@afrazmahdi
۱۶:۴۵
۱. توانمندی آفندی و پدافندی ایران، اجرای دومینووار ضربه ها را محدود کرده و معادله و موازنه را به هم ریخته است. در این بین خارج نمودن فوری مدار پدافندی از هک، مقابله با جنگنده ها و نسل رونمایی نشده ای از پرتابه هایی که به صورت بسیار محدود استفاده شده، تعیین کننده تر بوده است.
۲. انسجام اجتماعی که در جامعه ایران به صورت تصاعدی در روزهای گذشته رو به افزایش بوده و پروژه جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی را زمین زده است، زمینه را برای پیشروی اجتماعی طرح آشوب و هرج و مرج مختل کرده است.
۳. ضعف پدافندی رژیم، تاب آوری عمومی صهیونیست ها در جنگ با ایران را کاهش داده و بحران داخلی پیش بینی نشده ای را رقم زده است که اگر با موج خروج ساکنان از مسیرهای غیررسمی همراه شود، ادامه درگیری از مسیر قوای اسرائیل را غیرممکن می سازد.
@afrazmahdi
۱۶:۴۶
@afrazmahdi
۱۶:۴۶
@afrazmahdi
۱۶:۴۶
" تقیّه را کجا به کار میبرند؟ تقیه سپر است، برای میدان جنگ است، مال هنگام درگیرى است. تقیّه در زمینهی درگیرى است؛ چون تُرس است، حرز است، سنگر است... الان هم استکبار جهانى یک قدرتى است، شما هم یک مقاصدى دارید، یک کارهایى میخواهید انجام بدهید؛ هیچ لزومى ندارد که این کارها مرتّب در تریبونها گفته بشود، هر کسى مسابقه بگذارد که فلان کار را میخواهیم بکنیم، مکرّر بگوییم و نکنیم. یکى از این رهبران مسلمان پختهی وارد که بنده در طول این مدّتِ کارهاى سیاسى دیدهام، سکوتوره بود. سکوتوره بسیار آدم واردى بود، خیلى آدم مطّلعى بود، خیلى پخته بود؛ من در چند سفر که آمد تهران، با او ملاقات کردم - ملاقاتهاى متعدّد، جلسات گوناگون - در بعضى از جلسات برادرها هم بودند، چند جلسه هم من و او تنهایى داشتیم. او خیلى شیفتهی انقلاب بود، البتّه خودش ضعیف بود، و نتوانسته بود راه خودش را برود و استکبار کَتبندش کرده بود؛ از طُرق مختلف محاصرهاش کرده بودند، پدرش را درآورده بودند؛ نتوانست گینهی کوناکرى را آنجورى که ایدهاش بود و دوست میداشت، درست کند و بسازد. موفّق نبود، امّا درست میفهمید؛ آدم سالمى بود؛ آدم خائنى نبود. این انقلاب را هم خیلى دوست میداشت؛ به امام هم حقیقتاً از ته دل ارادت داشت. من حرفهایى از او شنیدم که خیلى درست بود - البتّه ما از خیلیها حرف شنفتیم؛ یعنى اینجور تصوّر نشود که براى خوشامدِ ما یک حرفى گفته، ما هم باورمان آمده؛ نه، بنده در این دهساله با افراد زیادى نشستیم، برخاستیم، حرف زدیم، شنفتهایم؛ بعضیها حرف میزنند [ولى] از زبانشان تجاوز نمیکند، بعضى نه؛ این قابل تشخیص است- و راست میگفت. همین حرفهاى داغى که ماها آنوقت همیشه میزدیم؛ میگفت همهی اینها درست است. یک وقتى به من گفت فلانى! شماها فقط یک عیب دارید و آن اینکه همهاش مدام میگویید؛ خب، این گفتن ندارد؛ بکنید؛ چرا میگویید؟ میگویید که چه بشود؟ من آن سال اوّل ریاست جمهورى -سال ۶٠- که شاید این حرف را از او شنفتم، اصلاً حرفش را قبول نکردم. براى بعضى از دوستان نقل کردم، گفتم سکوتوره اینجور میگوید؛ لکن ته دلم قبول نکردم. با خودم میگفتم که حالا دنیا، دنیایى نیست که او خیال کند ما اگر یک چیزى را گفتیم دنیا میفهمد و اگر نگفتیم نمیفهمد، که گفتن ما یک مشکلى به وجود بیاورد. لکن بعد تجربهها به بنده نشان داد که نخیر، او پخته بوده، میفهمیده. بنده هم حالا عقیدهام همین است.من میبینم بعضى از برادرها، یک جاهایى که خیال میکنند فقط خودشان هستند، یک مطالبى را، یک اهدافى را، یک آرزوهایى را به زبان میآورند و میگویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند. و ما از اینگونه حرفها داشتیم.مراقب باشید! بخصوص الان، دنیا دنیاى مهمّى است؛ البتّه وزارت خارجه و مسئولین سیاست خارجى در درجهی اوّل، و [بعدْ] همهی کسانى که با سیاست خارجى سروکارى دارند؛ مجلس، بقیّهی اجزاى دولت، بعضى از ائمّهی جمعه و دیگران و دیگران. پس این هم مسئلهی تقیّه است. در کار سیاست خارجى به اینها توجّه کنیم."
@afrazmahdi
۱۶:۴۶
@afrazmahdi
۱۶:۴۷
@afrazmahdi
۱۶:۴۷
" پس برادران و خواهران، مسئله این نیست که ما فقط دو راه پیش رو داریم که یا بجنگیم و یا تسلیم شویم. خب اگر نمیتوانیم بجنگیم پس برویم تسلیم شویم؟! نه، این طور نیست. این طور نیست که یا باید بجنگیم یا سازش و تسلیم را بپذیریم. "گزینهی سومی" وجود دارد. آن گزینه این است که پایدار باشیم، بازدارندگی کنیم، "مقاومت" کنیم، برای به دست آوردن نیرو و توان تلاش کنیم و منتظر متغیرها باشیم. "روز قدس، بیان این طرح ماست". گزینهی ما سازش نیست. نمیتوانیم بجنگیم ولی میتوانیم پایداری کنیم، می توانیم تسلیم نشویم، بازدارندگی کنیم، برای به دست آوردن عوامل قدرت و توان تلاش کنیم و منتظر متغیرها باشیم. این گزینهای منطقی، عاقلانه و موفق است و به موفقیت هایی هم دست یافته است. "
"در ادبیات دهههای گذشته -نسل ما و کمی قبل از نسل ما- این مسئله مطرح میشد که راه این است که یک جنگ گسترده اعلام شود، همهی مرزها باز شوند، همهی ارتشها تجهیز شوند و ناگهان فلسطین را از همهی مرزهایش تسخیر کنیم. بسیار عالی، این یک حرف بسیار شیرین است، گزینهی بسیار عالیای هم هست. ولی به نظر میرسد کسانی که نمیخواهند بجنگند میروند سراغ سنگ بزرگ!، یعنی اگر بخواهیم منتظر روزی باشیم که همهی نظامهای عرب برای آزادسازی فلسطین راضی به بازکردن همهی مرزها و گسیل کردن همهی ارتشها شوند، باید چند صد سال آینده را همچنان منتظر باشیم. الله اعلم. البته این نگرش به کجا منتهی میشود؟ واقعیت این است که مقاومت را در مارپیچهای بیانتها میاندازد. بسیاری از جریانها و جنبشهایی که تصمیم به نبرد با دشمن اسرائیلی و مقابله با دشمن صهیونیستی گرفته بودند بر اساس این نظریه رفتند سراغ استراتژی تغییر نظامها. یعنی راه قدس از کاخ ریاست جمهوری میگذرد! یعنی باید نظام چندین کشور عربی را تغییر دهیم تا نظامهایی داشته باشیم که همه برای جنگ و گسیل ارتشها توجیه شده باشند. ولی چه رخ میداد؟ ولی حتی وقتی نظام تغییر میکرد و نظام جدید مستقر میشد دیگر نمیخواست بجنگد. پس این گزینه را کنار بگذارید. بنده به شما میگویم؛ اگر شنیدید کسانی میگویند باید همهی مرزها باز شود تا به جنگ برخیزیم -با کمال صراحت- چنین کسانی به دنبال دلیلی منطقی هستند تا هرگز نجنگند! "
@afrazmahdi
۱۶:۴۷
" وقتی سراغ نگاهی گسترده و استراتژیک رفتیم و وارد محیط کنونی اسرائیل شدیم، می گوییم اسرائیل در "تنگنای استراتژیک" قرار گرفته است. همیشه باید تلاش کنیم واقعگرا باشیم، نه صحیح است بگوییم اسرائیل تمام شد و بیایید برویم کار را تمام کنیم و نه صحیح است بگوییم اسرائیل هنوز همان اسرائیل قدیمالایام است... اسرائیل اکنون در این شرایط جدید سه گزینه پیش رو دارد، نه بیشتر:
گزینهی اول: حرکت به سمت سازش و مذاکره با فلسطینیان است. این گزینه را نه حکومت نتنیاهو- لیبرمن و نه اسرائیلیان، نمیخواهند. تمام جریان مذاکرات، هدردادن وقت و وقتکشی به منظور سامان دادن به کارهای خودشان، از طریق ادامهی شهرکسازی، تداوم سلطه و مایوس کردن مردم فلسطین از دستیابی به حداقل حقوق طبیعی و مشروع مربوط به آنهاست. سازش انتخاب حقیقی اسرائیل نیست. چرا که اسرائیلیان قصد ندارند هیچ امتیازی به فلسطینیان بدهند. پس در جهت این گزینه حرکت نمیکنند.
گزینه دوم: جنگ است. این که اسرائیل از بنبست استراتیژیکی که اکنون در آن قرار دارد به سوی جنگ برود. حال یا جنگ با لبنان، مقاومت، یا جنگ با غزه، یا ایران ، یا با چندتای اینها یا همهی این چند تا با هم! این گزینه در شرایط و با اطلاعات کنونی غیر منطقی است. اسرائیلی که از گزینهی جنگ دم میزند، خوب میداند که رفتن به سراغ جنگ با هر کدام از این کشورها، اگر نتیجهی آن تضمین شده نباشد، یک ماجراجویی بزرگ برای اسرائیل به حساب میآید. اسرائیل نمیتواند شکستهایی جدید از این دست را تحمل کند. پس گزینهی جنگ ساده نیست. نمیگویم منتفی است، ولی اگر قصد انتخاب آن را داشته باشند برای اسرائیل گزینهای دشوار و بسیار خطرناک است.
گزینهی سوم: باقی ماندن در وضع فعلی، بدون حرکت به سمت سازش یا جنگ است. این چیزی است که آن را استاتیکو مینامند، یعنی شرایط همان طور که هست بماند و در انتظار تغییرات منطقهای و بینالمللی باشد که اسرائیل را در رفتن به سراغ گزینهی سازش یا جنگ کمک خواهند کرد. اسرائیل فعلا گزینهی سوم را ترجیح میدهد. ولی مشکلی در گزینهی سوم وجود دارد و آن این که این انتخاب فرصت بیشتری را در اختیار مقاومت قرار میدهد تا آنان نیز قدرت، ثبات و حضور خود را افزایش دهند و برای رویارویی پیش رو، در زمان وقوع آن، آماده شوند.
پس چاره چیست؟ چاره این است که اسرائیل به مقابله با این قدرت، چهارچوب، جنبش و دولتهایی بپردازد که شبانه روز کار میکنند تا قدرتمندتر باشند. تلاش آشکار اسرائیل در این زمینه است. اسرائیل دور دنیا را میگردد، چرا؟ برای این که جهان تحریمهای سنگین اقتصادی برای ایران در نظر بگیرند. چون این ایران را مشغول و ضعیف میکند، بنده پیش از این گفتهام و باز هم میگویم که این، آخرین شانس اوست. تنها امید اسرائیل برای خارج شدن از تنگنای استراتژیک امروزش، ایجاد فتنه در کشورهای مقاومت است و پروژه او چیز دیگری نیست."
@afrazmahdi
۱۶:۴۷
"برادران و خواهران، در روز قدس باید به روشنی اعلام کنیم ما به کسی تعدی نمیکنیم. مقاومت یک پدیدهی دفاعی است. یک پدیدهی دفاعی بوده و خواهد بود. دفاع از خود، خاک، آبرو، میهن، ملت، امت و کرامت. امروز مقاومت فلسطین نیز یک پدیدهی دفاعی است. فلسطینیان به کسی تعدی نمیکنند. به روسیه، اوکراین یا لهستان نمیروند تا یهودیان آنجا را بکشند. یا به اتیوپی نمیروند تا فلاشا را اگر واقعا یهودی باشند، بکشند. بلکه این صهیونیستها هستند که از جای جای جهان برای غصب خاک، مقدسات، شهرها، روستاها و زمینهای دیگران آمدهاند. تمام کارهایی که ملت فلسطین انجام میدهد از جمله عملیاتهای استشهادی با هر هدفی کارهایی مشروع، شرافتمندانه، قانونی، بشری و اخلاقی است چرا که میخواهد ظلم، فساد، اشغال، شر و سرطان را ریشهکن کند. حقیقت این است. به همین دلیل ما اینجا و مخصوصا در این برهه مظلومیت لبنان، فلسطین، عرب و مسلمانان را اعلام میداریم. چون در حال دفاع از خود هستند. ما به کسی تعدی نمیکنیم و به دنبال جنگ با هیچ کس نیستیم. ولی کسی که به ما تعدی کند، خاکمان را اشغال کند، مقدساتمان را هتک کند و کسی که بخواهد کرامت ما را لکه دار کند تن و خون ما را همچون آتش فشانی خواهد یافت که زمین را زیر پایش میشکافد. این مهاجم و متجاوز هر کس که میخواهد باشد. چه یهودی صهیونیست چه آمریکایی صهیونیست. از سوی هر کس نسبت به ما تعدی، تهاجم و هتک حرمت صورت بگیرد، جز با مردان و زنان آمادهی شهادت و فداکاری رو به رو نخواهد شد و مردان و زنانی که با فرهنگ ننگ و ذلت ناپذیری زندگی کردهاند، تربیت یافته اند و آن را به دوش گرفتهاند. زنان و مردانی که شعارشان تا ابد:«هیهات منا الذله» بوده است و خواهد بود."
@afrazmahdi
۱۶:۴۸
"خب حالا گزیده مهمی از موشه یعلون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل و وزیر کنونی دولت ناتنیاهو و کسی که دارد خود را برای نخستوزیری آماده میکند و خود را نظریهپرداز استراتژیک میداند، می خوانم. اینجا هم خواهش میکنم خوب گوش کنید چون به داخل لبنان ربط دارد. به کسانی که بحث میکنند، وجههی دیگران را خدشهدار میکنند، فریاد میکشند و نمیدانند کجای معرکه قرار دارند. او میگوید:«برای من روشن است که حزب الله یک پدیدهی ریشهدار است. و با عملیات نظامی ریشهکن نخواهد شد. و همچنین برای من روشن است راه حل نظامی قطعیای در برابر سیستم موشکی حزب الله وجود ندارد. به همین خاطر…» اینها را رئیس ستاد مشترک و نظریهپرداز راهبردی میگوید. «به همین خاطر من از فعالیتی سیاسی که در نهایت موجب خلع سلاح مقاومت در پی روندی در داخل لبنان شود حمایت کردم.» چه میگوید؟ راه حل نظامی وجود ندارد. میخواهید مسئلهی سلاح حزب الله را حل کنید؟ در آستین لبنان دنبال آن بگردید. با «روندی در داخل لبنان» و «در پی جنبشی داخلی» مسئلهی سلاح حزب الله را حل کنید. ادامه میدهد:«دریافتم که راهی برای ریشهکن کردن حزب الله از قلبهای شیعه در لبنان وجود ندارد. و پس دریافتم راهی برای از بین بردن تهدید موشکهای کاتیوشا وجود ندارد. و به همین خاطر پیشنهاد یک تلاش سیاسی-نظامی را برای مهار حزب الله و محدود کردن حوزهی فعالیتهایش دادم. تلاشی که در نهایت منجر شود حزب الله را در لبنان نا مشروع ببینند.» هدف این است که ملت لبنان و لبنانیان حزب الله و سلاحش را نا مشروع ببینند. راه حل این است. اسرائیل راهی جز این ندارد. نه جنگ جولای، نه جنگ آگوست، نه جنگ سپتامبر، نه جنگ اکتبر، نه جنگ نوامبر و… هیچ جنگی نمیتواند این حزب مؤمن مجاهد شهادتطلب فداکار را شکست دهد."
"در حالی که در جشن مقاومت هستیم میخواهیم با آن دلسوختگانی که در پی حل مسئلهی سلاحند، دربارهی سلاح صحبت کنیم! بنده به آنها میگویم: نتیجهها را درمان نکنید، بیایید علتها را درمان کنیم. شعار که نمیخواهم بدهم، میخواهم منطقی صحبت کنم. بیایید با منطق با ما بحث کنید. مقاومت نتیجهی یک سری علت است: اشغال، بازداشت اسیران، تصرف آبها، تهدید لبنان و تجاوز به تمامیت این کشور، اینها علتها هستند. علتها را درمان کنید، نتیجهها را میشود خیلی راحت درمان کرد. وقتی حکومتی قدرتمند، توانا و عادل که از لبنان و لبنانیان محفاظت میکند را تشکیل دهیم، به راحتی به راه حل محترمانهی مسئلهی مقاومت و سلاحش دست خواهیم یافت."
@afrazmahdi
۱۷:۲۱
"میخواهم لبنانیان به خوبی بشنوند. از آنچه گاهی بنده و برادرانم در بعضی بحثها میگوییم بگذرید. بگذارید کمی از موضع مسئولیت صحبت کنیم. ما نمیگوییم این سلاح تا ابد باقی خواهد ماند. منطقی هم نیست که باقی بماند. این سلاح باید روزی پایان یابد. راه حل طبیعی این است که علتها را درمان کنیم؛ نتایج خود به خود درمان میشوند. بیایید یک دولت قدرتمند عادل که از کشور و ساکنان آن و ما یملک، آبها و کرامت آنان محفاظت میکند، تشکیل دهید. آن وقت خواهید دید حل مسئلهی مقاومت حتی به مذاکره هم نیاز ندارد. بسیار سادهتر از این حرفهاست. ولی اسرائیل به جای این که از مزارع شبعا خارج شود، کم کم تا مرز بعدی پیشروی میکند. به جای این که مشکل نقاط مرزی را حل کند، تا خیام، مروحین و ضهیره جلو میآید. به جای این که از حق قانونی خود دربارهی آبهای وزانی استفاده کنیم، میآیند برای دزدیدن آبهای وزانی. این طور میشود از این کشور و منابعش حفاظت کرد؟ به همین خاطر میگویم: هر سخنی دربارهی خلع سلاح مقاومت -یا برخی میگویند خلع سلاح کمی سنگین است، خب، کمی سبکتر، تحویل دادن سلاح از جانب مقاومت.-، هر سخنی دربارهی تحویل سلاح از جانب مقاومت در سایهی این حکومت، قدرت حاکم و نظام و در این شرایط یعنی تقدیم کردن لبنان به اسرائیل! که هر قدر میخواهد بکشد، هر که را میخواهد اسیر و هر کجا را که میخواهد بمباران کند و خاک و آب ما را در اختیار بگیرد. ما نمیتوانیم این را بپذیریم. روشن است که نمیتوانیم بپذیریم."
"دل بستن به تعطیل کردن مقاومت با فشار، هراسافکنی و محاصره، یک دل بستگی بیهوده است. دل بستگی به تعطیل کردن مقاومت از طریق به فتنه کشاندن آن با ارتش لبنان -چنان که در فکر برخی هست.-، یک دل بستگی بیهوده است. ارتش و مقاومت دو برادر عزیز و دوست هستند که هیچ کس نمیتواند میانشان فاصله بیاندازد. و آنان را که به خلع سلاح مقاومت از طریق یک جنگ جدید اسرائیلی یا غیر آن دل بستهاند، بنده به آنان میگویم:«هیچ ارتشی، هیچ کسی، در جهان نمیتواند سلاح ما را از دستها و مشتهای گرهکردهمان در بیاورد.» تا وقتی این ملت وفادار و عزتمند به این مقاومت باور دارند. من با سلاح تهدید نمیکنم، به این ملتی که مقاومت را در آغوش گرفته دل بستهام. بر روی آن پیرزن ارجمندی شرط بستهام که میان خرابهها ایستاد و گفت: خانهی بیروتم نابود شد، خانهی جنوبم نابود شد، ما با مقاومت و سلاح آنیم... و آن دیگری و دیگرانی که گفتند: اگر سید حسن سلاح را تحویل دهد، خائن است. و بنده به آنان میگویم: ای مردم عزتمند، وفادار و بزرگ، به شما قول میدهم که آرزو ندارم زندگیام را با خیانت به پایان ببرم، ترجیح میدهم آن را با شهادت تمام کنم. پس همهی این دلبستگیها بی فایده است. چون ملت و مقاومتی در لبنان هست که اشغال، ذلت، خواری، استبداد و هتک را بر نمیتابد و آماده است خود، فرزندان و عزیزانش را برای کشورش فدا کند. بله، امروز لبنان بدون مبالغه در منطقهی خاورمیانه دیگر کوچک نیست، یک قدرت بزرگ است. به واسطهی شماست که یک قدرت بزرگ است. آمریکا، غرب و اسرائیل کاملا این کشور را در معادلاتشان لحاظ میکنند. و جهان مظلوم و مستضعف به لبنان با احترام، تقدیر، بزرگداشت و افتخار نگاه میکند. پس برای این که این بخش را تمام کنم میگویم: راه حل طبیعی این است. برای این که کسی نگران نشود یک بار دیگر میگویم ما نمیخواهیم سلاح را تا ابد نگه داریم. و مانند ۲۵ سال گذشته تأکید میکنم: این سلاح برای داخل نیست. برای داخل استفاده نشده و برای داخل استفاده نمیشود. این سلاح شیعیان نیست. سلاح لبنانیان است. سلاح مسلمانان و مسیحیان است. سلاح اهل سنت، درزیها و شیعیان است. سلاح همهی لبنانیان است. سلاحی برای حفاظت از لبنان و سروری و استقلال آن. و بنده با شما پیمان میبندم ماهیت و جهت این سلاح همین گونه خواهد ماند. و این پیمانی است با خدا، امت و شهیدان. پس راه این است: بیایید حکومتی قدرتمند، مقاوم، با عزت، محترم و پاک تشکیل دهیم."
@afrazmahdi
۱۷:۲۲
بازارسال شده از کنشـگر
استاد مهدی افراز، مدیر گروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده باقرالعلوم:
« در جنبش دانشجویی انتخابهای راهبردی صورت نمی گیرد. کارهای مهم زیادی وجود دارد، اما در جنگ، اگر درگیر مسئله مهمتر نباشید، تقریبا دارید کار غلط را انجام میدهید.»
۸:۳۵
- وعدههای قدرتهای بزرگ، ابزار بسط سلطه است نه یک تعهد حقوقی و اخلاقی.
- پشتیبانی غرب از دولتهای دستنشانده، یک سراب است .
- پیمان ناتو یک ببر کاغذی است؛ شکستپذیری این ائتلاف نظامی در برابر یک قدرت مصمم آشکار شد.
- ارتشی که با پول و سلاح بیگانه بجنگد، فاقد قدرت بازدارندگی است.
- بزرگترین اشتباه راهبردی اوکراین، اعتماد به غرب و کنار گذاشتن قدرت هستهای بود.
- اقتصاد مقاومتی جواب میدهد؛ روسیه توانست اقتصاد خود را در برابر شدیدترین تحریمهای تاریخ مدیریت کند.
- برتری منطق ایران در سیاست خارجی؛ پیشبینیهای ایران در مورد بحران اوکراین به حقیقت پیوست.
- افول هژمونی آمریکا و شکست راهبردی بلوک غرب؛ جهان به سمت چندقطبی شدن حرکت کرده است.
- بازنده اصلی بحران اوکراین، اروپاست نه ایران!
- غارت اوکراین به بهانه بازسازی؛ غرب به دنبال تسلط بر منابع و اقتصاد این کشور است.
- ارزشهای لیبرال دموکراسی در تنگناهای استراتژیک، به راحتی به حراج گذاشته میشوند.
- در نظام بینالملل ، منطق قدرت بر قدرت منطق اولویت دارد؛ باید با زبان اقتدار سخن گفت.
- شکاف عمیق و انشقاق در هژمونی غرب در بیشینه ترین وضعیت، آشکار شده است.
@afrazmahdi
۱۷:۴۷
@afrazmahdi
۶:۱۴
@afrazmahdi
۳:۵۵
@afrazmahdi
۵:۰۹
@afrazmahdi
۴:۵۲
دوره تحذیر (از ابتدای انقلاب تا ابتدای دوران دفاع مقدس)دوره تأیید (دوران دفاع مقدس)دوره تلفیق (از قبول قطعنامه ۵۹۸ تا ابتدای دهه ۸۰)دوره تکوین (از دهه ۸۰ تا کنون)
@afrazmahdi
۲۱:۳۸
@afrazmahdi
۲۱:۳۸