به نام اواشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش یک از شش)این روزها بسامد اخبار و سخنان مسئولان درباره ناترازی انرژی و بحران آب فراوان به گوش میرسد. البته چند سالی است که این مسئله کم و بیش طرح میشود. سخنگوی صنعت آب از برخورد سختگیرانه با پر مصرفها گفته و یکی از مسئولان اصناف نامهای به مجلس برای برقراری مجدد ساعت تابستانی برای مدیریت بهینه نوشته است.
1.اشتباه نوع سوم!اگر از اشکالات تصمیم گیری و سیاستگذاری در سالیان گذشته -که به وضعیت کنونی انجامیده است بگذریم- به نظرم اصلی ترین مشکل درباره بحران آب و ناترازی انرژی در حال حاضر که در سخنان برخی مسئولان و حتی برخی از کارشناسان وجود دارد همان «خطای نوع سوم یا اشتباه نوع سوم» در سیاستگذاری است. خطای نوع سوم به طور خلاصه به این اشاره دارد که صورتبندی از مسئله نادرست باشد به تبع به راهحلهای نادرست و در ادامه به ایجاد مشکلات افزون تر از مشکل و مسئله اصلی میانجامد. به نظر میرسد یکی از دلایل رخ دادن خطای نوع سوم در مقوله مورد بحث، بی توجه بودن نسبت به زمینههای فرهنگی و اجتماعی است.
2.فرهنگ بسازیم یا رفتار؟یکی از مثالهای اصلی برای خطای نوع سوم در خصوص مسئله کمبود آب و انرژی، نگاه همیشگی برخی مسئولان به مردم و مصرف کنندگان به عنوان مقصران اصلی است. بر همین اساس هر از گاهی مسئولی در سطح کشوری یا استانی با چهار تا عدد و رقم مصرف آب در ایران را با فلان کشور اروپایی یا شرق آسیا «مقایسه» میکند و سری هم به نشانه تاسف تکان میدهد و میگوید که باید «فرهنگ سازی» شود. از اصطلاح فرهنگ سازی که به نظرم اصطلاحی کم مایه و حتی در برخی موارد بی مایه است بگذریم، حتی اگر بخواهیم از واژه دقیق تر «رفتارسازی» هم استفاده کنیم، باز هم نمیتوان چندان به مردم خرده گرفت، چرا که اشتباههای نوع سوم به نوبه خود مسائل را بغرنجتر و حل آنها را پیچیدهتر میکند. در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم. البته روشن است که مسئله آب و انرژی، یک مثال است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
1.اشتباه نوع سوم!اگر از اشکالات تصمیم گیری و سیاستگذاری در سالیان گذشته -که به وضعیت کنونی انجامیده است بگذریم- به نظرم اصلی ترین مشکل درباره بحران آب و ناترازی انرژی در حال حاضر که در سخنان برخی مسئولان و حتی برخی از کارشناسان وجود دارد همان «خطای نوع سوم یا اشتباه نوع سوم» در سیاستگذاری است. خطای نوع سوم به طور خلاصه به این اشاره دارد که صورتبندی از مسئله نادرست باشد به تبع به راهحلهای نادرست و در ادامه به ایجاد مشکلات افزون تر از مشکل و مسئله اصلی میانجامد. به نظر میرسد یکی از دلایل رخ دادن خطای نوع سوم در مقوله مورد بحث، بی توجه بودن نسبت به زمینههای فرهنگی و اجتماعی است.
2.فرهنگ بسازیم یا رفتار؟یکی از مثالهای اصلی برای خطای نوع سوم در خصوص مسئله کمبود آب و انرژی، نگاه همیشگی برخی مسئولان به مردم و مصرف کنندگان به عنوان مقصران اصلی است. بر همین اساس هر از گاهی مسئولی در سطح کشوری یا استانی با چهار تا عدد و رقم مصرف آب در ایران را با فلان کشور اروپایی یا شرق آسیا «مقایسه» میکند و سری هم به نشانه تاسف تکان میدهد و میگوید که باید «فرهنگ سازی» شود. از اصطلاح فرهنگ سازی که به نظرم اصطلاحی کم مایه و حتی در برخی موارد بی مایه است بگذریم، حتی اگر بخواهیم از واژه دقیق تر «رفتارسازی» هم استفاده کنیم، باز هم نمیتوان چندان به مردم خرده گرفت، چرا که اشتباههای نوع سوم به نوبه خود مسائل را بغرنجتر و حل آنها را پیچیدهتر میکند. در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم. البته روشن است که مسئله آب و انرژی، یک مثال است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۴
اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش دو از شش)3.دولت یا مردم؟آن که باید رفتارش را تغییر دهد دولت به مفهوم عام آن است که بایست در سیاستهای خود در حوزه انرژی بازنگری کند و طبعا سیاستهای مدیریت مصرف یکی از آنهاست. مردم در هر جامعه، مخاطب سیاستگذاری هستند و ابزارهای سیاستگذاری در اختیار دولت به مفهوم عام آن است.
4.پای قرمه سبزی در میان است!برخی از مسئولان یا کارشناسان، به طور ضمنی مردم را مقصر اصلی ناترازی میدانند که حتی اگر این را هم درست بدانیم، بخشی از رفتار مزبور در شیوه و سبک زندگی مردم ما ریشه دارد که در پیش گرفتن سیاستهای بهبود مصرف با لحاظ زمینههای فرهنگی و اجتماعی باز هم جزو مسئولیتهای سیاستگذارانه دولت است. بگذارید یک مثال بزنیم، وقتی از فرهنگ و سبک زندگی ایرانی صحبت میکنیم، یکی از وجوه اصلی به زندگی روزمره ایرانی باز میگردد که شامل موارد خاصی مانند پخت و پز انواع غذاهای چرب با مدت پخت طولانی گرفته تا نگرش وسواسگونه به پاکی و تمیزی در میان تعداد قابل توجهی از مردم ما. شما نمیتوانید مثلا همزمان هم از سبک زندگیای که قرمه سبزی با مدت پخت 4-3 ساعت (و در برخی خانهها تا 10 ساعت) را ایجاب میکند، صحبت کنید و هم انتظار مصرف آب و برق و گاز متناسب با میزان مصرف فلان کشور را داشته باشید.
در برخی کشورها اساسا مقوله غذا به پیچیدگی و به طمطراق فرهنگ ایرانی نیست یا شاید تعجب کنید در برخی از همان کشورها حتی توسعهیافته، مردم سبزیشان را هم برای پخت نمیشویند و یا با سبکی که ظرفهایشان را نیمشور میکنند، شاید کمتر ایرانیای حاضر باشد در چنین وضعیتی غذا بخورد. البته که در اینجا هدف خُرده گرفتن بر مردم ایران یا مردم آن کشور مزبور نیست، هدف بیان تفاوت دو سبک زندگی و دو فرهنگ است که رفتارهای متناسب با خود را بازتولید میکند. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
4.پای قرمه سبزی در میان است!برخی از مسئولان یا کارشناسان، به طور ضمنی مردم را مقصر اصلی ناترازی میدانند که حتی اگر این را هم درست بدانیم، بخشی از رفتار مزبور در شیوه و سبک زندگی مردم ما ریشه دارد که در پیش گرفتن سیاستهای بهبود مصرف با لحاظ زمینههای فرهنگی و اجتماعی باز هم جزو مسئولیتهای سیاستگذارانه دولت است. بگذارید یک مثال بزنیم، وقتی از فرهنگ و سبک زندگی ایرانی صحبت میکنیم، یکی از وجوه اصلی به زندگی روزمره ایرانی باز میگردد که شامل موارد خاصی مانند پخت و پز انواع غذاهای چرب با مدت پخت طولانی گرفته تا نگرش وسواسگونه به پاکی و تمیزی در میان تعداد قابل توجهی از مردم ما. شما نمیتوانید مثلا همزمان هم از سبک زندگیای که قرمه سبزی با مدت پخت 4-3 ساعت (و در برخی خانهها تا 10 ساعت) را ایجاب میکند، صحبت کنید و هم انتظار مصرف آب و برق و گاز متناسب با میزان مصرف فلان کشور را داشته باشید.
در برخی کشورها اساسا مقوله غذا به پیچیدگی و به طمطراق فرهنگ ایرانی نیست یا شاید تعجب کنید در برخی از همان کشورها حتی توسعهیافته، مردم سبزیشان را هم برای پخت نمیشویند و یا با سبکی که ظرفهایشان را نیمشور میکنند، شاید کمتر ایرانیای حاضر باشد در چنین وضعیتی غذا بخورد. البته که در اینجا هدف خُرده گرفتن بر مردم ایران یا مردم آن کشور مزبور نیست، هدف بیان تفاوت دو سبک زندگی و دو فرهنگ است که رفتارهای متناسب با خود را بازتولید میکند. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۴
اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش سه از شش)5.پولش را میدهم، پس عذاب وجدان ندارم!بنابراین اگر قرار است سیاستهای حوزه مصرف را نیز اصلاح کنیم این امر بر دوش دولت است نه مردم. در این میان هم همواره اولین شیوهای که به ذهن برخی از مسئولان میرسد، به طور مثال افزایش نرخ آب بها یا برق و گاز است که این خود یکی از خطاها و رویکردهای رهزن در سیاستگذاری این مسئله است، چرا که صرف افزایش جزئی مبلغ آب نه تنها ممکن است مسئله بد مصرفی یا پرمصرفی آب و انرژی را حل نکند، بلکه در موارد بسیاری مشاهده شده است که وقتی فرد گمان میکند بهای چیزی را پرداخته است، با آسودگی خاطر بیشتری اقدام به رفتار نامطلوب میکند، چرا که «انگیزههای اخلاقی» جای خود را به «انگیزههای مالی» داده اند، بنابراین کسی که «گمان» میکند بهای آب یا انرژی مصرفی خود را تمام و کمال پرداخت کرده است، ممکن است اندک انگیزه اخلاقی یا عذاب وجدان درباره بد مصرفی خود را نیز با این تعبیر که «پولش را میدهم»، کنار بگذارد و این نگاه حل مسئله را پیچیدهتر میکند.
6.مصرف نکنم، دیگری مصرف میکند!«وقتی قرار است یکسان پول بدهند، بیشتر مصرف میکنند»: درباره آب به طور خاص این نگاه در میان برخی از مردم وجود دارد. وقتی شما برای یک مجتمع چند واحدی یک کنتور آب مشاع دارید و همه افراد فارغ از میزان و سبک مصرف آبی که دارند، باید حق السهم نسبتا مشابهی را بدهند، چنین دیدگاهی در واقع به عنوان یک ساز و کار پیشگیری از زیان شخصی فعال میشود و افراد را به مصرف بیرویه و بیشتر سوق میدهد. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
6.مصرف نکنم، دیگری مصرف میکند!«وقتی قرار است یکسان پول بدهند، بیشتر مصرف میکنند»: درباره آب به طور خاص این نگاه در میان برخی از مردم وجود دارد. وقتی شما برای یک مجتمع چند واحدی یک کنتور آب مشاع دارید و همه افراد فارغ از میزان و سبک مصرف آبی که دارند، باید حق السهم نسبتا مشابهی را بدهند، چنین دیدگاهی در واقع به عنوان یک ساز و کار پیشگیری از زیان شخصی فعال میشود و افراد را به مصرف بیرویه و بیشتر سوق میدهد. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۴
اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش چهار از شش)7.مردم را مجازات میکنیم تا مدیران ادب شوند!؟«برق یا گاز سازمانهای پر مصرف قطع میشود». این راهحل یکی از عجیبترین و غیرقابلدرکترین راهحلهاست که نه تنها مسائل را حل نمیکند، بلکه خود موجد مسائلی بغرنج تر است. وقتی چنین راهحلی پیشنهاد و اجرا میشود، بالاترین مسئول سازمانی که مصرف نادرست انرژی داشته است، در حقیقت مقصر است و باید با وی برخورد انضباطی شود، اما اگر به جای چنین رویکردی، برق یا گاز آن سازمان قطع میشود، آیا رفتار آن سازمان اصلاح میشود؟ طبعا خیر، چون هزینهای به مدیر آن سازمان وارد نشده است که قرار است منجر به اصلاح رفتارش شود. جز این نیست که آن سازمان باید به صورت ساعتی یا روزانه تعطیل شود، احتمالا به ناگزیر کارهای باقیمانده این تعطیلی در قالب اضافه کار روزهای دیگر هزینهای مجزا برای دولت ایجاد کند، آخر الامر هم کار مردم بر زمین بماند و روز از نو روزی از نو! یعنی هم دولت یا بخش عمومی باید هزینه کارمندانش را بپردازد، اما مدیر متخلف مجازات نشود و هم مردم و ارباب رجوع آسیب ببینند و هم رفتار مصرف آن سازمان یا اداره، اصلاح نشود! یعنی ناخواسته به جای آن مدیر متخلف یا ناکارآمد، مردم و ذی نفعان آن سازمان، مجازات شوند! این خروجیهای عجیب از بروندادهای اشتباههای نوع سوم و دستپختهای آشپزهای ناشی است.
سالها پیش برای پیگیری کاری در یکی از سازمانهای مهم ملی بودم، در گرمای شدید مردادماه راهروهای خلوت آن سازمان با فنکوئلهای متعدد و روشن، هوایی نیمه سرد داشتند! در وزارتخانه دیگری در زمان دیگری، با رسیدن ساعت مشخصی برق قطع میشد و آه و فغان کارمندانی که انبوهی از کار داشتند برمیخاست و البته بودند کسانی هم که چندان بدشان نمیآمد از چنین وضعیتی، در پی بهانه بودند و بساطشان جور. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
سالها پیش برای پیگیری کاری در یکی از سازمانهای مهم ملی بودم، در گرمای شدید مردادماه راهروهای خلوت آن سازمان با فنکوئلهای متعدد و روشن، هوایی نیمه سرد داشتند! در وزارتخانه دیگری در زمان دیگری، با رسیدن ساعت مشخصی برق قطع میشد و آه و فغان کارمندانی که انبوهی از کار داشتند برمیخاست و البته بودند کسانی هم که چندان بدشان نمیآمد از چنین وضعیتی، در پی بهانه بودند و بساطشان جور. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۵
اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش پنج از شش)8.ساعت تابستانی (یا تغییر ساعت رسمی کشور) یک عدد یا یک واقعیت؟در حدود دو دهه گذشته برخی از عجیبترین تصمیمها درباره تغییر ساعت رسمی کشور گرفته شده است. از اصرار و الحاح یک دولت برای تثبیت ساعت و لغو تغییر ساعت رسمی و بعدها اصرار مجلس بر برقراری آن و مجدد لغو آن از سوی مجلس وقت! خوب اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، این موضوع بسیار اجراییتر و اقتضاییتر از آن بوده و هست که نیاز به گذراندن قانون مجلس و گرفتن اختیار آن از دولت باشد. این اقدام در عمل حیطه مانور دولت را محدود میکند و لذا کار با چنین قانونی نه مطلوب است و نه مقدور، اما برخی از طرفداران آن در مجلس وقت بر آن پافشاری کردند و امروز شاهد آن هستیم که زمزمههایی از درخواستهای برای برقراری مجدد ساعت تابستانی برای کاهش برخی از تبعات تصمیمهای نه چندان پخته پیشین وجود دارد و تغییر ساعت رسمی کشور همچنان طرفداران جدیای داشته و بر خلاف طرفداران لغو ساعت تابستانی که هیچ گاه استدلالهای علمی، مستند و محکمی ارائه نکردند، حامیان برقراری این ساعت استدلالهای جدی و محکمی هم دارند. بنابراین این تصمیم در حالی گرفته شد که در بسیاری از کشورهای پیشرو دنیا ساعت تابستانی همچنان برقرار است در حالی که با توجه به شرایط جغرافیایی شان، نسبت به ایران گرمای کمتری را تجربه میکنند، اما در فصل بهار روزهایی در تهران وجود دارد که شروع ساعت کاری (ساعت 8 صبح)، سه ساعت پس از طلوع آفتاب است!
9.با این اشتباه، سر طبقات پایین بیکلاه میماند!جیرهبندی نیز از مواردی است که صرف تکیه بر آن میشود یکی از مصادیق بارز اشتباه نوع سوم. حالتی را در نظر بگیرید که آب جیرهبندی میشود (که این روزها برخی از آن به عنوان یکی از راهحلهای اصلی مکرر نام میبرند)، آن چه اتفاق میافتد، طبقاتیشدن نسبی میزان دسترسی به آب میشود، چگونه؟ با جیرهبندی آب، هر آن که از رفاه نسبی و توان اقتصادی برخوردار است، متناسب با شرایط جدید، ساختمان خود را مجهز به دستگاههای ذخیره آب میکند و آن که سرش بیکلاه میماند، همان قشر پایین یا متوسط جامعه است که احتمالا مصرف آب کمتری هم داشته و شاید از اول هم به عنوان مصداق پرمصرفها، هدف سیاستهای کاهش مصرف و از جمله جیرهبندی نبوده است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
9.با این اشتباه، سر طبقات پایین بیکلاه میماند!جیرهبندی نیز از مواردی است که صرف تکیه بر آن میشود یکی از مصادیق بارز اشتباه نوع سوم. حالتی را در نظر بگیرید که آب جیرهبندی میشود (که این روزها برخی از آن به عنوان یکی از راهحلهای اصلی مکرر نام میبرند)، آن چه اتفاق میافتد، طبقاتیشدن نسبی میزان دسترسی به آب میشود، چگونه؟ با جیرهبندی آب، هر آن که از رفاه نسبی و توان اقتصادی برخوردار است، متناسب با شرایط جدید، ساختمان خود را مجهز به دستگاههای ذخیره آب میکند و آن که سرش بیکلاه میماند، همان قشر پایین یا متوسط جامعه است که احتمالا مصرف آب کمتری هم داشته و شاید از اول هم به عنوان مصداق پرمصرفها، هدف سیاستهای کاهش مصرف و از جمله جیرهبندی نبوده است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۵
اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش شش از شش و بخش پایانی)10.یقه چه کسی را بگیریم؛ پر مصرفها یا میانگین؟اما پر مصرفها؛ وقتی سخن از برخورد سختگیرانه با پر مصرفها میشود، این راه حل نیز گرچه مفید است اما برای حل اصل مسئله کافی نیست، چرا که به طور بدیهی بر اساس منحنی توزیع نرمال استاندارد یا توزیع طبیعی، تعداد پرمصرفها و کم مصرفهای جامعه با مصرف کنندگان نزدیک به میانگین، قابل مقایسه نیستند و از نظر تعداد بسیار کمتر هستند، پس این راه حل نمیتواند جایگزین تمرکز بر روی کاهش میانگین مصرف باشد. در نکته بعدس این را بهتر توضیح میدهم.
11.ناترازی داریم تا ناترازی! ببینید یک زمان میگوییم ناترازی آب یا انرژی، خوب اینجا معمولا سه جور ناترازی خواهیم داشت. در حالت اول میزان آب یا انرژی تولید شده از حد لازم افزون تر است، اما به سبب مصرف بالاتر از حد استاندارد، این ناترازی ایجاد میشود. در حالت دوم میزان مصرف در حد استاندارد است اما تولید از حد استاندارد پایین تر است در حالت سوم که از همه حالتها فاجعهبارتر است، هم مصرف از حد استاندارد بالاتر است و هم تولید از میزان استاندارد و لازم پایین تر است. مشاهده میشود که هر یک از اینها صورتبندیهای جداگانه و راه حلهای جداگانهای دارند.به طور مثال وقتی مصرف شما از استاندارد بالاتر است به طور طبیعی باید سیاستهای اصلی بر کاهش میانگین کل متمرکز باشد و نه بر تنبیه اقلیتی پر مصرف یا تشویق اقلیتی کم مصرف، گرچه این دو نیز در جای خود لازم و ضروری است. در این حالت حتی اگر کمبود منابع آب و انرژی نیز احساس نشود، اتخاذ سیاستهای موثر لازم و ضروری است. به نظر میرسد احتمالا ما در سالیان گذشته در این وضعیت قرار داشتیم، اما در حال حاضر در حالت سوم قرار داریم.
12. سود کاسب در خرید خوب است!خلاصه آن که برای سیاستگذاری خوب، صورتبندی خوب از مسئله لازم است که به دنبال آن راه حلهای مطلوب و موثر نیز خواهد آمد. یکی از مولفههای صورتبندی خوب توجه به زمینههاست و یکی از زمینههای مهم، زمینههای فرهنگی است. پس صورت مسئله خوب است که راهحل خوب میدهد. شاید این با آن عبارت معروف برخی کاسبهای بازار از یک جنس باشد که میگویند، سود کاسب در خرید خوب است نه فروش./.پایان
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
11.ناترازی داریم تا ناترازی! ببینید یک زمان میگوییم ناترازی آب یا انرژی، خوب اینجا معمولا سه جور ناترازی خواهیم داشت. در حالت اول میزان آب یا انرژی تولید شده از حد لازم افزون تر است، اما به سبب مصرف بالاتر از حد استاندارد، این ناترازی ایجاد میشود. در حالت دوم میزان مصرف در حد استاندارد است اما تولید از حد استاندارد پایین تر است در حالت سوم که از همه حالتها فاجعهبارتر است، هم مصرف از حد استاندارد بالاتر است و هم تولید از میزان استاندارد و لازم پایین تر است. مشاهده میشود که هر یک از اینها صورتبندیهای جداگانه و راه حلهای جداگانهای دارند.به طور مثال وقتی مصرف شما از استاندارد بالاتر است به طور طبیعی باید سیاستهای اصلی بر کاهش میانگین کل متمرکز باشد و نه بر تنبیه اقلیتی پر مصرف یا تشویق اقلیتی کم مصرف، گرچه این دو نیز در جای خود لازم و ضروری است. در این حالت حتی اگر کمبود منابع آب و انرژی نیز احساس نشود، اتخاذ سیاستهای موثر لازم و ضروری است. به نظر میرسد احتمالا ما در سالیان گذشته در این وضعیت قرار داشتیم، اما در حال حاضر در حالت سوم قرار داریم.
12. سود کاسب در خرید خوب است!خلاصه آن که برای سیاستگذاری خوب، صورتبندی خوب از مسئله لازم است که به دنبال آن راه حلهای مطلوب و موثر نیز خواهد آمد. یکی از مولفههای صورتبندی خوب توجه به زمینههاست و یکی از زمینههای مهم، زمینههای فرهنگی است. پس صورت مسئله خوب است که راهحل خوب میدهد. شاید این با آن عبارت معروف برخی کاسبهای بازار از یک جنس باشد که میگویند، سود کاسب در خرید خوب است نه فروش./.پایان
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۲۳:۴۵
باسمه تعالی
نگاهی کوتاه بر لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع (بخش یک از چهار)
آیا باید نگران بود!؟
این روزها سخنان و نقدهای فراوان و متعددی نسبت به «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» نوشته شده است. در این نوشتار بیشتر از منظر حوزه فرهنگ و رسانه، این لایحه را، بررسی خواهیم کرد. ابتدا به طور کلی نقدها را بیان خواهم کرد، اگر حوصله و مجالی بود، تفصیل آن را میتوانید ذیلا مطالعه کنید.به نظر نگارنده برای نقد و بررسی این لایحه به صورت کلی و کلان باید به این چهار فقره توجه کرد:
اصل چارهاندیشی برای رفع مشکل ترویج دروغ در فضای مجازی و ایجاد آرامش روانی در جامعه قابل قبول، مسلّم و بلکه ضروری است و بهنظر از این حیث، نقدی بر لایحه نیست.
در این لایحه به زمینهها و عوامل اجتماعی رواج تحریف واقعیت به ویژه در فضای مجازی و حمایت از بهبود آن، توجه اندکی معطوف شده است. از جمله مهمترین آنها، میتوان به کمبود اطلاعات رسمی و جامع، ضعف در شفافیت و ضعف روزنامهنگاری تحقیقی در کشور است.
متن در فقرههای اصلی و محوریِ خود، تفسیرپذیر و سرشار از ابهام، ایهام و ایجاز است. بنابراین نسبت به سوء استفاده از تفسیرپذیری مضامین این لایحه در آینده نگرانی و دغدغههای بهجایی وجود دارد که بایسته است منظور و رسیدگی شود. همواره باید در نظر داشت که قانون موجودیتی مستقل از نیات مصوبکنندگانش دارد. لذا آنچه در ادامه و در اجرا و عمل مهم است، متن قانون است نه نیّت خیرِ نگارندگان و تصویبکنندگان قانون.
در این لایحه، میان تعهد و مسولیت اجتماعی رسانهها، شفافیت و آزادی رسانهها، توازن منطقی و مطلوب وجود ندارد و این، از عواملی است که به نوبهخود، هم رواج تحریف و دروغ را افزایش میدهد و هم، سبب تهدید و تحدید غیرمنطقی دایره اثرگذاری مثبت رسانه و ایفای وظایف آن در برابر جامعه میشود.
ادامه دارد ... به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
آیا باید نگران بود!؟
این روزها سخنان و نقدهای فراوان و متعددی نسبت به «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» نوشته شده است. در این نوشتار بیشتر از منظر حوزه فرهنگ و رسانه، این لایحه را، بررسی خواهیم کرد. ابتدا به طور کلی نقدها را بیان خواهم کرد، اگر حوصله و مجالی بود، تفصیل آن را میتوانید ذیلا مطالعه کنید.به نظر نگارنده برای نقد و بررسی این لایحه به صورت کلی و کلان باید به این چهار فقره توجه کرد:
ادامه دارد ... به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۱۷:۳۰
نگاهی کوتاه بر لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع (بخش دو از چهار)
چرا رسانه و دروغ؟
روایتی از امام حسن عسکری سلام ا... علیه با مضمون اینکه دروغ کلید تمام بدیها و خبائث است ؛ نشاندهنده جایگاه کانونی دروغ در تخریب اجتماع است. همچنین مشهور است که این جمله بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا و بهفرمان داریوش از شاهان دوران ایران باستان به صورت کندهکاری، حک شده است: «خدا این کشور را، از دشمن، از خشکسالی و از دروغ حفظ نماید». این جمله نیز نشانگر آن است که دروغ یکی از تهدیدهای محوری جامعه ایرانی بوده است به گونهای که بیمدادن درباره آن، در کنار دو موضوع مهم و کلان دیگر یعنی دشمن و خشکسالی، ارزشِ حکشدن بر یک کتیبه تاریخی را داشته است. از این رو تردیدی در لزوم مقابله با دروغ و تحریف واقعیت نیست و بر ضرورت حل این مشکل نیز تفاهم وجود دارد.
بر اساس متن مقدمه توجیهی لایحه، اهداف محتوایِ خبری تحریفشده و خلاف واقع شامل «ضربهزدن به حیثیت اشخاص، آسیب به امنیت روانی، عوام فریبی، بیاعتبارسازی نهادهای حاکمیتی و گزارشهای رسمی، ایجاد ترس و وحشت عمومی، برهم زدن آرامش اجتماعی و تضعیف انسجام ملی» است. اگر چنین در نظر بگیریم که پیشفرضهای مقدمه توجیهی لایحه، اهداف اصلی آن را ترسیم میکند، لذا بر اساس این منطوق، این مفهوم به ذهن متبادر میشود که این قانون قرار است مانع از هشت موردِ مزبور شود. پس گمان میرود دست کم در بخش مقدمه توجیهی و اهداف منظور لایحه نقد ویژهای وارد نیست.
هر قانونی باید با توجه به زمینههای اجتماعی موجود در جامعهای که قرار است در آن اجرا شود، نگارش و مصوب شود وگرنه اگر سبب افزودهشدن مشکلات دیگر نشود، در بهترین حالت، راه به جایی نخواهد برد.
اما اگر زدودن دروغ از جامعه و به ویژه فضای مجازی و رسانهها و در نتیجه آرامش روانی مردم و سایر اهداف ذکر شده در مقدمه توجیهی، منظور باشد، آنگاه باید توجه داشت که رواج دروغ، خود برگرفته از عوامل بسیاری است که «نبود قوانین بازدارنده» تنها یکی از عوامل و علل است. به نظر نگارنده دست کم از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی، سه عامل مهم دیگر وجود دارد:
🟢اول، کمبود اطلاعات که از سویی سبب گوناگونی و تکثر کمّی گفتارهای خلاف واقع و نادرست به صورت سهوی و عمدی میشود و از سوی دیگر موجب کارساز شدن دروغ و تحریف میشود، چرا که دادههای کافی برای رد یا اثبات وجود ندارد. نیک میدانیم که در حوزههای بسیاری، اطلاعات اندکی وجود دارد؛ اگرچه قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و آییننامههای پیوست به آن، در سالهای گذشته مصوب و اجرایی شد و دستاندرکاران گوناگونی تلاش داشته و دارند، اما حداقل در صحنه عمل با وضعیت مطلوب فاصله بسیار است.
🟢دوم، شکل نگرفتن زیرساختهای روزنامهنگاری تحقیقی در کشور که این نیز، به نوبه خود، سبب باز شدن فضا برای روایتهای نادرست میشود. یکی از راههای حرفهای و موثر برای رفع مشکل تحریف در کشور، حمایتِ کارساز از گسترش روزنامهنگاری تحقیقی و عینی است.
🟢سوم، مقوله هیجانطلبی به خودی خود مثبت یا منفی نیست، اما درباره دروغ و شایعه، از عواملی است که در جامعه ما موجب بالا رفتن سرعت گردش اطلاعات و اخبار درست و نادرست میشود. در توضیح و تحلیل شایعات به عنوان پدیدههای اجتماعی و ارتباطی نیز، عامل هیجان از جمله علل مؤثر است.
به طور کلی اگر موازنه میان مقولههایی مانند «استقلال و آزادی رسانهها و کاربران و گردش آزاد اطلاعات» و «مسئولیت اجتماعی و تعهد اجتماعی رسانهها و کاربران در برابر جامعه» و «شفافیت» در این لایحه تقویت شود، شاکله کلی آن را میتوان پذیرفت. از منظر کلان، مهمترین اشکال این لایحه، نبودِ این توازن است. برقرار کردن این توازن در همه کشورها دارای چالشهایی است اما تصمیم مهم آن جاست که در صورت تعارضهای عملیاتی میان مقولههای مزبور، کفه ترازو به کدام سمت باید سنگین شود و کدام یک قربانی میشود.
ادامه دارد ...
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
چرا رسانه و دروغ؟
🟢اول، کمبود اطلاعات که از سویی سبب گوناگونی و تکثر کمّی گفتارهای خلاف واقع و نادرست به صورت سهوی و عمدی میشود و از سوی دیگر موجب کارساز شدن دروغ و تحریف میشود، چرا که دادههای کافی برای رد یا اثبات وجود ندارد. نیک میدانیم که در حوزههای بسیاری، اطلاعات اندکی وجود دارد؛ اگرچه قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و آییننامههای پیوست به آن، در سالهای گذشته مصوب و اجرایی شد و دستاندرکاران گوناگونی تلاش داشته و دارند، اما حداقل در صحنه عمل با وضعیت مطلوب فاصله بسیار است.
🟢دوم، شکل نگرفتن زیرساختهای روزنامهنگاری تحقیقی در کشور که این نیز، به نوبه خود، سبب باز شدن فضا برای روایتهای نادرست میشود. یکی از راههای حرفهای و موثر برای رفع مشکل تحریف در کشور، حمایتِ کارساز از گسترش روزنامهنگاری تحقیقی و عینی است.
🟢سوم، مقوله هیجانطلبی به خودی خود مثبت یا منفی نیست، اما درباره دروغ و شایعه، از عواملی است که در جامعه ما موجب بالا رفتن سرعت گردش اطلاعات و اخبار درست و نادرست میشود. در توضیح و تحلیل شایعات به عنوان پدیدههای اجتماعی و ارتباطی نیز، عامل هیجان از جمله علل مؤثر است.
ادامه دارد ...
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۱۷:۳۱
نگاهی کوتاه بر لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع (بخش سه از چهار)
آزادی رسانه یا مسئولیت اجتماعی
در این لایحه گرچه مواردی مانند ماده 3 و ماده 17 به طور ضمنی به گردش آزاد اطلاعات و آزادی رسانهها اشاره کرده است، اما در مقایسه با وزن تعهد رسانهها، کافی و وافی به مقصود نیست. بنابراین همانگونه که بیان شد، یکی از نگرانیهای بهجا و به حق درباره این لایحه و هر لایحهای که در این زمینه ارائه شود، آن است که متن و مضامین و مفاهیم و مواد و تبصرههای قانون به شیوهای تفسیرپذیر، سبب شود در آیندهای نهچندان دور و در عمل، به بهانه «مسئولیت اجتماعی و تعهد اجتماعی رسانهها و کاربران در برابر جامعه»، مقولههای دیگر یعنی گردش آزاد اطلاعات و آزادی و استقلال رسانهها و کاربران» و «شفافیت» تحدید و تهدید شوند. دقت شود که همین الآن درباره مبهم و گسترده بودن عنوانی «تشویش اذهان عمومی» که در قوانین ما وجود دارد، بسیار نقد وجود دارد. دایره عناوین این چنین در این لایحه بسیار گسترش یافته است.
در ادامه، به نمونههایی میپردازیم که به نظر میرسد، بهعنوان بخشی از مصادیق، نقدهای طرح شده را پشتیبانی میکنند:
یکم؛ اصلیترین نقدها را در ماده 1 و بندهای آن میتوان یافت.
1.1.مهمترین عبارت در بند 1 از ماده 1 «امور عمومی اثرگذار بر عموم جامعه» است. این عبارت که خود، بخشی از تعریف واژه «محتوا» است، خود بر ابهام دایره این لایحه میافزاید. افزون بر اینکه اصلِ کار رسانه و رسانهگران سخن گفتن درباره «امور عمومی اثرگذار بر جامعه» است.
2.1. در بند 2 از ماده 1 در تعریف «نشر محتوا» مشخص نیست قید «بدون نیاز به پرداخت یا خرید اشتراک» چه افادهای دارد. به عبارت دیگر اگر تنها همینکه یک رسانه یا رسانهگر با دریافت هزینه یا اشتراک اقدام به انتشار مطلب کند، از دایره این تعریف از نشر محتوا و به تبع از دایره این لایحه بیرون میشود؟
3.1.در بند 3 از ماده 1 که به تعریف «محتوای خلاف واقع» میپردازد و ستون فقرات مفهوم و مضمون این قانون است، سه اشکال اساسی و بنیادین دارد و دست کم سه شرط از چهار شرط تعریف منطقی را ندارد: 1.تا حد زیادی تعریف «دوری» است، هم دور مضمر و هم دور مصرح دارد. 2.تعریف نه تنها «اعرف و اجلی از معرف» نیست، بلکه خودِ معرف که «محتوای خلاف واقع» باشد، از برخی واژههای مورد استفاده در این تعریف مانند «عرفا»، «عمدی»، «تشویش اذهان»، «شبهه»، «فریب مخاطب» و «هتک حیثیت»، اجلی است. 3. واژههای تعریف، ایهام و ابهام فراوان دارند.
در بند 4 از ماده 1 که سکوی نشر را تعریف میکند، و اساسا در کل قانون، مشخص نیست چرا تنها تکیه بر فضای مجازی است و این لایحه خلافگویی احتمالیِ نشریات و رادیو و تلویزیون و سایر رسانهها را که معمولا بیش از یک هزارم جمعیت کشور (به عنوان پایه قید شده در این لایحه)، مخاطب دارند، دربرنمیگیرد. برای دفع این شبهه مقدر این نکته را باید گفت که اگر استدلال آن است که در آن حوزهها، قانون وجود دارد، درباره رادیو و تلویزیون که چنین چیزی وجود ندارد و صرفا درباره مطبوعات قانون خاص وجود دارد که آنجا نیز یک پیشنهاد این است که بهتر آن بود این قانون یا با قانون مطبوعات تجمیع شود و به جای یک لایحه مستقل، صرفا چند ماده اصلاحی و الحاقی به قانون مطبوعات باشد تا هم از شاکله موجود در آن قانون استفاده شود و هم حکمرانی فرهنگی درباره رسانههای کشور به صورت یکپارچه پیگیری شود.
ادامه دارد ...
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
آزادی رسانه یا مسئولیت اجتماعی
ادامه دارد ...
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۱۷:۳۱
نگاهی کوتاه بر لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع (بخش چهار از چهار، بخش پایانی)
اینها مبهم است!
دوم؛ ماده 2 لایحه که درباره دامنه شمول قانون است، شامل کلیه سکوهای خارجی است که مشخص نیست چگونه اعمال حکمرانی بر محتوایی که به ویژه در رسانههای غیرداخلی فارسی زبان در این سکوها تولید و منتشر میشود، ممکن خواهد شد.
سوم؛ بند 3 از ماده 4، عبارت «بررسیهای متعارف» با وجود نقش کلیدیاش، مبهم است.
چهارم؛ در بند 5 از ماده 2، «رعایت همسانی بازدید» چگونه مقدور و ممکن است؟ مگر آن که به صورت مسامحهای در نظر گرفته شود که البته متن قانون همواره باید دقیق و بیابهام باشد.
پنجم؛ بند 5 از ماده 6 انتظار میرفت که فربهتر و جدیتر باشد. این ماده، همان جایی است که میشد برای حمایت از جریان آزاد اطلاعات، شفافیت و روزنامهنگاری تحقیقی، موارد خوبی را مصوب کرد.
ششم؛ بند 2 از ماده 8، عبارت «اعمال محدودیت جذب کاربر جدید» بیش از آن که تنبیه سکو و مدیر سکو باشد، محروم کردن حقوق کاربران و شهروندانی است که خواهان دسترسی به یک رسانه و اطلاعات، هستند.
هفتم؛ در ماده 12 مشخص نیست چگونه «عالما و عامدا» بودن انتشار، قابل احراز است. همچنین مهمترین اشکال تبصره 1 ماده 12، نیز که مجازات را منوط به «اعلام قطعی خلاف واقع بودن از سوی مراجع مذکور» کرده است، همان است که یکی از مهمترین بخشهای این قانون را به مرجع دیگری منوط و موکول کرده است.عبارت «نظامات دولتی» که در تبصره 2 ماده 12 و تبصره ماده 18، قید شده است، مشخص نیست چیست و چه تعریفی دارد.
هشتم؛ در ماده 14 مشخص نیست منظور از شرایط اضطرای به تشخیص مجلس شورای اسلامی چیست.
نهم؛ در ماده 17 مشخص نیست قید «علم به خلاف واقع بودن» یک تکذیبیه از سوی یک مدیر، چطور مشخص میشود و قابل اثبات است.
دهم؛ در جایی از این لایحه قید نشده است که اگر پس از محکوم شدن فرد و حین یا پس از اعمال مجازات، به مرور زمان و با بررسیهای بیشتر از سوی سایر رسانهها و افراد، آشکار شود که محتوای منتشر شده خلاف واقع نبوده است، چه مجازاتی برای پنهانکنندگان واقعیت در نظر گرفته میشود و حقوق از دسترفته رسانه، رسانهگر و کاربران و مردم چگونه جبران خواهد شد.
یازدهم؛ با وجود این که خلافگوییِ یک مدیر یا مسئول اعم از یک وزیر، وکیل یا مدیرکل و مانند آن نیز میتواند در سطح گستردهای اثرات و تبعات منفی داشته باشد، در این لایحه مطلبی در این خصوص دیده نمیشود. دو مورد اخیر از مواردی هستند که اصلاح آن، میتواند توازن ذکر شده در سطور فوق را بهبود دهد.
دوازدهم؛ به عنوان یکی از نکات فرعی و البته مهم، در این لایحه نیز، قواعد درستنویسی زبان فارسی به درستی رعایت نشده است. به طور مثال به کار بردن کلمات عربی مانند عالما، عامدا و غیره، به شکل عربی و غیر فارسی آن، خلاف اصول درستنویسی فارسی است و شایسته است متنی که به عنوان قانون قرار است مصوب شود، از چنین اشکالاتی پیراسته شود.
با تقدیم درود و صلوات به روان پاک شهیدان و به ویژه شهیدان اصحاب قلم و بیان در جنگ اخیر و به امید گسترش راستی و درستی در جامعه ما.
*دکتر حسین مهدیپور، مدرس فرهنگ و رسانه
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
اینها مبهم است!
با تقدیم درود و صلوات به روان پاک شهیدان و به ویژه شهیدان اصحاب قلم و بیان در جنگ اخیر و به امید گسترش راستی و درستی در جامعه ما.
*دکتر حسین مهدیپور، مدرس فرهنگ و رسانه
به کانال آوید بپیوندید:تلگرام: https://t.me/Avid20012001واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmmبله: @avid20012001ایتا: eitaa.com/Avid20012001
۱۷:۳۲