بسم الله
مناظره ای مکتوب به قلم دکتر حمیدرضا حقیقت و آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی حفظهما الله خواندم که در کانال آقای دکتر حقیقت نشر داده شده و مطالعه آن، خالی از لطف نیست و دارای نکات جالبی است. در عین حال، نکتهای به ذهن حقیر میآید که باید به آن دقت کرد و آن، لزوم توجه به فرهنگ حکمرانی و حکمرانی فرهنگی است. پایه گذار این مبحث، هافستد پدر علم مدیریت فرهنگی است و خلاصه آنکه میگوید: اگر در حکمرانی، تصمیم به انجام کاری گرفتید، آن را قاطعانه و بدون تسامح به سرانجام برسانید و سپس استدلال میکند که بلایی که حکمرانی متزلزل بر سر اعتماد مردم نسبت به حاکمیت میاورد، با هیچ زلزلهای قابل قیاس نیست. اساسا هدف از فیلترینگ چه بود؟ مساله حفظ امنیت اخلاقی جامعه بود یا پای مسائل امنیتی درمیان بود و یا دعوا سر منافع اقتصادی بود یا ...؟ وقتی به این نقطه رسیدید اصلا پاسخ این سوالات دیگر مهم نیست! وقتی حاکمیت تصمیم گرفت در حکمرانی فضای مجازی، روی پای خودش بایستد باید تا انتهای ماجرا پیش برود. وقتی در اینستاگرام و واتساپ، اکانت کاربر ایرانی بخاطر نشر تصویر حاج قاسم مسدود و تلگرام سکوی ارتباط گیری امن تروریست ها در مناطق مرزی شرق و جنوب شرق می شود و زمانی که اینستاگرام، پروژه ذائقه سازی فرهنگی را به صورت جدی در دست دارد و هنگامی که به گفته رئیس کل بانک مرکزی، چند کانال تلگرامی در تعیین قیمت ارز، زورشان از دولت جمهوری اسلامی بیشتر است، یعنی مرزبندی مشخصی بین تهدید امنیتی و تهاجم فرهنگی و ضرر اقتصادی وجود ندارد و همه اینها با هم موضوعیت دارند. بنابراین وقتی پلتفرم های داخلی راه افتادند و میلیون ها ایرانی را به سمت خود کشاندند و کاربر ایرانی عادت به استفاده از این پلتفرم ها کرد، یعنی شما در حکمرانی فضای مجازی تصمیم گرفته اید روی پای توان داخلی بایستید و حالا موفقیت نسبی هم کسب کرده اید. در چنین شرایطی، رفع فیلتر همه آن پلتفرم ها بدون آنکه پای میز مذاکره بنشینند یعنی ما قبول داریم در سیاست ایستادن روی پای خودمان شکست خورده ایم و تسلیمیم! و این، همان حکمرانی متزلزل در مواجهه با فضای مجازی است که اثرات مخرب اجتماعی آن با هیچ زلزله ای قابل قیاس نیست. الان دیگر این مهم نیست که روبیکا ۵٠ میلیون، ایتا ۴٠ میلیون و بله ۲٠ میلیون کاربر فعال دارند بلکه مهم این است که مالک و سرمایه گذار پلتفرم داخلی، باید دیوانه باشد که بخواهد به پنج سال آینده خود فکر کند و در اندیشه توسعه کسب و کار خود و ورود به عرصه های جهانی باشد! وقتی احساس شود حکمران فرهنگی هنوز تکلیفش با خودش معلوم نیست و نمی داند چه می خواهد، آن کسی که توان سرمایه گذاری و یا خلاقیت توسعه کسب و کار را دارد، عطای تنفس در این اتمسفر را به لقایش می بخشد... بنابراین گرچه از ابتدا فلسفه و علت فیلترینگ پلتفرم هایی چون توئیتر یا حتی گوگل پلی را نتوانستم درک کنم، اما معتقدم رفع فیلتر بدون درنظر گرفتن دستاوردهای داخلی که در این مدت حاصل شده، بیش از ضرر امنیتی و فرهنگی، ضرر اقتصادی در پی دارد و موجب بی اعتمادی اجتماعی نسبت به نظام حکمرانی می شود.
مصطفی مشفقیاندانشجوی مقطع دکتری مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی
مناظره ای مکتوب به قلم دکتر حمیدرضا حقیقت و آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی حفظهما الله خواندم که در کانال آقای دکتر حقیقت نشر داده شده و مطالعه آن، خالی از لطف نیست و دارای نکات جالبی است. در عین حال، نکتهای به ذهن حقیر میآید که باید به آن دقت کرد و آن، لزوم توجه به فرهنگ حکمرانی و حکمرانی فرهنگی است. پایه گذار این مبحث، هافستد پدر علم مدیریت فرهنگی است و خلاصه آنکه میگوید: اگر در حکمرانی، تصمیم به انجام کاری گرفتید، آن را قاطعانه و بدون تسامح به سرانجام برسانید و سپس استدلال میکند که بلایی که حکمرانی متزلزل بر سر اعتماد مردم نسبت به حاکمیت میاورد، با هیچ زلزلهای قابل قیاس نیست. اساسا هدف از فیلترینگ چه بود؟ مساله حفظ امنیت اخلاقی جامعه بود یا پای مسائل امنیتی درمیان بود و یا دعوا سر منافع اقتصادی بود یا ...؟ وقتی به این نقطه رسیدید اصلا پاسخ این سوالات دیگر مهم نیست! وقتی حاکمیت تصمیم گرفت در حکمرانی فضای مجازی، روی پای خودش بایستد باید تا انتهای ماجرا پیش برود. وقتی در اینستاگرام و واتساپ، اکانت کاربر ایرانی بخاطر نشر تصویر حاج قاسم مسدود و تلگرام سکوی ارتباط گیری امن تروریست ها در مناطق مرزی شرق و جنوب شرق می شود و زمانی که اینستاگرام، پروژه ذائقه سازی فرهنگی را به صورت جدی در دست دارد و هنگامی که به گفته رئیس کل بانک مرکزی، چند کانال تلگرامی در تعیین قیمت ارز، زورشان از دولت جمهوری اسلامی بیشتر است، یعنی مرزبندی مشخصی بین تهدید امنیتی و تهاجم فرهنگی و ضرر اقتصادی وجود ندارد و همه اینها با هم موضوعیت دارند. بنابراین وقتی پلتفرم های داخلی راه افتادند و میلیون ها ایرانی را به سمت خود کشاندند و کاربر ایرانی عادت به استفاده از این پلتفرم ها کرد، یعنی شما در حکمرانی فضای مجازی تصمیم گرفته اید روی پای توان داخلی بایستید و حالا موفقیت نسبی هم کسب کرده اید. در چنین شرایطی، رفع فیلتر همه آن پلتفرم ها بدون آنکه پای میز مذاکره بنشینند یعنی ما قبول داریم در سیاست ایستادن روی پای خودمان شکست خورده ایم و تسلیمیم! و این، همان حکمرانی متزلزل در مواجهه با فضای مجازی است که اثرات مخرب اجتماعی آن با هیچ زلزله ای قابل قیاس نیست. الان دیگر این مهم نیست که روبیکا ۵٠ میلیون، ایتا ۴٠ میلیون و بله ۲٠ میلیون کاربر فعال دارند بلکه مهم این است که مالک و سرمایه گذار پلتفرم داخلی، باید دیوانه باشد که بخواهد به پنج سال آینده خود فکر کند و در اندیشه توسعه کسب و کار خود و ورود به عرصه های جهانی باشد! وقتی احساس شود حکمران فرهنگی هنوز تکلیفش با خودش معلوم نیست و نمی داند چه می خواهد، آن کسی که توان سرمایه گذاری و یا خلاقیت توسعه کسب و کار را دارد، عطای تنفس در این اتمسفر را به لقایش می بخشد... بنابراین گرچه از ابتدا فلسفه و علت فیلترینگ پلتفرم هایی چون توئیتر یا حتی گوگل پلی را نتوانستم درک کنم، اما معتقدم رفع فیلتر بدون درنظر گرفتن دستاوردهای داخلی که در این مدت حاصل شده، بیش از ضرر امنیتی و فرهنگی، ضرر اقتصادی در پی دارد و موجب بی اعتمادی اجتماعی نسبت به نظام حکمرانی می شود.
مصطفی مشفقیاندانشجوی مقطع دکتری مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی
۱۴:۳۹
بسمه تعالیدر مناظره ای مکتوب جناب آقای دکتر حقیقت استاد دانشگاه و آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی دامت برکاته بحث فیلترینگ مطرح بود که بنده با اجازه از این دوستان بزرگوار، مواردی را ذکر میکنم:۱- فیلترینگ کاملا هوشمندانه عمل شد اگر قاطعانه و عجولانه عمل میشد بسیاری از کسب و کارها کاملا فلج می شدند و فرصت کوچ به پیام رسانهای داخلی را از دست میدادند و ای کاش به خبرهای دسته سوم وچهارم استناد نمی شد
۲- در مواقعی که نیاز بود هم واقعا هیچ فیلترشکنی راه نمیداد و فیلترشکنها هم فیلتر میشدند، پس از نظر امنیتی بسیارهوشمندانه عمل شد.۳-پیام رسانهای داخلی رشد داشتند اما تا رسیدن به ایده آل فاصله و جای کار زیاد است به عنوان مثال ایرادی که بنده به وضوح دیدم القای حس بی اعتمادی به برنامه های داخلی در بحث محرمانه بودن در کف جامعه،توسط شخص،اشخاص یا کشورهای متخاصم که چشم پیشرفت کشور عزیزمان را ندارند با تبلیغات گسترده انجام شده است.
۴- متاسفانه در تبلیغات انتخاباتی برخی کاندیداها، احساس نیاز به استفاده از پلتفرم های خارجی را به مردم القا کرده و خود با موج سواری بر این خواسته که خود ساختند،بهره تبلیعاتی بردند . از نظر این بنده حقیر در دولت شهید خدمت، با تمام محدودیتها و دشمنی ها، فیلترینگ به بهترین شکل ممکن اجرا شد و کشور عزیزمان ایران علیرغم تمام تهدیدها و تحریمها سالهای آرامی را سپری کرد حال نیز امیدواریم در دولت چهاردهم ، آرامش بر کشور حکمفرما باشد و از فیلترینگ هوشمند شق القمر نمیخواهیم و همانقدر که هوشمندانه فیلتر کنند ما را کفایت میکند
ارادتمند فرشیدمرشد. خبرنگار
۲- در مواقعی که نیاز بود هم واقعا هیچ فیلترشکنی راه نمیداد و فیلترشکنها هم فیلتر میشدند، پس از نظر امنیتی بسیارهوشمندانه عمل شد.۳-پیام رسانهای داخلی رشد داشتند اما تا رسیدن به ایده آل فاصله و جای کار زیاد است به عنوان مثال ایرادی که بنده به وضوح دیدم القای حس بی اعتمادی به برنامه های داخلی در بحث محرمانه بودن در کف جامعه،توسط شخص،اشخاص یا کشورهای متخاصم که چشم پیشرفت کشور عزیزمان را ندارند با تبلیغات گسترده انجام شده است.
۴- متاسفانه در تبلیغات انتخاباتی برخی کاندیداها، احساس نیاز به استفاده از پلتفرم های خارجی را به مردم القا کرده و خود با موج سواری بر این خواسته که خود ساختند،بهره تبلیعاتی بردند . از نظر این بنده حقیر در دولت شهید خدمت، با تمام محدودیتها و دشمنی ها، فیلترینگ به بهترین شکل ممکن اجرا شد و کشور عزیزمان ایران علیرغم تمام تهدیدها و تحریمها سالهای آرامی را سپری کرد حال نیز امیدواریم در دولت چهاردهم ، آرامش بر کشور حکمفرما باشد و از فیلترینگ هوشمند شق القمر نمیخواهیم و همانقدر که هوشمندانه فیلتر کنند ما را کفایت میکند
ارادتمند فرشیدمرشد. خبرنگار
۱۸:۲۸
آتش بس در غزه14031103
۱۵:۱۲
بازارسال شده از Askari_ shiraz
۱۹:۰۹
گزارش داوُس 2025.pdf
۴۶۳.۲۵ کیلوبایت
بسمه تعالی - مجمع جهانی اقتصاد یک اندیشکده غیر دولتی در داووس سوئیس است که در سال 1971 توسط مهندس آلمانی «کلاوس شواب» تشکیل شد. هدف این اندیشکده بهبود وضعیت جهان از طریق مشارکت دادن رهبران تجاری، سیاسی، دانشگاهی و دیگر جامعه برای شکل دادن به برنامه های جهانی، منطقه ای و صنعتی" است. این بنیاد بیشتر به خاطر نشست سالانه خود در پایان ژانویه در داووس ، یک تفرجگاه کوهستانی در منطقه آلپ شرقی سوئیس شناخته شده است . این نشست حدود 3000 عضو پرداختکننده حق عضویت و شرکتکنندگان منتخب - که در میان آنها سرمایهگذاران، رهبران تجاری، رهبران سیاسی، اقتصاددانان ، افراد مشهور و روزنامهنگاران هستند - را برای حداکثر پنج روز گرد هم میآورد تا در 500 جلسه درباره مسائل جهانی بحث کنند. این سازمان در عمل محلی برای کسب خبر از اوضاع اقتصاد جهان و همچنین اطلاع رسانی به دیگران است. از بین استادان ایرانی، استاد دکتر محمود سریع القلم تنها فردی است که به صورت منظم در این اجلاس شرکت می کنند و امسال نیز در این اجلاس شرکت کرده و گزارش آن را در وبگاه خود منتشر نمودند که با تشکر فراوان از ایشان، متن گزارش را همراه با نکاتی که به ذهن خودم می رسد در اینجا می گذارم. مطالبی که با قرمز نوشته شده حاشیه اینجانب بر نظریات ایشان است. در حوزه های علمیه سنت زیبائی وجود دارد تحت عنوان «حاشیه نویسی» که متاسفانه جای خالی آن در نظام دانشگاهی کاملا محسوس است واینجانب تلاش کرده ام با این حاشیه نویسی به قول سعدی «در این شیوه چالش کنم».در انتها باید گفت ای کاش ما در داخل ایران هم سالانه چنین جلساتی برگزار می کردیم و کارآفرینان و اقتصاد دانان و مدیران سیاسی و اقتصادی خودمان چند روز دور هم جمع می شدند و به چاره جوئی برای مشکلات کشور می پرداختند. علی رغم اینکه زیرساخت موضوع فراهم است و اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن و همچنین اتاق اصناف به راحتی می توانند این موضوع را مدیریت کنند اما متاسفانه چنین اقدامی انجام نمی شود. برای خواندن اصل مقاله فایل پیوست را دانلود فرمایید.
۱۷:۲۶
بسمه تعالیچند روز پیش کتابی به دستم رسید با عنوان «چگونه غرب خدا را واقعا از دست داد. نظریه ای جدید در باره سکولاریزاسیون» نوشته مری ایبرشتات. کتاب جالب و عمیقی بود هرچند برای خودم متاسف شدم که پس از پنج سال از زمان ترجمه کتاب به دست من رسیده، ای کاش جامعه علمی همت می کرد و آثار ارزشمند را به موقع به دیگران معرفی می کرد. متاسفانه رسم شده است که انبوهی کتاب به بازارنشرسرازیر می شود بدون آنکه حرف جدیدی داشته باشند و اغلب سرهم بندی و تکرار گفته های مکرر دیگران است اما این کتاب سخن نوی داشت که در این یادداشت قصد دارم با تاخیر پنج ساله آن را به دوستان معرفی کنم. ارزش کتاب دراین است که درسهای ارزشمند و قابل استفادهای برای جامعه امروز ایران دارد. مری ایبرشتات نویسنده آمریکائی کاتولیک مذهب و از طیف اندیشهورانی است که مذهب و اعتقاد به خدا را برای دوام و قوام جامعه ضروری می دانند. همانگونه که از کتاب نیز برداشت می شود، این نویسنده، زنی باسواد، نکته سنج، خلاق و نوآور است و برخلاف بسیاری نویسندگان ایرانی که همه هنرشان تکرار مفاهیم مندرس فمنیستی است برنکته بسار اساسی دست گذاشته که «خدا مسئله اصلی بشر» است. در ارزش خانم ایبرشتات همین بس که فرانسیس فوکویاما که ازاو به عنوان «پیامبرلیبرالیسم» یاد می شود در مورد ایبرشتات میگوید «مری ایبرشتات یکی از باهوشترین وخلاقترین ناظران اجتماعی عصر ماست که بصیرتهایش همیشه ارزش تامل دارد» و البته فوکویاما، همین کتاب را نیز ستوده است. نیچه، ابرمتفکر آلمانی جمله بسیارمشهوری دارد که «خدا مرده است». این جمله که نخستین باردر «دانش شادان» وسپس در «چنین گفت زرتشت» مطرح شد، نقطه عطف و تعیین کنندهای در تاریخ اندیشه به شمار میرود. منظور نیچه ازجمله «خدامرده است» این است که «اعتقاد به خدا» در غرب مرده است و خدای مسیحیت، دیگرمنبع معتبری ازاصولِ اخلاقی و راهنمای زندگی بهشمار نمیرود. از زمان این گفته ناب ، متفکران عدیده ای به این بحث پرداخته اند که آیا اعتقاد به خدا درغرب واقعا مرده است و اگرچنین شده، چگونه مرده است؟ مری ایبرشتات درکتاب خود به پاسخ این دو پرسش می پردازد و جواب اوبه پرسش اول مثبت است و ضمن رد فرضیه های دیگر نشان می دهد که «غرب واقعا خدا را از دست داده است». و در پاسخ به پرسش دوم که خدا چگونه مرده است، با ارائه نظریه ای جدید میگوید که مرگ اعتقاد به خدا، هم پایه مرگ اعتقاد و وفاداری اخلاقی و جنسی به خانواده رخ داده است و به عبارت ساده و خودمانی، جامعه غربی به سمتی رفته و می رود که بخش بسیار بزرگ وعمدهای از مردمان، طهارت مولد نداشته و محصول ازدواج مشروع نیستند و البته از جامعهای متشکل از انسانهای حرام زاده، بدون والدین مشروع و قانونی که اکثرا بدون سرپرست و یا تک سرپرست بزرگ شدهاندو بسیاری حتی نام پدر خود را نمی دانند و زنا و لواط و مساحقه در آن روش عادی رابطه جنسی و حتی قانونی است چه توقع دیگری می توان داشت؟! البته این نکته قبلا نیزاز سوی متفکران مطرح شده است اما آنها اعتقاد داشتند که «مرگ اعتقاد به خدا موجب مرگ خانواده شده است» اما نوآوری ایبرشتات در این است که میگوید عکس این ادعا نیز صادق است و «مرگ خانواده موجب مرگ خدا شده است» و «اگر می خواهیم خدا را زنده کنیم باید خانواده را زنده کنیم». درسی که من از این کتاب گرفتم این است که اگر در ایران امروز می خواهیم اعتقاد به خدا را دربین جوانان حفظ ویا زنده کنیم، که متاسفانه روزبه روزوضع در حال بدتر شدن است، باید خانواده را زنده کنیم و در یک کلام، ازدواج جوانان را تسهیل کنیم و این امرواجب عینی شرعی، مقدم بر تمام اقدامات فرهنگی مانند ورزش و تفریحات وساختن پارک و فضای سبز و حتی ساختن مسجد و حسینیه وامربه معروف و نهی از منکرو سفرهای زیارتی وشعائر و اعتکاف و تمامی مستحبات دیگراست. متاسفانه روحانیت که باید پرچمدار ازدواج باشد، به دنبال اصلاح ظاهر جامعه افتاده است و می خواهد صورت مساله را پاک کند ومدیران کشوربه جای حمایت از ازدواج، بودجه فرهنگی را بالا می برند که همان هم اگر تامین شود یا خرج ورزش می شود و یا هزینه موسیقی و سینما و برنامه های به اصطلاح شاد تلویزیون که جزمسخره بازی ولوس بازی چیزی نیست و یا خرج مراسم عزاداری. چیزی که دردستور کار نیست و فقط گاهی شعار آن داده می شود موضوع پائین آوردن سن ازدواج جوانان است که این غفلت ابلهانه که جز بی کفایتی و بی سوادی ما ریشه ای ندارد، با بهانه وخامت اوضاع اقتصادی توجیه می شود و البته معلوم نیست این وخامت چند سال دیگر قرار است تمام شود و تا آن موقع جوانان برای ارضا غریزه خود چه باید بکنند. اگر اوضاع چنین باشد همان اتفاقی در کمین ماست که غرب به آن گرفتار شده و آن، همانا «مرگ خدا» است. درجامعهای که جوانان برای ارضاء غریزه خود راهی جزگناه نداشته باشند خدا هم خواهد مرد و سایراقدامات فرهنگی و فطرت
۴:۲۸
خداجوی بشر هم مانع مرگ اعتقاد به خدا نخواهد شد. «ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوای ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزئون». جالب است که مری ایبرشتات کاتولیک با تحقیقات علمی به همان نتیجه رسیده که خدای سبحان با شیواترین جملات بیان فرموده است که «سپس عاقبت کسانی که کارهای زشت انجام دادند این شد که نشانه های خداوند را تکذیب کردند و آن را مسخره می نمودند». چه بسا که این زن کاتولیک، این نکته ظریف و رسای جامعه شناسانه را از قرآن مهجورما گرفته باشد. اگر توفیقی و عنایتی باشد در یادداشت بعدی خلاصه کتاب ایبرشتات را ارائه می دهم. اصل کتاب هم به صورت چاپی و هم در نرم افزارهای کتابخوان قابل دسترسی است با عنوان «چگونه غرب واقعا خدا را از دست داد». عدهای دیگر نیز کتاب را بررسی و نقد کردهاند که نظرآنها نیزجای تشکرو خواندن دارد والبته تشکر اصلی از مترجم«محمد معماریان» و «نشر ترجمان». التماس دعا- 28 اسفند 1304 حمیدرضا حقیقت
۴:۲۸
البته حجاب، ظاهر عفاف است. باطن آن همانا ازدواج است. در جامعه ای که سن ازدواج اینقدر بالا رفته و جوانان به سن تجرد دائمی نزدیک شده اند، نمی توان توقع عفاف داشت. ایران به شکنجه گاه جنسی جوانان تبدیل شده، هیچکس هم به فکر نیست.
۹:۰۲
مصاحبه با شبکه خبر فارس به مناسبت روز جمهوری اسلامی
۱۵:۲۲
برنامه تلویزیونی صدرا
دیده بان علم و فناوری
چهارشنبه ها ، ساعت ۱۹ از شبکه ۴ سیما
https://www.aparat.com/v/ljq55p6
https://www.aparat.com/v/ljq55p6
۱۹:۱۳
۶:۲۵
سیاست خارجی ترامپ3.pdf
۵۷۴.۸ کیلوبایت
بسمه تعالی - در این جستار نشان داده شده است که سیاست خارجی ترامپ، محصور به شخصیت خودشیفته و پوپولیستی این مرد به ظاهر کله خراب نیست بلکه بر مبنای نظری محکمی است که ریشه در آموزه های کیسینجر دارد.مقاله را دانلود فرمائید.
۱۸:۳۲
بسمه تعالی - برنامه ای از سوی صدا و سیمای فارس و شبکه چهار سراسری در حال تولید و پخش است به نام «صدرا» که اینجانب افتخار سردبیری آن را دارم. در این قسمت از برنامه به اتفاق دوست و برادر گرامی جناب استاد دکتر موذنی که در موقع ضبط برنامه رئیس دانشگاه شیراز بودند گفتگو کردیم. ایشان طرفدار آمایش آموزش عالی بودند و من مخالف بودم. لازم است از جناب دکتر رئوف مدیرکل محترم صدا و سیما، آقایان بهمنی و دانش تهیه کننده و کاردانان برنامه و خصوصا جناب دکتر مسعود مرادی مجری محترم و سایر دست اندرکاران تشکر کنم. برای دیدن برنامه لطفا به وبگاه اینجانب سر بزنید: https://www.drhagh.ir/post-42
۵:۲۵
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله...
۵:۲۱
حاشیه نویسی بر سخنرانی استاد دکتر سریع القلم با عنوان « روندهای اقتصاد سیاسی بین المللی در سال 2025»استاد دکتر محمود سریع القلم در همایش « چشم انداز اقتصاد ایران در سال 1404» که در تاریخ 5 و 6 اسفند 1403 به همت «گروه رسانه ای دنیای اقتصاد » و با حمایت بخش خصوصی در تهران، هتل المپیک برگزارشد سخنرانی جالبی داشتند که این سخنرانی را معرفی، تخلیص، بررسی و نقد می کنم. بر روی لینک ذیل کلیک فرمایید: https://www.drhagh.ir/post-44
۱۷:۳۸
به یاد فریدون عباسی: https://aparat.com/v/msy37f1
۴:۲۳
برنامه ملت بیدار: https://www.aparat.com/v/som8fp7
۱۹:۲۷
بسمه تعالی10 شهریور 1404پاسخی به تخطئه بیانات حضرت آیت الله دژکام از سوی جناب احمد زیدآبادی و یک گلایه از خودمان، دانشگاهیان متعهد و البته از حوزویان
1- به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «نوید ظهور» در کانال تلگرامی خود نوشت : شیخ لطفالله دژکام امام جمعۀ شیراز گفته است: "هرچند دوران غیبت با آزمونهای دشوار همراه است، اما هرچه این شرایط سختتر شود، نوید نزدیکی ظهور را میدهد".این که همان حرف منسوب به انجمن حجتیه است! با این حساب، چرا انقلاب کردید و "حکومت اسلامی" تشکیل دادید؟ از این گذشته، اگر سختتر شدن شرایط نویددهندۀ ظهور است پس همۀ شیعیان باید تلاش کنند که مشکلات هر چه بیشتر و شرایط هر چه سختتر شود؟ با این حساب، بفرمایید که چند بمب اتم به روی کشور منفجر کنند تا شرایط به نهایت سختی برسد! (9 شهریور 1404)2- صرف نظر از اینکه هرکسی حق دارد نظرات دیگران را با رعایت آداب و احترام مورد تخطئه قرار دهد، تخطئه های جناب زیدآبادی به روشنی اشتباه است. سخنان آیت الله دژکام در خصوص سختی های دوران غیبت، تناسبی با دیدگاههای منسوب به حجتیه ندارد بلکه مستقیما ریشه در آیات قرآن و تعالیم اهل بیت دارد. از مسلمات قرآن این است که مومنین مورد ابتلا قرار می گیرند تا پایداری و استقامت آنها مشخص گردد وصادق از کاذب جدا گردد. «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون. ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیغلمن الکاذبین» و در جای دیگر « و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشرالصابرین». اما آیا معنی «صبر»، تسلیم در برابراین سختی هاست و یا به این معناست که خودمان با دست خودمان به سختی بیفتیم؟ از فرمایشات مفسر بزرگ حضرت علامه طباطبائی فهمیده می شود که آیه اخیر مربوط به دوران قبل از تشریع وجوب قتال و متضمن نوعی پیشگوئی است که مومنین به مشکلات سختی مبتلا می شوند و برای مقابله با این مشکلات به زودی قتال واجب خواهد شد. در فرهنگ اسلامی، سخت شدن اوضاع روزگار به معنی انفعال و تسلیم نیست، به این معنی هم نیست که باید خودمان اوضاع را سخت کنیم، بلکه به این معنی است که روند رشد مومنین در این جهان اینگونه است که هر چه بالاتر روند امتحان سخت تری در راه خواهد بود و لاجرم استقامت، مقابله و چاره اندیشی قوی تری بر آنان واجب و لازم است و ابته در پی این استقامت، وعده حیات ابدی برای کشته شدگان در این راه، صلوات از سوی پروردگار، رحمت و هدایت مورد تعهد خداوند قرار گرفته است که از مظاهر اتم رحمت، تعجیل در فرج است. این آیات زیربنای فرمایش آیت الله دژکام است و این نگرش کجا و نگرش منسوب به حجتیه کجا؟ چرا جناب زیدآبادی مغالطه می کنند؟3- گلایه از دوستان و خواهران و برادران فرهیخته خصوصا اهل قلم و فرهنگیان ودانشگاهیان وخصوصا حوزویان که علمای دین هستند این است که چرا به این تخطئه ها پاسخ نمی دهند. مگرنه این است که کمک به امام مسلمین واجب است؟ همین جناب زید آبادی قبلا نیزمواضع حضرت آیت الله دژکام در مورد سبک زندگی اروپائیان را مورد تخطئه قرار داده بود که در آن موقع نیز پاسخ روشنی به ایشان داده نشد. اگر نگرانی دوستان در این است که پاسخ دادن دادن به شبهات موجب گسترش آن می شود، باید عرض کنم که این دیدگاه اشتباه است و به مدد فضای مجازی، همه مطالب به سرعت منتشر می شود و اگر پاسخی درخور داده نشود، موجب بدفهمی وشیوع اشتباه خصوصا در بین جوانان می شود. حمیدرضاحقیقت
1- به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «نوید ظهور» در کانال تلگرامی خود نوشت : شیخ لطفالله دژکام امام جمعۀ شیراز گفته است: "هرچند دوران غیبت با آزمونهای دشوار همراه است، اما هرچه این شرایط سختتر شود، نوید نزدیکی ظهور را میدهد".این که همان حرف منسوب به انجمن حجتیه است! با این حساب، چرا انقلاب کردید و "حکومت اسلامی" تشکیل دادید؟ از این گذشته، اگر سختتر شدن شرایط نویددهندۀ ظهور است پس همۀ شیعیان باید تلاش کنند که مشکلات هر چه بیشتر و شرایط هر چه سختتر شود؟ با این حساب، بفرمایید که چند بمب اتم به روی کشور منفجر کنند تا شرایط به نهایت سختی برسد! (9 شهریور 1404)2- صرف نظر از اینکه هرکسی حق دارد نظرات دیگران را با رعایت آداب و احترام مورد تخطئه قرار دهد، تخطئه های جناب زیدآبادی به روشنی اشتباه است. سخنان آیت الله دژکام در خصوص سختی های دوران غیبت، تناسبی با دیدگاههای منسوب به حجتیه ندارد بلکه مستقیما ریشه در آیات قرآن و تعالیم اهل بیت دارد. از مسلمات قرآن این است که مومنین مورد ابتلا قرار می گیرند تا پایداری و استقامت آنها مشخص گردد وصادق از کاذب جدا گردد. «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون. ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیغلمن الکاذبین» و در جای دیگر « و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشرالصابرین». اما آیا معنی «صبر»، تسلیم در برابراین سختی هاست و یا به این معناست که خودمان با دست خودمان به سختی بیفتیم؟ از فرمایشات مفسر بزرگ حضرت علامه طباطبائی فهمیده می شود که آیه اخیر مربوط به دوران قبل از تشریع وجوب قتال و متضمن نوعی پیشگوئی است که مومنین به مشکلات سختی مبتلا می شوند و برای مقابله با این مشکلات به زودی قتال واجب خواهد شد. در فرهنگ اسلامی، سخت شدن اوضاع روزگار به معنی انفعال و تسلیم نیست، به این معنی هم نیست که باید خودمان اوضاع را سخت کنیم، بلکه به این معنی است که روند رشد مومنین در این جهان اینگونه است که هر چه بالاتر روند امتحان سخت تری در راه خواهد بود و لاجرم استقامت، مقابله و چاره اندیشی قوی تری بر آنان واجب و لازم است و ابته در پی این استقامت، وعده حیات ابدی برای کشته شدگان در این راه، صلوات از سوی پروردگار، رحمت و هدایت مورد تعهد خداوند قرار گرفته است که از مظاهر اتم رحمت، تعجیل در فرج است. این آیات زیربنای فرمایش آیت الله دژکام است و این نگرش کجا و نگرش منسوب به حجتیه کجا؟ چرا جناب زیدآبادی مغالطه می کنند؟3- گلایه از دوستان و خواهران و برادران فرهیخته خصوصا اهل قلم و فرهنگیان ودانشگاهیان وخصوصا حوزویان که علمای دین هستند این است که چرا به این تخطئه ها پاسخ نمی دهند. مگرنه این است که کمک به امام مسلمین واجب است؟ همین جناب زید آبادی قبلا نیزمواضع حضرت آیت الله دژکام در مورد سبک زندگی اروپائیان را مورد تخطئه قرار داده بود که در آن موقع نیز پاسخ روشنی به ایشان داده نشد. اگر نگرانی دوستان در این است که پاسخ دادن دادن به شبهات موجب گسترش آن می شود، باید عرض کنم که این دیدگاه اشتباه است و به مدد فضای مجازی، همه مطالب به سرعت منتشر می شود و اگر پاسخی درخور داده نشود، موجب بدفهمی وشیوع اشتباه خصوصا در بین جوانان می شود. حمیدرضاحقیقت
۶:۰۶
در پی نشر مطلب فوق، یکی از برادران بزرگوار این مطلب را در گروهی به اشتراک گذاشتند و یکی از اعضای آن گروه که ظاهرا زمانی از مدیران بلندپایه کشور بوده اند این پاسخ را به بنده دادند و متقابلا برادر اول به ایشان جواب داده اند که هر دو مورد را عینا نقل می کنم.پاسخ به نوشته اینجانب:صبر بر فساد سیستمی سی و چند ساله ؟! صبر در برابر سیستمی که خروجی آن ده ها امثال بابک زنجانی ، کاظم صدیقی ، برادران رفیق دوست ، دزدان چای دبش و قس علی هذاست ؟! فقط ما ایرانی ها قرار است به عنوان در معرض بدترین امتحان ها قرار بگیریم؟! عجب استدلال مضحکی !! آقای حقیقت پور لازم نیست چون گوینده یک امام جمعه است در توجیه آن با سخره گرفتن عقل عامه مردم ، به آن نعل وارونه بزنید! برای من و امثال من ،مهمترین محک برای سنجش سخن و کلام دیگران ، حواله دادن آن به خرد عاقله عموم مردم است ! این ترفند دیگر نخ نما شده است . فقر ، فساد ،گرانی ،کم آبی و هزار مشکل دیگر را که محصول بی تدبیری و حکمرانی نادرست حاکمان جامعه است را به حساب معصیت و گناه مردم گذاشتن یا مقدمه ای برای ظهور دانستن آن ،در صورت به عمد نبودن ، نوعی کج فهمی، تفسیر نادرست و گزینشی یا بلاهت است خیلی از فرقه های منحرف نیز برای تثبیت و توجیه عقاید خود به قرآن تمسک می جستند از مرجئه گرفته یا خوارج ! اما خروجی مرجئه می شود سکوت در برابر شهادت امام حسین و ظلم آشکار معاویه ! با استناد به آیه قرآنی تعز من تشا و تذل من تشا و... در این که حضرات منتسب به انجمن حجتیه بیشتر کانون ها ، نقاط استراتژیک و حساس کشور را در تسخیر خود دارند هیچ شکی نیست. این مطلب چنان واضح و بدیهی است که نیازی به احتجاج نیست. هر روز و هرسال، گرانی بدتر از دیروز تا حضرت انشالله که معلوم نیست چند هزار سال طول بکشد ظهور کنند.جوابی که برادرما به ایشان داده اند:واقعا شما را چه شده است که واضحات عقاید اسلامی را زیر سوال می برید و امام جمعه. عالم و مبارز با انجمن حجتیه را متهم به انجمن حجتیه می کنید چون احمد زید ابادی گفته..... من کان قائده البوم یهدیه الی الخراب.
۸:۳۶
بسمه تعالیچند روز پیش دولت ترامپ سند استراتژی امنیت ملی آمریکا2025 راکه حاوی دیدگاههای اساسی دولت ترامپ است منتشر کرد. در این سند تصریح شده که بنیان این سند دکترین مونروئه (آمریکا برای آمریکائیان) با قرائت ترامپ است. انشاالله اگر توفیقی بود نظر خودم را در مورد این سند به اشتراک میگذارم. ترجمه سند از روزنامه هم میهن گرفته شده است. فایل به صورت pdfهم قابل دانلود است. موجب سپاسگزاری است اگر خوانندگان اعلام نظر فرمایند. همچنین توصیه میکنم بعد از مطالعه این سند به مطلبی که قبلا تحت عنوان «سیاست خارجی ترامپ و آموزه های کیسینجر » مراجعه فرمایید. شباهت بین این سند و آموزه های کیسینجر بسیار است. برای مطالعه سند روی لینک ذیل کلیک فرمایید. با تشکر- 17 آذرماه 1404https://www.drhagh.ir/post-45
۱۹:۲۷