ندای دختران ایران
ندا شماره ۱۳ تک برگ.pdf
۱۰:۱۹
#بخوانید
یادداشت زنان درخط مقدم مقابله
نویسنده:اکرم دلاوری فرد_دانشگاه علوم پزشکی همدان
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا
یادداشت زنان درخط مقدم مقابله
نویسنده:اکرم دلاوری فرد_دانشگاه علوم پزشکی همدان
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا
۱۸:۲۲
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت زنان درخط مقدم مقابله نویسنده:اکرم دلاوری فرد_دانشگاه علوم پزشکی همدان منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا #سلامت_جامعه_دردستان_زنان #زن #خانواده #جامعه #کرونا
این روزها که دنیا درگیر اپیدمی کرونا شده مشارکت همه مردم برای عبور از این بحران بسیار ضروریست. یکی از نقاط درخشان این مشارکت نقش آفرینی گسترده زنان در کشور ما بود. زنان علاوه بر نقش بیبدیل در خانواده، نقش اجتماعی خود را که در این زمان اهمیتی دو چندان داشت به خوبی ایفا کردند و توانمندیهای زنانه به طور وسیع بروز پیدا کرد؛ به طور مثال زنان در حوزه علوم پزشکی و درمانی توانستند در حیطه شغلی خود به عنوان یک نیروی کار فعال و موثر همکاری کنند. عدهای در قالب فعالیتهای خودجوش و داوطلبانه به تهیه اقلام مورد نیاز از جمله ماسک و مواد ضد عفونی کننده پرداختند. عرصه کار آموزشی و فرهنگی هم مثل همیشه از حضور پررنگ و موثر زنان بهرهمند بود.در این میان برخی ابعاد این حضور قابل توجه است. برای این که زنان بتوانند در اجتماع در کنار نقش خانوادگی خود بدرخشند، همکاری سایر اعضای خانواده بسیار مهم است؛ در گذشته غالباً این مردان بودند که در خط مقدم مبارزه حاضر میشدند و مادران و همسران بیشتر نقش همدلی و همیاری با مردان را داشتند و همچنین با وجود آن که نقش زن در خانواده بر سایر وظایف او اولویت دارد اما در این برهه به دلیل حساسیت زیاد ماجرا، گاهی نقش اجتماعی زن به خصوص در کادر درمانی به نقش حساس او در خانواده هم اولویت پیدا کرد و علاوه بر حفظ الگوی قبلی، ما مدل جدیدی از مشارکت را دیدیم. این بار زنان پا به پای مردان در خط مقدم مقابله با بحران به طور مستقیم حاضر شدند و گاهی برای نجات جان انسانها مجبور بودند علیرغم میل خود مدت طولانی از خانواده دور بمانند. در این حالت اکثر وظایف خانوادگی بر دوش مرد خانواده افتاد و این مردان بودند که با فداکاری سعی در پرکردن جای خالی زنان را داشتند و این چنین زمینه را برای انجام تکلیف اجتماعی زن فراهم کردند.در کنار این همراهیهای بینظیر وجود داشت ممانعتهایی که مانع از نقشآفرینی جدی میشد؛ همواره احساس تکلیف زنان در رفع مشکلات اجتماعی مشهود است اما میزان نقشآفرینی آنان متناسب با شرایط متفاوت است؛ مثلاً در بحرانهای سیل و زلزله، دختران با وجود میل باطنی برای کمک، به دلیل شرایط خاص و احتمال ناامن بودن منطقه نمیتوانند همکاری در صحنه داشته باشند و حتی بسترهای دیگرِ کمک نیز کمتر برای آنها فراهم میشود اما در بحران کرونا شرایط متفاوت بود. احتمال ابتلا به بیماری در مردان و زنان تقریباً یکسان بود. به همین جهت هر چند عرصههای کمک متفاوت بود اما دلیل منطقی برای ممانعت از حضور مستقیم دختران وجود نداشت. با این حال باز هم محدودیت والدین برای دختران بیشتر از پسران بود. احساس نگرانی و جنبه حمایتی خانواده قطعاً مورد تایید و مایه حفاظت از اعضای خانواده است اما زمانی که یک کشور نیازمند کمک هر فرد توانمندی است، به طبع خانوادهها هم باید دلبستگیهای شخصی خود را نادیده بگیرند؛ به امید آن که بتوان هر چه زوتر از این بحران عبور کرد.
@NedayeDokhtaran
۱۸:۲۲
https://snn.ir/fa/news/857368
۱۸:۴۷
#بخوانید
یادداشت کنترل نامحسوس بحران
نویسنده:مهدیه روحانی فر_دانشگاه پیام نورمشهد
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا
️ @NedayeDokhtaran
یادداشت کنترل نامحسوس بحران
نویسنده:مهدیه روحانی فر_دانشگاه پیام نورمشهد
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا
۱۶:۵۴
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت کنترل نامحسوس بحران نویسنده:مهدیه روحانی فر_دانشگاه پیام نورمشهد منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا #سلامت_جامعه_دردستان_زنان #زن #خانواده #جامعه #کرونا
️ @NedayeDokhtaran
شبیخون ویروس میکروسکوپی کرونا، روزهای متفاوتی را برای همه رقم زد. آدمهای اجتماعی دنیای مدرن را ناگهان در دیوارهای سنگی خانهها محبوس کرد و برایمان بیش از پیش نقش جدی و اساسی خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی را یادآور شد.درست در زمانی که دغدغه و نگرانی روانشنانسان، روانکاوان و جامعهشناسان کاهش ارتباط چهره به چهره و تعاملات خانوادگی و تغییر مفهوم خانه و خانواده در روابط عاطفی به واسطه مشغلههای اجتماعی هر یک از افراد خانواده شده بود!البته این خانهنشینی اجباری تبعاتی غیر قابل انکار را به همراه داشت؛ مثلاً قبل از قرنطینه اعضای خانواده سرگرمیهای کاری، مشغلههای تحصیلی و تفریحی مخصوص خود را داشتند که این موضوع موجب تخلیه هیجانی و روانی افراد میشد و عوامل اصطحکاک درون خانواده را کاهش میداد.گستردگی کرونا و سبک زندگی فعلی باعث افزایش تعامل و ارتباط خانواده و سپری کردن ساعات طولانیتر با هم شده است و در بعضی خانوادهها جای خالی مشغلههای کاری و تفریحی را تنشهای خانوادگی پر میکند؛ تنشهایی که در بعضی از کشورها حکایت از افزایش بیسابقه آمارهای مشاجره دارد. قطعاً فرهنگ و روحیات فرد محوری در نتایج اینچنینی بیتاثیر نیست. همچنین بخشی از این تنشها میتوانند همان مسائل نهفتهای باشند که تاکنون به دلیل ارتباط کم نادیده گرفته شدهاند و حالا با کمی تلاش میتوان آنها را حل کرد تا به اختلافات عمیق تبدیل نشوند.بی درنگ خانوادههای ایرانی هم دچار پیامدهای خانه نشینی اجباری و به یکباره تهی شدن ساعتهای کاری شدهاند؛ اما وضعیت نشان میدهد اصالت و استحکام خانواده در جامعه ایرانی مانع بروز خیلی از مشکلات شده و همچنان خانواده بالاترین مرجع اجتماعی در کشور است. در این میان نقش زنان را نباید فراموش کرد؛ در فرهنگ کشورمان زنان قلب تپنده خانواده تلقی میشوند و در استقامت در برابر ضربههای بحرانها و به حداقل رسیدن تعارضات نقش پررنگی ایفا میکنند.زنان به جهت روحیات، ساختار خلقت و ویژگیهای شخصیتی، مظهر مهر و عاطفهاند؛ به همین علت توانستند تعادل روانی خانواده را با محبت و همدلی مدیریت کنند تا در بحران فعلی خانواده دچار کمترین آسیبها بشود.گرچه پمپاژهای رسانهای با طرح برخی مسائل سعی در کاهش تابآوری زنان در خانواده را دارند و یا برای حل بحران اختلافات خانوادگی، نسخههای بیفرجام را میپیچند که جز افزایش ناآرامی و ازهمپاشیدگی خانوادهها نقش دیگری نمیتواند داشته باشد.موضوع پراهمیتی که نباید مغفول بماند حجم فعالیتهای درون خانواده است که طبیعتاً در سبک زندگی قرنطینه افزایش یافته؛ اگر مسئولیت تمام فعالیتهای اجرایی سنگین درون خانواده مثل نظافت تنها بر دوش زنان باشد و اصل خانواده که بر اساس همکاری و تعاون همه اعضای خانواده است شکل نگیرد، موجب بروز خلل در مدیریت عاطفی زنان در خانه و فشار مضاعف بر آنها موجب بیانگیزگی برای ایفای هر چه بهتر نقش آرامشبخشی در خانواده خواهد شد.با وجود کرونا ماموریت و تلاش زنان در خانواده برای حفظ سلامت روان افراد و کاهش تعارضات در کنار حجم چند برابری فعالیتهای اجرایی خانه بیشتر شده که موفقیت آنها در این عرصه محسوس و غیرقابل انکار است. بحرانی دیگر با نقشآفرینی زنان در خانواده در حال کنترل است و میدانداری زنان با صبر و ایثار موفقیتی گرانبهاست که روایتی نو از عملکرد موثر زنان به وقت بحرانها را خواهد ساخت.
️@NedayeDokhtaran
۱۶:۵۵
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت زنان درخط مقدم مقابله نویسنده:اکرم دلاوری فرد_دانشگاه علوم پزشکی همدان منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا #سلامت_جامعه_دردستان_زنان #زن #خانواده #جامعه #کرونا
۱۹:۴۲
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت کنترل نامحسوس بحران نویسنده:مهدیه روحانی فر_دانشگاه پیام نورمشهد منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا #سلامت_جامعه_دردستان_زنان #زن #خانواده #جامعه #کرونا
️ @NedayeDokhtaran
۲۲:۳۸
https://www.instagram.com/p/CCOVa9QJRoS/?igshid=1kebmm9oejlby
۱۱:۱۷
۱۵:۳۱
#بخوانید
داستان سلامت جامعه در دست زنان
ندای دختران
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا#داستانhttps://www.instagram.com/p/CCWXncxJogE/?igshid=asu32aw476gc
️ @NedayeDokhtaran
داستان سلامت جامعه در دست زنان
ندای دختران
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#جامعه#کرونا#داستانhttps://www.instagram.com/p/CCWXncxJogE/?igshid=asu32aw476gc
۱۷:۵۳
ندای دختران ایران
#بخوانید داستان سلامت جامعه در دست زنان ندای دختران منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا #سلامت_جامعه_دردستان_زنان #زن #خانواده #جامعه #کرونا #داستان https://www.instagram.com/p/CCWXncxJogE/?igshid=asu32aw476gc
️ @NedayeDokhtaran
سلامت جامعه در دستان زنانبوی تند برنج ته گرفته میآید. ندا آنقدر مشغول درس دادن بوده که یادش رفته اجاق را کم کند. وویس نصفه را قطع میکند و خودش را به آشپزخانه میرساند. انگار قرار نیست این فایل ضبط بشود! بار اول هم، علی کوچولو مادرش را از وسط کلاس مجازی بیرون کشیده بود.ندا بعد از دوبار تلاش ناکام برای ضبط کلاس، خودش را روی مبل میاندازد و تلاش میکند ذهنش را مجدداً روی کارش متمرکز کند. برای بار سوم دستش را روی ضبط صدا میگذارد:"بچه ها درس ۷ کتاب را شروع میکنیم...". چند دقیقه از شروع کلاس نگذشته که صدای چرخیدن کلید داخل درب خانه، به گوش ندا میرسد. طبیعی است. مثل همیشه ساعت ۵ است و احمد از سر کار برگشته. ندا انگشتش را روی دماغش میگذارد و تاکید میکند که برای تدریس، احتیاج به یک فضای ساکت دارد. آرام از روی مبل بلند میشود و همینطور که صدایش را ضبط میکند به سمت الکل و مواد شوینده میرود. دست به پهلو کنار احمد میایستد، چشمانش را خم و پیچی میدهد و به احمد میفهماند که فراموش کرده است دستش را بشورد. یک دستش را روی دکمه میکروفون نگه داشته است و صدا را ضبط میکند و با دست دیگرش، کارتها و موبایل احمد را غرق الکل میکند. اگرچه که از اطلاعات روی کارت، اندک کلماتی بیشتر باقی نمانده اما او تلاش میکند امکان زندگی از هر ویروسی را بر روی کارت سلب کند. پس از سه ساعت تلاش، حالا میتواند وویس کلاس را ارسال کند و یک نفس راحت بکشد.چند لحظه چشمهایش را بر هم میگذارد و تا میآید آرام بگیرد، با صدای "مامان! کار شما با موبایل تموم شد؟ تکلیفام مونده! معلممون نمرمو کم کنه به من ربطی نداره ها!". خیال آرام گرفتن را مچاله میکند و دور میریزد. دلش میخواهد برای یک لحظه تمام صورت مسئلهها را پاک کند. تدریسش، تکلیف مدرسهی دخترش، بهانههای پسرش که این روزها حتی مهدکودک هم نمیرود، غذای ته گرفته، تمام سطوحی که میتوانند مشکوک به همکاری با ویروس کرونا باشند و اصرارهای بی وقفهی دختر بزرگ خانه برای پیوستن به گروه جهادی دانشگاه، که به بزرگترین نگرانی ندا بدل شده است.حال و هوایش را سر و سامانی میدهد، خودش را از روی مبل بلند میکند و به سمت اتاق میرود. گوشههای لبش را بالا میدهد و تلاش میکند لبخند را روی صورتش بکارد. به چارچوب در تکیه میدهد و با صدایی آرام می گوید:"خسته نباشی! تا تو بیای تو هال، منم یه چایی میریزم که با هم بخوریم".و با صدای "دست شما درد نکنه"ی احمد به سمت قوری بدرقه میشود.فرصت خوبی است. چند دقیقهای وقت دارند که چایی بخورند و تنهایی از این روز شلوغ صحبت کنند. ندا با دسته لیوان بازی میکند و داستانهای احمد را گوش میدهد. لابهلای حرفها، حرف از پسر همسایه میشود که این روزها مدام شیفت پرستاری است. از فداکاریهای این جوان میگویند و او را تحسین میکنند. احمد از ابزار ضدعفونی کننده حراست اداره میگوید و کمی با هم به شیرینکاریهای همکارانش میخندند. ندا اما انگار دلهرهای وجودش را چنگ میزند. یاد حرفهای ریحانه میافتد. دلش میلرزد. حرف احمد را قطع میکند و لابهلای کلماتش میپیچد:"ریحانه میخواد بره جهادی! میخواد بره تو بیمارستان، بین اون همه مریض! میخواد منو دق بده از استرس! برو باهاش صحبت کن".احمد که قبلاً مفصل با ریحانه حرف زده است، سرش را تکان میدهد و میگوید:"میدونم! دیشب حسابی برام روضه خونده. بهش گفتم که نمیشه بری و ما اذیت میشیم ولی خب حرفش خیلی هم بیراه نیست".ندا چشمهایش را با تعجب روی صورت احمد ثابت میکند:"بیراه نمیگه؟!"قبل از اینکه جمله دوم را شروع کند و به نقطه جوش برسد، احمد کلمات را به هم میبافد و ادامه می دهد:"خب میگه دلش میخواد تو این شرایط کنار بقیه آدما کمک کنه و چون دورههای لازمم گذرونده به نظرش این کار اخلاقی نیس که برای حفظ جونش تو خونه بمونه".ندا چشمغرهای میرود، نیمخیز میشود و انگار که دوست نداشته باشد به این بحث ادامه بدهد، با یک جمله از جایش بلند میشود:"بهش بگو اگه میخواد کمک کنه، حتما لازم نیس بره خودشو به کشتن بده. این که بمونه اینجا به مامانش کمک کنه هم کمتر از اون کارا نیس!"حرفش را قطع میکند، خودش را سرگرم وسایل شام میکند، اما فکرش درگیر است؛ شاید دخترش هم به اندازهی پسر فداکار همسایه بتواند جان آدمها را نجات دهد، اما سخت دلش راضی میشود... باید بیشتر فکر کند.
@NedayeDokhtaran
۱۷:۵۳
#ندای_قانون
اجرت المثل و مصادیق آن
منتشرشده در سیزدهمین شماره گاهنامه ندا
تبصره ماده 336 قانون مدنيچنانچه زوجه کارهايي را که شرعاً به عهده وي نبوده و عرفاً براي آن کار اجرتالمثل باشد، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع* انجام داده باشد و براي دادگاه نيز ثابت شود، دادگاه اجرتالمثل کارهاي انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مينمايد.توضيح: شير دادن به فرزند، بزرگ كردن كودكان، بردن كودكان به مدرسه، حضور در جلسه اوليا و مربيان، واكسن زدن كودكان، رسيدگي به وضعيت تحصيلي فرزندان، پخت و پز، شستشوي لباس و چند مورد ديگر به استثناي روابط عاطفي و خانوادگي از مواردي است كه سبب ايجاد اين حق ميشود.* تبرّع، به معني بذل مال يا منفعت بدون هيچ چشمداشت است؛ در واقع اگر قصد تبرع در کار زن اثبات شود او نميتواند اجرتالمثل را دريافت کند اما در اين اصل فرض بر عدم قصد تبرع است و وقتي خانمي اجرتالمثل را مطالبه کند اين زوج است که بايد ثابت کند زوجه قصد تبرّع داشته است.
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#قانون
https://www.instagram.com/p/CCeDmY3pP6s/?igshid=1oud61oxt72si
@NedayeDokhtaran
#سلامت_جامعه_دردستان_زنان#زن#خانواده#قانون
https://www.instagram.com/p/CCeDmY3pP6s/?igshid=1oud61oxt72si
۱۷:۴۰
#روز_ازدواج
آیا ازدواج امری صرفاً شخصی است؟
صرف نظر از بعد فردی و فطری ازدواج، آن چه در نگاه کلان و سیستمی این مقوله را پراهمیت و اساسی نشان میدهد، پیوست و #وابستگی آن به آیندهی جامعه است؛ چرا که اجتماع تشکیلشده از خانواده است و در بستر خانواده جامعهپذیری رخ میدهد. خانواده به عنوان هستهی اولیهی اجتماع باید سالم، موثر و فعال باشد و خانوادهی سالم از ازدواج سالم و زوجهای آگاه تشکیل میشود.
️وقتی جامعهای در فهم صحیح از خانواده، اهداف و کارکردهای آن ضعیف ظاهر شود، وقتی در جامعهای پروسهی تشکیل خانواده، پروسهای رعبآور یا پردردسر باشد که جوانان را از این #میل_طبیعی دور کند و عطای آن را به لقایش ببخشند، بی شک آن جامعه در آستانه انهدام است!
جامعهای که نتواند مهمترین و نخستین گام اجتماعی را درست بردارد، دچار انهدام اجتماعی خواهد شد؛ فلذا تشکیل خانواده و ازدواج در یک نگاه کلان و با بررسی معضلات اجتماعی ناشی از بیتوجهی به آن اهمیتی ویژه مییابد.
آن چه که تا به امروز در ایران با آن مواجه هستیم از روی غیرت خانوادههای اصیل و پایبندی جامعه به سنتهای الهی و رسوم ایرانی و همچنین فطرت پاک جوانان بوده که گرچه با سختی، ازدواجهای پایدار را رقم میزنند ولی #هشدار ، برای آینده و انگشت اتهام به سوی مجریان قانون است.
از آن جایی که خانواده مهمترین نهاد اجتماعیست روشن است که تمامی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... باید خودشان را با ارزشهای خانواده تطبیق دهند و تقویتکنندهی آن باشند؛ هرچند وضعیت فعلی ازدواج در کشور حکایت از خاک خوردن #قوانین مربوط به خانواده در ادارات و سازمانها میدهد!
با علم به میل طبیعی انسان به خانواده، هر چه افراد جامعه در تشکیل یک زندگی مشترک و ایجاد خانواده ناکام بمانند و سرخورده و سرگردان و بیتفاوت شوند، در آیندهای نزدیک با یک «جامعهی ناکام» مواجه خواهیم بود که انگیزههای لازم برای #پیشرفت ، عزت و اقتدار را ندارد و لذا سرمایه و لذت، تنها اهداف آن جامعهی ازهم گسیخته میشود و در چنین شرایطی باید به سوگ اخلاق و انسانیت نشست.
بخشی از مطلب در آستانهی انهدام در ویژهنامه دوم نشریه ندا
@NedayeDokhtaran
۱۱:۰۹
بازارسال شده از دفتر تحکیم وحدت
۱۹:۵۵
بازارسال شده از دفتر تحکیم وحدت
۱۱:۲۳
#بخوانید
یادداشت مادرانه ای برای تمام جامعه
نویسنده: سارا حسین زاده _ دانشکده شریعتی
منتشرشده در چهارمین شماره نشریه مهربانو
#زیر_ساخت_اجتماعی_مادری#خانواده#زن
@DaftarTahkimVahdat
یادداشت مادرانه ای برای تمام جامعه
نویسنده: سارا حسین زاده _ دانشکده شریعتی
منتشرشده در چهارمین شماره نشریه مهربانو
#زیر_ساخت_اجتماعی_مادری#خانواده#زن
۱۴:۲۷
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت مادرانه ای برای تمام جامعه نویسنده: سارا حسین زاده _ دانشکده شریعتی منتشرشده در چهارمین شماره نشریه مهربانو #زیر_ساخت_اجتماعی_مادری #خانواده #زن
@DaftarTahkimVahdat
۱۴:۳۲
#بخوانید
یادداشت کارت قرمز ساختار به مادران
نویسنده: سیده مریم عطری _ دانشگاه صنعتی امیرکبیر
منتشرشده در بیست و هفتمین شماره نشریه صدااا
#زیر_ساخت_اجتماعی_مادری#خانواده#زن
@NedayeDokhtaran
یادداشت کارت قرمز ساختار به مادران
نویسنده: سیده مریم عطری _ دانشگاه صنعتی امیرکبیر
منتشرشده در بیست و هفتمین شماره نشریه صدااا
#زیر_ساخت_اجتماعی_مادری#خانواده#زن
۱۴:۴۰
ندای دختران ایران
#بخوانید یادداشت کارت قرمز ساختار به مادران نویسنده: سیده مریم عطری _ دانشگاه صنعتی امیرکبیر منتشرشده در بیست و هفتمین شماره نشریه صدااا #زیر_ساخت_اجتماعی_مادری #خانواده #زن
@NedayeDokhtaran
۱- کودکانی که پدر ندارند، اغلب اعتماد بهنفس بالایی نداشته و حمایت و تکیهگاهی برای رشد شخصیتشان نمیبینند، اما در مقابل کودکانی که پدراتشان حضور موثری دارند، دارای یک الگوی مقتدر هستند و ابراز وجود در بچههایی که نقش پدرشان پررنگ است، بیشتر از سایر کودکان است.
۲- در یک تحقیق بین المللی ثابت شده است که توانایی تغییر در محیطهای سخت در کودکانی که رابطه خوبی با پدرانشان داشتند، بیشتر ایجاد شده است.
۳- پسرها در ویژگیهای شخصیتیشان مثل قاطعیت، هدفگذاری برای زندگی، انتخاب شغل و مهارت دوستی، پدرشان را الگو قرار میدهند. در مقابل دخترها بیشتر به حمایت عاطفی پدر نیاز دارند و نوع روابط دخترها با پدرشان در ارتباط با جنس مخالف و در آینده در ارتباط با همسر، خودش را نشان میدهد.
۱۴:۴۳