1. فرض کنید در موقعیتی اضطراری گیر افتادید که نه اینترنت دارید و نه شارژ گوشی؛ آن وقت چه میکنید؟2. چطور میتوانید مطمئن باشید که ابزار ترجمه، حرف شما را دقیق و بدون توهین منتقل کرده است وقتی خودتان زبان را نمیدانید؟3. در یک جلسه مهم، چطور میخواهید با زل زدن به صفحه گوشی، ارتباط چشمی و حس اعتماد ایجاد کنید؟4. سرعت مکالمات روزمره بالاست؛ آیا میخواهید مدام وسط حرف دیگران بپرید تا جملات را تایپ یا ضبط کنید؟5. هوش مصنوعی شاید کلمات را ترجمه کند، اما آیا میتواند «لحن»، «کنایه» و «احساس» پنهان پشت کلمات را هم منتقل کند؟6. یادگیری زبان بهترین ورزش مغز برای جلوگیری از آلزایمر است؛ چرا میخواهید این فرصت طلایی را از مغزتان بگیرید؟7. در جمعهای چندنفره که همه با هم حرف میزنند، هیچ ابزاری نمیتواند سرعت و شلوغی بحث را مدیریت کند و شما عملاً حذف میشوید.8. اگر بخواهید بفهمید دیگران در مورد شما چه میگویند (بدون اینکه مستقیم با شما حرف بزنند)، ابزار ترجمه چه کمکی میکند؟9. لذت فهمیدن یک جوک یا شوخی در لحظه، با خواندن ترجمهی خشک و بیروح آن قابل مقایسه نیست.10. ابزارهای ترجمه شما را همیشه در سطح یک توریست ناتوان نگه میدارند، نه یک شهروند جهانی.11. آیا حاضرید در یک قرار عاطفی یا عاشقانه، یک ماشینِ سرد و بیروح واسطهی احساسات شما باشد؟12. زبان یعنی فرهنگ؛ ماشینها کلمات را ترجمه میکنند، اما هرگز نمیتوانند «ادب»، «تعارف» و «ریشههای فرهنگی» را درک کنند.13. تماشای فیلم یا خواندن کتاب با زبان اصلی، دریچهای از لذت است که با هیچ ترجمهای باز نمیشود.14. در مذاکرات تجاری، کسی برنده است که زبان طرف مقابل را بفهمد و بتواند از ظرافتهای کلامی استفاده کند، نه کسی که منتظر ترجمه گوگل است.15. وابستگی به تکنولوژی یعنی اگر گوشیتان دزدیده یا خراب شود، شما ناگهان کر و لال میشوید.16. وقتی خودتان صحبت میکنید، شخصیت و کاریزمای شما منتقل میشود؛ ابزار ترجمه، شما را به یک ربات تبدیل میکند.17. خطاهای ترجمه ماشینی در متون تخصصی، حقوقی یا پزشکی میتواند فاجعهبار و جبرانناپذیر باشد.18. یادگیری زبان باعث میشود زبان مادری خودتان را هم عمیقتر و ساختاریافتهتر بشناسید.19. هیچ ابزاری نمیتواند لهجههای غلیظ محلی یا اصطلاحات خیابانی (Slang) را به درستی و در لحظه ترجمه کند.20. تلاش برای یادگیری زبان طرف مقابل، بزرگترین نشانه احترام است که هیچ نرمافزاری نمیتواند جای آن را پر کند.21. با یادگیری یک زبان جدید، شما عملاً صاحب یک «شخصیت جدید» و زاویه دید تازه به دنیا میشوید.22. تاخیر چند ثانیهای در ترجمه ابزارها، تمام شور و هیجان و جریان طبیعی یک مکالمه دوستانه را میکشد.23. حریم خصوصی چه میشود؟ آیا میخواهید تمام مکالمات خصوصیتان را در سرورهای گوگل و شرکتهای دیگر ضبط کنید؟24. ماشین حساب هم هست، اما آیا کسی که جدول ضرب بلد نیست میتواند مهندس شود؟ ابزار فقط کمک است، نه جایگزین سواد.25. اعتماد به نفسِ ناشی از صحبت کردن به یک زبان دیگر، حسی است که با هیچ اپلیکیشنی قابل دانلود نیست.26. در سفر، بسیاری از تابلوها، منوها و دستنوشتهها فونتهایی دارند که دوربین مترجم قادر به خواندنشان نیست.27. مترجمهای هوشمند هنوز در تشخیص «جنسیت» و «ضمایر» در بسیاری از زبانها گیج میزنند و جملات خندهدار میسازند.28. وقتی زبانی را یاد میگیرید، دایره ارتباطات شما با آدمهای واقعی گسترش مییابد، نه ارتباطتان با یک صفحه نمایش.29. شنیدن صدای واقعی شما برای طرف مقابل بسیار دلنشینتر از شنیدن صدای رباتیک دستیار صوتی است.30. یادگیری زبان یعنی استقلال؛ چرا میخواهید برای سادهترین نیازهای انسانیتان تا ابد محتاج یک تکه پلاستیک و شیشه باشید؟
۱۱:۳۸
خیلیهاتون که به حرف من گوش ندادید که گفتم برید انگلیسی یاد بگیرید.ولی حداقل این رو گوش بدید.
بچههاتون رو بفرستید انگلیسی یاد بگیرند.
بچههاتون رو بفرستید انگلیسی یاد بگیرند.
۱۲:۴۸
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 1 )
تسلط واقعی بر زبان نتیجهی «جذب ناخودآگاه» (Acquisition) است، نه «حفظ قوانین» (Learning).
توانایی صحبت کردن، تنها پس از پر شدن مخزن ذهن با ورودیهای شنیداری و خواندنی شکل میگیرد.
آموزش باید بر اساس منابع واقعیِ دنیای انگلیسیزبانان (فیلم و پادکست) باشد، نه کتابهای درسی مصنوعی.
دستور زبان باید در لحظهی نیاز و برای رفع اشکال آموزش داده شود، نه به صورت فرمولهای پیشفرض.
نقش مدرس باید از «معلم تدریسکننده» به «مربی و کوچ ناظر» تغییر یابد.
مهارتهای چهارگانه نباید جداگانه تدریس شوند، بلکه باید به صورت همزمان در یک بستر رشد کنند.
کلمات و ساختارها باید درون جملات و داستانها یاد گرفته شوند، نه به صورت لیستهای مجزا.
هدف آموزش باید ایجاد تغییر بنیادین در مهارت باشد، نه صرفاً گذراندن واحد درسی.
مسیر یادگیری باید دارای لایهبندی مشخص و مراحل قابل درک باشد.
۶:۵۶
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 2 )
همگامسازی همزمان متن و صدا، ارتباط عصبی بین شکل نوشتاری و آوایی کلمات را اصلاح میکند.
مشاهده املای صحیح همزمان با شنیدن، عادت مخرب «تلفظ اشتباه بر اساس حدس» را ریشهکن میکند.
تمرین شنیداری باید مغز را برای پردازش اطلاعات با سرعتِ گفتارِ طبیعی بومیان آماده کند.
مغز باید یاد بگیرد که از میان جریان سریع اصوات، معنا را بیرون بکشد.
تمرین شنیداری صحیح، صداهای نامفهوم را در ذهن به پیامهای معنادار تبدیل میکند.
مطالعه متون ادبی، عمق احساسی و دایره واژگان توصیفی زبانآموز را میسازد.
مطالعه متون علمی، ساختارهای رسمی و منطقی مورد نیاز برای محیطهای حرفهای را شکل میدهد.
آموزش باید فرد را به سطحی برساند که بتواند بدون نیاز به معلم، متون را تحلیل کند.
دیدن کلمات حین شنیدن، حافظه تصویری دیکته را بدون نیاز به مشق نوشتن تقویت میکند.
تمرین باید گوش را برای شنیدن جزئیات ریز و صداهای کوتاه تربیت کند.
۹:۰۷
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 3 )
زبانآموز باید با محتوایی روبرو شود که برای انگلیسیزبانان هم ساخته شده است، نه فقط برای زبانآموزان.
فیلم و سریال بهترین منبع برای یادگیری اصطلاحات روزمره و زبان غیررسمی هستند.
درک زبان بدن و حالات چهره در فیلمها، بخشی جداییناپذیر از یادگیری است.
شنیدن صدای بازیگران مختلف، گوش را برای فهمیدن لهجههای گوناگون منعطف میکند.
گوش دادن به کتاب صوتی، توانایی تمرکز طولانیمدت بر زبان دوم را ایجاد میکند.
دنبال کردن داستانهای طولانی، قدرت ذهن برای پردازش ساختارهای پیچیده را بالا میبرد.
استفاده از داستان و فیلم، فرآیند یادگیری را از «تکلیف اجباری» به «تفریح» تبدیل میکند.
آشنایی با ساختارهای محاورهای و شکسته، لازمهی درک مکالمات واقعی است.
یادگیری زبان بدون درک بافت فرهنگی (که در فیلمها وجود دارد) ناقص است.
باید فاصله مصنوعی بین «انگلیسی کتابی» و «انگلیسی واقعی» از بین برود.
۶:۳۱
با تعداد خیلی زیادی صحبت کردم برای ادمینی صفحه انگلیسی سلامهر چقدر توضیح میدم که کار خیلی خاصی از شما نمیخواهیم
فقط بیایید جلوی دوربین و مثلا یکی دو لغت انگلیسی رو توضیح بدیدفقط میخواهیم صفحه رو فعال نگهداریم
همه میگن انگلیسی بلدیم ولی استرس انگلیسی حرف زدن داریم
خب این چه بلد بودنیه که استرس دارید.
من وقتی بلدم انگلیسی حرف بزنم که واقعا حرف بزنم و فرقی برام نداشته باشه برای کی.وقتی استرس دارم و نمیتونم حرف بزنم. خب چطور با بلد بودن، هماهنگه؟
بخدا نمیدونم.
فقط بیایید جلوی دوربین و مثلا یکی دو لغت انگلیسی رو توضیح بدیدفقط میخواهیم صفحه رو فعال نگهداریم
همه میگن انگلیسی بلدیم ولی استرس انگلیسی حرف زدن داریم
خب این چه بلد بودنیه که استرس دارید.
من وقتی بلدم انگلیسی حرف بزنم که واقعا حرف بزنم و فرقی برام نداشته باشه برای کی.وقتی استرس دارم و نمیتونم حرف بزنم. خب چطور با بلد بودن، هماهنگه؟
بخدا نمیدونم.
۱۲:۳۸
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 4 )
استفاده از پادکست (بدون متن و تصویر)، بالاترین سطح مهارت شنیداری را فعال میکند.
مواجهه با پادکستهای بداهه، ذهن را برای درک جملات پیشبینیناپذیر آماده میکند.
شنیدن محتوای سریع و بدون مکث، سرعت پردازش مغز را به حداکثر میرساند.
توانایی فهمیدن زبان باید بدون وابستگی به لبخوانی یا زیرنویس ایجاد شود.
مهارت شنیداری باید به حدی برسد که مکالمات تلفنی و رادیویی به راحتی درک شوند.
ذهن ماهر باید بتواند کلمات بعدی گوینده را بر اساس بافت کلام حدس بزند.
یادگیری نحوه برخورد با جملات ناتمام و تپقهای کلامی، بخشی از تسلط بر زبان است.
یادگیری زبان باید همزمان دانش فرد را در حوزههای مختلف افزایش دهد.
زبانآموز باید یاد بگیرد که به زبان دوم استدلال و تحلیل کند.
هدف نهایی تبدیل فرد از «زبانآموز» به «کاربر مسلط» ابزار زبان است.
۷:۰۷
من یک سایت پولی برای فیلم و سریال عضوم. مجموعهی خوب و بزرگی دارد.من سریالهای بریتیش رو از سال ۱۹۶۵ تا ۲۰۲۵ رو بررسی کردم. تقریبا هر آن چیزی که فکر میکردم از لحاظ انگلیسی و محتوا مفید است رو دیدم.
از چند جهت برای من مفید بوده. ولی از لحاظ لذت تماشا اگر بخوام بگم، مدتیه کار خاصی ندیدم.
اگر شما سراغ دارید معرفی کنید لطفاً.
بذار ضرر مرد رو بکشه. اگر امریکن هم کار خوبی سراغ دارید معرفی کنید.
از چند جهت برای من مفید بوده. ولی از لحاظ لذت تماشا اگر بخوام بگم، مدتیه کار خاصی ندیدم.
اگر شما سراغ دارید معرفی کنید لطفاً.
بذار ضرر مرد رو بکشه. اگر امریکن هم کار خوبی سراغ دارید معرفی کنید.
۱۱:۲۷
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 5 )
زبانآموز باید در هر لحظه بداند دقیقا چه وظیفهای دارد.
برنامه باید قابلیت تطبیق با میزان وقت آزاد افراد مختلف (کم، متوسط، زیاد) را داشته باشد.
استفاده از زمانهای رفتوآمد برای گوش دادن، بهرهوری یادگیری را چند برابر میکند.
تغییر نوع ورودی (فیلم، کتاب، پادکست) مانع از خستگی و دلزدگی میشود.
تعیین دقیق مدت زمان برای هر فعالیت، از آشفتگی ذهنی جلوگیری میکند.
یادگیری واقعی نیازمند تلاش جدی است و روشهای «بدون زحمت» معمولاً فریبندهاند.
مرحلهبندی کردن مسیر یادگیری، انگیزه پیشرفت را حفظ میکند.
تداوم روزانه، مهمترین عامل در موفقیت یادگیری زبان است.
۵:۵۶
اگر خانمی به من پیام بده که کلاس زبان میخوام و بفهمم شغلش آرایشگری باشه قطعا قبول نمیکنم.
۱ـ چون پولم رو خوردن و مجبور شدم به آموزشگاه جریمه بدم.۲- چون اصلا وقت نمیکنن درس بخونن.
۱ـ چون پولم رو خوردن و مجبور شدم به آموزشگاه جریمه بدم.۲- چون اصلا وقت نمیکنن درس بخونن.
۱۰:۲۶
دفتر بنده و استاد غریبی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، یک دیوار مشترک فاصله است.با ایشون زیاد هم صحبت هستم.
ایشون استاد زبان هم هستند. و بر خلاف من، تمام زبانآموزهاشون حضوری هستند. همه دانشجو. کارشناسی، ارشد و ...نکات خیلی جالبی دارند.
که البته من همیشه بهشون میگم، من دانشگاه نرفتم و راحتم
ایشون استاد زبان هم هستند. و بر خلاف من، تمام زبانآموزهاشون حضوری هستند. همه دانشجو. کارشناسی، ارشد و ...نکات خیلی جالبی دارند.
که البته من همیشه بهشون میگم، من دانشگاه نرفتم و راحتم
۱۴:۵۴
دانشجو شدن بدون انگلیسی، تراژدی است.
یاد نگرفتن آن در طول تحصیل، کمدی است.
و فارغالتحصیل شدن بدون انگلیسی، فاجعه است.
یاد نگرفتن آن در طول تحصیل، کمدی است.
و فارغالتحصیل شدن بدون انگلیسی، فاجعه است.
۱۴:۵۴
مثلا یک حوزوی، ادبیات عربی رو مسلط نباشه! 
۱۴:۵۶
در آینده که نههمین الان
انگلیسیاقتصادکدنویسی
ضروریه!
ما نشستیم دور هم، میگیم میخندیم.حیف!
انگلیسیاقتصادکدنویسی
ضروریه!
ما نشستیم دور هم، میگیم میخندیم.حیف!
۱۷:۲۶
پدر من پولدار نبود. پول نداشتم برای زبان هزینه کنم.استاد نیتیو هزینهی خیلی بالایی داشت.
کنار درس حوزه، مجبور بودم کار کنم.اصلا هم عیب نبود. باعث افتخار هم بود. هر کاری.
رستوران کار کردم. اسبابکشی کار کردم. کتابفروشی کار کردم. کارگر ساختمون هم بودم.
احساس نیاز کنم، هر تلاشی که بتونم، دریغ نمیکنم.
کنار درس حوزه، مجبور بودم کار کنم.اصلا هم عیب نبود. باعث افتخار هم بود. هر کاری.
رستوران کار کردم. اسبابکشی کار کردم. کتابفروشی کار کردم. کارگر ساختمون هم بودم.
احساس نیاز کنم، هر تلاشی که بتونم، دریغ نمیکنم.
۱۷:۳۴
هر سال پاییز زمستون که میرسه میگم امسال دیگه میرم خونهباغ استراحت کنمهر دفعه یادم میاد که خونهباغ ندارم.سر ماه باید اجاره رو واریز کنم.
۱۸:۲۵
اصول آموزشی در کلاسهای خصوصی آموزشگاه سلام ( 6 )
گزارشدهی روزانه به یک ناظر، قویترین ابزار مقابله با اهمالکاری است.
محتوای جذاب، استرس یادگیری را کم کرده و جذب زبان را افزایش میدهد.
درک کردن محتوای واقعی (فیلم)، حس پیشرفت و انگیزه درونی ایجاد میکند.
اعتماد به نفس، از «توانایی انجام کار» (فهمیدن زبان) ناشی میشود، نه تلقین.
زبان نباید یک درس باشد، بلکه باید بخشی از سبک زندگی روزمره شود.
تمرکز باید بر «درک کلی پیام» باشد، نه فهمیدن تکتک کلمات با وسواس.
بدون سفر خارجی هم میتوان با غوطهوری در رسانهها، محیط زبان دوم را بازسازی کرد.
سیستم آموزشی باید وعدههای واقعی بدهد و از رویافروشی پرهیز کند.
۵:۵۷
چند وقت پیش با سرکار خانم اسدی سر کلاس خصوصی این مقاله رو میخوندیم.https://philosophynow.org/issues/169/A_Crisis_of_Attentionامروز داشتم در مورد یک مبحثی مطالعه میکردم که دیدم به این مقاله مربوط است. حالا توضیح میدم.






در حوزه تولید محتوای دیجیتال، یک دوگانگی بنیادین در مورد معیار سنجش “درستی” یا “اخلاقی بودن” یک استراتژی وجود دارد.
این پرسش محوری مطرح میشود که: کدام نگاه به تولید محتوا، با توجه به ماهیت فضاهای تعاملی و ارزش کار تولیدکننده، اخلاقی و صحیح است؟ آیا باید تولید محتوا را به تعامل مخاطب گره زد یا آن را به صورت مستقل و فینفسه ارزشمند دانست؟
دو رویکرد وجود دارد:
۱. رویکرد تعامل-محوراین دیدگاه، تولید محتوا را یک “قرارداد اجتماعی نانوشته” در بسترهای تعاملی میداند. بر اساس این قرارداد، خالق محتوا زمان و انرژی خود را سرمایهگذاری میکند و در مقابل، انتظار دریافت بازخورد و تعامل از مخاطب را دارد. این تعامل (لایک، کامنت، اشتراکگذاری، بحث) به مثابه “ارز” یا “انرژی” بازگشتی است که به کار خالق معنا و انگیزه میبخشد. از این منظر، عدم تعامل مخاطب به معنای نقض این قرارداد و بیارزش شمردن تلاش تولیدکننده است.
مبنا: این نگاه که بر پایه “اقتصاد توجه” (Attention Economy) بنا شده است، بسیار عملگرایانه و منطبق بر سازوکار پلتفرمهای امروزی است.
۲. رویکرد ارزشذاتیمحور این دیدگاه، عمل تولید محتوا را فینفسه ارزشمند میداند، مستقل از واکنش مخاطب. در اینجا، هدف اصلی، به اشتراک گذاشتن دانش، هنر، تجربه یا یک پیام است. خالق محتوا مانند کسی است که پیامی را در یک بطری به دریا میاندازد؛ نفسِ ارسال پیام و احتمال رسیدن آن به دست کسی (حتی در آینده دور) کافی است. ارزش کار در خودِ “آفرینش” و “اشتراکگذاری” نهفته است، نه در تحسین یا واکنش آنی.
مبنا: این نگاه بر پایه اخلاق فضیلت (Virtue Ethics) و ایده تأثیرگذاری بلندمدت استوار است. در اینجا، عمل تولید و اشتراکگذاری به خودی خود یک فضیلت اخلاقی و نوعی سخاوت دیجیتال (Digital Generosity) محسوب میشود که هدف آن غنیسازی میراث جمعی دانش بشری است، نه کسب پاداش آنی.
آیا شق دیگری هست؟
چه شق دیگری باشد، چه نباشد، چه چیزی اخلاقی است؟
در حوزه تولید محتوای دیجیتال، یک دوگانگی بنیادین در مورد معیار سنجش “درستی” یا “اخلاقی بودن” یک استراتژی وجود دارد.
این پرسش محوری مطرح میشود که: کدام نگاه به تولید محتوا، با توجه به ماهیت فضاهای تعاملی و ارزش کار تولیدکننده، اخلاقی و صحیح است؟ آیا باید تولید محتوا را به تعامل مخاطب گره زد یا آن را به صورت مستقل و فینفسه ارزشمند دانست؟
دو رویکرد وجود دارد:
۱. رویکرد تعامل-محوراین دیدگاه، تولید محتوا را یک “قرارداد اجتماعی نانوشته” در بسترهای تعاملی میداند. بر اساس این قرارداد، خالق محتوا زمان و انرژی خود را سرمایهگذاری میکند و در مقابل، انتظار دریافت بازخورد و تعامل از مخاطب را دارد. این تعامل (لایک، کامنت، اشتراکگذاری، بحث) به مثابه “ارز” یا “انرژی” بازگشتی است که به کار خالق معنا و انگیزه میبخشد. از این منظر، عدم تعامل مخاطب به معنای نقض این قرارداد و بیارزش شمردن تلاش تولیدکننده است.
مبنا: این نگاه که بر پایه “اقتصاد توجه” (Attention Economy) بنا شده است، بسیار عملگرایانه و منطبق بر سازوکار پلتفرمهای امروزی است.
۲. رویکرد ارزشذاتیمحور این دیدگاه، عمل تولید محتوا را فینفسه ارزشمند میداند، مستقل از واکنش مخاطب. در اینجا، هدف اصلی، به اشتراک گذاشتن دانش، هنر، تجربه یا یک پیام است. خالق محتوا مانند کسی است که پیامی را در یک بطری به دریا میاندازد؛ نفسِ ارسال پیام و احتمال رسیدن آن به دست کسی (حتی در آینده دور) کافی است. ارزش کار در خودِ “آفرینش” و “اشتراکگذاری” نهفته است، نه در تحسین یا واکنش آنی.
مبنا: این نگاه بر پایه اخلاق فضیلت (Virtue Ethics) و ایده تأثیرگذاری بلندمدت استوار است. در اینجا، عمل تولید و اشتراکگذاری به خودی خود یک فضیلت اخلاقی و نوعی سخاوت دیجیتال (Digital Generosity) محسوب میشود که هدف آن غنیسازی میراث جمعی دانش بشری است، نه کسب پاداش آنی.
۱۵:۴۷
۱۰:۵۸