چون نیاز داشتم که باید دوست بدارم و دوست داشته شوم ؛ احساس کردم که عاشق شده ام .
۲۰:۵۷
من نمی دانستم گناه چیست ، آنها فقط به من فهمانده بودند که من مقصرم .
۲۰:۵۸
تنها خوش بخت بودن خجالت داره مادرج
۲۰:۵۹
۲۰:۵۹
زندگی کاملا پوچ و بی معنیه تا وقتی خودت بهش معنا بدی .
۲۱:۰۱
از هیچ فردی نمی توان انتظار داشت که در این جماعت عادل بماند .
۲۱:۰۵
منم دلم تنگ شده برای وقتی که خیلی دوستت داشتم .
۲۰:۲۷
لب های تو زیادی بی رحمن ، بیا با نگاه کردن به همدیگه حس همو بفهمیم .
۲۰:۲۶
دیلیم چه خاکی گرفته
۱۶:۱۵
۲۱:۱۳
من از آنها که در باور خود همیشه حق دارند متنفرم .
۲۱:۱۴
پشت سرم نیا چون من هدایت گری نمی کنم ، جلو تر از من راه نرو چون دنبالت نمی کنم ، با من باش و بزار برابر باشیم .
۲۱:۱۷
همه چیز فراموش می شود ، حتی یک عشق بزرگ .
۲۱:۱۷
۲۱:۱۷
از چهره ات محرومم و در این جهان چیزی عزیز تر از چهره ات ندارم .
۲۱:۱۸
به آنچه که مارا به برخی از انسان ها وابسته می کند اسم عشق ندهیم .
۲۱:۱۸
خودکشی ؛ کار یک فرد نیست و همیشه کسی پشت این حضور دارد ...
۲۱:۱۹
۲۱:۲۰
دلش نمی خواست بمیرد ، همه چیز خوب بود ، خورشید و ماه طلوع و غروب می کردند و زندگی جریان داشت ، اما آدم ها چه ؟
۲۱:۲۱
همه چیز در یک لحظه اتفاق می افتد و تا ابد ادامه میابد .
۲۱:۲۱