۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
۵:۵۳
۷:۲۳
۷:۴۳
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۱۶:۵۰
۱۶:۵۴
۱ تیر ۱۴۰۰
۸:۰۹
۸:۰۹
۸:۰۹
۱۱:۱۷
۱۲:۱۲
حدیثی که لحظاتی قبل به مناسبت میلاد حضرت رضا در برنامه سوره خوانده شد.
چون مردی را دیدید که هیئت و رفتار نیکو دارد، و آرام آرام سخن میگوید و در حرکات خود فروتنی نشان میدهد، مواظب باشید که فریب نخورید. چه بسیار کس که به سبب سستی و ناتوانی و بزدلی، از دست یافتن به دنیا و مرتکب شدن محرمات آن عاجز است، پس دین را همچون دامی برای دست یافتن به دنیا قرار میدهد، و پیوسته مردمان را با ظاهر خود میفریبد، و چون به حرامی دست یابد از آن پروایی ندارد.و چون دیدید آن مرد از حرام نیز چشم می پوشد باز خود را نگهدارید و فریب مخورید، زیرا شهوات مردمان متفاوت از هم است؛ چه بسیار کسانی که از مال حرام دوری می کنند اگر چه بسیار زیاد باشد اما نفس خود را بر زنا ن زشت و کریه المنظر حمل می کنند و از آنان به حرام می افتند.
و چون دیدید که از این نیز چشم پوشی می کند باز صبر پیشه کنید و فریب مخورید تا عقل او را بسنجید. چه بسیار کسان که همه ی محرمات و شهوات را ترک کرده اند اما به عقل متین رجوع نمی کنند و فساد ناشی از جهلشان بیشتر از اصلاح ناشی از عقلشان است.
و باز اگر عقل مرد را متین یافتید درنگ کنید و فریب مخورید تا مشاهده کنید هوای نفس او بر عقلش چیره و مسلط است یاعقلش بر هوای نفس او غلبه دارد و دریابید چقدر رسیدن به مقامات و ریاست های باطل و بیهوده را دوست دارد و چقدر از این مقام ها و ریاست ها دوری می کند. چه اینکه در میان مردم کسانی هستند که زیان دیدگان دنیا و آخرتند به این دلیل که دنیا را برای به دست آوردن دنیا ترک کرده اند و در نگاهشان لذت رسیدن به مقام و ریاست باطل از همه ی لذت ثروت ها و نعمت های حلال الهی بیشتر است، اینان به هدف رسیدن به پست و ریاست و مقام همه ی نعمت های حلال خدا را را ترک می کنند. چنانکه اگر به چنین کسی گفته شود از خدای بترس چنین نمی کندو ریاست و عزت از راه گناه را بر می گزیند، به راستی که چنین کسی را فقط دوزخ کفایت می کند و به راستی که جهنم چه جایگاه بدی است.
پس او هچون کوران رفتار می کند و با نخستین گام در راه باطل به دورترین مقصدهای خسارت و گمراهی رهنمود می شود، تمنا ها و آرزوهایش اراده اش را به سوی سرکشی ها و طغیان هایی می کشاند که از ناکامیهای او زاییده شده است؛ پس حرام خدای تعالی را حلال می پندارد و حلال خدا را حرام می داند و از آنچه از دینش از دست می رود هراسی ندارد. و چون به ریاستی که به خاطر رسیدن به آن به چنین شقاوتی رسیده است برسد از زمره ی جماعتی می شودکه خدای تعالی بر آنها غضب کرد و آنان را لعن و نفرین فرمود و عذاب سخت خود برای ایشان آماده کرد.
و اما مرد! مرد حقیقی! او آن کس است که هوای نفس خود را مطیع امر خدای تعالی قرار دهد و قوایش را در راه رضای خدا صرف نماید و ذلتی که در آن رضایت حق باشد را از عزتی که از راه باطل به دست آید به عزت ابدی و حقیقی نزدیکتر بداند و ضررهایی که در این مسیر تحمل می کند را در برابر خسارت هایی که به نعمت های آخرت که نعمت هایی ابدی و بی نهایتند ناچیز بداند
و آگاه باشد که چه بسیار شادی ها و مسرت ها یی که چون با پیروی از هوای نفس به آنها برسد عذابی در پی خواهند داشت که انقطاع و زوالی برای آن نیست. پس مرد حقیقی چنین کس است و به راستی که چه نیک مردی است. به او تمسک کنید و به شیوه و منش او اقتداء کنید و به وسیله ی او به پروردگار توسل جوئید. به راستی که دعای او هیچ گاه رد نمی شود و در تقاضای او ناامیدی نیست.
https://telegra.ph/مرد-حقیقی-را-چگونه-بشناسیم-06-22
چون مردی را دیدید که هیئت و رفتار نیکو دارد، و آرام آرام سخن میگوید و در حرکات خود فروتنی نشان میدهد، مواظب باشید که فریب نخورید. چه بسیار کس که به سبب سستی و ناتوانی و بزدلی، از دست یافتن به دنیا و مرتکب شدن محرمات آن عاجز است، پس دین را همچون دامی برای دست یافتن به دنیا قرار میدهد، و پیوسته مردمان را با ظاهر خود میفریبد، و چون به حرامی دست یابد از آن پروایی ندارد.و چون دیدید آن مرد از حرام نیز چشم می پوشد باز خود را نگهدارید و فریب مخورید، زیرا شهوات مردمان متفاوت از هم است؛ چه بسیار کسانی که از مال حرام دوری می کنند اگر چه بسیار زیاد باشد اما نفس خود را بر زنا ن زشت و کریه المنظر حمل می کنند و از آنان به حرام می افتند.
و چون دیدید که از این نیز چشم پوشی می کند باز صبر پیشه کنید و فریب مخورید تا عقل او را بسنجید. چه بسیار کسان که همه ی محرمات و شهوات را ترک کرده اند اما به عقل متین رجوع نمی کنند و فساد ناشی از جهلشان بیشتر از اصلاح ناشی از عقلشان است.
و باز اگر عقل مرد را متین یافتید درنگ کنید و فریب مخورید تا مشاهده کنید هوای نفس او بر عقلش چیره و مسلط است یاعقلش بر هوای نفس او غلبه دارد و دریابید چقدر رسیدن به مقامات و ریاست های باطل و بیهوده را دوست دارد و چقدر از این مقام ها و ریاست ها دوری می کند. چه اینکه در میان مردم کسانی هستند که زیان دیدگان دنیا و آخرتند به این دلیل که دنیا را برای به دست آوردن دنیا ترک کرده اند و در نگاهشان لذت رسیدن به مقام و ریاست باطل از همه ی لذت ثروت ها و نعمت های حلال الهی بیشتر است، اینان به هدف رسیدن به پست و ریاست و مقام همه ی نعمت های حلال خدا را را ترک می کنند. چنانکه اگر به چنین کسی گفته شود از خدای بترس چنین نمی کندو ریاست و عزت از راه گناه را بر می گزیند، به راستی که چنین کسی را فقط دوزخ کفایت می کند و به راستی که جهنم چه جایگاه بدی است.
پس او هچون کوران رفتار می کند و با نخستین گام در راه باطل به دورترین مقصدهای خسارت و گمراهی رهنمود می شود، تمنا ها و آرزوهایش اراده اش را به سوی سرکشی ها و طغیان هایی می کشاند که از ناکامیهای او زاییده شده است؛ پس حرام خدای تعالی را حلال می پندارد و حلال خدا را حرام می داند و از آنچه از دینش از دست می رود هراسی ندارد. و چون به ریاستی که به خاطر رسیدن به آن به چنین شقاوتی رسیده است برسد از زمره ی جماعتی می شودکه خدای تعالی بر آنها غضب کرد و آنان را لعن و نفرین فرمود و عذاب سخت خود برای ایشان آماده کرد.
و اما مرد! مرد حقیقی! او آن کس است که هوای نفس خود را مطیع امر خدای تعالی قرار دهد و قوایش را در راه رضای خدا صرف نماید و ذلتی که در آن رضایت حق باشد را از عزتی که از راه باطل به دست آید به عزت ابدی و حقیقی نزدیکتر بداند و ضررهایی که در این مسیر تحمل می کند را در برابر خسارت هایی که به نعمت های آخرت که نعمت هایی ابدی و بی نهایتند ناچیز بداند
و آگاه باشد که چه بسیار شادی ها و مسرت ها یی که چون با پیروی از هوای نفس به آنها برسد عذابی در پی خواهند داشت که انقطاع و زوالی برای آن نیست. پس مرد حقیقی چنین کس است و به راستی که چه نیک مردی است. به او تمسک کنید و به شیوه و منش او اقتداء کنید و به وسیله ی او به پروردگار توسل جوئید. به راستی که دعای او هیچ گاه رد نمی شود و در تقاضای او ناامیدی نیست.
https://telegra.ph/مرد-حقیقی-را-چگونه-بشناسیم-06-22
۱۷:۳۵
۵ تیر ۱۴۰۰
۷:۰۵
سهشنبه ۱ تیر ، #سوره سری جدید خودش رو با تغییراتی در فرم و محتوا شروع کرد. هر قسمت از برنامه سوره که حالا به صورت هفتگی و به طور زنده از شبکه چهار سیما پخش میشه سه آیتم داره که شامل آیتم اخبار، آیتم ادبیات مسئله یا سرمقاله و آیتم معرکۀ آراء است. سوره در شب اول خودش در هر کدام از این آیتمها به چه موضوعاتی پرداخت؟
آیتم اول؛ اخبار شب اول :- واکنشها و نقدها به فصل قبل سوره ( فصل قرآن، رمضان ۱۴۰۰)- نقدها به برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» به عنوان یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در ماه رمضان که به موضوع بازگشتگان از مرگ میپردازه.- موضوع قتل بابک خرمدین، رومینا اشرفی و ... و چالشها بر سر حکم شرعی قصاص والد.- سن بلوغ دختران و احکام فقهی جدیدی که از سوی برخی از مراجع مثل محمد اسحاق فیاض صادر شده.
آیتم دوم؛ ادبیات مسئله :پذیرش قالب حکومت مدرن در جهان اسلام و محدودیتهایی که در میزان اختیار دولت در زندگی خصوصی و اجتماعی مردم ایجاد میکرد و شکل گیری مفاهیم جدیدی همچون دولت حداقلی و حداکثری در غرب و نسبت جهان اسلام با این مفاهیم و شکل گیری بحث فقه و شریعت حداقلی و حداکثری در این کشاکش و نزاعها در آیتم ادبیات مسئله این هفته مورد توجه قرار گرفته.
آیتم سوم؛ معرکه آرا :آیا مردم را باید بهاجبار به بهشت فرستاد؟ تیتر عنوان این آیتم سوره است که به نزاعی بین رئیس جمهور وقت یعنی دکتر روحانی و سایر افرادی که در نقد یا تایید موضع دکتر روحانی درباره حدود اختیاد دولت پرداخته بودند میپردازه.
گستره اختیار دولت در دخالت در زندگی خصوصی و اجتماعی مردم کجاست و چه پارامترهایی در این مسئله دخیل هستند؟ این موضوع گفتگوی شب نخست سوره با ابوالقاسم علیدوست بود که بعد از پخش آیتمهای سوره آغاز شد.
آیتمهای سوره در شب نخست رو به ترتیب میتونید در زیر همین متن ببینید. اگر به نظرتون جالب توجه برای دیگران بفرستید و اونها رو دعوت به پیوستن به صفحات مجازی سوره و دنبال کردن سوره در هفتههای آتی کنید. سوره به موضوعات مهم و چالش برانگیزی خواهد پرداخت.
@sooreh_tv
آیتم اول؛ اخبار شب اول :- واکنشها و نقدها به فصل قبل سوره ( فصل قرآن، رمضان ۱۴۰۰)- نقدها به برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» به عنوان یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در ماه رمضان که به موضوع بازگشتگان از مرگ میپردازه.- موضوع قتل بابک خرمدین، رومینا اشرفی و ... و چالشها بر سر حکم شرعی قصاص والد.- سن بلوغ دختران و احکام فقهی جدیدی که از سوی برخی از مراجع مثل محمد اسحاق فیاض صادر شده.
آیتم دوم؛ ادبیات مسئله :پذیرش قالب حکومت مدرن در جهان اسلام و محدودیتهایی که در میزان اختیار دولت در زندگی خصوصی و اجتماعی مردم ایجاد میکرد و شکل گیری مفاهیم جدیدی همچون دولت حداقلی و حداکثری در غرب و نسبت جهان اسلام با این مفاهیم و شکل گیری بحث فقه و شریعت حداقلی و حداکثری در این کشاکش و نزاعها در آیتم ادبیات مسئله این هفته مورد توجه قرار گرفته.
آیتم سوم؛ معرکه آرا :آیا مردم را باید بهاجبار به بهشت فرستاد؟ تیتر عنوان این آیتم سوره است که به نزاعی بین رئیس جمهور وقت یعنی دکتر روحانی و سایر افرادی که در نقد یا تایید موضع دکتر روحانی درباره حدود اختیاد دولت پرداخته بودند میپردازه.
گستره اختیار دولت در دخالت در زندگی خصوصی و اجتماعی مردم کجاست و چه پارامترهایی در این مسئله دخیل هستند؟ این موضوع گفتگوی شب نخست سوره با ابوالقاسم علیدوست بود که بعد از پخش آیتمهای سوره آغاز شد.
آیتمهای سوره در شب نخست رو به ترتیب میتونید در زیر همین متن ببینید. اگر به نظرتون جالب توجه برای دیگران بفرستید و اونها رو دعوت به پیوستن به صفحات مجازی سوره و دنبال کردن سوره در هفتههای آتی کنید. سوره به موضوعات مهم و چالش برانگیزی خواهد پرداخت.
@sooreh_tv
۱۳:۱۷
۱۳:۱۸
۱۳:۲۲
۱۳:۲۳
۶ تیر ۱۴۰۰
محمد عبدالصالح شاهنوش مسئول پژوهشکده حقوق خصوصی قوهقضائیه یادداشتی را در نقد برخی از استدلالهای آیتالله علیدوست در اختیار برنامه سوره قرار داده است که متن کامل آن بدون تغییر منتشر میشود.
۱- جناب آقای علیدوست در صحبت خود چند بار تأکید داشتند که منظورشان از مصلحتی که مبنای حکم است، مصلحت شرعی است. این در حالی است که مصلحت خود مبنای حکم شرعی است. اگر مصلحت مقید به وصف شرعی بودن شود منجر به دو ردر قانونگذاری می شود زیرا از طرفی مصلحت مبنای تشریع اشت و از طرف دیگر اینکه چه مصلحتی مبنای قانون گذاری باشد به تشریع یا انتخاب شارع وابسته است. در نتیجه نمی توان با این بیان نمی توان مصلحت را مبنای حکم شرعی دانست بلکه همه چیز وابسته به انتخاب شارع خواهد بود. این نگاه به تشریع همان چیزی است که اشاعره به آن قائل بودند و ردّ آن چیزی است که عدليه بر آن استدلال می کردند. به نظر می رسد مصلحتی که مبنای حکم است مصلحت واقعی است و نه مصلحت شرعی و از همینجاست که اشکال بعدی (بند ۲) بروز میکند.
۲- تکیه بر مصلحت در فهم حکم شرعی مستلزم امکان شناخت مصلحت واقعی است. این در حالی است که شناخت مصلحت وقعی به دلایل مختلفی لااقل در همه افعال اختیاری انسان ممکن به نظر نمیرسد یا لااقل آنچه به عنوان مصلحت شناخته میشود از این حیث که واقعا مصلحت است یا نه، میتواند محل تردید و مناقشه قرار گیرد. دقیقا به همین دلیل عدلیه که خود معتقد به وابسته بودن حکم افعال به مصالح واقعی هستند معتقدند به مقتضای «قاعده لطف» خداوند متعال حکم را بیان میکند (تشریع میکند) زیرا عقل انسان نمیتواند همه مصالح واقعی را کشف کند.
۳- بر اساس آنچه در بند ۱ و ۲ گفته شد به نظر میرسد تکیه بر مصلحت در تشریع مستلزم انکار جعل احکام است زیرا اگر همه آنچه در حکم شرعی باید در نظر گرفته شود، مصلحت نهفته در آن است، پس حکم دائر مدار آن خواهد بود و بنابراین احکامی که توسط خداوند متعال صادر شده است نیز چیزی جز بیان مصلحتی که مقتضی لزوم فعل یا ترک فعل است نخواهد بود. در میان اصولیون معاصر آغا ضیاء عراقی نیز بر اساس آنچه در تقریرات درس اصول ایشان (نهایي الافکار) آمده است معتقد است هیچ حکمی حتی احکام تکلیفی از جانب خداوند متعال وضع نمی شوند بلکه حکم خدا صرفا بیان مصلحت فعل یا بیان علم او مصلحت است. البته دلیل ایشان بر این مطلب عدم راهیابی تغییر در ذات الهی است. نظر ایشان توسط میرزای نائینی و شاگردان ایشان مورد نقد واقع شده است و در این مختصر بنای ورود به این بحث دامنه دار را ندارم. آنچه ضرورت داشت تا بر آن تأکید شود توجه به این نکته بود که اصرار جناب آقای علی دوست به وابسته بودن تشریع به مصلحت به گونه ای که صرفا در موارد مصلحت حکم باقی باشد از طریق دیگری به همان نتیجه ای می رسد که آغا ضیاء عراقی به آن رسیده بود یعنی اینکه حکم جعل نمی شود بلکه احکام الهی صرفا بیان مصالح هستند. روشن است که این نظریه تا چه اندازه متدلوژی فقهی را تحت تأثیر قرار می دهد.
۴- جناب آقای علی دوست در خصوص رابطه میان حکومت بر مردم تأکید داشتند که این رابطه به شکل والی و رعیت است و نه رابطه عید و مولی. در اینکه رابطه حاکم با مردم رابطه عبد و مولی نیست تردیدی نیست. عبودیت در معنای خاص آن فقط در رابطه با خداوند متعال معنا می یابد. فقط اوست که شایستگی بندگی انسان را دارد. اما نباید از این نکته غافل شد که رسول خدا ص و ائمه علیهم السلام نیز همچون خداوند متعال واجب الاطاعه هستند و ظاهر برخی آیات این است که این وصف مربوط به جنبه حاکم بودن آنها است و در نتیجه آنها نیز از حیث حاکم بودن صاحب امر و نهی هستند. این در حالی است که بیان استاد علی دوست در برنامه سوره ظهور در نفی هر نوع مقام امر و نهی برای رسول خدا ص و أئمه علیهم السلام داشت و ایشان حاکم اسلامی را صرفاً راعی و مراقبت کننده از حقوق مردم دانستند. البته در اینکه حاکم وظیفه مراقبت و رعایت حقوق مردم را دارد تردیدی نیست اما اینکه مردم در برابر حاکم اسلامی تکلیفی دارند نیز تردیدی نیست و این تکالیف دو طرفه است. برای نمونه آیه شریفه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون اقتضا دارد که وجوب اطاعت از أئمه علیهم السلام در عرض اطاعت از خداوند متعالی است و روشن است که لفظ ولی در این آیه شریفه فقط به معنای رعایت کننده نیست بلکه به معنای ولایت امر است. همچنین آیه شریفه أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم نشان میدهد رسول خدا و أئمه صاحب امر هستند و اطاعت از آنها در عرض یا در طول اطاعت از خداوند متعال واجب است. به هر صورت اطلاق و عموم ادعای آقای علی دوست قابل مناقشه به نظر میرسد.
@sooreh_tv
۱- جناب آقای علیدوست در صحبت خود چند بار تأکید داشتند که منظورشان از مصلحتی که مبنای حکم است، مصلحت شرعی است. این در حالی است که مصلحت خود مبنای حکم شرعی است. اگر مصلحت مقید به وصف شرعی بودن شود منجر به دو ردر قانونگذاری می شود زیرا از طرفی مصلحت مبنای تشریع اشت و از طرف دیگر اینکه چه مصلحتی مبنای قانون گذاری باشد به تشریع یا انتخاب شارع وابسته است. در نتیجه نمی توان با این بیان نمی توان مصلحت را مبنای حکم شرعی دانست بلکه همه چیز وابسته به انتخاب شارع خواهد بود. این نگاه به تشریع همان چیزی است که اشاعره به آن قائل بودند و ردّ آن چیزی است که عدليه بر آن استدلال می کردند. به نظر می رسد مصلحتی که مبنای حکم است مصلحت واقعی است و نه مصلحت شرعی و از همینجاست که اشکال بعدی (بند ۲) بروز میکند.
۲- تکیه بر مصلحت در فهم حکم شرعی مستلزم امکان شناخت مصلحت واقعی است. این در حالی است که شناخت مصلحت وقعی به دلایل مختلفی لااقل در همه افعال اختیاری انسان ممکن به نظر نمیرسد یا لااقل آنچه به عنوان مصلحت شناخته میشود از این حیث که واقعا مصلحت است یا نه، میتواند محل تردید و مناقشه قرار گیرد. دقیقا به همین دلیل عدلیه که خود معتقد به وابسته بودن حکم افعال به مصالح واقعی هستند معتقدند به مقتضای «قاعده لطف» خداوند متعال حکم را بیان میکند (تشریع میکند) زیرا عقل انسان نمیتواند همه مصالح واقعی را کشف کند.
۳- بر اساس آنچه در بند ۱ و ۲ گفته شد به نظر میرسد تکیه بر مصلحت در تشریع مستلزم انکار جعل احکام است زیرا اگر همه آنچه در حکم شرعی باید در نظر گرفته شود، مصلحت نهفته در آن است، پس حکم دائر مدار آن خواهد بود و بنابراین احکامی که توسط خداوند متعال صادر شده است نیز چیزی جز بیان مصلحتی که مقتضی لزوم فعل یا ترک فعل است نخواهد بود. در میان اصولیون معاصر آغا ضیاء عراقی نیز بر اساس آنچه در تقریرات درس اصول ایشان (نهایي الافکار) آمده است معتقد است هیچ حکمی حتی احکام تکلیفی از جانب خداوند متعال وضع نمی شوند بلکه حکم خدا صرفا بیان مصلحت فعل یا بیان علم او مصلحت است. البته دلیل ایشان بر این مطلب عدم راهیابی تغییر در ذات الهی است. نظر ایشان توسط میرزای نائینی و شاگردان ایشان مورد نقد واقع شده است و در این مختصر بنای ورود به این بحث دامنه دار را ندارم. آنچه ضرورت داشت تا بر آن تأکید شود توجه به این نکته بود که اصرار جناب آقای علی دوست به وابسته بودن تشریع به مصلحت به گونه ای که صرفا در موارد مصلحت حکم باقی باشد از طریق دیگری به همان نتیجه ای می رسد که آغا ضیاء عراقی به آن رسیده بود یعنی اینکه حکم جعل نمی شود بلکه احکام الهی صرفا بیان مصالح هستند. روشن است که این نظریه تا چه اندازه متدلوژی فقهی را تحت تأثیر قرار می دهد.
۴- جناب آقای علی دوست در خصوص رابطه میان حکومت بر مردم تأکید داشتند که این رابطه به شکل والی و رعیت است و نه رابطه عید و مولی. در اینکه رابطه حاکم با مردم رابطه عبد و مولی نیست تردیدی نیست. عبودیت در معنای خاص آن فقط در رابطه با خداوند متعال معنا می یابد. فقط اوست که شایستگی بندگی انسان را دارد. اما نباید از این نکته غافل شد که رسول خدا ص و ائمه علیهم السلام نیز همچون خداوند متعال واجب الاطاعه هستند و ظاهر برخی آیات این است که این وصف مربوط به جنبه حاکم بودن آنها است و در نتیجه آنها نیز از حیث حاکم بودن صاحب امر و نهی هستند. این در حالی است که بیان استاد علی دوست در برنامه سوره ظهور در نفی هر نوع مقام امر و نهی برای رسول خدا ص و أئمه علیهم السلام داشت و ایشان حاکم اسلامی را صرفاً راعی و مراقبت کننده از حقوق مردم دانستند. البته در اینکه حاکم وظیفه مراقبت و رعایت حقوق مردم را دارد تردیدی نیست اما اینکه مردم در برابر حاکم اسلامی تکلیفی دارند نیز تردیدی نیست و این تکالیف دو طرفه است. برای نمونه آیه شریفه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون اقتضا دارد که وجوب اطاعت از أئمه علیهم السلام در عرض اطاعت از خداوند متعالی است و روشن است که لفظ ولی در این آیه شریفه فقط به معنای رعایت کننده نیست بلکه به معنای ولایت امر است. همچنین آیه شریفه أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم نشان میدهد رسول خدا و أئمه صاحب امر هستند و اطاعت از آنها در عرض یا در طول اطاعت از خداوند متعال واجب است. به هر صورت اطلاق و عموم ادعای آقای علی دوست قابل مناقشه به نظر میرسد.
@sooreh_tv
۱۳:۰۷
۸ تیر ۱۴۰۰
۶:۳۰
۶:۳۰
۶:۳۰