بازارسال شده از ادب الهی-تربیت فرزند۰۲
به پایان آمد این دفتر
۲۲:۲۴
بازارسال شده از ادب الهی-تربیت فرزند۰۲
أللّهُمَّ صلِّ عَلي مُحمَّدٍ و آلِ مُحَمِّد. أللّهُمَّ إنّا نَسألُکَ وَ نَدعُوکَ بِمُحمَّدٍ وَ عَلي وَ فاطِمةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ صَلَواتُکَ عَلَيهِم وَ الائمّة المَعصُومِينَ مِن ذُريةِ الحُسَينِ عَلَيهِمُ السَّلامُ وَ بِاسمِکَ العَظيمِ الأَعظَمِ الأَعَزِّ الأَجَّلِّ الأَکرَمِ يا اللهُ... أللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمِّد. أللَّهُمَّ اجعَلنَا مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ تَوفَّنا عَلَي مِلَّتِهِم وَ ارزُقنَا شَفَاعَتَهُم وَ زِد فِي قُلوبِنَا مَحَبَّتَهُم وَ لَا تُفَرِّق بَينَنا وَ بَينَهُم أللّهُمَّ العَن أعدائَهُم. أللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَي. أللَّهُمَّ اقضِ حَوائِجَ المُؤمِنينَ وَ اشفِ مَرضَي المُسلِمينَ وَ أَدِّ دُيونَهُم وَ سَلِّمِ المُسَافِرينَ مِنهُم وَ اغفِر لِمَوتَاهُم. أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِينَ بِالظّالِمِينَ وَ اجعَلنَا مِن بَينِهِم سَالِمِين وَ احفَظ حُمَاةَ الدّينِ وَ أَيدِ المُرَوِّجِينَ وَ اجعَلنَا مِنهُم. أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. أللّهُمَّ انصُر جُيوشَ المُسلِمِينَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِيمَ المُسلِمِينَ. أللّهُمَّ أيد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِينَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَليکَ الفَرَجَ وَ العَافِيةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِيعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ يا أرحَمَ الرَّاحِمِينَ.
۲۲:۲۴
سلام ان شالله کتابی دیگر را با هم آغاز خواهیم کرد.
۲۲:۲۵
یاران و همراهان عزیز سلام عرض ادب و احترام به لطف خدا کتابی دیگر به پایان رسید. به شما تبریک میگویم که همراه بودید. امیدوارم روزگارتان بر مدار رضای الهی بچرخد.به دلیل تعطیلیهای این روزها گردهمایی نداریم و از شنبه اول دی ۱۴۰۳ به امید حق، کتابی جدید از دوره اخلاق ربانی ـآفات زبان، آغاز خواهیم کرد.
۲۲:۰۹
۲۲:۱۰
اخلاق ربانی۰۳
آنچه باید قبل از خواندن این کتاب بدانیم: مجموعه پیش رو پیرامون چند رذیلۀ مهم و آفت زبان است. عیبجویی که بیشک یکی از شایعترین آفات بین مردم زمانۀ ماست. همین آفت زبان ممکن است تبدیل به منکر دیگری به نام نقل منکر یا تشیع فاحشه میشود. نقل منکر از گناهانی است که حیای عمومی را مورد ضربه قرار میدهد. افشاء سر آفت دیگری است که در این مجموعه پیرامون آن مطالب مهمی را خواهیم آموخت. از بدترین آفات زبان نمامی یا سخنچینی است. آثار نمامی چه در دنیا چه در آخرت بسیار هولناک است. از اقسام زشت نمامی سعایت است. سعایت آنجاست که سخن را برای امرا، حکام و سلاطین مطرح کند که قدرت ظاهری دارند. افساد بین برادران مومن از دیگر آفاتی است که فساد آن واضح است. آخرین آفتی که در این مجموعه بررسی میشود، شماتت است.
سوالاتی که در این کتاب پاسخ خواهد یافت:اقسام عیبجویی چیست؟
چرا نباید عیب دیگری را به خاطر سپرد؟
چه رابطهای بین عیبجویی و نهی از منکر وجود دارد؟
ریشههای عیبجویی کدامند؟
آثار زشت عیبجویی چیست؟
عیبجویی چگونه به تشیع فاحشه میانجامد؟
نقل منکر یعنی چه و چه آثار سویی دارد؟
پوشاندن عیب چه جایگاهی در دین دارد؟
چرا راز دیگران را برملاکردن زشت است؟
نمامی یعنی چه و چه اقسامی دارد؟
آثار زشت نمامی کدامند؟
انسان در برابر نمام چه وظیفهای دارد؟
سعایت چیست؟
افساد بین مؤمنین چه نتایجی دارد؟
شماتت چیست؟
چرا نباید عیب دیگری را به خاطر سپرد؟
چه رابطهای بین عیبجویی و نهی از منکر وجود دارد؟
ریشههای عیبجویی کدامند؟
آثار زشت عیبجویی چیست؟
عیبجویی چگونه به تشیع فاحشه میانجامد؟
نقل منکر یعنی چه و چه آثار سویی دارد؟
پوشاندن عیب چه جایگاهی در دین دارد؟
چرا راز دیگران را برملاکردن زشت است؟
نمامی یعنی چه و چه اقسامی دارد؟
آثار زشت نمامی کدامند؟
انسان در برابر نمام چه وظیفهای دارد؟
سعایت چیست؟
افساد بین مؤمنین چه نتایجی دارد؟
شماتت چیست؟
۲۲:۱۵
یک جمله از کتاب:یک انسان عاقل، متوجه و آ گاه، عیب دیگری را جستجو نمیکند؛ بلکه عیب خودش را جستجو کرده و خودش را اصلاح میکند.وقتی به عیب دیگری برخورد میکند، منشایی برای تذکر اوست. بعد که متذکرشد، سراغ عیوب خودش میرود.
سخنچینی گناهی فراموشنشدنی است. کدام طرفش را بگیرم؟! این کار مجمع چندین گناه کبیره میشود. گفت:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
اما دربارۀ نمیمه باید گفت:
آنچه بدها همه دارند تو تنها داری!
افساد بین مؤمنین، ضدیت با خدا و پیغمبر خداست؛ ضدیت با اهداف الهی است. ضدیت با چیزی است که انبیای الهی، پیامبران مرسل و شرایع الهی به آن تکیه داشتهاند. درست نقطۀ مقابل آن حرکت است.
وقتی که انسان نمیداند آیا این مصیبت، بر اثر گناه است یا نه، اصلا معنا ندارد که اظهار خرسندی بکند یا بین اثر و عمل رابطه برقرار کند. بدتر از اظهار خرسندی، این است که بین اثر و عمل رابطه برقرار کند. این شخص اثر معاصی را نمیداند و فقط به گوشش خورده است که معاصی آثاری زشت دارد.
سخنچینی گناهی فراموشنشدنی است. کدام طرفش را بگیرم؟! این کار مجمع چندین گناه کبیره میشود. گفت:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
اما دربارۀ نمیمه باید گفت:
آنچه بدها همه دارند تو تنها داری!
افساد بین مؤمنین، ضدیت با خدا و پیغمبر خداست؛ ضدیت با اهداف الهی است. ضدیت با چیزی است که انبیای الهی، پیامبران مرسل و شرایع الهی به آن تکیه داشتهاند. درست نقطۀ مقابل آن حرکت است.
وقتی که انسان نمیداند آیا این مصیبت، بر اثر گناه است یا نه، اصلا معنا ندارد که اظهار خرسندی بکند یا بین اثر و عمل رابطه برقرار کند. بدتر از اظهار خرسندی، این است که بین اثر و عمل رابطه برقرار کند. این شخص اثر معاصی را نمیداند و فقط به گوشش خورده است که معاصی آثاری زشت دارد.
۲۲:۱۵
عیبجویی 1.mp3
۵۰:۰۷-۲۳.۲۶ مگابایت
۲۲:۵۶
سوال جلسه۱کتاب ۴. اخلاق ربانی ـآفات زبان عیب جویی و سخن چینیاز صفحه۱۳تا۲۵برای اینکه انسان از عیب جویی مبرا شود و نفس خود را بسازد، در مقابل عیبهای دیگران چه باید بکند؟
۲۳:۵۵
۱ـ عیب جویی: از اموری که در ارتباط با رذیله شهوت یا غضب است و در رابطه با ذنوب دیگران که علمای اخلاق آن را تحت عنوان عثرات مومن یان میکنند به معنای جستجو کردن زبان و لغزشهای دیگران.۱.۱ـ اقسام عیبجویی: برخورد انسان با لغزشهای دیگران بر سه قسم است. اول اینکه غزش مومن را جستجو میکند تا آگاه شود که او چه نقص و عیبی دارد و این جستجو کردن به وجه شرعی نیست و در ربط با بعد نفسانی است. دوم اینکه به عیب برادر مشکلش برخورد میکند نه اینکه جستجو کرده باشد و به صورت طبیعی ن را میبیند و عیب را در خزانه نفس نگه میدارد. قسم سوم که از همه بدتر است اینکه جستجو میکند تا عیب مومن را به دست بیاورد و آگاه شود به دلیل آنکه با آن عیب او را کوبیده به کوهش و تعییر کند.۲.۱ـ جستجوی عیب و حفظ آن: در آیه شریفه آمده است که «ولا تجسسوا» یعنی تجسس نکنید. هم تجسس نکنید و هم اگر به صورت طبیعی با آن برخورد کردید آن را نگه ندارید برای آنکه در زمان مناسب مطرح کنید.۳.۱ـ جستجو نکنید: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى جماعتى كه به زبانْ اسلام آورده و به دلْ اسلام نياورده ايد! به دنبال لغزشهاى مسلمانان نباشيد ؛ كه هر كس لغزشهاى مسلمانان را پى جويى كند، خداوند لغزش او را پى مى گيرد و هر كس كه خداوند او را عيبجويى كند، رسوايش مى سازد.۴.۱ـ اسلام زبانی: یعنی اسلام به زبان آورده اید و اسلام زبانیست لی نسبت به حق تسلیم نشدهاید نسبت به لغزشهای مسلمانها جستجو نکنید.۵.۱ـ رذیلۀ اخلاقی جستجو کردن: شخص مسلمان واقعی که دلش تسلیم خداوند مبدا تا معاد است هیچگاه نسبت به لغزشهای مسلمان و مومن جستجو نمیکند. صرف جستجو کردن برای آگاهی پیدا کردن بدون وجه شرعی فایدهای ندارد و خودش یک رذیله است.۶.۱ـ بهخاطر سپردن عیب دیگری: به خاطر سپردن عیب دیگران برای اینکه روز مبادا بگوید رذیله است. ۷.۱ـ دورترین حالت بنده از خدا: امام باقر عليه السلام : نزديكترين حالت و زمان بنده به كفر، اين است كه با كسى برادرىِ دينى كند، آن گاه خطاها و لغزشهايش را پيش خود برشمارد تا روزى به وسيله آنها او را سرزنش كند. دورترین التی که بنده نسبت به خدا دارد این است که لغزشهای برادر دینی خود را حفظ کند برای اینکه روزی او را به همان عیوبی که او در خزانه ذهنش نگه داشته است نکوهش و سرزنش کند.۸.۱ـ جستجوی عیب دیگری برای کوبیدن او: یعنی اینکه لغزشهای او را جستجو کند برای اینکه روزی او را عیب به معنای لغزش اخلاقی یا لغزش از نظر گناه میباشد یا چیزی که مخفی است.۹.۱ـ مثل گناهکار: امام صادق عليه السلام : هر گاه ديديد بنده گناهان مردم را مى جويد و گناهان خودش را از ياد برده است، بدانيد كه گرفتار مكر [ خدا ]شده است. یعنی یا شیطان به او حیله زده است یا خواسته که مکر میکند و در دام مکر الهی افتاده است.۱۰.۱ـ حیله خوردۀ شیطان: امام صادق علیه السلام می فرماید: هرکس از گناه و عیب برادر مؤمن خود آگاه شود و آن را آشکار کند و کتمان نکند و برای او طلب مغفرت نکند، نزد خدا مانند انجام دهنده همان گناه است و به پیامد آن مبتلاست و خدا گناه آن مؤمن را می بخشد و کیفرش همان آشکار شدن گناه او در دنیاست و گناه او در آخرت پنهان می ماند.۱۱.۱ـ عمل یا گفتار فرقی ندارد: امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين سخن مردم كه مى گويند: عورت مؤمن بر مؤمن حرام است ـ فرمود : معنايش آن نيست كه تو فكر مى كنى، بلكه مراد از عورتِ مؤمن اين است كه ببيند برادر مؤمنش جمله اى مى گويد كه جاى سرزنش و نكوهش دارد و او جمله را در خاطر سپارد، تا روزى كه از دست او عصبانى شد، به واسطه آن جمله او را سرزنش كند.۱۲.۱ـ رابطۀ عیبجویی و نهیازمنکر: اگر انسان به روایتی که در این باب وارد شده مراجعه کند به این معنا میرسد که مراد این نیست که انسان نهی از منکر نکند. اگر انسان دید برادر مومنش مرتکب معصیت شد و شرایط نهی از منکر بود، نهی از منکر واجب است. بحث این است که ستجو کند بالا و پایینش کند و مراقبش باشد که کجا لغزشی پیدا میکند و این مطلب به دلیل جهات نفسانی آن است ون میخواهد از آن سوء استفاده کند و این ربطی به نهی از منکر ندارد. نهی منکر آن است که اگر شرایط بود انسان به طرف بگوید که این کار حرام است و نکن و قصد این را ندارد که روزی آن را بر علیه او به کار بگیرد.۱۳.۱ برخورد با عیب دیگری: این مربوط به جایی است که جستجو نکرده اما از عیب دیگری مطلع شد و در خزانه نفسش حفظش نکند. کاری کند که اصلاً یادش برود۱۴.۱ـ ریشههای عیبجویی: تمام اینها در ارتباط با جهات نفسانی است و این مسئله غیر از وجه شرعی آن است یعنی نامشروع است برای اینکه در روز مبادا او را سرزنش کند و به دماغش را به خاک بمالد این وجه شرعی ندارد.۱۵.۱ـ توجّه به مفاسد عیبجویی: گاهی ممکن است بعضیها از عیوب دیگران خوشحال بشوند ین از مشکلات زندگی اجتماعی است مگر کسانی که تهذیب نفس میکنند
۲۳:۵۵
۱۶.۱ـ آثار معنوی عیبجویی: کسی که به دنبال لغزشهای مومنین یا مسلمین است او مسلمان زبانی است و از نظر قلبی مسلمان نیست و حقیقی نیست.۱۷.۱ـ آثار اُخروی عیبجویی: ۱۸.۱ـ آثار دنیایی عیبجویی: اگر امام صادق علیه السلام فرمودهاند اگر کسی نسبت به برادر مومن خود عیبی را حفظ یا شمارش کند که بعد چهره او را زشت و بد کند و مروت و آبروی او را ببرد ایگاه او پر از آتش میشود.۱۹.۱ـ خدا رسوایش میکند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :لغزشهاى مسلمانان را نجوييد كه هر كس لغزشهاى برادرش را پى جويد خداوند لغزشهاى او را پيگيرى مى كند و هر كه را كه خداوند عيبجويى كند رسوايش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.۲۰.۱ـ ساتر بودن خداوند: چون مومن در کنف حمایت الهی است خداوند عیوب او را مستور میدارد تا زمانی که عیب مسلمان و مومن را جستجو نکند و قصد رسوایی او را نداشته باشد اما وقتی مرزداری نکند خداوند و را از حمایت مسئولیت نسبت به عیوبش خارج میکند و از ولایت الهی خارج میشود و در روایات داریم که به قیامت نمیکشد و در همین جا آثاری دارد.۲۱.۱ـ دنبال عیبهای خودت باش: انسان به این نکته توجه داشته باشد که به جای اینکه نسبت به عیب مومن دیگری دقیق شود به دنبال آن برود جستجوی عیب خود را بکند. پیامبر اعظم(ص) فرمود: همین بدبختی برای آدمی کافی است که عیب مردم را ببیند، ولی در مورد عیوب خود کور و غافل باشد. ۲۲.۱ـ عیبجویی و تشییع فاحشه: عیب کسی را که دیدی اگر فقط صرف اطلاع بر عیب اوست و قصد بازگویی و بهرهگیری کردن نداری، غرض عقلایی نیست وقت برخورد میکنم و عیب را در ذهن نگه میدارم اما نه برای اینکه او را بکوبم بلکه برای اینکه او را بسازم۲۳.۱ـ عیبجویی و سازندگی : یک وقت انسان در مومن عیب اخلاقی را میبیند در ذهن نگه میدارد برای آنکه قصد سازندگی دارد نمیخواهد به رخش بکشد و جنبه خیرخواهی پیش میآید و اگر به رخ بکشد غرض او نفسانی است. اگر برای جامعه مطرح بکند تشییع فاحش است میخواهد در جمع او را بکوبد چون ترویج و اشاعه عمل زشت است.
۲۳:۵۵
عیبجویی 2.mp3
۴۲:۴۰-۱۹.۸۵ مگابایت
۲۱:۲۱
سوال جلسه۲کتاب ۴. اخلاق ربانی ـآفات زبان عیب جویی و سخن چینیاز صفحه۱۳تا۲۵برای این که حواسمان از عیوب دیگران پرت شود و به آن ها توجه نکنیم، چه کنیم؟
۲۱:۲۳
۱ـ عیب خود و دیگری: جستجو و تتبع عیوب دیگران برای آنکه یک روز به رخش کشیده شود بدون وجه شرعی رذایل اخلاقی است که از عداوت حسد یا امثال اینها نشئت میگیرد.۱.۱ـ بدترین گناهان: نفس جستجو کردن آفت دارد، چه رسد به افشای آن. امام علی علیه السلام میفرمایند جستجو کردن چه دیگران از عیوبشان که آن را میپوشانند از بزرگترین زشتکاریها است. حضرت از آن به عورت نامه میبرند یعنی چیزی که باید پوشانده شود. از بزرگترین زشتکاریها این است که انسان عیب کسی را کشف کند که هیچ وجه شرعی هم ندارد. امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: جستجوی عیوب از قبیحترین عیوب و بدترین گناهان است.۲.۱ـ از عیبجو بپرهیز: امام على عليه السلام : از معاشرت با عيبجويانِ مردم بپرهيز؛ زيرا همنشينِ اين گونه افراد نيز از عيبجويى آنان در امان نيست .این را بدان تو پیش آنها فرد استثنایی نیستی، یعنی کسی که به آنها مصاحب میشود از دست آنها سلامت نمیماند و تو هم مثل آنهای دیگر میشوی.۳.۱ـ از عیبجو دور باش: امام على عليه السلام : بايد منفورترين مردم نزد تو و دورترين آنها از تو كسى باشد، كه بيش از همه عيب جوى مردم است. یعنی ه تنها با عیب جو دوستی نکن بلکه از او بدت بیاید و از او کنارهگیری کنی. انسان عاقل و شعور عیب دیگران را جستجو نمیکند و اگر با عیب دیگران برخورد کرد آن را در خزانه س خود نگه نمیدارد و ثبت و ضبط نمیکند ۴.۱ـ تلنگرِ دیدن عیب دیگری: بلکه انسان عاقل وقتی به عیب دیگران برخورد میشود برای خودش یک ناصحی میشود مش را باز میکند خودش را نگاه میکند که نکند چنین عیبی در او هم باشد. امام على عليه السلام :هرگاه خوى ناپسندى را در كسى ديدى، امثال آن را از خودت دور كن. یعنی اگر قوی زشتی را دیدی از نظیر آن پرهیز کن مراقب باش اگر تو آن را نداری به دامش نیفتی و مبتلا به این مرض نشویم. غیر از معصومین علیهم السلام بقیه ناقص و معیوب هستند ۵.۱ـ عیب خودت را ببین: و از بزرگترین عیوب آن است که انسان عیب خودش را فراموش کند و اصلاً رفتن سراغ عیوب دیگران به خاطر همین است که عیوب خودش بر او مخفی شود.امام على عليه السلام : يكى از بدترين عيبهاى آدمى اين است كه عيبهايش بر او پوشيده باشد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : آدمى را همين عيب بس كه عيبى را در مردم ببيند و در خود نبيند و مردم را به خاطر كارى سرزنش كند كه خود نمى تواند آن را ترك كند و همنشين خويش را با چيزهاى نامربوط و بيهوده بيازارد. تغییرات مختلفی داریم که به کوری شبیه میکند یا به جهل. حضرت علی علیه السلام میفرمایند برای نادانی شخص کافیست که نسبت به عیب خودش جهل داشته باشد. جهل در برابر عقل است و در واقع جهل بیعقلی است.
۶.۱ـ خجالت انسان عاقل: انسان عاقل وقتی عیب را در دیگری میبیند عیب خودش منتقل میشود و اگر عاقل باشد شرمنده میشود و خودش از خودش خجالت میکشد و دیگر کار به آنجا نمیرسد که دیگری را مفتضح کند. برای عاقل عیب دیگران تنبه و درس است.۷.۱ـ مشغول عیب خود باش: امام على عليه السلام : پرداختنِ تو به عيبهاى خودت، ننگ و عار را از تو دور مى سازد. انسان باید متوجه ننگش بشود و درصدد اصلاح آن برآید و از اینکه عیب دیگران را جستجو کند باز میماند چون میخواهد به یکایک عیوب خودش اطلاع پیدا کرده و اصلاح کند.۸.۱ـ فضیلت است: و فرمود : هر كه به عيب خود نگريست از نگريستن در عيب ديگران بازماند. امام على عليه السلام : بهترين مردم كسى است كه عيبهاى خودش، او را از عيبهاى مردم باز دارد. یعنی به جای آنکه ادای عیبهای دیگران را بگیرد برای خودش عزا بگیرد.۹.۱ـ توجیه عیب خود: وقتی انسان متوجه گناه خودش شد دیگر سراغ گناهان دیگر نمیرود. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی حضرت موسی علیه السلام خواست از حضرت خضر علیه السلام جدا بشود به او گفت: مرا وصیت و سفارشی کن. یک قسمت از سفارشهای او این بود که تو همیشه به یاد خطاهای خودت باش. بپرهیز از اینکه پیش چشمت خطاهای مردم مرور شود چون نمیدانی از نظر نفسانی چقدر بد است. این توجه برای این است که انسان در معصیت و خطا فرو نرود. اصلاً ینکه انسان خطاهای دیگران را بزرگ بشمارد کشف از این میکند که عیب خودش یادش رفته است وگرنه انسانی که عیب خودش را ببیند عیبهای دیگران پیش چشمش بزرگ جلوه نمیکند.۱۰.۱ـ عیوبی که از آن غافلیم: حضرت علی علیه السلام میفرماید کسی که خود لغزش خودش را نمیبیند نسبت به لغزش خودش کور است لغزش دیگران پیشش بزرگ جلوه میکند. وقتی انسان سراغ خودش برود دیگر فرصت نمیکند به دیگران بپردازد. انسان عیوبی دارد که از آن غافل است سراغ یکی که میرود آن را برطرف میکند پشتش یک عیب بزرگتری میبیند آن را برطرف میکند ببیند یکی بزرگتر پیدا میشود عیوب انسان اینطور است تمام نمیشود۱۱.۱ـ در سایۀ عرش الهی: امام باقر علیه السلام میفرمایند که سه خصلت است که اگر هر سه یا یکی از آ
۶.۱ـ خجالت انسان عاقل: انسان عاقل وقتی عیب را در دیگری میبیند عیب خودش منتقل میشود و اگر عاقل باشد شرمنده میشود و خودش از خودش خجالت میکشد و دیگر کار به آنجا نمیرسد که دیگری را مفتضح کند. برای عاقل عیب دیگران تنبه و درس است.۷.۱ـ مشغول عیب خود باش: امام على عليه السلام : پرداختنِ تو به عيبهاى خودت، ننگ و عار را از تو دور مى سازد. انسان باید متوجه ننگش بشود و درصدد اصلاح آن برآید و از اینکه عیب دیگران را جستجو کند باز میماند چون میخواهد به یکایک عیوب خودش اطلاع پیدا کرده و اصلاح کند.۸.۱ـ فضیلت است: و فرمود : هر كه به عيب خود نگريست از نگريستن در عيب ديگران بازماند. امام على عليه السلام : بهترين مردم كسى است كه عيبهاى خودش، او را از عيبهاى مردم باز دارد. یعنی به جای آنکه ادای عیبهای دیگران را بگیرد برای خودش عزا بگیرد.۹.۱ـ توجیه عیب خود: وقتی انسان متوجه گناه خودش شد دیگر سراغ گناهان دیگر نمیرود. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی حضرت موسی علیه السلام خواست از حضرت خضر علیه السلام جدا بشود به او گفت: مرا وصیت و سفارشی کن. یک قسمت از سفارشهای او این بود که تو همیشه به یاد خطاهای خودت باش. بپرهیز از اینکه پیش چشمت خطاهای مردم مرور شود چون نمیدانی از نظر نفسانی چقدر بد است. این توجه برای این است که انسان در معصیت و خطا فرو نرود. اصلاً ینکه انسان خطاهای دیگران را بزرگ بشمارد کشف از این میکند که عیب خودش یادش رفته است وگرنه انسانی که عیب خودش را ببیند عیبهای دیگران پیش چشمش بزرگ جلوه نمیکند.۱۰.۱ـ عیوبی که از آن غافلیم: حضرت علی علیه السلام میفرماید کسی که خود لغزش خودش را نمیبیند نسبت به لغزش خودش کور است لغزش دیگران پیشش بزرگ جلوه میکند. وقتی انسان سراغ خودش برود دیگر فرصت نمیکند به دیگران بپردازد. انسان عیوبی دارد که از آن غافل است سراغ یکی که میرود آن را برطرف میکند پشتش یک عیب بزرگتری میبیند آن را برطرف میکند ببیند یکی بزرگتر پیدا میشود عیوب انسان اینطور است تمام نمیشود۱۱.۱ـ در سایۀ عرش الهی: امام باقر علیه السلام میفرمایند که سه خصلت است که اگر هر سه یا یکی از آ
۲۱:۲۴
نها در کسی باشد در سایه عرش الهی قرار میگیرد، در روزی که سایهای جز سایه او نیست. سوم برادر مسلمان خودش را به عیبی تعییب نکند مگر اینکه آن عیب را از خودش دور کرده باشد و خیال نکند که اگر یک عیب را برطرف کرد تمام میشود و این کافیست برای شخص که از دیگران به خودش سرگرم باشد. چرا سراغ دیگران برود؟ خودت را درست کن. عیبها کجا تمام میشود؟۱۲.۱ـ عیب و مقاومت: تا شهوت غضب و هوای نفس هست عیب هست. در مقابل، مقاومت مبارزه و کوشش هست و فراغتی در کار نیست. آیا بهتر نیست که انسان به جای اینکه به سراغ عیب دیگران برود سراغ عیب خودش برود؟ وقتی سراغ عیب خودش آمد دیگر فرصت ندارد که عیب دیگران را جستجو کند. ۱۳.۱ـ تذکّر نفسانی: در سازندگی مومن داریم که باید عیبهایش را به او بگوید. البته منظور این نیست که بدون وجه شرعی عیب کسی را بگوید و خوشش بیاید که مدام به دیگران تذکر بفرماید یا در ارتباط با جهات نفسانی بخواهد یک روز دماغش را به خاک بمالاند این را بدان که خدا قبل از بینی تو را به خاک میمالد. یکی از بزرگان می فرمود: مگر خدا دروغ باشد ر راست باشد اینها تمام موهومات است که انسان برای خودش میبافد. میخواست بگوید که این کارها ز تزلل اعتقادی نسبت به خداوند نشئت میگیرد. دست الهی بالای دست توست. ای عاجز از تو کاری ساخته نیست۱۴.۱ـ برای دیگری عیب؛ برای خودم نه: گاهی انسان آنقدر سقوط میکند که عیبی را در دیگری میبیند و همان عیب را که در خودش میبیند برای خودش عیب نمیداند. در روایات داریم که این آدم احمق است و حتی از اینکه آن را دارد خوشحال است و این حماقت است و این شخص قابل اصلاح نیست. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه فرمودهاند که اگر کسی در عیوب دیگران نگاه کند و سپس برای خودش از آن عیوب، رازی و خوشنود باشد، این خود احمق است.۱۵.۱ـ نافعترین معرفت: در نتیجه خوش به حال کسی که جستجوی عیب خود بکند و به خودش برسد که نافعترین بهترین عمل است. امام على عليه السلام : شناخت آدمى از عيبهايش، سودمندترين شناختهاست. چون خودسازی است گاه که خود را ساختن به کدام میرسم و الا نمیشود. «من عرف نفسه فد عرف ربه». اگر عیوبم را شناسایی کردم انفع معارف است چون درصدد این برمیآیم که اصلاحش کنم. این مرا به خدا میرساند.
۱۶.۱ـ تعییر: اینکه انسان جستجوی عیوب دیگران بکند زشت است اینکه بخواهد آن را حفظ بکند زشت است اینکه بخواهد روزی این را به کار بگیرد و دماغش را به خاک بمالد زشت است در روایت بابی در تعییر داریم. جنبه عملی دارد. امام صادق عليه السلام : هر كس مؤمنى را به گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود.امام صادق عليه السلام : هر كس مؤمنى را سرزنش كند، خداوند او را در دنيا و آخرت سرزنش كند. لذا انسان توجه کند، جستجو کردن و فاش کردن و گفتن عیوب دیگران آثار زشت دنیایی آخرتی ارد در بعد اجتماعی ضررهای بسیاری دارد که به اشاعه فحشا تعبیر میشود.
۱۶.۱ـ تعییر: اینکه انسان جستجوی عیوب دیگران بکند زشت است اینکه بخواهد آن را حفظ بکند زشت است اینکه بخواهد روزی این را به کار بگیرد و دماغش را به خاک بمالد زشت است در روایت بابی در تعییر داریم. جنبه عملی دارد. امام صادق عليه السلام : هر كس مؤمنى را به گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود.امام صادق عليه السلام : هر كس مؤمنى را سرزنش كند، خداوند او را در دنيا و آخرت سرزنش كند. لذا انسان توجه کند، جستجو کردن و فاش کردن و گفتن عیوب دیگران آثار زشت دنیایی آخرتی ارد در بعد اجتماعی ضررهای بسیاری دارد که به اشاعه فحشا تعبیر میشود.
۲۱:۲۴
عیبجویی، ستر عیوب 3.mp3
۴۴:۴۴-۲۰.۸ مگابایت
۲۱:۲۱
سوال جلسه۳کتاب ۴. اخلاق ربانی ـآفات زبان عیب جویی و سخن چینیاز صفحه ۳۷تا۴۸ در چه جایی بیان عیب دیگران جایز است و با چه شرایطی؟
۲۱:۴۴
۱ـ نقل منکر۱.۱ـ مرور مباحث گذشته: نفس تتبع و جستجو بدون وجه شرعی، لفظ ثبت و ضبط کردن در ذهن و غیر ذهن بدون وجه شرعی و نفس بازگو کردن برای خود طرف که خطایی از او صادر شده به قصد کوبیدن او زشت و از نظر شرعی نهی شده است.۲.۱ـ نقل کردن یا تشیع فاحشه: چه رسد به اینکه انسان عیب عملی شخصی را بدون وجه شرعی به دیگران بگوید و به رخ او بکشد برای کوبیدن او چه به قصد تعییر باشد یا نباشد یا قصد سرزنش داشته باشد یا نداشته باشد.۳.۱ـ رابطۀ نهیازمنکر و نقل منکر: یک بر کسی در مرئی و منظر یک اجتماع عمل خلاف و معصیتی را انجام میدهد و باید او را نهی کرد در روابط اجتماعی از نظر روانی که کسی معصیتی را انجام داده انسان میتواند به او تذکر بدهد ولی ضرورتی ندارد که آن را نقل کند.۴.۱ـ شکستن قُبح عمل زشت: باید توجه داشت که نقل منکر ممکن است باعث شکسته شدن قبح عمل زشت بشود مخصوصاً اگر عامل آن یک شخص مومن بوده باشد دیگران هم جرات میکنند که آن کار را انجام بدهند.۵.۱ـ راهنمایی بهسوی عمل زشت: نقل منکر گاهی راهنمایی به سوی فعل منکر است عنی وقتی منکر را نقل میکند شنونده الگوبرداری میکند. لذا فعل منکر در ملأ و نقل منکر در ملأ بدون وجه شرعی، مورد نهی است. چرا؟۶.۱ـ آثار زشت نقل منکر: زیرا بر این سن آثار زشت از نظر اجتماعی مترتب است. در آیه شریفه است که کسانی که دوست میدارند عمل زشت را در بین کسانی که ایمان آوردهاند پراکنده یا فاش کنند. مومنین کسانی هستند که از نظر روانی حریم نسبت به مولا، یعنی الله تعالی دارند. میخواهند به آنها ضربههای روانی بزنند و قبح منکر را پیش آنها ببرند و جرات به آنها بدهند. آنها را راهنمایی کنند و شهوات آنها را تحریک کنند. قرآن این افراد را تهدید میکند که «لهم عذاب الیم». امام صادق عليه السلام : هر كس درباره مؤمن چيزى را كه با چشمهاى خود ديده و با گوشهاى خود شنيده است بازگو كند، از شمارِ كسانى است كه خداى عزّ و جلّ فرموده است : «كسانى كه دوست دارند زشت كارى در ميان آنان كه ايمان آورده اند شيوع پيدا كند، براى آنان در دنيا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود. و خدا[ست كه ]مى داند و شما نمى دانيد».۷.۱ـ مثل عامل گناه:پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هان، هر كس كار زشتى را بشنود و آن را افشا سازد، همانند كسى است كه آن را مرتكب شده است و هر كس عمل نيكى را بشنود و آن را در بين مردم شايع كند، همانند كسى است كه آن را انجام داده است.۸.۱ـ خودش هم مبتلا میشود: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس زشت كارى و گناهى را فاش كند، مانند كسى است كه آن را انجام داده است و هر كه مؤمنى را به چيزى سرزنش كند، نميرد تا خود مرتكب آن شود. البته جاهایی از نظر شرعی استثنا شده است. منشا این رذیله عداوت حسد یا شهوت است.۲ـ ستر عیب: در مقابل این رذیله یک فضیلت در کار است.۱.۲ـ از شاخههای خیرخواهی: از آن طرف صدر و پوشاندن عیب دیگران فضیلت است که انسان برای حفظ آبروی برادر مسلمانش عیب او را بپوشاند. در روایات دستور دادهاند که انسان مقید بشود که فضیلت پرده پوشی نسبت به عیوب دیگران را برای خودش کسب کند ه یکی از شاخههای نصیحت یا خیرخواهی است. نصیحت برای انسان از فضایل است.۲.۲ـ بپوشان تا پوشانده شوی: اگر انسان مبتلای به بخواهد نجات پیدا کند کی از راههای عمومی آن است که خودش را جای دیگران قرار بدهد که اگر من به جای او بودم و لغزشی از من سر میزد آیا مایل بودم لغزش من را کشف کند و بعد پخش کند یا مایل بودم کسی اطلاع پیدا کند. اگر هم اطلاع پیدا کردی ستر کن و بپوشان این راهیست برای اینکه انسان به فضیلت پرده پوشی مقید شود. انسان در ربط با عیوب خودش هم باید اینطور باشد. همه ما غیر معصومین کم و زیاد عیوب عملی اخلاقی و روشی داریم. امام على عليه السلام : به خاطر عيب هايى كه در خود مى دانى، عيب برادرت را بپوشان . من که به لغزش فلانی مطلع هستم دیگری هم نسبت به لغزش من اطلاع دارد تو لغزش او را بپوشان که دیگری لغزش تو را بپوشاند. کسی که مومن بالله است و به مبدا تا معاد اعتقاد دارد گوییم که مسلمان و مومن است میداند که در این دنیا از او لغزش سر زده است چه در دنیا و چه در آخرت از خالقش چه توقعی دارد؟ ما از خدا این را میخواهیم که در دنیا ما را مفتضح نکند به ستاریت حق متمسک میشویم در آخرت هم میگوییم که خدایا ما را رسوا نکن نچه از خدا میخواهیم باید در حد خودمان به آن عمل کنیم.
۲۱:۴۵
۳.۲ـ جلوهای از خدا: ما که از خدا عفو میخواهیم خودمان در آن جاهایی که سفارش شده عفو کنید باید عفو کنیم.۴.۲ـ پوشانندگی الهی:پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه در دنيا عيب برادر مسلمان خود را بپوشاند، خداوند در روز قيامت بر او عيب پوشى كند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچ بنده ای (عيبِ) بنده ای را نمی پوشاند مگر اینکه الله متعال در قيامت (عيوب و گناهان) او را می پوشاند. به فرمودهاند شخصی نیست که لغزش برادر مومنش را بپوشاند، مگر اینکه خداوند او را داخل بهشت میکند یعنی یکی از اموری که موجب میشود انسان به بهشت برود، ستاریت است. لذا انسان به هر یک از صفات الهی که میکاهت متمسک بشود، در این دنیا آن صفت را به مقداری که مقدورش است تحصیل کند. بشر عاجز است اما این معنا که من عاجز هستم از اینکه صفت کمال آنچنانی به دست بیاورم س آن را رها کنم درست نیست بلکه در حد خودم میتوانم.۵.۲ـ رابطۀ «یَومَ تُبلَی السَّرَائِرَ» و ستّاریّت خدا: قیامت یوم تبلی السرائر است ولی این منافاتی با ستاریت حق در روز قیامت ندارد. این یعنی در آن روز خود انسان ظاهر میشود اما برای دیگران نسبت به اعمال زشت آشکار نمیشود در بعضی از روایات داریم که ستاریت خداوند در قیامت هم نسبت به بندگان مومنش ادامه دارد. خدا نمیگذارد پیش دیگران رسوا بشوند. اما آنچه داشته، پیش خودش ظاهر میشود. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند روز قیامت پیغمبر از خدا این تقاضا را میکند که امتش را مقابل فرشتگان، سایر پیامبران و امتهای سابق از آنها حساب نکشد. بلکه طوری از اینها حساب بکش که قید تو و من کسی بر اعمال زشت اینها مطلع نشود. خداوند به پیغمبر خطاب میکند: ای دوست من ای حبیب من. مهربانی من به بندگان بیش از توست. ای پیغمبر وقتی که تو خوش نداری عیوب اینها نزد غیر ظاهر و آشکار بشود، و نمیخواهی غیر تو کس دیگری مطلع بشود، اما من نمیخواهم تو هم مطلع بشوی. خداوند میفرماید: من اینها را به تنهایی حساب میکشم طوری که غیر خود من کسی بر لغزشهای اینها آگاه نشود.۶.۲ـ حتی اگر پنجاه عادل شهادت دادند: در روایت آمده که اگر ۵۰ عادل شهادت دادند که این کار را کرده است ولی خودش گفت من این کار را نکردم. بگو این کار را نکرده. ۷.۲ـ کلاه خودت را بچسب: گاهی انسان معصیتی از دیگری میبیند ا آخر عمر با اون برخورد میکند آن میآید جلوی چشمش این از خبائث نفس است. حالا او خلافی کرده است اما آیا تا آخر عمر همان است؟ آیا من خودم خلافی نکردم؟ خودم که میدانم چه خبر است. شاید او توبه کرده است ولی من هنوز درگیر معصیت خودم هستم. مام على عليه السلام : اى بنده خدا! در عيبجويى هيچ كس به خاطر گناهش، شتاب مكن؛ زيرا ممكن است آمرزيده شده باشد. ولى در مورد خودت، از گناه كوچكى هم كه كرده اى ايمن مباش؛ چرا كه شايد براى همان گناه عذاب شوى. انسان نباید پرده در باشد و عیوب دیگران را فاش و منتشر بکند.۸.۲ـ بازگوکردن عیب در عین پوشاندن آن: گاهی در روایات برمیخوریم به مطالبی که با آنچه گفتیم تفاوت دارد مثلا امام على عليه السلام : هر كه عيبت را به تو نشان دهد، او دوست صميمى توست. هر كه عيبت را از تو مخفى نگه دارد، او دشمن توست. اینها دو بحث است. یکی اینکه انسان بگردد از دیگری عیب پیدا کند و پیش خودش نگه دارد که بعداً آبرویش را ببرد این نهی شده که انسان این کار را بکند اما یک بحث دیگر این است که ر رابطه ایمانی و اسلامی اقتضا میکند که هر یک از برادران ایمانی نسبت به دیگری حالت سازندگی داشته باشد.۹.۲ـ آینهوار: گفته شده که مومن آینه مومن است یعنی مثل آینه باشد که دلسوزانه در خفا به او بگوید برای آنکه ساخته بشود نه اینکه آبرویش را ببرد.۱۰.۲ـ دشمن و دوست: امام علی علیه السلام میفرمایند کسی که در حضورت عیب تو را بپوشاند و جلوی رویت نگوید و پوشی کند ولی پشت سرت عیبت را بگوید را حفظ کند و عیبت را نگوید او دوست توست و نگهش دار.۱۱.۲ـ تذکّر دوستانه و بدون سرزنش: انسان مراقب باشد اگر کسی به او عیبش را تذکر داد اما نه به لحن سرزنشی و نخواسته سرکوفت بزند یا انسان را خفیف کند بلکه با لحنی دوستانه و دلسوزان تذکر داد سان باید از او تشکر کند و خیلی ممنون باشد که لغزشهایش را میگوید این شخص دلسوز است. امام علی علیه السلام میفرمایند که کسی که لغزش تو را به تو تذکر بدهد میخواهد تو را حفظ کند خواهد پشت سرت آبرویت را ببرد هر آینه محبوبترین مردم پیش تو کسی باشد که تو را به آن اموری که راهنمایی میکند که موجب رشد تو است و تو را نسبت به لغزشها و عیوبت آگاه میکند.
۲۱:۴۶