دانلود انیمیشن " جک پسری با قلب کوکی 2013 "امتیاز : 7 از 10 #دوبله_فارسی کیفیت: (عالی)ژانر: #انیمیشن #ماجراجویی #درام #خانوادگی #فانتزی #موزیکال #عاشقانه مدت زمان: 94 دقیقهمحصول کشور : فرانسه , بلژیک کارگردان : Stéphane Berla, Mathias Malzieuستارگان : Mathias Malzieu, Olivia Ruiz, Grand Corps Malade, Alain Bashung, Rossy de Palmaخلاصه داستان: داستان این فیلم انیمیشنی در قرن نوزدهم اتفاق می افتد و روایتگر زندگی مردی است که پس از تولد، ساعتی را به جای قلبش در سینه اش می گذارند.او باید از احساسات و هیجانات قوی به خصوص عشق دوری کند؛ اما دیگر نمی تواند جلوی ندای قلب خود را بگیرد...ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنیدایتاhttps://eitaa.com/joinchat/1951007232Cbd37cd11b3
روبیکاhttps://rubika.ir/sara_films
ble.ir/join/4Si6aBuPFB بله
https://www.aparat.com/Cartoonito آپارات
https://t.me/cartoonito2/103 تلگرام
https://www.instagram.com/filmfilm4u اینستاگرام
۱۸:۳۲
بازارسال شده از
تونیک و شلوار کریشه نیم زیپ فری سایزتنوع ۶ رنگ مختلف قیمت کالا: ۳۹۷ تومانwww.instagram.com/ccmaral
https://insta.openinapp.co/g1le9
https://insta.openinapp.co/g1le9
۱۸:۰۷
فیلم جاسوس من شهر ابدی
My Spy: The Eternal City 2024
اکشن ، کمدی | 2024 | بالای 13 سال | 112 دقیقه
یک مامور کهنه کار سازمان سیاه با کارآموز خود همراه می شود تا جلوی توطئه هسته ای فاجعه باری را بگیرد که واتیکان را هدف قرار دهد...
داستان فیلم
در فیلم جاسوس من شهر ابدی : یک مامور کهنه کار سازمان سیاه با کارآموز خود همراه می شود تا جلوی توطئه هسته ای فاجعه باری را بگیرد که واتیکان را هدف قرار داده و سفر یک گروه دبیرستانی کُر به ایتالیا را مختل کرده است.
درباره فیلم
فیلم جاسوس من شهر ابدی My Spy: The Eternal City محصول کشور آمریکا و در ژانر اکشن ، کمدی می‌باشد و به کارگردانی Peter Segal در سال 2024 ساخته شده است. در فیلم جاسوس من شهر ابدی بازیگرانی چون Chloe Coleman، Dave Bautista، Kristen Schaal، و... به ایفای نقش پرداخته اند.
دانلود فیلمhttps://rubika.ir/Cinema_Company/BBDGCJDDEJHCHCGG
My Spy: The Eternal City 2024
اکشن ، کمدی | 2024 | بالای 13 سال | 112 دقیقه
یک مامور کهنه کار سازمان سیاه با کارآموز خود همراه می شود تا جلوی توطئه هسته ای فاجعه باری را بگیرد که واتیکان را هدف قرار دهد...
داستان فیلم
در فیلم جاسوس من شهر ابدی : یک مامور کهنه کار سازمان سیاه با کارآموز خود همراه می شود تا جلوی توطئه هسته ای فاجعه باری را بگیرد که واتیکان را هدف قرار داده و سفر یک گروه دبیرستانی کُر به ایتالیا را مختل کرده است.
درباره فیلم
فیلم جاسوس من شهر ابدی My Spy: The Eternal City محصول کشور آمریکا و در ژانر اکشن ، کمدی می‌باشد و به کارگردانی Peter Segal در سال 2024 ساخته شده است. در فیلم جاسوس من شهر ابدی بازیگرانی چون Chloe Coleman، Dave Bautista، Kristen Schaal، و... به ایفای نقش پرداخته اند.
دانلود فیلم
https://rubika.ir/Cinema_Company/BBDGCJDDEJHCHCGG۱۳:۱۳
فیلم: "پرمالو"Premalu [2024]━━━༺༻━━━₰ژانر:عاشقانه,کمدی₰محصول:هند''"₰کیفیت:HD''''₰امتیاز:8.2از10''️'' #دوبله_فارسی🎙🇮🇷━━━༺༻━━━ خلاصه داستان: ساچین که قصد دارد برای ادامه تحصیل به انگلیس سفر کند، در شب عروسی معلمش عاشق دختری میشود اما خیلی زود خود را در بین دو معشوقه می‌بیند و این موضوع زندگی هر سه نفرشان را پیچیده‌تر میکند...━━━༺༻━━━https://rubika.ir/kartoonito/BBEHBFFDBDGGHGBF۵:۴۸
فیلم : ازدواج دروقت اضافه ژانر: عاشقانه .کمدی مدت زمان: 86دقیقه کیفیت : 720 امتیاز: 8 از 10 کشور: ایران سال انتشار: 1388خلاصه داستان:در فیلم ازدواج در وقت اضافه ، فرهاد همراه بادوست و نامزدش برای به دست آوردن ثروت مادر بزرگ قصد کشتن او را دارند، اما انگار این مادر بزرگ را به هیچ طریقی نمی شود از سر راه برداشت و تازه او عاشق هم می شود و ………https://rubika.ir/caartoon_tv/BBEDBDECGABCFEAB
۱۳:۰۰
نام کارتون آندرداگ ژانر ماجراجویی دوبله فارسی گروهی از سگهای ولگرد که توسط انسان‌ها رها شده‌اند ، مکانی بدون انسان پیدا میکنند و هویت و معنای آزادی را پبدا میکنند اما...https://rubika.ir/caartoon_tv/BBDHHIFGBJCFEEAB
۱۳:۰۱
کارتون سه راهزنژان کمدیدوبله فارسی دخترکی پدر و مادرش را از دست داده و در یک یتیم‌خانه زندگی میکند. صاحب یتیم‌خانه یک عجوزۀ زشت و بدجنس است که از یتیم‌ها کار می‌کشد و آنها را وادار به جمع کردن چغندر میکند. دخترک از آنجا فرار کرده و در میان راه با سه راهزن برخورد میکندhttps://rubika.ir/caartoon_tv/BBDHHIFGBJCCJEAB
۱۳:۰۲
کارتون چ کسی از روباه بد گنده میترسدژانر کمدی خلاصه داستان:هر کس که فکر می کند که حومه شهر آرام و صلح آمیز است اشتباه میکند. به خصوص در رابطه با حیوانات هیجان زده، گرگی که فکر می کند مرغ است، یک خرگوش که همانند لک لک رفتار میکند و یک اردک که می خواهد بابا نوئل را تغییر دهد. اگر می خواهید در تعطیلاتی به سر ببرید، به سمت این مکان بیاید..https://rubika.ir/caartoon_tv/BBDHHIFGBJCCBEAB
https://rubika.ir/caartoon_tv
https://channel.rubika.ir/caartoon_tv
۱۳:۰۳
فیلم جاده براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد زنی جوان به نام میرا است که عزیزان خود را در یک تصادف جاده‌ای از دست می‌دهد. اما او به زودی متوجه میشود که این تصادف اتفاقی نبوده و تصمیم می‌گیرد مسئول واقعی این فاجعه ناگوار را پیدا کند…
کارگردان: آرون واسیگارانبازیگران: تریشا کریشنان، شبیر کالارکال، سانتوش پراتاپ، میا جورج، ویوک پراسانا، ولا رامورتی، ام‌اس. باسکار، گانش گوپینات، لاکسمی پریا
https://rubika.ir/bestcartoons/BBEIBDAIEBEDEBCB
https://channel.rubika.ir/bestcartoons
https://rubika.ir/bestcartoons
کارگردان: آرون واسیگارانبازیگران: تریشا کریشنان، شبیر کالارکال، سانتوش پراتاپ، میا جورج، ویوک پراسانا، ولا رامورتی، ام‌اس. باسکار، گانش گوپینات، لاکسمی پریا
https://rubika.ir/bestcartoons/BBEIBDAIEBEDEBCB
https://channel.rubika.ir/bestcartoons
https://rubika.ir/bestcartoons
۱۱:۲۵
فیلم : عروس بندر ژانر: کمدی خانوادگی مدت زمان: 94 دقیقه کیفیت : 720 امتیاز: 8 از 10 کشور: ایران سال انتشار: 1398 خلاصه داستان جوانی به تازگی به ایران بازگشته و خواننده زیرزمینی است. اما به خانواده اش می گوید که در رشته جانورشناسی تحصیل کرده و همین دروغ او را دستخوش حوادثی با دستمایه های کمدی می کند که پس از فراز و نشیب هایی که در طول داستان دارد، با یک دختر بندری ازدواج می کند…https://rubika.ir/Taktazfilm/BAJFEAGJAAGICGBBhttps://channel.rubika.ir/Taktazfilm
https://rubika.ir/Taktazfilm
۱۵:۴۲
فیلم : سـ.ـه کـ.ـام حبـ.ـس ژانر: اجتماعی،خانوادگی درام مدت زمان: 109دقیقه کیفیت : ۷۲۰ امتیاز: 7.8/10 کشور: ایران سال انتشار: 1402 خلاصه داستاننسیم و مجتبی زوج جوانی هستند که تازه صاحب فرزند شده‌اند و در جنوب تهران زندگی خوب و ساده‌ای دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یک بار مصرف می‌فروشد و نسیم عروسک درست میکند و ترشی خانگی تهیه میکند. یک روز مجتبی تصادف میکند و نسیم تمام تلاش خود را برای نجات خانواده‌اش در غیاب او انجام می‌دهد اما وقتی می‌فهمد شوهر محبوبش در واقع برای تهیه پول، مواد مخدر خرید و فروش میکند و بیش از یک سال است که کار خود را از دست داده، همه چیز تغییر میکندhttps://rubika.ir/indian_films/BBDFCJCAFAAGEEJFhttps://rubika.ir/indian_films
https://channel.rubika.ir/indian_films
۱۶:۱۱
دانلود فیلم " هتل " ژانر : کمدی l خانوادگی سال تولید: 1401 سال انتشار: 1403 ستارگان : پژمان جمشیدی، محسن کیایی، ریما رامین‌فر، صدف اسپهبدی، مه لقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسم زاده، جواد پولاد، سام نوری و… کارگردان: سید مسعود اطیابی خلاصه داستان: قصه یک هتل پرماجرا در کیش را پس از ورود 2 مرد و 4 زن ناخوانده روایت میکندhttps://rubika.ir/maryam_films/BBAJACCIGCGEIHAG
۱۷:۵۳
فیلم : سگ بند موضوع : کمدی خانوادگی سال انتشار: 1401 زبان : فارسی خلاصه داستان :یک کشتی گیر سابق به نام داوود عیاران، برای رفع مشکلات مالی و به همراه دوستش ابراهیم، گروهی تشکیل می دهد تا با اجرای نقشه هایی، پولی هنگفت به جیب بزنند. در این میان پیشنهاد برادر داوود و نامزدش برای رفتن به خارج از کشور، تمام برنامه های داوود را تغییر می دهد و…https://rubika.ir/maralcartoons/BBFBGEBBGDBEACIAhttps://rubika.ir/maralcartoons
https://channel.rubika.ir/maralcartoons
۱۲:۵۳
فـیلـم : [ #شکایت_کن ] ★═══════════════★▒ ▧ #ژانر : درام~کـمدی▒ ▧ #مـحـصـول : هندوستان▒ ▧ #زبـان : زیـرنویس فـارسی▒ ▧ #مـدت_زمان : ۱۳۸ دقـیقـه ▒ ▧ #سال_انـتـشار : ۲۰۲۲ ★═══════════════★ داستـان فیـلم ... ... داستان فیلم از یک چاه دردسرساز شروع میشود چاهی که باعث ایجاد اختلال در زندگی چندین خانواده در روستا میشود و حالا مردم سعی میکنند از کسی که باعث اینکار شده است شکایت کنند و او نیز میخواهد به هر قیمتی شده از خودش دفاع کند و ...دانلود فیلمhttps://rubika.ir/mahsafilms/BBBHBHFDIEIJHAIChttps://youtube.com/shorts/uUk27xUOLg8?si=fKsSKZ0nCsZhpeqX
https://www.instagram.com/p/CRO0BWHhGM1/?igsh=cnlpbXNsdm5uZ2Fi
۱۸:۲۱
۱۱:۰۱
فیلم: "دانکی"Dunki [2023]━━━༺༻━━━₰ژانر:اکشن,کمدی,مهیج₰محصول:هند''"₰کیفیت:HD''''₰امتیاز:9.9از10''️'' دوبله فارسی━━━༺༻━━━ خلاصه داستان: چهار دوست از روستایی در پنجاب رویای مشترکی دارند: رفتن به انگلستان. مشکل آنها این است که نه ویزا دارند و نه بلیط. یک سرباز قول می دهد که آنها را به سرزمین رویاهایشان ببرد...━━━༺༻━━━ دانـلـود فـیـلـم https://rubika.ir/top_turkish/BBGAAEJJGFABJBEF
https://rubika.ir/top_turkish/BBGAAEJJGFACBBEF
۱۱:۵۲
#داستان_آموزنده
پيوستن بلقيس به سليمان و ازدواج با او
فرستاده مخصوص سليمان با همراهان به يمن بازگشتند، و عظمت مقام و توان و قدرت سپاه سليمان را به ملكه سبا گزارش دادند.
بلقيس دريافت كه ناگزير بايد تسليم فرمان سليمان (كه فرمان حق و توحيد است ) گردد و براى حفظ و سلامت خود و جامعه هيچ راهى جز پيوستن به امت سليمان ندارد، با جمعى از اشراف قوم خود و دنبال اين تصميم ، حركت كردند و يمن را به قصد شام ترك گفتند، تا از نزديك به تحقيق بيشتر بپردازند.هنگامى كه سليمان از آمدن بلقيس و همراهان به طرف شام اطلاع يافت ، به حاضران فرمود: كداميك از شما توانائى داريد، پيش از آنكه آنها به اينجا آيند، تخت ملكه سبا را براى من بياوريد.
عفريتى از جنّ (يعنى يكى از گردنشان جنّيان ) گفت : من آن را نزد تو مى آورم ، پيش از آن كه از مجلس برخيزى اما آصف بن برخيا كه از علم كتاب آسمانى بهره مند بود گفت : من آن تخت را قبل از آنكه چشم برهم زنى نزد تو خواهم آورد.
لحظه اى نگذشت كه سليمان ، تخت بلقيس را در كنار خود ديد و بى درنگ به ستايش و شكر خدا پرداخت و گفت : هذا من فضل ربّى ليبلونى ءاشكر ام اكفر:اين موهبت ، فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى آورم ، يا كافران مى كنم .سپس سليمان (علیه السلام ) دستور داد تا تخت را اندكى جابجا و تغيير دهند وقتى كه بلقيس آمد، از او بپرسند آيا اين تخت توانست يا نه ، ببينند، چه جواب مى دهد.
طولى نكشيد بلقيس و همراهان به حضور سليمان آمدند، شخصى به تخت او اشاره كرد و به بلقيس گفت : آيا تخت تو اين گونه است ؟!بلقيس با كمال زيركى در جواب گفت : كانه هو: گويا خود آن تخت است .
سرانجام بلقيس دريافت كه تخت خود او از طريق اعجاز جلو به آنجا آورده شده ، تسليم حق شد و آئين حضرت سليمان را پذيرفت ، او قبلا نيز نشانه هائى از حقانيت نبوت سليمان را دريافته بود، بهرحال به آئين سليمان پيوست و به نقل مشهور با سليمان ازدواج كرد و هر دو در ارشاد مردم سوى يكتاپرستى كوشيدند.
┈┈•✾✾•┈┈
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
داستان اموزنده
https://rubika.ir/hamedi2004
https://rubika.ir/cgmeetup
https://rubika.ir/cocomelons
پيوستن بلقيس به سليمان و ازدواج با اوفرستاده مخصوص سليمان با همراهان به يمن بازگشتند، و عظمت مقام و توان و قدرت سپاه سليمان را به ملكه سبا گزارش دادند.
بلقيس دريافت كه ناگزير بايد تسليم فرمان سليمان (كه فرمان حق و توحيد است ) گردد و براى حفظ و سلامت خود و جامعه هيچ راهى جز پيوستن به امت سليمان ندارد، با جمعى از اشراف قوم خود و دنبال اين تصميم ، حركت كردند و يمن را به قصد شام ترك گفتند، تا از نزديك به تحقيق بيشتر بپردازند.هنگامى كه سليمان از آمدن بلقيس و همراهان به طرف شام اطلاع يافت ، به حاضران فرمود: كداميك از شما توانائى داريد، پيش از آنكه آنها به اينجا آيند، تخت ملكه سبا را براى من بياوريد.
عفريتى از جنّ (يعنى يكى از گردنشان جنّيان ) گفت : من آن را نزد تو مى آورم ، پيش از آن كه از مجلس برخيزى اما آصف بن برخيا كه از علم كتاب آسمانى بهره مند بود گفت : من آن تخت را قبل از آنكه چشم برهم زنى نزد تو خواهم آورد.
لحظه اى نگذشت كه سليمان ، تخت بلقيس را در كنار خود ديد و بى درنگ به ستايش و شكر خدا پرداخت و گفت : هذا من فضل ربّى ليبلونى ءاشكر ام اكفر:اين موهبت ، فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى آورم ، يا كافران مى كنم .سپس سليمان (علیه السلام ) دستور داد تا تخت را اندكى جابجا و تغيير دهند وقتى كه بلقيس آمد، از او بپرسند آيا اين تخت توانست يا نه ، ببينند، چه جواب مى دهد.
طولى نكشيد بلقيس و همراهان به حضور سليمان آمدند، شخصى به تخت او اشاره كرد و به بلقيس گفت : آيا تخت تو اين گونه است ؟!بلقيس با كمال زيركى در جواب گفت : كانه هو: گويا خود آن تخت است .
سرانجام بلقيس دريافت كه تخت خود او از طريق اعجاز جلو به آنجا آورده شده ، تسليم حق شد و آئين حضرت سليمان را پذيرفت ، او قبلا نيز نشانه هائى از حقانيت نبوت سليمان را دريافته بود، بهرحال به آئين سليمان پيوست و به نقل مشهور با سليمان ازدواج كرد و هر دو در ارشاد مردم سوى يكتاپرستى كوشيدند.
┈┈•✾
✾•┈┈┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
داستان اموزنده
https://rubika.ir/hamedi2004
https://rubika.ir/cgmeetup
https://rubika.ir/cocomelons
۱۰:۱۶
غش در معاملهدر تاريخ نوشته اند: در كربلاى معلى عطارى بود شديدا مريض می شود، جميع اجناس دكان و اثاث البيت منزل خود را به جهت معالجه فروخت، خرج كرد، اثر نكرد، روز به روز بدتر شد و اثر خوبى مشاهده نمیكرد، جميع اطباء اظهار يأس نمودند،
راوى گفت: يك روز من رفتم به عيادتش ديدم بسيار بد حال است و به پسرش میگويد: فلان ظرف را بردار، ببر بازار بفروش و پولش را بياور كه به مصرف خود صرف نمايم، شايد راحت بشوم به مردن يا خوب شدن، گفتم: معنى اين حرف را نفهميدم و ندانستم چه چيز است، ديدم آهى كشيد، گفت: فلانى من سرمايه زيادى داشتم و جهت ترقى من اين بود كه در فلان سال مرضى در كربلا شايع شد كه اطبا علاج آن را منحصر كردند به آبليموى شيرازى از اين جهت آب ليمو خيلى گران شد و كمياب هم شد من قدرى آب ليمو داشتم، دوغ زيادى مخلوط كردم به او بوى آب ليمو از آن فهميده میشد و آن را به قيمت آب ليمو خالص میفروختم تا آن كه منحصر شد وجود آب ليمو به دكان من، من هم غش زيادى میزدم و میفروختم و سرمايه من زياد شد.
و در ميان صنف خودم مشهور شدم به ابوالالوف، پدر ميليونها، تا اينكه مبتلا شدم به اين مرض و هر چه داشتم فروختم و از براى من چيزى باقى نماند بغير همين متاع، گفتم اين را هم بفروشند شايد خلاص شوم يا بميرم و يا خوب بشوم.
اين هم اثر و نتيجه غش و خيانت به مردم كه عاقبت چنين است كه ملاحظه فرموديد، هيچ چيزى براى خودش نماند الا بدبختى و عذاب اخروى.
جامع الدرر ج ۲ ص۶۸از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
داستان اموزنده
https://rubika.ir/post/igtXuPXVpS
https://rubika.ir/roomaral
https://rubika.ir/post/JYrAirJGuv
۱۰:۴۱
چه کنم که اسفناج نبوديکى بود يکى نبود. يک دخترى بود کچل که هيچ‌کس حاضر نمى‌شد بگيردش. يک بابائى هم بود قُر که هيچ‌کس حاضر نبود زنش بشود. اين دو تا همديگر را ديدند و با هم عروسى کردند به اين شرط که هيچ‌وقت خدا عيبى را که دارند به روى هم نياورند.
آنها خوب و خوش با هم زندگى مى‌کردند تا اينکه يک روز کس و کار شوهر ريسه شدند و همين جورى سرزده نزديکى‌هاى ظهر راه افتادند و آمدند خانه عروس و دامادِ تازه، ديدني.
زن که از ديدن آن همه قوم و خويشاى مردش دستپاچه شده بود، شوهر را کشيد کنار و به‌اش گفت: ”مى‌دونى چيه؟ اينا اين‌جورى بى‌خبر پا شده‌اند آمده‌اند که کدبانوئى منو ببينن... نون و تخم‌مرغ داريم تو خونه، دُو بزن صنار اسفناج بخر بيار براشون نرگسى‌اى درست کنم که از خوشمزگى انگشت‌هاشونو باهاش بخورن.“
شوهر رفت و زنه هرچى نشست ديد نيامد. ناچار نيمروئي. خاگينه‌اى درست کرد، گذاشت جلو ميهمان‌ها و ... خلاصه ... دو سه ساعتى از ناهار خوردن مهمان‌ها گذشته بود که صداى دقِّ در بلند شد. زنه رفت در را باز کرد ديد که بعله، شوهره است و بعد از آن همه معطلى از بازار برگشته، آن هم دست خالي! ديگر از بس اوقاتش تلخ بود نتوانست جلو خودش را بگيرد.
دست‌هايش را مثل اينکه هندوانهٔ گنده‌اى را نگه داشته باشد آورد جلو و گفت:”اى همچين و همچون! (يعنى اى مردکهٔ قُر) صنار اسفناج اين همه کار داشت؟“ شوهره هم که اين را ديد يک دسته از زلف‌هاى خودش را گرفت لاى انگشت‌هايش و بنا کرد تکان دادن که: ”چه کنم که اسفناج نبود! چه کنم که اسفناج نبود!“و با اين کار، او هم کچلى زنکه را به رُخش کشيد
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
داستان اموزنده
https://youtu.be/P0WWIcGsvOs?si=A2YmoWRuCP-tU--W
https://youtu.be/9P_P_8zYAmQ?si=nMdVcjBijwehHEXP
https://youtu.be/VyKhZF3Efyg?si=bI2nVPWcfM9t5LWx
۱۱:۲۸