تحلیل فیلم ارتقاء
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟
لی ونل نویسنده و کارگردان کمپانیهای بلوم هاوس پروداکشنز، گل پست پیکچرز، اتومیک اینترتیمنت و نروس تیک آن را تولید کردند و شرکت بلوم آن را پخش کرده است.
لی ونل بازیگر و کارگردان و نویسنده و تهیه کننده استرالیایی است. ارتقا دومین فیلم با کارگردانی او بوده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)
ترس : سوال پایانی فیلم حس ترس را به مخاطب القا میکند ک تا مدتها این فیلم از خاطرش نمیبرد.
تازگی: در پایان بندی فیلم تازگی باعث جذب مخاطب میشود.
رنگ: از رنگهای تیره زیاد استفاده شده بود که حس ناامیدی و نابودی که تکنولوژی باعث اون شده بود رو القا میکرد. همین طور در سکانسهای پایانی وقتی شخصیت اول وارد خیالات خودش میشود میبینیم که رنگهای روشن و گرم صحنه رو پر میکند که نشانه رضایت نقش اول در اون لحظه و بیرون اومدن از اون ناامیدی و نابودیست.
اغراق : فضای تاریک تکنولوزی رو با اعراق نشون میداد.
مقایسه: فیلم با اینکه علمی تخیلی بود و اینده دور رو نشون میداد اما شباهت زیادی به زمان حال داشت و مانند بقیه فیلمها خیلی از امروز ما دور بود و باعث میشد مخاطب با چیزهای جدیدی که میبیند مقایسهی جالبی انجام دهد.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟
برخی صحنههای فیلم را خشن و تکراری میدانند بعضی مهیج.
فیلم شبیه فیلمهای دیگر با همین مضمون بود و فقط پایان متفاوتی داشت.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟
سبک زندگی نقش اول مرد با استفاده از ماشین قدیمی و علاقه به تعمیرگاه و نا آشنابودن با تکنولوژی نماینده نسل دور از فناوری بازنمایی شده است.
در مقابل ، همسرش به عنوان متخصص در حوزه فناوری نماینده نسل جدید آشنا و کاربر فناوریهای جدید میباشد. این در صحنههای اول فیلم که زن وشوهر در ارتباط هستند و بازدیدشون از شرکت زیرزمینی مشخص است.
زیرزمینی بودن فعالیتهای شرکت، نمایانگر رشد خزنده و پنهان تکنولوژی از دیدگان مردم است.
ارتباط و همکاری و هماهنگی تبهکاران با صاحبان فناوری و افراد کهنه کار متخصص در حوزه فناوری نمایانگر نگاه منتقدانه به فناوریهای جدید است.
برگشتن همسر به زندگی و سیر تحولات و اتفاقات به نحوی است که مجازی بودن حوادث رو بازنمایی میکند.
اینکه اشتباه فناوری های جدید و همکاری نیات شوم صاحبان فناوری و تبهکاران میتواند فجایع زیادی را بدنبال داشته باشد.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)
سازنده در پی آن است که بگوید فناوری بخودی خود و بدون نظارت و کنترل دقیق بشر نمیتواند حلّال و برنامه ریز زندگی ما در عصر جدید یا آینده باشد.خصوصا تصمیم ماشین برای حد فعالیتهایی که در قبال انسان انجام میدهد مثل دارودادن یا ضرب وشتم و .... نمیتواند پاسخگوی ارتباطات انسانی باشد.
ماشین خالی از احساس و با امکان دخالت تبهکاران نمیتواند زندگی انسانی را شکل دهد.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟
لی ونل نویسنده و کارگردان کمپانیهای بلوم هاوس پروداکشنز، گل پست پیکچرز، اتومیک اینترتیمنت و نروس تیک آن را تولید کردند و شرکت بلوم آن را پخش کرده است.
لی ونل بازیگر و کارگردان و نویسنده و تهیه کننده استرالیایی است. ارتقا دومین فیلم با کارگردانی او بوده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)
ترس : سوال پایانی فیلم حس ترس را به مخاطب القا میکند ک تا مدتها این فیلم از خاطرش نمیبرد.
تازگی: در پایان بندی فیلم تازگی باعث جذب مخاطب میشود.
رنگ: از رنگهای تیره زیاد استفاده شده بود که حس ناامیدی و نابودی که تکنولوژی باعث اون شده بود رو القا میکرد. همین طور در سکانسهای پایانی وقتی شخصیت اول وارد خیالات خودش میشود میبینیم که رنگهای روشن و گرم صحنه رو پر میکند که نشانه رضایت نقش اول در اون لحظه و بیرون اومدن از اون ناامیدی و نابودیست.
اغراق : فضای تاریک تکنولوزی رو با اعراق نشون میداد.
مقایسه: فیلم با اینکه علمی تخیلی بود و اینده دور رو نشون میداد اما شباهت زیادی به زمان حال داشت و مانند بقیه فیلمها خیلی از امروز ما دور بود و باعث میشد مخاطب با چیزهای جدیدی که میبیند مقایسهی جالبی انجام دهد.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟
برخی صحنههای فیلم را خشن و تکراری میدانند بعضی مهیج.
فیلم شبیه فیلمهای دیگر با همین مضمون بود و فقط پایان متفاوتی داشت.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟
سبک زندگی نقش اول مرد با استفاده از ماشین قدیمی و علاقه به تعمیرگاه و نا آشنابودن با تکنولوژی نماینده نسل دور از فناوری بازنمایی شده است.
در مقابل ، همسرش به عنوان متخصص در حوزه فناوری نماینده نسل جدید آشنا و کاربر فناوریهای جدید میباشد. این در صحنههای اول فیلم که زن وشوهر در ارتباط هستند و بازدیدشون از شرکت زیرزمینی مشخص است.
زیرزمینی بودن فعالیتهای شرکت، نمایانگر رشد خزنده و پنهان تکنولوژی از دیدگان مردم است.
ارتباط و همکاری و هماهنگی تبهکاران با صاحبان فناوری و افراد کهنه کار متخصص در حوزه فناوری نمایانگر نگاه منتقدانه به فناوریهای جدید است.
برگشتن همسر به زندگی و سیر تحولات و اتفاقات به نحوی است که مجازی بودن حوادث رو بازنمایی میکند.
اینکه اشتباه فناوری های جدید و همکاری نیات شوم صاحبان فناوری و تبهکاران میتواند فجایع زیادی را بدنبال داشته باشد.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)
سازنده در پی آن است که بگوید فناوری بخودی خود و بدون نظارت و کنترل دقیق بشر نمیتواند حلّال و برنامه ریز زندگی ما در عصر جدید یا آینده باشد.خصوصا تصمیم ماشین برای حد فعالیتهایی که در قبال انسان انجام میدهد مثل دارودادن یا ضرب وشتم و .... نمیتواند پاسخگوی ارتباطات انسانی باشد.
ماشین خالی از احساس و با امکان دخالت تبهکاران نمیتواند زندگی انسانی را شکل دهد.
۷:۱۴
۱۰:۳۱
۱۰:۳۲
نکاتی در مورد فیلم دایره
اولین صحنه با تنهایی و علاقه به ورزش سنتی کایاک سواری شروع میشه و بیننده رو به محل وقوع اتفاق اصلی فیلم هدایت میکنه. تنهایی مِی مورد تاکیده
١- برای معرفی سبک زندگی می، محل کارش و کامپیوترهاش، حتی تلفنی که باهاش حرف میزنه، ماشین قدیمی، شام دورهمی با خانواده و... نمایانگر یک زندگی سنتی است.
با خراب شدن ماشین رابطه و تکیه کردن می به دوست پسرش نشان داده میشود که اون هم زندگی دور از فضای مجازی داره؛ که میگه به جای اینکه به من پیام بدی همین الان حضوری به من حرفت رو بگومشکل اصلی می بنظر میاد که بیماری پدرشه
٢- با یک تماس تلفنی و عبور از یک پل و ورود به شرکتی پیشرفته، دنیای می عوض میشه. سوالهای مصاحبه خط سیر ادامه فیلمو مشخص میکنههمه چی سرعت میگیره این سرعت و تنوع با قدمهای بلند و پرسرعت دوست می روایت میشه که نماینده فضای مجازیه. به گوشیش توجه کنید.
عملا مِی که حتی لباسهاش سنتیه حالا وارد فضای کاری مدرن یا همان فضای مجازی میشه که این با دادن یک تبلت شروع میشه. هرچی بیشتر بنویسه بیشتر امتیاز داره
٣- سخنرانی جمعه روی فناوری اطلاعات و رسیدن و ضرورت به اشتراک گذاری اطلاعات تاکید داره. به صورت دوستش حین سخنرانی توجه کنید.
"اشتراک گذاری مسئولیته"
و انتخاب می که اصلا اتفاقی نبود (البته بعدا معلوم میشه.)دسترسی آنی دوست می به اتاق خصوصی مدیران شرکت هم معناداره به جمله سرک کشیدن تو زندگی دیگران توجه کنید
۴- از این به بعد فواید فضای مجازی در سکانسهای مختلف روایت میشه و ورود بیشتر به زندگی خصوصی تا صحنه اصلی فیلمدر این بخش قسمتهای مخفی شرکت و برنامههای آیندهاش نشان داده میشه.به ورود شرکت به مسایل سیاسی و کمک به شفافیت مسئولین به عنوان یکی دیگر از مزایای فضای مجازی میشه توجه کرد.
به هیچکس نگو اینجا رو دیدی
اوضاع در سیرکل قراره تغییر کنه
۵- حادثهای که زندگی می رو تغییر میده اتفاق میفته که غیرقانونی یک کایاک رو برمیداره و شرکت با دوربیناش نجاتش میده دروغ هامونن که مارو به دردسر میندازن و چیزایی که مخفی میکنیم.
می با دونستن رازش توسط دیگران احساس آرامش بیشتری میکنه.می با اضطراب فراوان وارد صحنهای میشه که قراره اسرارشو بگه و همه اسرارشو میگه. مدیر شرکت با عنوان کردن مریضی پسرش و اشتراک گذاشتن اطلاعات برای او در حقیقت یک راز رو میگه و دلیل نیاز به شفافیت
"رازها دروغ هستن"دسترسی به همه تجربیات بشری حق بنیادین نوع بشره.
ماجرای فیلمی که از شرایط خصوصی مادر پدر می نشون داده میشه اولین اثر فضای مجازی است و ادامه داره.
۶- سکانس سرویس بهداشتی و داغون بودن آنی دوست می روایتگر تاثیر فضای مجازی بر کسانی است که روابط خصوصی خاصی دارن و مشهور هستن اما کنار گذاشته شدن. جلسه روایتگر توسعه تاثیر فضای مجازی بر رایگیری و هدایت افکار عمومی و برگزاری انتخابات در فضای مجازی بهجای حقیقی است.
٧- در سخنرانی می به ٢ نکته توجه داده میشه تاثیرات مثبت فضای مجازی برای جلوگیری از جرم وجنایت آدمهای بد نابودکردن حریم خصوصی افراد دارای تفکر سنتی (دوست پسر می) و تا حد رسوندنش به پایان زندگی یک آدم خوب
البته روایت تاثیر اصلی در مورد دوست می یعنی آنی اتفاق میفته که به خودکشی میرسه.
در انتها میرسه به بازگشت به زندگی سنتیمیگه باید هزار جور قوانین باشه که جلوی خلاف آدمهارو بگیره. فناوری نمیتونه به تغییر وضعیت کمکی بکنه.
٨- شفافیت مسئولین فضای مجازی و متولیان و مسئولین، پیشنهاد اصلی برای تغییر در فضای مجازیه.
"آینده منتظر نمیمونه"
اولین صحنه با تنهایی و علاقه به ورزش سنتی کایاک سواری شروع میشه و بیننده رو به محل وقوع اتفاق اصلی فیلم هدایت میکنه. تنهایی مِی مورد تاکیده
١- برای معرفی سبک زندگی می، محل کارش و کامپیوترهاش، حتی تلفنی که باهاش حرف میزنه، ماشین قدیمی، شام دورهمی با خانواده و... نمایانگر یک زندگی سنتی است.
با خراب شدن ماشین رابطه و تکیه کردن می به دوست پسرش نشان داده میشود که اون هم زندگی دور از فضای مجازی داره؛ که میگه به جای اینکه به من پیام بدی همین الان حضوری به من حرفت رو بگومشکل اصلی می بنظر میاد که بیماری پدرشه
٢- با یک تماس تلفنی و عبور از یک پل و ورود به شرکتی پیشرفته، دنیای می عوض میشه. سوالهای مصاحبه خط سیر ادامه فیلمو مشخص میکنههمه چی سرعت میگیره این سرعت و تنوع با قدمهای بلند و پرسرعت دوست می روایت میشه که نماینده فضای مجازیه. به گوشیش توجه کنید.
عملا مِی که حتی لباسهاش سنتیه حالا وارد فضای کاری مدرن یا همان فضای مجازی میشه که این با دادن یک تبلت شروع میشه. هرچی بیشتر بنویسه بیشتر امتیاز داره
٣- سخنرانی جمعه روی فناوری اطلاعات و رسیدن و ضرورت به اشتراک گذاری اطلاعات تاکید داره. به صورت دوستش حین سخنرانی توجه کنید.
"اشتراک گذاری مسئولیته"
و انتخاب می که اصلا اتفاقی نبود (البته بعدا معلوم میشه.)دسترسی آنی دوست می به اتاق خصوصی مدیران شرکت هم معناداره به جمله سرک کشیدن تو زندگی دیگران توجه کنید
۴- از این به بعد فواید فضای مجازی در سکانسهای مختلف روایت میشه و ورود بیشتر به زندگی خصوصی تا صحنه اصلی فیلمدر این بخش قسمتهای مخفی شرکت و برنامههای آیندهاش نشان داده میشه.به ورود شرکت به مسایل سیاسی و کمک به شفافیت مسئولین به عنوان یکی دیگر از مزایای فضای مجازی میشه توجه کرد.
به هیچکس نگو اینجا رو دیدی
اوضاع در سیرکل قراره تغییر کنه
۵- حادثهای که زندگی می رو تغییر میده اتفاق میفته که غیرقانونی یک کایاک رو برمیداره و شرکت با دوربیناش نجاتش میده دروغ هامونن که مارو به دردسر میندازن و چیزایی که مخفی میکنیم.
می با دونستن رازش توسط دیگران احساس آرامش بیشتری میکنه.می با اضطراب فراوان وارد صحنهای میشه که قراره اسرارشو بگه و همه اسرارشو میگه. مدیر شرکت با عنوان کردن مریضی پسرش و اشتراک گذاشتن اطلاعات برای او در حقیقت یک راز رو میگه و دلیل نیاز به شفافیت
"رازها دروغ هستن"دسترسی به همه تجربیات بشری حق بنیادین نوع بشره.
ماجرای فیلمی که از شرایط خصوصی مادر پدر می نشون داده میشه اولین اثر فضای مجازی است و ادامه داره.
۶- سکانس سرویس بهداشتی و داغون بودن آنی دوست می روایتگر تاثیر فضای مجازی بر کسانی است که روابط خصوصی خاصی دارن و مشهور هستن اما کنار گذاشته شدن. جلسه روایتگر توسعه تاثیر فضای مجازی بر رایگیری و هدایت افکار عمومی و برگزاری انتخابات در فضای مجازی بهجای حقیقی است.
٧- در سخنرانی می به ٢ نکته توجه داده میشه تاثیرات مثبت فضای مجازی برای جلوگیری از جرم وجنایت آدمهای بد نابودکردن حریم خصوصی افراد دارای تفکر سنتی (دوست پسر می) و تا حد رسوندنش به پایان زندگی یک آدم خوب
البته روایت تاثیر اصلی در مورد دوست می یعنی آنی اتفاق میفته که به خودکشی میرسه.
در انتها میرسه به بازگشت به زندگی سنتیمیگه باید هزار جور قوانین باشه که جلوی خلاف آدمهارو بگیره. فناوری نمیتونه به تغییر وضعیت کمکی بکنه.
٨- شفافیت مسئولین فضای مجازی و متولیان و مسئولین، پیشنهاد اصلی برای تغییر در فضای مجازیه.
"آینده منتظر نمیمونه"
۱۲:۱۵
تحلیل فیلم دایره
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟فیلم توسط کارگردان آمریکایی جیمز پانسولت ساخته شده و شرکتهای Europacorp و image nation abu dhabi آن را ارائه کردهاند.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)١- زیبایی : بازیگر زن، محیط شرکت circle، فناوری پیشرفته در آسانسور. ٢- تکرار : جلسات سخنرانی. ٣- مقایسه : محیط کار و وضعیت زندگی قبلی می با وضعیت جدید. ۴- تازگی : خدمات ارائه شده جدید توسط شرکت، دوربین کوچکی که قادر به آنالیز همه چیز است. ۵- نماد : آرم شرکت۶- تحریک احساسات : کشته شدن مرسر، بیماری پدر و تلاش دختر برای اینکه برای خانوادهاش کاری بکنه و مفید باشه، بیماری پسر بیلی. ٧- تداعی معنا : سفیدی صورت و قرمزی چشم إنی تداعی خستگی و بیخوابی میکرد، ام اس داشتن پدر می. ٨- ترس : صحنه غرق شدن می٩- اغراق : قدرت سیرکل، پیدا کردن مجرمین و افراد با سرعت زیاد. ١٠- ادعای آشکار : وجود حریم خصوصی باعث نبود شفافیت و امنیت میشه، جرایم و مشکلات دنیا با نبود حریم خصوصی کم میشه.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟موضوع آن تکراری است.در گذشته مردم برده دولتها بودند، در آینده برده رسانههای اجتماعی میشوند.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟سرمایه داران به بهانه حقوق بشر و شفاف سازی و لزوم آگاهی داشتن، حریم شخصی افراد و قوانین رو زیر پا میگذارند.می رو با استفاده از مشکلات شخصیش و وضعیت روحیش قانع به استفاده از دوربین کردند. (نوعی جنگ نرم)غرق شدن در فضای مجازی موجب دور شدن از لذتهای واقعی میشود. سازندگان و ایده پردازان اصلی تکنولوژی، اهداف والا و بشردوستانه دارند ولی سرمایهداران و قدرتمندها ابزار را در اختیار خود دراورده و برای کسب هرچه بیشتر سود و قدرت از آن سوءاستفاده میکنند.بیان حقیقت حرفهای شرکتهای بزرگ. نگاه به سختی یک زندگی متوسط به خصوص همراه با یک بیمار. تکنولوژی و استفاده از اینترنت در حال پیشرفت است و اینکه گاهی موجب نجات و گاهی مرگ میشود و نمیتوان گفت بهطور مطلق این پیشرفت مفید هست.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)لزوم مسخ نشدن در فناوری و حفظ حریم شخصی.با استفاده بیرویه از شبکههای اجتماعی و اینترنت هیچ حریم شخصی برای کسی نمیماند.آسیبهای شبکههای اجتماعی و از بین رفتن حریم شخصی به سازندگان و مالکان آنها هم خواهد رسید.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟فیلم توسط کارگردان آمریکایی جیمز پانسولت ساخته شده و شرکتهای Europacorp و image nation abu dhabi آن را ارائه کردهاند.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)١- زیبایی : بازیگر زن، محیط شرکت circle، فناوری پیشرفته در آسانسور. ٢- تکرار : جلسات سخنرانی. ٣- مقایسه : محیط کار و وضعیت زندگی قبلی می با وضعیت جدید. ۴- تازگی : خدمات ارائه شده جدید توسط شرکت، دوربین کوچکی که قادر به آنالیز همه چیز است. ۵- نماد : آرم شرکت۶- تحریک احساسات : کشته شدن مرسر، بیماری پدر و تلاش دختر برای اینکه برای خانوادهاش کاری بکنه و مفید باشه، بیماری پسر بیلی. ٧- تداعی معنا : سفیدی صورت و قرمزی چشم إنی تداعی خستگی و بیخوابی میکرد، ام اس داشتن پدر می. ٨- ترس : صحنه غرق شدن می٩- اغراق : قدرت سیرکل، پیدا کردن مجرمین و افراد با سرعت زیاد. ١٠- ادعای آشکار : وجود حریم خصوصی باعث نبود شفافیت و امنیت میشه، جرایم و مشکلات دنیا با نبود حریم خصوصی کم میشه.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟موضوع آن تکراری است.در گذشته مردم برده دولتها بودند، در آینده برده رسانههای اجتماعی میشوند.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟سرمایه داران به بهانه حقوق بشر و شفاف سازی و لزوم آگاهی داشتن، حریم شخصی افراد و قوانین رو زیر پا میگذارند.می رو با استفاده از مشکلات شخصیش و وضعیت روحیش قانع به استفاده از دوربین کردند. (نوعی جنگ نرم)غرق شدن در فضای مجازی موجب دور شدن از لذتهای واقعی میشود. سازندگان و ایده پردازان اصلی تکنولوژی، اهداف والا و بشردوستانه دارند ولی سرمایهداران و قدرتمندها ابزار را در اختیار خود دراورده و برای کسب هرچه بیشتر سود و قدرت از آن سوءاستفاده میکنند.بیان حقیقت حرفهای شرکتهای بزرگ. نگاه به سختی یک زندگی متوسط به خصوص همراه با یک بیمار. تکنولوژی و استفاده از اینترنت در حال پیشرفت است و اینکه گاهی موجب نجات و گاهی مرگ میشود و نمیتوان گفت بهطور مطلق این پیشرفت مفید هست.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)لزوم مسخ نشدن در فناوری و حفظ حریم شخصی.با استفاده بیرویه از شبکههای اجتماعی و اینترنت هیچ حریم شخصی برای کسی نمیماند.آسیبهای شبکههای اجتماعی و از بین رفتن حریم شخصی به سازندگان و مالکان آنها هم خواهد رسید.
۱۱:۰۰
۹:۱۷
۹:۱۸
۹:۱۹
نکاتی درمورد فیلم تاریکترین ساعت
در دنیای غرب خصوصاً کشورهای اروپایی با تاریخی سراسر جنگ و خونریزی هم در میان خودشان هم در نبردهایی که با اشغالگری در قارههای آمریکا و آسیا داشتهاند، پرداختن به الگوها و قهرمانها پدیده ای بسیار ارزشمند است. از این رو حتی با برنامههای مختلف بهدنبال آن هستند تا چهرهی افراد خشونتطلب و اشغالگر که کارشان قتل و خونریزی بوده است را تطهیر کرده و قهرمان سازی کنند.
یکی از چهرههایی که این موضوع در مورد آن بسیار تکرارشدهاست وینستون چرچیل است. داستان بخشی از زندگی این چهره تاریخی که در تظاهرات عدالتخواهانه مردم انگلیس یکی از هدفهای اصلی، سرنگونی مجسمه آن است ، موضوع اصلی فیلم تاریکترین لحظات یا تاریکترین ساعت است.
در ابتدای فیلم با ترسیم شرایط کشور بریتانیا در جنگ جهانی دوم وخامت اوضاع به تصویر کشیده میشود و شرایط سیاسی، بحران زده به نمایش گذاشته میشود. از این پس در چند سکانس زندگی شخصی، عادات غذایی، روابط عاطفی، عادات اخلاقی و رفتاری وینستون چرچیل و خانوادهاش به تصویر کشیده میشود.
غذاها، سبک زندگی و رفتارهای شخصی وینستون، شخصیتی ناخوشایند، بی ادب و پیرمردی بداخلاق و غیرقابل تحمل را نشان میدهد که با نامهای از سوی پادشاه تغییراتی در زندگیاش بوجود میآید. تصویر اساسی که از چرچیل به تصویر کشیده میشود در تضاد با طبقه متفکر و رهبران حزب حاکم نمایش داده میشود.
چهرههای مخالفان و منتقدان او و نحوه صحبت کردن آنها به شکلی است که سیاس و سیاست باز خبره بنظر میرسند و تا اواخر فیلم بنظر میرسد راهی که آنها میگویند مناسبتر است. وخامت اوضاع با تاریکی بازنمایی شده است ، که خود را در عنوان فیلم و نورپردازی تاریکی که کل فضای فیلم را پوشانده است، نشان دادهاست.
فیلم سعی دارد دو گروه سیاستمدار را به نمایش بگذارد : دسته اول طبقه مرفه که از مردم فاصله دارند و راه حل کشور را در مذاکرات سیاسی با میانجیگری موسولینی می دانند. گروه دوم چرچیل، مردم و دسته ای از کابینه و مجلس که راه حل را در مبارزه می دانند.
به نظر نگارنده یکی از سکانسهای بسیار تاثیرگذار، سکانس داخل مترو است که چرچیل علیرغم ترسی که مردم از او دارند فضا را تلطیف کرده و صمیمانه با آنها صحبت می کند. حال سوال اصلی اینجاست که چرچیل از مردم چه چیز میخواهد؟ مذاکره یا مقاومت؟
این فیلم در سال ٢٠١٧ ساخته شده و در سال ٢٠١٨ نمایش گذاشته شده است که موضوع اصلی در بریتانیا و اروپا موضوع مذاکره با اروپا و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست .
کاری که چرچیل با سیاست خاصی و بدون اعتقاد به مذاکره دنبال آن است بازگرداندن نیروهایش از فرانسه آن هم با کمک مردم بود. تذکر و تاکید بر این واقعه تاریخی نشان دهنده غرض اصلی فیلم است. جدا ازاینکه بر عکس آنچه در بی بی سی نشان داده میشود که بریتانیا نیروهایش را فراتر از مرزهای خود به فرانسه فرستاده و در حال دفاع از مهاجمان آن سوی مرزهای خود است.
مذاکره و استمداد بریتانیا از متحد فعلی خود یعنی ایالات متحده نیز در فیلم توسط چرچیل انجام شد اما مهم آنکه نتیجه آن، تنها ناامیدی از آمریکا بود.
در دنیای غرب خصوصاً کشورهای اروپایی با تاریخی سراسر جنگ و خونریزی هم در میان خودشان هم در نبردهایی که با اشغالگری در قارههای آمریکا و آسیا داشتهاند، پرداختن به الگوها و قهرمانها پدیده ای بسیار ارزشمند است. از این رو حتی با برنامههای مختلف بهدنبال آن هستند تا چهرهی افراد خشونتطلب و اشغالگر که کارشان قتل و خونریزی بوده است را تطهیر کرده و قهرمان سازی کنند.
یکی از چهرههایی که این موضوع در مورد آن بسیار تکرارشدهاست وینستون چرچیل است. داستان بخشی از زندگی این چهره تاریخی که در تظاهرات عدالتخواهانه مردم انگلیس یکی از هدفهای اصلی، سرنگونی مجسمه آن است ، موضوع اصلی فیلم تاریکترین لحظات یا تاریکترین ساعت است.
در ابتدای فیلم با ترسیم شرایط کشور بریتانیا در جنگ جهانی دوم وخامت اوضاع به تصویر کشیده میشود و شرایط سیاسی، بحران زده به نمایش گذاشته میشود. از این پس در چند سکانس زندگی شخصی، عادات غذایی، روابط عاطفی، عادات اخلاقی و رفتاری وینستون چرچیل و خانوادهاش به تصویر کشیده میشود.
غذاها، سبک زندگی و رفتارهای شخصی وینستون، شخصیتی ناخوشایند، بی ادب و پیرمردی بداخلاق و غیرقابل تحمل را نشان میدهد که با نامهای از سوی پادشاه تغییراتی در زندگیاش بوجود میآید. تصویر اساسی که از چرچیل به تصویر کشیده میشود در تضاد با طبقه متفکر و رهبران حزب حاکم نمایش داده میشود.
چهرههای مخالفان و منتقدان او و نحوه صحبت کردن آنها به شکلی است که سیاس و سیاست باز خبره بنظر میرسند و تا اواخر فیلم بنظر میرسد راهی که آنها میگویند مناسبتر است. وخامت اوضاع با تاریکی بازنمایی شده است ، که خود را در عنوان فیلم و نورپردازی تاریکی که کل فضای فیلم را پوشانده است، نشان دادهاست.
فیلم سعی دارد دو گروه سیاستمدار را به نمایش بگذارد : دسته اول طبقه مرفه که از مردم فاصله دارند و راه حل کشور را در مذاکرات سیاسی با میانجیگری موسولینی می دانند. گروه دوم چرچیل، مردم و دسته ای از کابینه و مجلس که راه حل را در مبارزه می دانند.
به نظر نگارنده یکی از سکانسهای بسیار تاثیرگذار، سکانس داخل مترو است که چرچیل علیرغم ترسی که مردم از او دارند فضا را تلطیف کرده و صمیمانه با آنها صحبت می کند. حال سوال اصلی اینجاست که چرچیل از مردم چه چیز میخواهد؟ مذاکره یا مقاومت؟
این فیلم در سال ٢٠١٧ ساخته شده و در سال ٢٠١٨ نمایش گذاشته شده است که موضوع اصلی در بریتانیا و اروپا موضوع مذاکره با اروپا و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست .
کاری که چرچیل با سیاست خاصی و بدون اعتقاد به مذاکره دنبال آن است بازگرداندن نیروهایش از فرانسه آن هم با کمک مردم بود. تذکر و تاکید بر این واقعه تاریخی نشان دهنده غرض اصلی فیلم است. جدا ازاینکه بر عکس آنچه در بی بی سی نشان داده میشود که بریتانیا نیروهایش را فراتر از مرزهای خود به فرانسه فرستاده و در حال دفاع از مهاجمان آن سوی مرزهای خود است.
مذاکره و استمداد بریتانیا از متحد فعلی خود یعنی ایالات متحده نیز در فیلم توسط چرچیل انجام شد اما مهم آنکه نتیجه آن، تنها ناامیدی از آمریکا بود.
۱۲:۳۸
تحلیل فیلم تاریکترین ساعت
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟فیلم توسط جو رایت کارگردان انگلیسی ساخته شده و شرکت focus features آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر استفاده شده است؟ (فنون اقناع) تکرار : سخنرانی در مجلس، تایپ تلگراف، جلسات کابینه جنگ. نماد : " />برای پیروزی، کلاهها نماد شخصیتهای متفاوتی که چرچیل بنا به موقعیت از خود بروز میدهد. تداعی معنا : تکان دادن دست و ایجاد سروصدا به معنای موافق بودن در مجلس، پاک کردن جای بوسه چرچیل توسط پادشاه نمایانگر عدم علاقه وی به چرچیل است. رنگ : نورپردازی کم و تاریک بودن صحنههای فیلم، نشان دهنده وخامت اوضاع سیاسی انگلیس در آن زمان است. تحریک عواطف و احساسات : گریههای خانم لیتون (منشی چرچیل) برای برادرش که در دانکرک است. طنز : سکانس مترو که چرچیل به مردم میگه به چی زل زدین؟ تا حالا ندیدین یه نخست وزیر سوار مترو بشه؟ و... تخریب رقیب : بدگویی پشت سر چرچیل، بدگویی نسبت به هیتلر، عملکرد حزبهای مخالف در مجلس. گواهی دادن خواص : سکانس ملاقات پادشاه با چرچیل در خانه او. گواهی دادن عوام : سکانس مترو.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟چرچیل قابل اطمینان و بدون شکست به تصویر کشیده شده درحالیکه اینجوری نبوده. اختلاف نظر و دوگانگی در بین سیاسیون در همه دنیا وجود دارد. باید با تمام توان مبارزه کرد و صلح به عنوان گزینه اول کارایی ندارد.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟اهمیت خانواده به خصوص همسر در موفقیت و پیشرفت. جنگ حتی قبل از وقوع هم آثار منفی دارد و موجب عدم آرامش و دلهره میشود.پادشاه انگلیس مردم دوست و باتدبیر نشان داده شد. وطن پرستی و اقتدار و عدم تسلیم پذیری چرچیل در جنگ جهانی دوم. تن ندادن به ذلت و بد بودن صلح منفعلانه. وقتی سرت تو دهن ببره نباید از در منطق باهاش وارد مذاکره بشی. فردی که دارای قدرت زیاد و منصب اجتماعی است هم مانند مردم عادی زندگی میکند. اوضاع انگلیس انقدر بد بود که حتی همسر نخست وزیر میگوید در آستانه ورشکستگی هستیم.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)پرداختن به شخصیت چرچیل و تلاش او برای برگرداندن نیروها در راستای تطهیر او و قهرمانسازی. تأکید بر عزتمندی و مبارزه به جای صلح منفعلانه.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟فیلم توسط جو رایت کارگردان انگلیسی ساخته شده و شرکت focus features آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر استفاده شده است؟ (فنون اقناع) تکرار : سخنرانی در مجلس، تایپ تلگراف، جلسات کابینه جنگ. نماد : " />برای پیروزی، کلاهها نماد شخصیتهای متفاوتی که چرچیل بنا به موقعیت از خود بروز میدهد. تداعی معنا : تکان دادن دست و ایجاد سروصدا به معنای موافق بودن در مجلس، پاک کردن جای بوسه چرچیل توسط پادشاه نمایانگر عدم علاقه وی به چرچیل است. رنگ : نورپردازی کم و تاریک بودن صحنههای فیلم، نشان دهنده وخامت اوضاع سیاسی انگلیس در آن زمان است. تحریک عواطف و احساسات : گریههای خانم لیتون (منشی چرچیل) برای برادرش که در دانکرک است. طنز : سکانس مترو که چرچیل به مردم میگه به چی زل زدین؟ تا حالا ندیدین یه نخست وزیر سوار مترو بشه؟ و... تخریب رقیب : بدگویی پشت سر چرچیل، بدگویی نسبت به هیتلر، عملکرد حزبهای مخالف در مجلس. گواهی دادن خواص : سکانس ملاقات پادشاه با چرچیل در خانه او. گواهی دادن عوام : سکانس مترو.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟چرچیل قابل اطمینان و بدون شکست به تصویر کشیده شده درحالیکه اینجوری نبوده. اختلاف نظر و دوگانگی در بین سیاسیون در همه دنیا وجود دارد. باید با تمام توان مبارزه کرد و صلح به عنوان گزینه اول کارایی ندارد.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟اهمیت خانواده به خصوص همسر در موفقیت و پیشرفت. جنگ حتی قبل از وقوع هم آثار منفی دارد و موجب عدم آرامش و دلهره میشود.پادشاه انگلیس مردم دوست و باتدبیر نشان داده شد. وطن پرستی و اقتدار و عدم تسلیم پذیری چرچیل در جنگ جهانی دوم. تن ندادن به ذلت و بد بودن صلح منفعلانه. وقتی سرت تو دهن ببره نباید از در منطق باهاش وارد مذاکره بشی. فردی که دارای قدرت زیاد و منصب اجتماعی است هم مانند مردم عادی زندگی میکند. اوضاع انگلیس انقدر بد بود که حتی همسر نخست وزیر میگوید در آستانه ورشکستگی هستیم.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)پرداختن به شخصیت چرچیل و تلاش او برای برگرداندن نیروها در راستای تطهیر او و قهرمانسازی. تأکید بر عزتمندی و مبارزه به جای صلح منفعلانه.
۱۴:۳۳
۱۵:۵۷
۱۵:۵۸
تحلیل فیلم زنان کوچک
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم توسط گرتا گرویگ کارگردان آمریکایی ساخته شده و کمپانی sony pictures آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع) زیبایی : بازیگران، مناظر، خانههای مجلل، میز غذا، مهمانیها، لباسها، روابط صمیمانه خواهرها. تکرار : مهمانیها، جمع شدن دور میز غذا، صحبت راجع به ازدواج. تحریک عواطف و احساسات : مرگ بث، احساس تنهایی جو. طنز : دعواهای جو و ایمی، سکانس ورود لوری به نمایش دختران، گریههای جو برای کوتاه کردن موها، شوخیهای بین لوری و جو. رنگ : در نشان دادن گذشته از رنگهای گرم و شاد و زمان حال از رنگهای سرد استفاده شدهبود.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟اکثریت آن را فیلمی جذاب میدانند، برخی معتقدند فیلم فمنیستی است و در پی بازیابی حقوق زنان میباشد، برخی دیگر آن را فیلمی انسانی میدانند که معتقد است برای هرکس با هر آرزویی باید احترام قائل بود.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟ پول تنها عامل خوشبختی نیست، هرچند میتواند مؤثر باشد. زندگی بدون احساسات خسته کننده است.در یک زندگی شاد فداکاری و همکاری وجود دارد. برای ازدواج موفق باید هردو عامل عشق و عقل وجود داشته باشد. گذشتن از خطای دیگران. قصه زندگی هرکس میتونه جذاب باشه. وقتی کاری رو به خاطر فرد دیگهای انجام بدی نتیجه بهتری داره. پذیرش سبک زندگیها و عقاید و آرزوهای گوناگون افراد. روابط گرم خانوادگی و محبت بین پدر و مادر. مذمت حسادت.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)کسب سود از ساخت فیلمی که برای قشر نوجوان و جوان جذاب است.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم توسط گرتا گرویگ کارگردان آمریکایی ساخته شده و کمپانی sony pictures آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع) زیبایی : بازیگران، مناظر، خانههای مجلل، میز غذا، مهمانیها، لباسها، روابط صمیمانه خواهرها. تکرار : مهمانیها، جمع شدن دور میز غذا، صحبت راجع به ازدواج. تحریک عواطف و احساسات : مرگ بث، احساس تنهایی جو. طنز : دعواهای جو و ایمی، سکانس ورود لوری به نمایش دختران، گریههای جو برای کوتاه کردن موها، شوخیهای بین لوری و جو. رنگ : در نشان دادن گذشته از رنگهای گرم و شاد و زمان حال از رنگهای سرد استفاده شدهبود.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟اکثریت آن را فیلمی جذاب میدانند، برخی معتقدند فیلم فمنیستی است و در پی بازیابی حقوق زنان میباشد، برخی دیگر آن را فیلمی انسانی میدانند که معتقد است برای هرکس با هر آرزویی باید احترام قائل بود.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟ پول تنها عامل خوشبختی نیست، هرچند میتواند مؤثر باشد. زندگی بدون احساسات خسته کننده است.در یک زندگی شاد فداکاری و همکاری وجود دارد. برای ازدواج موفق باید هردو عامل عشق و عقل وجود داشته باشد. گذشتن از خطای دیگران. قصه زندگی هرکس میتونه جذاب باشه. وقتی کاری رو به خاطر فرد دیگهای انجام بدی نتیجه بهتری داره. پذیرش سبک زندگیها و عقاید و آرزوهای گوناگون افراد. روابط گرم خانوادگی و محبت بین پدر و مادر. مذمت حسادت.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)کسب سود از ساخت فیلمی که برای قشر نوجوان و جوان جذاب است.
۱۸:۳۶
۸:۲۲
۸:۲۲
تحلیل فیلم دانکرک
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم توسط کریستوفر نولان کارگردان معروف دورگه انگلیسی آمریکایی ساخته شده است و شرکت warner bros آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع) ترس : قرار گرفتن در فضا و تنشهای جنگ تحریک عواطف و احساسات : فضای جنگ و حالتهای نیروها و حملاتی که انجام میشد و کشته میشدند. تکرار : حملات، ناتوانی در فرار رنگ : سکانسهای مربوط به جنگ، ساحل دانکرک، تلاش برای بقا با رنگهای سرد و خنثی نمایش داده شده بود، اما سکانسهای ورود قطار به ایستاه، قایق تفریحی که برای کمک میرفت رنگهای گرم و شاد داشت.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟برخی معتقد بودند مثل همهی کارهای نولان شاهکار سینمایی بوده، به خصوص از نظر تدوین، موسیقی و جذابیتهای بصری، هم سیر هیجانانگیز و پرتنشی داره و هم در بیان احساسات خوب عمل کرده و ترکیب سه فضا و زمان باعث جذابیت کار شدهولی برخی هم معتقدند نسبت به بقیه کارهای نولان افت داشته و جابهجایی بین زمانها درست پرداخت نشده و نمیتونست مخاطب رو درگیر کنه و برایش غافلگیری فراهم کند همچنین صحنههای درگیری و کشت و کشتار و خون و خونریزیش در مقابل جنگ واقعی و فیلمهایی مثل نجات سرباز رایان خیلی کم است.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟ پرداختن به ارزشهایی مانند وطن پرستی، امید داشتن و استقامت تا آخرین لحظه، کمک به هم نوع و حفظ وحدت در آخر فیلم از دل شکست میرسه به اینکه درسته دانکرک رو تخلیه کردیم و شکست خوردیم و اون اتفاق یک فاجعه نظامی بود ولی در اون پیروزی نهفته بود و حالا هم باید با همه توان در زمین و آسمان و دریا مبارزه کنیم تا دنیای جدید برای آزادی دنیای قدیم ایجاد بشه. مانور دادن روی موفقیت و همدلی در نجات نیروها.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)نشان دادن تصویری از جنگ جهانی دوم و پیشروی آلمانها در ابتدای جنگ و درآوردن پیروزی از دل شکستی مثل دانکرک.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم توسط کریستوفر نولان کارگردان معروف دورگه انگلیسی آمریکایی ساخته شده است و شرکت warner bros آن را ارائه کرده است.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع) ترس : قرار گرفتن در فضا و تنشهای جنگ تحریک عواطف و احساسات : فضای جنگ و حالتهای نیروها و حملاتی که انجام میشد و کشته میشدند. تکرار : حملات، ناتوانی در فرار رنگ : سکانسهای مربوط به جنگ، ساحل دانکرک، تلاش برای بقا با رنگهای سرد و خنثی نمایش داده شده بود، اما سکانسهای ورود قطار به ایستاه، قایق تفریحی که برای کمک میرفت رنگهای گرم و شاد داشت.
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟برخی معتقد بودند مثل همهی کارهای نولان شاهکار سینمایی بوده، به خصوص از نظر تدوین، موسیقی و جذابیتهای بصری، هم سیر هیجانانگیز و پرتنشی داره و هم در بیان احساسات خوب عمل کرده و ترکیب سه فضا و زمان باعث جذابیت کار شدهولی برخی هم معتقدند نسبت به بقیه کارهای نولان افت داشته و جابهجایی بین زمانها درست پرداخت نشده و نمیتونست مخاطب رو درگیر کنه و برایش غافلگیری فراهم کند همچنین صحنههای درگیری و کشت و کشتار و خون و خونریزیش در مقابل جنگ واقعی و فیلمهایی مثل نجات سرباز رایان خیلی کم است.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟ پرداختن به ارزشهایی مانند وطن پرستی، امید داشتن و استقامت تا آخرین لحظه، کمک به هم نوع و حفظ وحدت در آخر فیلم از دل شکست میرسه به اینکه درسته دانکرک رو تخلیه کردیم و شکست خوردیم و اون اتفاق یک فاجعه نظامی بود ولی در اون پیروزی نهفته بود و حالا هم باید با همه توان در زمین و آسمان و دریا مبارزه کنیم تا دنیای جدید برای آزادی دنیای قدیم ایجاد بشه. مانور دادن روی موفقیت و همدلی در نجات نیروها.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)نشان دادن تصویری از جنگ جهانی دوم و پیشروی آلمانها در ابتدای جنگ و درآوردن پیروزی از دل شکستی مثل دانکرک.
۱۳:۲۳
۲۱:۳۳
۲۱:۳۳
تحلیل فیلم آشغالهای دوست داشتنی
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم به کارگردانی و تهیه کنندگی محسن امیریوسفی ساخته شده و موسسه فرهنگی صبا آن را عرضه کرده.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)تکرار : صحنه در زدن و دادن خبر بدتحریک عواطف و احساسات : گریههای تنهایی و یواشکی پیرزن، مجروح شدن تظاهرکنندگانبرچسب زدن : کمونیست، سوسیالیست، حزب اللهی، غرب زده، چپینماد : شیروخورشید، دستبند سبزرنگ : سبزتخیل : حرف زدن با قاب عکسها
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟گفتگوی بین افراد خنثی و بی اثر و خیلی سطحی و شعارزده بود. شخصیت ها کلیشه ای بودند. حرفهای کمونیست غلبه داشت.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟تاریخ همان چیزی که به ما گفتند نیست. در هر خانواده ای ممکنه افرادی با سلایق و عقاید مختلف وجود داشته باشند. انقلاب از اولش هم مخالف داشت. اشتباهاتی در انقلاب صورت گرفته که شهدارو هم شرمنده کرده. تو اعتراضات از کتک خوردن و... نترسید. بیان حرفهای در گلو مانده. نمایش سردرگمی افراد عادی در بین دعواهای جناحها.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)اعتراضات و سرکوب همیشه وجود داشته و مردم معترض حق دارند.تطهیر یا به نمایش کشیدن بعضی نادیده گرفته شدهها.
سؤال اول : چه کسی این پیام را فرستاده یا تولید کرده است؟این فیلم به کارگردانی و تهیه کنندگی محسن امیریوسفی ساخته شده و موسسه فرهنگی صبا آن را عرضه کرده.
سؤال دوم : از چه فنونی برای جلب نظر من استفاده شده است؟ (فنون اقناع)تکرار : صحنه در زدن و دادن خبر بدتحریک عواطف و احساسات : گریههای تنهایی و یواشکی پیرزن، مجروح شدن تظاهرکنندگانبرچسب زدن : کمونیست، سوسیالیست، حزب اللهی، غرب زده، چپینماد : شیروخورشید، دستبند سبزرنگ : سبزتخیل : حرف زدن با قاب عکسها
سؤال سوم : افراد متفاوت چه برداشتی از محصول رسانهای داشتند؟گفتگوی بین افراد خنثی و بی اثر و خیلی سطحی و شعارزده بود. شخصیت ها کلیشه ای بودند. حرفهای کمونیست غلبه داشت.
سؤال چهارم : چه نقطه نظرات، ارزشها، سبک زندگیها در پیام رسانهای وجود داشته یا از آن حذف شده است؟تاریخ همان چیزی که به ما گفتند نیست. در هر خانواده ای ممکنه افرادی با سلایق و عقاید مختلف وجود داشته باشند. انقلاب از اولش هم مخالف داشت. اشتباهاتی در انقلاب صورت گرفته که شهدارو هم شرمنده کرده. تو اعتراضات از کتک خوردن و... نترسید. بیان حرفهای در گلو مانده. نمایش سردرگمی افراد عادی در بین دعواهای جناحها.
سؤال پنجم : چرا پیام رسانهای فرستاده شده است؟ (دلیل یا هدف اصلی ساخت فیلم)اعتراضات و سرکوب همیشه وجود داشته و مردم معترض حق دارند.تطهیر یا به نمایش کشیدن بعضی نادیده گرفته شدهها.
۲۱:۳۴
دختر شیطانمعمولا برای اینکه محدودیت در نمایش خانمها با پوشش های غیر بومی فراهم باشه، از بازیگر غیرایرانی استفاده میشه. این فیلم هم از این قاعده مستثنا نیست. جذابیت شیطانی در این فیلم بصورت عیان در مسایل اقتصادی، رابطه نامشروع با جنس مخالف، درووووغ و پرده دری است. در اینجا دختر شیطان یک زن است و در حال ایفای نقش مثبت برای اصلاح جامعه تلاش می کند. اما سوال اینجاست شیطان موهای مشکی و ظاهری شرقی داره. چرا باید اینطورباشه؟ چراباید دخترشیطان ظاهری زیبا و هندی داشته باشه؟ چرا باید فقط دختر بدنیا بیاره؟ از این بازنمایی ها بگذریم عقاید دینی به شکلی ناکامل در این فیلم عرضه شد. برای کسانی که ارزشهای عمیقی ندارن شاید جذاب باشه که انسان بعد از پشیمونی و زمزمه باخدا تمام گذشته خود به عنوان یک فرد دارای رابطه با همسر دیگران را جبران کرده.گذشتن از گناه آدمو رشد میده و بالا میبره اما سجده گاه مولود شیطان نمیکنه. البته ترک گناه باعث میشه انسان ستودنی فرشته ها باشه. البته در این فیلم دختر شیطان نقش فرشته هارو بازی میکنه. دیالوگ شیطان و دخترش بسیار مهم است. هرچند فَضای این دیالوگ خیلی ساختگی بود و حرفارو قابل باور نمیکرد. ادبیات نامناسب و طرح مسایل رابطه با خانمها و گناهان دیگه کمی از باور کردن شیطان و مولودهاش در زندگی کاسته بود. تکنیکهای جلوه های ویژه برای عبور از اشیا و انسانها به همراه طنزی که در رفتار و گفتار حمید فرخ نژاد بچشم میخورد، موضوع فیلم رو بیشتر غیر جدی جلوه میداد. بنظر بنده کمی فیلم از نظر پرداخت قصه و روایت داستان و همچنین تکنیکهای فیلمبرداری ضعیف بود. در کل پرداختن به این موضوع اگر گول خورده را فقط مرد جلوه نمیداد و عامل انحراف را زن، ارزشمنده.
۱۶:۲۶