عکس پروفایل اخلاق ربانی۰۳ا

اخلاق ربانی۰۳

۵۸عضو
جلسه ۳undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۴۱تا۵۴آیا امکان دارد که رنجش حاصل شود ولی معصیتی نباشد و حتی اجری حاصل شود؟

۲۱:۴۱

بازارسال شده از اخلاق ربانی
۰.۰ـ دو راه معالجه برای رذایل پنجگانه وجود دارد. یک راه اختصاصی ان است که انسان در خود ریشه‌یابی کند و ببیند منشا رذیله چیست و منشأ را درمان کند.۱. راه علمی معالجه و درمان رذیلۀ ایذا مؤمن۱.۱.۱ـ توجّه به حرمت ایذا توجه داشته باشد که ایذاء مومن معصیت و گناه است و حرام است. و در آیه شریفه فرموده: کسانی که مومنین و مومنات را بدون اینکه عمل زشتی انجام داده باشند، اذیت می‌کنند؛ «اثم مبین» یعنی گناه آشکاری مرتکب شده‌اند.
۲.۱.۲ـ مشمول لعن خدا، فرشتگان و مردمتوجه داشته باشد که این حرکت ایذایی موجب می‌شود که خداوند او را لعنت کند. روایت از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که اگر کسی مومنی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است و کسی که مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است و کسی که خدا را اذیت کند او ملعون است در تورات و انجیل و زبور و فرقان و بر او باد لعنت خداوند تعالی و ملائکه و همه مردمان.روایت دیگر مربوط به فریقین است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هرکس مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است.
۳.۱.۳ـ اعلان جنگ با خداتوجه کند که این کار اعلان جنگ با خدا است و در روایت است که امام صادق فرموده است که خداوند فرموده است: کسی که بنده مومن مرا می‌رنجاند، اذیت می‌کند و می‌آزارد، با من اعلان جنگ بدهد.
۴.۱.۴ـ مفارقت روح ایمان از قلباذیت کردن مومن باعث می‌شود روح ایمانی از قلب انسان مفارقت کند و از قلب انسان کنده شود. یک وقت می‌فهمد که دارد رو به انحطاط می‌رود و عقب گرد می‌کند و رشته دوستی و ولایی او با ولی الله الاعظم، امام زمان جل الله تعالی فرجه الشریف قطع می‌گردد. حضرت عبدالعظیم حسنی یه السلام از امام هشتم علیه السلام نقل می‌کند و می‌گوید که حضرت فرمود ای عبدالعظیم! از طرف من به دوستان من ابلاغ کن و به ایشان بگو که برای شیطان نسبت به نفس‌هایتان راهی قرار ندهید، یعنی برای شیطان راه باز نکنید تا به سوی شما بیاید. کسی که به کجا شرک بیاورد و یا اینکه یکی از اولیای خدا را بیازارد یا اینکه برای یکی از اولیای خدا بدی در دلش پیدا کند یا عداوت او را به دل گرفته باشد س به درستی که خداوند او را نمی‌آمرزد تا اینکه از این حالت برگردد و اگر برگشت راهی برای فلاح او وجود دارد وگرنه روح ایمان از قلب او کنده می‌شود و از دوستی و حیطه ولایتی ما خارج می‌شود و دیگر ای او بهره‌ای از ولایت ما نخواهد بود و پناه می‌برم به خدا از اینکه کسی نصیبی از ولایت ما نداشته باشد و آن رشته ولایی اش با ما قطع شود.undefined
۵.۱.۵ـ توجّه به عذاب اخروی ایذاامام صادق عليه السلام : چون روز قيامت شود، آواز دهنده اى بانگ بر آورد كه : كجايند كسانى كه از دوستان من روى گرداندند (آنها را از حقوقشان محروم ساختند، يا آنان را ريشخند كردند)؟ پس، گروهى كه در چهره شان گوشتى وجود ندارد، برخيزند؛ گفته شود : اينان كسانى هستند كه مؤمنان را آزار دادند و با آنان دشمنى و عناد ورزيدند و به خاطر دينشان ايشان را سخت سرزنش كردند؛ آن گاه فرمان داده شود كه آنها را به دوزخ برند.
۲ـ ایذای شیعۀ اهل ولایتانسان باید خیلی مراقب باشد که ن‌هایی را که با معصومین علیهم السلام رابطه دارند اذیت نکند و نرنجاند. امام باقر علیه السلام می‌فرمایند اگر کسی یکی از شیعیان ما را مسرور کند مثل این است که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را مسرور کرده است و همچنین اگر کسی یکی از شیعیان ما را برنجاند مثل این است که پیغمبر را رجانده باشد. امام صادق علیه السلام از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کنند که حضرت فرمودند آنگاه که به معراج رفتم به من از پشت حجاب وحی شد، آنچه که وحی شد کانهو می‌گوید: ما دو گونه از برای حجاب برخورد داشتیم، یکی هم نه رویارو کی از آن چیزهایی که مشافتاً به من خطاب شد این بود که کسی که دوست مرا اذیت کند می‌دانید چه کار کرده؟! من را آماده کردی تا با او جنگ کنم و یا اینکه با من بساط جنگ را پهن کرده است، یعنی خودش را مهیا کرده تا با من بجنگد. پس کسی که با من جنگ کند من هم با او جنگ می‌کنم. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به خدا عرض می‌کند که این دوست تو کیست که اگر اذیتش کنند معنایش این است که با تو در بساط جنگ وارد شده‌اند و تو هم با او می‌جنگی؟ این را فهمیدم که اگر کسی با توی خدا بجنگد تو با او می‌جنگی. فرمود این ولی که دارم می‌گویم آن کسی است که من برای تو و وصی تو از او پیمان گرفته‌ام منظور از این افراد همان شیعیان هستند. غرض اینکه در بحث ایضا مومن معنا کسی است که اهل ولایت است انسان نباید مومن اهل ولایت را اذیت کند چرا که بسیار این مسئله آثار زشتی به دنبال دارد.

۲۱:۴۳

بازارسال شده از اخلاق ربانی
۳ـ ایذای مؤمن از روی عادتگاهی اوقات انسان به اذیت کردن مردم عادت کرده است و ار رذایل اخلاقی ریشه‌ای مثل حسد دشمنی عداوت کبر یا جهات دیگر نیست بلکه گرفتاری بی‌ادبی است.۳.۱ـ دشمن‌تراشی و جلب دشمنیچنین فردی باید بداند که به دست خودش من برای خودش می‌سازد و انسان عاقل و متدین چنین حرکتی نمی‌کند چون هم از نظر اخروی و هم اجتماعی و دنیایی برایش ضرر دارد.۴ـ ایذای مؤمن با نیّت جبرانگاهی برخی از افراد به قصد شوخی یا ر مسئله دیگری فکر می‌کنند که اذیت می‌کنند و بعد از دلش در می‌آورند. اولاً این کار معصیت و حرام است ثانیا احسانی که مسبوق به اذیت و رنجش از ناحیه محسن است اجری ندارد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه مؤمنى را اندوهناك سازد و سپس دنيا را به او بدهد، گناهش بخشوده نمى شود و در برابر آن پاداشى نمى بيند.۵ـ نسبیّت ایذا۵.۱ـ هر ایذایی به‌طور مطلق حرام نیستگاهی لازم است که افشای حکم الهی بشود چند که فرد رنجیده خاطر هم می‌شود مثلاً وقتی امر به معروف و نهی از منکر می‌شود یا قاضی حکم می‌دهد قطعاً رنجش حاصل می‌شود اما اینجا ایذای به حق است. هم ایذای به حق داریم و هم ایذای ناحق. و آنچه که حرام است ناحق است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که اگر کسی مومی را بدون حق اذیت کند مثل این است که مکه و بیت المعمور را نابود کرده باشد و مثل این است که هزار و یک مقرب خدا را کشته باشد. همچنین فرموده‌اند اگر کسی مومنی را اذیت کند خداوند او را اذیت می‌کند. یک سنت از اعمال زشت هستند که جزای آنها به قیامت نمی‌ماند و در همین جا جزای عملشان را می‌بینند و رنجاندن مومن از این قبیل است. مسئله قصد در رنجاندن مومن مهم است و اگر قاضی یا مجری حکم شرعی در دلش به غیر از اجرای امر الهی چیزی وجود داشته باشد که از رنجیدن طرف مقابل احساس خوبی به او دست دهد ز اجر او کم می‌شود حرمت دارد.۶ـ اهانت و سبک کردن مؤمناهانت یعنی اینکه کسی دیگری را سبک کند و یکی از اسباب تحقق رنجاندن معنای رنجش این است که طرف آزرده خاطر شود ولی در باب اهانت رنجیدن لازم نیست و همین که معنای سبک شدن انتزاع شود معصیت شده است.۶.۱ـ اهانت به‌منزلۀ جنگ با خداحضرت امام باقر عليه السّلام [فرمود]: آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله به معراج برده شد، گفت: «پروردگارا! مؤمن ، نزد تو چه حالى دارد؟» فرمود: هر كس دوست مرا خوار كند ، همانا ، با من به جنگ برخاسته است ، و در چيزى كه من انجام دهنده آن باشم، ترديد نمى كنم.۶.۲ـ تفاوت بین توهین و ایذاتوهین جنبه خارجی دارد نه داخلی. در باب اذیت که جنبه داخلی دارد خصی در دلش رنجش پیدا می‌شود اما کسی آبرویش را نبرده اما در باب توهین ممکن است فرد در دلش رنجش ایجاد نشود اما نزد مردم سبک شده باشد یا مردم آن کار را سبک کردن فرض کنند. می‌فرمایند بدانید اگر کسی بخواهد به مومن دوستدار خدا یا ولی خدا توهین کند یا آبرویش را ببرد خداوند مومن را یاری می‌کند و نمی‌گذارد آبروی او را ببرد. روایت است که فرموده: منِ خدا سریع‌ترین موجودی هستم که دوستان خودم را یاری می‌کنم. امام صادق عليه السلام : خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد : هر كه يكى از دوستان مرا خوار شمارد، آماده جنگ با من شده است و من در يارى دادن دوستدارانم شتابنده ترينم .۶.۳ـ اهانت به دیگران در ارتباط با امور مادّیخداوند ر انتقام است توهین نمی‌گذرد و فرموده است که من برای دوستان خودم انتقام می‌گیرم من از آن انتقام گیرنده‌هایی هستم که تا قصاص نکنم از پا نمی‌نشینم.۶.۴ـ انتقام‌گیری خدا از اهانت‌کنندگاننتیجه توهین به مومن و آبرو بردن او این است که خدا آبروی او را در دنیا و آخرت می‌برد و نه تنها نمی‌گذارد آبروی مومن برود بلکه آبروی او را هم می‌برد. امام علی علیه السلام فرموده‌اند کسی که به دیگران توهین کند از خودش کم می‌شود. یعنی کسی که توهین می‌کند مخصوصاً در ارتباط با امور مادی به دیگری توهین کند ز خودش کم می‌شود. حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند اگر کسی به تهی دست مسلمانی به خاطر تهی دستی‌اش توهین کند و او را سبک نماید، در واقع خدا را سبک کرده و پیوسته تحت غضب و خشم الهی قرار خواهد داشت تا اینکه برود و طرف مقابل را راضی کند. چون این حق الناس است و آب روی دیگران را بردند یک نوع حق الناس است و باید برود او را راضی نکند.ممکن است انسان حتی قائل به معنویت و نظام حاکم بر این جهان نباشد اما انسانیت داشته باشد و بفهمد که معیار ارزش پول و مقام نیست معیار ارزش‌های انسانی است. معیارهای ارزشی سه دسته هستند: معیارهای الهی معیارهای انسانی معیارهای مادی البته معیارهای الهی، ارزش‌های انسانی را هم در بر دارد.کسی که معیارهای ارزشی‌اش موافقت مادی است جنبه‌های انسانی و الهی را نادیده می‌گیرد و چه بسا مسلمان فقیری را از روی جهات مادی به خاطر تهی دست بودنش سبک می‌کند.

۲۱:۴۳

سلام و عرض ادببسیار تلاش می کنم که اشتباه انوشتاری نداشته باشم ولی بسا می بینم به دلیل استفاده از صدا نوشت، اشتباهاتی در نوشتار دارم و بسیار عذرخواهم. به بزرگی خودتان ببخشایید.

۲۱:۴۶

پنج رذیلۀ اخلاقی 4.mp3

۴۵:۰۶-۲۰.۹۶ مگابایت
جلسه ۴undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۵۶تا۶۸تحقیر مومن آثار تحقیر مومن در روایات اذلال مومن تقید به انجام آداب اسلامی

۲۱:۵۲

سوال جلسه ۴undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۵۶تا۶۸جرا باید از تحقیر دیگران پرهیز کرد؟

۲۱:۵۴

۱ـ تحقیر مؤمن:۱.۱ـ معنای تحقیر: کوچک شمردن مومن که می‌تواند زبانی باشد یا در برخوردها و رفتارها اتفاق بیفتد. ابتدا یک حالت نفسانی است در درون اتفاق می‌افتد سپس در عمل بروز پیدا می‌کند و به صورت یک رذیله اخلاقی نشان داده می‌شود.۲. آثار تحقیر مؤمن در روایات: ممکن است این صفت در انسان ملکه شود و به صورت رفتار بیرونی در بیاید.۲.۱ـ خدا او را کوچک می‌کند: ثمره ملکه شدن ین صفت آن است که خدا او را کوچک می‌کند. این کوچک کردن یعنی آنکه انسان ر نظر مردم کوچک می‌شود و دید ین چنینی نسبت به او پیدا می‌کنند. این حالت دو صورت دارد: undefined از نظر نفسانی قدرتمند است عملاً این را ابراز نمی‌کند ولی دیگران را کوچک می‌کند. undefinedضعف نفس دارد.در هر دو صورت خداوند چون قلوب دیگران در دست اوست ید دیگران را از نظر درونی نسبت به او عوض می‌کند. یعنی دیگران واقعیت او را می‌بینند و این چنین مورد غضب الهی قرار می‌گیرد. امام صادق فرمودند کسی که یکی از مسلمانان را کوچک کند خداوند او را دچار دشمنی و کوچک شمردن خواهد کرد به گونه‌ای که مردم او را کوچک نمود. و به شدتی که مورد خشم الهی هست مورد خشم مردم نیست.
۲.۲ـ چرا نباید دیگران را تحقیر کرد؟چرا که ما نمی‌دانیم اولیای خدا چه کسانی هستند، چون از باطن افراد جز پروردگار هیچ کس آگاه نیست،
۳.۲ـ مخفی بودن اولیای‌خدا: پیامبر اکرم فرمود: خداوند سه چیز را در سه چیز پنهان کرده است: خشنودی خود را در اطاعت ها و غضبش را در معصیت ها و ولیش را در میان بندگانش پس زنهار از این که یکی از شما چیزی از اوامر او را کوچک شمارد زیرا می داند در کدامین، خشنودی خدا نهفته است و زنهار از این که یکی از شما، چیزی از گناهان را آسان بگیرد زیرا نمی داند در کدامین، غضب خدا پنهان است و هیچکدام از شما به یکی از بندگان خدا اهانت نکند که نمی داند کدام یک ولی خدا است.
۴.۲ـ مادّی‌گری و ظاهرگرایی: این دو منشا دی هستند که انسان‌ها نسبت به دیگران پیدا می‌کنند یعنی از نظر ارزشی معیار مادی و ظاهری وجود دارد و آن کسی که معیار ارزشی او معنوی است بر اساس ان اکرمکم عند الله اتقاکم رفتار خواهد کرد. معمولاً معیار ارزشی در نزد انسان‌های ساخته نشده نسبت به دیگران معیارهای مادی یا معیارهای ظاهری است.۵.۲ـ تحقیر فقرای شیعه: امام صادق علیه السلام می‌فرمایند تهی دستان از شیعیان ما را کوچک به حساب نیاورید. کسی که به خاطر فقر شیعیان ما را کوچک به حساب آورد خدا او را کوچک خواهد کرد و پیوسته مورد غضب خدا قرار می‌گیرد تا از روش خود برگردد.۶.۲ـ تحقیر ضعفای اخوان: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند ضعفای رادرهای دینی‌تان را کوچک به حساب نیاورید در اینجا هر نوع ضعف مادی را در بر می‌گیرد و اشاره به ضعف معنوی ندارد اگر کسی مومنی را کوچک بشمارد خدا در بهشت بین این دو جمع نمی‌کند مگر اینکه او از رفتارش برگردد و توبه کند. و اگر توبه نکند در آخرت هم رسوا خواهد شد. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند اگر کسی مومنی را برای اینکه فقیر و تهی دست از تحقیر کند، خداوند روز قیامت او را کوچک می‌کند و او را رسوا و مفتضح خواهد ساخت. و در روایتی دیگر می‌فرمایند که ا او را در بین تمام انسان‌ها رسوا می‌کند.
۷.۲ـ حرمت شرعی تحقیر: عمل تحقیر کردن از نظر شرعی حرام است اما تا زمانی که به فعلیت در نیاید و فقط در قصد و نیت باشد معصیت نشده و تکلیف طبق اعمال ظاهری انسان است.۳ـ اذلال مؤمن: اگر کسی مومنی را خوار کند اعلان جنگ به خدا داده است امام صادق علیه السلام می‌فرمایند کسی که بنده مومن را خوار کند با من اعلان جنگ کرده است۳.۱ـ اعلان جنگ با خدا: توجه کنید که ی که اعلان جنگ با خدا می‌کند خدا مومن را که در مقابل اوست نصرت و یاری می‌کند و این شخص به مطلوب شیطانیاش نخواهد رسید. امام صادق علیه السلام فرموده‌اند که پیغمبر اکرم فرمودند که خداوند فرموده است من با کسی که می‌خواهد بنده مرا کار کند در جنگ هستم و سریع‌تر به یاری دوستانم می‌رسم عنی قبل از اینکه تو بخواهی این کار را بکنی من خودم این کار را کرده‌ام. بدتر از این آن است که انسان می‌خواهد دیگری را در جامعه کار کند رشته ولایت خودش با خدا قطع می‌شود۲.۳ـ نتیجۀ اذلال در قیامت: آن است که امام صادق فرمودند کسی که بخواهد یکی از دوستان مومن ما را کار کند خداوند او را در قیامت روی طینت خبال نگه می‌دارد ا هنگامی که جمیع انسان‌ها از حساب فارغ شوند. پرسیدند طینت خبال چیست؟ فرمود چرک اهل جهنم. اینجا تازه ایستگاه و موقعیت او است تا ببیند وضعش چه می‌شود یعنی اینجا محل انتظار است. تمام موجودات وابسته به حق هستند و خداوند کسی که وابستگی به اوست را رها نمی‌کند تا به او توهین شود

۲۱:۵۵

۴. تقیّد به انجام آداب اسلامی: از نظر عملی و خارجی آنچه باعث می‌شود انسان به این وادیها کشیده شود غیر از نگرش داخلی او مسئله این است که به آداب اسلامی عمل نمی‌کند.انسان به هر مسلمان و مومنی که برخورد می‌کند باید مقید باشد که همانطور که شارع مقدس رسول داده عمل کند. انسان که بی‌ادب به دنیا نیامده بلکه در اثر تکرار این نوع رفتار ملکه او شده است انسان در محیط زندگی باید مقید به آداب باشد۱.۴ـ رعایت ادب هنگام بردن نام یکدیگر: رعایت دب نام بردن دیگران باعث می‌شود که از بی‌ادبی جلوگیری شود گاهی افراد ه دلیل اینکه فکر می‌کنند به هم نزدیک هستند همدیگر را احت صدا می‌کنند و واقعاً هیچ نظری ندارند. میرزا آقای تبریزی رحمت الله علیه خیلی مودب و با لباس مرتب تنها در اتاق نشسته بود. از خواب که بلند می‌شد لباس‌هایش را تنش می‌کرد و مودب می‌نشست ه ایشان عرض می‌کنند که آقا اینجا که کسی نیست، شما چرا اینگونه می‌نشینید می‌فرماید: مگر خودم کسی نیستم! این یک بعد است و بالاتر اینکه اگر کسی عظیم‌تر از خدا هست؟ من در محضر حق هستم. انسان باید مراقبت داشته باشد تا در سراسر زندگی و برخورد با افراد به آداب اسلامی انسانی عمل کند.۲.۴ـ «تو» نه «شما»: تو را کنار بگذار و بگو شما مقید شوید که در الفاظ تو مصرف نکند. این انسان را به وادی بی‌ادبی می‌کشاند

۲۱:۵۶

پنج رذیلۀ اخلاقی 5.mp3

۴۹:۵۱-۲۳.۱۳ مگابایت
جلسه ۵undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۶۹تا۸۳لزوم اجتناب از اذیت و آزار دیگران اکرام و اجلالی مومن اکرام صاحبان فضایل اکرام مومنین کهنسال معیار ارزشمندی افراد در اسلام احترام به سادات

۲۲:۴۴

سوال جلسه ۵undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۶۹تا۸۳نگاه ارزشی اسلام به پول داشتن یا نداشتن چگونه است؟

۲۲:۴۵

۱ـ لزوم اجتناب از اذیّت و آزار دیگراناگر انسان به هر کدام از وظایف مبتلا باشد از دو راه علمی و عملی ی‌تواند به اصلاح آن اقدام کند.۱.۱ـ دوری از رذایل با تحصیل ضدّ آن: هر یک از وسایل ضدی دارد که یک فضیلت است مثلاً ضد کبر تواضع است ی از راه‌هایی که باعث می‌شود انسان موفق شود تا از وسایل اخلاقی دست بردارد و بیماری خود را معالجه کند کوشش برای تحصیل ضد آن و توجه به فضیلت ضد آن رذیله است و این مسئله جنبه عمومی دارد. ۲.۱ـ کفّ اذی: ضد اذیت مسلمین و مسلمانان عبارت است از «کف از اذیت مسلمین»، اذیت از مسلمانان. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مسلمان ، كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او آسوده باشند . همچنین فرموده‌اند شخصی را دیدم در بهشت که به خاطر بریدن درختی اثر راه ه باعث آزار و زحمت مسلمانان شده بود در بهشت گردش می‌کرد. دفع اذیت یعنی با این کارش پیشگیری می‌کند که کسی درباره آن موضوع اذیت شود. و باز فرموده‌اند اگر کسی چیزی را که مسلمانان اذیت می‌کند از بین راه دور کنند خداوند برای او حسنه‌ای می‌نویسد. این مسئله یک مسئله انسانی است و اسلام در ارتباط با سازمان وجودی انسان بیان می‌کند.۳.۱ـ وجوب کفّ اذی از جار: بسیار سفارش شده است که انسان مراقب باشد تا همسایه خود را اذیت نکند. امام هشتم فرموده‌اند مومن کسی است که وقتی نیکی می‌کند خوشنود می‌شود و اگر عمل زشتی انجام دهد استغفار می‌کند و پوزش می‌طلبد. مسلمان کسی است که مسلمان‌ها از زبان و دست او به سلامت باشند و از ما نیست کسی که همسایه‌اش از اذیت و آزارهای او ایمنی نداشته باشد. امام صادق علیه السلام فرموده‌اند کسی که اصلاً جانب همسایه‌اش خودداری کند خداوند لغزش‌هایش را در روز قیامت از او دور می‌کند. یعنی مورد عفو قرار می‌گیرد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند آنقدر جبرئیل راجع به همسایه سفارش کرد که خیال کردم همسایه از همسایه ارث می‌برد.۲ـ اکرام و اجلال مؤمن: مسئله دوم بالاتر از کف اذی است یعنی خودداری از دفع آن۲..۱ـ اولویت اکرام از کفّ اذی: اکرام مومن محبت کردن به مومن و لطف کردن و مهربانی برادر مسلمان بالاتر از دفع اذیت است مسئله اکرام و اجلال ر دو رابطه مطرح می‌شوند: رابطه اول به طور عموم نسبت به جمع مسلمین و مومنین است رابطه دوم دایره تنگ‌تری دارد.۲.۲ـ احترام کردن در گفتار: احترام کردن غیر از اعانت است اینکه با افراد با احترام صحبت کند و عادت کند که احترام بگذارد. مثلاً طرف خود را شما خطاب کند، از عبارات محترمانه مثل شما فرمودید شما فرمایشی ندارید استفاده کند.۳.۲ـ گرامی داشتن مؤمن در روایات: اامام صادق عليه السلام : هر كس به برادر مؤمن خود بگويد : «خوش آمدى!» ، خداوند متعال تا روز قيامت براى او خوشامد مى نويسد . «هر که خاشاکی از چهره برادر مؤمن خود برگیرد، خدای عز و جل ده حسنه برایش می نویسد، و هر که به روی برادر مؤمن خود تبسم کند برای او حسنه ای خواهد بود» .امام صادق عليه السلام :كسى كه برادر مسلمانش بر او وارد شود و وى گرامى اش بدارد، در حقيقت خداوند عزّ و جلّ را گرامى داشته است.۴.۲ـ انگیزۀ الهی در اکرام مؤمن: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بنده اى از امّتم نيست كه به برادر دينى خود مهر و محبتى ورزد مگر آن كه خداوند از خدمتكاران بهشتى به خدمت او درمى آورد. به طور عموم نسبت به مومنین باید گرامی برخورد کند و آنها را کوچک نکند چه از نظر صحبت و چه از نظر کیفیت برخورد.۳. اکرام صاحبان فضایل: صاحبان فضایل کسانی هستند که دارای فضایل اکتسابی یا ذاتی هستند۳.۱ـ اکرام اهل تقوا و اهل علم: انسان باید گروه‌های خاصی از جامعه اسلامی را بیشتر احترام کند ه دو دسته هستند یک دسته دارای فضیلت‌های اکتسابی هستند مانند علما دانشمندان و اهل تقوا.۴ـ اکرام مؤمنین کهن‌سال: دسته دوم کسانی هستند که دارای فضائلی هستند ه خودشان کسب نکرده‌اند بلکه به آنها رسیده است.۴.۱ـ اکرام پیرمرد پا به سن گذاشته: مثلاً کسی که پا به سن گذاشته است و جزو بزرگان سن نیست مسلمان است اما دانشمند نیست و تقوای کذایی هم ندارد و کبر سنی دارد شارع اینجا به احترام آنها دستور می‌دهد امام صادق می‌فرمایند از بزرگداشت خدا این است که انسان، ریش سفید مسلمان را بزرگ بدارد و در بعضی روایات تهدید شده است که اگر کسی این کار را نکند از ما نیست. ۴.۲ـ از مکافات عمل غافل مشو: حتی در بعضی از روایات بیان شده است که در همین دنیا نتایج آن را می‌بیند عنی جوانی که پیرمرد یا بزرگتری را تخفیف کرده قبل از اینکه از دنیا برود خفیف می‌شود. ۴.۳ـ اکرام مؤمن موسپید از علایم ایمان: امام صادق عليه السّلام فرمود:سه كس هستند كه حق آنها را ناديده نمى گيرد به جز منافقى كه به نفاق معروف است:كسى كه مويش را در اسلام سفيد كرده،آنكه قرآن را در بر دارد، پيشواى عادل.

۲۲:۴۶

۴.۴ـ اکرام افراد، به‌خاطر اصالت خانوادگی: دسته دومی که دارای فضیلت غیر اکتسابی هستند کسانی هستند که در خانواده‌های شریف زندگی می‌کنند ون اسلام روی کسانی که در خانه شریف زندگی می‌کند تکیه کرده است. انسان مسلمانی را که در خانواده شریف اصیل و نجیب زندگی می‌کند رامی می‌دارد. پیغمبر اکرم فرموده‌اند اگر کسی که بزرگ یک قوم و از خاندان شریفی است به سراغتان آمد او را بزرگ بدارید و احترامش کنید.۴.۵ـ دلیل توجّه به اصالت خانوادگی در اسلام: پسر حاتم تابی که مشرک بود اسلام آورد وقتی آمد مدینه خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و وارد خانه شد پیغمبر با احترام با او برخورد کرد و فرمود او در میان قومش انسان شریفی است ون پدرش صاحب فضیلتی بوده است که یک فضیلت انسانی بوده و نمی‌توان منکر آن شد.۵ـ معیار ارزش‌مندی افراد در اسلام۵.۱ـ فقر، معیار ارزشمندی افراد نیست: باید توجه داشت که کسی را به خاطر فقر توهین نکرد و پول مبنای احترام نیست. چون نگاه اسلام مادی نیست. کلاً داشتم یا نداشتن پول مطرح نیست معیار ارزش در فرهنگ اسلام تقوا است۵.۲ـ اسلام مادّیت را جرم نمی‌داند: معیار ارزشی اسلام تقوا و فضیلت‌ها و شرافت‌های انسانی است سلام مادیت را جرم نمی‌دارد اما اگر هدف مادیت باشد بیچاره کننده است و بالاترین جرم است۵.۳ـ بی‌پولی فضیلتی به‌شمار نمی‌رود: بعضی شکال می‌کنند که پیغمبر فرموده است الفقر فخری پس چرا می‌گویید که بی‌پولی فضیلت نیست. فقر در ارتباط با بعضی از انسان‌ها نقش تخریبی دارد و فس بی‌پولی فضیلت نیست اما برای بعضی از اولیای خدا موجب شکوفایی فضیلت‌ها می‌شود. به نگاه ارزشی به پول نگاه مادی است و چه بی‌پولی چه با پولی نگاه ارزشی به آن نباید داشت.۶ـ احترام به سادات: سادات کسانی هستند که از طریق حضرت زهرا سلام الله علیها منتسب به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند به واسطه این انتصابشان دارای احترام هستند. اما این به آن معنا نیست که از خطاهای آنها گذشت بشود اما به خاطر نسبتی که با پیغمبر دارند دارای احترام هستند. رسول خدا صلي الله عليه و آله : من در روز قيامت ، شفيع چهار تن هستم : آن كه فرزندان مراگرامى دارد ؛ آن كه نيازهايشان را برآورد ؛ آن كه براى حلّ مشكلاتى كه گرفتارشان ساخته است ، بكوشد ؛ و آن كه با دل و زبان ، دوستشان بدارد .

۲۲:۴۷

پنج رذیلۀ اخلاقی 6.mp3

۴۵:۴۷-۲۱.۲۷ مگابایت
جلسه۶undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۸۵تا۹۸ اضرار به مسلمراه‌های شناسایی زمینۀ رذیلۀ اضرار در انسانپیشگیری و درمان رذیلۀ اضرارنفع‌رسانی به غیررابطه مسائل اخلاقی با فطرت اولیه انسان

۲۱:۴۹

سوال جلسه۶undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۸۵تا۹۸undefined از چه راهی می‌توان رذیله اضرار به غیر را درمان کرد؟

۲۲:۰۶

۱ـ اضرار به مسلم: اصراری به مسلم یعنی ضرر زدن به دیگران که از رذایل اخلاقی به حساب می‌آید.۱.۱ـ جایگاه فقهی و اخلاقی بحث اضرار: گاهی انسان بدون توجه و قصد به دیگری ضرر می‌زند. در اینجا برای حکم وضعی به بار می‌آید ولی حکم تکلیفی ندارد. یعنی مرتکب معصیت و حرام نشده ولی ضمانش به عهده اوست که این یک موضوع فقهی است. اما ادرار به مسلم آنجایی است که انسان با توجه و قصد عمداً به دیگری زیان برساند که این یک بحث اخلاقی است. در اضراری به مسلم سه بحث وجود دارد که دو بحثش مربوط به فقه و یک بحثش مربوط به اخلاق است.فقه: ضرر زدن به مسلمانان بدون مجوز شرعی حرمت دارد و موجب زمان است و حکم متناسب با خودش دارد یک زمان مالی است و در جای دیگر قصاص، دیه و...اخلاق: شخصی که ضرر به مسلمان می‌زند از روی عمد و قصد در علم اخلاق ریشه روانی و نفسانی دارد و یک رذیله محسوب می‌شود۲.۱ـ رابطۀ بین ایذا و اضرار: نسبت بین اذیت کردن و رنجاندن و آزردن مومن با ضرر رساندن به آنها معمولا عموم و خصوص مطلق است. یعنی وقتی با قصد و توجه رر بزند طرف مقابل رنجش هم پیدا می‌کند و آزرده خاطر هم خواهد شد یعنی هر جایی که ادرار هست اذیتم هست. ولی هر جایی که اذیت هست لزوماً اضرار نیست. یعنی اینکه ممکن است طرف مقابل را برنجاند اما ضرری متوجه او نکند. مثلاً حرفی بزند که خاطر او آزرده شود اینجا نه ضرر مالی داشته نه ضرر جانی اما با زبان اذیت کرده. ریشه اصلی این رذیله حسد، حقد، کینه، دشمنی و عداوت است.۳.۱ـ روحیۀ ماجراجویی: خیلی باید حواسمان جمع باشد چون گاهی اگر ریشه یک رذیله درمان نشود ممکن است موجب آن بشود که رذایل دیگر هم جمع شود. مثلاً کسی در اثر حسادت به دیگری ضرری می‌رساند وقتی این کار را تکرار می‌کند، برای او ملکه می‌شود و کار به جایی می‌رسد که حتی وقتی به کسی حسادت هم ندارد از ضرر زدن خوشش می‌آید در اینجا یک رذیله جدید در او به وجود می‌آید مثلاً رذیله اضرار به غیر.۴.۱ـ اضرار همردیف با شرک: اضرار به غیر با سرنوشت انسان بازی. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دو كار است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا؛ و دو كار است كه بالاتر از آن دو بدى وجود ندارد : شرك ورزيدن به خدا و زيان رساندن به بندگان خدا .گاهی شرک برای انسان تبدیل به یک خصلت می‌شود. چه شرک جلی و چه شرک خفی.۵.۱ـ سقوط از وادی انسانیّت: نتیجه شرک و ضرر به بندگان خدا سقوط انسان به مرحله حیوانیت است آن هم حیوانی درنده خو. حیوانات دو دسته هستند یک دسته از آنها برای تغذیه خود جان حیوان دیگری را می‌گیرند و وقتی سیر شدند کنار می‌کشند دسته دیگر آنهایی هستند که ی‌کشد اما نه برای خوردن می‌کشد و رها می‌کند این‌ها درنده‌تر هستند. کسانی که به خصلت اضرار به بندگان خدا مبتلا هستند از ضرری که به غیر می‌زنند کیف می‌کنند در حالی که هیچ نفعی ه آنها نمی‌رسد یعنی مثل دزدی نیست که پولی قسمتش می‌شود.۶.۱ـ عامل جنایات بزرگ: چنین اعمالی از بزرگترین عواملی است که انسان را ه سوی جنایات بزرگ سوق می‌دهد.

۲ـ راه‌های شناسایی زمینۀ رذیلۀ اضرار در انسان: انسان باید حواسش را جمع کند و خودش را بشناسد که ببیند آیا زمینه این رذیله در او وجود دارد یا خیر.۱.۲ـ خوشحالی از ضرر رسیدن به دیگران: حواس باید جمع باشد که آیا وقتی بردار می‌شود که بدون مجوز شرعی ضرری به غیر خورده از ته دل خوشحال می‌شود یا نه اگر خوشحالی وجود داشت، بدانیم که این رذیله وجود دارد و خطرناک است و باید در پی درمان بود.۲.۲ـ کیفیّت پیدایش رذیلۀ اضرار: ریشه‌اش جای دیگر است اما در اثر تکرار ملکه شده و حالا به صورت استقلالی یک رذیله شکل گرفته است.۳ـ پیشگیری و درمان رذیلۀ اضرار: توصیه می‌شود که انسان خود را آزمایش کند و اگر زمینه رذیله را در خود دید و یا احساس کرد که روح ماجراجویی دارد خود را معالجه کند. معالجه دو راه دارد علمی و عملی.۳.۱ـ راه علمی: راه علمی شناخت پیدا کردن ست به این نکته که این خصلت زشت موجب می‌شود انسان از بعد معنوی سقوط کند و دیگر راه علاجی وجود نداشته باشد در باطن مسخ شود به گونه‌ای که صورت انسانی او به بدترین حیوان مبدل شود. و گاه باشد که هم در بعد اخروی و هم در دنیا برای او سرنوشت ساز است و انسان را خسر الدنیا والاخره می‌کند. در بعد اجتماعی انسان باید خودش را جای برادر مومن قرار دهد و ببیند که دوست دارد چنین با او رفتار شود. ۲.۳ـ راه عملی: در بعد عملی برای درمان خودش این است که ضد آن را انجام دهد یعنی نفع رساندن و سود رساندن به غیر را پیشه خود کند ابتدا ممکن است قدری به او فشار بیاید اما اشکالی ندارد به تدریج نفس شریر شکسته می‌شود و مقید باشد که نفع برساند و نفس را سرکوب کند تا به تدریج صفت نفع رسانی برای او ملکه شود.۴ـ نفع‌رسانی به غیر: یکی از صفات روحانی و انسانی برای انسان نفع رساندن به غیر است.۱.۴ـ نرد

۲۲:۰۷

بان ترقّی: نفع رسانی سازنده انسان است و ز نظر بعد معنوی موجب می‌شود که عمل در انسان شکل بگیرد و اگر انگیزه عمل خدا باشد انسان از نظر معنوی ترقی می‌کند با تکرار عمل بعد انسانی او شکوفا می‌شود. امام صادق عليه السلام : از پيامبر خدا صلي الله عليه و آلهپرسيدند : محبوب ترين مردم ، نزد خدا كيست ؟ فرمود : «سودمندترينِ مردم ، براى مردم است» . ۲.۴ـ برترین صفات پسندیده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مردم عائله خدا هستند؛ پس محبوبترين كس نزد خدا، آن است كه به عائله او سود رساند و خانواده اى را خوشحال كند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دو كار است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا؛ و دو كار است كه بالاتر از آن دو بدى وجود ندارد : شرك ورزيدن به خدا و زيان رساندن به بندگان خدا . ایمان به خدا قبل از نفع به عباد آمده است اگر ایمان به خدا نباشد نفع به بندگان در قیامت فایده‌ای ندارد ریشه کار به الله تعالی بستگی دارد.۳.۴ـ رابطۀ ایمان و خدمت به خلق: ما معتقدیم که هر کس به الله تعالی وابستگی داشت برای بندگان خدا نیز نافع بوده است و از آن طرف هر کس رابطه‌اش را با خدا قطع کرد و شرک به خدا داشته باشد مضر به جامعه انسانی بوده است می‌شود. ضرر به غیر ناشی از شرک باطنی انسان است.۴.۴ـ ضروریت نفع‌رسانی در زندگی انسانی: چون انسان مدنی بالطبع است اگر نافع به غیر نباشد زندگیش دیگر زندگی انسانی نیست. انسان مدنی حتی بی‌تفاوت نمی‌تواند باشد حتی اگر انسان غیر الهی هم باشد نفع رسانه یک انسان به انسان دیگر یک رابطه انسانی است. امام علی علیه السلام می‌فرمایند کسی راک نده بودنش برای تو نفعی نداشته باشد او را به حساب مرده‌ها بگذار. حالا ممکن است این نفع رسانی اولش به زور باشد ولی نهایتاً برای انسان تبدیل به ملکه می‌شود. در روایت آمده با فضیلت‌ترین مردم کسی است که نفعش بیشتر نسبت به مردم باشد.۵.۴ـ شناسایی صفت نفع‌رسانی در انسان: انسان برای اینکه خودش را آزمایش کند بیند آیا دارای چنین روحیه‌ای هست یا نه یعنی ببیند که دوست دارد نفعش به دیگران برسد.۶.۴ـ وسعت مفهوم «نفع»: تذکر اول: نفع همیشه مادی نیست. مفهوم نفع وسیع‌تر است از ماده و گاهی نفع معنوی است که سرنوشت دیگری را تغییر می‌دهد او را از هلاکت نجات می‌دهد که فضیلتش بسیار بیشتر است.4.7. نفع‌رسانی تحت ضابطۀ الهی: تذکر دوم اینکه ود و نفعی که می‌رساند دقت کند که در یک ضابطه الهی باشد نه اینکه از هر راهی بخواهد نفغ رسانی کند. یعنی نباید در کنار فضیلت نفسانی رذیلت لاابالی‌گری وجود داشته باشد هر راهی از هر وسیله‌ای امکان‌پذیر نیست. انسان تی مقدس است که وسیله‌ای که به کار می‌برد مقدس باشد.۵ـ رابطۀ مسائل اخلاقی با فطرت اوّلیۀ انسان: اگر جنبه‌های الهی نفع رسانی را کنار بگذاریم فضایل انسانی با نگاه فطرت اولیه انسان اگر عقل عملیش کور نشده باشد ن را می‌فهمد و جنبه عمومی دارد.

۲۲:۰۷

بازارسال شده از اخلاق ربانی

پنج رذیلۀ اخلاقی 7.mp3

۴۵:۰۶-۲۰.۹۶ مگابایت
جلسه۷undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۹۹تا۱۱۳اخافه مومن نکوهش اخافه در آثار اسلامی پیشگیری و درمان رذیله اخافهادخال سرور درقلب مومن شاد کردن و ترساندن مومن به وسیله حرام

۲۲:۰۲

سوال جلسه۷undefinedکتاب ۳. اخلاق ربانی ـآفات زبان ایذاء، تحقیر، اهانت و قهرundefinedاز صفحه ۹۹تا۱۱۳undefinedدر چه مواردی اخافه تجویز شده است؟

۲۲:۰۳

۱ـ اخافۀ مؤمن: اخافه مومن به «ادخاال مکروه در قلب مومن» تعبیر شده است. یعنی ترساندن مومن.۱.۱ـ جایگاه اخافه در فقه و اخلاق: اخافه مومن با محارب فرق دارد. محارب کسی است که برای اینکه مردم را بترساند و افساد در زمین بکند اسلحه بکشد در آنجا هم مسئله ترساندن مردم و بحث اخاافه وجود دارد ولی آنجا یک بحث فقهی است و از حیطه اخلاق بیرون است. در اینجا وسیله حرب وجود ندارد رچند ممکن است از وسیله‌ای برای ترساندن استفاده شود ولی آن وسایل در سطح عمومی است نه وسیله جنگی.۲.۱ـ معنا و مفهوم اخافه: از نظر مفهومی یعنی ترساندن مو من کهundefined از امور قصدیه است و قصد لازم دارد. یعنی قصد داشته باشد که طرف مقابل را ناراحت کند یا ته دلش را خالی کند و او را بترساندundefined حرکتی از او صادر می‌شود که باعث ترس می‌شود ه می‌تواند عملی یا زبانی باشد. undefined طرف مقابل هم بترسد.گاهی ممکن است پیش بیاید که شخص قصد ترساندن ندارد حرکتی هم به طور معمول از آن بترسد از او صادر نشده ولی طرف مقابل چون اعصاب ضعیفی دارد ترسیده است. بنابراین شاخص ترساندن آن است که قصد داشته باشد و دیگری را بترساند و او هم بترسد.۳.۱ـ ابزار اخافه: یک نوع دیگر عفاف هم هست که قصد داشته است که بترساند عمل ترساندن را هم انجام داده است ولی طرف مقابل نترسیده. روش‌های عفافه ارتباط با شخصی که می‌خواهد دیگری را بترساند فرق می‌کند۴.۱ـ حرمت شرعی اخافه: این عمل به صورتی که مجوزی در کار نباشد شرعاً حرام است. این عبارت نشان می‌دهد که اخافه مومن در مواردی جایز است و به شرط اینکه روی غرض شرعی باشد. گاهی ممکن است جنبه تربیتی و یا نهی از منکر داشته باشد۵.۱ـ ریشه‌های نفسانی اخافه؛ این عمل یک صفت نفسانی است که گاهی از حسد گاهی غضب و گاهی ز حسادت ریشه می‌گیرد ۲ـ نکوهش اخافه در آثار اسلامی: عمل اخافه در آثار اسلامی خیلی نکوهش شده است. امام علی علیه السلام می‌فرمایند بر مسلمان حلال نیست که مسلمانی را بترساند.۱.۲ـ ناراحتی خدا و رسول از ناراحت شدن مؤمن: امام صادق علیه السلام رموده‌اند که اگر کسی مومنی را خوشحال کند پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را خوشحال کرده است و کسی که رسول خدا را خشنود کند این سرور به حق تعالی رسیده است و همچنین کسی که موجب ناراحتی مومنی شود مثل این است که پیغمبر اکرم را ناراحت کرده است و کسی که پیغمبر را ناراحت کند مثل این است که ناراحتی و کرب را به الله تعالی رسانده باشد.۲.۲ـ .جزای اخافه در قیامت: خیال نکنید که ترساندن مومن به این است که عملی مانند فریاد زدن یا چیز دیگری در کار باشد که فرد بترسد بلکه گاهی یک گاه می‌تواند باعث ترس شود. در اصول کافی بابی تحت عنوان «باب من اخاف مومنا» وجود دارد. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند اگر کسی به مومنی به گونه‌ای نگاه کند که بخواهد با نگاه او را بترساند داوند او را در روز قیامت می‌ترساند. در جای دیگر می‌فرمایند خداوند این شخص را در روز قیامت به خاطر این عملش می‌ترساند و او را به شکل مورچه محشور می‌کند. یعنی اینکه همه اعضایش مثل مورچه محشور می‌شود تا به جایگاهش برسد. این جذاب به خاطر آن است که خود را برتر می‌بیند. طرف ه زیردشت چپ نگاه می‌کند تا ته دلش را خالی کند. ۳ـ پیشگیری و درمان رذیلۀ اخافه: این عمل ممکن است از رذایل مختلف نشئت بگیرد و اگر انسان بخواهد مبتلا نشود یا معالجه کند باید بتواند از آن جلوگیری کند۱.۳ـ ریشه‌یابی و درمان: فتنه را از سرمنشا خاموش کند و ریشه را بخشکاند ۲.۳ـ عملیات روانی: خودش را انسان جای طرف مقابل قرار دهد و ببیند اگر در مورد خودش بود خوب است یا نه. و بالاتر اینکه انسان نسبت به اعمالش متذکر به خدا باشد و این عمل حرام است معصیت از گناه است و نباید انجام شود. به یاد قیامت بیفتد و بداند که دون وجه شرعی نمی‌تواند کسی را بترساند در غیر این صورت در قیامت خدا او را خواهد ترساند۳.۳ـ توجّه به عقاب اخروی إخافه: امام صادق علیه السلام می‌فرمایند اگر انسان, مومنی را از روی تسلطی که بر او بترساند برای اینکه ناراحتی به او برسد اما اتفاقاً هیچ ناراحتی هم نرسد باز این شخص در آتش است چون یک نوع برتری ظاهری بر او دارد۴.۳ـ توجّه به فضیلت ضدّ آن: ضد آن را به کار بگیرد یعنی برطرف کردن مکروه از دل مومن را پیشه خود کند۴ـ ادخال سرور در قلب مؤمن: فضیلت است و انسانی که روحش نسبت به دیگران دارای ملکه زیبای خیرخواهی است در عمل ادخال سرور می‌کند نه اخافه دیگران۱.۴ـ ریشۀ ادخال سرور فضیلت‌های اخلاقی است۲.۴ـادخال سرور مؤمن در روایات۳.۴ـ بالاترین عبادت: ابوحمزه ثمالی می‌گوید که شنیدم امام باقر علیه السلام فرمودند پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند اگر کسی مومنی را مسرور کند مرا مسرور کرده است. امام باقر علیه السلام فرموده است که تبسم کردن شخص مومن در روی برادر مومنش حسنه است

۲۲:۰۹

۴.۴ـ محبوب‌ترین اعمال.۵.۴ـ. هم‌سنگ با شادی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)۶.۴ـاجر اخروی ادخال سرور۵ـ شاد کردن و ترساندن مؤمن به‌وسیلۀ حرام۱.۵ـ مو سرور به‌وسیلۀ حرام۵.۲ـ اخافه به‌وسیلۀ حرام

۲۲:۱۰