#مناجات_با_امام_زمان #انتظار
به چشمروشنیِ شام تار منتظرمبه صبح -آن قسم آشکار- منتظرم
بیا که عید بیاید به خانهی دل ماحضور سبز تو را ای بهار! منتظرم
اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سالبه حکم مطلقِ پروردگار منتظرم
تورا نخواستم آنگونهای که باید خواستشبیه مردم اهل شعار منتظرم!
زمانه میگذرد نا امید؛ اما منبه رغم خستگی روزگار، منتظرم
هنوز آمدنت آرزوی عقربههاستبه دیرپایی این انتظار منتظرم
تو را ندارم و از هرکسی ندارترمکجاست آن کَرَم بیشمار؟ منتظرم
میان روضه هوای مدینه پیچیدهبه خاکِ چادر آن بیمزار، منتظرم...
#محمد_حسن_بیات_لو
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
به چشمروشنیِ شام تار منتظرمبه صبح -آن قسم آشکار- منتظرم
بیا که عید بیاید به خانهی دل ماحضور سبز تو را ای بهار! منتظرم
اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سالبه حکم مطلقِ پروردگار منتظرم
تورا نخواستم آنگونهای که باید خواستشبیه مردم اهل شعار منتظرم!
زمانه میگذرد نا امید؛ اما منبه رغم خستگی روزگار، منتظرم
هنوز آمدنت آرزوی عقربههاستبه دیرپایی این انتظار منتظرم
تو را ندارم و از هرکسی ندارترمکجاست آن کَرَم بیشمار؟ منتظرم
میان روضه هوای مدینه پیچیدهبه خاکِ چادر آن بیمزار، منتظرم...
اشعار مهدویت
۱۰:۲۳
#مناجات_با_امام_زمان #روضه_حضرت_زهرا #روضه_امام_حسین #روضه_حضرت_رقیه
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخوانددم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راهکنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبریقطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توستهر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امیدصبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تودل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکردمادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآیددختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزنعصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
#وحید_محمدی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخوانددم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راهکنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبریقطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توستهر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امیدصبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تودل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکردمادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآیددختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزنعصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
اشعار مهدویت
۱۰:۲۴
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
شاید تو رو پایین پا دیدم بین غریب و آشنا دیدم
شاید شمارو تو مشایه تو ازدحام زائرا دیدم
#حسن_عطایی
اشعارمهدویت
@ashaaremahdaviat
شاید تو رو پایین پا دیدم بین غریب و آشنا دیدم
شاید شمارو تو مشایه تو ازدحام زائرا دیدم
اشعارمهدویت
۱۶:۵۹
برگزاری جلسه سوم آموزش شعر مهدوی ماثور۱۴۰۴/۸/۳۰
تدریس توسط جناب آقای #دولتخواهی
(خواهران و برادران)
شهرری، خیابان شهید نفری، مسجد باب الحوایج سلاماللهعلیه https://nshn.ir/carbQq6n0xu5GO
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
تدریس توسط جناب آقای #دولتخواهی
(خواهران و برادران)
اشعار مهدویت
۱۰:۵۸
1_22175004888.mp3
۲۶:۳۷-۳۰.۴۶ مگابایت
#شعر_مهدوی (صوت جلسات آموزشی)۱۴۰۴/۸/۳۰
#جلسه_سوم آموزش شعر مهدوی ماثور
موضوع: اهمیت شعر ماثور (جلسه دوم)
جناب آقای #دولتخواهی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
#جلسه_سوم آموزش شعر مهدوی ماثور
اشعار مهدویت
۱۱:۰۶
1_20338678087.mp3
۰۴:۳۶-۱.۳۳ مگابایت
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
به حقِ حق بیا و راحتم کنرها از درد و رنج و محنتم کن
نمی خواهم دگر این زندگانیکه تو در پرده ی غیبت نهانی
مرحوم #شیخ_مصطفی_خبازیان_زاده "رضوان الله علیه"
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
به حقِ حق بیا و راحتم کنرها از درد و رنج و محنتم کن
نمی خواهم دگر این زندگانیکه تو در پرده ی غیبت نهانی
اشعار مهدویت
۱۱:۰۸
#مناجات_با_امام_زمان #انتظار #روضه_حضرت_زهرا
فتنه ها بر پاست، برگرد ای عزیز فاطمهمادرت تنهاست، برگرد ای عزیز فاطمه
پشت در جَمعند اصحابِ سقیفه وای منشعله ها بر پاست، برگرد ای عزیز فاطمه
یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات راپشت در غوغاست، برگرد ای عزیز فاطمه
ناله ی حیدر بیا شد ناله ی فضه بیااوج غم اینجاست، برگرد ای عزیز فاطمه
پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیامنتظر زهراست، برگرد ای عزیز فاطمه
مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشیدشرمسار آقاست، برگرد ای عزیز فاطمه
روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضیرد خون پیداست، برگرد ای عزیز فاطمه
#مجتبی_قاسمی
اشعارمهدویت
@ashaaremahdaviat
فتنه ها بر پاست، برگرد ای عزیز فاطمهمادرت تنهاست، برگرد ای عزیز فاطمه
پشت در جَمعند اصحابِ سقیفه وای منشعله ها بر پاست، برگرد ای عزیز فاطمه
یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات راپشت در غوغاست، برگرد ای عزیز فاطمه
ناله ی حیدر بیا شد ناله ی فضه بیااوج غم اینجاست، برگرد ای عزیز فاطمه
پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیامنتظر زهراست، برگرد ای عزیز فاطمه
مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشیدشرمسار آقاست، برگرد ای عزیز فاطمه
روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضیرد خون پیداست، برگرد ای عزیز فاطمه
اشعارمهدویت
۱۱:۰۹
1_20616464483.mp3
۰۸:۰۳-۷.۴۵ مگابایت
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
ای خوش آن چشم که به یک چشم زدن روی تو دید
ای خوش آن گوش که یک لحظه صدای تو شنید
#محمد_موحدی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
ای خوش آن چشم که به یک چشم زدن روی تو دید
ای خوش آن گوش که یک لحظه صدای تو شنید
اشعار مهدویت
۲۰:۱۷
#مناجات_با_امام_زمان
زخم بی بهبود ما را یک نگاهت لازم استآسمان تار ما را روی ماهت لازم است
ما در این شهر هوس مجروح زخم فتنهایمشانهی زخمیِ ما را تکیه گاهت لازم است
بیپناهان شب یلدای عصر انتظارحس تنهایی ما را جان پناهت لازم است
تا نسوزیم از تبِ سرمای بی داد گناهگرمیِ دنیای ما را سوز آهت لازم است
ما غریب افتادهایم از مکتب صبح شماناتمامی شب ما را پگاهت لازم است
احسَنُ الحال دلم بسته به چشمان شماستحال بد را گوشهی چشم سیاهت لازم است
سیصد و چندی نفر را چند تن مانده هنوز؟ هرج و مرج شهر را زنگ سپاهت لازم است
#حسن_کردی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
زخم بی بهبود ما را یک نگاهت لازم استآسمان تار ما را روی ماهت لازم است
ما در این شهر هوس مجروح زخم فتنهایمشانهی زخمیِ ما را تکیه گاهت لازم است
بیپناهان شب یلدای عصر انتظارحس تنهایی ما را جان پناهت لازم است
تا نسوزیم از تبِ سرمای بی داد گناهگرمیِ دنیای ما را سوز آهت لازم است
ما غریب افتادهایم از مکتب صبح شماناتمامی شب ما را پگاهت لازم است
احسَنُ الحال دلم بسته به چشمان شماستحال بد را گوشهی چشم سیاهت لازم است
سیصد و چندی نفر را چند تن مانده هنوز؟ هرج و مرج شهر را زنگ سپاهت لازم است
اشعار مهدویت
۱۹:۵۹
#مناجات_با_امام_زمان #روضه_حضرت_زهرا
سلام حضرت مهدی! سلام حضرت اشک! دعا بکن که نماند به چشم، حسرت اشک
دعا بکن که بگیرد تمام زندگیام دوباره برکت روضه، دوباره برکت اشک
رسیده فاطمیه تا در این عزا بکِشم دوباره منت چشم و دوباره منت اشک
نوشتهاند به روی کتیبههای عزا کنار واژهی "فاطمیه" عبارت اشک
در آن شلوغی محشر شود فقط معلومبرای عالم و آدم، عیار و قیمت اشک
بیا که با تو در این روضه خوب گریه کنیم برای مادر قامت کمانِ نهضت اشک
شبانه روز به "گریه" مبارزه میکرد فدای حضرت زهرا، فدای حضرت اشک
به این نشانه، نشان داد "امام" تنها نیست و این نشانهی او شد "نماد غیرت اشک"
ببین که چون تو یتیمانه اشک میریزیم شب شهادت زهرا، شب شهادت اشک
#رضا_تاجیک
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
سلام حضرت مهدی! سلام حضرت اشک! دعا بکن که نماند به چشم، حسرت اشک
دعا بکن که بگیرد تمام زندگیام دوباره برکت روضه، دوباره برکت اشک
رسیده فاطمیه تا در این عزا بکِشم دوباره منت چشم و دوباره منت اشک
نوشتهاند به روی کتیبههای عزا کنار واژهی "فاطمیه" عبارت اشک
در آن شلوغی محشر شود فقط معلومبرای عالم و آدم، عیار و قیمت اشک
بیا که با تو در این روضه خوب گریه کنیم برای مادر قامت کمانِ نهضت اشک
شبانه روز به "گریه" مبارزه میکرد فدای حضرت زهرا، فدای حضرت اشک
به این نشانه، نشان داد "امام" تنها نیست و این نشانهی او شد "نماد غیرت اشک"
ببین که چون تو یتیمانه اشک میریزیم شب شهادت زهرا، شب شهادت اشک
اشعار مهدویت
۲۰:۰۰
#مناجات_با_امام_زمان #روضه_حضرت_زهرا
فراق تو بر دل شرر میگذاردشب غصه را بی سحر میگذارد
به سودای روی تو ای ماه زهرادلم در شب خود قمر میگذارد
اگر تو بيايی ولی من نباشمچه داغی به روی جگر میگذارد
من آن طفل نامهربانم كه سر رابه دامان لطف پدر میگذارد
كنار تو در روضهها گريه كردنروی اشكهايم اثر میگذارد
عزادار زهرا دل غصهدارتشبی تلخ را پشت سر میگذارد
صداي نفسهای مردی میآيد كه دارد به ديوار سر میگذارد
#محمد_علی_بیابانی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
فراق تو بر دل شرر میگذاردشب غصه را بی سحر میگذارد
به سودای روی تو ای ماه زهرادلم در شب خود قمر میگذارد
اگر تو بيايی ولی من نباشمچه داغی به روی جگر میگذارد
من آن طفل نامهربانم كه سر رابه دامان لطف پدر میگذارد
كنار تو در روضهها گريه كردنروی اشكهايم اثر میگذارد
عزادار زهرا دل غصهدارتشبی تلخ را پشت سر میگذارد
صداي نفسهای مردی میآيد كه دارد به ديوار سر میگذارد
اشعار مهدویت
۲۰:۰۰
#انتظار
این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ...... غم نخور ... میرسد امداد به امّید خدا
چه قدَر عقده در این سینهی ما جمع شدهعقدهها میشود آزاد به امّید خدا
دل ما که به خدا تنگ شده، منتظریمتا که از ما بکند یاد به امّید خدا
با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیمکِی اثر میکند «اوراد» به امّید خدا ؟
باید از گندم بد بوی گنه دور شومتا شوم یار قلمداد به امّید خدا
گِره از کارِ گِره خوردهی ما باز شودفرصتی میشود ایجاد به امّید خدا ...
... که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیمیک به یک با همه اولاد به امّید خدا
خبر آمدنش را همه جا پخش کنیدمیرسد لحظهی میعاد به امّید خدا
منتقم میرسد و روز ظهورش حتماًمیشود فاطمه دلشاد به امّید خدا
حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیععاقبت میشود آباد به امّید خدا
مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ...... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا
لذتی دارد عجب تا که به ما میگوید:آفرین! دست مریزاد! .... به امّید خدا ...
.... وعدهی بعدی ما «شارع بین الحرمین»دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین»
#محمد_فردوسي
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ...... غم نخور ... میرسد امداد به امّید خدا
چه قدَر عقده در این سینهی ما جمع شدهعقدهها میشود آزاد به امّید خدا
دل ما که به خدا تنگ شده، منتظریمتا که از ما بکند یاد به امّید خدا
با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیمکِی اثر میکند «اوراد» به امّید خدا ؟
باید از گندم بد بوی گنه دور شومتا شوم یار قلمداد به امّید خدا
گِره از کارِ گِره خوردهی ما باز شودفرصتی میشود ایجاد به امّید خدا ...
... که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیمیک به یک با همه اولاد به امّید خدا
خبر آمدنش را همه جا پخش کنیدمیرسد لحظهی میعاد به امّید خدا
منتقم میرسد و روز ظهورش حتماًمیشود فاطمه دلشاد به امّید خدا
حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیععاقبت میشود آباد به امّید خدا
مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ...... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا
لذتی دارد عجب تا که به ما میگوید:آفرین! دست مریزاد! .... به امّید خدا ...
.... وعدهی بعدی ما «شارع بین الحرمین»دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین»
اشعار مهدویت
۲۰:۰۲
1_5224418973.mp3
۰۳:۰۵-۷.۱۲ مگابایت
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
من اومدم بگم فقط کهیجوری شرمندم ازت که
چیزی برا گفتن ندارم ردم کنی تمومه کارم
#مهدی_رسولی
اشعارمهدویت
@ashaaremahdaviat
من اومدم بگم فقط کهیجوری شرمندم ازت که
چیزی برا گفتن ندارم ردم کنی تمومه کارم
اشعارمهدویت
۶:۵۷
#مناجات_با_امام_زمان #روضه_حضرت_زهرا
آهت اگر دامان آدم را بگیردآتش تمام اهل عالم را بگیرد
آن روز غیر از دست هایت نیست دستیکه باز هم از لطف دستم را بگیرد
بین غم و شادی اگر که غم، غم توستقلبم همیشه جانب غم را بگیرد
جز اشک بین چنته ام چیزی ندارمای کاش چشمان تو این کم را بگیرد
باید تقاصی را بگیری تا خدا هماین گونه از قلب تو ماتم را بگیرد
وقتی به یاد مادرت از دیده آیداین آب، حکم آب زمزم را بگیرد
این چشم هایم آمده در فاطمیهخرجی ایّام محرّم را بگیرد
زهرا، برای زخم پهلو زخم بازوباید که از دست تو مرهم را بگیرد
این روزها زینب دعا دارد خدا کاشاز مادرم این قامت خم را بگیرد
#محمد_بیابانی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
آهت اگر دامان آدم را بگیردآتش تمام اهل عالم را بگیرد
آن روز غیر از دست هایت نیست دستیکه باز هم از لطف دستم را بگیرد
بین غم و شادی اگر که غم، غم توستقلبم همیشه جانب غم را بگیرد
جز اشک بین چنته ام چیزی ندارمای کاش چشمان تو این کم را بگیرد
باید تقاصی را بگیری تا خدا هماین گونه از قلب تو ماتم را بگیرد
وقتی به یاد مادرت از دیده آیداین آب، حکم آب زمزم را بگیرد
این چشم هایم آمده در فاطمیهخرجی ایّام محرّم را بگیرد
زهرا، برای زخم پهلو زخم بازوباید که از دست تو مرهم را بگیرد
این روزها زینب دعا دارد خدا کاشاز مادرم این قامت خم را بگیرد
اشعار مهدویت
۷:۰۸
1_22165742520.mp3
۰۴:۲۴-۱۰.۲ مگابایت
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
متی ترانا و نراک افتادم از خواب و خوراک
متی ترانا و نراک نکنه باشم زیر خاک
#سید_رضا_نریمانی
اشعارمهدویت
@ashaaremahdaviat
متی ترانا و نراک افتادم از خواب و خوراک
متی ترانا و نراک نکنه باشم زیر خاک
اشعارمهدویت
۱۲:۰۹
#صوت_مدح_و_مناجات_با_امام_زمان
یابن الحسن بگو کجایی؟تنگ دلم از این جدایی
شبای فراغت شبای غمه برای توصد بار بمیرم کمه
#مهدی_رسولی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
یابن الحسن بگو کجایی؟تنگ دلم از این جدایی
شبای فراغت شبای غمه برای توصد بار بمیرم کمه
اشعار مهدویت
۱۲:۱۱
#مناجات_با_امام_زمان #روضه_حضرت_ام_البنین
آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیستقلبم چرا چون قبل از دوری غمین نیست
تو نیستی! من بی خیال بودن توبی عارم و از ننگ داغی بر جبین نیست
من را همیشه در بدی میبینی امادیگر شرار قهرت آقا در کمین نیست
حق میدهم از من، تو برداری نظر رامیدانم از لطف تو سهمم بیش از این نیست
انقدر که غیر از تو را با چشم دیدمچشمم دگر با گریه در روضه قرین نیست
دیگر ندارم انتظار دیدنت راتقدیر این آلودهدامن اینچنین نیست
تنها مسیری که نجات من در آن استجز کربلای روزهای اربعین نیست::روضه بخوانم! مادری جانسوز میگفتبعد از حسین ام البنین، ام البنین نیست
#محمد_علی_بیابانی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیستقلبم چرا چون قبل از دوری غمین نیست
تو نیستی! من بی خیال بودن توبی عارم و از ننگ داغی بر جبین نیست
من را همیشه در بدی میبینی امادیگر شرار قهرت آقا در کمین نیست
حق میدهم از من، تو برداری نظر رامیدانم از لطف تو سهمم بیش از این نیست
انقدر که غیر از تو را با چشم دیدمچشمم دگر با گریه در روضه قرین نیست
دیگر ندارم انتظار دیدنت راتقدیر این آلودهدامن اینچنین نیست
تنها مسیری که نجات من در آن استجز کربلای روزهای اربعین نیست::روضه بخوانم! مادری جانسوز میگفتبعد از حسین ام البنین، ام البنین نیست
اشعار مهدویت
۱۹:۴۹
#مناجات_با_امام_زمان #حضرت_عباس#حضرت_ام_البنین
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کنرفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرایا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باداین جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذارالتفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی مافکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیستپای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست زتویوسفا چاره این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنیگوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن
نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت استرحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستمشانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم منهوس یک سحر کرببلا دارم من
#قاسم_نعمتی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کنرفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرایا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باداین جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذارالتفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی مافکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیستپای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست زتویوسفا چاره این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنیگوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن
نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت استرحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستمشانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم منهوس یک سحر کرببلا دارم من
اشعار مهدویت
۱۸:۵۸
#مناجات_با_امام_زمان #دعای_فرج
اگر به ديدهی ظاهر، نهانی از نظرمچو نورديده نشستی، درون چشم ترم
اگركه راه درازیست، بين من با تومنم كـه در ره جُرم و گناه در سفرم
بيـا زلال محبت! دمی مرا دريابكه در شرار گناهان خويش شعلهورم
چگونه با تو بگويم، اسير نفس شدمكه شرم میچكد از ديدگان خون نگرم
بيا كه بال و پرم را گناه سوزاندهستدگر برای پريدن نمانده بال و پرم
دلم گرفته! كجایی؟ بيا اميد دلمز جمعههای بدون تو خون شده، جگرم
اگرچه فرصت عمرم كم است و فرصت نيستولی هنوز، به راه وصال منتظرم
تمام عمر دعای فرج به لب دارمبدان اميد كه فيضی از اين دعا ببرم
«وفاییام» كه پُر از ظلمت است زندگیامبيا و نور بده بر من و شب و سحرم
#سید_هاشم_وفایی
اشعار مهدویت
@ashaaremahdaviat
اگر به ديدهی ظاهر، نهانی از نظرمچو نورديده نشستی، درون چشم ترم
اگركه راه درازیست، بين من با تومنم كـه در ره جُرم و گناه در سفرم
بيـا زلال محبت! دمی مرا دريابكه در شرار گناهان خويش شعلهورم
چگونه با تو بگويم، اسير نفس شدمكه شرم میچكد از ديدگان خون نگرم
بيا كه بال و پرم را گناه سوزاندهستدگر برای پريدن نمانده بال و پرم
دلم گرفته! كجایی؟ بيا اميد دلمز جمعههای بدون تو خون شده، جگرم
اگرچه فرصت عمرم كم است و فرصت نيستولی هنوز، به راه وصال منتظرم
تمام عمر دعای فرج به لب دارمبدان اميد كه فيضی از اين دعا ببرم
«وفاییام» كه پُر از ظلمت است زندگیامبيا و نور بده بر من و شب و سحرم
اشعار مهدویت
۱۸:۵۸
#مناجات_با_امام_زمان#انتظار #روضه_حضرت_عباس
غمی مانند هجران تو جانفرسا نخواهد شدعذاب دوری ات در چهره ام حاشا نخواهد شد
مرا داغِ فراقت در جوانی ، پیر کرد آخربه سن و سال من قدِّ کسی که تا نخواهد شد!
کجایی یوسف من! کور شد یعقوب ات از گریهنیاید عطری از پیراهنت ، بینا نخواهد شد
فضای سینهام را آنقَدَر اندوه پُر کردهکه شادی در دلِ غمدیدهی من جا نخواهد شد
به جُرم گفتن از عشقت ، تمام شهر طَردَم کرداگر عاشق تو را دارد ، تک و تنها نخواهد شد
من از دست گناهانم به سوی تو گریزانمیقین دارد دلم با بودنت ، رسوا نخواهد شد
فقط لطفی کن و شغل گدایی را مگیر از منفقیری که نشسته پشتِ این در ، پا نخواهد شد
همین حالا نوازش کن مرا ، تا که نَفَس باقیستبدون مِهر تو امروزِ من فردا نخواهد شد
میان هر بلایی ، فاطمه آمد نجاتم دادبرایم سرپناهی ، چادر زهرا نخواهد شد
عجیب این روزها میل شبستان نجف دارمبه جانت هیچ جایی خانهی بابا نخواهد شد
جَنان را در حریم مرتضی باید تماشا کردچُنین آئینه ای در کعبه هم پیدا نخواهد شد
تو را جان یَلِ اُمُّ الاَدَب ، اُمُّ البنین ، برگردهمان ساقی که بی او رودها ، دریا نخواهد شد
همین که مشک آبش پاره شد ، زینب زمین افتاد...کسی دیگر حریف گریهی زنها نخواهد شد
عمودی با شتاب آمد ، سر قرص قمر پاشید...بمیرم! جمع خواهد شد سر او یا نخواهد شد؟!...
#بردیا_محمدی
اشعارمهدویت
@ashaaremahdaviat
غمی مانند هجران تو جانفرسا نخواهد شدعذاب دوری ات در چهره ام حاشا نخواهد شد
مرا داغِ فراقت در جوانی ، پیر کرد آخربه سن و سال من قدِّ کسی که تا نخواهد شد!
کجایی یوسف من! کور شد یعقوب ات از گریهنیاید عطری از پیراهنت ، بینا نخواهد شد
فضای سینهام را آنقَدَر اندوه پُر کردهکه شادی در دلِ غمدیدهی من جا نخواهد شد
به جُرم گفتن از عشقت ، تمام شهر طَردَم کرداگر عاشق تو را دارد ، تک و تنها نخواهد شد
من از دست گناهانم به سوی تو گریزانمیقین دارد دلم با بودنت ، رسوا نخواهد شد
فقط لطفی کن و شغل گدایی را مگیر از منفقیری که نشسته پشتِ این در ، پا نخواهد شد
همین حالا نوازش کن مرا ، تا که نَفَس باقیستبدون مِهر تو امروزِ من فردا نخواهد شد
میان هر بلایی ، فاطمه آمد نجاتم دادبرایم سرپناهی ، چادر زهرا نخواهد شد
عجیب این روزها میل شبستان نجف دارمبه جانت هیچ جایی خانهی بابا نخواهد شد
جَنان را در حریم مرتضی باید تماشا کردچُنین آئینه ای در کعبه هم پیدا نخواهد شد
تو را جان یَلِ اُمُّ الاَدَب ، اُمُّ البنین ، برگردهمان ساقی که بی او رودها ، دریا نخواهد شد
همین که مشک آبش پاره شد ، زینب زمین افتاد...کسی دیگر حریف گریهی زنها نخواهد شد
عمودی با شتاب آمد ، سر قرص قمر پاشید...بمیرم! جمع خواهد شد سر او یا نخواهد شد؟!...
اشعارمهدویت
۱۹:۰۴