شرح دعا : فراز اول : خُدایا ! در این روز مرا به رحمت خودت فراگیر کن یعنی چنان مرا در میان رحمت های خودت غرق کن که رحمتت تمام جوانب و تمام امورم را فراگیرد به نحوی که دیگر هیچ کمبودی در زندگی من نباشد.غشی : مصدرش"غشیان" است یعنی پوشیدن یک چیز به گونه ای که به تمام معنا آن چیز پوشیده شده باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید :"یغشی اللَّیل وَ النَّهار" یعنی شب ، روز را می پوشاند ، به طوری که تاریکی شب همه جا را فرا می گیرد که دیگر هیچ چیز از آن پیدا نیست.فراز دوم : و توفیق برای عبادت و انجام اعمال صالحه و وظایفم فراهم ساز و مرا از معصیت نگاه دار. توفیق : فراهم کردن اسباب و عواملی که سبب انجام آن کار شود.عصمت : نگاهداری و حفظ کردن از محرمات و ارتکاب کار های بد و ناشایست.فراز سوم : و قلب مرا از تاریکی های زیاد تهمت حفظ فرما. یعنی قلبم را از تهمت زدن و بدبین بودن و اندیشه های باطل و بدگمانی پاک فرما و دلم را روشن گردان.غیاهب : جمع"غیهب" به معنای ظلمت و تاریکی خیلی زیاد است. تهمت : بیان سوء ظن و بدگمانی و بدبینی به دیگر اشخاص. بنابر احادیث حضرات معصومین علیهم السلام : "انسان باید به خود ، بدبین و به بندگان خدا ، خوشبین باشد." حضرت مولا امیرالمؤمنين عليه السلام : "مؤمن به خودش مظنون است." هميشه خودت را بد و دیگران را از خودت بهتر بدان. گمان بد بردن ، خودِ انسان را خراب و دل انسان را تیره می سازد و بدگمانی باعث نفاق و دورویی ها و جنگ ها و کشمکش ها می شود و انسانِ مؤمنِ خوشبین از همه اینها برکنار است. فراز پایانی : ای کسی که به بندگان مؤمن خودت ، رحیم و مهربان هستى ، این حوائج و درخواست های ما را به هدف اجابت برسان. الهى آمين
۱:۰۵
۱:۰۶
فراز پایانی خطبه همّام
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام :أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ ، ثُمَّ قَالَ : هَکذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا ، فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ : فَمَا بَالُک يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ، فَقَالَ عليه السلام : وَيْحَک! إِنَّ لِکلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا يَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا يَتَجَاوَزُهُ ، فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا ، فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِک!
حضرت امير المؤمنين فرمودند : آگاه باشید ! سوگند به خدا که از چنین پیشآمد بر او می ترسیدم. سپس فرمودند : آرى ! اندرزهاى درست به هر كه اهلش باشد چنين تأثير مى كند. يكى از حاضران(عبدالله ابن كواكه از خوارج بود) گفت : يا امير المؤمنين ! تو خود چه حال دارى؟(چرا این اندرز ها در تو تأثیر ندارد؟! یا اگر چنین گمان داشتی ، چرا باعث مرگ او شدی؟!) امام فرمودند : واى بر تو ! مرگ هر كس را زمانى است كه از آن در نمی گذرد (دیر یا زود نمی شود) و سببى است كه از آن بيرون نمی رود ، پس از اين گونه سخنان بازايست كه شيطان بر زبان تو رانده است(بار دیگر مگو زیرا اعتراض بر امام از اضلال و گمراهی و دستور شیطان است).
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام :أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ ، ثُمَّ قَالَ : هَکذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا ، فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ : فَمَا بَالُک يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ، فَقَالَ عليه السلام : وَيْحَک! إِنَّ لِکلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا يَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا يَتَجَاوَزُهُ ، فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا ، فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِک!
حضرت امير المؤمنين فرمودند : آگاه باشید ! سوگند به خدا که از چنین پیشآمد بر او می ترسیدم. سپس فرمودند : آرى ! اندرزهاى درست به هر كه اهلش باشد چنين تأثير مى كند. يكى از حاضران(عبدالله ابن كواكه از خوارج بود) گفت : يا امير المؤمنين ! تو خود چه حال دارى؟(چرا این اندرز ها در تو تأثیر ندارد؟! یا اگر چنین گمان داشتی ، چرا باعث مرگ او شدی؟!) امام فرمودند : واى بر تو ! مرگ هر كس را زمانى است كه از آن در نمی گذرد (دیر یا زود نمی شود) و سببى است كه از آن بيرون نمی رود ، پس از اين گونه سخنان بازايست كه شيطان بر زبان تو رانده است(بار دیگر مگو زیرا اعتراض بر امام از اضلال و گمراهی و دستور شیطان است).
۱:۰۷
اين سؤال پيش مى آيد که چرا همّام به چنين سرنوشتى دچار شد و چرا براى امام که گوينده اين سخنان هستند ، چنين حادثه اى رخ نداد؟؟!! در پاسخ سؤال : اوّل بايد به اين نکته توجّه داشت که همّام ، گرچه مرد عابد و زاهدى بود (همان گونه که در آغاز خطبه آمده است: «کانَ رَجُلا عابِداً») و گرچه قلبش مملوّ از حکمت و روحش سرشار از زيرکى و ذکاوت بود (همانگونه که از سؤالش پيداست) ، ولى هر قدر روح او وسيع باشد ، در برابر روح مولا اميرمؤمنان على عليه السلام که چون اقيانوسی بی انتهاست ، قابل مقايسه نيست. به همين دليل قلب همّام تاب تحمّل فشار آن همه معلومات را نداشت ، زيرا اقيانوس را نمى توان در استخر کوچکى ريخت ، بنابراين جاى تعجّب نيست که همّام صيحه اى زَنَد و از هوش برَود ، آن هم از هوش رفتنى که جان خود را با آن از دست بدهد. در قران مجيد در داستان حضرت موسى و بنى اسرائيل و تجلى نور الهى بر کوه چنين مى خوانيم: سوره مبارکه اعراف آیه شریفه ۱۴۳:«فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَخَرَّ مُوسَى صَعِقاً""هنگامى که پروردگارش بر کوه تجلّى کرد آن را در هم کوبيد و موسى افتاد و مدهوش شد»نه تنها حضرت موسى نتوانست مقاومت کند ، کوه با آن عظمت نيز درهم کوبيده شد. آرى! مواعظى که از دل برخيزد اين گونه بر دل مى نشيند و مهم آن است که انسان اهل «مواعظ بالغه» باشد و گرنه انسانهاى سنگدل و آلوده اى که در دام شيطان گرفتارند نه گوش شنوايى براى اندرزها دارند و نه قلب آرامى براى پذيرش. به تعبيری ديگر ، همّام گرچه پارسايى والا مقام بود ، ولى صفاتى را که امام در اين خطبه بيان فرمودند به طور تمام و کمال در خود نديد و آتش حسرت در عمق جان او افتاد و بى قرار شد و از شدّت تأسف جان داد.در طول تاريخ اسلام نيز نمونه هايى از اين قبيل ديده شده است که گاهى گنهکاران بيدار شده و پارسايان بى قرار ، سخنان کوبنده اى را شنيدند و طاقت نياوردند و جان دادند. احتمال سومى نيز در اينجا وجود دارد و آن اين که هنگامى که همّام بشارتهاى ضمنى حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام را به پرهيزکاران شنيد ، روحش از شوق معبود و محبوبش پرواز کرد و به عالم جنان رهسپار شد. "بلى رسم و ره عشّاق اين است طريق جان فشانى شان چنين است" در حديثى آمده که «ربيع بن خُثَيم» در آن جلسه حاضر بود و هنگامى که روح همّام از بدنش پرواز کرد اشک از چشمان او جارى شد و عرض کرد : _اى اميرمؤمنان روحی فداه چقدر زود موعظه تو در فرزند برادرم اثر گذاشت. اى کاش من جاى او بودم! مولا عليه السلام فرمودند : آرى ! موعظه هاى رسا اين گونه در اهلش اثر مى گذارد! پاسخ سؤال دوم همان است که امام عليه السلام بيان فرمودند که : "هر کسى اجلى دارد ، تا اجلش فرا نرسد ، از دنيا نمى رود". ولى به هنگام فرا رسيدن اجل عامل نهايى ممکن است امور مختلفى باشد. در اين جا عامل نهايى ، سخنان پرمايه اميرمؤمنان علی علیه السلام بود. به علاوه نمى توان روح امام را با روح همّام مقايسه کرد ، روح او اقيانوسى است که اين گونه امواج را در خود پذيرا مى شود ، نه همچون استخرى که تلاطم شديد آب وضع آن را به کلى در هم بريزد.از آنچه در بالا آمد پاسخ سؤال سوّم نيز روشن مى شود و آن اين که چگونه حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام درخواست همّام را پذيرفتند و آن اندرزهاى شافى و کافى و بلند و بالا را براى او بيان فرمودند ، در حالى که خودشان فرمودند : "من بيم اين داشتم که همّام به چنين سرنوشتى دچار مى شود؟ " زيرا هنگامى که اجل او فرا رسيده باشد ، عامل نهايى مى تواند يک دگرگونى دستگاه هاى مختلف بدن باشد يا امواج خروشان معنوى در درون جان.اما اينکه امام به شخص اعتراض کننده مى فرمايند: «ديگر از اين قبيل سخنان مگوى! و شيطان آن را بر زبان تو جارى ساخت» به سبب آن است که او سؤال خود را به عنوان تحقيق براى فهم مطلبى مطرح نکرد ، بلکه هدفش اين بود که سخنان امام را نقض ، يا به تعبير ديگر به پندار خود ابطال نمايد و به يقين چنين سؤالى با چنين هدفی سؤال شيطانى است.
۱:۰۹
نگاه ديگرى به خطبه همّام : اين خطبه در واقع دوره اى کامل از اخلاق اسلامى است که به کليه زواياى زندگى فردى واجتماعى ، مادى و معنوى انسان نظر مى افکند و براى کسانى که مى خواهند مراحل سير و سلوک را بپيماند ، نسخه کاملى است. در اين خطبه اوصاف پارسايان به سبک بديعى در يک صد و ده صفت بيان شده (گويى عدد را به نام مبارک خودشان انتخاب کرده اند) از اصلاح زبان شروع مى شود و به آيين مردمدارى و احترام به حقوق انسانها پايان مى يابد. کسانى هستند که بر اثر ضعف ايمان و اراده در همان گام اوّل فرو مى مانند ،;ولى افرادى همچون همّام با پيمودن اين يک صد و ده گام به ديدار معبود مى رسند. از مزاياى دیگر اين خطبه اين است که تقوا را از صورت منفى آن که در اذهان بعضى است بيرون برده و به صورت مثبتش که در آيات و روايت اسلامى است ، معرفى مى کند اين خطبه نمى گويد براى اينکه پاک بمانى از همه چيز دورى گزين ، مبادا آلوده شوى ، بلکه مى گويد در دل جامعه و در ميان امواج خروشان زندگى دنياپرستان آنچنان باش که گردى بر دامان تو ننشيند ، همچون انسان قوىّ البنيه اى که در جمع بيماران ، سالم مى ماند و همه ميکروبهاى بيمارى زا را خنثى مى سازد.مرحوم علامه شهيد مطهرى در کتاب «ده گفتار» خود از عهده بيان اين سخن به خوبى برآمده و ضمن اينکه تقوا را به دو نوع تقسيم مى کند : تقوايى که ضعف است : تقواى ضعف اين است که انسان براى اينکه خود را از آلودگيهاى معاصى حفظ کند از موجبات آنها فرار کند تقوايى که قوّت است : در روح خود چنان حالت و قوّتى به وجود آورد که به او مصونيت روحى و اخلاقى ببخشد.سپس مى افزايد: «در ادبيات منظوم و منثور ما ، تعليماتى ديده مى شود که کم و بيش تقوا را به صورت اوّل که ضعف است نشان مى دهد ، آن گونه که در اشعار سعدى مى خوانيم : بديدم عابدى در کوهسارى قناعت کرده از دنيا به غارى
چرا گفتم به شهر اندر نيايى که بارى بند از دل برگشايى
بگفت آنجا پريرويان نغزندچو گِل بسيار شد پيلان بلغزند
آن گاه به شرح تقواى قوّت مى پردازد و مى گويد: «در آثار دينى خصوصاً نهج البلاغه همه جا تقوا به معناى آن ملکه مقدس است که به روح ، قوت و قدرت و نيرو مى دهد و نفس امّاره و احساسات سرکش را رام و مطيع مى سازد». آرى به غارى پناه بردن و از گناه مصون ماندن افتخار نيست ، افتخار از آنِ حضرت يوسف(علی نبینا علیه و آله السلام) است که در برابر شديدترين امواج تمايلات جنسى قرار مى گيرد و «برهان ربّ» که همان تقواى سطح بالاست او را حفظ مى کند. البتّه انکار نمى کنيم کسانى که به اين مرحله از تقوا نرسيده اند ، چه بسا براى خود ناچار باشند راه اوّل را برگزينند. پایان
ألحمدلله عَلى هذه النعمة
چرا گفتم به شهر اندر نيايى که بارى بند از دل برگشايى
بگفت آنجا پريرويان نغزندچو گِل بسيار شد پيلان بلغزند
آن گاه به شرح تقواى قوّت مى پردازد و مى گويد: «در آثار دينى خصوصاً نهج البلاغه همه جا تقوا به معناى آن ملکه مقدس است که به روح ، قوت و قدرت و نيرو مى دهد و نفس امّاره و احساسات سرکش را رام و مطيع مى سازد». آرى به غارى پناه بردن و از گناه مصون ماندن افتخار نيست ، افتخار از آنِ حضرت يوسف(علی نبینا علیه و آله السلام) است که در برابر شديدترين امواج تمايلات جنسى قرار مى گيرد و «برهان ربّ» که همان تقواى سطح بالاست او را حفظ مى کند. البتّه انکار نمى کنيم کسانى که به اين مرحله از تقوا نرسيده اند ، چه بسا براى خود ناچار باشند راه اوّل را برگزينند. پایان
ألحمدلله عَلى هذه النعمة
۱:۱۰
مرا(علیه السلام) بوده بر او ز این خطبه بیمو دانم که راوی چو گاهی شویم
هر آن بالغة صحبت اندر زمین به اشخاص اهلش نماید چنین
به ايشان گفتند پس چرا در شما اثر نکرد ای امیرالمؤمنین؟سپس ایشان فرمودند :به هر کَس که او رفته در هر رهی بباشد اجل را معیّن گهی
و دانم که همواره آنرا سبب بباشد بدانسان که در روز و شب
نه بنماید از آن تجاوز کنون پس آهسته آور کلامت برون
تو آهسته بنشین و آنرا مگو که شیطانِ پُرحیله آن گفت و گو
به اندر زبانت بدینگه دمید که گفتارِ آنگونه از آن رسید
پایان
هر آن بالغة صحبت اندر زمین به اشخاص اهلش نماید چنین
به ايشان گفتند پس چرا در شما اثر نکرد ای امیرالمؤمنین؟سپس ایشان فرمودند :به هر کَس که او رفته در هر رهی بباشد اجل را معیّن گهی
و دانم که همواره آنرا سبب بباشد بدانسان که در روز و شب
نه بنماید از آن تجاوز کنون پس آهسته آور کلامت برون
تو آهسته بنشین و آنرا مگو که شیطانِ پُرحیله آن گفت و گو
به اندر زبانت بدینگه دمید که گفتارِ آنگونه از آن رسید
پایان
۱:۱۴
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بزرگواران همراه ، ضمن سلام و ارادت و آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تبریک عید سعید فطر خدمت شما خوبان ، پیشنهاد میکنم امروز و در آخرین دقایق این ضیافت ، از لذت قرائت دعای شریف ۴۵ صحیفه نورانیه سجادیه(دعای وداع با ماه مبارک رمضان) بهره مند شوید. متن این دعای شریف به همراه ترجمه و شرح در کانال موجود می باشد.لطفا برای جستجو شماره دعا رو به حروف بنویسید.مثلاً : دعای چهل و پنجم
عاجزانه ملتمس دعای خیرتونم
عاجزانه ملتمس دعای خیرتونم
۱:۴۳
۱۷:۵۵
۱۷:۵۶
بزرگواران همراه سلام با تبریک عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما خوبان بعد از نماز عید ، قرائت دعای شریف چهل و ششم صحیفه نورانیه سجادیه توصیه شده که متن و ترجمه و شرح آن در کانال موجود می باشد.لطفا شماره دعا را با حروف جستجو کنیدمثال : دعای چهل و ششم التماس دعا
۴:۳۱
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بزرگواران همراه سلام و ارادتجرعه های فطر گوارای وجودتان
مفتخریم که در ایام ماه میهمانی خدا و ضیافت الهی به کرامت چهارده معصوم روحی فداهم و شهدای گرانقدر ، بر سفره پربرکت نهج البلاغه شریف ، لقمه هایی به قدر بضاعتمان برچیدیم و ازاین خوان پرنعمت به"خطبه شماره۱۹۳ ""صفات متقین" مشهور به "خطبه هَمّام" میهمان شدیم .به یقین "خطبه هَمّام" یا "خطبه متقین"، قطره ای زلال و درخشان از دریای متلاطم و بیکران علم مولای متقیان امیرالمؤمنین علی عليه السلام است ، آن امام هُمامی که نوری بر منار طریقت و نگاهبانی بر مسیر شریعت بود. امامی که در خانه حق (کعبه) چشم به جهان گشود تا از ابتدا بیننده حق باشد ؛ نوجوانی که در مکتب نبوت در برابر استادی چون نبی اکرم صلى الله عليه و آله وسلم زانو زد و کتاب وحی را ورق ورق مطالعه کرد تا تاریخ جهان را رقم بزند ، شاگردی که در این مکتب قلم به دست گرفت تا دست قلم زنان باطل را قلم کند ، آن سخن آموزی که در این مدرسه سخن گفتن آموخت تا پرچم فریاد را در سرزمین زشتی ها برافرازد ؛ آن دست پرورده نبوت هرآنچه لازم بود ، فرا گرفت و هرآنچه لازم بود ، در صحیفه خود به یادگار گذاشت. او به جائی رسید که به فرموده خودش : «ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر» "سیل دانش از کوه فکرتم روان ، و مرغ اندیشه بر فراز آن پرواز نتواند کرد"!
ماه ضیافت الهی به پایان رسید و ما مسروریم که در این مهمانی ، برسفره علوی ، از لقمه های حیدری اطعام شدیم و خوشا به سعادت شما خوبان که در این راه از هم سبقت گرفتید و به ادامه مطالعه و تحقیق در این کتاب شریف مصمم شدید.
به خدمتگزاری شما بزرگواران افتخار میکنم و از خداوند منّان استدعا دارم تا همه شما خوبانی که روزانه مطالب را مرور می کردید ، در ثواب تمام لحظاتی که برای گردآوری و تدوین مطالب در تلاش بودم ، شریک و سهیم گرداند. توفیق ادامه تدریس ، حاصلم نشد ولی کانال همچنان باز خواهد ماند برای استفاده شما عزیزان از : رساله حقوق(متن،ترجمه) ادعیه شریف صحیفه نورانیه(متن،ترجمه،شرح) خطبه شریف ۱۱۰:همّام(متن،ترجمه،شرح) ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان(متن،ترجمه،شرح) جواهری از گنجینه گرانبهای شهدای والامقام
این کانال از ناحیه کرامت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه روحی فداها ، به ما عنایت شده و تمام ثواب و خیرات و برکاتش را با نهایت تعظيم و ادب و احترام ، به محضرمطهر این علیامخدره تقدیم و دست توسل از دامن پرمهرشان برنمی داریم: یا فاطمة المعصومه إِشْفعى لَنَا فِى الْجَنَّة
از همه شما بزرگواران حلالیت میطلبم و همچنان ملتمس دعای خیر شما خوبانم
مفتخریم که در ایام ماه میهمانی خدا و ضیافت الهی به کرامت چهارده معصوم روحی فداهم و شهدای گرانقدر ، بر سفره پربرکت نهج البلاغه شریف ، لقمه هایی به قدر بضاعتمان برچیدیم و ازاین خوان پرنعمت به"خطبه شماره۱۹۳ ""صفات متقین" مشهور به "خطبه هَمّام" میهمان شدیم .به یقین "خطبه هَمّام" یا "خطبه متقین"، قطره ای زلال و درخشان از دریای متلاطم و بیکران علم مولای متقیان امیرالمؤمنین علی عليه السلام است ، آن امام هُمامی که نوری بر منار طریقت و نگاهبانی بر مسیر شریعت بود. امامی که در خانه حق (کعبه) چشم به جهان گشود تا از ابتدا بیننده حق باشد ؛ نوجوانی که در مکتب نبوت در برابر استادی چون نبی اکرم صلى الله عليه و آله وسلم زانو زد و کتاب وحی را ورق ورق مطالعه کرد تا تاریخ جهان را رقم بزند ، شاگردی که در این مکتب قلم به دست گرفت تا دست قلم زنان باطل را قلم کند ، آن سخن آموزی که در این مدرسه سخن گفتن آموخت تا پرچم فریاد را در سرزمین زشتی ها برافرازد ؛ آن دست پرورده نبوت هرآنچه لازم بود ، فرا گرفت و هرآنچه لازم بود ، در صحیفه خود به یادگار گذاشت. او به جائی رسید که به فرموده خودش : «ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر» "سیل دانش از کوه فکرتم روان ، و مرغ اندیشه بر فراز آن پرواز نتواند کرد"!
ماه ضیافت الهی به پایان رسید و ما مسروریم که در این مهمانی ، برسفره علوی ، از لقمه های حیدری اطعام شدیم و خوشا به سعادت شما خوبان که در این راه از هم سبقت گرفتید و به ادامه مطالعه و تحقیق در این کتاب شریف مصمم شدید.
به خدمتگزاری شما بزرگواران افتخار میکنم و از خداوند منّان استدعا دارم تا همه شما خوبانی که روزانه مطالب را مرور می کردید ، در ثواب تمام لحظاتی که برای گردآوری و تدوین مطالب در تلاش بودم ، شریک و سهیم گرداند. توفیق ادامه تدریس ، حاصلم نشد ولی کانال همچنان باز خواهد ماند برای استفاده شما عزیزان از : رساله حقوق(متن،ترجمه) ادعیه شریف صحیفه نورانیه(متن،ترجمه،شرح) خطبه شریف ۱۱۰:همّام(متن،ترجمه،شرح) ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان(متن،ترجمه،شرح) جواهری از گنجینه گرانبهای شهدای والامقام
این کانال از ناحیه کرامت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه روحی فداها ، به ما عنایت شده و تمام ثواب و خیرات و برکاتش را با نهایت تعظيم و ادب و احترام ، به محضرمطهر این علیامخدره تقدیم و دست توسل از دامن پرمهرشان برنمی داریم: یا فاطمة المعصومه إِشْفعى لَنَا فِى الْجَنَّة
از همه شما بزرگواران حلالیت میطلبم و همچنان ملتمس دعای خیر شما خوبانم
۷:۵۳
لطفاَ برای جستجوی ادعیه شریف صحیفه نورانیه سجادیه شماره دعا رو با حروف بنویسید ، مثلاً : دعای هفتم
۸:۰۱
پیمان نامه
سلام بزرگواران روزتون نورانی اكنون که به کرامت مولای متقیان امیرالمؤمنين روحى فداه ، بر سفره علوى مهمان بوديم و از لقمه هاى حيدرى ، اطعام شديم ، بياييد تا با همديگر ، هم پیمان شویم که از سر این سفره برنخیزیم و به شکرانه این نعمت ارزشمند و گرانقدر ، کتاب شریف نهج البلاغه را کنار نگذاریم و با مطالعه روزانه این گوهر گرانبها ، جان و روحمان را با حلاوت شهد شیرین معارفش بنوازیم.
من هم ملتمس دعای خیرتونم
سلام بزرگواران روزتون نورانی اكنون که به کرامت مولای متقیان امیرالمؤمنين روحى فداه ، بر سفره علوى مهمان بوديم و از لقمه هاى حيدرى ، اطعام شديم ، بياييد تا با همديگر ، هم پیمان شویم که از سر این سفره برنخیزیم و به شکرانه این نعمت ارزشمند و گرانقدر ، کتاب شریف نهج البلاغه را کنار نگذاریم و با مطالعه روزانه این گوهر گرانبها ، جان و روحمان را با حلاوت شهد شیرین معارفش بنوازیم.
من هم ملتمس دعای خیرتونم
۱۲:۲۴
۱۹:۱۸
۴:۵۴
۱۰:۵۶
۳:۴۶