PTT-20220214-WA0058.opus
۵۵:۳۷-۷.۵۴ مگابایت
۱۶:۲۵
PTT-20220221-WA0071.opus
۲۹:۳۰-۳.۹۵ مگابایت
۱۷:۰۰
PTT-20220221-WA0072.opus
۲۷:۴۵-۳.۷۲ مگابایت
۱۷:۰۳
PTT-20220221-WA0073.opus
۴۷:۲۰-۶.۳۹ مگابایت
۱۷:۰۴
سوره مبارک ماعون کوثر کافرون
۱۷:۰۵
PTT-20220228-WA0033.opus
۲۶:۲۵-۳.۵۳ مگابایت
۱۳:۲۹
سوره مبارکنصرمسدتوحید
۱۳:۲۹
PTT-20220228-WA0034.opus
۳۴:۵۲-۴.۷۲ مگابایت
۱۳:۳۰
PTT-20220228-WA0036.opus
۳۹:۵۰-۵.۳۲ مگابایت
۱۳:۳۱
سوره مبارک ناس وسوره مبارک فلق
۱۳:۴۹
PTT-20220307-WA0064.opus
۴۵:۳۲-۶.۱۷ مگابایت
۱۳:۵۱
PTT-20220307-WA0062.opus
۴۷:۴۲-۶.۴۴ مگابایت
۱۳:۵۱
به این روایت حضرت امیر توجه بفرمایینالا لا خیر فی قرائت لیس فیها تدبربه هوش باشید وبه گوش بگیرید کهنیست خیری در خواندن قرآنی که در آن تدبر نباشد
حالا این سوال پیش میاد که مگر تدبر چیست که اگر نباشد خیری در قرآن خواندن نیست.تدبر فهم منسجم وشناخت هدف خداوند از نزول سوره های قرآن است.پس اگر هدف از نزول قرآن را نفهمیم خواندن آن سودی برایمان ندارد. چون هدف قرآن هدایت وتربیت انسان است واگر انسان تدبر نداند هر گز تربیت نخواهد شد.
حالا این سوال پیش میاد که مگر تدبر چیست که اگر نباشد خیری در قرآن خواندن نیست.تدبر فهم منسجم وشناخت هدف خداوند از نزول سوره های قرآن است.پس اگر هدف از نزول قرآن را نفهمیم خواندن آن سودی برایمان ندارد. چون هدف قرآن هدایت وتربیت انسان است واگر انسان تدبر نداند هر گز تربیت نخواهد شد.
۱۹:۱۱
کتاب انزلنا الیک مبارک لیدبروا آیاته ولیتذکر اولوالالباب
این کتابیستکتاب نوشته است که باید اولا خوانده شود ولی ما در همین مرحله ماندیم.کتابیست که انزلناه پایین آوردیم حقایق نورانی آن را به شکل کلمات در عالم مادهکه چه بشودکه در حد فهم شما شود تا بتوانید آن حقایق نورانی را بفهمید
لیدبروا تا تدبر کنند در آن
خب هدف نهایی قرآن، این نوشته پایین آمده در حدفهم ماهمین بودنخیرولیتذکر وتا متذکر شوند (تذکر یعنی یادآور شدن) یادآور بشوند که چگونه باید باشند واز حقیقت واصل خود دور نشوند.حالا چه کسانی با تدبر درقرآن متذکر میشوند وبه اصل خود رجوع میکنند.اولوالالبابصاحبان عقل پذیرندهخداوند صاحب عقل وانسان مترقی را کسی معرفی میکند که دنبال برنامه برای خودسازی است نه کسی که یله ورها است وهر چه خودش تشخیص میدهد عمل میکند
این روایت از حضرت امیر وآیه ای را که ترجمه شد خوب بیاد داشته باشید ودرباره آن فکر کنید تا به درک ضرورت فهم قرآن برسید ان شاءالله
این کتابیستکتاب نوشته است که باید اولا خوانده شود ولی ما در همین مرحله ماندیم.کتابیست که انزلناه پایین آوردیم حقایق نورانی آن را به شکل کلمات در عالم مادهکه چه بشودکه در حد فهم شما شود تا بتوانید آن حقایق نورانی را بفهمید
لیدبروا تا تدبر کنند در آن
خب هدف نهایی قرآن، این نوشته پایین آمده در حدفهم ماهمین بودنخیرولیتذکر وتا متذکر شوند (تذکر یعنی یادآور شدن) یادآور بشوند که چگونه باید باشند واز حقیقت واصل خود دور نشوند.حالا چه کسانی با تدبر درقرآن متذکر میشوند وبه اصل خود رجوع میکنند.اولوالالبابصاحبان عقل پذیرندهخداوند صاحب عقل وانسان مترقی را کسی معرفی میکند که دنبال برنامه برای خودسازی است نه کسی که یله ورها است وهر چه خودش تشخیص میدهد عمل میکند
این روایت از حضرت امیر وآیه ای را که ترجمه شد خوب بیاد داشته باشید ودرباره آن فکر کنید تا به درک ضرورت فهم قرآن برسید ان شاءالله
۱۹:۲۸
کتاب های صوتی "عین_صاد"
کتاب رشد (با صدای نجم الدین شریعتی) : دانلود
کتاب اخبات (باصدای استاد صفایی حائری) : دانلود
کتاب انسان در دو فصل(باصدای استاد صفایی حائری) : دانلود
کتاب تربیت کودک (باصدای خانم رادمردان) : دانلود
کتاب روابط متکامل زن و مرد (باصدای خانم رادمردان) : دانلود
برای دانلود نسخه کامل هر کتاب صوتی لینک مربوطه را کلیک نمایید.
بزودی عناوین جدیدی از کتابهای صوتی مرحوم استاد منتشر خواهند شد.
#عین_صاد | عضو شوید
: @Ad_einsad
کتاب رشد (با صدای نجم الدین شریعتی) : دانلود
کتاب اخبات (باصدای استاد صفایی حائری) : دانلود
کتاب انسان در دو فصل(باصدای استاد صفایی حائری) : دانلود
کتاب تربیت کودک (باصدای خانم رادمردان) : دانلود
کتاب روابط متکامل زن و مرد (باصدای خانم رادمردان) : دانلود
برای دانلود نسخه کامل هر کتاب صوتی لینک مربوطه را کلیک نمایید.
بزودی عناوین جدیدی از کتابهای صوتی مرحوم استاد منتشر خواهند شد.
#عین_صاد | عضو شوید
: @Ad_einsad
۱۲:۱۰
بازارسال شده از تبلیغات آسمانی ها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
متن حدیث
مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ:اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاءِ
بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۲۷میزان الحکمه، ج۱، ص۱۱۴نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص۸۳كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج۱، ص۵۷۵
ترجمه ی حدیث
امام حسین (علیه السلام) می فرماید:خدايا! با غرق كردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خويش مَكشان و با بلايا(گرفتارى ها) ادبم مكن
شرح حدیث در بیان حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
در دعایی از امام حسین«صلواتاللهعلیه» منقول است که حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ»، خدایا! من را با احسان کردن آزمایش نکن. روش خدا این است که با اعطای نعمت و احسان، بندگان را امتحان میکند. خدا اینطوری است که هم وقتی نعمت میدهد و هم هنگامیکه نعمت را میگیرد، در حال امتحان است. در هر دو خدا امتحان میکند. یکی از معانی استدراج همین است.در روایتی از امام زین العابدین (علیه السلام) منقول است که حضرت در را بطه با استدراج فرمود: اگر خداوند نعمتی را بدهد و تو شکر نعمتش را فراموش کنی، برای مرتبة دوم به تو نعمت میدهد و امتحانت میکند تا ببیند آیا شکرش میکنی یا باز هم فراموش میکنی. اگر باز هم سپاس نگویی، برای مرتبة سوم، یک نعمت دیگر میدهد. اگر شکر نکردی یکی دیگر میدهد. عجب امتحانی است! خدا اینطوری امتحان میکند. این استدراج اینگونه است: نعمت دادن، فراموشی و غفلت از شکر.در این دعا امام حسین«علیهالسلام» میفرماید: خدایا من را با استدراج امتحان نکن؛ یعنی خدایا! نعمتی را که از شکرش غفلت خواهم کرد نمیخواهم. این دعا خیلی مهم است! نعمتی که همراهش غفلت از شکر است را نمیخواهم.بخش دوم دعا: «وَ لَا تُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاءِ»، اگر از امتحان به اصطلاح رفوزه درآمدی، خدا باید با تو چه کار کند؟ اگر بچّه کار اشتباهی کند با او چه میکنند؟ ادبش میکنند. باید گوشش را بگیری بمالی. حضرت میفرماید: خدایا، من را با بلا ادب نکن! اگر من خطا کردم، من را اینطوری ادب نکن! چون تحمّل بلای تو بسیار مشکل است
متن حدیث
مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ:اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاءِ
بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۲۷میزان الحکمه، ج۱، ص۱۱۴نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص۸۳كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج۱، ص۵۷۵
ترجمه ی حدیث
امام حسین (علیه السلام) می فرماید:خدايا! با غرق كردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خويش مَكشان و با بلايا(گرفتارى ها) ادبم مكن
شرح حدیث در بیان حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
در دعایی از امام حسین«صلواتاللهعلیه» منقول است که حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ»، خدایا! من را با احسان کردن آزمایش نکن. روش خدا این است که با اعطای نعمت و احسان، بندگان را امتحان میکند. خدا اینطوری است که هم وقتی نعمت میدهد و هم هنگامیکه نعمت را میگیرد، در حال امتحان است. در هر دو خدا امتحان میکند. یکی از معانی استدراج همین است.در روایتی از امام زین العابدین (علیه السلام) منقول است که حضرت در را بطه با استدراج فرمود: اگر خداوند نعمتی را بدهد و تو شکر نعمتش را فراموش کنی، برای مرتبة دوم به تو نعمت میدهد و امتحانت میکند تا ببیند آیا شکرش میکنی یا باز هم فراموش میکنی. اگر باز هم سپاس نگویی، برای مرتبة سوم، یک نعمت دیگر میدهد. اگر شکر نکردی یکی دیگر میدهد. عجب امتحانی است! خدا اینطوری امتحان میکند. این استدراج اینگونه است: نعمت دادن، فراموشی و غفلت از شکر.در این دعا امام حسین«علیهالسلام» میفرماید: خدایا من را با استدراج امتحان نکن؛ یعنی خدایا! نعمتی را که از شکرش غفلت خواهم کرد نمیخواهم. این دعا خیلی مهم است! نعمتی که همراهش غفلت از شکر است را نمیخواهم.بخش دوم دعا: «وَ لَا تُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاءِ»، اگر از امتحان به اصطلاح رفوزه درآمدی، خدا باید با تو چه کار کند؟ اگر بچّه کار اشتباهی کند با او چه میکنند؟ ادبش میکنند. باید گوشش را بگیری بمالی. حضرت میفرماید: خدایا، من را با بلا ادب نکن! اگر من خطا کردم، من را اینطوری ادب نکن! چون تحمّل بلای تو بسیار مشکل است
۶:۱۸
رزق معنوی: تدریس سطح یک تدبر
سوره زلزال و عادیات
سلام خانم قاسمی عزیزبله اینجاست عزیزم
۶:۳۲
دربارۀ ترس از خدا چند مرحله داریم:
ترس از عدالت؛ این ترس هیچ منافاتی با عظمت و حکمت و رحمت خدا ندارد. خداوند عادل است؛ حق را میگیرد و به صاحب حق میدهد و کسی را که حقی را ضایع کرده باشد، بازخواست میکند. ترس از عدالت، دربارۀ خدا بجا است. آن ترسی که دربارۀ خدا بیجا است، ترس از ظلم است. ما هیچگاه از ظلم خدا نمیترسیم؛ زیرا خدا هیچگاه ظلم نمیکند. ترس از دزد غارتگر با ترس از حاکم دادگر متفاوت است. کسی از عدالت میترسد که مجرم است. غیر از مجرمان، کسی از عدالت نمیترسد.
ترس از مقام؛ یعنی ارزش قائل بودن. مانند ترس آمیخته با احترامی که فرزند نسبت به پدر خود دارد. فرزند برای پدر، حرمتی قائل است و بالأخره حریم پدر را حفظ میکند. او حتی نگران این نیست که پدر، او را مجازات کند؛ بلکه عظمت پدر باعث میشود که او حریم پدر را حفظ کند. به این نوع ترس از خداوند «خشیت» گفته میشود که از مقامهای اولیاءالله است.
عموم مردم از خدا به دلیل عدالتش میترسند؛ اما اولیاءالله به دلیل مقام پروردگار از او میترسند.
همچنین پاسخ این سؤال را که #عذاب خداوند چگونه با #رحمت او سازگار است، سورۀ مبارک رحمن داده است. بهطورکلی ما دو نگاه دربارۀ عذاب میتوانیم داشته باشیم:
عذاب، مجازاتی است اضافه بر عمل؛ عذاب، مجازاتی است برابر عمل (خود عمل).
مثال برای نگاه اول: دانشآموزی را که درس نمیخواند، اینگونه تهدید کنند: «اگر درس نخوانی و مردود شوی، تنبیهت میکنم». این یک تهدید اضافه بر نتیجۀ عمل آن دانشآموز است.
مثال برای نگاه دوم: معلم به دانشآموزش بگوید: «دانشآموز عزیزم، اگر درس نخوانی، مردود میشوی». ما هیچگاه به این معلم «بیرحم» نمیگوییم. اتفاقاً او مهربان است که این #تذکر را میدهد. همچنین اینکه به کسی گفته شود: «اگر از این پرتگاه بیفتی، یک عمر باید با پای آسیبدیده زندگی کنی؛ پس مراقب باش نیفتی» تذکری دلسوزانه است. در هیچجای دنیا به کسی که تابلوی «خطر ریزش کوه» یا «احتیاط؛ پیچ تند» در جاده نصب میکند «بیرحم» نمیگویند. اتفاقاً چنین کسی رحم دارد که میکوید «مراقب باش». انذارهای قرآن از این نوع است. خداوند نتیجۀ عمل خودمان را به ما تذکر میدهد. خداوند بیش از عمل کسی او را مجازات نمیکند. او در #قرآن فرموده است که من ذرهای بیش از عملتان مجازات نمیکنم؛ بلکه همان عملتان را به شما برمیگردانم.
انبیای الهی علیهمالسلام و کتب وحی آسمانی، همگی، خطرات را تذکر میدهند. عمل ما است که به ما برمیگردد؛ نه چیزی بیش از آن. #جهنم و عذاب الهی، بازتاب عمل خود انسان است که به او برمیگردد: «وَلا تُجزَونَ الّا ما كُنتُم تَعمَلون» (یس: 54).
ترس از عدالت؛ این ترس هیچ منافاتی با عظمت و حکمت و رحمت خدا ندارد. خداوند عادل است؛ حق را میگیرد و به صاحب حق میدهد و کسی را که حقی را ضایع کرده باشد، بازخواست میکند. ترس از عدالت، دربارۀ خدا بجا است. آن ترسی که دربارۀ خدا بیجا است، ترس از ظلم است. ما هیچگاه از ظلم خدا نمیترسیم؛ زیرا خدا هیچگاه ظلم نمیکند. ترس از دزد غارتگر با ترس از حاکم دادگر متفاوت است. کسی از عدالت میترسد که مجرم است. غیر از مجرمان، کسی از عدالت نمیترسد.
ترس از مقام؛ یعنی ارزش قائل بودن. مانند ترس آمیخته با احترامی که فرزند نسبت به پدر خود دارد. فرزند برای پدر، حرمتی قائل است و بالأخره حریم پدر را حفظ میکند. او حتی نگران این نیست که پدر، او را مجازات کند؛ بلکه عظمت پدر باعث میشود که او حریم پدر را حفظ کند. به این نوع ترس از خداوند «خشیت» گفته میشود که از مقامهای اولیاءالله است.
عموم مردم از خدا به دلیل عدالتش میترسند؛ اما اولیاءالله به دلیل مقام پروردگار از او میترسند.
همچنین پاسخ این سؤال را که #عذاب خداوند چگونه با #رحمت او سازگار است، سورۀ مبارک رحمن داده است. بهطورکلی ما دو نگاه دربارۀ عذاب میتوانیم داشته باشیم:
عذاب، مجازاتی است اضافه بر عمل؛ عذاب، مجازاتی است برابر عمل (خود عمل).
مثال برای نگاه اول: دانشآموزی را که درس نمیخواند، اینگونه تهدید کنند: «اگر درس نخوانی و مردود شوی، تنبیهت میکنم». این یک تهدید اضافه بر نتیجۀ عمل آن دانشآموز است.
مثال برای نگاه دوم: معلم به دانشآموزش بگوید: «دانشآموز عزیزم، اگر درس نخوانی، مردود میشوی». ما هیچگاه به این معلم «بیرحم» نمیگوییم. اتفاقاً او مهربان است که این #تذکر را میدهد. همچنین اینکه به کسی گفته شود: «اگر از این پرتگاه بیفتی، یک عمر باید با پای آسیبدیده زندگی کنی؛ پس مراقب باش نیفتی» تذکری دلسوزانه است. در هیچجای دنیا به کسی که تابلوی «خطر ریزش کوه» یا «احتیاط؛ پیچ تند» در جاده نصب میکند «بیرحم» نمیگویند. اتفاقاً چنین کسی رحم دارد که میکوید «مراقب باش». انذارهای قرآن از این نوع است. خداوند نتیجۀ عمل خودمان را به ما تذکر میدهد. خداوند بیش از عمل کسی او را مجازات نمیکند. او در #قرآن فرموده است که من ذرهای بیش از عملتان مجازات نمیکنم؛ بلکه همان عملتان را به شما برمیگردانم.
انبیای الهی علیهمالسلام و کتب وحی آسمانی، همگی، خطرات را تذکر میدهند. عمل ما است که به ما برمیگردد؛ نه چیزی بیش از آن. #جهنم و عذاب الهی، بازتاب عمل خود انسان است که به او برمیگردد: «وَلا تُجزَونَ الّا ما كُنتُم تَعمَلون» (یس: 54).
۸:۰۶
۷:۳۵