۶:۴۳
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شدکتابخوان ماه شهریور 1403
منابع طرح «کتاب خوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ با ارائه کتاب های «آفتاب آخرین»، «حضرت حجت»، «خس بی سر و پا» و «نگاه با محبت» معرفی شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، منابع طرح کتابخوان ماه، ویژه شهریور ۱۴۰۳ با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتابهای مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی از طریق مطالعه کتابهای مفید و فاخر در سطح کشور و ارائه کتابهای «آفتاب آخرین»، «حضرت حجت»، «خس بی سر و پا» و «نگاه با محبت» معرفی شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به کتابخانههای عمومی کشور و امانت گرفتن کتابهای این طرح، آن ها را مطالعه کنند.
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«آفتاب آخرین»
پدیدآور: مهدی قزلی
ناشر: شهید کاظمی – سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان
تعداد صفحات: ۱۰۰
اگر کسی از یک سو علاقهمند است که در خصوص تاریخ و سیره رسول الله صلی الله علیه و آله یک کتاب معتبر از حیث استنادات تاریخی بخواند؛ هم میخواهد چیزی فراتر از مشهورات بخواند؛ هم حوصلهی خواندن متن طولانی را ندارد؛ قطعاً این اثر بسیار خوشخوان که با ذوق و سلیقهای ستودنی گردآوری و تنظیم و بازنویسی شده یکی از بهترین پاسخها به چنین نیازی است. ۱۰۰ برش ناب و کمتر شنیده شده از تاریخ و سیره و زمانهی پیامبر خاتم که با ذکر وقایع مقارن ولادت فرخندهی ایشان آغاز میشود و با ذکر عروج از دامان علی بن ابیطالب علیهما السلام پایان مییابد. در این بین هم بسیاری از حکایتهای گزینش شده به شکلی هستند که حتی علاقهمندان به تاریخ و سیرهی نبوی هم برایشان تازگی خواهد داشت و این از مهم ترین وجوه تمایز کتاب نسبت به موارد مشابه است که به جهت جستوجوی گسترده نویسنده در منابع، نشان از حسن سلیقه و تسلط وی دارد.
برای نگارش این اثر یک کار تحقیقی گسترده انجام شده و بعد از آن از میان انبوه برشهای جذاب تاریخ زندگانی نبی اکرم این صد مورد بهگزین و با نهایت اعجاز و جذابیت ادبی و قلمی بازنویسی شده است.
این اثر جلد نخست از مجموعهی ۱۴ جلدی، چهارده خورشید و یک آفتاب است که تیمی از نویسندگان خوشقلم به سرپرستی بهزاد دانشگر به خلق ۱۴ اثر با همین سبک در خصوص ۱۴ معصوم اقدام کردهاند و یکی از بهترین آثار برای آشنایی بیشتر و عمیقتر مخاطبان با این ۱۴ گل سر سبد آفرینش را خلق کردهاند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
در جنگ خیبر، مسلمانان قلعههای هفتگانهی خیبر را محاصره کردند.
مدتی بود آنجا بودند طوری که دیگر آذوقهای نمانده بود و گرسنگی فشار میآورد. روزی چوپان سیاهی آمد و گفت: «من چوپان یهودیها هستم، این اسلامی که میگویید چیست؟»
گفتند؛ گفت: «من ایمان آوردم. حالا تکلیفم با این رمه چیست؟»
محمد (صلیاللهعلیهوآله) گفت: «توی آئین ما خیانت در امانت وجود ندارد. رمه را ببر به صاحبانش بسپار.» (ص۵۳)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«حضرت حجت» (مجموعه بیانات و اشارات آیت الله بهجت قدّسسرّه پیرامون حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف)
پدیدآور: مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیة الله بهجت قدّسسرّه
ناشر: واژهپرداز اندیشه
تعداد صفحه: ۶۹۶
وقتی گوینده، عالمی ربّانی و فقیهی مسلّم و عارفی روشنضمیر نظیر مرحوم آیتالله بهجت قدّسسرّه باشد و موضوع صحبت، شخص اول عالم امکان، حضرت بقیةاللهالاعظم ارواحنافداه، قطعاً اثری بسیار نفیس و گرانبها خلق خواهد شد. در این کتاب کمنظیر (که تحقیق و نگارش آن، سه سال به طول انجامیده) برخی از مهمترین سؤالات اساسی در موضوع مهدویت از لسان آن شخصیت کمنظیر دوران معاصر، پاسخ داده شده است. پرسشهایی نظیر:
آیا در عصر غیبت کبری امکان رؤیت حضرت وجود دارد؟ اختیارات فقیه در عصر غیبت کبری چقدر است؟ آیا باید سعی کرد که در عصر غیبت شرایطی فراهم کرد که همهی احکام شرع محقق شود یا خیر نیازی نیست و چنین وظیفهای نداریم؟ راه حفظ ایمان در فتنههای آخرالزمان چیست؟ چگونه میتوان در عصر غیبت امام زمان عجاللهفرجهالشریف را یاری کرد؟ علت غیبت امام چیست و شیعیان چه نقشی در وقوع یا رفع آن دارند؟ مهمترین وظایف منتظران در عصر غیبت کدام است؟ آیا دعا در تقدّم یا تأخر ظهور نقشی دارد؟ آیا ممکن است امر ظهور یکروزه محقق شود (اگر بله، تکلیف روایات مربوط به علائم ظهور چه میشود)؟ اصحاب امام زمان علیهالسلام در عصر ظهور چه ویژگیهایی دارند؟ چگونه میتوان تشرّف حقیقی را از تشرّفات خیالی و باطل تشخیص داد؟ تعیین وقت برای ظهور چه تفاوتی با نزدیک دیدن امر ظهور دارد؟ و ...
در بخشی از کتاب میخوانیم:
سبب غیبت امام زمان عجاللهفرجه خود ما هستیم، زیرا دستمان به او نمیرسد، والّ
منابع طرح «کتاب خوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ با ارائه کتاب های «آفتاب آخرین»، «حضرت حجت»، «خس بی سر و پا» و «نگاه با محبت» معرفی شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، منابع طرح کتابخوان ماه، ویژه شهریور ۱۴۰۳ با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتابهای مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی از طریق مطالعه کتابهای مفید و فاخر در سطح کشور و ارائه کتابهای «آفتاب آخرین»، «حضرت حجت»، «خس بی سر و پا» و «نگاه با محبت» معرفی شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به کتابخانههای عمومی کشور و امانت گرفتن کتابهای این طرح، آن ها را مطالعه کنند.
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«آفتاب آخرین»
پدیدآور: مهدی قزلی
ناشر: شهید کاظمی – سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان
تعداد صفحات: ۱۰۰
اگر کسی از یک سو علاقهمند است که در خصوص تاریخ و سیره رسول الله صلی الله علیه و آله یک کتاب معتبر از حیث استنادات تاریخی بخواند؛ هم میخواهد چیزی فراتر از مشهورات بخواند؛ هم حوصلهی خواندن متن طولانی را ندارد؛ قطعاً این اثر بسیار خوشخوان که با ذوق و سلیقهای ستودنی گردآوری و تنظیم و بازنویسی شده یکی از بهترین پاسخها به چنین نیازی است. ۱۰۰ برش ناب و کمتر شنیده شده از تاریخ و سیره و زمانهی پیامبر خاتم که با ذکر وقایع مقارن ولادت فرخندهی ایشان آغاز میشود و با ذکر عروج از دامان علی بن ابیطالب علیهما السلام پایان مییابد. در این بین هم بسیاری از حکایتهای گزینش شده به شکلی هستند که حتی علاقهمندان به تاریخ و سیرهی نبوی هم برایشان تازگی خواهد داشت و این از مهم ترین وجوه تمایز کتاب نسبت به موارد مشابه است که به جهت جستوجوی گسترده نویسنده در منابع، نشان از حسن سلیقه و تسلط وی دارد.
برای نگارش این اثر یک کار تحقیقی گسترده انجام شده و بعد از آن از میان انبوه برشهای جذاب تاریخ زندگانی نبی اکرم این صد مورد بهگزین و با نهایت اعجاز و جذابیت ادبی و قلمی بازنویسی شده است.
این اثر جلد نخست از مجموعهی ۱۴ جلدی، چهارده خورشید و یک آفتاب است که تیمی از نویسندگان خوشقلم به سرپرستی بهزاد دانشگر به خلق ۱۴ اثر با همین سبک در خصوص ۱۴ معصوم اقدام کردهاند و یکی از بهترین آثار برای آشنایی بیشتر و عمیقتر مخاطبان با این ۱۴ گل سر سبد آفرینش را خلق کردهاند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
در جنگ خیبر، مسلمانان قلعههای هفتگانهی خیبر را محاصره کردند.
مدتی بود آنجا بودند طوری که دیگر آذوقهای نمانده بود و گرسنگی فشار میآورد. روزی چوپان سیاهی آمد و گفت: «من چوپان یهودیها هستم، این اسلامی که میگویید چیست؟»
گفتند؛ گفت: «من ایمان آوردم. حالا تکلیفم با این رمه چیست؟»
محمد (صلیاللهعلیهوآله) گفت: «توی آئین ما خیانت در امانت وجود ندارد. رمه را ببر به صاحبانش بسپار.» (ص۵۳)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«حضرت حجت» (مجموعه بیانات و اشارات آیت الله بهجت قدّسسرّه پیرامون حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف)
پدیدآور: مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیة الله بهجت قدّسسرّه
ناشر: واژهپرداز اندیشه
تعداد صفحه: ۶۹۶
وقتی گوینده، عالمی ربّانی و فقیهی مسلّم و عارفی روشنضمیر نظیر مرحوم آیتالله بهجت قدّسسرّه باشد و موضوع صحبت، شخص اول عالم امکان، حضرت بقیةاللهالاعظم ارواحنافداه، قطعاً اثری بسیار نفیس و گرانبها خلق خواهد شد. در این کتاب کمنظیر (که تحقیق و نگارش آن، سه سال به طول انجامیده) برخی از مهمترین سؤالات اساسی در موضوع مهدویت از لسان آن شخصیت کمنظیر دوران معاصر، پاسخ داده شده است. پرسشهایی نظیر:
آیا در عصر غیبت کبری امکان رؤیت حضرت وجود دارد؟ اختیارات فقیه در عصر غیبت کبری چقدر است؟ آیا باید سعی کرد که در عصر غیبت شرایطی فراهم کرد که همهی احکام شرع محقق شود یا خیر نیازی نیست و چنین وظیفهای نداریم؟ راه حفظ ایمان در فتنههای آخرالزمان چیست؟ چگونه میتوان در عصر غیبت امام زمان عجاللهفرجهالشریف را یاری کرد؟ علت غیبت امام چیست و شیعیان چه نقشی در وقوع یا رفع آن دارند؟ مهمترین وظایف منتظران در عصر غیبت کدام است؟ آیا دعا در تقدّم یا تأخر ظهور نقشی دارد؟ آیا ممکن است امر ظهور یکروزه محقق شود (اگر بله، تکلیف روایات مربوط به علائم ظهور چه میشود)؟ اصحاب امام زمان علیهالسلام در عصر ظهور چه ویژگیهایی دارند؟ چگونه میتوان تشرّف حقیقی را از تشرّفات خیالی و باطل تشخیص داد؟ تعیین وقت برای ظهور چه تفاوتی با نزدیک دیدن امر ظهور دارد؟ و ...
در بخشی از کتاب میخوانیم:
سبب غیبت امام زمان عجاللهفرجه خود ما هستیم، زیرا دستمان به او نمیرسد، والّ
۸:۲۳
ا اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود، چه کسی او را میکُشَد؟! آیا جنیان آن حضرت را میکشند یا قاتل او انسان است؟! ما از پیش در طول تاریخ ائمه علیهمالسلام، امتحان خود را پس دادهایم که آیا از امام تحفّظ و اطاعت میکنیم یا اینکه او را به قتل میرسانیم ...
کجا رفتند کسانی که با صاحب الزمان علیهالسلام ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم! آیا آنها از ما فقیرتر بودند؟! اگر بفرمایید: «به آن حضرت دسترسی نداریم»، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید؟! حضرت عجاللهفرجه به همین از ما راضی است زیرا در حدیث است: «پرهیزکارترین مردم، کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد». ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت عجاللهفرجه است. (صفحات ۱۷۱و۱۷۶)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«خس بی سر و پا»
پدیدآور: حمید حسام
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: ۱۶۷
عنوان کتاب یادآور «خسی در میقات» سید جلال آل احمد است. کسی که در حج حیران شد.
حالا بعد از گذشت سالها، حمید حسام، نویسندهای صاحب سبک و خوشذوق که آثارش بیشترین تعداد تقریظ از رهبر کتابشناس و گوهرشناس انقلاب را کسب کرده، در وادی اربعین از حیرانیاش در خصوص باطن و حقیقت کعبه و حج که حقیقت ولی الله الاعظم است، سخن گفته است.
در روایتی از امام صادق علیهالسلام داریم که «حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است»؛ در سرزمین کربلا، حرمت مؤمنی که یکی از دو سید و آقای اهل بهشت است، توسط کسانی که مدعی بودند به دین جد ایشان هستند، به بدترین شکل ممکن شکسته شد!
حسام در این اثر از عرفات اربعین میگوید! سفرنامهی خود را نگاشته و در وادی عشق و عقل، قلم را به پیش برده.
بعد از پایان کتاب، بنا بود مقدمهی اثر را شهید حاج حسین همدانی بنویسد، اما با شهادت خود، به قول حمید حسام: «نوشت؛ اما نه با قلم که با خون و نه بر اوراق این دفتر، که بر تربت حریم صاحب اربعین، زینب سلام الله علیها...»
کتاب با حکایت اربعین عاشقی که خدا بین خود و بنی آدم از همان لحظهی هبوط آدم بنا گذاشت، سخن گفته؛ از اولین اربعین که خود آدم صفی الله بعد از هبوط بدان متضرّعانه مشغول شد و دوباره به قرب الهی بار یافت. اربعینهای نوح و موسی و یونس و ...
رابطهی میان این اربعینها با خامس آل عبا را بیان میکند و بعد از آن ضمن تحلیل عاشورای ۶۱ به شکلی که شمر زمانه را بتوان با آن شناخت، به ذکر لحظات ناب سفر خود و مشاهداتش از تحیّرات این عرفات حسینی سخن گفته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
از زائر عراقی میپرسم: «دولت عراق به شما به عنوان کسی که برای کشورش جنگیده و پایش را داده، چه خدماتی میدهد؟» میخندد و میایستد. جوابم را که میدهد، میفهمم که لبخندش نقاب شرم بوده که روی صورتش افتاده است. میگوید: «شما در کشورتان به مجروحین جنگ افتخار میکنید، پس طبیعی است که دولت شما به مجروحین خدماتی بدهد. اما من و امثال من، حتی در میان خانواده و فرزندان خود، به خاطر جنگ با شما، نمیتوانیم سرمان را بالا بیاوریم. چه رسد به اینکه بخواهیم مطالبهای داشته باشیم.» (ص ۹۹)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«نگاه با محبت» (پنج حدیث از حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
پدیدآور: سید محمد مهاجرانی
ناشر: جمال
تعداد صفحات: ۱۲
امام رضا علیه السلام میفرمایند اگر مردم زیباییها و نیکوییهای کلام ما را میدانستند، خودشان از ما تبعیت میکردند و در فرمایش دیگری میفرمایند قبل از آنکه منحرفان، کودکان و نوجوانان را با مطالب خود گمراه کنند، آنها را با کلام ما آشنا سازید. اگر کسی دغدغده داشته باشد که نظام فکری و اخلاقی اسلام ناب را به زبانی قابل فهم و درک و جذاب به کودکان خود بیاموزد و گامهای نخست برای آشنایی و انس کودک با تعالیم اهل بیت علیهم السلام را استوار بردارد، این کتاب یک گزینهی بسیار مناسب است.این اثر جلد نخست از مجموعهی حدیث و شعر و قصه است. در هر جلد از این مجموعه، پنج حدیث کاربردی و جذاب برای ردهی سنی کودکان انتخاب شده و مبتنی بر آن داستانکها و اشعاری مناسب همراه با تصاویر چشمنواز ارائه شده تا با استفاده از ظرفیت شعر و قصه و تصویر مفهوم کاربردی آن احادیث را در حد ذهنیت کودکان به آنها ارائه کند.
در این جلد، برای این پنج حدیث قصه و شعرهای جذابی همراه با تصاویر شاد و کودکانه ارائه شده است:
به کسی که از او دانش میآموزید احترام بگذارید.
نگاه محبّتآمیز فرزند به پدر و مادر عبادت است.
امروز و فردا کردن شعار شیطان است.
آسایش آدم حسود از همه کمتر است.
کینهها را دور بریزید.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
... سجاد گفت: اینها را از طرف من به میلاد بده و بگو من دیگر با او قهر نیستم.
روز بعد همین که سجّاد میلاد
کجا رفتند کسانی که با صاحب الزمان علیهالسلام ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم! آیا آنها از ما فقیرتر بودند؟! اگر بفرمایید: «به آن حضرت دسترسی نداریم»، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید؟! حضرت عجاللهفرجه به همین از ما راضی است زیرا در حدیث است: «پرهیزکارترین مردم، کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد». ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت عجاللهفرجه است. (صفحات ۱۷۱و۱۷۶)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«خس بی سر و پا»
پدیدآور: حمید حسام
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: ۱۶۷
عنوان کتاب یادآور «خسی در میقات» سید جلال آل احمد است. کسی که در حج حیران شد.
حالا بعد از گذشت سالها، حمید حسام، نویسندهای صاحب سبک و خوشذوق که آثارش بیشترین تعداد تقریظ از رهبر کتابشناس و گوهرشناس انقلاب را کسب کرده، در وادی اربعین از حیرانیاش در خصوص باطن و حقیقت کعبه و حج که حقیقت ولی الله الاعظم است، سخن گفته است.
در روایتی از امام صادق علیهالسلام داریم که «حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است»؛ در سرزمین کربلا، حرمت مؤمنی که یکی از دو سید و آقای اهل بهشت است، توسط کسانی که مدعی بودند به دین جد ایشان هستند، به بدترین شکل ممکن شکسته شد!
حسام در این اثر از عرفات اربعین میگوید! سفرنامهی خود را نگاشته و در وادی عشق و عقل، قلم را به پیش برده.
بعد از پایان کتاب، بنا بود مقدمهی اثر را شهید حاج حسین همدانی بنویسد، اما با شهادت خود، به قول حمید حسام: «نوشت؛ اما نه با قلم که با خون و نه بر اوراق این دفتر، که بر تربت حریم صاحب اربعین، زینب سلام الله علیها...»
کتاب با حکایت اربعین عاشقی که خدا بین خود و بنی آدم از همان لحظهی هبوط آدم بنا گذاشت، سخن گفته؛ از اولین اربعین که خود آدم صفی الله بعد از هبوط بدان متضرّعانه مشغول شد و دوباره به قرب الهی بار یافت. اربعینهای نوح و موسی و یونس و ...
رابطهی میان این اربعینها با خامس آل عبا را بیان میکند و بعد از آن ضمن تحلیل عاشورای ۶۱ به شکلی که شمر زمانه را بتوان با آن شناخت، به ذکر لحظات ناب سفر خود و مشاهداتش از تحیّرات این عرفات حسینی سخن گفته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
از زائر عراقی میپرسم: «دولت عراق به شما به عنوان کسی که برای کشورش جنگیده و پایش را داده، چه خدماتی میدهد؟» میخندد و میایستد. جوابم را که میدهد، میفهمم که لبخندش نقاب شرم بوده که روی صورتش افتاده است. میگوید: «شما در کشورتان به مجروحین جنگ افتخار میکنید، پس طبیعی است که دولت شما به مجروحین خدماتی بدهد. اما من و امثال من، حتی در میان خانواده و فرزندان خود، به خاطر جنگ با شما، نمیتوانیم سرمان را بالا بیاوریم. چه رسد به اینکه بخواهیم مطالبهای داشته باشیم.» (ص ۹۹)
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه شهریور ۱۴۰۳ منتشر شد
«نگاه با محبت» (پنج حدیث از حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
پدیدآور: سید محمد مهاجرانی
ناشر: جمال
تعداد صفحات: ۱۲
امام رضا علیه السلام میفرمایند اگر مردم زیباییها و نیکوییهای کلام ما را میدانستند، خودشان از ما تبعیت میکردند و در فرمایش دیگری میفرمایند قبل از آنکه منحرفان، کودکان و نوجوانان را با مطالب خود گمراه کنند، آنها را با کلام ما آشنا سازید. اگر کسی دغدغده داشته باشد که نظام فکری و اخلاقی اسلام ناب را به زبانی قابل فهم و درک و جذاب به کودکان خود بیاموزد و گامهای نخست برای آشنایی و انس کودک با تعالیم اهل بیت علیهم السلام را استوار بردارد، این کتاب یک گزینهی بسیار مناسب است.این اثر جلد نخست از مجموعهی حدیث و شعر و قصه است. در هر جلد از این مجموعه، پنج حدیث کاربردی و جذاب برای ردهی سنی کودکان انتخاب شده و مبتنی بر آن داستانکها و اشعاری مناسب همراه با تصاویر چشمنواز ارائه شده تا با استفاده از ظرفیت شعر و قصه و تصویر مفهوم کاربردی آن احادیث را در حد ذهنیت کودکان به آنها ارائه کند.
در این جلد، برای این پنج حدیث قصه و شعرهای جذابی همراه با تصاویر شاد و کودکانه ارائه شده است:
به کسی که از او دانش میآموزید احترام بگذارید.
نگاه محبّتآمیز فرزند به پدر و مادر عبادت است.
امروز و فردا کردن شعار شیطان است.
آسایش آدم حسود از همه کمتر است.
کینهها را دور بریزید.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
... سجاد گفت: اینها را از طرف من به میلاد بده و بگو من دیگر با او قهر نیستم.
روز بعد همین که سجّاد میلاد
۸:۲۳
را دید، لبخندزنان به طرف او رفت و گفت:
هدیههایم به دستت رسید؟ میلاد گفت: آره! و بعد لبخند زد و گفت: من هم همه را دور ریختم!
طفلکی سجّاد! دلش شکست: چرا دور ریختی؟ یعنی هنوز با من قهری؟
میلاد گفت: منظورم کینههای گذشته بود نه اینکه هدیهها و بعد هر دو زدند زیر خنده! (ص۱۰)
هدیههایم به دستت رسید؟ میلاد گفت: آره! و بعد لبخند زد و گفت: من هم همه را دور ریختم!
طفلکی سجّاد! دلش شکست: چرا دور ریختی؟ یعنی هنوز با من قهری؟
میلاد گفت: منظورم کینههای گذشته بود نه اینکه هدیهها و بعد هر دو زدند زیر خنده! (ص۱۰)
۸:۲۳
۸:۲۵
معرفی کتاب آخرین سخنرانی
کتاب آخرین سخنرانی اثر رندی پوش استاد علوم کامپیوتر دانشگاه کارنگی ملون و ترجمهی نفیسه معتکف است. این کتاب، وصیتی است که رندی پوش برای فرزندانش نوشته است. به قول خودش: «من خودم را بر کاغذی نوشتم و داخل یک بطری انداختم به امید اینکه روزی فرزندانم این بطری را از آب بگیرند و نامه من را بخوانند.
وقتی از رندی پوش (Randy Pausch)؛ استاد دانشگاه تقاضا شد که در دانشگاه سخنرانی آخر را انجام دهد؛ خودش خبر نداشت که به خاطر بیماری پیشرفته سرطان؛ آخرین سخنرانیاش خواهد بود. سخنرانی متحول کننده او در مورد بیماری و مرگ نبود. سخنرانی او در مورد تحقق بخشیدن به رویاهای کودکی؛ غلبه بر مشکلات؛ کمک به دیگران برای رسیدن به آرزوهایشان؛ مثبت اندیشی؛ شکرگزاری، شادی؛ صداقت؛ شرافت و لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی بود. او با مطرح کردن درسهای زندگی توانست یادگاری ارزشمند برای فرزندان خود و جامعه از خود باقی بگذارد. کتاب آخرین سخنرانی (The Last Lecture) مدتها جزو پرفروشترین کتابهای امریکا بود.
رندی پوش همیشه آدمهای مردمی و صمیمی را به افراد امروزی و طرفدار تقلید و مد ترجیح میداد. افراد اهل تقلید تأثیر گذار کوتاه مدت هستند ولی اشخاص و آدمهای صمیمی و جدی تأثیر درازمدت میگذارند. مردم به مصمم و جدی بودن کمتر بها میدهند، در حالی که این رفتار سرچشمه گرفته از قلب است و مردم امروزی و طرفدار مد و تقلید توجه شما را به سطح و ظاهر جلب میکنند.
۴۰۰ نفری که در سالن دانشگاه نشسته بودند در ابتدای سخنرانی با تصاویر سیتی اسکن شکم رندی مواجه شدند! اما او بلافاصله توضیح داد که قرار نیست در این سخنرانی در خصوص بیماریاش حرف بزند. او میخواهد در مورد «اهمیت رویاها» و «تلاش برای رسیدن به آنها» صحبت کند. رندی پوش در مورد اهمیت «بلندپروازی» صحبت کرد و گفت: دیوارهای بلند را نساختهاند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند. دیوارها را ساختهاند تا با سختکوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم است. دیوارها مانع ما نیستند. دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازه ما، رویاهایشان را دیوانهوار دنبال نمیکنند رندی پوش، در آن سخنرانی رویاهای کودکیاش را مطرح کرد و رویایش برای بازی در لیگ حرفهای فوتبال امریکا.
پس از سخنرانی رندی، مردم چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که هر کس تلاش کرد قبل از مرگ وی، بخشی از آرزوهایش را برآورده کند. یکی از تیمهای لیگ حرفهای امریکا، او را برای یک بازی افتخاری دعوت کرد. تهیه کنندگان فیلم Star Trek، از او خواستند در آخرین قسمت این فیلم نقشی کوتاه بازی کند و حتی «یک جمله» هم صحبت کند! رندی پوش مُرد. اما یادگار او برای ما، «زندگی» است.فهرست مطالب کتاب
1: شیر مجروح هنوز هم مىخواهد نعره بزند2: زندگى با لپتاپ3: فیلى در اتاقدستیابى به رؤیاهاىدوران کودکى4: بختآزمایى والدین5: آسانسور در خانهاى یک طبقه6: رسیدن به حالت بىوزنى7: هرگز به لیگ فوتبال حرفهاى راه نیافتم8: مىتوانى من را در حروف "و" پیدا کنى9: مجموعه مهارتى بهنام مدیریت10: فتح بزرگ11: شادترین مکان روى زمین12: پارک تا ساعت هشت شب باز است13: مردى با اتومبیل کروکى14: عمو هلندى15: ریختن نوشابه روى صندلى عقب اتومبیل16: ماجراى نامزدى من با آدمى نفوذناپذیر و رام نشدنى17: همهى قصههاى شاه پریان پایان خوشى ندارد18: لوسى، من آمدم به خانه19: ماجراى سال نو20: قضیهاى که مدت پنجاه سال رو نشده بود21: جى22: گفتن حقیقت باعث نجاتم شدبه حقیقت پیوستنرؤیاهاى دیگران23: من در ماهعسل هستم. اما اگر به من نیاز دارید...24: متحول شدن آدمى عوضى25: آموزش یک جدى26: آنها به عینه مرا تحت تأثیر قرار دادند27: سرزمین موعودهمه چیز مربوطبه این است کهچطور زندگى کنید28: رؤیاى بزرگ در سر پروراندن29: صداقت بهتر از دانایى است30: تن در دادن31: بیا معاملهاى بکنیم32: گله نکنید، فقط به شدت تلاش کنید33: بیمارى را مداوا کن، نه نشانههاى آن را34: راجع به اینکه مردم چه فکرى مىکنندذهن خود را مشغول نکنید35: از نشستن کنار هم شروع کنید36: به دنبال بهترین نکات مثبت در هر فرد بگردید37: به اعمال مردم توجه کنید، نه به حرفهاى آنان38: اگر بار اول موفق نشدید....39: اولین پنگوئن باشید40: توجه مردم را جلب کنید41: هنر منسوخ یادداشت تشکرآمیز42: وفادارى دوجانبه است43: راه حل جمعه شب44: ابراز قدردانى45: یک بسته آبنبات نعنایى بفرستید46: همیشه مجهز باشید47: عذرخواهى ناجور بدتر از عذرخواهى نکردن است48: حقیقت را بگویید49: با جعبهى مدادشمعىهاى خود در ارتباط باشید50: نمکدان و فلفلدان یکصد هزار دلارى51: هر شغلى شأن و منزلت خود را دارد52: از موقعیت خود آگاه باشید53: هرگز مأیوس نشوید54: پیرو مرام اشتراکى باشید55: تنها
کتاب آخرین سخنرانی اثر رندی پوش استاد علوم کامپیوتر دانشگاه کارنگی ملون و ترجمهی نفیسه معتکف است. این کتاب، وصیتی است که رندی پوش برای فرزندانش نوشته است. به قول خودش: «من خودم را بر کاغذی نوشتم و داخل یک بطری انداختم به امید اینکه روزی فرزندانم این بطری را از آب بگیرند و نامه من را بخوانند.
وقتی از رندی پوش (Randy Pausch)؛ استاد دانشگاه تقاضا شد که در دانشگاه سخنرانی آخر را انجام دهد؛ خودش خبر نداشت که به خاطر بیماری پیشرفته سرطان؛ آخرین سخنرانیاش خواهد بود. سخنرانی متحول کننده او در مورد بیماری و مرگ نبود. سخنرانی او در مورد تحقق بخشیدن به رویاهای کودکی؛ غلبه بر مشکلات؛ کمک به دیگران برای رسیدن به آرزوهایشان؛ مثبت اندیشی؛ شکرگزاری، شادی؛ صداقت؛ شرافت و لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی بود. او با مطرح کردن درسهای زندگی توانست یادگاری ارزشمند برای فرزندان خود و جامعه از خود باقی بگذارد. کتاب آخرین سخنرانی (The Last Lecture) مدتها جزو پرفروشترین کتابهای امریکا بود.
رندی پوش همیشه آدمهای مردمی و صمیمی را به افراد امروزی و طرفدار تقلید و مد ترجیح میداد. افراد اهل تقلید تأثیر گذار کوتاه مدت هستند ولی اشخاص و آدمهای صمیمی و جدی تأثیر درازمدت میگذارند. مردم به مصمم و جدی بودن کمتر بها میدهند، در حالی که این رفتار سرچشمه گرفته از قلب است و مردم امروزی و طرفدار مد و تقلید توجه شما را به سطح و ظاهر جلب میکنند.
۴۰۰ نفری که در سالن دانشگاه نشسته بودند در ابتدای سخنرانی با تصاویر سیتی اسکن شکم رندی مواجه شدند! اما او بلافاصله توضیح داد که قرار نیست در این سخنرانی در خصوص بیماریاش حرف بزند. او میخواهد در مورد «اهمیت رویاها» و «تلاش برای رسیدن به آنها» صحبت کند. رندی پوش در مورد اهمیت «بلندپروازی» صحبت کرد و گفت: دیوارهای بلند را نساختهاند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند. دیوارها را ساختهاند تا با سختکوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم است. دیوارها مانع ما نیستند. دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازه ما، رویاهایشان را دیوانهوار دنبال نمیکنند رندی پوش، در آن سخنرانی رویاهای کودکیاش را مطرح کرد و رویایش برای بازی در لیگ حرفهای فوتبال امریکا.
پس از سخنرانی رندی، مردم چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که هر کس تلاش کرد قبل از مرگ وی، بخشی از آرزوهایش را برآورده کند. یکی از تیمهای لیگ حرفهای امریکا، او را برای یک بازی افتخاری دعوت کرد. تهیه کنندگان فیلم Star Trek، از او خواستند در آخرین قسمت این فیلم نقشی کوتاه بازی کند و حتی «یک جمله» هم صحبت کند! رندی پوش مُرد. اما یادگار او برای ما، «زندگی» است.فهرست مطالب کتاب
1: شیر مجروح هنوز هم مىخواهد نعره بزند2: زندگى با لپتاپ3: فیلى در اتاقدستیابى به رؤیاهاىدوران کودکى4: بختآزمایى والدین5: آسانسور در خانهاى یک طبقه6: رسیدن به حالت بىوزنى7: هرگز به لیگ فوتبال حرفهاى راه نیافتم8: مىتوانى من را در حروف "و" پیدا کنى9: مجموعه مهارتى بهنام مدیریت10: فتح بزرگ11: شادترین مکان روى زمین12: پارک تا ساعت هشت شب باز است13: مردى با اتومبیل کروکى14: عمو هلندى15: ریختن نوشابه روى صندلى عقب اتومبیل16: ماجراى نامزدى من با آدمى نفوذناپذیر و رام نشدنى17: همهى قصههاى شاه پریان پایان خوشى ندارد18: لوسى، من آمدم به خانه19: ماجراى سال نو20: قضیهاى که مدت پنجاه سال رو نشده بود21: جى22: گفتن حقیقت باعث نجاتم شدبه حقیقت پیوستنرؤیاهاى دیگران23: من در ماهعسل هستم. اما اگر به من نیاز دارید...24: متحول شدن آدمى عوضى25: آموزش یک جدى26: آنها به عینه مرا تحت تأثیر قرار دادند27: سرزمین موعودهمه چیز مربوطبه این است کهچطور زندگى کنید28: رؤیاى بزرگ در سر پروراندن29: صداقت بهتر از دانایى است30: تن در دادن31: بیا معاملهاى بکنیم32: گله نکنید، فقط به شدت تلاش کنید33: بیمارى را مداوا کن، نه نشانههاى آن را34: راجع به اینکه مردم چه فکرى مىکنندذهن خود را مشغول نکنید35: از نشستن کنار هم شروع کنید36: به دنبال بهترین نکات مثبت در هر فرد بگردید37: به اعمال مردم توجه کنید، نه به حرفهاى آنان38: اگر بار اول موفق نشدید....39: اولین پنگوئن باشید40: توجه مردم را جلب کنید41: هنر منسوخ یادداشت تشکرآمیز42: وفادارى دوجانبه است43: راه حل جمعه شب44: ابراز قدردانى45: یک بسته آبنبات نعنایى بفرستید46: همیشه مجهز باشید47: عذرخواهى ناجور بدتر از عذرخواهى نکردن است48: حقیقت را بگویید49: با جعبهى مدادشمعىهاى خود در ارتباط باشید50: نمکدان و فلفلدان یکصد هزار دلارى51: هر شغلى شأن و منزلت خود را دارد52: از موقعیت خود آگاه باشید53: هرگز مأیوس نشوید54: پیرو مرام اشتراکى باشید55: تنها
۹:۵۳
کار لازم تقاضا کردن است56: یک تصمیم بگیرید57: روشى براى درک خوشبینى58: درونداد دیگران59: رؤیاهاى من براى فرزندانم60: من و جى61: رؤیاها به سراغ شما مىآیند
۹:۵۳
۹:۵۵
دو قدم تا ماه: روایتی از زندگی و شهادت معلم و سردار شهید علیرضا حاجیباباییمؤلف: ابراهیم معظمیناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانویراستار: مریم قنواتیزبان: فارسیردهبندی دیویی: 955.0843092سال چاپ: 1392نوبت چاپ: 1تیراژ: 3000 نسخهتعداد صفحات: 218قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)شابک: 9789643918729کد کتاب در گیسوم: 1943304توضیح کتاب:کتاب حاضر، با موضوع جنگ ایران و عراق (13591367) به سرگذشتنامة معلم و سردار شهید «علیرضا حاجیبابایی» اختصاص دارد. در این اثر، ابعاد زندگی شهید، از کودکی و نوجوانی و اشتغال به کار معلّمی، فعالیتهای ایشان در براندازی رژیم پهلوی، حصور در جبهههای جنگ و نحوة به شهادت رسیدن ایشان براساس خاطرات شهید و از زبان راویان مختلف روایت شده است. در پایان کتاب، عکسها، نوشتهها و یادگاریهای شهید گنجانده شده است. کتاب، با هدف آشنا کردن نسل جوان به خصوص گروه سنی(ه) با رشادتها و حماسهآفرینی شهیدان و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مقاومت تهیه شده است.
۸:۱۷
۸:۱۷
بازارسال شده از مسئولین کتابخانەهای عمومی سنندج
۶:۲۷
بازارسال شده از مسئولین کتابخانەهای عمومی سنندج
۶:۲۸
بازارسال شده از کتابخانه عمومی شهید ملاحیدر فهیم آویهنگ
۸:۳۱
بازارسال شده از کتابخانه عمومی شهید ملاحیدر فهیم آویهنگ
۶:۱۳
بازارسال شده از نهاد کتابخانههای عمومی کشور
۱۳:۱۹
معرفی کتاب کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته
کتاب کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته نوشتهی کال نیوپورت، اثر پرفروشی است که نشان میدهد چگونه ظهور تکنولوژی، توانایی تمرکز عمیق بر وظایفتان را از شما گرفته است و چطور میتوانید بر این معضل غلبه کنید. (فایل این کتاب با ویراست جدید در تاریخ 1400/03/31 بهروزرسانی شده است.)
چرا بدون کار عمیق (Deep Work) و متمرکز، نمیتوان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت (Cal Newport) در این کتاب که از زمان انتشار در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است، میگوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقهی مفقودۀ موفقیت است.
در این اثر استراتژیهای گوناگونی مطرح میشود که به شما کمک میکند خروجی کارتان را بهبود بخشید و از زمان آزاد در اختیارتان نهایت بهره را ببرید. صرف نظر از اینکه برنامهنویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا کارآفرین، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی که میتوانید را تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
اغلب افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام میدهند، تحسین میکنید. دوست دارید خودتان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهیتان را بیشتر و در وقتتان صرفهجویی کنید. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجهی مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمیآید! در اقتصاد فعلی روز به روز به تمرکز و کار عمیق بیشتر نیاز پیدا میکنید و همزمان داشتن تمرکز و کار عمیق، سختتر میشود. اینگونه است که داشتن مهارت کار عمیق، شما را به یکی از معدود افراد بسیار ارزشمند در کسب و کار و زندگی شخصیتان تبدیل میکند.
دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد. مورد اول، مربوط به یادگیری است. شما در دوران اقتصاد اطلاعاتی زندگی میکنید که وابسته به سیستمهای پیچیدهای است که به سرعت در حال تغییرند. به عنوان مثال بعضی از زبانهای برنامهنویسی که یاد گرفتهاید، ده سال قبل وجود نداشتند و احتمالاً تا ده سال دیگر هم منسوخ خواهند شد.
به طور مشابه، کسی که در زمینهی بازاریابی در دهه 1990 فعالیت میکرده است، احتمالاً در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینهی تجزیه و تحلیل دیجیتال دارند، هیچ ایدهای نداشته است. بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادتان، باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفتهای تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.
دلیل دوم برای ارزشمند بودن کار عمیق، این است که انقلاب شبکههای دیجیتال، اثرات مثبت و منفی دارد. اگر بتوانید چیز سودمندی ایجاد کنید، دسترسی به مخاطب آن (برای مثال، کارفرمایان یا مشتریان) اساساً بدون محدودیت است؛ عاملی که پاداش مادی و معنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، اگر چیزی که تولید میکنید متوسط باشد، پس به مشکل برخواهید خورد، زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.
جملات برگزیدهی کتاب کار عمیق؛ قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته:
- رابطهی بین کار عمیق و همکاری، مهارت میطلبد.- کار عمیق به شما کمک میکند تا کاری در سطح ممتاز ارائه کنید.- کار عمیق به شما کمک میکند تا مطالب دشوار را به سرعت بیاموزید.- در میان حواسپرتیها استراحت نداشته باشید؛ بلکه در میان تمرکزها استراحت کنید.
در بخشی از کتاب کار عمیق؛ قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته میخوانیم:
ریک فورر آهنگر است. او متخصص شیوههای فلزکاری باستانی و قرون وسطایی است که در کارگاهش به نام «در کانتی فورج وورکز» با مشقت آنها را بازسازی میکند. فورر هنرش را اینگونه توضیح میدهد: «تمام کارهایم را با دست انجام میدهم و از ابزارهایی استفاده میکنم که توانم را، بدون محدود کردن خلاقیتم یا تعاملم با مواد اولیه، چند برابر میکنند. کاری که ممکن است برای من، 100 ضربهی دست طول بکشد، میتواند در یک دستگاه بزرگ پرس با یک ضربه انجام شود. این با هدف من در تناقض است و برای رسیدن به این هدف، تمام کارهای من، شواهدی از دو دستی را نشان میدهند که آنها را ساختهاند».
در سال 2012، شبکهی پیبیاس برنامهی مستندی تهیه کرد که نگاهی اجمالی به دنیای فورر ارائه میداد. در این برنامه متوجه میشویم که او در انبار غلهای، در مزرعهای روستایی در ایالت ویسکانسین که به کارگاه تبدیل شده است، کار میکند، در جایی نه چندان دور از منظرهی دریاچهی میشیگان. فورر، اغلب درهای انبار را باز میگذارد (یک احتمال این است که برای خارج کردن گرمای کورهها این کار را انجام میدهد) و به این ترتیب، تلاش و زحماتش در کارگاه در کنار قابی از زمینهای مزرعه که تا افق امتداد دارند، قرا
کتاب کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته نوشتهی کال نیوپورت، اثر پرفروشی است که نشان میدهد چگونه ظهور تکنولوژی، توانایی تمرکز عمیق بر وظایفتان را از شما گرفته است و چطور میتوانید بر این معضل غلبه کنید. (فایل این کتاب با ویراست جدید در تاریخ 1400/03/31 بهروزرسانی شده است.)
چرا بدون کار عمیق (Deep Work) و متمرکز، نمیتوان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت (Cal Newport) در این کتاب که از زمان انتشار در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است، میگوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقهی مفقودۀ موفقیت است.
در این اثر استراتژیهای گوناگونی مطرح میشود که به شما کمک میکند خروجی کارتان را بهبود بخشید و از زمان آزاد در اختیارتان نهایت بهره را ببرید. صرف نظر از اینکه برنامهنویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا کارآفرین، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی که میتوانید را تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
اغلب افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام میدهند، تحسین میکنید. دوست دارید خودتان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهیتان را بیشتر و در وقتتان صرفهجویی کنید. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجهی مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمیآید! در اقتصاد فعلی روز به روز به تمرکز و کار عمیق بیشتر نیاز پیدا میکنید و همزمان داشتن تمرکز و کار عمیق، سختتر میشود. اینگونه است که داشتن مهارت کار عمیق، شما را به یکی از معدود افراد بسیار ارزشمند در کسب و کار و زندگی شخصیتان تبدیل میکند.
دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد. مورد اول، مربوط به یادگیری است. شما در دوران اقتصاد اطلاعاتی زندگی میکنید که وابسته به سیستمهای پیچیدهای است که به سرعت در حال تغییرند. به عنوان مثال بعضی از زبانهای برنامهنویسی که یاد گرفتهاید، ده سال قبل وجود نداشتند و احتمالاً تا ده سال دیگر هم منسوخ خواهند شد.
به طور مشابه، کسی که در زمینهی بازاریابی در دهه 1990 فعالیت میکرده است، احتمالاً در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینهی تجزیه و تحلیل دیجیتال دارند، هیچ ایدهای نداشته است. بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادتان، باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفتهای تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.
دلیل دوم برای ارزشمند بودن کار عمیق، این است که انقلاب شبکههای دیجیتال، اثرات مثبت و منفی دارد. اگر بتوانید چیز سودمندی ایجاد کنید، دسترسی به مخاطب آن (برای مثال، کارفرمایان یا مشتریان) اساساً بدون محدودیت است؛ عاملی که پاداش مادی و معنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، اگر چیزی که تولید میکنید متوسط باشد، پس به مشکل برخواهید خورد، زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.
جملات برگزیدهی کتاب کار عمیق؛ قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته:
- رابطهی بین کار عمیق و همکاری، مهارت میطلبد.- کار عمیق به شما کمک میکند تا کاری در سطح ممتاز ارائه کنید.- کار عمیق به شما کمک میکند تا مطالب دشوار را به سرعت بیاموزید.- در میان حواسپرتیها استراحت نداشته باشید؛ بلکه در میان تمرکزها استراحت کنید.
در بخشی از کتاب کار عمیق؛ قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته میخوانیم:
ریک فورر آهنگر است. او متخصص شیوههای فلزکاری باستانی و قرون وسطایی است که در کارگاهش به نام «در کانتی فورج وورکز» با مشقت آنها را بازسازی میکند. فورر هنرش را اینگونه توضیح میدهد: «تمام کارهایم را با دست انجام میدهم و از ابزارهایی استفاده میکنم که توانم را، بدون محدود کردن خلاقیتم یا تعاملم با مواد اولیه، چند برابر میکنند. کاری که ممکن است برای من، 100 ضربهی دست طول بکشد، میتواند در یک دستگاه بزرگ پرس با یک ضربه انجام شود. این با هدف من در تناقض است و برای رسیدن به این هدف، تمام کارهای من، شواهدی از دو دستی را نشان میدهند که آنها را ساختهاند».
در سال 2012، شبکهی پیبیاس برنامهی مستندی تهیه کرد که نگاهی اجمالی به دنیای فورر ارائه میداد. در این برنامه متوجه میشویم که او در انبار غلهای، در مزرعهای روستایی در ایالت ویسکانسین که به کارگاه تبدیل شده است، کار میکند، در جایی نه چندان دور از منظرهی دریاچهی میشیگان. فورر، اغلب درهای انبار را باز میگذارد (یک احتمال این است که برای خارج کردن گرمای کورهها این کار را انجام میدهد) و به این ترتیب، تلاش و زحماتش در کارگاه در کنار قابی از زمینهای مزرعه که تا افق امتداد دارند، قرا
۱۳:۵۴
ر میگیرند.
این محیط، دلپذیر است، اما در اولین برخورد، کاری که آن جا انجام میشود، میتواند خشن به نظر برسد. فورر، در مستند تلاش میکند تا یک شمشیر عصر وایکینگ را بازسازی کند. او با استفاده از یک تکنیک 1500 ساله برای گداخته کردن فولاد شروع میکند. نتیجه، شمشی است که خیلی بزرگتر از سه یا چهار عدد گوشی هوشمند که روی هم چیده شده باشند، نیست. پس از آن، این شمش متراکم، باید به شکل یک تیغهی شمشیر بلند و ظریف دربیاید و جلا داده شود.فهرست مطالب کتاب
مقدمهبخش اول) ایدهفصل اول) کار عمیق ارزشمند استفصل دوم) کار عمیق کمیاب استفصل سوم) کار عمیق هدفمند استبخش دوم) قوانینقانون اول) عمیق کار کنیدقانون دوم) سر رفتن حوصلهتان را بپذیریدقانون سوم) رسانههای اجتماعی را ترک کنیدقانون چهارم) کم عمقی را کاهش دهیدنتیجهگیری
این محیط، دلپذیر است، اما در اولین برخورد، کاری که آن جا انجام میشود، میتواند خشن به نظر برسد. فورر، در مستند تلاش میکند تا یک شمشیر عصر وایکینگ را بازسازی کند. او با استفاده از یک تکنیک 1500 ساله برای گداخته کردن فولاد شروع میکند. نتیجه، شمشی است که خیلی بزرگتر از سه یا چهار عدد گوشی هوشمند که روی هم چیده شده باشند، نیست. پس از آن، این شمش متراکم، باید به شکل یک تیغهی شمشیر بلند و ظریف دربیاید و جلا داده شود.فهرست مطالب کتاب
مقدمهبخش اول) ایدهفصل اول) کار عمیق ارزشمند استفصل دوم) کار عمیق کمیاب استفصل سوم) کار عمیق هدفمند استبخش دوم) قوانینقانون اول) عمیق کار کنیدقانون دوم) سر رفتن حوصلهتان را بپذیریدقانون سوم) رسانههای اجتماعی را ترک کنیدقانون چهارم) کم عمقی را کاهش دهیدنتیجهگیری
۱۳:۵۴
۱۳:۵۷
بازارسال شده از اداره کتابخانههای عمومی شهرستان سروآباد
۵:۱۴
معرفی کتاب فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو
کتاب فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو نوشتهی کریس گرابنستاین که نخستین جلد از مجموعهای خواندنی به شمار میآید، بیش از چهل جایزه کسب کرده و نزدیک به صد هفته در گروه پرفروشترینهای نیویورک تایمز بوده است. کتاب حاضر دربارهی نوجوانانی است که در کتابخانهای عجیب حبس شدهاند و باید برای نجات، معماهای بسیار جالبی را حل کنند.
دربارهی کتاب فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو:
کایل کیلی را بیشتر بچهها دوست دارند چون دلقک کلاس است و دیگران را میخنداند. او همچنین به انواع بازیها علاقهی بسیاری دارد؛ بازیهای ویدیویی، کلامی و تختهای. کایل شیفتهی مردی به نام لوئیجی لمونچلو است که به نوعی خلاقترین و عجیبترین بازیساز دنیا محسوب میشود و از نظر کایل نابغهای فراموشنشدنی است. داستان فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو (Escape from Mr Lemoncellos library) زمانی آغاز میشود که این بازیساز بزرگ ساختمان کتابخانهی جدیدی در شهر میسازد. کایل به همراه یازده کودک دیگر انتخاب میشوند تا برای نخستین بار پا به این کتابخانه بگذارند و شبی پر از بازی و سرگرمی در آن داشته باشند.
همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه صبح از راه میرسد اما درها همچنان قفل هستند. کایل و سایر کودکان داخل کتابخانه زندانی شدهاند و باید تمامی معماهای موجود را حل کنند تا بتوانند به خانهی خود بازگردند. در این مسیر، اتفاقات خطرناک بسیاری برای قهرمانان داستان رخ میدهد که باید علاوه بر هوش از شجاعت خود نیز استفاده کنند. کریس گرابنستاین (Chris Grabenstein) با الهام گرفتن از داستان مشهور «چارلی و کارخانهی شکلات سازی» ماجرای جذابی را برایتان روایت میکند و کتاب حاضر را میتوان نخستین جلد از مجموعهای چهار جلدی دانست.
کتاب فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو نوشتهی کریس گرابنستاین که نخستین جلد از مجموعهای خواندنی به شمار میآید، بیش از چهل جایزه کسب کرده و نزدیک به صد هفته در گروه پرفروشترینهای نیویورک تایمز بوده است. کتاب حاضر دربارهی نوجوانانی است که در کتابخانهای عجیب حبس شدهاند و باید برای نجات، معماهای بسیار جالبی را حل کنند.
دربارهی کتاب فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو:
کایل کیلی را بیشتر بچهها دوست دارند چون دلقک کلاس است و دیگران را میخنداند. او همچنین به انواع بازیها علاقهی بسیاری دارد؛ بازیهای ویدیویی، کلامی و تختهای. کایل شیفتهی مردی به نام لوئیجی لمونچلو است که به نوعی خلاقترین و عجیبترین بازیساز دنیا محسوب میشود و از نظر کایل نابغهای فراموشنشدنی است. داستان فرار از کتابخانهی آقای لمونچلو (Escape from Mr Lemoncellos library) زمانی آغاز میشود که این بازیساز بزرگ ساختمان کتابخانهی جدیدی در شهر میسازد. کایل به همراه یازده کودک دیگر انتخاب میشوند تا برای نخستین بار پا به این کتابخانه بگذارند و شبی پر از بازی و سرگرمی در آن داشته باشند.
همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه صبح از راه میرسد اما درها همچنان قفل هستند. کایل و سایر کودکان داخل کتابخانه زندانی شدهاند و باید تمامی معماهای موجود را حل کنند تا بتوانند به خانهی خود بازگردند. در این مسیر، اتفاقات خطرناک بسیاری برای قهرمانان داستان رخ میدهد که باید علاوه بر هوش از شجاعت خود نیز استفاده کنند. کریس گرابنستاین (Chris Grabenstein) با الهام گرفتن از داستان مشهور «چارلی و کارخانهی شکلات سازی» ماجرای جذابی را برایتان روایت میکند و کتاب حاضر را میتوان نخستین جلد از مجموعهای چهار جلدی دانست.
۱۵:۳۲