۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
عکسهای دسته جمعی
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
۷:۴۹
۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
بازارسال شده از ♕♕Tarafoe♕♕
Office.Documents.Viewer.Pro.1.28.1_www.AndroidHa.com.apk
۲.۳۴ مگابایت
یک برنامه عالی برای بازکردن فایل های PDF و پاورپوینت نکته عربی
۲:۲۸
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
1-منیر یا چشمه ی نور چیست؟مثال بزنید؟جسمی که از خود نور تولید کند.مثال:لامپ روشن2-غیر منیر چیست؟به اجسامی که از خود نور نمیدهند و نور را بازتاب میکنند غیر منیر میگویند.مثال:ماه-دیوار3-نور چگونه حرکت میکند؟مستقیم4-پرتوی نور چیست؟نازکترین باریکه ی نور5-باریکه ی نور شامل چه پرتوهایی است؟1-موازی2-واگر3-همگر6-سایه چگونه تشکیل میشود؟وقتی جسم کدری جلوی نور قرار بگیرد سایه تشکیل میشود7-فرق سایه و نیم سایه چیست؟اگر منبع نور نقطه ای باشد فقط سایه اگر منبع نور نقطه ای نباشد نیم سایه ام داریم8-ماه گرفتگی چیست؟وقتی زمین بین خورشید و ماه قرار بگیرد سایه ی زمین روی ماه می افتد و ماه تاریک میشود9-خورشید گرفتگی چیست؟وقتی ماه بین خورشید و زمین قرار بگیرد سایه ی ماه روی زمین می افتد و ماه جلوی نور خورشید را میگیرد.10-بازتاب نور چیست؟برگشت نور از سطح یک جسم را بازتاب نور میگویند.11-قانون بازتاب چیست؟هر جا نور بازتاب شود زاویه تابش با زاویه بازتاب برابر میشود12-انواع آینه ها را نام ببرید؟مثال بزنید؟1-آینه ی تخت2-آینه ی کروی:1-کاو(مقعر):دندان پزشکی-2-کوژ(محدب):آینه ی بغل ماشین-سرپیچ جاده13-ویژگی های تصویر در آینه ی تخت را بنویسید؟1-تصویر مجازی2-تصویر برگردان3-تصویر هم اندازه ی جسم4-فاصله ی جسم تا آینه برابر تصویر تا آینه14-ویژگی ها در آینه ی کاو(مقعر را بنویسید؟1-تصویر بزرگتر از جسم2-پرتو های نور را در نقطه ای به نام کانون جمع میکند3-تصویر را هم مستقیم نشان میدهد هم وارونه4-تصویر را هم مجازی نشان میدهد هم حقیقیمثال>آینه ی دندان پزشکی15-ویژگی های تصویر در آینه ی محدب(کوژ)چیست؟1-آینه بغل ماشین و سر پیچ جاده2-تصویر مجازی3-پرتوی نور را پخش میکند4-تصویر را مستقیم نشان میدهدنکته عربی
۳:۴۸
بازارسال شده از نهمی های صالحین
1-شکست نور چیست؟وقتی نور از یک محیط شفاف وارد محیط شفاف دیگر شود پرتوی نور شکسته میشود2-منشور چیست؟قطعه ای است شیشه ای یا پلاستیکی که نور خورشید را به هفت رنگ میشکند3-طیف چیست؟به مجموعه ی نورهای رنگی که در منشور شکسته میشود طیف میگویند4-انواع عدسی ها را نام ببرید؟عدسی همگرا و عدسی واگرا5-خصوصیات تصویر در عدسی همگرا را بنویسید و مثال بزنید؟1-تصویر را بزرگتر نشان میدهد-2-تصویر را هم مستقیم و هم وارونه نشان میدهد-3-نور را در یک نقطه جمع میکند-مثال:دوربین-ذره بین-تلسکوپ-میکروسکوپ-پرژکتور6-خصوصیات تصویر در عدسی واگرا را بنویسید؟مثال بزنید؟1-تصویر کوچک-2-تصویر را مستقیم نشان میدهد-3-پرتوی نور را پخش میکند-مثال:عینک نزدیک بیننکته عربی
۳:۴۸
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
بازارسال شده از آموزش مفهومی ریاضی هشتم (متوسطه اول)
۱۵:۲۲
بازارسال شده از آموزش مفهومی ریاضی هشتم (متوسطه اول)
۱۵:۲۲
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
۲:۵۹
۲:۵۹
۳:۰۰
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
بازارسال شده از عشق است ابوالفضل(ع)
﷽
!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!!
این داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست،
مردی در سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت،
اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت،
بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با دستگاه زنده نگهش داشته بودن،
مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد،
و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد،
روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،،
پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد،
مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده،
و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........: حالا اگه یه ذره هم ناراحت شدی و دلت حسینی شد این داستان زیبا رو برای بقیه بفرست و دلشون رو حسینی کن.
#تبلیغ
؏ـشقـ.استـ.ابوالفضـل(؏َ)
••••••••••❥ ❥••••••••••
ble.ir/join/MjEwMzQwNT
••••••••••❥ ❥••••••••••
!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!!
این داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست،
مردی در سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت،
اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت،
بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با دستگاه زنده نگهش داشته بودن،
مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد،
و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد،
روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،،
پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد،
مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده،
و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........: حالا اگه یه ذره هم ناراحت شدی و دلت حسینی شد این داستان زیبا رو برای بقیه بفرست و دلشون رو حسینی کن.
#تبلیغ
؏ـشقـ.استـ.ابوالفضـل(؏َ)
••••••••••❥ ❥••••••••••
ble.ir/join/MjEwMzQwNT
••••••••••❥ ❥••••••••••
۱۵:۱۴
۱ خرداد ۱۳۹۹
بازارسال شده از نهمی های صالحین
دوستان توجه کنیدیک کتاب پیام های اسمانی پیدا شدهاسم نداردحاشیه نویسی داردجلد ندارد
۵:۵۷
بازارسال شده از نهمی های صالحین
توجه
۵:۵۷