عکس پروفایل مسجدحضرت ابوالفضل پایین محله طارمسرم

مسجدحضرت ابوالفضل پایین محله طارمسر

۶۵عضو
بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedرسول خدا(ص): شجاع ترین مردم، کسی است که بر هوس خود چیره آید. #صبح_نو
امروز دوشنبه۲۶ آذر ماه۱۴ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۱۶ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۵:۴۶

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedرسول خدا(ص): بدانيد كه بهترين انسان‌ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند.#صبح_نو
امروز سه‌شنبه۲۷ آذر ماه۱۵ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۱۷ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۱۲:۴۰

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedامام حسین(ع): محبت ما اهل بيت سبب ريزش گناهان است، چنان‏كه باد، برگ درختان را مى‏ريزد.#صبح_نو
امروز پنج‌شنبه۲۹ آذر ماه۱۷ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۱۹ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۹:۰۲

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedرسول خدا(ص): اما دخترم فاطمه پس او سرور زنان جهان هستی از گذشتگان و آیندگان است.#صبح_نو
امروز یک‌شنبه۲ دی ماه۲۰ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۲۲ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۱۴:۲۳

دلایلی بود که مدینه قابلیت قرار گرفتن به عنوان مرکز خلافت امیرالمؤمنین(ع) را نداشت، از سوی دیگر کوفه دارای برتری‌های اقتصادی، جغرافیایی، جمعیتی و ... بود.
به گزارش مشرق، در دوازدهم رجب سال ۳۶ هجری امیرالمؤمنین امام علی(ع) پس از پیروزی در جنگ جمل به همراه لشکریان و گروهی از مردم بصره به شهر کوفه وارد شد و آنجا را به عنوان مرکز حکومت اسلامی خود انتخاب کرد. ایشان پس از ورود به کوفه به مسجد رفت و پس از نماز، خطبه‏‌ای ایراد کرد. از آن پس به تنظیم امور حکومت پرداخت و استانداران را برای خدمت به سوی محل ماموریتشان فرستاد.
اما دلیل انتخاب کوفه به عنوان مقر حکومت اسلامی چه بود؟
گرچه به نظر بعضی ورود حضرت به کوفه بدین منظور نبود که آن‏جا را مرکز خلافت خود قرار دهد، بلکه به این دلیل که آن شهر، اردوگاه بزرگ نظامی بود، قصد داشت با جلب حمایت بیش‏تر کوفیان، آنها را برای رویارویی شدیدی با معاویه سازمان دهد؛ اما با توجه به عواملی که ذکر می‌‏شود به نظر می‏‌رسد که آن حضرت، آگاهانه و با نیت قبلی کوفه را به عنوان مرکز خلافت و امامت خود انتخاب کرد. حتی اگر مجبور به جنگ با پیمان‏‌شکنان هم نمی‏‌شد باز مقرّ حکومت اسلامی را به کوفه منتقل می‏‌کرد.
در این زمان حکومت امام موقعیتی ویژه یافته بود، امام عملاً با عراق و شام رویارو شده بود که این مشکل در زمان خلفای قبلی نبود. امام علیه‌‏السلام باید مرکزی را برای حکومت برمی‏‌گزید که در برابر عراق و شام کارآمدی می‏‌داشت. دلایلی اثبات می‌‏کند که مدینه قابلیت قرار گرفتن به عنوان مرکز خلافت را نداشت؛ این دلایل بدین صورت است:
1. از نظر اقتصادی محیط حجاز تحمل رویارویی با عراق یا شام را نداشت. مدینه که بهترین نقطه حجاز به شمار می‌‏رفت به درستی توانایی سیر کردن مردم خویش را نداشت. اکنون چگونه می‏‌توانست سپاهی عظیم را تغذیه کند؟! علت این عدم توانایی، به موقعیت جغرافیایی مدینه برمی‏‌گشت که در منطقه صحرا و بدون هیچ کشت و زرع و دامپروری و تجارت فعالی روزگار سپری می‌‏کرد.
2. مدینه از نظر نیروی انسانی کشش یک جنگ تمام‌عیار را با شام نداشت. حداکثر آماری که از سپاه مدنی همراه امام در جنگ جمل، چهار هزار نفر است. چنین جمعیتی قادر نبود مشکلات خلافت را در مواجهه با دشمنان فراوانش حل کند. هم‏چنین بستگان اموی و بستگان شورش جمل اجازه همکاری کامل را به همین نیروی اندک هم نمی‏ دادند.
3. مردم این شهر به ویژه برخی از اصحاب، کسانی همچون عبدالله‏ بن عمر، سعد بنابی وقاص، محمد بن مسلمه، زیدبن ثابت و بسیاری دیگر، کوچک‏‌ترین علاقه‌‏ای به امام نداشتند و خود را مجتهدتر از آن می‌‏دانستند که سخن امام را بشنوند.
4. رفاه‌‏طلبی فزون از حد مردم این شهر که در دوره خلفای پیشین به آن مبتلا شده بودند، روحیه جنگی برای آنان باقی نگذاشته بود. خلیفای دوم و سوم با اعطای امتیازات بسیار به چهره‏‌های مشهور و مهم دوران جاهلیت، که ایمان آنها برای بسیاری مشکوک بود، حمایت قریش را جلب کردند.
اعطای فرمانروایی ایالات مهم شام به یزید بن ابی‏‌سفیان و بعد به برادرش معاویه توسط عمر و فرمانروایی کوفه به ولید بن عقبة بن ابی محیط و سعید بن عاص توسط عثمان، - کسانی که پدرانشان از سران قریش بوده و توسط علی علیه‏‌السلام کشته شده بودند -از این موارد بود.
اینها کارهایی بود که علی علیه‌‏السلام به محض رسیدن به خلافت بر بطلان آنها رأی داد و چنین افرادی را از حکومت بر مسلمانان برکنار کرد. بنابراین بیش‏تر مردم مکه و مدینه طرفدار خلفای گذشته بودند و میانه چندانی با آن حضرت نداشتند. طبیعی است که علی علیه‌‏السلام نمی‌‏توانست در میان چنین مردمی حکومت خود را قوام بخشد.
5. در طول بیست و پنج سالی که از رحلت پیامبر(ص) می‌‏گذشت به تدریج مردم از آن تحول معنوی و الهی که در اثر تعلیمات آن حضرت، پیدا کرده بودند، دور شدند. بسیاری از مردم در زمان پیغمبر(ص) به دلیل اسلام، مقابل اقوام و خویشان مشرک خود می‌‏ایستادند و بارها اتفاق می‏‌افتاد که پسر در برابر پدر و برادر مقابل برادر درجنگ‏‌های صدر اسلام قرار می‌‏گرفتند. اما به هنگام خلافت امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام با این که همه مسلمان بودند، به اندازه‏‌ای دگرگون شده بودند که به علی علیه‏‌السلام به عنوان قاتل پدر و برادر و یا افراد عشیره خود می‏‌نگریستند، و از این ‏رو نمی‏‌توانستند رهبری او را بپذیرند و برخلاف آنچه در بیعت با سه خلیفه قبل انجام دادند (و همه به اتفاق بیعت کردند) عده‌‏ای که در میان آنها افراد سرشناسی دیده می‏شد، از بیعت با آن حضرت خودداری کردند. بسیاری از کسانی هم که به پیروی از مردم و از روی اکراه بیعت کرده بودند، چندی بعد از اطاعت خودداری ورزیدند.
به نظر می‏‌رسد بیش‏تر در زمان خلافت عمر، که خود معترف بر لیاقت و شایستگی علی علیه‏‌السلام برای خلافت نسبت به تمام اصحاب پیغمبر بود و توسط او در اذهان مردم دلاوری‏‌های علی علیه‏‌السلام

۱۶:۴۴

مورد خدشه قرار گرفت، چنین القا شد که قریش زیر بار خلافت او نمی‏‌رود.
از طرف دیگر زبده مردم مدینه هم از آن شهر مهاجرت کرده بودند. از این‏ رو است که وقتی امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام از مدینه به قصد رویارویی و نبرد با پیمان‏شکنان حرکت کرد، تعداد کل مردمی که از مدینه، مرکز خلافت، با او راهی جبهه بصره شدند، بیش ازچهارصد یا هفتصد نفر نبودند. ثقفی از عروة بن زبیر روایت می‏کند که گفت: «شنیدم علی بن الحسین (امام سجاد علیه‏‌السلام ) می‌‏فرمود: بیست مرد در مکه و مدینه نیست که ما اهل‏‌بیت را دوست بدارد.»
به طور کلی باید گفت مشکلاتی که امیرالمؤمنین در این زمان با مردم مدینه داشتند، دقیقا شبیه به همان شرایطی است که پیامبر در رویارویی با مردم مکه، درپیش روی می‏دید. اگر آن زمان خائنان به پیامبر یهودیان و چهره‏‌های شناخته‌شده آنان بودند، در این زمان مخالفان امام در میان مردم مسلمان و هم‏نام با آنان می‏‌زیستند و از تمام جزئیات و اسرار آنان اطلاع داشتند و لذا انتخاب مدینه به عنوان مرکز خلافت به عبارتی قرار دادن تمامی اسرار نظامی و سیاسی در دست دشمنان و قرار دادنحکومت در معرض سقوط و از هم‏پاشیدگی بود.
* عوامل برتری کوفه بر سایر نقاط
1. از نظر اقتصادی، سواد عراق مهم‏ترین منبع درآمد این خطّه بود. به علاوه خراج و جزیه فراوانی از ایران و عراق به دست مسلمانان بود که ثروتی بی‌‏اندازه محسوب می‌‏شد.
2. کوفه از نظر کثرت جمعیت و نزدیکی به مناطق پرجمعیت، توانایی مقابله با هر تجاوزی را داشت.
3. تعداد بسیاری از صحابه و برگزیدگان آنها در کوفه حضور داشتند؛ هنگام ورود خالد بن ولید به عراق در زمان ابوبکر، عده‌‏ای از صحابه در سپاه او حضور داشتند که بعدا با اعزام سپاه دیگری به فرماندهی ابوعبید ثقفی در جنگ خیبر (گرچه بعد از شکست در آن جنگ عده‌‏ای از آنها به مدینه بازگشتند) و به خصوص با اعزام سپاه سعد وقاص، شمار بسیاری از اصحاب پیامبر(ص) وارد عراق و به ویژه منطقه کوفه شدند.پس از بنای کوفه نیز هشتاد تن از صحابه در سال 18 هجری وارد کوفه شدند. هم‏چنین هنگامی که عمار یاسر به حکومت کوفه گمارده شد، عمر ۱۰ تن از برگزیدگان اصحاب راهمراه او به کوفه فرستاد - بدین‏گونه در سال 36هجری که امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به منظور رویارویی با ناکثین از مدینه حرکت کرد، چهارصد صحابی از مهاجر و انصار، که هفتاد نفر از اصحاب بدر در میان آنان بودند، پس از جنگ جمل با حضرت در کوفه فرود آمدند، تنها در جنگ صفین، ۲۸۰۰ تن از صحابیان مقیم کوفه همراه علی علیه‏‌السلام بودند. در واقع کثرت حضور اصحاب با سابقه پیغمبر(ص) در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر شهرهای معتبر جهان اسلام (حتی مدینه) موقعیت ممتازی یافته بود.
4. عمده سرشناسان عرب در این منطقه سکنا گزیده بودند؛ در میان مهاجران به کوفه، گذشته از صحابه، بسیاری از قبایل حجاز نیز به همراه سرشناسان و مشاهیر آن قبیله‌‏ها به کوفه آمدند. از این مهم‏تر مهاجرت برگزیدگان یمن و قبیله‏‌های مشهور آن خطّه از هنگام جنگ قادسیه بود که به عراق آمدند و پس از بنای کوفه در آن شهر سکنا گزیدند، به گونه‌‏ای که اکثریت اهالی عرب شهر را اینان تشکیل می‏‌دادند.
نکته مهم و قابل توجه در مورد یمنی‏‌ها این است که بیش‏تر آنها از قبل با امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام آشنایی داشتند، زیرا آن حضرت در سال هشتم و یا دهم هجرت از طرف پیغمبر(ص) مأمور تبلیغ اسلام در یمن گردید و تبلیغات او بود که اهل یمن را مسلمان کرد. حضور چند ماهه علی علیه‏‌السلام در آن دیار، دوستدارانی برای او پدید آورد که بعدها از یاران برجسته او شدند، کسانی هم‏چون مالک اشتر و کمیل بن زیاد و حارث همدانی و...
هم‏چنین از منطقه حضرموت و دیگر مناطق مجاور یمن نیز نخبگان و ملوکی به کوفه نقل مکان کرده بودند.
5. کوفه از نظر جغرافیایی تقریبا در قلب عالم اسلام آن روزگار واقع و بر ایران،حجاز، شام، مصر و جزیره، مشرف (و تقریبا در یک فاصله) بود. موقعیت آن از بصره که به دریا نزدیک، و امکان هجوم خارجی از راه آب بدان زیاد بود، بهتر می‏نمود.
6. کوفه از نظر موقعیت نظامی و تعداد دلاوران در وضعیت مطلوبی قرار داشت؛ در مبحث بنای کوفه گفته شد که کوفه به عنوان اردوگاه بزرگ نظامی اسلام و به منظور ادامه فتوحات مسلمانان در ایران و سرزمین‌‏های ماورای آن تأسیس گردید. گرچه شهر فسطاط در مصر و بعدها قیروان در افریقیه نیز به منظور گسترش فتوحات مسلمانان درغرب عالم اسلامی بنا شد، ولی هیچ یک اهمیت کوفه و بصره را نیافتند. در این میان کوفه سرآمد شهرهای مهم و برجسته مسلمانان شده بود، زیرا مرکز دلاورترین وشجاع‏ترین رزمندگان مسلمان شد که شجاعت آنها مورد اتفاق عالم اسلام بود. کوفیان نیز از این بابت به خود می‌‏بالیدند؛ حتی در زمان‏های بعد در تفاخر نسبت به سایر نقاط مملکت اسلامی، خود را فرزندان ذات السلاسل و قادسیه می‌‏ن

۱۶:۴۴

امیدند و از این‏رو بر بصره و بصریان برتری داشتند. البته جای این تفاخر هم بود، زیرا اگرچه سپاه بصره در آغاز نیمی از ایران و کمی بعد، خراسان و طخارستان و... را فتح کرد، ولی ابتدا این سپاه کوفه بود که با پیروزی‏‌های چشم‏گیر و مکرر در عراق و فتح پایتخت امپراطوری ساسانی و سرانجام پیروزی‏های بزرگ نهاوند (فتح الفتوح) توانست ابّهت و اقتدار شاهنشاهی ساسانی را در هم شکند و پیروزی‏های سپاه بصره را تضمین کند. در واقع بصریان به فتح شهرها و ایالت‏‌هایی موفق شدند که بدون مدافعان قدرتمند مانده بودند. لازم به ذکراست که بیش‏تر سپاه کوفه و بصره به ویژه فرماندهان و چهره‏های شاخص آنها پس ازدست‏یابی به هدف‏های خود در جنگ‏ها و فتوحات به پایگاه خویش باز می‌‏گشتند و اگر فرمان جنگ جدیدی صادر می‏شد، مجددا به منطقه مورد نظر اعزام می‏گردیدند.
7. بین امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام و مردم کوفه علاق‌ه‏ای متقابل وجود داشت؛ علی علیه‏‌السلام قبل از این که به کوفه بیاید به مردم آن ارج می‌‏نهاد و آن‌ها را دوست می‏داشت؛ با این که آن حضرت در مدینه از مردم بیعت گرفته بود و کوفه را که ده‌‏ها فرسنگ از مدینه فاصله داشت تا آن زمان ندیده بود، به کوفه و مردم آن دل‏بسته بود. ابن ابی الحدید در شرح نهج‌‏البلاغه خود بابی را با عنوان «فضایل کوفه در کلام امیرالمؤمنین» آورده است.
هنگامی که علی علیه‏‌السلام تصمیم گرفت به منظور برخورد با پیمان‏شکنان به بصره برود درنامه‌‏ای که برای نخستین بار به اهل کوفه نوشت، مرقوم داشت: «فرمانی است از بنده خدا علی امیرالمؤمنان به مردم کوفه که صهیه انصار و سروران عرب هستند.». «صهیه»در لغت به معنی جماعت و دسته، و به معنی سرور و بزرگ نیز آمده است. «نسام» هم که در متن عربی آمده است - به معنی رفعت و بلندی و جای بالا است.
علی علیه‏‌السلام چون از مهاجران، یعنی اهل مکه عداوت و کینه‏توزی دیده بود به انصار یعنی مردم مدینه، که برخلاف اهل مکه، مردمی پرآوازه و مهربان بودند توجه داشت،که سرشناسان آنها به کوفه مهاجرت کرده بودند. این موضوع در آخرین نامه کوتاه حضرت آمده است. امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به مردم کوفه که بسیاری از آنها اهل مدینه بودند، می‏نویسد: «بدانید که دیگر مدینه با آن جمیعت وجود ندارد، مردم خوب آن پراکنده شده‌‏اند و فتنه و آشوب برگرد محور آن می‌‏گردد. پس شما با رسیدن نامه من به سوی فرمانده خود بشتابید و در جهاد با دشمن خود پیش‏دستی کنید.» حضرت در آخرین نامه نوشت: «برای من کافی است که شما برادران من هستید، و برای دین،یاوران خوبی. بنابراین سبک و سنگین حرکت کنید و با اموال و جان‏هایتان در راه خدا جهاد نمایید که برای شما بهتر است اگر بدانید.
به روایت طبری علی علیه‏‌السلام در تعقیب عایشه و طلحه و زبیر وقتی به ربذه رسید و خبر یافت که آنها قصد بصره دارند و به سوی کوفه نرفتند، خوشحال شد و فرمود: «مردم کوفه بیش از دیگران مرا دوست دارند به خصوص که رؤسای عرب و سروران آنها در میان ایشان هستند.» و به همین جهت به آنها نوشت: «که من شما و شهرتان را از بین تمام شهرها برگزیدم و بر آن هستم که در میان شما فرود آیم زیرا از مودّت و محبت شما نسبت به خود که به خاطر خدا و پیامبر است اطلاع دارم، پس هر کس به سوی من بیاید و مرا یاری کند، دعوت حق را اجابت کرده و وظیفه‏ای را که بر دوش دارد انجام داده است.»
همان‏گونه که ذکر شد امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام به سبب کینه‏‌ورزی مهاجران و اهل مکه عنایت خاصی به انصار (مردم مدینه) و یمنی‏‌ها داشت به گونه‏ای که عاملان و فرمانروایان آن حضرت بر نقاط مهم عالم اسلام از انصار و مردم یمن انتخاب شده بودند و یک نفر مهاجر در میان آنها نبود به جز پسر عموهای وی یعنی عبدالله‏ و عبیدالله‏ و قثم پسران عباس. در میان حکمرانانی که امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام قبل از ورود به عراق تعیین کرد چهره‏‌های برجسته‏ای از انصار دیده می‏شوند. افرادی هم‏چون عثمان بن حنیف انصاری- والی بصره - برادرش سهل بن حنیف انصاری تعیین شده برای حکومت شام که معاویه مانع ورود او به شام گردید، و بعد از طرف حضرت جانشین او در مدینه شد، قیس بن سعد بن عباده والی مصر، و قرظة بن کعب انصاری والی کوفه.
مجموعه این عوامل و شاید عواملی دیگر، باعث شد که حضرت کوفه را «قبة الاسلام»بخواند و آن را در میان سایر بلاد اسلامی به عنوان مرکز خلافت برگزیند.
امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام حتی در اواخر حکومت خود و اندکی قبل از شهادتش با این که از کوفیان دل‌‏آزرده بود و آنها از فرمانش سرپیچی می‏‌کردند، در عین حال، آنها را از همه مسلمانان برتر و برگزیده‌‏تر می‏‌خواند (غارات ، ج2 ، ص625). در واقع حضرت برترین انتخاب را کرد و برترین مکان را از نظر جغرافیایی با بهترین مردم از لحاظ دلاوری و سابقه اسلام و اشتهار به صلاح و درستی برگزیده بود. به احتمال زیاد، همین عوامل بود که امام حسین علیه‌‏السلام از تمام عالم اسلام، ک

۱۶:۴۴

وفه را برای قیام خود انتخاب کرد.
منبع: فارس
 
 
 
 
 

۱۶:۴۴

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedامام حسن عسكرى: كم آسايش ترين مردم، انسان كينه توز است.#صبح_نو
امروز سه‌شنبه۴ دی ماه۲۲ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۲۴ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۱۲:۲۶

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedامام علی(ع): بهترين چيزى كه پدران براى فرزندان به ميراث مى‌گذارند، ادب است.#صبح_نو
امروز چهارشنبه۵ دی ماه۲۳ جمادی‌الثانیه ۱۴۴۶۲۵ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۸:۰۰

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedامام رضا(ع): به کار بردن بوی خوش، از اخلاق پیامبران است.#صبح_نو
امروز پنج‌شنبه۶ دی ماه۲۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶۲۶ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۱۷:۰۸

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedامام حسن مجتبی(ع): فرصت‌ها زود از دست می‌روند و دیر باز می‌گردند.#صبح_نو
امروز جمعه۷ دی ماه۲۵ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶۲۷ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۱۷:۲۶

بازارسال شده از ندای ملکوت
يونسهُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّىٰ إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَﺍﻭ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺸﻜﻲ ﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﺩﻱ ﻣﻠﺎﻳﻢ ﻭ ﺁﺭﺍم ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﺩ ﻣﻠﺎﻳﻢ ﻭ ﺁﺭﺍم ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ ، ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺑﺎﺩﻱ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻛﺸﺘﻲ ﻭَﺯَﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﻣﻮﺟﻲ ﺳﻬﻤﮕﻴﻦ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺎﺯﺩ ، ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ [ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ] ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ [ ﻭ ﺭﺍﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺠﺎﺕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ] ، [ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﺑﺎﺭ ] ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺷﺮﻛﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ [ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﺑﺎﺭ ] ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻲ ، ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺍﺯ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ .(٢٢)

۵:۱۵

محمدعلی یوسف زاده: نام‌ها و عناوین مختلفی در سنت اسلامی به علی ع نسبت داده شده است که برخی از آن‌ها بیانگر ویژگی‌های شخصی او و برخی مشتق‌شده از قسمت‌های خاصی از زندگی اوست. مادرش فاطمه او را پس از تولد، حیدر (شیر) نامید؛ علی ع در یکی از رجزهای خود در جنگ خیبر به این مطلب اشاره می‌کند؛
اما ابوطالب نام فرزندش را علی ع انتخاب می‌کند.
منابع شیعی از الهام شدن این نام به ابوطالب گزارش‌هایی را مطرح کرده‌اند. بر اساس گزارشی دیگر که مرتضی عاملی آن را نقل می‌کند، نام علی به فاطمه بنت اسد الهام شد.
زمخشری گزارش می‌کند که محمد او را علی نامیده است.
اسم «علی»ع دلالت بر علوّ و والایی دارد.
شکل وصفی آن معنای «متعالی» می‌دهد. این اسم در عربی کهن هیچ‌گاه با حرف تعریف «ال» به کار نرفته است تا بشود از آن به عنوان اسم خاص و نه صفت، یاد کرد.
به نقل از ابن شهرآشوب این اسم در آثار عربی پیشین وجود نداشته است و از این جهت بی‌همتا به‌شمار می‌آید. همچنین روایات زیادی اسم علی را که معنای علو و برتری دارد،
به برتری علی ع در دانش، بزرگواری، تقوا، شجاعت، مهربانی و … مرتبط می‌دانند.
صدّیق الاکبر،وصی، ولی، فاروق (جدا کننده حق از باطل) و یعسوب‌الدین (رهبر دین) از دیگر القاب علی می‌باشند. همچنین در اذان شیعیان از او به عنوان حجت‌الله و ولیّ‌الله نام برده می‌شود. 
امین، هادی، شریف، خیرالبشر، سیدالعرب، حجةالله، بیضه البلد، انزع البطین، اذن واعیه سیدالمسلمین، اعلم الامه، یعسوب‌المومنین، قائد الغر المحجلین و امام متقین از دیگر القاب گزارش‌شده برای علی ع است.
کنیه‌های علی ع در منابع چنین گزارش شده‌اند: ابوالریحانتین، ابوالسبطین، ابوالحسن، ابوالحسین و ابوتراب. مشهورترین کنیه او، ابوتراب و ابوالحسن است.اسدالله و به‌طور خاص در میان شیعه: امیرالمؤمنین و مولی المتقین از دیگر القاب علی ع است.
شیعیان دوازده‌امامی لقب امیرالمؤمنین را منحصر به علی می‌دانند. و با توجه به احادیثی، این لقب را اعطاشده از طرف خداوند به علی می‌دانند که بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی شیعی توسط پیامبر اسلام به او در غدیر خم ابلاغ‌شده و از همگان خواسته‌شده تا با لقب امیرالمؤمنین بر او سلام گویند. 
همچنین عبارت «کرّم الله وجهه» به‌طور انحصاری بعد از اسم علی ع قرار می‌گیرد.
مولی المتّقین یا امام المتّقین (رهبر خداپرستان) و مرتضی (کسی که خدا از او راضی است) از دیگر القاب مهم علی می‌باشند.یا علی عمحمدعلی یوسف زاده: امیرالمومنین علی ع
نام‌ها و عناوین مختلفی در سنت اسلامی به علی ع نسبت داده شده است که برخی از آن‌ها بیانگر ویژگی‌های شخصی او و برخی مشتق‌شده از قسمت‌های خاصی از زندگی اوست. مادرش فاطمه او را پس از تولد، حیدر (شیر) نامید؛ علی ع در یکی از رجزهای خود در جنگ خیبر به این مطلب اشاره می‌کند؛
اما ابوطالب نام فرزندش را علی ع انتخاب می‌کند.
منابع شیعی از الهام شدن این نام به ابوطالب گزارش‌هایی را مطرح کرده‌اند. بر اساس گزارشی دیگر که مرتضی عاملی آن را نقل می‌کند، نام علی به فاطمه بنت اسد الهام شد.
زمخشری گزارش می‌کند که محمد او را علی نامیده است.
اسم «علی»ع دلالت بر علوّ و والایی دارد.
شکل وصفی آن معنای «متعالی» می‌دهد. این اسم در عربی کهن هیچ‌گاه با حرف تعریف «ال» به کار نرفته است تا بشود از آن به عنوان اسم خاص و نه صفت، یاد کرد.
به نقل از ابن شهرآشوب این اسم در آثار عربی پیشین وجود نداشته است و از این جهت بی‌همتا به‌شمار می‌آید. همچنین روایات زیادی اسم علی را که معنای علو و برتری دارد،
به برتری علی ع در دانش، بزرگواری، تقوا، شجاعت، مهربانی و … مرتبط می‌دانند.
صدّیق الاکبر،وصی، ولی، فاروق (جدا کننده حق از باطل) و یعسوب‌الدین (رهبر دین) از دیگر القاب علی می‌باشند. همچنین در اذان شیعیان از او به عنوان حجت‌الله و ولیّ‌الله نام برده می‌شود. 
امین، هادی، شریف، خیرالبشر، سیدالعرب، حجةالله، بیضه البلد، انزع البطین، اذن واعیه سیدالمسلمین، اعلم الامه، یعسوب‌المومنین، قائد الغر المحجلین و امام متقین از دیگر القاب گزارش‌شده برای علی ع است.
کنیه‌های علی ع در منابع چنین گزارش شده‌اند: ابوالریحانتین، ابوالسبطین، ابوالحسن، ابوالحسین و ابوتراب. مشهورترین کنیه او، ابوتراب و ابوالحسن است.اسدالله و به‌طور خاص در میان شیعه: امیرالمؤمنین و مولی المتقین از دیگر القاب علی ع است.
شیعیان دوازده‌امامی لقب امیرالمؤمنین را منحصر به علی می‌دانند. و با توجه به احادیثی، این لقب را اعطاشده از طرف خداوند به علی می‌دانند که بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی شیعی توسط پیامبر اسلام به او در غدیر خم ابلاغ‌شده و از همگان خواسته‌شده تا با لقب امیرالمؤمنین بر او سلام گویند. 
همچنین عبارت «کرّم الله وجهه» به‌طور انحصاری بعد از اسم علی ع قرار

۱۹:۰۶

می‌گیرد.
مولی المتّقین یا امام المتّقین (رهبر خداپرستان) و مرتضی (کسی که خدا از او راضی است) از دیگر القاب مهم علی می‌باشند.یا علی ع

۱۹:۰۶

بازارسال شده از خبر فوری
thumnail
undefinedهر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
undefinedرسول خدا(ص): هر دردی را دارویی است و داروی گناهان، استغفار است.#صبح_نو
امروز سه‌شنبه۱۱ دی ماه۲۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶۳۱ دسامبر ۲۰۲۴@AkhbareFori

۵:۱۶

بازارسال شده از |علویات|
آنچه باعث کوتاهی مردم،در حمایت از علی‌علیه‌السلام شد:• مسئله‌ی اقتصادی او بود!• و اینکه حضرت، اشراف رابر دیگران برتری نمیداد؛همانطور که عرب را بر عجم ترجیح نمیداد.#امام‌المسلمین‌علی‌علیه‌السلام_ فضل‌بن‌جنید| شرح‌نهج‌البلاغه،ج۷،ص۱۸۲

۲:۳۸

بازارسال شده از ندای ملکوت
undefined️تشرف مرد صابونی خدمت امام زمان (عج)
undefinedشخص عطّاری از اهل بصره می‌گوید:روزی در مغازه عطّاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکّان من وارد شدند.
undefinedوقتی به طرز صحبت کردن و چهره‌هایشان دقّت کردم، متوجّه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم،ولی جوابی ندادند.
undefinedمن اصرار می‌کردم، ولی جوابی نمی‌دادند.به هر حال من التماس نمودم، تا آنکه آنها را به رسول(صلی الله علیه و آله) و آل اطهار آن حضرت قسم دادم.
undefinedمطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:ما از ملازمان درگاه حضرت حجّت(عج) هستیم.یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است، لذا حضرت ما را مأمور فرموده‌اند که سدر و کافورش را از تو بخریم.
undefinedهمین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرّع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید
undefinedگفتند:مااین کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده‌اند، جرئت این جسارت را نداریم.
undefined️گفتم:مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید. اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می‌شوم وگرنه از همان جا برمی‌گردم.و در این صورت، همین که درخواست مرا اجابت کرده‌اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد.
undefinedبالاخره وقتی تضرّع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحّم نموده و منّت گذاشتند و قبول کردند.undefinedمن هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکّان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آنکه به ساحل دریا رسیدیم.
undefinedآنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند، ولی من ایستادم.
undefinedمتوجّه من شدند و گفتند:نترس، خدا را به حقّ حضرت حجّت(عج) قسم بده که تو را حفظ کند.undefinedبسم اللّه بگو و روانه شو.
undefinedاین جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حقّ حضرت حجّت ـ ارواحنا فداه ـ قسم دادمundefinedو بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم.undefinedناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد.undefinedاتّفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم.undefined️وقتی باران را دیدم، به یاد صابون‌ها افتادم و خاطرم پریشان شد.undefined️به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت، لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم، ولی با همه این احوال از همراهان دور می‌ماندم.
undefinedآنها وقتی متوجّه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند:undefinedاز آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدّداً خدای تعالی را به حضرت حجّت(عج) قسم بده.
undefinedمن هم توبه کردم و دوباره خدا را به حقّ حضرت حجّت(عج) قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آنجا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم.
undefined️مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می‌خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند:undefinedتمام مقصود، در این خیمه است.و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقّف کردیم.یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد.
undefinedبه طوری که سخن مولایم را شنیدم، ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی‌دیدم.
undefinedحضرت فرمودند:«او را به جای خود برگردانید؛ زیرا او مردی است صابونی».
undefinedاین جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود،یعنی هنوز دل را از وابستگی‌های دنیوی خالی نکرده است تا محبّت محبوب واقعی را در آن جای دهدundefinedو شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد...
undefined العبقری الحسان جلد 2 ص 134

•┈┈••••✾•undefinedundefinedundefined•✾•••┈┈•

undefinedundefinedundefinedundefinedundefined
undefinedundefined @sticker1000undefinedundefinedundefined @h_bohlol undefinedundefinedundefined @h_bohlol2 undefinedundefinedundefined‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @JOK_MOK20 undefined •┈••✾•undefined•✾••┈•⁦∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــدundefined﴾∞

۱۷:۱۹

بازارسال شده از ندای ملکوت
thumnail

۲۱:۲۶

بازارسال شده از ندای ملکوت
علی ع دیداردرقیامت با نام مرتضی خوش*ازآب زمزم او سیراب وبی هوا خوش*
زهراکنار یارش همراه باحسین است*درقاب آشنا ی مستانه و رها خوش*
نام علی علا است نزدخدای والا*ذکرسجای اعلا بسیاربا صفا خوش*
ساقی بحوض کوثر همراه مجتبی است*نوشین جام مولا عشقی به هردوجا خوش*
ذکرملک علی و اذکار کل افلاک*خیبرگشای دنیا مشکل گشای ما خوش*
باب یتیم ومسکین درکوی وهربیابان*دست نوازش او برتارک شما خوش*
عادل به داد احکام محکم به دین وقران*رهرو به حکم وراهش درراه ماسوا خوش*
درسایه سار قران ایمان به روز محشر*با زاد وتوشه ای بیش ره سوی هل اتی خوش*
مرحم به درد ودرمان حرمان زدای دوران*با یاد مرتضایی آسوده و بها خوش*
درچرقه قلندر خوش پوش خرقه اش را*عبدا تو درعبیدی درسلک سالکان خوش*محمدعلی یوسف زاده عبید 1403/10/25

۸:۲۹