ش

شِبهِ شعرهای مهدویفر

۱۰۹عضو
thumnail

شب شعر منی و شعر من اندر تب توستتو تب و تاب منی شب شبِ من یا شبِ توست؟!ابرویت بیت نخست و نگهت بیت پسیندو لبت ختم کلام و نگهم بر لب توست!

خورده شعرهای مؤذّن undefined @Moazzen

۲۰:۱۶

thumnail
تا نباشی در کنارم کار و بارم بسته استدل به دلداری تو خو کرده و پابسته استمانده ام در درد دوری سر کنم یا درد سردردسر دارد نبودت با نبودت خسته است
خورده شعرهای مؤذّن @Moazzen

۹:۱۱

thumnail
منم و دوری و یاد تو و انبوه غممبی تو هرگز نتوانم، چو به نام تو منمبا تو شاد و نگرانم به دو چشمت صنمامن چگونه بتوانم ز دلت دل بکنمشب و روزی که بدون تو کنم طی طریقهمه بی فایده گردد کسر گردد ثمنمبه نگاه تو قسم چشمه ی چشمم جاریستعمق قلبم به تو رو کرد و رها شد بدنم...من و غوغای وصال تو و دوری کنونوطنم گشتی و گوئی که بدون وطنمنگران است “مؤذن” به دو چشمت از دوراندر آیینه ندانم که توئی یا که منم
خورده شعرهای مؤذّن undefined @Moazzen

۹:۱۸

thumnail
ما طعم محبتت چشیدیمغیر از غم دوری ات ندیدیمبی خود شده ایم و بی تکلفهرچند که تا کمر خمیدیم
خرده شعرهای مؤذن undefined@Moazzen

۱۶:۵۹

thumnail
من امّیدم ولی نامید گشتماز آن وقتی که اشعارم شتک شدتو رفتی و دلم بشکست اماعیار عشق ما گویا محک شد
خورده شعرهای مؤذّن undefined@Moazzen

۲۱:۲۴

thumnail
کفترات اینجا نمیمونن بدون دان و آبمن که کفتر نیستم بی نان و آبت هم قبولزائری بی چاره ام آقا همین قدرم بس استاینکه اینجا بس نشستم در هوایت هم قبول«گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست!؟»لایق دستت نی ام دست گدایت هم قبول!دستگیری ات زیاد است از سر من مهربان!چون تو صیادی عزیزا پا به دامت هم قبولمن موذن گشته ام هر لحظه هنگام اذانذکر تو ورد زبانم، ذکر نامت هم قبولاندر این دنیا گرفتارم تو میدانی بس استاز برای این گرفتاری نگاهت هم قبول
خورده شعرهای مؤذن undefined@Moazzen

۱۸:۳۵

thumnail
تنهایی ام نشسته میان اتاقهامن ماندم و غروب غمین فراقهایک روز میرسد که فراموش میشوندانبوه درد و ماتم این اتفاقها
خورده شعرهای مؤذّن undefined @Moazzen

۱۸:۱۳

thumnail
خورده گره جان تو با غم و دردی نهانای دل اگر عاشقی بر سر پیمان بمانتشنه ی وصلش بُدی در پی فصلش شدی!؟شیوه ی رندی بدان بر سر پیمان بمانچشم تو روشن شود گر نکنی خیرگیچشم براه که ای؟ بر سر پیمان بمانماه منیرت نشد همسَر و همسِرّ توهمره الله شو بر سر پیمان بمان!صبر و توکل خوش است ای پسر خیره سر!شعر مؤذن بخوان بر سر پیمان بمان
خورده شعرهای مؤذّن undefined @Moazzen

۲:۵۶

thumnail
هم نفسی و همنفس عمر منی همین و بسعشق منی و دلبری دل ندهم به هیچ کس undefinedundefined
خورده شعرهای مؤذّن @Moazzen

۱۳:۵۳

thumnail
شاعری بی صدا و بیداریمواندر این شاعری گرفتاریمنقد بی مایه میکنیم فقط گوئیا خبره ایم و حقداریمنکته ها را نخوانده میگوئیم از زمین و زمانه بیزاریم در منیت به بیت آخر مُهراز تخلص زنیم و بیماریممن مؤذن یکی دگر بَهمانهم فلانیم و هم پر از عاریم
خورده شعرهای مؤذن در بله@Moazzen

۳:۲۳

thumnail
نبودی و همه ی شعرهای من پوسیدمن از غبار غزلهای کهنه ام رستمهزار رنگ تو دارد هنوز اشعارمهزار بوی تو دارد سراسر دستمقلم به دست گرفتم تو را رقم بزنمرقم زدی همه اشعار و کرده ای مستمهزار جهد نمودم ولی چه سود چه سود!که در وصال تو جانا همی فرو دستممن و سکوت و غم و شعرهای بارانیسکوتنامه نویسم منی که پابستممؤذن از غم دوری مدام آشوب استاگر چه در دل اشعار خویش بنشستم

۱:۰۸

thumnail
عشق را با عشق معنا میکنندگر تو عاشق نیستی معنا مکن
@Moazzen

۹:۳۹

thumnail
پاییز و چنار و برگ ریزانیک عالمه غم تبی فروزانیک گوشه ی پارک لانه کردهقلبی که پس از تو نیست میزان

خورده شعرهای مؤذن در بله undefined@Moazzen

۹:۲۸

thumnail
همه جا آسمان همین رنگ استهر کجا می روم دلم تنگ استتا چه باشد دلیل دل تنگی!پای فهم دلم کمی لنگ استدل به دلدار راه ها داردراه گر گم کنم هماهنگ استدل و جانم بهم درآمیزدتا که گوئی دلم پر از جنگ استمن حدیثی دگر نمیدانمنه دلم ساده نه دلم سنگ استتشنگی ی مرا نهایت نیستتشنه ام تشنه، تشنه، دلتنگ استرنگ پاییز زرد و دلگیر استبی حضورت دلم چه بیرنگ است!
خرده شعرهای مؤذن در بله undefined @Moazzen

۱۹:۲۷

thumnail
خمره خمره شراب می خواهماز دو دست پر از کرامت اوخیر دنیا و آخرت خواهمبسته ام قد به قد و قامت او
قد قامت الصلوة

خرده شعرهای مؤذن در بله@Moazzen

۲۳:۰۰

thumnail
مزور می‌طلبم در زیارتت مولیمزار باد برای دل مزار پرستاگر چه رنگ مزار تو رنگ گریه ماستو لیک قلب من اینجا شده مزور پرست

خرده شعرهای مؤذن در بله undefined@Moazzen

۸:۱۴

thumnail
گذشت عمْر چهل سال پر فراز و نشیبنفس کشیده ام اینجا، حرم، حریمِ حبیبحبیب و مونس و غمخوار و همدل و همرازکریم و یاور بیچارگان، امام غریب
دویست بار سفر کردم و زیارت اوبگشته است مرا دائما همیشه نصیبزیارت گل موسی بن جعفری کو گفتبه گریه فابکِ لجدی‌الحسین، یابن شبیب!
بوقت مرگ و به قبر و قیامتم آیدزیارتش بنمایم سه جای سخت و عجیببه قدر هر چه زیارت نموده ام او رابیاید و قدمش بر دو چشم، خیر حبیب!

خرده شعرهای مؤذن در بله undefined @Moazzen

۱۸:۰۶

thumnail
یاعلی

۱۹:۰۴

هزاران درد در خود داری و درمان نمیدانی!خودت درد و خودت درمان خودت درمانگر خویشی!چگونه درد را درمان ندانی پس چه میدانی؟!تو خود کیهان اکبر در سر فرمانبر خویشی!

خرده شعرهای مؤذن در بله undefined@Moazzen

۲۰:۱۹

thumnail
در صحن تو ام نفس کشیدن عشق استآغوش تو را بغل کشیدن عشق استمولای رئوف من پناهم دادیدستت به نوازم کشیدن عشق است...

خرده شعرهای مؤذن در بله!undefined
@Moazzen

۲۰:۲۲