پشت پلک هایش خورشید به دنیا می‌اومد..
و با هر لبخندش ماه رخ میباخت_
و با هر لبخندش ماه رخ میباخت_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
وقتی که خیلی احساس تنهایی می کردم انتخابش کردم..
اشتباه ترین انتخاب ها موقع تنهاییه_
اشتباه ترین انتخاب ها موقع تنهاییه_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
معتاد آن چشم هایی شدم که با دو گوی سیاهش مرا در تاریکی غرق کرد_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
خودم رو به زیباترین شکل ممکن کشتم..
با دوست داشتن کسی که هرگز برای من نشد_
با دوست داشتن کسی که هرگز برای من نشد_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
انگار یک تیکه از روحمو توی هزار توی افکارم گم کردم_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
من با قلبم به چشم هات که مقدسه برام قسم میخورم..
که اعتمادت رو حفظ کنم و همیشه زیر چتر دزیره ام بمونم-دزیره_
که اعتمادت رو حفظ کنم و همیشه زیر چتر دزیره ام بمونم-دزیره_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
وضعیتم جوریه که انگار تا در فرودگاه بدرقه اش کردم..
اما نتونستم بگم چقدر دوستش داشتم_
اما نتونستم بگم چقدر دوستش داشتم_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
شاید مغزم بارها تو رو فراموش کرد..
اما قلبم هرگز دست از تپیدن برای تو بر نداشت_
اما قلبم هرگز دست از تپیدن برای تو بر نداشت_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
-سفیدی اوژنی , مثل یه ابر توی آسمون بهار , بی کران و دیوانه کننده.._
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹
من برای داشتنت توی بغلم فقط میخوابیدم..
چون تو برام چیزی جز یک رویای محال نبودی_
چون تو برام چیزی جز یک رویای محال نبودی_
۱۸:۲۹
۱۸:۲۹