۱۲ فروردین، روز حماسه ملّتدر ۱۲ فروردین، ملّتی که طوفان انقلاب را از سر گذرانده بود، بر بلندای تاریخ ایستاد و با رأیی سرنوشتساز، جمهوری اسلامی را فریاد زد. این روز، تجلّی ارادهای بود که طاغوت را در هم شکست و پرچم استقلال و آزادی را برافراشت.۱۲ فروردین، روزی است که خون شهدا به ثمر نشست، امید مستضعفان جان گرفت و اسلام در مسیر حکومت الهی به جریان افتاد. این حماسه، نه فقط یک انتخاب، بلکه بیعتی دوباره با آرمانهای خمینی کبیر بود."جمهوری اسلامی" نه یک واژه، بلکه هویتی است که در دل تاریخ حک شد؛ هویتی که با ایثار و ایمان زنده ماند و تا همیشه خواهد ماند.@sarbazan_mahdi313
۱۵:۱۵
اخیرا در یک برنامه حساب شده و فتنه طراحی شده، یک روحانی نما با جسارت و گستاخی تمام، رهبر عزیزتر از جان مان را خطاب قرار داده که "ادبیاتت با دنیا ادبیات جنگ است"!!!مردک بی چشم و رو کدام ادبیات جنگ؟
نمی فهمید یا خودتان را به نفهمی زده اید؟!
ما کدام کشور را تهدید به حمله نظامی کردیم؟؟
۸ سال جنگ را به ما تحمیل کردند!
هواپیمای مسافربری ما را ساقط کردند!
مهمان ما را در خانه ما کشتند!
به خاک ما تجاوز کردند و حتی سربازان ما را کشتند!
دانشمندان هسته ای ما را ترور کردند!
در حالی که خودشان سلاح اتمی دارند به ما تحمیل می کنند که حتی حق استفاده صلح آمیز هسته ای را هم نداشته باشیم.
سردار پرافتخار ما را ترور کردند!
از دهها هزار کیلومتر آن طرفتر آمدند و اطراف ما، صدها پایگاه نظامی احداث کردند و پیغام جنگ میدهند و کشتی های نظامیشان را به منطقه میفرستند!
دهها سال تحریم مان کردند و از حق مان وا داشتند و...
ادبیات رهبری ادبیات جنگ است یا در ادبیات شما بویی از شرافت و انسانیت و غیرت وجود ندارد؟حتما باید دشمن شب هنگام به خانه تان بیاید و اسلحه روی سر ناموستان بگذارد تا بفهمید اگر ۴۰ سال است که دشمندشمن میشنوید و اما دشمن وجودش را نداشته که نگاه چپ به خاک و خانه و ناموس تو داشته باشد، به عظمت و ابهتِ همین نظام اسلامیست که امثال تو بی چشم رویان، نانش رو خورده اید و لگد به آن میزنید.
از دادگاه ویژه روحانیت و نهادهای امنیتی درخواست داریم در مواجه با این تفرقه افکنانِ دروغپردازِ شبهه افکنِ یاوه گو، که همگام و همزمان با تهدیدات دشمن لجن پراکنی می کنند، با قاطعیت عمل کنند.
۲۰:۴۷
#خاطراتجبهه
عید بعد از عملیاتِ کربلای۵ بود.روز سیزدهم فروردین بودو تازه از صبحگاه برگشته بودیمکه بچهها دورهام کردندکه برویم سیزده بدر!هر چه گفتم:«چه سیزده بدری؟این حرفها چیه؟ول کنید بابا!»که اصرار و التماس کردندکه الا و بالله باید برویم.از تدارکات ناهار گرفتیم و رفتیم لب رود کرخه.جای باصفایی پیدا کردیم.بچهها تاب درست کردندو آخر سر، ما را هم که قیافه گرفته بودیم که مثلا مسئول دستهایم به وسوسه انداختند.موقعی به خودم آمدم که دیدم تاب میخورم و میخندم.ناهار را میان گل و چمن،لا بهلای دار و درختها فرستادیم به خندق بلا.بچهها به شوخی سبزه گره میزدندو آه میکشیدند.کلی خندیدیمو عصر برگشتیم اردوگاه...
یک هفته نشدکه تو عملیاتِ کربلای۸خیلی از آنان به شهادت رسیدند.

#روزطبیعت
#روزطبیعت
۱۸:۱۲
#خاطره_شهید 

یکی از مهم ترین دغدغه هایش ورود بچه حزب اللهی ها به دانشگاه بود و به کوچک تر ها میگفت: تعداد بچه حزب اللهی ها در دانشگاه ها کم است...خوب درس بخونید که کرسی استادی بگیرید و خوراک فکری خوب برای بچه ها درست کنید. باید در دانشگاه کار فرهنگی شود...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄"شهدای گمنام "
╭┅─────────┅╮
╰┅─────────┅╯
یکی از مهم ترین دغدغه هایش ورود بچه حزب اللهی ها به دانشگاه بود و به کوچک تر ها میگفت: تعداد بچه حزب اللهی ها در دانشگاه ها کم است...خوب درس بخونید که کرسی استادی بگیرید و خوراک فکری خوب برای بچه ها درست کنید. باید در دانشگاه کار فرهنگی شود...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄"شهدای گمنام "
╰┅─────────┅╯
۱۸:۵۶
نه از فتنه بترسید ن از جنگ
جفتش نعمته
فتنه رو امام صادق ع فرومد نعمته
جنگ رو خمینی کبیر ره
جفتش نعمته
فتنه رو امام صادق ع فرومد نعمته
جنگ رو خمینی کبیر ره
۱۵:۱۳
اگر در زمان مختار رسانه وجود داشت:
۱۵:۱۴
- این جملات رو یهجایی بنویسید بذارید جلوی چشمتون:
•●وابستگی به یک نفر یا یک گروه، تورو شکننده میکنه.•●با هیچکس، جوری نباش که اگه نباشه ادامه دادن برات سخت باشه. همیشه در ذهنت حفره ای برای نبودنش خالی بذار.•●تو نه با بودنِ کسی خوشبخت ترینی و نه با نبودنش بدبخت ترین، پس رها کن برن.•●تو انقدر کامل هستی که بتونی تنهایی از پس خودت بربیای. میدونم. سخته. اما غیر ممکن که نیست. تنهایی رو تمرین کن.•●تو موظف نیستی توقعات همه رو برآورده کنی. تو تویی. با همین اخلاق. با همین ظاهر. قرار نیست بخاطر مطلوبِ کسی بودن مدام در رول پلی باشی.•●و در آخر روی خودت سرمایه گذاری کن. چون هیچکس قرار نیست بمونه.
•●وابستگی به یک نفر یا یک گروه، تورو شکننده میکنه.•●با هیچکس، جوری نباش که اگه نباشه ادامه دادن برات سخت باشه. همیشه در ذهنت حفره ای برای نبودنش خالی بذار.•●تو نه با بودنِ کسی خوشبخت ترینی و نه با نبودنش بدبخت ترین، پس رها کن برن.•●تو انقدر کامل هستی که بتونی تنهایی از پس خودت بربیای. میدونم. سخته. اما غیر ممکن که نیست. تنهایی رو تمرین کن.•●تو موظف نیستی توقعات همه رو برآورده کنی. تو تویی. با همین اخلاق. با همین ظاهر. قرار نیست بخاطر مطلوبِ کسی بودن مدام در رول پلی باشی.•●و در آخر روی خودت سرمایه گذاری کن. چون هیچکس قرار نیست بمونه.
۲۰:۱۵
بازارسال شده از ماه قرآن (دستیار قرآنی)
وارد کلاس شدم به عمد با زیپ شلوار نبسته!!!خواستم عکس العمل دانشجویان کلاسبسنجم و مطلبی را هم که میخواستم. تبیین کنم براش ادله منطقی داشته باشم.اولش کسی متوجه نشده بود کم کم بهم رسوندن زیپ شلوار استاد بازه...دخترها پوزخند پنهانی میزدند و پسرها زیر لب با هم پچ پچ میکردند...یکی دو نفر خواستن موضوع رو به من منتقل کنند با ممانعت عده دیگری مواجه شدند...که یعنی بزار بخندیم...منهم ضمن اینکه همگی رو زیر نظر داشتم طبق روال درس را دنبال کردمنزدیک آخرهای تایم کلاس بدون اینکه به پائین نگاه کنم روی تخته سیاه نوشتم زیپ شلوارمن پایین بود...اشکالی داره؟؟!!یهو انگار کلاس با تنفس جدیدی مواجه شده باشه ...چند نفری متلک گفتن چند نفری هم اظهار فضل کردند.ولی بیشتر خانمها گفتن خوب بی ادبیه اینکه فرد متشخصی چون شما اینگونه ظاهر بشوید!!بعد نوشتم از درس امروز کسی چیزی یاد گرفت؟؟!! تقریبا همه گفتن نه...چون اصلا حواسمون جای دیگه ای متمرکز شده بود!!!گفتم پس یک زیپ کوچولو میتواند یک نفر باشخصیت رو تنزل بدهد...دوم اینکه میتواند روی ذهن دیگر تاثیر بگذارد...حال پاسخ بدهید وقتی دکمه روی سینه دختر خانمی باز میماند..پاچه شلوار خانمی تا نزدیکی های زانو باز و عریان می شود وقتی گوشواره و گردنبند و آرایش موهای خانمی با رنگ آمیزی غلیظ و چشم نواز مواجه میشود...آیا تنزل شخصیت ایجاد نمی کندآیا...حواس دیگران را پرت نمیکند...آیا ....به نظر شما قباحت زیپ باز شلوار آقایون قبیحتره یا....
[خاطره یک استاد از مدل امر به معروف]
[خاطره یک استاد از مدل امر به معروف]
۹:۴۱
•خدایا دلِ مرا یکسره تسخیر کنتا به دیگران دل ندهم؛بگذار مانند فرشتگان فقط در هوایِ قدس تو به پرواز درآیم!دلم گرفت،روحم پژمرد وصبر و طاقتم به سر آمد!از گذشتهها شرمندهام واز آیندهها بیمناک... #شهید_دکتر_مصطفی_چمران•
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄╰┅─────────┅╯
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄╰┅─────────┅╯
۱۰:۴۸
۲۲:۴۰
🥲
۱۱:۰۷
؟!
۱۱:۱۸
۱۲:۰۵
جهاد مغنیه میگه:جوری روی خودت کار کن که اگه گناهی کردی گریت بگیره

۱۸:۱۸
قدیمی ها میگفتند:
لباس مرد، تمیز بودن زن را نشان میدهد.لباس زن، غیرت مرد را نشان می دهد.
لباس دختر، اخلاق مادر را نشان میدهد و لباس پسر، تربیت مادر را نشان میدهد.
رحمت خداوند بر آنان که مارا درست تربیت کردند
#اَللَّھُمَّعَجِّلْݪِوَݪِیِّڪَاݪفَࢪُج
لباس مرد، تمیز بودن زن را نشان میدهد.لباس زن، غیرت مرد را نشان می دهد.
لباس دختر، اخلاق مادر را نشان میدهد و لباس پسر، تربیت مادر را نشان میدهد.
رحمت خداوند بر آنان که مارا درست تربیت کردند
۲۰:۴۵
۲۱:۱۹
فرمانده کل سپاه در نشست هم افزایی فرماندهان ارشد ارتش و سپاه:
۱۹:۲۱
میلاد خورشید ولایت مبارک بادامروز، نه فقط روز تولد یک انسان، بلکه تجلّی تولد نوری است که در تاریکیها چراغ راه شد؛ نوری که پرچم عزت اسلام را برافراشت و دلهای آزاده را به سوی حق رهنمون شد.رهبر عزیز و مقتدای حکیم،در روز میلادت، دلمان سرشار از شکر است و جانمان لبریز از عشق و افتخار. شما نماد ایستادگی، بصیرت، و ایمان در این دوران فتنهخیز هستید.دعای ما این است که سایهتان مستدام، و نگاه نافذتان روشنگر مسیر امت اسلامی باشد.میلاد مبارک، یا سید علی خامنهایای خلف صالح خمینی کبیر، ای فخر عاشوراییان
۱۵:۵۱
لحظه شهادت عباس دانشگرنحوه به شهادت رسیدن عباس دانشگر عزیز از زبان سردار اباذری:
“عباس بین در و دیوار سوخت”وقتی که اباذری هم کم آورد …تقصیر نداشت، عباس پنج سال، همیشه کنارش بود…اباذری راز را فاش کرد، راز شهادت عباس را…آخر میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید.اباذری میگفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم 10نفرید مطمئن باشید که 2تا3نفرتون یا شهید میشن یا مجروح…گذشت… گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشناین آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا 8 یا 9 نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبر دار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست.عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه.وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه “بین در و دیوار” نارنجک منفجر میشه و میسوزه.حاجی گریه میکرد، شونه هاش میلرزید…حاجی گفت من جنازشو دیدمنه پهلو مونده بود…نه صورت… نه چشم…عباس خوش سیما بود، … سیمای قشنگشم گذاشت و رفت ..آره حقش بود مثل زهرا (س) شهید بشه، تو آتیش، بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمیحاجی براش اسم گذاشت‘’عباس، جوان مومن انقلابی’
“عباس بین در و دیوار سوخت”وقتی که اباذری هم کم آورد …تقصیر نداشت، عباس پنج سال، همیشه کنارش بود…اباذری راز را فاش کرد، راز شهادت عباس را…آخر میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید.اباذری میگفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم 10نفرید مطمئن باشید که 2تا3نفرتون یا شهید میشن یا مجروح…گذشت… گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشناین آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا 8 یا 9 نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبر دار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست.عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه.وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه “بین در و دیوار” نارنجک منفجر میشه و میسوزه.حاجی گریه میکرد، شونه هاش میلرزید…حاجی گفت من جنازشو دیدمنه پهلو مونده بود…نه صورت… نه چشم…عباس خوش سیما بود، … سیمای قشنگشم گذاشت و رفت ..آره حقش بود مثل زهرا (س) شهید بشه، تو آتیش، بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمیحاجی براش اسم گذاشت‘’عباس، جوان مومن انقلابی’
۲۲:۲۰