۳۱ فروردین
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند رحمتگر مهربان
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿۸﴾هنگامی که در صور دمیده شود. (۸)
فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿۹﴾آن روز روز سختی است. (۹)
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿۱۰﴾و برای کافران آسان نیست. (۱۰):🟡معناي كلمات نقر/ناقور : ضرب (زدن) خفيف به وسيله منقار پرنده يا انگشت انسان يا سُم چهارپايان يا به وسيله ابزار یومئذ/یوم : زمان محدود مطلق است.خواه كم يا زياد و در امور مادي يا ماوراء مادي باشد. مانند: نهار (روز) يا مجموع نهار و ليل (شبانه روز) عسیر/عسر : آن چيزي است كه در مقابل يُسر است؛ يعني شدت در دشواري و تنگي؛ خواه مادي باشد يا معنوي کافرین/کفر : ردّ و اعتنا نكردن به چيزي است/ كُفْر در لغت پوشيده شدن چيزي است. یسیر/یسر :سهولت در گشايش و در مقابل عُسر است
نکات و گزاره های شما:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند رحمتگر مهربان
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿۸﴾هنگامی که در صور دمیده شود. (۸)
فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿۹﴾آن روز روز سختی است. (۹)
عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿۱۰﴾و برای کافران آسان نیست. (۱۰):🟡معناي كلمات نقر/ناقور : ضرب (زدن) خفيف به وسيله منقار پرنده يا انگشت انسان يا سُم چهارپايان يا به وسيله ابزار یومئذ/یوم : زمان محدود مطلق است.خواه كم يا زياد و در امور مادي يا ماوراء مادي باشد. مانند: نهار (روز) يا مجموع نهار و ليل (شبانه روز) عسیر/عسر : آن چيزي است كه در مقابل يُسر است؛ يعني شدت در دشواري و تنگي؛ خواه مادي باشد يا معنوي کافرین/کفر : ردّ و اعتنا نكردن به چيزي است/ كُفْر در لغت پوشيده شدن چيزي است. یسیر/یسر :سهولت در گشايش و در مقابل عُسر است
نکات و گزاره های شما:
۱۹:۱۰
فتحیباسلام و احترام خدمت خانم ذوالفقاری عزیزوگرانقدروگروه ارزشمند تدبردرقرآنهفته اول وجلسه دوم تدبردرسوره مبارکه مدثربنام خداوند بخشنده و مهربانآیه۷و۸، روزی که درشیپور مخصوص اعلام روز قیامت دمیده میشود(روز رستاخیز مردگان از قبور است)و انسانها باشنیدن این صدا بسوی محشر روانه خواهند شد، آن زمان ، روز طاقت فرسایی برای انسانها خواهد بود (زیرا در آنجا هر کس باید به تنهایی پاسخ گوی همه اعمال و رفتارش و نعمات خداوند و حق الناس و حق الله باشد). آیه۱۰،(بخصوص)حسابرسی برای کافران که توشه آخرت ذخیره نکرده اندروز سختی خواهدبود(که باحقیقت جهنم روبرو می شوند).باتشکر وافر از زحمات شما
۱۹:۱۱
فتاحیباسلام و احترام خدمت خانوم ذوالفقاری عزیز و اعضای گرامی گروه هفته اول و جلسه دوم به نام خداوند بخشاینده و مهربان آیات ۸الی ۱۰: خداوند در این آیات پایان این جهان و آغاز جهان دیگر را با صدایی که وحشتناک و عظیم است ،اعلام میدارد انذار از این روز سخت به افراد داده میشود تا مهيا شوند پس باید هر چه میتوان، تلاش کرد و در مسیر بندگی قدم برداشت این روز برای کافران بسیار سخت خواهد بود و هیچ گونه آسانی در کار نخواهند داشت و این محتوای آن انذاری است که خدا قیام پیامبر اکرم صلی الله علیه را برای ابلاغ به کافران ،میخواهد
۱۹:۱۲
تکمیل و اصلاح گزاره و جملات دوستان عزیز
به نام خدای هستی بخش مهربانسلام علیکم اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ الحمدلله که رزمندگان اسلام وعده خود را عملی کرده و پاسخ دندانشکنی به وحشیگریهای اسرائیل و متحدانش دادند. ان شاء الله که به زودی زود، سیلی آخر را حضرت ولیعصر عجل الله تعالی بر پیکره ظالمان زده و ریشه ظلم را در جهان، بخشکاند.
آیات ۱۰_۸ توصیف قیامت است.بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِفَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ (۸)فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿۹﴾عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿۱۰﴾هنگامی که در صور دمیده شود. آن روز روز سختی است. و برای کافران آسان نیست. واژه «نقر» به معنای کوبیدن است. کلمه «ناقور» به هر چیزی که بر آن کوبیده شود و صدا کند، گفته میشود. «ناقور» برای دادن خبری و دعوت به کاری مورد استفاده قرار میگیرد.جمله« نُقِرَ فِی النَّاقُورِ» مانند «نفخ در صور» است که در سورههای قبل داشتیم. و در صور دمیده میشود و مردهها زنده شده و برای حسابرسی در روز قیامت برانگیخته میشوند. آیه «فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ»جمله شرطی است و جواب شرط آیه «فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ» می باشد. آیه ۱۹ از سخت بودن و ناهمواری روز قیامت میگوید. آیه ۲۰ در مقام تنبیه و هشدار شدید کافران است. و از سختی و ناهمواری روز قیامت برای کافران خبر میدهد. صفت قیامت، سخت بودن (یوم عسیر) و آسان نبودن آن (غیر یسیر) است. در هفت آیه ابتدایی سوره از امر به قیام برای رسول اکرم گفته شده و در این آیات توجه انسان را به قیامت جلب کرد که باید برای آن روز آماده شد و اگر کسی کافر باشد روز سختی در انتظارش خواهد بود.
۱۹:۱۲
اللهمعجللولیکالفرجقرآن را میخوانیم که بفهمیم و از نور آن بهرهمند شده و رشد کنیم و این میسر نمیشود مگر با عمل به نکات کاربردی و طهارتی آن. شما چه نکته عملی از آیات این هفته دریافت کردید؟
۱۹:۱۲
فتحیباسلام و سپاس، آیه ۳ سوره مبارکه مدثر تذکر مهم خداوند است ، اگرما این دستورالهی را که میفرماید پروردگارت را بزرگ شماررا در تمام امور زندگی سرلوحه افکار و اعمالمان قرار دهیم، وموجب دوری ازآلودگیهای درونی وبیرونی انسان خواهد بود اندیشه واعمال انسان را شایسته می گرداند قیام درراه خدا را آسان و مشتاقانه مینماید و سعادت دو جهان را دربردارد.زیرا چراغ روشن هدایت را بدست ما داده ،که در نیک و بد اعمال روزانه از کفر و تاریکی دوریکرده و به سمت نور الهی حرکت کنیم. باتشکرفراوان اززحماتتان
۱۹:۱۳
فتاحیباسلام و با آرزوی سربلندی و عزت اسلام ونابودی اسرائیل صهیونیست و همه ستمگرانانذار الهی به روز سخت قیامت باید توجه را بیش از پیش به مسیر زندگی منعطف دارد بیشک غفلت ها گاهی حواسمان را از مقصد پرت میکند اما استمداد از محضر الهی به بندگان توفیق میدهد بدانيم که مسیر اهل ایمان پیوسته با چالش روبروست و شکیبایی وصبر میتواند آرامش بخش حرکتمان باشد وعده الهی را نزدیک دیدن موجب بازدارندگی از گناه و تدارک توشه لازم میشودباسپاس از رهنمودهای ارزنده تان
۱۹:۱۴
پیشنهاد بسم الله الرحمن الرحیمطبق هفت آیه اول سوره مدثر برای انذار دیگران و نجات آنها، حرکت و قیام لازم است.هر کدام از ما به پیروی از پیامبر و همراهی ایشان، میتوانیم اعمالی را در این زمینه در حد توان انجام دهیم.بیاییم عملی کوچک را در ارتباط با خانواده، محل کار، دوستان و یا همسایگان، انتخاب کنیم سپس مؤلفه هایی را که در سوره برای قیام بیان شد را در آن عمل، درنظر گرفته و آن را پیاده کنیم.(یعنی عمل ما اقامه یک حقی باشد که فقط به خاطر خدا انجام میدهیم. عمل ما سبب بیداری دیگری شود. دور از منت گذاشتن و توقع باشد. در ارتباط با دیگران، پاکی و طهارت رابطه در نظر گرفته شود. یعنی در آن غیبت، عصبانیت، کینه و ... نباشد. آن عمل در صورت ضرورت، مستمر انجام شود)
اللهم عجل لولیک الفرج در پناه قرآن باشید یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج در پناه قرآن باشید یا علی
۱۹:۱۵
۵ اردیبهشت
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری:. . . به نام خدای هستی بخش مهربانسلام و رحمت خدا بر شماروز جمعهتون پر از خیر و برکت.از خدای مهربان درخواست میکنیم که بینش و بصیرت درک آیات خود را به ما عنایت کند. ثواب قرائت آیات این هفته را به حضرت امالبنین مادر قمر بنی هاشم هدیه میکنیم و برای عزت روزافزون مسلمین به آنان متوسل میشویم. آیات ۲۵_۱۱ را در دو مرحله خوانده و نکات دریافتی را ثبت میکنیم.
اللهم صل علیمحمد و آل محمد و عجل فرجهم
نکاتی از آیات هفته قبل
سوره با امرونهی خدای تعالی به رسول اکرم شروع میشود. که شامل این موارد است: انذار، تکبیر برای رب، تطهیر ثیاب(لباس)، هجرت از رجز، منت نگذاشتن و زیاد نشمردن، صبر برای رب.این موارد برای انجام یک قیام، ضروری است.پس پیامبر دعوت به قیام شدهاند و به تبعیت از ایشان ما هم موظف به این امر هستیم.در دسته دوم آیات، توجه انسان را به روز قیامت که ناقور زده میشود، جلب میکند. ناقور، خبر می دهد که آماده باشید برای روزی که سخت است و برای کافران روز راحتی نمی باشد.یکی از مهمترین موارد قیام پیامبر برای انذار دادن روز قیامت میباشد.
اللهم صل علیمحمد و آل محمد و عجل فرجهم
نکاتی از آیات هفته قبل
سوره با امرونهی خدای تعالی به رسول اکرم شروع میشود. که شامل این موارد است: انذار، تکبیر برای رب، تطهیر ثیاب(لباس)، هجرت از رجز، منت نگذاشتن و زیاد نشمردن، صبر برای رب.این موارد برای انجام یک قیام، ضروری است.پس پیامبر دعوت به قیام شدهاند و به تبعیت از ایشان ما هم موظف به این امر هستیم.در دسته دوم آیات، توجه انسان را به روز قیامت که ناقور زده میشود، جلب میکند. ناقور، خبر می دهد که آماده باشید برای روزی که سخت است و برای کافران روز راحتی نمی باشد.یکی از مهمترین موارد قیام پیامبر برای انذار دادن روز قیامت میباشد.
۱۹:۵۷
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری:بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند رحمتگر مهربانذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿۱۱﴾مرا با کسی که او را تنها آفریدم واگذار! (۱۱)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم. (۱۲)
وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند. (۱۳)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿۱۴﴾و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم. (۱۴)
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم! (۱۵)
کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿۱۶﴾هرگز چنین نخواهد شد، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی میورزد. (۱۶)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾به زودی او را مجبور میکنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر میافکنم) (۱۷)
🟡معناي كلمات ذرّ : نشر و پراكندن همراه با دقت و لطافت را گويند. ذر/وذر : ترك توجه و نظر به چيزي است. خلقت/خلق : ايجاد چيزي بر كيفيت مخصوص وحیدا/وحد : وحد: يكتايي در ذات يا صفت./وحيد از اسماي حسناي خداوند هست. منظور از وحيد؛ اتصاف و ثبوت وحدت است. جعلت/جعل : كلمه جعل به معناي قرار دادن چيزي است به صورتي معين./ مالا/مال : آن چيزي است كه انسان صاحب آن ميشود. ممدودا/مدّ : كلمه مد در اصل به معناي كشيدن است كه در جهت يا جهات مختلف صورت ميگيرد/ بسطي از خارج شيء كه از جهتي يا از تمام جهات صورت ميگيرد. بنین/بنو/ ابن : فرزند شهودا/شهد : حاضر بودن و گواه بودن يا با مشاهده چشم و يا با انديشه و بصيرت. مهدت/تمهیدا/مهد : آماده و مهيّا كردن محلي براي سكونت و استراحت است یطمع/طمع : آن چيزي است كه در مقابل استغناء (بينيازي جستن و احساس بينيازي) در نفس است و آن عبارت است از: تمايل نفس به چيزي كه از دستش خارج است و اين از صفات مُهلِك و از آثار حُبّ دنياست. ازید/زید : زيادت و افزونی به طور مطلق را گويند، چه از رشد و نمو باشد، و يا از غير آن، مادي باشد و يا معنوي باشد. آیات/ اوی :آيه هر چيزي است كه براي رسيدن به خداي تعالي و شناخت او مورد قصد و توجه واقع ميشود. عنیدا/عند : مخالفت با چيزي است كه فرد ميداند، يا گمان ميكند كه حق است. ارهقه/رهق : كلمه رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است. صعودا/صعد :ارتقاء (بالا رفتن) به نقطه مرتفع معين است؛ خواه مادي باشد يا روحاني/ كلمه صعود به معناي گردنه صعب العبور كوه است.
نکات و گزاره های خود را روز بعد در گروه به اشتراک بگذارید:
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم. (۱۲)
وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند. (۱۳)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿۱۴﴾و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم. (۱۴)
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم! (۱۵)
کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿۱۶﴾هرگز چنین نخواهد شد، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی میورزد. (۱۶)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾به زودی او را مجبور میکنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر میافکنم) (۱۷)
🟡معناي كلمات ذرّ : نشر و پراكندن همراه با دقت و لطافت را گويند. ذر/وذر : ترك توجه و نظر به چيزي است. خلقت/خلق : ايجاد چيزي بر كيفيت مخصوص وحیدا/وحد : وحد: يكتايي در ذات يا صفت./وحيد از اسماي حسناي خداوند هست. منظور از وحيد؛ اتصاف و ثبوت وحدت است. جعلت/جعل : كلمه جعل به معناي قرار دادن چيزي است به صورتي معين./ مالا/مال : آن چيزي است كه انسان صاحب آن ميشود. ممدودا/مدّ : كلمه مد در اصل به معناي كشيدن است كه در جهت يا جهات مختلف صورت ميگيرد/ بسطي از خارج شيء كه از جهتي يا از تمام جهات صورت ميگيرد. بنین/بنو/ ابن : فرزند شهودا/شهد : حاضر بودن و گواه بودن يا با مشاهده چشم و يا با انديشه و بصيرت. مهدت/تمهیدا/مهد : آماده و مهيّا كردن محلي براي سكونت و استراحت است یطمع/طمع : آن چيزي است كه در مقابل استغناء (بينيازي جستن و احساس بينيازي) در نفس است و آن عبارت است از: تمايل نفس به چيزي كه از دستش خارج است و اين از صفات مُهلِك و از آثار حُبّ دنياست. ازید/زید : زيادت و افزونی به طور مطلق را گويند، چه از رشد و نمو باشد، و يا از غير آن، مادي باشد و يا معنوي باشد. آیات/ اوی :آيه هر چيزي است كه براي رسيدن به خداي تعالي و شناخت او مورد قصد و توجه واقع ميشود. عنیدا/عند : مخالفت با چيزي است كه فرد ميداند، يا گمان ميكند كه حق است. ارهقه/رهق : كلمه رهق به معناي احاطه و تسلط يافتن به زور است. صعودا/صعد :ارتقاء (بالا رفتن) به نقطه مرتفع معين است؛ خواه مادي باشد يا روحاني/ كلمه صعود به معناي گردنه صعب العبور كوه است.
نکات و گزاره های خود را روز بعد در گروه به اشتراک بگذارید:
۱۹:۵۷
بهجت فتحی:با سلام و احترام خدمت خانم ذوالفقاری عزیزوگرانقدروگروه ارزشمند تدبردرقرآنبا آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام درجبهه های نورعلیه ظلمت هفته دوم و جلسه سوم تدبر در سوره مبارکه مدثر.آیه ۱۱،خداوند( به منظور دلجویی از پیامبرص دربرابردشمن خطاب به ایشان)متذکر میشود: جزای معاند با آیات الهی رابه من که تنها آفریننده ( وآگاه از ذات او)هستم، بسپار. یعنی خداوندخالق ،غالب ومحاط برهستی است و مخلوق گناهکارش ،راه گریزی ازتدبیرو مجازات الهی ندارد و به مناسب ترین وجه عذاب خواهد شد.آیه ۱۲ و ۱۳، همان کسی که خداوند به او ثروت وسیع و فراوان و فرزندانی در کنارش ( حامی ) به اوعطا کرده است.( یعنی خداوندکمال آمال وآرزوهایش روی زمین برآورده کرده است.)آیه۱۴و۱۵، تمام ملزومات رفاهی زندگی دنیوی برایش مهیا شده است،و او درزیاده طلبی خود باز توقع افزونی نعمت و عطای بیشتررا دارد.(دشمن متنعمی که درعین ناسپاسی بخدا، طلبکار طماع است).
آیه۱۶،دراین آیه خداوند تاکید می کندکه این شخص خواسته اش هرگز محقق نخواهدشدزیرا با آیات الهی مقابله میکند(یعنی ازخداو پیامبرص و فرامین آیات الهی: شکرگزاری و انفاق و دادن زکات و... اطاعت نمیکند) آیه۱۷،دراین آیه خداونداز افزایش ثروت وقدرت خاطیان و سقوط محتوم آنها خبر میدهد(هرآن کس که از نردبان و فراز بالاترمادی و معنوی سقوط کند استخوان و وجودش سخت تر خواهد شکست و غرورش پایمال و رسوا خواهد شد پس ابتدا خداوند آنها را برتری موقت میدهد و در پایان این فرصت است که سنت الهی ، سقوط از فراز و نابودی و ذلت وقوع می یابد).باتشکر وافر از زحماتتان
آیه۱۶،دراین آیه خداوند تاکید می کندکه این شخص خواسته اش هرگز محقق نخواهدشدزیرا با آیات الهی مقابله میکند(یعنی ازخداو پیامبرص و فرامین آیات الهی: شکرگزاری و انفاق و دادن زکات و... اطاعت نمیکند) آیه۱۷،دراین آیه خداونداز افزایش ثروت وقدرت خاطیان و سقوط محتوم آنها خبر میدهد(هرآن کس که از نردبان و فراز بالاترمادی و معنوی سقوط کند استخوان و وجودش سخت تر خواهد شکست و غرورش پایمال و رسوا خواهد شد پس ابتدا خداوند آنها را برتری موقت میدهد و در پایان این فرصت است که سنت الهی ، سقوط از فراز و نابودی و ذلت وقوع می یابد).باتشکر وافر از زحماتتان
۱۹:۵۷
فتاحی:باسلام و درود خدمت خانم ذوالفقاری عزیز و گرانقدر و همراهان ارزشمند در گروه تدبر در قرآن هفته دوم وجلسه سوم از تدبر در آیات سوره مبارکه مدثر به نام خداوند بخشاینده و مهربان آیه ۱۱: خداوند در این آیه به پیامبرش(ص)می فرماید: مرا با آن که تنهایش آفریده ام واگذار "یعنی تا خودم او را کیفر شدید میدهم و تو خودت را مشغول و مسئول او مدار در آیات بعد خداوند به شرح نعماتی که بر او ارزانی داشته و مورد ناسپاسی قرار گرفته ،میپردازد
آیه ۱۶: خداوند در این آیه خبر از عدم تحقق خواسته های او میدهد چرا که در مسیر انکار آیات به دشمنی و طغیان پرداخته است برخوردار ترین مردم از نعمات الهی، عالمانه دست به انکار رسالت زده و تکبر مانع از تسلیم او به حق شده است
آیه ۱۷:در این آیه خداوند میفرماید به زودی او را به بالا رفتن بر گردنه سخت مجبور میکنم یعنی مبتلا ساختن به سختی ها و انداختن به مشقت ها و رنجها جزایی مناسب و در خور برای کفرورزی و دین ستیزی
آیه ۱۶: خداوند در این آیه خبر از عدم تحقق خواسته های او میدهد چرا که در مسیر انکار آیات به دشمنی و طغیان پرداخته است برخوردار ترین مردم از نعمات الهی، عالمانه دست به انکار رسالت زده و تکبر مانع از تسلیم او به حق شده است
آیه ۱۷:در این آیه خداوند میفرماید به زودی او را به بالا رفتن بر گردنه سخت مجبور میکنم یعنی مبتلا ساختن به سختی ها و انداختن به مشقت ها و رنجها جزایی مناسب و در خور برای کفرورزی و دین ستیزی
۱۹:۵۸
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری:
تکمیل و اصلاح گزاره و جملات دوستان عزیز
به نام خدای هستی بخش مهربانسلام علیکم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أعْطِنَا مَا تُحِبُّ وَ اجْعَلْهُ لَنَا قُوَّةً فِيمَا تُحِبُّ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و آنچه خود دوست میداری به ما عطا کن و آن را مایه قوت نسبت به آنچه خود دوست میداری قرار ده؛ یا ارحم الراحمین.(بخشی از دعای روز شنبه. صحیفه فاطمیه)
این دسته آیات (۲۵_۱۱) باور و رفتار و نحوه مواجهه کافران را در مقابله با پیامبر اسلام بیان میکند. آیات ۱۷_۱۱ در مورد نعمتهای خداوند به کافران و واکنش آنها به آن.آیه ۱۱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿۱۱﴾مرا با آن کسی که او را به تنهایی آفریدم واگذار. در کلمه «ذر» به مشدد بودن یا نبودن «ر» دقت شود. معنی هر دو در قسمت واژهها نوشته شده است.در اینجا «ذر» بدون تشدید است و ریشه آن «وذر» است.در این آیه خداوند به پیامبر اکرم صلیالله علیه امر میکند که معاندین را به من واکذار.(عنیدا در آیه ۱۶) این نحوه بیان، تهدیدی برای معاند میباشد. در آیه این فرد معاند بصورت «مَنْ» آورده شده.در روایات نقل شده که این آیه و بیست آیه بعدش در مورد ولیدبن مغیره است.(ولید پسر مُغیره است که یکی از افراد سرشناس مکّه بود و برای اذیّت و آزار مؤمنان تلاش بسیار میکرد.) این آیه را با توجه به واژه موقعیت «وحیدا» در جمله، دو جور میتوان معنی کرد.مرا با آن کس که خلقش کردم واگذار، آن کسی که در خلقتش، احدی با من، مشارکت نداشت. و یا: مرا با او که خلقش کردم در حالی که او تنها بود و چیزی نداشت، واگذار.(انسان معاند با خدا تنها واگذاشته میشود.)
آیات ۱۴_۱۲وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾ وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾ وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿۱۴﴾همان کسی که ثروت فراوانی در اختیارش گذاردم.و فرزندانی که نزد او حاضرند. همه چیز را برای او آماده ساختهام. این سه آیه با واو عطف به هم مرتبط شدهاند. و امکاناتی که خداوند در اختیار فرد معاند گذاشته است را بیان میکند. که شامل این مواردند:_مالی که ممدود است. یعنی اموال و دارایی هایی که طویل و زیاد و گسترده است و خدا در اختیار این انسان معاند قرار داده._فرزندانی و یا کسانی که مثل فرزند انسان در خدمت او هستند و همواره در پیش او حاضرند.(بنین شهود)_قرار دادن انواع امکانات و اسباب که برای زندگی او لازم است. ( محلی مطمئن برای سکونت و زندگی و وسایل راحتی برای حیات او) (تمهید) آیه ۱۵ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾باز هم طمع دارد که به او بیشتر بدهم. این انسان با همه موارد نام برده که در اختیارش گذاشته شده، باز طمع و تمایل دارد که مال و فرزندان و تمهیداتش افزایش پیدا کند.
آیه ۱۶کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿۱۶﴾نه چنین است. زیرا که او با آیات ما دشمنی میکند. کلمه «کلا» یعنی نه چنین است. خدا این طمع و چشمداشت انسان معاند را رد میکند. انتظار میرود انسانی که خداوند این همه نعمت ها و امکانات به او داده است، تحت فرمان خدا باشد ولی در این آیه به عناد و مخالفت او با حق اشاره میکند.عناد او نسبت به خداوند باعث میشود که ثروت و فرزند و امکانات زندگی او زیادتر نشود.عنيد» از «عناد» است، يعنى نسبت به حق بودن چیزی علم و ظن وجود دارد امّا از روى عناد و لجاجت با آن مخالفت می کنند.
آیه ۱۷سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾زودا که او را به بالا رفتن از گردنه [عذاب ] وادار کنم. «ارهقه» از «ارهاق» به معناى وادار كردن كسى به كار سخت است.«صعود» به معناى گردنهاى است كه عبور از آن و صعود بر آن سخت و دشوار است. در این آیه عذاب آخرتی این انسان معاند را توصیف کرده است.به زودی او را به گردنه صعبالعبور (صعود) نزدیک میکنیم.(س در سارهقه: در آینده نزدیک)او را مجبور میکنند که از بلندی با سختی زیاد بالا برود. این فرد در دنیا هم به دنبال افزایش و بالا بردن مقام دنیایی خود بود.
امام باقر (علیه السلام)- صَعُوداً کوهی آتشین از جنس برنج در وسط جهنّم است.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۱۷۲ بحارالأنوار، ج۸، ص۲۸۹/ نورالثقلین
این هفت آیه در مورد وضعیت گذشته، حال و آینده انسان معاند است.(جایگاه ولیدبن مغیره)
تکمیل و اصلاح گزاره و جملات دوستان عزیز
به نام خدای هستی بخش مهربانسلام علیکم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أعْطِنَا مَا تُحِبُّ وَ اجْعَلْهُ لَنَا قُوَّةً فِيمَا تُحِبُّ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و آنچه خود دوست میداری به ما عطا کن و آن را مایه قوت نسبت به آنچه خود دوست میداری قرار ده؛ یا ارحم الراحمین.(بخشی از دعای روز شنبه. صحیفه فاطمیه)
این دسته آیات (۲۵_۱۱) باور و رفتار و نحوه مواجهه کافران را در مقابله با پیامبر اسلام بیان میکند. آیات ۱۷_۱۱ در مورد نعمتهای خداوند به کافران و واکنش آنها به آن.آیه ۱۱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿۱۱﴾مرا با آن کسی که او را به تنهایی آفریدم واگذار. در کلمه «ذر» به مشدد بودن یا نبودن «ر» دقت شود. معنی هر دو در قسمت واژهها نوشته شده است.در اینجا «ذر» بدون تشدید است و ریشه آن «وذر» است.در این آیه خداوند به پیامبر اکرم صلیالله علیه امر میکند که معاندین را به من واکذار.(عنیدا در آیه ۱۶) این نحوه بیان، تهدیدی برای معاند میباشد. در آیه این فرد معاند بصورت «مَنْ» آورده شده.در روایات نقل شده که این آیه و بیست آیه بعدش در مورد ولیدبن مغیره است.(ولید پسر مُغیره است که یکی از افراد سرشناس مکّه بود و برای اذیّت و آزار مؤمنان تلاش بسیار میکرد.) این آیه را با توجه به واژه موقعیت «وحیدا» در جمله، دو جور میتوان معنی کرد.مرا با آن کس که خلقش کردم واگذار، آن کسی که در خلقتش، احدی با من، مشارکت نداشت. و یا: مرا با او که خلقش کردم در حالی که او تنها بود و چیزی نداشت، واگذار.(انسان معاند با خدا تنها واگذاشته میشود.)
آیات ۱۴_۱۲وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾ وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾ وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿۱۴﴾همان کسی که ثروت فراوانی در اختیارش گذاردم.و فرزندانی که نزد او حاضرند. همه چیز را برای او آماده ساختهام. این سه آیه با واو عطف به هم مرتبط شدهاند. و امکاناتی که خداوند در اختیار فرد معاند گذاشته است را بیان میکند. که شامل این مواردند:_مالی که ممدود است. یعنی اموال و دارایی هایی که طویل و زیاد و گسترده است و خدا در اختیار این انسان معاند قرار داده._فرزندانی و یا کسانی که مثل فرزند انسان در خدمت او هستند و همواره در پیش او حاضرند.(بنین شهود)_قرار دادن انواع امکانات و اسباب که برای زندگی او لازم است. ( محلی مطمئن برای سکونت و زندگی و وسایل راحتی برای حیات او) (تمهید) آیه ۱۵ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾باز هم طمع دارد که به او بیشتر بدهم. این انسان با همه موارد نام برده که در اختیارش گذاشته شده، باز طمع و تمایل دارد که مال و فرزندان و تمهیداتش افزایش پیدا کند.
آیه ۱۶کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿۱۶﴾نه چنین است. زیرا که او با آیات ما دشمنی میکند. کلمه «کلا» یعنی نه چنین است. خدا این طمع و چشمداشت انسان معاند را رد میکند. انتظار میرود انسانی که خداوند این همه نعمت ها و امکانات به او داده است، تحت فرمان خدا باشد ولی در این آیه به عناد و مخالفت او با حق اشاره میکند.عناد او نسبت به خداوند باعث میشود که ثروت و فرزند و امکانات زندگی او زیادتر نشود.عنيد» از «عناد» است، يعنى نسبت به حق بودن چیزی علم و ظن وجود دارد امّا از روى عناد و لجاجت با آن مخالفت می کنند.
آیه ۱۷سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾زودا که او را به بالا رفتن از گردنه [عذاب ] وادار کنم. «ارهقه» از «ارهاق» به معناى وادار كردن كسى به كار سخت است.«صعود» به معناى گردنهاى است كه عبور از آن و صعود بر آن سخت و دشوار است. در این آیه عذاب آخرتی این انسان معاند را توصیف کرده است.به زودی او را به گردنه صعبالعبور (صعود) نزدیک میکنیم.(س در سارهقه: در آینده نزدیک)او را مجبور میکنند که از بلندی با سختی زیاد بالا برود. این فرد در دنیا هم به دنبال افزایش و بالا بردن مقام دنیایی خود بود.
امام باقر (علیه السلام)- صَعُوداً کوهی آتشین از جنس برنج در وسط جهنّم است.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۱۷۲ بحارالأنوار، ج۸، ص۲۸۹/ نورالثقلین
این هفت آیه در مورد وضعیت گذشته، حال و آینده انسان معاند است.(جایگاه ولیدبن مغیره)
۱۹:۵۸
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری:بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت. (۱۸)
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾مرگ بر او باد چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد. (۱۹)
ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود. (۲۰)
ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾سپس نگاهی افکند. (۲۱)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد. (۲۲)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿۲۳﴾سپس پشت (به حق) کرد و تکبر ورزید. (۲۳)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾و سرانجام گفت این (قرآن) چیزی جز یک سحر جالب همچون سحرهای پیشینیان نیست! (۲۴)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾این جز سخن انسان نمیباشد! (۲۵)
🟡معناي كلمات فکر : تفکیر مصدر «فکر» است به معنی اندیشیدن میباشد./ تفکیر یعنی اندیشه کردن برای رسیدن به غرضی خاص است. قدر : قوّت در اختيار انجام دادن فعل يا ترك آن است؛ به اين معنا كه آن قوّتي است كه اگر بخواهد به وسيله آن فعل را انجام ميدهد و اگر نخواهد، انجام نميدهد؛ خواه مادي باشد يا معنوي قتل : چيزي است كه در مقابل حيات است؛ يعني زوال (نابودي) حيات. کیف : كيفيت (چگونگي) است. كلمه كيف، در موارد استفهام و شرط به كار ميرود، نظر : رؤيت (نگريستن) از روي تعمّق و تحقيق در موضوعي مادي يا معنوي به وسيله بصر (چشم) و بَصيرَة (بينش) است. عبس : عبس به معناي چهره در هم كشيدن و روي گرداندن است، به گونهاي است كه فرد عبوسكننده عدم پذيرش و خوشايندي خود نسبت به مخاطب را با گرفتگي صورتش نشان ميدهد. بسر : بسر به معناي كراهتي است كه در چهره هويدا ميشود و به گونهاي است كه فرد با رو ترش كردن ميخواهد تلخكامي مواجهه خود با مخاطب را نشان دهد./ بَسر حالتي است كه پس از عبوسي حاصل ميشود چرا كه فرد عبوس پس از عبوسي دچار زشتي چهره ميشود و براي رفع زيان و عبوسي از خود، شتاب ميكند.
ادبر/دبر : يعني پشت هر چيز، نقطه مقابلش- قبل- است يعني پيش. / آن چيزي است كه مقابل قُبُل (روبهرو) و إقبال (رو كردن) است. استکبر/کبر : آن چيزي است كه در مقابل صِغَر (كوچكي) است،/ كبر به معناي «خودبيني»، «خودبزرگبيني»، «استقلال قائل شدن براي خود» و «ناديده گرفتن حق» است. سحر : برگرداندن از چيزي كه حق و واقع است به خلاف آن/ سحر، كارش اين است كه غير حق و غير واقع را در حس مردم و انظار آنان به صورت حق و واقع جلوه دهد. یؤثر/اثر : همان اثر است يا آنچه كه بر چيزي دلالت كند و آنچه كه از آثار وجوديش باقي مانده باشد. قول : ابراز و انشاء چيزي است كه در قلب است؛ به هر وسيلهاي كه باشد. بشر : به معنی انسان است.
نکات و گزاره های شما:
إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت. (۱۸)
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾مرگ بر او باد چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد. (۱۹)
ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود. (۲۰)
ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾سپس نگاهی افکند. (۲۱)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد. (۲۲)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿۲۳﴾سپس پشت (به حق) کرد و تکبر ورزید. (۲۳)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾و سرانجام گفت این (قرآن) چیزی جز یک سحر جالب همچون سحرهای پیشینیان نیست! (۲۴)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾این جز سخن انسان نمیباشد! (۲۵)
🟡معناي كلمات فکر : تفکیر مصدر «فکر» است به معنی اندیشیدن میباشد./ تفکیر یعنی اندیشه کردن برای رسیدن به غرضی خاص است. قدر : قوّت در اختيار انجام دادن فعل يا ترك آن است؛ به اين معنا كه آن قوّتي است كه اگر بخواهد به وسيله آن فعل را انجام ميدهد و اگر نخواهد، انجام نميدهد؛ خواه مادي باشد يا معنوي قتل : چيزي است كه در مقابل حيات است؛ يعني زوال (نابودي) حيات. کیف : كيفيت (چگونگي) است. كلمه كيف، در موارد استفهام و شرط به كار ميرود، نظر : رؤيت (نگريستن) از روي تعمّق و تحقيق در موضوعي مادي يا معنوي به وسيله بصر (چشم) و بَصيرَة (بينش) است. عبس : عبس به معناي چهره در هم كشيدن و روي گرداندن است، به گونهاي است كه فرد عبوسكننده عدم پذيرش و خوشايندي خود نسبت به مخاطب را با گرفتگي صورتش نشان ميدهد. بسر : بسر به معناي كراهتي است كه در چهره هويدا ميشود و به گونهاي است كه فرد با رو ترش كردن ميخواهد تلخكامي مواجهه خود با مخاطب را نشان دهد./ بَسر حالتي است كه پس از عبوسي حاصل ميشود چرا كه فرد عبوس پس از عبوسي دچار زشتي چهره ميشود و براي رفع زيان و عبوسي از خود، شتاب ميكند.
ادبر/دبر : يعني پشت هر چيز، نقطه مقابلش- قبل- است يعني پيش. / آن چيزي است كه مقابل قُبُل (روبهرو) و إقبال (رو كردن) است. استکبر/کبر : آن چيزي است كه در مقابل صِغَر (كوچكي) است،/ كبر به معناي «خودبيني»، «خودبزرگبيني»، «استقلال قائل شدن براي خود» و «ناديده گرفتن حق» است. سحر : برگرداندن از چيزي كه حق و واقع است به خلاف آن/ سحر، كارش اين است كه غير حق و غير واقع را در حس مردم و انظار آنان به صورت حق و واقع جلوه دهد. یؤثر/اثر : همان اثر است يا آنچه كه بر چيزي دلالت كند و آنچه كه از آثار وجوديش باقي مانده باشد. قول : ابراز و انشاء چيزي است كه در قلب است؛ به هر وسيلهاي كه باشد. بشر : به معنی انسان است.
نکات و گزاره های شما:
۱۹:۵۸
فتحیباسلام و احترام خدمت خانم ذوالفقاری عزیزوگرانقدروگروه ارزشمند تدبردرقرآنهفنهدوم وجلسه چهارم تدبردرسوره مبارکه مدثردرآیات ۱۸الی ۲۵،خداوند،طرح و توطئه دشمن کافری را که درجهت ستیز با آیات الهی و مقابله با رسالت پیامبرص رابرآمده بودرا متذکر میشود. بنام خداوندبخشنده و مهربانآیه ۱۸،آن کافرباتفکرشیطانی (نقشه)، کشید و سخنانی برای مقابله و دشمنی (با آیات وحی) پیامبرص مهیاکرد.آیات ۱۹و۲۰، خداوند فرمان زوال و نیستی را برکافرسرسخت میدهد و باتکرار کلمه مرگ برنابودی او تاکید میکندکه علیه آیات قرآن با تدبیر شیطانی مطلب ظاله را فراهم میکند.آیات ۲۱الی۲۳،آن دشمن معاند باتعمق و توطئه ، چهره اش را درهم کشید( نفرت و کراهت ودشمنی که دردل و فکرخود داشت نمایان شد)، لز حق روی گرداند و دورشدو نسبت به پذیرش آیات حق غرور ورزیدو امتناع کرد.آیات ۲۴و۲۵،درنهایت (و توطئه شیطانی آن کافر )گفت آیات پیامبرص جادویی جذاب است (باطلی است درغالب حق) مانند جادوی جادو گران درزمانهای گذشته ، و در نهایت بیان کرد که این سخنان از جانب خود پیامبرص است (یعنی ازطرف خدا و وحی نیست . واین ترفندی بود برای جلوگیری ازانتشار حق و جاذبه های حقیقت اسلام و گرایش به آن)با سپاس فراوان اززحماتتان
۱۹:۵۹
فتاحی:باسلام و احترام خدمت خانم ذوالفقاری عزیز واعضای محترم گروه تدبر در قرآن هفته دوم و جلسه چهارم(آیات ۱۸تا۲۵ سوره مبارکه مدثر )به نام خداوند بخشاینده و مهربان آیه ۱۸:در این آیه خداوند خبر از کسی میدهد که بالاترین طرح را برای مقابله با قرآن به اجرا گذاشت او اندیشید که پیامبر و قرآن را به چه چیزی متهم کند و برای رسیدن به این خواسته شیطانی، مطلب آماده ساخت آیات ۱۹و۲۰:لعن و نفرین خداوند در این آیات تکرار میشود چرا که با چنين طرح ظالمانه مردم را به ضلالت بزرگی انداخت
آیات ۲۱ الی ۲۵: در این آیات خداوند از شروع فکر و اندیشه پلید این کافر تا پردازش طرح ونقشه و باز بینی مجدد آن که هماهنگی میان تمام اجزای طرح را مطمئن شود، بيان میدارد چگونه کسی که خود شکی در حقانیت کلام خدا ندارد، اینگونه فریبکارانه برای مبارزه با حق وارد میدان شده است تمام حالات بدنی او از درهم کشیدگی چهره اش تا پشت به حق نمودن و تکبر ورزیدنش همراه او شدند تا کلام آخرش را در رد قرآن و تهمت به آن بگوید(سه نوع تهمت وارد نمود :اینکه قرآن سحر است، دیگر اینکه آن را دیگران آموخته اند و اینکه فقط سخن انسان است )
با تشکر فراوان از رهنمودهای ارزنده تان
آیات ۲۱ الی ۲۵: در این آیات خداوند از شروع فکر و اندیشه پلید این کافر تا پردازش طرح ونقشه و باز بینی مجدد آن که هماهنگی میان تمام اجزای طرح را مطمئن شود، بيان میدارد چگونه کسی که خود شکی در حقانیت کلام خدا ندارد، اینگونه فریبکارانه برای مبارزه با حق وارد میدان شده است تمام حالات بدنی او از درهم کشیدگی چهره اش تا پشت به حق نمودن و تکبر ورزیدنش همراه او شدند تا کلام آخرش را در رد قرآن و تهمت به آن بگوید(سه نوع تهمت وارد نمود :اینکه قرآن سحر است، دیگر اینکه آن را دیگران آموخته اند و اینکه فقط سخن انسان است )
با تشکر فراوان از رهنمودهای ارزنده تان
۱۹:۵۹
الا بذکرالله تطمئن القلوب_ذوالفقاری: تکمیل و اصلاح گزاره و جملات دوستان عزیز
به نام خدای هستی بخش مهربانسلام و درود اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآناللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآنآیات ۲۵_۱۸ مراحل فکر کردن تا بروز عمل انسان معاند را بیان میکند.
آیه ۱۸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِإِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾همانا او (برای مبارزه با قرآن) فکر کرد و سنجید.«فَکَّرَ» به فکر کردن منفی گفته میشود که فرد دنبال کشف حقیقت نیست. فرد برای اینکه به مقصد خود برسد. «قَدَّرَ» به معنای اندازه گیری و سنجش است. (بطور مثال میگوید قرآن شعر نیست چون شعر اینگونه نمی باشد.) انسان معاند در مقابله با پیامبر و قرآن، گزینه ها و حالتهای مختلف را در نظر میگیرد(فَکَّرَ) و بعد آنها را در ذهن جابجا کرده و محاسبه میکند که در برابر قرآن، چه جملهای بگوید، که به مقصد خود برسد و دیگران را به قرآن بدبین کند.
آیه ۲۰_۱۹فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾پس مرگ بر او, چگونه سنجید؟ [و تصمیم گرفت.] باز هم مرگ بر او, چگونه سنجید ؟خداوند این معاند را نفرین کرده و کشته باد او، میگوید. با تکرار این «مرگ بر او»، این مطلب تأکید شده است. نکته: هر نوع فکر کردنی خوب نیست. تفکر نباید برای مقابله با حقیقت باشد.آیه ۲۱ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾سپس نگاه کرد.از این آیه تا آیه ۲۵ حالات این انسان معاند را بعد از «فکر و قدر» نشان میدهد. او نگاهی عمیق و محققانه و متفکرانه (نظر) به خود میگیرد و مانند کسی برخورد میکند که از او در موضوعی نظر خواهی شده و میخواهد نظر دهد.آیه ۲۲ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾بعد چهره درهم نمود و عبوس شد. (۲۲)«عبس» به حالت گرفتگی در چهره که همراه با حزن است میگویند.«بَسَرَ» در مقابل گشاده رویی است. یعنی حالت کراهت و بی میلی خود را در صورت نشان دادن.این فرد بعد از نظر کردن، ناراحتی و بیمیلی و کراهت را در چهره خود اظهار میکند.
آیه ۲۳ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿۲۳﴾آنگاه روی برگردانید و تکبر کرد.«ادبار» یعنی پشت کردن. «اسْتَکْبَرَ» یعنی امتناع کردن از روی کبر و اظهار بی نیازی. در مرحله بعد این فرد معاند پشت کرد و حالتش متکبرانه شد.«ثُمَّ» که در این چند آیه آمده، نشان دهنده یک فاصله زمانی است. (در هر مرحله و مرتبه حالتی را از خود بروز داده است.)
آیه ۲۵_۲۴فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾و گفت: آن قرآن، چیزی جز جادویی نیست که نقل میکنند.این قرآن جز سخن انسان نمیباشد.در این دو آیه «قول» انسان معاند را میگوید. او هر چه که در درون خود داشت، اظهار میکند. منظور از «إِنْ هَذَا» قرآن است. فرد معاند به این نتیجه میرسد که بگوید: قرآن چیزی جز سحر نیست که از آثار باقی مانده از گذشتگان است و جز کلام بشر نمیباشد.سحر یعنی این حق نیست ولی بصورت واقع جلوه داده شده است. سحر باعث فریب انسان میشود. «یُؤْثَرُ» یعنی نقل شده و متأثر از پیشینیان است. انسان معاند خود را اهل تحقیق در مورد قرآن نشان میدهد و با تکبر و حس برتری جویانه خود، به مقابله با پیامبر میپردازد و میخواهد قرآنی که در دیگران اثرگذار بوده را سحر و سخن بشر معرفی کند و در افکار دیگران اثر منفی بگذارد.
به نام خدای هستی بخش مهربانسلام و درود اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآناللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآنآیات ۲۵_۱۸ مراحل فکر کردن تا بروز عمل انسان معاند را بیان میکند.
آیه ۱۸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِإِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾همانا او (برای مبارزه با قرآن) فکر کرد و سنجید.«فَکَّرَ» به فکر کردن منفی گفته میشود که فرد دنبال کشف حقیقت نیست. فرد برای اینکه به مقصد خود برسد. «قَدَّرَ» به معنای اندازه گیری و سنجش است. (بطور مثال میگوید قرآن شعر نیست چون شعر اینگونه نمی باشد.) انسان معاند در مقابله با پیامبر و قرآن، گزینه ها و حالتهای مختلف را در نظر میگیرد(فَکَّرَ) و بعد آنها را در ذهن جابجا کرده و محاسبه میکند که در برابر قرآن، چه جملهای بگوید، که به مقصد خود برسد و دیگران را به قرآن بدبین کند.
آیه ۲۰_۱۹فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾پس مرگ بر او, چگونه سنجید؟ [و تصمیم گرفت.] باز هم مرگ بر او, چگونه سنجید ؟خداوند این معاند را نفرین کرده و کشته باد او، میگوید. با تکرار این «مرگ بر او»، این مطلب تأکید شده است. نکته: هر نوع فکر کردنی خوب نیست. تفکر نباید برای مقابله با حقیقت باشد.آیه ۲۱ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾سپس نگاه کرد.از این آیه تا آیه ۲۵ حالات این انسان معاند را بعد از «فکر و قدر» نشان میدهد. او نگاهی عمیق و محققانه و متفکرانه (نظر) به خود میگیرد و مانند کسی برخورد میکند که از او در موضوعی نظر خواهی شده و میخواهد نظر دهد.آیه ۲۲ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾بعد چهره درهم نمود و عبوس شد. (۲۲)«عبس» به حالت گرفتگی در چهره که همراه با حزن است میگویند.«بَسَرَ» در مقابل گشاده رویی است. یعنی حالت کراهت و بی میلی خود را در صورت نشان دادن.این فرد بعد از نظر کردن، ناراحتی و بیمیلی و کراهت را در چهره خود اظهار میکند.
آیه ۲۳ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿۲۳﴾آنگاه روی برگردانید و تکبر کرد.«ادبار» یعنی پشت کردن. «اسْتَکْبَرَ» یعنی امتناع کردن از روی کبر و اظهار بی نیازی. در مرحله بعد این فرد معاند پشت کرد و حالتش متکبرانه شد.«ثُمَّ» که در این چند آیه آمده، نشان دهنده یک فاصله زمانی است. (در هر مرحله و مرتبه حالتی را از خود بروز داده است.)
آیه ۲۵_۲۴فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾و گفت: آن قرآن، چیزی جز جادویی نیست که نقل میکنند.این قرآن جز سخن انسان نمیباشد.در این دو آیه «قول» انسان معاند را میگوید. او هر چه که در درون خود داشت، اظهار میکند. منظور از «إِنْ هَذَا» قرآن است. فرد معاند به این نتیجه میرسد که بگوید: قرآن چیزی جز سحر نیست که از آثار باقی مانده از گذشتگان است و جز کلام بشر نمیباشد.سحر یعنی این حق نیست ولی بصورت واقع جلوه داده شده است. سحر باعث فریب انسان میشود. «یُؤْثَرُ» یعنی نقل شده و متأثر از پیشینیان است. انسان معاند خود را اهل تحقیق در مورد قرآن نشان میدهد و با تکبر و حس برتری جویانه خود، به مقابله با پیامبر میپردازد و میخواهد قرآنی که در دیگران اثرگذار بوده را سحر و سخن بشر معرفی کند و در افکار دیگران اثر منفی بگذارد.
۱۹:۵۹
ااامنظور از عمل به سوره؟به زبان ساده منظور از عمل به یک سوره این است که من ذوالفقاری با ذوالفقاری قبل از خواندن این سوره تفاوت پیدا کنم. یعنی عملی را طبق نکات دریافتی از سوره، انجام دهم بطوریکه آن عمل را بشود طور واضح بیان کرد و قابل مشاهده باشد.(اگر نکته دریافتی از سوره باوری هم باشد، باز باید در اعمال من خود را نشان دهد.) از آیات خوانده شده در این دوهفته از سوره مدثر این را فهمیدم که، خداوند به من اموال و امکانات مختلفی داده است و من نباید هیچگونه عنادی نسبت به خدا و رسول خدا و قرآن داشته باشم.و وظیفه دارم که به پیروی از پیامبر از جا بلند شده و حرکتی هر چند کوچک داشته باشم. ( قیام و حرکتم باید ویژگی های ذکر شده در هفت آیه اول سوره را دارا باشد. یعنی عملم همراه با منت گذاری و بزرگ شمردن آن نباشد و...) فکر کردم و بعد از محاسبه و بررسی متوجه شدم که چند حرکت و عمل میتوانم داشته باشم. مثال: می توانم بیایم یک سوره قرآن را با تفسیر آن خوب بخوانم و نکاتی را که فهمیدم به خواهر، مادر، فرزند، همسایه، همکارم به روشهای مختلف ارائه دهم. و یا گروهی کوچک برای اینکار تشکیل دهم و در آنجا توضیح دهم. و یا در مسجد محل نیم ساعت سوره ای را با دیگران خوانده و نکاتی از آن بگویم و یا...میتوانم عملی و کاری در امر مشارکت در تولید داشته باشم. (کمک نقدی و قرض دادن به تولید کنندهای جهت تأمین بخشی از سرمایه مورد نیاز او و یا استفاده از مهارت طراحی لباس و خیاطی که دارم، چند نفر از اطرافیان، که تمایل به فعالیت در این زمینه دارند را دورهم جمع کرده و تولید خاصی را شروع کنیم و..) وقتی یک کار مثل موارد بالا را انجام دادم، میگویم سوره مدثر را خواندم و نکتهای را که از آن فهمیدم را تبدیل به ایدهای مناسب کرده و اجرا کردم. لطفاً آیات این دو هفته را مرور کنید و نکتهای عملی و کاربردی را که دریافت کردهاید و تصمیم جدی برای انجام آن را دارید بصورت واضح بیان کرده و در گروه به اشتراک بگذارید.
۲۰:۰۰
فتحیبا سلام و سپاس بیکرانیک فراز سوره فرمان قیام وانذاراست امروزه با توجه به تهاجم فرهنگی و دین ستیزی رسانه های غرب است که تاثیرآن درجامعه را ملاحظه میکنیم در بحث ها که فرصتی کوتاه برای ماست با فرد منکر معاد ویا باور غلط دینی از قرآن و پیامبرص پیداکرده ویا منکر اخلاقیات میشود روبرو میشویم که تکرار بیان این مسائل مثل ویروس فکری انتشارمیابدمن میخواهم بی تفاوت نباشم دراصلاح آن مطلب و تاثیردرست داشته باشم اولاباید طبق آیات ابتدای سوره پالایش درونی را همواره داشته باشم درادامه باید آماده بیان مطالبی موثر در فرصت پیش آمده داشته باشم که درمقابل و اصلاح بیان مطالب خلاف واقع دینی آموزه های قرآنی ام را به شیوه مطلوب و جاذب بیان کنم تا تاثیری دراصلاح باور غلط کسی باشد تا مطالب خلاف واقع قرآنی بازگووتکرارنگرددزیراکه مسلمانی ازهمان باوردرست و اقرار به آن وبعد منجربه عمل اوامر الهی است ،پس میخواهم همراه رشد تدبرات قرآنی ام آنرا درمحیطی که هستم بکار ببندم،تادرحد توان خودم تاثیر مثبت داشته باشم.انشالله.با تشکر وافر از زحمات شما
۲۰:۰۰
فتاحیباسلام و سپاس در آیات اين سوره مبارکه اوامری بر رسول گرامی اسلام واجب گشته است و مسلما امت ایشان نیز مشمول فرمان الهی میباشند لذا آنچه که ابتدا بايد در ما شکل بگیرد، اصلاح فکر و تقویت باور نسبت به اوامر پروردگار مان میباشد و برای تحقق این هدف مهم قرائت وتدبر در قرآن لازم است من تصمیم دارم آنچه که از مراتب دسترسی به فيض تدبر در کلام خدا را توفیق يابم، با خانواده، دوستان و هر جایی که موقعیت پيش آید به اشتراک بگذارم لجاجت وعناد آسیب بزرگی در روابط اجتماعی وارد میکند تمرین صبر مانع از گسترش آن است مثلا در ترافیک این مسئله دیده میشود من برای خودم این تمرین را انجام میدهم و سعی در همراهی با دیگران دارم
۲۰:۰۱