عکس پروفایل روزی یک واژهر

روزی یک واژه

۲۱۹عضو
undefined واژۀ ۱۳۳:undefined Partundefined /ˈpɑːrt/ undefined nounجزء، بخش، تکه
مثال:Azerbaijan used to be a part of Iran not long ago.در گذشته نه چندان دور، آذربایجان جزئی از ایران بود.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۳۰

-829284608_-1730601714.opus

۰۰:۰۸-۵۲.۳۳ کیلوبایت
واژۀ ۱۳۳:

@OneWordADay

۶:۳۰

undefined واژۀ ۱۳۴:undefined Viperundefined /ˈvaɪpər/ undefined nounافعی
مثال:Eels produce electricity, while vipers consume it.مارماهی ها برق تولید می‌کنند، در حالی‌که افعی ها آن را مصرف می‌کنند.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۲۴

1142955778_671693855.opus

۰۰:۰۸-۵۶.۱۲ کیلوبایت

۶:۲۴

undefined واژۀ ۱۳۵:undefined Dualundefined /ˈduːəl/ undefined adjective دوگانه، مضاعف
مثال:Some people would kill to have dual citizenship from certain countries. بعضیا می‌میرن واسه داشتن تابعیت مضاعف بعضی کشورها.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۵۱

-80797952_-1690646575.opus

۰۰:۰۸-۵۴.۹۸ کیلوبایت

۶:۵۲

undefined واژۀ ۱۳۶:undefined Consultant undefined /kənˈsəltənt/ undefined nounمشاور
مثال:Sons are always the best consultants for their fathers, especially when the father is the president. پسرها همیشه بهترین مشاوران پدر خود هستند، خصوصا وقتی که پدرشان رئیس جمهور باشد.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۷:۵۸

-1426907392_-725790087.opus

۰۰:۰۹-۶۱.۵۸ کیلوبایت

۷:۵۸

undefined واژۀ ۱۳۷:undefined Graveundefined /ˈɡreɪv/ undefined nounمقبره
مثال:The grave of Saint-Simon, one of Jesus Christ's apostles, has been destroyed by the Zionists in Lebanon. مقبره حضرت شمعون، یکی از حواریون عیسی مسیح(ع)، در لبنان توسط صهیونیست‌ها تخریب شده است.

undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۷:۴۹

2090475264_203939516.opus

۰۰:۱۱-۷۱.۷۴ کیلوبایت

۷:۵۰

undefined واژۀ ۱۳۸:undefined Thankundefined /ˈθæŋk/ undefined verbتشکر کردن
مثال:Tahrir-al-Sham thanked Israel for assassination of leaders of resistance forces.تحریر الشام از اسرائیل برای ترور رهبران نیروهای مقاومت تشکر کرد.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۷:۲۰

-1295180030_-114998247.opus

۰۰:۰۹-۶۲.۲ کیلوبایت

۷:۲۱

undefined واژۀ ۱۳۹:undefined Preventundefined /prɪˈvent/ undefined verbجلوگیری کردن
مثال:Syria's main problem is the absence of some delicate person to prevent the war with a twit.مشکل اصلی سوریه، نبودِ یک انسان ظریف است که با یک توئیت جلوی جنگ را بگیرد.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۷:۲۳

387391235_-660124938.opus

۰۰:۰۹-۶۲.۰۴ کیلوبایت

۷:۲۳

undefined واژۀ ۱۴۰:undefined Standingundefined /ˈstændɪŋ/ undefined adjective ایستاده
مثال:Mirza died standing.میرزا ایستاده مرد.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۳۰

-1323360512_1807238996.opus

۰۰:۰۶-۳۹.۶۹ کیلوبایت

۶:۳۱

undefined واژۀ ۱۴۱:undefined Eat outundefined /ˈiːt ˈaʊt/ undefined verbبیرون غذا خوردن، رستوران رفتن
مثال:Iran's minister of foreign affairs ate out in Damascus. وزیر امور خارجه ایران در دمشق به رستوران رفت.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۴۰

-1563353341_-2117135043.opus

۰۰:۰۸-۵۱.۲ کیلوبایت

۶:۴۰

undefined واژۀ ۱۴۲:undefined Curfewundefined /ˈkɜːrfjuː/ undefined nounحکومت نظامی
مثال:South Korea declared curfew.کره جنوبی اعلام حکومت نظامی کرد.
undefinedبه کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:undefined@OneWordADay

۶:۰۱

-1033691391_-1803192178.opus

۰۰:۰۷-۴۳.۲۵ کیلوبایت

۶:۰۲