۱۴:۵۱
۱۴:۵۵
۱۰:۰۹
۱۰:۱۰
۱۰:۵۷
۱۹:۵۷
۲۰:۱۲
۱۲:۴۸
۸:۰۲
۸:۰۴
۱۸:۰۸
۱۸:۵۸
۱۵:۵۳
۱۵:۵۰
۱۸:۲۵
۱۷:۵۵
۱۸:۴۴
۵:۴۹
گفت :من اشتباه کردم دل به این و اون بستم
گفت:من اشتباه کردم اول نیامدم در خانه تو
اصلا حتی اشتباه کردم به خودم و استعدادم و.. هر آنچه بهم دادی تکیه زدم
من از اولش هم باید پیش تو میآمدم و کمک میخواستم.
من حالا هم که آمدم نمیدانم چرا ته دلم امید ندارم نمیدانم چرا باور ندارم تو کریمی و جوادی ورئوفی، قدرتمندی، غنی هستی حتی من وقتی هم میآیم زیاد بهت ایمان ندارم خدامن سالهاست راه رو اشتباه میرفتم اینقدر به در بسته خوردم تا فهمیدم آدرس رو اشتباهی رفتم
من حتی وقتی هم بخوام بیام در خونت حداقل ترین چیز ها رو میخوام خیلی سعی میکنم کم بخوام و مختصر و ساده که برایت امکان پذیر باشد
من گاهی فکر میکنم تو کرمت پایین تر از خواسته های منه یا حتی تصور میکنم تو دادنت و عطایت شرطش لیاقته که خوب من ندارم ...چرا زحمت بدم به خودم و ازت بخوام آخه چرا...به چه امیدی ...
من چقدر در جهالتم و چقدر با این حماقتم در عذابم و در عذابم و در عذابم و در عذابم....خلاصه کنم:من به تو ایمان ندارم .
حمد و سپاس خدايي را سزاست که تير حتمي قضايش را هيچ سپري نميشکند و لطف و محبت و هدايتش را هيچ مانعي باز نميدارد و هيچ آفريدهاي به پاي شباهت مخلوقات او نميرسد....جهل و ناداني من و عصيان و گستاخي من، تو را باز نداشت از اينکه راهنماييام کني به سوي صراط قربتت و موفقم گرداني به آنچه رضا و خشنودي توست.پسهرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتي؛هرچه از تو خواستم، عنايتم فرمودي؛هرگاه اطاعتت کردم، قدرداني و تشکر کردي؛و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهايم افزودي؛و اينها همه چيست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بيپايان تو!؟
... من کدام يک از نعمتهاي تو را ميتوانم بشمارم يا حتي به ياد آورم و به خاطر بسپارم؟... خدايا! الطاف خفيهات و مهربانيهاي پنهانيات بيشتر و پيشتر از نعمتهاي آشکار توست.
فرازی از دعای عرفه
__اندیشهی مطهر https://ble.im/andisheye_motahar
گفت:من اشتباه کردم اول نیامدم در خانه تو
اصلا حتی اشتباه کردم به خودم و استعدادم و.. هر آنچه بهم دادی تکیه زدم
من از اولش هم باید پیش تو میآمدم و کمک میخواستم.
من حالا هم که آمدم نمیدانم چرا ته دلم امید ندارم نمیدانم چرا باور ندارم تو کریمی و جوادی ورئوفی، قدرتمندی، غنی هستی حتی من وقتی هم میآیم زیاد بهت ایمان ندارم خدامن سالهاست راه رو اشتباه میرفتم اینقدر به در بسته خوردم تا فهمیدم آدرس رو اشتباهی رفتم
من حتی وقتی هم بخوام بیام در خونت حداقل ترین چیز ها رو میخوام خیلی سعی میکنم کم بخوام و مختصر و ساده که برایت امکان پذیر باشد
من گاهی فکر میکنم تو کرمت پایین تر از خواسته های منه یا حتی تصور میکنم تو دادنت و عطایت شرطش لیاقته که خوب من ندارم ...چرا زحمت بدم به خودم و ازت بخوام آخه چرا...به چه امیدی ...
من چقدر در جهالتم و چقدر با این حماقتم در عذابم و در عذابم و در عذابم و در عذابم....خلاصه کنم:من به تو ایمان ندارم .
حمد و سپاس خدايي را سزاست که تير حتمي قضايش را هيچ سپري نميشکند و لطف و محبت و هدايتش را هيچ مانعي باز نميدارد و هيچ آفريدهاي به پاي شباهت مخلوقات او نميرسد....جهل و ناداني من و عصيان و گستاخي من، تو را باز نداشت از اينکه راهنماييام کني به سوي صراط قربتت و موفقم گرداني به آنچه رضا و خشنودي توست.پسهرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتي؛هرچه از تو خواستم، عنايتم فرمودي؛هرگاه اطاعتت کردم، قدرداني و تشکر کردي؛و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهايم افزودي؛و اينها همه چيست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بيپايان تو!؟
... من کدام يک از نعمتهاي تو را ميتوانم بشمارم يا حتي به ياد آورم و به خاطر بسپارم؟... خدايا! الطاف خفيهات و مهربانيهاي پنهانيات بيشتر و پيشتر از نعمتهاي آشکار توست.
فرازی از دعای عرفه
__اندیشهی مطهر https://ble.im/andisheye_motahar
۲۰:۲۳
بازارسال شده از ادوار انجمن مستقل
۹:۵۲