‌ : سایه های ابسفورد undefinedundefined 𐙚𐙚 خ‍‍‌ل‍‌اص‍ه رم‍‌ان‍‌ : میا و جک در ابتدای داستان یک رابطه عاشقانه و پر از صمیمیت داشتند. اما به‌مرور زمان، فاصله‌ای نامرئی میان آن‌ها شکل گرفت. جک با ورود شخصیت جدیدی به نام الیسا به زندگی‌اش، جذب او شد و تصمیم گرفت رابطه‌اش با میا را پایان دهد. این جدایی برای میا ضربه‌ی سنگینی بود و زمانی که به‌طور اتفاقی جک و الیسا را در حال ابراز عشق به یکدیگر دید، دنیا برایش فرو ریخت.پس از روزهایی پر از انزوا و درد، میا تصمیم گرفت خودش را بازسازی کند. او به کلاس‌های هنری پیوست، در فعالیت‌های داوطلبانه شرکت کرد، و تلاش کرد دوباره به زندگی امیدوار شود. در همین مسیر، با مردی به نام رایان آشنا شد که به او کمک کرد خودش را پیدا کند و به‌سوی آینده‌ای روشن‌تر قدم بردارد.این داستان پر از لحظات احساسی و پیچیدگی‌های عاطفی است، با تمرکز بر رشد شخصی میا و تلاشش برای عبور از درد و خیانت. انتخاب‌ها و تصمیمات او در مواجهه با گذشته، نقطه‌عطفی قدرتمند در داستان هستند. undefinedundefined 𐙚𐙚 تع‍‌داد ف‍‌ص‍‌ل ه‍‌ا : ۱ فصل undefinedundefined 𐙚𐙚 تع‍‌داد ق‍‌سم‍‌ت ه‍‌ا : نامعلوم undefinedundefined 𐙚𐙚 م‍‌ک‍‌ان‍‌ اج‍‌را : شهر ابسفورد در کانادا undefinedundefined
𐙚 #آی#جینی#هرماینی#لونا لاوگود

۱۹:۱۹

𐙚 سایه های ابسفورد undefinedundefined 𐙚
𐙚 ک‍‌ارگ‍‌ردان‍ : #آی #هرماینی #لونا لاوگود undefinedundefined 𐙚
𐙚 ب‍‌ازی‍‌گ‍‌ران‍ : 1. جک کالیس : پسری ۲۵ ساله با روحیه‌ای پرانرژی و خلاق که به عنوان طراح داخلی کار می‌کند. او عاشق میا است و گاهی حس می‌کند میان او و نامیرا، بهترین دوست میا، پیچیدگی‌هایی وجود دارد.undefinedundefined 𐙚
2. میا کارین : دختری ۲۳ ساله با روحیه‌ای مهربان و حساس، دانشجوی روان‌شناسی. او عاشق مطالعه است و رابطه نزدیکی با دوست صمیمی‌اش، نامیرا، دارد. undefinedundefined 𐙚
3. نامیرا تام : دختر ۲۴ ساله‌ای جسور و مهربان که به‌عنوان معلم مهدکودک کار می‌کند. او همیشه پشت میا ایستاده و رازهایی در درون خود دارد.
4. وانیا کارین : خواهر ۲۰ ساله میا که در حوزه طراحی گرافیک فعالیت می‌کند. او پرانرژی و مستقل است اما گاهی از توقعات خانواده احساس فشار می‌کند. undefinedundefined 𐙚
5. مکس تام : برادر ۲۸ ساله نامیرا که در صنعت ساخت‌وساز کار می‌کند. او مردی سخت‌کوش و محافظ است که همیشه برای حمایت از خواهرش آماده است. undefinedundefined 𐙚
الیسا: زنی با اعتمادبه‌نفس و جذابیت که ناگهان وارد زندگی جک می‌شود. او هنرمندی آزاد و مستقل است که با حضورش روابط جک و میا را دچار آشفتگی می‌کند. الیسا شخصیتی اسرارآمیز و تأثیرگذار در مسیر داستان است. undefinedundefined 𐙚
رایان: مردی مهربان و خوش‌قلب که به زندگی میا وارد می‌شود و به او کمک می‌کند دوباره روی پای خود بایستد. او با صداقت و آرامشش نمادی از یک رابطه‌ی سالم و حمایتگرانه است که امید و انگیزه را به میا بازمی‌گرداند.undefinedundefined 𐙚
𐙚 ش‍‌خ‍‌ص‍‌ی‍‌ت‍ اص‍‌ل‍‌ی‍ : میا و جک undefinedundefined 𐙚
𐙚 ب‍‌رای‍ ق‍‌س‍‌م‍‌ت‍ اول‍ ۵ ل‍‌ای‍‌ک‍ undefinedundefined 𐙚

۱۹:۲۱

یه سال گذشت و خاطراتی ساختیم که که یک روز برامون داستان میشهundefined
من تونستم شمارو بدست بیارم و تا اخر میمونیم:)
اندری(میدونی اگر نبودی زندگیم افسرده و غمگین میموند:)undefined
اری(اگه نبودی هممون یه دسته دختر نوب میموندیم و تو یه معجزه بزرگ تو زندگیم بودی:)🫐
و
الی( تو بهترین دوست منی و بدون تو یه دختره بدرد نخورم، همیشه به حرفام گوش دادی و خوشحالم کردی ، رویا پردازی هامون یه طناب که مارو بهم وصل کردی ، دنیای دیگری باهم ساختیم ، ما تا ابد بهترین دوستا میمونیم ، حتی اگر سیل بیاد ، شهاب سنگ بزنه ، زلزله بیاد و... تا اخرش باهات میجنگم، اگر زخم بخوری زخم میخورم و اگر خوشحال شی خوشحال میشم ، تو بهترین و زیبا ترین معجزه زندگی و قلبمی ، اگر نبودی نمیتونستم !:)undefined

امیدوارم به تمام ارزوهاتون برسید ، امیدوارم ۱۰۰ ها سال زندگی کنید اما با سلامتی و خوشحالیundefined

و ممبر های عزیزم ( ۱ ساله شروع کردیم ولی مطمئنم یه روزی پر قدرت میشیم
سال هارو پیش هم میگذرونیم=)undefined

نوروزتون پیروز هر روزتون نوروزundefined

بدون حرف اضافیundefined
عاشق همتونم🧼

امیدارم یک سال عالی و زود بگذره🧻

شما همتون معجزه اید!undefined

-#آی
-با بودن شما خوشحالم

۷:۵۸

ساکورا کیوت
𐙚 سایه های ابسفورد undefinedundefined 𐙚 𐙚 ک‍‌ارگ‍‌ردان‍ : #آی #هرماینی #لونا لاوگود undefinedundefined 𐙚 𐙚 ب‍‌ازی‍‌گ‍‌ران‍ : 1. جک کالیس : پسری ۲۵ ساله با روحیه‌ای پرانرژی و خلاق که به عنوان طراح داخلی کار می‌کند. او عاشق میا است و گاهی حس می‌کند میان او و نامیرا، بهترین دوست میا، پیچیدگی‌هایی وجود دارد.undefinedundefined 𐙚 2. میا کارین : دختری ۲۳ ساله با روحیه‌ای مهربان و حساس، دانشجوی روان‌شناسی. او عاشق مطالعه است و رابطه نزدیکی با دوست صمیمی‌اش، نامیرا، دارد. undefinedundefined 𐙚 3. نامیرا تام : دختر ۲۴ ساله‌ای جسور و مهربان که به‌عنوان معلم مهدکودک کار می‌کند. او همیشه پشت میا ایستاده و رازهایی در درون خود دارد. 4. وانیا کارین : خواهر ۲۰ ساله میا که در حوزه طراحی گرافیک فعالیت می‌کند. او پرانرژی و مستقل است اما گاهی از توقعات خانواده احساس فشار می‌کند. undefinedundefined 𐙚 5. مکس تام : برادر ۲۸ ساله نامیرا که در صنعت ساخت‌وساز کار می‌کند. او مردی سخت‌کوش و محافظ است که همیشه برای حمایت از خواهرش آماده است. undefinedundefined 𐙚 الیسا: زنی با اعتمادبه‌نفس و جذابیت که ناگهان وارد زندگی جک می‌شود. او هنرمندی آزاد و مستقل است که با حضورش روابط جک و میا را دچار آشفتگی می‌کند. الیسا شخصیتی اسرارآمیز و تأثیرگذار در مسیر داستان است. undefinedundefined 𐙚 رایان: مردی مهربان و خوش‌قلب که به زندگی میا وارد می‌شود و به او کمک می‌کند دوباره روی پای خود بایستد. او با صداقت و آرامشش نمادی از یک رابطه‌ی سالم و حمایتگرانه است که امید و انگیزه را به میا بازمی‌گرداند.undefinedundefined 𐙚 𐙚 ش‍‌خ‍‌ص‍‌ی‍‌ت‍ اص‍‌ل‍‌ی‍ : میا و جک undefinedundefined 𐙚 𐙚 ب‍‌رای‍ ق‍‌س‍‌م‍‌ت‍ اول‍ ۵ ل‍‌ای‍‌ک‍ undefinedundefined 𐙚
با اینکه پنج لایک نشد میزارم

۷:۵۹

*نام رمان : سایه های ابسفرد
قسمت دوم: طوفانی آرام در دل‌هاکافه‌ی همیشگی‌شان، با عطر خوش قهوه و شلوغی ملایم صدای مردم، پر از گرما بود. جک پشت میز چوبی گوشه‌ی کافه نشسته بود، دستش دور فنجان قهوه‌ای که از حرارت بخار می‌کرد. اما نگاهش به در دوخته شده بود، منتظر میا.وقتی میا وارد شد، مثل همیشه با لبخندی ساده و آرام به سمتش آمد. با همان انرژی همیشگی گفت: «جک! باز هم زود رسیدی؟»جک لبخندی زد و بلند شد تا او را خوش‌آمد بگوید. «چاره‌ای ندارم. منتظر تو بودن همیشه بهترین بخش روزمه.» سپس به میا کمک کرد تا کیفش را روی صندلی بگذارد. «قهوه برات سفارش دادم. همون همیشگی.»(برای قسمت بعد ۵ لایک undefinedundefined)#آی#لونا لاوگود#هرماینی#جینی

۸:۰۰