نهایة الحکمة ج11-استاد عبدالهی.mp3
جلسه دوازدهم، مرحله 1، فصل 1از «الفصل الأول فی أن الوجود» ص8 تا «فمن سخیف القول ما قال بعضهم» ص8
1. نسبت سهگانه واقع، ذهن و زبان؛2. تفاوت اشتراک لفظی و معنوی ؛3. توضیح اصطلاحات سهگانه معنا، مفهوم و مصداق
1404/08/05
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۳:۵۸
نهایة الحکمة ج12-استاد عبدالهی.MP3
جلسه دوازدهم، مرحله 1، فصل 1از «فمن سخیف القول ما قال بعضهم» ص8 تا انتهای فصل 1
1. بررسی دیدگاه اشتراک لفظی وجود میان همه ممکنات؛2. بررسی دیدگاه اشتراک لفظی میان واجب و ممکن.
1404/08/05
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۳:۵۹
نهایة الحکمة ج13-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 13مرحله 1، فصل 2
مقدمات اصالت وجود1. پذیرش رئالیسم معرفتشناختی (نفی سفسطه و شکاکیت)اصالت وجود یا ماهیت به مثابه نخستین مسئله فلسفه رئالیستی2. نخستین معرفت رئالیستی به یک واقعیت خارجی عبارت است از هلیت بسیطه آن واقعیت که موضوع آن مفهوم ماهوی و محمولش مفهوم وجود است؛أسّ المطالب ثلاثة علمتوضیح هلیت بسیطه و مرکبه3. مغایرت وجود و ماهیت در ذهن4. اتحاد وجود و ماهیت در خارج.
1404/08/10
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۴:۴۸
نهایة الحکمة ج14-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 13مرحله 1، فصل 2 از ابتدا (ص9) تا «و إذ کان کل شیء...» (ص10)
توضیح متن
1404/08/10
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۴:۴۸
نهایة الحکمة ج15-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 15مرحله 1، فصل 2 «و إذ کان کل شیء...» (ص10) تا «و بذلک یندفع ما أورد علی... » (ص10)
1. تبیین اصطلاحات سهگانه بالذات، بالتبع و بالعرض؛2. تبیین اصطلاحات سهگانه حیث اطلاقی، تعلیلی و تقییدی؛3. تبیین اصطلاحات سهگانه واسطه در اثبات، واسطه در ثبوت و واسطه در عروض؛4. تبیین مدعای اصالت وجود بر پایه سه دسته اصطلاحات پیشین 5. استدلال بر اصالت وجود
1404/08/17
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۹:۳۷
نهایة الحکمة ج16-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 16مرحله 1، فصل 2 از«و بذلک یندفع ما أورد علی...» (ص10) تا «و یندفع أیضا ما أشکل علیه...» (ص10)
1. اشکال نخست بر اصالت وجود: تحقق وجود مستلزم تکرر آن است؛2. پاسخ نخست به اشکال: وجود بالذات محقق است، نه به وجودی دیگر؛3. پاسخ دوم به اشکال: از تحلیل زبانشناختی نمیتوان نتیجه هستیشناختی گرفت.
1404/08/17
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۹:۳۷
نهایة الحکمة ج17-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 17مرحله 1، فصل 2 از «و یندفع أیضا ما أورد علیه...» (ص11) تا «و تبیّن أیضا فساد القول بأصالة...» (ص11)
1. تبیین اشکال سوم بر اصالت وجود: لزوم اشتراک لفظی وجود؛2. پاسخ به اشکال: خلط مفهوم و مصداق3. تبیین اصالت ماهیت (موجوده نه ماهیت من حیث هی)4. اشکال بر اصالت ماهیت: لزوم انقلاب ذات
1404/08/19
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۹:۳۷
نهایة الحکمة ج18-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 18مرحله 1، فصل 2 از «و تبیّن أیضا فساد القول بأصالة...» (ص10) تا «یتفرع علی أصالة الوجود» (ص12)
1. تبیین دیدگاه ذوق التأله محقق دوانی: وحدت وجود و کثرت موجود به معنای منتسب به وجود؛2. اشکال بر دیدگاه دوانی: اگر انتساب موجب عروض حقیقت عینی بر ماهیت شود، این حقیقت عینی همان وجود است،اما اگر موجب عروض حقیقت عینی بر ماهیت نشود، مستلزم انقلاب ذات است.
1404/08/19
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۹:۳۸
نهایة الحکمة ج19-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 19مرحله 1، فصل 2 از «یتفرع علی أصالة الوجود» (ص12) تا «و ثانیاً أن الوجود لایتصف...» (ص12)
1. محمولات ماهیت: الف) ذاتی (ذات و ذاتیات)، ب) عرضی (مفارق، لازم (که خود 3 قسم است: لازم ماهیت با وجود ذهنی، لازم ماهیت با وجود خارجی، لازم ذات ماهیت))2. حمل همان اتصاف موضوع به محمول است، ماهیت به خودی خود معدوم است، معدوم واجد چیزی نیست و بالوجود موجود است. پس همه محمولات ماهیت نیز به واسطه وجود است.3. لوازم ذات ماهیت در واقع لوازم الوجودین هستند؛4. وجود (خارجی یا ذهنی) لازم ماهیت است.
1404/08/24
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۵:۰۵
نهایة الحکمة ج20-استاد عبدالهی.m4a
جلسه 20مرحله 1، فصل 2 از «و ثانیاً أن الوجود لایتصف...» (ص12) تا «و خامساً أن للموجود من حیث اتصافه» (ص13)
***متأسفانه بحث «و ثانیاً أن الوجود...» ضبط نشده، به همین جهت، در ابتدای این جلسه محتوای آن به اختصار بیان شده است.
فرع ثانی1. ماهیت از آن جهت که در ذهن موجود است، احکامی دارد؛2. ماهیت از جهت فرض صدق بر کثیرین کلی یا جزئی است؛3. ماهیت از جهت صدق بر اشیاء یا اندراج اشیاء تحت آن، یا جنس آن اشیاء است، یا فصل، یا نوع، یا عرضی عام یا عرضی خاص آنها؛4. ماهیت از جهت اندراجش تحت یک شیء یا جوهر است یا یکی از اعراض نهگانه؛5. حقیقت عینی اصیل وجود صدق بر شیئی نمیکند و اندراج تحت چیزی ندارد. پس به هیچ یک از این احکام سهگانه متصف نمیشود.6. وجود مساوق تشخص است؛ چون قابل صدق بر چیزی نیست، پس ابای از شرکت دارد؛7. وجود مثل (یعنی همنوع) و ضد ندارد.
فرع ثالث 1. وجود جزء چیزی نیست؛ چون جزء دیگر و کل یا الف) همان وجودند که معقول نیست شیء جزء خودش باشد، یا ب) غیر وجودند که عدم و لاشیء است؛2. وجود جزء ندارد (به همان دلیل بالا) و ذات آن بسیط است.
فرع چهارم
صفات حقیقی وجود (نه صفاتی که به عرض ماهیت بر وجود حمل میشود) عین وجود است.
1404/08/24
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۵:۰۵
تبیین فقهی مبانی سلوک در سیر توحیدی انسان از دیدگاه علامه طهرانی.pdf
۱.۱۲ مگابایت
نویسندگان: ابوذر فلاح زاده، مهدی عبدالهی، هادی واسعی
چکیده:مسئله توحید و یگانگی خداوند فراتر از وحدت عددی، از جمله مهمترین مسائل مطرح شده در رویکردهای فلسفی و عرفانی است. بررسی و تبیین این مسئله از منظر حکمت متعالیه که از جمله مهمترین سیستمهای فکری و فلسفی در حوزه اندیشه اسلامی است و متأثر از عرفان، قرآن و اندیشه های ناب معصومین علیهم السلام قرار گرفته است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا هدف تحقیق حاضر بررسی مبانی فلسفی سیر توحیدی انسان از دیدگاه علامه طهرانی است. روش تحقیق کتابخانه ای و اسنادی می باشد.یافته ها نشان داد از نظر علامه طهرانی منظور از سیر توحیدی تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست.
کلمات کلیدی: سلوک، توحید، سیر توحیدی، علامه طهرانی.
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۱:۴۸
نهایة الحکمة ج21-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 21مرحله 1، فصل 2 از «سادساً أن الوجود عارض...» (ص14) تا «و المغایرة کما عرفت...» (ص14)
1. معنای عروض وجود بر ماهیت: تجرید ماهیت از وجود در ظرف تحلیل عقل و حمل وجود بر آن؛2. دلایل مغایرت وجود با ماهیت: الف) امکان سلب وجود از ماهیت؛ب) نیازمندی اتصاف ماهیت به وجود به دلیل؛ج) تساوی نسبت ماهیت به وجود و عدم.
1404/09/08
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۴۰
نهایة الحکمة ج22-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 22مرحله 1، فصل 2 «و المغایرة کما عرفت...» (ص14) تا «و سابعاً أن ثبوت کل شیء»
1. عدم تنافی مغایرت وجود و ماهیت در ظرف تحلیل عقلی با اتحاد خارجی و ذهن آن دو؛2. لازمه اصالت وجود این است که اختلاف وجود به تبع ماهیت در ظرف تحلیل عقل است؛3. ماهیات انحای وجودند؛4. ماهیات حدود وجودند، یعنی ذات هر ماهیت موجود، حدّی دارد که وجود ماهیت خارج از آن نیست. بر همین اساس، هر ماهیت موجود مستلزم سلب همه ماهیات دیگر است.
1404/09/08
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۴۰
نهایة الحکمة ج23-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 23مرحله 1، فصل 2 «و سابعاً أن ثبوت کل شیء...» تا «و الذی ینبغی أنیقال»
1. رئالیسم معرفتشناختی مستلزم نظریه مطابقت در مسئله چیستی صدق است؛2. تبیین واقع و مطابَق قضایا و تصدیقات صادقنظر جمهور:تصدیقات بر سه دستهاند:الف) قضایایی که در خارج مطابَق دارند مانند انسان موجود است؛ب) قضایایی که در ذهن مطابَق دارند مانند انسان نوع است؛ج) تصدیقاتی که در خارج و ذهن مطابق ندارند مانند «عدم علت، علت عدم معلول است.»دو دسته نخست، مطابق واقعی دارند، اما دسته سوم مطابق واقعی ندارند چون عدم نه در خارج و نه در ذهن، مطابَق ندارد، آثارش نیز همین طور.بر این اساس، این دسته از قضایا مطابِق با نفس الامر دانسته می شوند، یعنی عقل برای عدمی که مطابَق واقعی ندارد، مطابقی را در خارج اعتبار میکند مجازاً.
1404/09/10
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۴۰
نهایة الحکمة ج24-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 24مرحله 1، فصل 2 «و الذی ینبغی أنیقال...» (ص14) تا «و یسع الصوادق من القضایا» (ص15)
1. نظر علامه در تبیین واقع و مطابَق قضایای صادق:الف) از آنجا که وجود اصیل است، پس وجود موجود حقیقی است و حکم حقیقی دارد؛ب) از آنجا که ماهیات ظهورات ذهنی وجود هستند، عقل مجازا واقعیت و موجود را به ماهیت هم توسعه میدهد. در نتیجه ماهیت و احکامش نیز موجود شمرده میشوند؛ج) در مرتبه بعد، عقل برای هر مفهومی که به تبع وجود یا ماهیت، انتزاع میکند، وجود و ثبوت اعتبار میکند.نتیجه: نفس الامر عبارت است از ظرف مطلق ثبوت و تحقق با این دو مرتبه توسعه.نکته مهم در تعبیر «إضطراراً»:این تعبیر اشاره به آن دارد که اعتبار مجازی وجود برای ماهیت و سپس برای مفاهیم دیگر، امری بیضابطه نیست. در سادساً گذشت که هر ماهیتی اختصاص به برخی وجودات دارد، همچنانکه سایر مفاهیم که به تبع ماهیت و وجود انتزاع میشوند.
1404/09/10
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۴۱
نهایة الحکمة ج25-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 25مرحله 1، فصل 2 «و یسع الصوادق من القضایا» (ص15) تا «ثامناً أن الشیئیة مساوقة للوجود» (ص16)
1. معنای عام نفس الامر: ظرف مطلق ثبوت و وجود که عقل به مثابه محکی همه قضایا فرض میگیرد؛2. معنای خاص نفس الأمر: مطابق عقلی ماهیات و احکامشان و معقولات ثانی و احکامشان3. دیدگاه خواجه طوسی در نفس الأمر: امر یعنی عقل فعال که مشتمل بر همه صور عقلی است.4. اشکال علامه: این دیدگاه مشکل مطابَق صورتها را حل نمیکند؛5. دیدگاه حکیم سبزواری در نفس الامر: امر یعنی خود شیء؛6. اشکال علامه: قضایای نفس الامری به معنای خاص، فاقد نفس هستند.
1404/09/15
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۲۲
نهایة الحکمة ج26-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 26مرحله 1، فصل 2 «ثامناً أن الشیئیة مساوقة للوجود» (ص16) تا «و تاسعاً» (ص16)
1. مساوقت شیئیت با وجود؛2. دیدگاه اکثر معتزله: ماهیات معدوم (اعیان ثابته/ثابتات ازلی) شیئیت دارند؛3. حال یعنی صفات نسبی (و اضافی) موجودات مثل ضاحکیت و کاتبیت، نه موجودند نه معدوم؛4. وجود و عدم تناقض ندارند، بلکه منفی (محال) و ثابت (واجب، ممکن موجود، ممکن معدوم و حال) تناقض دارند؛5. اشکال علامه: این سخنان ارزش بررسی عقلی ندارند.توضیح: بنا بر اصالت وجود، هر چه موجود نیست، معدوم است و شیئیت ندارد. صفات اضافی موجودات به تبع طرفین خود و در ظرف تحقق آنها وجود دارند. اگر دو طرف نسبت وجود خارجی داشته باشند، مثل عالمیت علی (در علم حصولی زاید بر ذات برای علی) وجود خارجی دارد، اما نه وجود مستقل و منحاز از طرفین خود، اما اگر دو طرف نسبت وجود خارجی نداشته باشند، مثل عالمیت واجب تعالی (که علم واقعیت جدای از ذات واجب نیست) صفت اضافی امری اعتباری خواهد بود.
1404/09/15
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۳۳
نهایة الحکمة ج27-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 27مرحله 1، فصل 2 «تاسعاً أن حقیقة الوجود...» (ص16) تا «و قد بان أن حقیقة الوجود» (ص17)
1. معانی حقیقت وجود:الف) الوجود بأسره (در مقابل وجودات خاصه)، ب) الوجود الصرف (در مقابل وجودات ممکن)، ج: الوجود العینی (در مقابل مفهوم وجود)2. حقیقت وجود به معنای کل وجود، علتی خارج از خودش ندارد، چون بنا بر اصالت وجود، غیر از وجود باطل و معدوم است؛3. اشکال مقدر: لازمه این مدعا این است که هر موجودی واجب بالذات باشد؛4. پاسخ: ما در این حکم کل هستی را یک جا در نظر گرفته و به نحو عام مجموعی بر آن حکم کردهایم، نه به نحو عام استغراقی. بر این اساس، این حکمت نافی آن نیست که در داخل دایره وجود، برخی وجودها مثل واجب بالذات علت برخی دیگر باشند.5. از آنجا که کل وجود، علت ندارد، برهان لمی در فلسفه جاری نیست.6. حقیقت وجود (یعنی مصداق مفهوم وجود) عین خارجیت است، به همین دلیل محال است با وجود ذهنی (یعنی بدون ترتب آثار) موجود شود؛ 7. اشکال مقدر: پس تقسیم وجود به خارجی و ذهنی در مرحله 3 چه معنایی دارد؟8. تقسیم وجود به خارجی و ذهنی، قیاسی است، یعنی هر وجودی خارجی است، اما برخی وجودهای خارجی در قیاس با برخی وجودهای دیگر، چون فاقد آثار آنها هستند، ذهنی خواهند بود.
1404/09/17
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۳۴
نهایة الحکمة ج28-استاد عبدالهی.MP3
جلسه 28مرحله 1، فصل 2 «فقد بان أن حقیقة الوجود» (ص17) تا «الفصل الثالث» (ص17)
1. صورت یعنی واقعیت و حقیقت چنانکه علامه در فصل 1 مرحله 4 میفرماید: «أن الإمکان موجود بوجود موضوعه فی الأعیان و لیس إعتباراً عقلیاً محضاً لا صورة له فی الأعیان.»؛2. ماهیت آن گونه که در خارج موجود است، در ذهن نیز موجود است، چرا که «الماهیة من حیث هی، لیست إلا هی... لا خارجیة و لا ذهنیة»؛3. وجود برخلاف ماهیات موجود در خارج، صورت عقلی ندارد؛4. نسبت مفهوم وجود به موجودات خارجی مانند نسبت ماهیت (کلی طبیعی) به افراد ماهیت نیست؛ چون فرد ماهیت همان ماهیت به علامه عوارض است، اما مفهوم وجود (چون غیر از حقیقت وجود است) مقوم مصادیق وجود نیست؛5. تنها مفهومی ماهیت است که فرد خارجی داشته باشد که ماهیت مقوم آن فرد باشد و آثار متوقع از ماهیت بر آن فرد مترتب شود.6. به فرموده حضرت استاد فیاضی در تعلیقه 123، سخن اخیر ناخودآگاه با اصالت ماهیت سازگار است.7. شاید بتوان اشکال را این گونه پاسخ داد که حضرت علامه در اینجا در مقام بیان این حقیقت است که نسبت مفهوم وجود با وجودهای خارجی غیر از نسبت کلی طبیعی با افراد آن است.
1404/09/17
قم، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
#فلسفه_اسلامی#تدریس_من#نهایة_الحکمة
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۶:۳۴