بزرگسالی یعنی
پذیرش اینکه همینه دیگه، کاریش نمیشه کرد.#tida☆
پذیرش اینکه همینه دیگه، کاریش نمیشه کرد.#tida☆
۲۰:۰۲
دود شدیم و به کام زندگی خوش نیومدیم.#tida☆
۲۰:۰۳
#tida☆
۲۰:۰۳
تو آخرین حوصله و ذوقِ من برای دوست داشتن یه آدمی.#tida☆
۲۰:۰۴
#tida☆
۲۰:۰۴
کاش تو اینجا بودی، یا من اونجا بودم ، عزیز راه دورم.#tida☆
۲۰:۰۵
جعبه گمشدهها را گشتم، آنجا هم نبودم!#tida☆
۲۰:۰۶
#tida☆
۲۰:۰۶
اینکه تظاهر کنی حالت خوبه، ولی تو سکوت داری زجر میکشی اصلا آسون نیست.#tida☆
۲۰:۰۷
#tida☆
۲۰:۰۷
- میگفت: ما داد زدیم نشنیدن؛
اونوقت تو انتظار داری از چشات بخونن؟ ؛)#tida☆
اونوقت تو انتظار داری از چشات بخونن؟ ؛)#tida☆
۲۰:۰۸
آدمی به مرور آرام میگیرد بزرگ میشود، بالغ میشود و پای اشتباهاتش میایستد. گذشتهاش را قبول میکند، نادیدهاش نمیگیرد، میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد!-محمود دولت آبادی.#tida☆
۲۰:۰۹
همه را ببخش، جز کسانیکه تو را از سمت آبادت ویران کردند.#for_you
۲۰:۱۷
«اما تو قلب مرا شکستی و بعد، از بُریدنِ دستت گلایه کردی؟»#for_you
۱۰:۳۱
در آخرین نامه نوشت:درست شدن تا یکجایی ارزش دارد، از آنجا به بعد دیگر هیچ خوشبختی و سعادتی برای تو دلچسب نخواهد بود.#for_you
۱۰:۳۲
۱۲:۲۳
۱۲:۲۵
دلم از خودم گاهی اوقات خیلی میگیره. خیلی جای پیشرفت بیشتری دارم. خیلی باید بیشتر تلاش کنم. خودم بهتر از هر کسی میدونم چقدر لایقم. خودم باید بیشتر از هر کسی قدر خودم رو بدونم ولی خیلی اوقات کمکاری میکنم. خودم قبل از هر کسی میتونم حس خوب به خودم هدیه بدم. انقد که از دست خودم گاها شاکی میشم و به دل میگیرم، تا امروز از هیچکس به دل نگرفتم. خودم میدونم فقط خودم میتونم یه کاری برای خودم بکنم. خودم متوجهم بخش خیلی زیادی از آینده و شرایطی که برام پیش میآد میتونه دست خودم باشه. خودم در جریانم چقدر مشتاق تجربههای هیجانانگیزم. خودم میدونم چقدر نیاز دارم لحظههای قشنگ رو زندگی کنم. خودم میدونم انجام چه کارهایی باعث میشه به خودم حس دوستداشتنیتری داشته باشم. خودم میدونم چه کاری رو چه زمانی باید و یا نباید انجام بدم. خودم میدونم چقدر مستعدِ موفقیتهای خارقالعاده در زمینههای مختلفم. خودم میدونم دیگه، هر کسی خودش بهتر میدونه. بعضی وقتا از دست خودم دلگیر میشم چون این دختره بهتر از هر کسی همه چیز رو میدونه.#for_you
۸:۰۰
من از دوستداشتنِ تو دست برنداشتم. اما از اینکه بذارم این دوستداشتن همش به من آسیب بزنه، دست برداشتم.#for_you
۲۲:۵۶
دلم برات خیلی تنگه ولی انقدر ازت ناامیدم، که نمیخوام حتی از دور ببینمت.#for_you
۱۸:۴۸