عکس پروفایل مدرسه علوم انسانی صراطم

مدرسه علوم انسانی صراط

۴۶۹عضو
thumnail
undefined مدرسه علوم انسانی صراط؛ گامی نو در علوم انسانی!
undefined اینستاگرام | آپارات | سایت
undefined ارتباط با مدرسه صراط undefinedundefinedundefinedundefined @nilforushan
__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۸:۳۳

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined کلام جدیدundefined استاد محمد سجادی
undefined قسمت هفتمundefined سه قضیه بدیهی
undefined مثالِ انسانِ معلّقِ ابن‌سینا...undefined همه جا وجود است!
#کلام_جدید#استاد_سجادی#کلاس_درس__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۴:۳۲

thumnail
undefined #یادداشت
undefined عشــق به روایت افلاطـون؛ در دو رسالهٔ «آلکیبیـادس اول» و «لوسیـس‌»
undefined یکی از موضوعاتی که همواره افلاطون در آثارش به آن توجه داشته، مسألهٔ «عشق» می‌باشد. وی در این دو رسالهٔ مشخصّاً به چگونگی وقوع آن در نزد عاشق می‌پردازد و از چیستی‌اش سخنی به میان نمی‌آورد، لکن در عین حال مطالب ارزشمند و تأمّل برانگیزی را مطرح می‌سازد.undefined سقراط -که قهرمان اصلی افلاطون در رساله‌هایش می‌باشد- در رسالهٔ آلکیبیادس اول(۱)، در اثنای گفتگو با شخصی به نام آلکیبیادس، به مسألهٔ مهمی اشاره می‌کند؛ وی می‌گوید که: «برای شناخت آدمی باید به خودِ آدمی پرداخت و نه به دارایی یا متعلَّقات آدمی!»او به شغل‌های گوناگونی نظیر کفاشی، جواهرسازی و پزشکی اشاره می‌کند و می‌گوید: «کفاش به کفش می‌پردازد که بر پای آدمیان کنند، جواهرساز به جواهرآلات می‌پردازد که بر دست و گردن آدمیان اندازند و پزشک به بدن آدمی و مداوای آن می‌پردازد.» سقراط به این نکته اشاره می‌کند که: «صاحبان این مشاغل، مسقیماً یا غیرمستقیماً تنها به تن آدمی می‌پردازند.» و پس از آن بی‌درنگ این سؤال را مطرح می‌سازد که: «امّا آیا «آدمی» تن او است؟ یا «تن» او دارایی او است؟»وی سپس می‌گوید که: «تن آدمی خودِ آدمی نیست، بلکه متعلَّق یا دارایی آدمی است. آدمی روح یا نفسی است که به دنبال سعادتمندی، نیکی، عدالت و خوشتن‌داری است.» و سرانجام در باب موضوع عشق اینچنین می‌گوید: «و این روح آدمی است که شایسته عشق‌ورزیدن است و نه دارایی او که بدن و متعلَّقات آن باشد! پایداریِ عشقِ به تن، به پایداری شادابی تن بسته است و به مجرّد اینکه آن زائل شد، آن عشق نیز زائل می‌گردد؛ درحالی که در عشق حقیقی که عشق به روح آدمی باشد، تا هنگامی که روحِ معشوق به دنبال نیکی باشد، عشق نیز پایدار خواهد ماند.»(۱)undefined و سرانجام در رسالهٔ لوسیس(۲)؛ افلاطون نکتهٔ عجیبی را از زبان سقراط بیان می‌کند. او با شخصی بنام لوسیس گفت‌و‌گویی صورت می‌دهد و در میان گفت‌و‌گو به موضوع دوستی و عشق می‌پردازد، او می‌گوید که: «گاهی عشق به کسی برای ما به مانند عشق به پولی است که به واسطهٔ آن به آرزوهای خود دست می‌یابیم! در واقع ما به او عشق نورزیده‌ایم بلکه «میل خود» را معشوقهٔ خود ساخته‌ایم!»به بیان دیگر، افلاطون عشق را به دو شَق تقسیم می‌کند؛ ۱. عشق به‌واسطه و ۲. عشق بی‌واسطه. عشق به‌واسطه را همان‌طور که از زبان سقراط بیان داشتیم، به مانند میانجی‌ای می‌ماند که ما را به معشوق حقیقی‌مان -که چیز دیگری است- می‌رساند. امّا عشق بی‌واسطه چگونه چیزی است؟ این مسأله‌ای است که تا آخر رساله، خود افلاطون نیز برای آن پاسخی نمی‌یابد. امّا این مسأله همچنان پابرجاست؛ عشق بی‌واسطه چیست؟ و اینکه آیا ممکن است؟...undefined منابع_________________۱. دورهٔ آثار افلاطون/ ترجمهٔ محمدحسن لطفی، رضا کاویانی/ ۱۳۹۸/ جلد دوم/ ص ۵۸۹۲. دورهٔ آثار افلاطون/ ترجمهٔ محمدحسن لطفی، رضا کاویانی/ ۱۳۹۸/ جلد اول/ ص ۱۳۱
undefined علی قلی‌پور
#نقد #فلسفه_عشق #سقراط #افلاطون #علوم_انسانی _undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۱۵:۴۱

thumnail
undefined #یادداشت
undefined نقد علمی کتاب اقتصادُنا / نوشته شهید سید محمدباقر صدر
undefined قسمت دوم: مکتب یا علم؟! مسئله این است...undefined مار و پله بعد از شطرنجافرادی که کتاب اقتصادنا را خوانده‌اند همگی به یک گزاره اذعان دارند و آن این است که هر چه قدر کتاب اقتصادنا در رد اقتصاد مارکسیستی موفق بوده است اما در مواجه با اقتصاد سرمایه‌داری، به آنچنان توفیقی دست نیافته است. مقابله شهید صدر با اقتصاد مارکسیستی مانند یک رقابت سنگین در مسابقه شطرنج می‌ماند. جایی که مارکس و پیروانش مهره‌ای را حرکت می‌دهند و شهید صدر با مهارت از اشکالات آن حرکت، استفاده می‌کند و جلو می‌رود تا آن زمان که دیگر مهره‌ای برای مارکس نمی‌ماند. اما در مقابل با اقتصاد سرمایه‌داری گویا همه چیز فرق دارد. سِیر منطقی کتاب به ناگاه دچار اختلال می‌گردد و حتی می‌توان به راحتی آشفتگی ذهنی را هم دید. گویا شهید صدر بعد از یک مسابقه سنگین با مارکسیست‌ها بر میزی نشسته است که به جای شطرنج، صفحه مار و پله دارد؛ همین قدر بی اساس.undefined فرق است میان مکتب و علمشهید صدر دو مفهوم "مکتب" و "علم" را از هم تفکیک می‌کند. مکتب، راهی است که یک جامعه در تکامل اقتصادی و درمان مشکلات عملی‌اش می‌پیماید و علم، زندگی اقتصادی و روابط موجود میان حقایق اقتصادی و عوامل از پیش تعیین شده را شرح می‌دهد. هر چه قدر که اقتصاد مارکسیستی بر مکتب خود استوار است، اقتصاد سرمایه‌داری ضد مکتب است. گویا داشتن اصلی را که همیشه قبول داشته‌باشد را ننگ می‌داند و در عوض به شدت متعهد به علم روز خویش است. فرق این دو را می‌شود واضح در کتاب اقتصادنا دید. آن جایی که در مباحث قسمت مارکسیسم، قبل از رسیدن به روبنای این ایده، سخن از اصولی مانند، ماتریالیسم تاریخی، ارزش کار، کُمون اولیه، مسئله هنر و ... زده می‌شود اما در قسمت سرمایه‌داری، تنها بحث موجود، بحث در انواع آزادی در این نوع اقتصاد است. این جا است که کتاب اقتصادنا را در برابر سرمایه‌داری کمی ضعیف می‌پنداریم. از آن جایی که شهید صدر اعتقاد دارد، اقتصاد اسلامی، مکتب است و نه علم؛ پس دلیلی هم ندارد با علوم دیگر جنگید زیرا اصلاً در مقابل ما نیستند. هرچند که در کتاب، بسیار تلاش گردیده است که برای سرمایه‌داری نیز مکتبی تعیین شود و به بحث در مورد آن پرداخته شود ولی تغییرات بی حد و مرز اقتصاد سرمایه‌داری تا اکنون موجب شده است که با آمدن مفاهیمی مثل توسعه و رشد اقتصادی، تا حد زیادی این بخش از کتاب اقتصادنا احتیاج به نگارش دوباره داشته باشد. undefined اقتصاد اسلامی، مکتب یا علم؟همان‌طور که گفتیم، در کتاب اقتصادنا ادعا بر این است که اقتصاد اسلامی، از جنس مکتب است و نه علم. بنابراین اقتصاد اسلامی، بیانگر یک راه و نمای کلی است و به قولی به عنوان یک کل باید دیده شود. حال سوال این است که چگونه می‌توان به این کل رسید؟ درباره‌ی مکاتب دیگر جواب این سوال واضح است. افردی که بنیانگذار آن مکتب هستند، رفته رفته اصول کلی را ترسیم کرده‌اند و پیروان آن‌ها نیز راهشان را ادامه داده‌اند. اما آیا این راه در کلیدواژه اقتصاد اسلامی کاربرد دارد؟ به نظر می‌رسد مهم‌ترین فرق بین اقتصاد اسلامی و اقتصاد غیراسلامی و یا حتی کلی‌تر بین هر مکتب اسلامی با هر مکتب غیراسلامی در به دست آوردن اصل و اصول است که از چه منبعی می‌تواند باشد؟undefined در قسمت بعدی این سوال را از کتاب اقتصادنا خواهیم پرسید...
undefined بهنام فیروزی‌مقام
#نقد #اقتصادنا #شهید_صدر #علوم_انسانی_اسلامی #علم_دینی #نگاهی_نو_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۱۳:۳۰

thumnail
undefined #یادداشت
undefined نقد علمی کتاب اقتصادُنا / نوشته شهید سید محمدباقر صدر
undefined قسمت سوم(آخر): و اکنون اسلام...undefined مخترع نه؛ ما کاشف هستیمدر قسمت‌های قبلی، تفاوت‌های مهمی را مثل تفاوت اصل با فرمول و مکتب با علم را بررسی کردیم. اکنون تنها یک مقدمه برای شروع مکتب اقتصادی اسلام مانده است و آن هم این که بدانیم ما کاشفیم. از منظر شهید صدر، مکتب اسلام با مکتب چپ و راست، یک تفاوت مهم دارد که اسلام از قبل ساخته شده است ولی مارکسیست و سرمایه‌داری در حال ساخت است. می‌توانیم فرض‌کنیم که مکتب اسلام از منظر شهید صدر، تمدنی گم شده در دل تاریکی جنگل‌های انبوه است که باید با دقت، هر نشانه‌ای را جست‌و‌جو کرد تا در نهایت به ساختمان‌ها و کاخ‌های آن تمدن رسید؛ تمدنی که مهم‌ترین ویژگی‌اش آن است که خارج از توان انسان بوده و نیرویی الهی باید آن را ساخته باشد. در مقابل، مارکسیست و سرمایه‌داری به مثابه همین آسمان‌خراش‌های امروزی هستند. ساختمان‌هایی که از پِی تا آینه‌کاری آن را انسان، مرحله به مرحله انجام داده است و چه بسا که همین امروز هم دارد این کار را می‌کند. مکتب فکری شهید صدر این است که ما مکتبی را نمی‌سازیم، بلکه باید به سراغ تاریخ برویم تا مکتب را بشناسیم و آن را انتشار دهیم. مکتبی که از دین رسیده است.undefined نشانه‌ها را دنبال کننظامی که شهید صدر از تفاوت مکتب اسلام با مکاتب دیگر موجود بیان می‌کند موجب یک تغییر ناگهانی و عمیق در شیوه کتاب می‌شود. اگر تا اکنون فرمول‌ها مهم نبوده‌اند و اصول روبنایی، جایگاهی در بحث نداشتند، به ناگاه می‌شوند همه دارایی‌مان. برای فهم مکتب اقتصادی اسلام، دیگر دو یا سه کتاب منبع وجود ندارد که بشود از آن ها اصول و یا تک اصل زیر‌بنایی مکتب را پیدا کرد بلکه باید به سراغ تمام منابع موجود رفت و از آن‌ها یک نظام و مکتب اقتصادی بیرون آورد. در اینجا است که شهید صدر می‌گوید ما کاشف هستیم. از این به بعد، کتاب اقتصادنا تغییر روش می‌دهد و ماهیت اجتهادی پیدا می‌کند. یعنی همان‌طور که شهید صدر می‌گوید، با مجموعه‌ای از نُصوص قرآن، احادیث و احکام طرف هستیم که بر اساس قواعد اجتهاد باید از آن‌ها یک مکتب اقتصادی به دست آوریم. البته که همان‌طور که خود اقتصادنا معترف است احتمالاً نمی‌توانیم همه مکتب را به دست آوریم و وقتی سخن از اجتهاد به میان می‌آوریم باید مشکلات و معایب آن را نیز خاطرمان باشد. شهید صدر همه دریافتی‌ها از دین را به چهار قسمت تقسیم می کند: قبل از تولید، تولید، توزیع و مسئولیت دولت. در اصل این مراحل چهارگانه که می‌توان برای آنان تقدم زمانی هم برشمرد؛ می‌شود پایه و اساس مکتب اقتصادی اسلام از منظر ایشان.undefined عقل چه شد؟گفتن از کتاب اقتصادنا در این بخش آن قدر می‌تواند طولانی گردد که در چندین جُستار کوتاه نمی‌توان آن را پایان داد. اما شاید مهم‌ترین نکته‌ای که از اکنون تا آخر کتاب، ما را به پرسش وا می‌دارد این است که جایگاه عقل و کشف عقلی در مکتب اقتصادی اسلام از منظر شهید صدر کجاست؟ چرا به ناگاه که به اسلام رسیدیم، ماهیت مخترع‌بودن را از خودمان گرفتیم؟ صد البته که وقتی می‌گوییم مکتب اسلامی، باید سراغ صاحبان مکتب که خدا و پیامبر و ائمه(علیهم‌السلام) هستند برویم و تا می‌توانیم کشف کنیم. اما این نگاه صفر و یکی را چگونه اثبات کردیم؟ آیا واقعاً هیچ راهی و قسمتی در این مکتب نیست که عقل باید اختراع کند؟ مخصوصاً زمانی که خود معترف هستیم که احتمالاً نمی‌توانیم تمام مکتب را کشف کنیم. حال اگر قرار است فقط کشف کنیم پس بر چه اساسی این ستون‌های چهارگانه را بنا نهادیم؟ بر اساس کدام حدیث و آیه؟ به نظر می‌رسد در این مقطع، تنها از سیستم و نگاه تاریخی مارکسیست‌ها به مسائل نگاه کردیم و تنها همان مراحل آنان را کپی‌برداری کردیم. چرا به تقسیماتی به غیر از تقسیم زمانی برای به دست‌ آوردن مکتب خود نیندیشیم؟ و حال که قرار است کاشف صِرف باشیم چرا نباید برای همین تقسیم‌بندی هم به سراغ قرآن و حدیث برویم؟ مسئله دیگر این است که شهید صدر، راه رسیدن به مطالب زیر‌بنایی اسلام را بدون دنبال‌کردن نشانه‌ها از احادیث و آیات روبنایی تقریباً غیرممکن می‌داند و در حالی این مطلب را بدیهی می‌پندارد و سخنی برای اثبات آن به میان نمی‌آورد که حتماً در ذهن خواننده این سوال به وجود می‌آید که آیا واقعاً این گونه است؟ آیا واقعاً ما نمی‌توانیم مستقیم به زیربنای مکتب اقتصادی اسلام دست پیدا کنیم؟ و حال که نمی توانیم چه قدر می‌شود به مطلبی که به دست آوردیم اعتماد کرد؟ و چه قدر می‌توانیم مطمئن باشیم که به خوبی عمیق شده‌ایم و مطالب زیربنایی را اجتهاد کردیم؟undefined هر چند این سوالات را نمی‌توان با خواندن اقتصادنا پاسخ داد اما قطعاً می‌توان روش اقتصادنا را یکی از روش‌های معقول دانست و حتی از مکتب به وجود آمده از این کتاب بهره برد و از شهید صدر تشکر کرد که در این موضوع حیاتی، گامی بلند و شگفت برداشته است.
undefined بهنام فیروزی‌مقام
#نقد #اقتصادنا #علوم_انسانی_اسلامی #علم_دینی #نگاهی_نو_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۱۶:۴۸

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined کلام جدیدundefined استاد محمد سجادی
undefined قسمت هشتمundefined حقیقت
undefined حقیقت چیست؟!undefined تو حقیقت نیستی!undefined رئیس‌العُقلا‌ کیست؟!
#کلام_جدید#استاد_سجادی#کلاس_درس__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۹:۳۲

thumnail
undefined #یادداشت
undefined سوپرلیگ undefined
undefined دعوای سرمایه‌داری با فئودالیتهundefined چند وقتی است که عالَم فوتبال، به عنوان محبوب‌ترین و به احتمال زیاد بزرگ‌ترین ورزش این کُره خاکی را مسئله سوپرلیگ فراگرفته است. جدا از تمامی جنبه‌های ورزشی و فوتبالی قضیه که در طی این هفته‌ها تمامی رسانه‌ها آن را به شکل کامل پوشش داده‌اند مسائل دیگری هم می‌توان در دل سوپرلیگ پیدا کرد که بیشتر از فوتبالی بودن، اجتماعی و اقتصادی هستند. سوالی که در این جستار می خواهیم بپرسیم این است که سوپرلیگ دعوای بین چه قشری بود؟ پرز، آنیلی و وودوارد نماینده چه تفکری هستند؟ چفرین و یوفا چه؟ ساده‌لوحانه‌ترین برداشت مسئله این است که دعوی پرز را مبنی بر احیای فوتبال و ادعای یوفا را مبنی بر حمایت از روح رقابت بپذیریم و دعوای سوپریگ را از آن دست دعواهای بچه مدرسه‌ای‌هایی بدانیم که اهل رقابت نیستند و فقط می‌خواهند با رفقای خودشان بازی کنند چون فقط با آنان خوش می‌گذرد و از طرفی هم یوفا، معلم ورزشی است که حقوق می گیرد تا همه بازی کنند؛ اما واقعا مسئله این بود؟undefined شاید یک نگاه عمیق‌تر به سوپرلیگ، بیشتر از آن که ما را به فوتبال برساند، به قیام‌های فرانسه، قلعه‌های فئودالی آلمان، ثروتمندان انگلیسی رنسانس و تجار ایتالیایی ونیز می‌رساند. کافی است نگاهی به اتحاد تیم‌های سوپرلیگ بیندازید؛ چه تیم‌هایی هستند؟ آن‌ها که بیشترین افتخار را دارند؟ بیشترین هوادار را دارند؟ یا آن‌ها که بیشترین ثروت را دارند؟ از زمانی که سرمایه‌داری پا به عرصه ظهور گذاشت این اتفاق در تمامی مناسبات زندگی به وجود آمده بود جز فوتبال که به لطف سوپرلیگ به وجود آمد. پرز، آنیلی و وودوارد به عنوان رهبران سوپرلیگ، بیشتر از آن که فوتبال را بفهمند، پول را می‌فهمند. سوپرلیگ، قیامی برای احیای فوتبال نبود بلکه قیام سرمایه‌داری علیه نظام فئودالی همچون یوفا بود. الحق هم که تمامی روش‌ها و اعتقادات سلف خود را این رهبران سوپرلیگ مو به مو انجام دادند. سرمایه‌داران در قیام ها و زندگی روز‌مره خود عاداتی دارند که نمی‌توانند از آن دست بکشند و همین عادات هم هست که نمی توانند زیر یوغ فئودالیته بمانند همانطور که در طول تاریخ هم نمانده‌اند. یکی از ویژگی آنان این است که عاشق ایجادکردن فرایند و سیستمی هستند که حتی حاضر نباشن غیر از خود را ببیند چه برسد به این که با آن‌ها رقابت کنند. در طول تاریخ هرجا سرمایه‌داری رشد کرده است بانک‌های اختصاصی، محله‌های سکونت اختصاصی، پاساژهای اختصاصی، تفرجگاه‌های اختصاصی و حتی خیابان‌های اختصاصی برای رفتن به شرکتشان ساخته شده است که اگر در حساب بانکی شما کمتر از مبلغ معینی باشد اجازه ورود به آن را ندارید. حال که سرمایه‌داران، فوتبال را هم می‌خواهند چرا نباید فوتبال اختصاصی هم شکل بگیرد؟undefined یکی دیگر از ویژگی آنان این است که در اعلام عمومی، همیشه در حال ورشکستگی هستند. گویی هیچ وقت قرار نیست از خطر ورشکستگی خارج شوند. در تمامی کشورهای سرمایه‌داری، دولت‌ها عموماً هیچ حقی برای فشار بر ثروتمندان را ندارند. چرا؟ به این خاطر که اولین فشار، مصادف است با موج رسانه‌هایی که از ثروتمندان حقوق می‌گیرند و فریادهای وااَسفایی که می‌گوید بزرگترین کارخانه‌ها با این فشار به مرز ورشکستگی رفته‌اند و کارگرها بیکار می‌شوند و چه و چه و در نهایت دولت می‌ماند و شکستی دیگر از ثروتمندان همیشه در حال ورشکستگی و چه جالب آن که پرز هم ادعای ورشکستگی می‌کرد.undefined اما شاید بتوان مهم‌ترین روحیه آنان را در بی‌تعصبی آنان دانست. سرمایه‌داران به همه چیز و همه کس بی‌تعصب هستند البته به جز پول. هیچ تهدیدی نمی‌تواند جلوی آنان را بگیرد زیرا فکر می‌کنند می‌توانند با پول همه چیز را بخرند. حتی کشور و ملیت را. وقتی فیفا به سراغ تهدید رفت که بازیکنان، جام جهانی را از دست می‌دهند و این یعنی مردم کشور‌های بزرگ فوتبالی، بهترین تیم‌های فوتبالی را نابود شده می‌بینند، کمترین نگرانی را سرمایه‌داران داشتند. این تهدید بیشتر از آن که تهدیدی برای سرمایه‌داران باشد، تهدیدی برای مردم و رعیتی است که با عشق به میهن بزرگ شده است. همانطور که پرز با خیال آسوده می‌گفت: خب، جام جهانی خودمان را می‌سازیم. جام جهانی پولدارها را.همانطور که معلوم است سرمایه‌داری همیشه و همه جا به یک شکل، کار می‌کند. همانطور که در سوپرلیگ هم همانطور کار کرد. اما یوفا چه؟ این نظام فئودالی کجای این دعوا است؟ و مهم‌تر از همه این بار چه اتفاقی افتاد که نظام فئودالی بر سرمایه‌داری حداقل تا الآن پیروز شد؟ این سوالات را در جستار بعدی پاسخ می‌دهیم...
undefined بهنام فیروزی‌مقام
#سوپرلیگ #سرمایه‌داری #فئودالیته #علوم_انسانی_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۲۲:۴۴

thumnail
undefined #یادداشت
undefined سوپرلیگ undefined
undefined دعوای سرمایه‌داری با فئودالیته۲undefined در جستار قبل به سبک عملکردی و نقش سرمایه‌دارانی چون پرز پرداختیم و در این جستار دنبال این هستیم تا نقش طرف دیگر داستان را معین کنیم. سوال این است که چرا به یوفا، نظام فئودالی می گوییم؟ یوفا، فیفا و تمامی فدراسیون های فوتبال کشور‌ها، شکل ساختاری و قانونی معین خود را دارند. به ظاهر، ساختار این است که این سازمان‌ها، توسط حکومت سیاسی مرکزی‌ای اداره نمی‌شوند و دولت‌های مرکزی جز رابطه‌ی اندکی که در حوزه مالی با آنان دارند، نباید در کار آنان دخالت کنند وگرنه به جریمه‌هایی به سفت و سختی تعطیلی کل فدراسیون آنان منجر می‌شود. اما در ماجرای سوپرلیگ روی دیگر سکه پیدا شد. اتفاقی افتاد که در قرون وسطی آن را بیشتر در نظام فئودالی دیده بودیم. حال که قلعه‌های کوچک نمی‌توانند در مواجهه با یک لشکر عظیم و مشترک، مقاومت کنند، تمامی قوانین و عصبیت‌ها کنار گذاشته می‌شود و دست به دامان دولت‌های مرکزی می‌شوند. انگار نه انگار که تا چندی پیش، سخن یکی از مقامات هم ممکن بود دردسرساز شود. فیفا و تمامی فدراسیون‌های فوتبال که دیدند حریف این سرمایه‌داران نمی‌شوند دست به دامان دولت‌های مرکزی خود شدند. از بوریس جانسون تا مکرون همگی پای کار آمدند تا از چیزی دفاع کنند که بیشتر از نفت برای خلیجی‌ها پولساز است. undefined جدا از سوپرلیگ در موارد دیگری هم این تشابه رفتاری دیده می‌شد. به طور مثال از نظر یوفا، رئال، بارسا و منچستر یونایتد بیشتر از آن که یک تیم ورزشی صرف باشند که باید هر هفته یکبار رقابت کنند، شوالیه‌هایی با مهارت های رزمی شگفت‌انگیزی هستند که هر جنگی را فاتحند. کیست که نداند بیشتر غنیمت جنگی را پادشاه می‌برد تا شوالیه‌ها. شاید همین امر هم بود که شوالیه‌ها را به فکر شورش انداخت. یوفا تمام تلاشش را می‌کند که تیم‌های بزرگ، بیشترین حد ممکن را در هفته بازی کنند. بیشترین راه مسافتی را مسافرت کنند و بیشترین تعداد بازی را در یک فصل داشته باشند و صد البته مهم‌تر همیشه با ترکیب اصلی و مخوف و پر از ستاره خود باشند. گویی این پادشاه کم‌ترین چیزی که برایش مهم است، جان شوالیه‌ها و سربازانش است. برنامه‌ریزی‌های یوفا به این شکل است که برنامه‌ای انتخاب می‌شود که بیشترین طلا را به خزانه بفرستد حتی اگر قرار باشد فینال جام حذفی اسپانیا در عربستان برگزار شود. اما اگر در این برنامه‌ریزی، فوق ستاره‌ها مصدوم شوند و یا تیم‌های بزرگ از خستگی قافیه را به تیم‌های ضعیف ببازند از نظر یوفا هیچ اهمیتی ندارد و می‌گذارد به حساب جذابیت رقابتی فوتبال. چیزی که بعید است تیم‌های بزرگ با آن کنار بیایند.undefined شاید مهم‌ترین رفتار یوفا که شبیه نظام فئودالی است نحوه تقسیم ثروت باشد. در نظام سرمایه‌داری، هر کس می‌تواند هر کاری را انجام دهد به شرط این که حداقل حق بزرگتر از خود را نخورد. اما از نظر یوفا این درست نیست. او می‌گوید هر کس هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد به شرط آن که خراج من یادش نرود. همه ثروت به پیش یوفا باید بیاید و بعد از آن که سهم خود را برداشت به بقیه چیزی می‌رسد و صد البته که در این شیوه تیم‌های کوچک هم می‌توانند بهره‌ای ببرند. اما سوال اصلی اینجا است که چرا باید پول‌ها به یوفا برسد؟ تیم‌های بزرگ می‌گویند که اگر ما نباشیم کدام اسپانسری می‌خواهد وسط بیاید؟ چه کسی تلویزیون را با شنیدن صدای آهنگ لیگ قهرمانان نگاه می‌کند؟ اصلاً پول‌ها کجا می‌رود؟ چرا یوفا و فیفا باید اینقدر پول داشته‌باشند که اختلاس‌های میلیون دلاری در آن شکل بگیرد و این پول‌ها نه به تیم‌های بزرگ و نه حتی به تیم‌های کوچک برسد؟ چرا یوفا حاضر است به خاطر چهار سکه طلای بیشتر قطری‌ها، همه چیز را زیر پا بگذارد و آنان را میزبان جام جهانی کند؛ درصورتی که نه بازیکنان و نه هواداران این را نمی‌خواهند یا حداقل با این وضعیت حقوق کارگر قطر نمی‌خواهند؟ این‌ها سوالاتی است که جرقه‌های اصلی شورش را زد. شورشی که می‌توانست توسط هواداران همه تیم‌ها باشد اما فقط سرمایه‌داران جمع از آن استفاده کردند و به نوعی فرصت شورش صادقانه در فوتبال را دزدیدند تا یک بار دیگر صحبت هوادارن ناپولی درست از آب در بیاید: فوتبال؛ ساخته شده توسط فقرا، دزدیده شده توسط ثروتمندان.
undefined بهنام فیروزی‌مقام
#سوپرلیگ #فوتبال #سرمایه‌داری #فئودالیته #علوم_انسانی_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۱۸:۱۴

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined #فلسفه_علم دوره مقدماتیundefined حجت الاسلام و المسلمین #میثم_فتحی
undefined در جلسه مقدماتی دوره فلسفه علم مدرسه علوم انسانی صراط، دکتر فتحی به بیان پیرنگ کلی این دوره پرداختند.
undefined این دوره در مرحله اول خود قرار است با تمرکز بر #پوزیتیویسم در ۷ جلسه‌، ورودی مقدماتی به مباحث فلسفه علم داشته باشد که در ادامه عنوان اصلی مباحث هر جلسه ارائه می‌شود:
undefined #چرایی_و_ضرورت پرداختن به موضوع فلسفه علم - بررسی رابطه علم و فلسفهundefined #علیت و نسبت آن با قوانین علمی undefined #تبیین_علمی - نسبت بین علیت و غایت، موضوع احتمال‌ها و دقت قوانین علمی undefined #متافیزیک و #ساختار نظریات علمی - تکوین و کاربست نظریه علمی - مسئله #پیشرفت علم undefined #معرفت‌شناسی نظریه‌پردازی علمی - تاریخ تجربه‌گرایی - #استقراء ، #آمار و احتمال undefined #پوزیتیویسم و #ماورای_پوزیتیویسم - جدال علم با فلسفه اولی - #نسبیت‌گرایی - #علم‌گرایی undefined مسئله #تاریخ و علم
undefined برای شنیدن صوت کامل این جلسه که به بیان کلیات و مقدمات مربوط به فلسفه علم و تفاوت آن با فلسفه مضاف و فلسفه علوم و معرفی منابع مهم این حوزه گذشت، می‌توانید از اینجا استفاده کنید.
undefined بزرگوارانی که تمایل به حضور در جلسه فلسفه علم را دارند، به شناسه @nilforushan پیام دهند. undefined جلسه بصورت حضوری و با رعایت #شیوه‌نامه‌های_بهداشتی برگزار می‌شود.undefined
__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۰:۳۱

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined #فلسفه_علم دوره مقدماتیundefined حجت الاسلام و المسلمین #میثم_فتحی
undefined اهمیت و ضرورت بررسی فلسفه علم چیست undefinedundefined برای پاسخ به این سوال بایستی به سراغ موضوع و مسئله اساسی فلسفه علم برویم. موضوع فلسفه علم را دو مسئله اساسی مشخص می‌كند:undefined علم به چه مسائلی نمی‌تواند بپردازد؟undefined چرا علم به این مسائل نمی‌تواند بپردازد؟undefined تاریخ علم در واقع تاریخ جدایی مباحث فلسفی از فلسفه است. برای مثال، هندسه و ریاضیات، فیزیك، زیست‌شناسی، روانشناسی و منطق مباحثی بودند كه سابقاً ذیل فلسفه مطرح می‌شدند اما به تدریج، از آن تفكیک شدند. در ادامه بعنوان مثال به چند مورد اشاره می‌كنیم تا روشن شود كه چگونه هر علم از پاسخ به پرسش‌های فلسفی مرتبط با خود، ناتوان بود.undefined در دانش ریاضی، مسئله عدد مطرح می‌شود؛ آیا عدد انتزاعی(Abstract) است یا انضمامی(‍Concrete)؟undefined در علم فیزیك، مسئله زمان مطرح است: زمان چیست؟ آیا دیمومت یا دیرند(Duration) است؟undefined در زیست‌شناسی علمی، خصوصاً در كار داروین، منشأ انواع یا ماهیت انسان از مسائل اساسی است. undefined درمورد پاسخگویی علم به مسائل فلسفی یک نظر، نظریه امپریالیسم علمی است كه اعتقاد دارد هر چیزی را باید علم مشخص كند؛ اما واقعیت آن است كه از یك طرف، پیشفرض‌های فلسفی، قابل بررسی علمی نیستند و از طرف دیگر هم پرسش‌های فلسفی، ناظر به تجربی و روش تجربی نیستند. پس علم در دو مرحله فرض‌ها و روش، دخالتی در حوزه فلسفه نمی‌تواند داشته‌باشد. با این حال چه معتقد به امپریالیسم علمی باشیم یا نباشیم، رویكردی را برگزیده‌ایم كه متأخر از پذیرش اصول فلسفی خاصی است. undefined بنابراین علم در درجه اول، از پاسخ به پرسش‌هایی درمورد خود، ناتوان است؛ مثل چیزی كه در مورد عدد یا زمان دیدیم. و از طرف دیگر از پاسخ به پرسش‌های دیگری كه دوباره درمورد همین پرسش‌ها مطرح می‌شود ناتوان است؛ مثلاً محدودیت علم كجا است؟ نحوه كارایی روش‌های علمی چیست؟ و ... .
__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۲۰:۱۰

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined کلام جدیدundefined استاد محمد سجادی
undefined آیا شَر در دنیا با عدل الهی قابل جمع است undefinedundefined علت غایی انسان، مختار بودن است. موجود مختار، ثمرات دارد؛ یعنی چه کار شر انجام دهد چه کار خیر، نتیجه‌ای به همراه خواهد داشت و در هر حالت به غایت رسیده و کمال(بالفعل‌ شدن) در آن اتفاق افتاده است و یک امر وجودی است. اگر قرار بود انسان جبراً فقط کار خیر انجام دهد که دیگر مختار نبود. undefined مثلاً کسی که با چاقو دستش را می‌برد‌ نتیجه طبیعی یک فعل محقق شده و کمال آن همین بوده است؛ چون نتیجه طبیعی چاقو خوردن، بریدن است. ما زمانی باید تعجب کنیم که چاقو به دست بخورد و آن را نبرد. سنخیت فعل و نتیجه است که نظام احسن را می‌سازد در غیر این صورت ما با نظام احسن مواجه نیستیم. این خاصیت نظام عادلانه و حکیمانه خداوند است.undefined در نظام احسن هر کنشی واکنشی‌ دارد. هر عملی نتیجه مخصوص به خود را دارد. وقتی یکی، کسی را به قتل برساند نتیجه عمل او قصاص در این دنیا و عذاب در آخرت است. یا مثلاً کسی که به شیوه‌نامه‌های بهداشتی توجه نکند ممکن است مبتلا به بیماری شود. پس سیستم درست عمل می‌کند. شاید بتوانیم کسی را پیدا کنیم که انسان ناعادلی‌ باشد اما در نظام عادلانه خداوند نتیجه بی‌عدالتی خود را یا در این دنیا و یا در آخرت می‌بیند. undefined مسیر‌های رسیدن از قوه به فعل بسیار است اما حکیم مسیر مشخصی را درست می‌داند که عقل در بعضی موارد در فهم آن ناتوان است و باید به حکیم(خدا) مراجعه کند تا مبدا، مقصد و مسیرش‌ را تشخیص دهد؛ زیراحکمت یعنی طراحی مسیر از قوه به فعل.
undefined قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰگفت: "خدای ما همان است که هرچیزی را چنان که باید‌و‌شاید آفریده و در راه کمال قرار داده است."(آیه۵۰سوره‌طه)undefined اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ‌ما را به راه درست زندگی ببر.(آیه۶سوره‌حمد)
#کلام_جدید#استاد_سجادی#کلاس_درس__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۶:۴۶

thumnail
undefined #دلیل
undefined گفت‌و‌گو با undefined حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر #محمدرضا_یقینی
undefined با موضوعundefined #انتخابات undefined
undefined پاسخ به مسائل انتخاباتی...
undefined تماشای قسمت اول undefinedundefinedundefinedundefined https://www.aparat.com/v/b9G17
_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۲۲:۴۴

thumnail
undefined #دلیل
undefined گفت‌و‌گو با undefined حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر #محمدرضا_یقینی
undefined با موضوعundefined #انتخابات undefined
undefined پاسخ به مسائل و شبهات انتخاباتی...
undefined تماشای قسمت دوم undefinedundefinedundefinedundefined https://www.aparat.com/v/rVtx8
_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۵:۱۸

thumnail
undefined #دلیل
undefined گفت‌و‌گو با undefined حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر #محمدرضا_یقینی
undefined با موضوعundefined #انتخابات undefined
undefined پاسخ به مسائل و شبهات انتخاباتی...
undefined تماشای قسمت آخر undefinedundefinedundefinedundefined https://www.aparat.com/v/jHws3
_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۵:۳۴

thumnail
undefined #یادداشت
undefined گرامین، قیامی علیه فقر
undefined قسمت اولundefined کتاب بانکدار فقرا ، نوشته محمد یونس ، از آن دست کتاب‌هایی است که هیچگاه از یاد نخواهند رفت؛ چون از آن جنس کتاب‌هایی هستند که در ذهن مخاطبِ خود، یک انقلاب به راه می‌اندازند...

ادامه

undefined این کتاب در اصل یک نوع کتاب اقتصادی است. هر چند که تمام مطالب کتاب به شکل یک داستان و خاطره نوشته شده است، اما مخاطب اصلی آن، مخاطبانی هستند که دغدغه‌هایی از جنس فقر، عدالت اقتصادی، بانکداری و در کل، اقتصاد دارند...

ادامه

undefined محمد یونس، هنگامی که وارد دانشگاهی در بنگلادش برای تدریس می‌شود متوجه مسئله‌ای می‌گردد که کشور ایران هم دچار آن است؛...

ادامه

undefined ادامه دارد...
undefined بهنام فیروزی‌مقام
#گرامین #بانک #فقر #عدالت #کتاب #محمد_یونس #علوم_انسانی #نگاهی_نو_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۲۰:۵۰

مدرسه علوم انسانی صراط
undefined undefined #یادداشت undefined گرامین، قیامی علیه فقر undefined قسمت اول undefined کتاب بانکدار فقرا ، نوشته محمد یونس ، از آن دست کتاب‌هایی است که هیچگاه از یاد نخواهند رفت؛ چون از آن جنس کتاب‌هایی هستند که در ذهن مخاطبِ خود، یک انقلاب به راه می‌اندازند... undefined این کتاب در اصل یک نوع کتاب اقتصادی است. هر چند که تمام مطالب کتاب به شکل یک داستان و خاطره نوشته شده است، اما مخاطب اصلی آن، مخاطبانی هستند که دغدغه‌هایی از جنس فقر، عدالت اقتصادی، بانکداری و در کل، اقتصاد دارند... undefined محمد یونس، هنگامی که وارد دانشگاهی در بنگلادش برای تدریس می‌شود متوجه مسئله‌ای می‌گردد که کشور ایران هم دچار آن است؛... undefined ادامه دارد... undefined بهنام فیروزی‌مقام #گرامین #بانک #فقر #عدالت #کتاب #محمد_یونس #علوم_انسانی #نگاهی_نو _ undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراط undefined @serat_ensaniادامهادامهادامه
undefined #یادداشت
undefined گرامین، قیامی علیه فقر
undefined قسمت دوم(آخر)undefined بانکِ گرامین، طرح عملیِ محمد یونس برای رفع فقر بود. اما بانک گرامین چیست و چه فرقی با بانک‌های دیگر دارد؟...

ادامه

undefined گفتن از ایده بانک گرامین، آنقدر وقت و دقت و عمق می‌خواهد که گنجاندن آن در یک جستار و یا حتی چند جستار، کاری بسیار سخت و بیهوده‌ است. اما مسئله اصلی ما این بود که...

ادامه

undefined بهنام فیروزی‌مقام
#گرامین #بانک #فقر #عدالت #کتاب #محمد_یونس #علوم_انسانی #نگاهی_نو_undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined @serat_ensani

۲۰:۵۰

thumnail
undefined #درس_نگار
undefined #فلسفه_علم دوره مقدماتیundefined حجت الاسلام و المسلمین دکتر #میثم_فتحی
undefined رابطه علم و دین undefinedundefined یكی از مسائل اساسی فلسفه علم، رابطه علم و دین است؛ برخی از اندیشمندان این حوزه، نیوتن و داروین را پایه‌گذار ماتریالیسم می‌دانند كه البته خودشان متدین و روحانی مذهبی بوده‌اند.undefined در مرحله اول، با مكانیك نیوتن روبرو هستیم؛ نیوتن(۱۷م.) در پی آن است كه قوانین عامِ ماده را بیان كند:undefined قانون لختی یا اینرسی(Inertia):شیئی كه هیچ نیرویی به آن وارد نشده است، اگر در حال حركت باشد به حركت خود ادامه می‌دهد و اگر ساكن باشد، ساكن می‌ماند. undefined قانون نیرو:شیئی در راستای برآیند نیروها شتاب می‌گیرد؛ یا تندشونده و یا كندشونده. undefined هر عملی عكس‌العملی دارد.اما این قوانین به حوزه فیزیك محدود نمی‌ماند و در علوم انسانی هم امتداد پیدا می‌كند و عده‌ای می‌گویند كه چون انسان هم جرم دارد، قوانین نیوتن، حركت او را هم پیش‌بینی می‌كند. بعلاوه عده‌ای با توجه به محصور بودن ماده، خوانشی جبرگرایانه(Determinism) از نظر نیوتن ارائه دادند. البته با توجه به قوانین نیوتن، حركت هرماده بواسطه حركت دیگری بوجود می‌آید؛ حال اگر حركت هیچ ماده‌ای مبتنی بر اختیار خود نباشد، محتاج حركت قبلی خواهد بود و این سلسله بخاطر «استحاله تسلسل در علل»، لازم است در نقطه‌ای به انتها برسد كه این نقطه همان محرّك مختار می‌باشد. undefined در مرحله بعدی، با توجه به پیچیدگی موضوع انسانی، اختیار انسان مورد توجه قرار گرفت؛ چراكه انسان‌ها برخلاف اشیاءِ فیزیكی، در شرایط یكسان، عملكردهای متفاوتی دارند. البته چون فضای فیزیك نیوتنی غالب بود، در اینجا تنها «استثناء در تعین‌گرایی(جبرگرایی) نیوتن» مطرح شد و عده‌ای معتقد شدند كه اختیار انسان «دست خدا» است؛ یعنی خدا می‌خواهد كه انسان بتواند خلاف نیروها عمل كند. undefined در مرحله بعدی اما، داروین ایده «دست خدا» را باطل و بیان می‌كند كه مغز باعث ایجاد تفاوت در رفتارها می‌شود. با تكامل موجودات، قواعد او هم متكامل می‌شود؛ اما همه این قواعد هنوز كاملاً فیزیكی و مادی است. undefined در مرحله بعدی بعضی ضعف‌های مكانیك نیوتنی روشن شد؛ از جمله در مكانیک كوانتمی مشاهده شد كه دو ذره در شرایط یكسان، یک‌طور عمل نمی‌كنند. در این مرحله بعضی در تبیین علل حركت، به خدا بازگشتند اما بعضی دیگر بجای وارد كردن خدا در تحلیل حركت، اقرار كردند كه ما هنوز احكام ذرات را نشناخته‌ایم. undefined از آنجایی كه جبرِ نیوتنی، تئوری فلسفه اخلاق را ویران می‌كند، در مرحله بعدی، دكارت با دغدغه اخلاقی، تحلیل جدیدی را ارائه كرد كه مسئله خدا در آن مطرح شده بود. او میان مغز(مادی) و نفس(غیرمادی) تمایز گذاشت و گفت این نفس است كه مغز را اداره می‌كند. undefined در مرحله بعدی، فیزیكالیست‌هایی را ملاحظه می‌كنیم كه دوباره نفس را به مغز تحویل بردند و گفتند كه مغز انسان مانند كامپیوتر، كاملاً برنامه‌ریزی شده است؛ بنابراین دوباره فضای جبرگرایی مطرح شد.undefined اما در مرحله بعدی، كورت گودل در دهه ۱۹۳۰ مسئله ناتمامیت را مطرح كرد كه به حل مسئله جدااِنگاریِ نفس و مغز كمک كرد. از منظر گودل هر نظام فكری بایستی دو ویژگی داشته باشد:undefined فراقضیه سازگاری یا Consistency:قوانین نظام فكری، یكدیگر را نقض نكنند. undefined فراقضیه تمامیت یا Completeness:برای پاسخ به پرسش‌هایی كه به نظام فكری ارائه می‌شود، به هیچ قانونی خارج از قوانین موجود در نظام فكری نیاز نداشته باشیم. در اینجا مسئله تمامیت اولویت دارد و تا نظام فكری دارای تمامیت نباشد، مسئله سازگاری حل نمی‌شود. بنظر او هیچ نظام فكری نمی‌تواند با قوانین موجود خود، تمامیتش را اثبات كند؛ بلكه نیازمند سیستم دیگری است. بنابراین تمامیت نداشتن سیستم‌های فكری بدون سیستم‌های دیگر، مسئله «ناتمامیت» را بوجود می‌آورد. گودل به كمك ناتمامیت، به جداسازی مغز و نفس كمك می‌كند؛ از نظر او ساختار فاهمه انسانی، ساختار كامپیوتری و جبرگرایانه نیست.__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۱۲:۰۵

thumnail
undefined مدرسه علوم‌ انسانی صراط از شما دعوت می‌کندundefinedundefinedundefined
undefined به زودی...
undefined دوره دوم منطق جدید(ریاضی) / بخش منطق محمولات
undefined در دوره اول منطق جدید(ریاضی) به بخش منطق جملات پرداخته شد.
undefined با تدریس undefined دکتر #میثم_فتحی / استاد حوزه و دانشگاه
undefined کلاس به صورت حضوری و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار می‌شود.
undefined پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۱۶ الی ۱۷
undefined کسب اطلاعات بیشتر undefinedundefinedundefinedundefined @nilforooshan
#منطق_ریاضی #علوم_انسانی #علوم_اسلامی #کلاس_درس__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۲۰:۵۵

thumnail
undefined #دوره_جدید مدرسه علوم‌ انسانی صراط از شما دعوت می‌کندundefinedundefinedundefined
undefined طرح پنجره علوم انسانی undefined
undefined کلاس منطق کاربردیundefined دکتر #میثم_فتحی / استاد حوزه و دانشگاهundefined ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۴:۴۵undefined از ۱۱ آذر ، پنج‌شنبه‌ها ، در ۱۰ جلسه
undefined کلاس کلام جدیدundefined استاد #محمد_سجادی / پژوهشگر علوم اسلامی undefined ساعت ۱۵:۱۵ الی ۱۶:۳۰undefined از ۱۱ آذر ، پنج‌شنبه‌ها ، در ۱۰ جلسه
undefined مکان: بلوار کشاورز، حجت‌دوست، نبش طوسی، دفتر مدرسه علوم انسانی صراط، ط ۱
undefined کلاس‌ها به صورت حضوری و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار می‌شود.undefined
undefined جهت ثبت‌نام ، فرم زیر را تکمیل بفرمایید.undefined https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdEQMEoFyHyFtG6Fb3zbNU9Hk4oba4iQaDhWNbCnzV0VkFGDQ/viewform?usp=sf_link
undefined اطلاعات بیشتر undefinedundefinedundefinedundefined @nilforooshanundefined ۰۹۰۲۲۸۹۴۵۱۰
#مدرسه_صراط #دوره_جدید #طرح_پنجره #منطق_کاربردی #کلام_جدید #علوم_انسانی #علوم_اسلامی #کلاس_درس__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۸:۳۷

thumnail
undefined اطلاعیه undefined
با سلام و احترام خدمت همراهان گرامی
با توجه به افزایش آلودگی تهران طبق استعلام‌های هواشناسی و مخصوصاً بابت محل برگزاری دوره‌های مدرسه صراط که با قرارگیری در مرکز شهر، در معرض آلودگی‌های بیشتر است، تصمیم گرفتیم بجهت سلامتی اساتید محترم و دانشجویان عزیز، جلسه اول طرح پنجره علوم انسانی صراط را از هفته آینده آغاز کنیم.
مستحضر هستید که کمیته آلودگی هوای تهران، بخاطر افزایش آلودگی شهر در این روزها تصمیماتی اتخاذ کرده است؛ مثل تعطیلی برخی مراکز از جمله مدرسه‌های سراسر تهران.
ان‌شاءالله با نزول رحمت الهی طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی حال و هوای تهران بهتر و سالم‌تر و نیز طرح پنجره از هفته بعدی آغاز خواهد شد.
علیرغم تأخیر در آغاز طرح پنجره اما ۱۰ جلسه مقرر بصورت کامل برگزار خواهد شد.
با تشکر__undefinedمدرسه دانشجویی علوم‌انسانی صراطundefined@serat_ensani

۶:۴۵