زندگی کردن در لحظه بهترین کاریه که از دست هممون بر میاد. گذشته که مثل یک ماهی از دستمون سر خورده و توی رودخونه زندگی افتاده.
اینده هم که فقط شبیه به یک مه صبحگاهی بهمون چشمک میزنه و چیزی ازش دیده نمیشه. تنها چیزی که برامون میمونه همین لحظه هایی هستند که تیکتاکِ ساعت تموم شدنشون رو به ما یاداوری میکنند.
اینده هم که فقط شبیه به یک مه صبحگاهی بهمون چشمک میزنه و چیزی ازش دیده نمیشه. تنها چیزی که برامون میمونه همین لحظه هایی هستند که تیکتاکِ ساعت تموم شدنشون رو به ما یاداوری میکنند.
۱۸:۴۵
یک بیماری هست به اسم ،
نکنه پیام بدم بگه باز این مزاحم
نکنه پیام بدم بگه باز این مزاحم
۱۸:۴۵
۱۶:۱۷
ارام باش ماه من، درست میشود.
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست، افتاب میتابد، شاخهها جوانه میزنند و تمام شکوفههای در انتظار متولد خواهند شد، هیچ ابری تا همیشه در مقابل مهتاب نمیایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمیماند، نور سیاهی را میدرد، حتی اگر به قدر روزانهای باشد و بهار هزار هزار زمستان را سبز میکند، روزهای سخت رو به پایان است، ارام باش
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست، افتاب میتابد، شاخهها جوانه میزنند و تمام شکوفههای در انتظار متولد خواهند شد، هیچ ابری تا همیشه در مقابل مهتاب نمیایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمیماند، نور سیاهی را میدرد، حتی اگر به قدر روزانهای باشد و بهار هزار هزار زمستان را سبز میکند، روزهای سخت رو به پایان است، ارام باش
۱۶:۱۸
وقتی به سوسکم ابراز علاقه میکنه ولی تورو به هیچجاش نمیگیره در حالی ک تمام تلاشتو برای خوشحالیش کردی<<<
۲۰:۲۹
۲۰:۳۱
اگه یروزی نوم تو، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منو مُبتلا کنه
به دل میگم کاریش نباشه بزاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم که باز برات اواز بخونم.
دوباره باز غمت بیاد که منو مُبتلا کنه
به دل میگم کاریش نباشه بزاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم که باز برات اواز بخونم.
۲۰:۳۱
هر بار او صدایم میزد دروازه ای از پروانه های رنگین را در قلبم احساس میکردم.
۲۰:۳۱
بازارسال شده از 冬生まれ ?
دل و روده هام بهم خورد با این زلزله ها جدی
۴:۰۸
۲۱:۴۴
سىاه چالهٔ
یاداور : یه وقتایی باید خودخواه باشی فقط به این فکر کنی که خودت چی میخوای و با چی خوشحال میشی، بقیه رو بذار کنار.
یاداور: همیشه قرار نیست همه چی قشنگ باشه قرار نیست هوا گرم نباشه گلا پژمرده نشن مامان مریض نباشه، بابا بهت افتخار کنه، قرار نیست اونی که دوسش داری تا آخر پا به پات بیاد، روزای سخت زود بگذرن، قرار نیست همه چی طبق اون برنامه ای که ریختی پیش بره قرار نیست اون امتحان و نیوفتی قرار نیست اون لباس خوشگله پشت ویترین مغازه امروز مال تو باشه. کلا رفیق شاید چند روزی، چند ماه، چند سالی هیچ چی سر جاش نباشه ولی بیا لبخند زدنو یادمون نره باشه؟
۲۱:۴۴
۲۲:۰۸
بزار مردم بنویسن از کسی که نیمه خالی قلبشون رو پر کرده. من مینویسم از کتابی که بهترین دوستمه، مینویسم از پروانه هایی که از شدت زیباییشون میتونم لبخند بزنم، مینویسم از اهنگی که روحمو نوازش میکنه، مینویسم از شمعی که رایحهاش روی مغزم هک شده، مینویسم از بارونی که نمیزاره تنها گریه کنم. مینویسم و فقط مینویسم، بلکه بتونم ذهنمو اروم کنم و کمی هم که شده احساس ارامش بکنم. ترجیح میدم از چیز هایی که جون ندارند بنویسم تا ادم هایی که بالاخره بعد از سلام، خداحافظی ای در پیش دارن.
۲۲:۰۸
Compass.mp3
۰۲:۰۹-۳.۰۸ مگابایت
۲۲:۱۱
۲۰:۰۰
همیشه میگفتی ستارهها رو دوست داری، راستش رو بخوای منم دوسشون داشتم. بامزست حالا که بهشون ملحق شدی انگار دارن یکم بیشتر میدرخشن.
۲۰:۰۱
-
۲۰:۲۵
۷:۱۰
کاش جز کاراتون یکم دهنتونو نگه میداشتید
۷:۱۰
سىاه چالهٔ
یاداور: همیشه قرار نیست همه چی قشنگ باشه قرار نیست هوا گرم نباشه گلا پژمرده نشن مامان مریض نباشه، بابا بهت افتخار کنه، قرار نیست اونی که دوسش داری تا آخر پا به پات بیاد، روزای سخت زود بگذرن، قرار نیست همه چی طبق اون برنامه ای که ریختی پیش بره قرار نیست اون امتحان و نیوفتی قرار نیست اون لباس خوشگله پشت ویترین مغازه امروز مال تو باشه. کلا رفیق شاید چند روزی، چند ماه، چند سالی هیچ چی سر جاش نباشه ولی بیا لبخند زدنو یادمون نره باشه؟
یاداور : در نهایت انسان ها همین هستند که میبینی. روز اول و دوم برایشان متفاوت و جدا از همه به نظر میرسی. اما هرچه بگذرد و آنها بیشتر نزدیک تو شوند، حس میکنند هیچ چیزِ عجیبی برای ارائه نداشتهای و چه بسا اصلا متفاوت هم نبودهای. به همین راحتی تو را ترک میکنند و میروند تا تفاوت های دیگران را دریابند. تو میمانی و یک دنیا شباهت به تمامِ ترک شدگان قبلی. اصلا میدانی میخواهم چه بگویم؟ گورِ پدر هرکس که میاید، به قصد رفتن. بگذار بروند و ببینند که هیچکس اندازه ی ما به آنها بها نخواهد داد.
۷:۱۲