مگه نه

۱۶:۱۴
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
۱۶:۲۲
گلهای من براتون چند تا پروفایل عکس گذاشتم
۱۶:۲۳
۱۶:۲۸
!اهدای خون،اهدای زندگی!
سالها پیش که من به عنوان داوطلب دربیمارستان کار می کردم،دختری به بیماری عجیب و سختی دچار شده بود و تنها شانس زنده ماندنش انتقال کمی از خون خانواده اش به او بود.او فقط یک برادر 5 ساله داشت. دکتر بیمارستان با برادر کوچک دختر صحبت کرد.پسرک از دکتر پرسید: آیا در این صورت خواهرم زنده خواهد ماند؟دکتر جواب داد: بله و پسرک قبول کرد.او را کنار تخت خواهرش خواباندیم و لوله های تزریق را به بدنش وصل کردیم، پسرک به خواهرش نگاه کرد و لبخندی زد و درحالی که خون از بدنش خارج می شد، به دکتر گفت: آیا من به بهشت می روم؟!پسرک فکر می کرد که قرار است تمام خونش را به خواهرش بدهند!
لایک فراموش نشود!
۱۶:۳۱
گیف
۰۰:۵۳
یه مدل موی ساده و خوشگل

۱۶:۳۹
۱۶:۴۳
۱۶:۴۳
قبل از ازدواج 
مرد : با این حرفت خوشحالم میکنی
زن : میخوای از پیشت برم؟
مرد : نه فکرشم نکن
زن : منو دوس داری؟
مرد : خیلی زیاد
زن : تاحالا به من خیانت کردی؟
مرد : معلومه که نه
زن : منو مسافرت میبری؟
مرد : تا بتونم آره
زن : منو کتک میزنی؟
مرد : به هیچ وجه
زن : میتونم بهت اعتماد کنم؟
بعد از ازدواج
همین متن را از پایین به بالا بخون

لایک فراموش نشود!
مرد : با این حرفت خوشحالم میکنی
زن : میخوای از پیشت برم؟
مرد : نه فکرشم نکن
زن : منو دوس داری؟
مرد : خیلی زیاد
زن : تاحالا به من خیانت کردی؟
مرد : معلومه که نه
زن : منو مسافرت میبری؟
مرد : تا بتونم آره
زن : منو کتک میزنی؟
مرد : به هیچ وجه
زن : میتونم بهت اعتماد کنم؟
بعد از ازدواج
همین متن را از پایین به بالا بخون
۱۶:۴۵
معلم یه نگاهی به من کرد و گفت: چرا درس نخوندی؟ از خجالت سرمو انداختم پایین بعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من و گفت: منو بزن.
گفتم: چی؟!گفت: بزن، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه!منم شروع کردم به زدنش... دیگه شانس آورد ناظم اومد جدامون کردآخه من روی نوع آموزش خیلی حساسم...
لایک فراموش نشود!
گفتم: چی؟!گفت: بزن، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه!منم شروع کردم به زدنش... دیگه شانس آورد ناظم اومد جدامون کردآخه من روی نوع آموزش خیلی حساسم...
لایک فراموش نشود!
۱۶:۴۶
اسم این بیماری که وقتی از حموم میایی
یه ساعت با حوله میشینی به یه گوشه زل میزنی چیه؟

لایک فراموش نشود!
یه ساعت با حوله میشینی به یه گوشه زل میزنی چیه؟
لایک فراموش نشود!
۱۶:۴۷
تو یخچال ما تنها ظرفی که صادقه ظرف پنیره…در قابلمه رو بر میداریم توش خیارهظرف حلوا شکری رو باز میکنیم توش پیاز داغهشیشه مربا رو باز میکنیم توش رب گوجستبطری نوشابه رو باز میکنی توش عرق نعناسبد زمونه ای شده
لایک فراموش نشود!
لایک فراموش نشود!
۱۶:۴۸
یه بارم خواستم تیریپ روشنفکری بردارم قهوه ترک سفارش داد
با هر ذرهای که میخوردم به قبر هرچی روشنفکره
لعنت میفرستادم

لایک فراموش نشود!
با هر ذرهای که میخوردم به قبر هرچی روشنفکره
لعنت میفرستادم
لایک فراموش نشود!
۱۶:۴۹