در یکی از حساس ترین و بامسما ترین «شرایط حساس کنونی» در تاریخ معاصر ایران و چه بسا پر بیراه نباشد اگر بگوییم تاریخ ایران، قرار داریم. شدت «پیچ تاریخی» چنان است که تمام موجودیتمان را به جدارههای تاریخ میفشارد و همچون شرایط حساس کنونیهای پیشین، گاهی در موقعیتی گرفتار میشویم که اگر انتقاد کنیم احساس میکنیم نه آنچنان شنیده میشود و نه موثر است و حتی ممکن است به ایجاد بیاعتمادی و برهم زدن وحدت بین مردم متهم شویم (و چه بسا واقعا هم به آن منجر شود) و اگر انتقاد نکنیم هم یا باید شاهد تکرار ملالتبار اشتباهات باشیم یا امیدوار به آنکه متولیان خودشان به طور خودکار نقصها را دیده و چارهای بیاندیشند.در شرایط جنگی، نیروهای مسلح بهعنوان خط مقدم دفاع از امنیت و تمامیت ارضی کشور با خطرات جانی، فشار روانی و محدودیتهای شدید در تصمیمگیری مواجهاند. در چنین شرایطی اولویت با حفظ انسجام ملی، بالا نگهداشتن روحیهی عمومی و عدم افشای اطلاعات حساس است، به علاوه تجربهی جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ما در میانهی «جنگ روایتها» هستیم و این جنگ، در واقع ابزاری برای «جنگ ارادهها»ست و «روایت» قرار است «اراده» را تغییر دهد. شواهد نشان میدهد که بخشی از راهبرد دشمن از حملهی نظامی هم در واقع اثرگذاری بر «ارادهی مردم» بوده که حداقل در این مرحله توفیق چندانی نیافتهاست. در چنین شرایطی، رسانهها و افکار عمومی دیگر در حاشیهی نبرد نیستند؛ بلکه بهروشنی به متن و چه بسا میدان اصلی و نهایی جنگ تبدیل میشوند. در چنین شرایطی انتقادهای غیر دقیق، ناآگاهانه یا همراه با اطلاعات غلط، میتوانند؛• به اعتبار و اقتدار جایگاه و تصمیمات فرماندهی و رهبری ضربه بزنند.• موجب تضعیف روحیهی سربازان و مردم شود.• اطلاعات مفیدی برای دشمن فراهم کند.• اختلاف و بیاعتمادی در میان مردم و نهادهای امنیتی یا سایر مسئولین ایجاد کند.• به شکل گیری انتظارات نادرست و غیر واقعی در مردم منجر شود و... .با در نظر گرفتن برآیند این موارد (اگر ملاحظات امنیتی را جدا کنیم) قابل مشاهده است که گاهی اثرات رسانهای نقد بر نقش اصلاحی آن سایه می اندازد. این مسئله یکی از زمینه های جدی توصیه به محدود کردن انتقادات است. محدود کردن انتقاد معمولاً بهدلیل نگرانی از تأثیرات منفی رسانهای و جنگ روایتها صورت میگیرد، اگرچه اصل دغدغهی این نگاه درست است اما یک جانبه نگری در آن، باعث غفلت از نقش مهم انتقاد در افزایش خودآگاهی جمعی میشود و از نگاه جنگ روایتها نیز رویکردی ناقص است. بنابراین، برای مدیریت انتقاد و تأثیرات رسانهای آن باید به جای محدودسازی، رویکردی عمیقتر و فعالتر اتخاذ کرد. در ادامه تلاش میکنیم جنبههایی مرتبط با این رویکرد را روشن سازیم.
۱۵:۴۴
کار درستتر آن است که نقد به عنوان ابزاری برای طرح نگرانی و حق مردم به رسمیت شناخته شود و با مسئولیتپذیری با دغدغهها و نگرانیهای مردم و نخبگان مواجه شد و در چهارچوب ملاحظات ممکن نسبت به آنها پاسخگو بود. اگر مسئلهای را در حال حاضر نمیتوان با مردم مطرح کرد همین به صورت رسمی و شفاف توسط مسئولین بیان شود. بنابراین؛ «مواجههی مسئولانه و جدی با انتقادات و نقاط ضعف» یکی از ارکان مغفول اما مهم جنگ روایتها است.
بهجای محدودسازی نقد، باید فضایی امن برای بیان و پاسخگویی شفاف ایجاد شود تا مردم و متخصصان بتوانند نکات انتقادیشان را مطرح کنند و مسئولان با پذیرش مسئولیت و توضیح محدودیتها، آن موارد را در تصمیمگیری لحاظ کنند.
برای این منظور؛ *نقد باید بهعنوان بخشی از راهبرد جنگ روایتها و عامل بازگرداندن اعتبار رسانهها پذیرفته شود و حلقههای رسانهای و پاسخگویی با تقسیم کار درست شکل بگیرند، همچنین نهادهای نظامی جنگ روایتها را به رسمیت شناخته و امور رسانهای را صرفاً برونسپاری نکنند.اگرچه تمام این مسائل جزئیات بسیاری دارند، اما مسئلهی اصلی این نوشتار، دعوت به تغییر دیدگاه و راهبرد نسبت به این موضوع بود. باید تاکید کرد که؛ با برقراری یک تعادل انتقادی مناسب و ساخت یک راهبرد واقعی که در آن نگاه جامع تری به مسئله ی «نقد» وجود داشته باشد، هم میتوان میدان روایت را مدیریت کرد و هم احتمال خطا در میدان جنگ را کاهش داد.
۱۵:۴۴
@barayand_mag
۱۷:۳۱
اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال کشیدن مردم به خیابانها بود اما در این هدف دچار اشتباه محاسباتی شد، گزاره پرتکرار این روزهاست. واقعیت آن است که رژیم چنین اشتباهی را در محاسبات خود داشته، اما ما نیز چنین اشتباهاتی را در تصورات خود داریم. یکی از این اشتباهات این است که فکر میکنیم فرهنگ روزگار ما به سرعت درحال تغییر است و برخی ارزشها در معرض از دسترفتن هستند. اگرچه این فکر بایست مدنظر کارشناسان فرهنگی باشد اما از آن جهت اشتباه است که ندانیم؛ اساساً بنیانهای فرهنگی جامعه به سادگی تغییر نمیکنند. اتفاقاً در جنگ تحمیلی اخیر نیز همین بنیانهای اجتماعی مانع از حمایت مردم از دشمن شد ولی به جرئت میتوان گفت ما هنوز به شناخت درستی از بنیانهای فرهنگی مردم ایران دست نیافتهایم.
۱۶:۱۳
اندیشۀ مقاومت در بستری امکان رشد مییابد، که ارزش در آن امری فردیت یافته و اقتصادی نیست بلکه امری مرتبط با منافع مردمی است.از وقایع بسیاری میتوان نتیجه گرفت که طرح هویتی دوم بیانگر هویت ملّی ایرانیان است. چرا که مردم ایران نشان دادهاند از ابتدای مواجهۀشان با استعمار، طرف ارزشهایی هستند که فی نفسه در نظام اخلاقی آنان معنادار است.
۱۶:۱۴
استادمان تعریف میکرد روز عاشورای سال ۵۷ وقتی مادرش آماده شده بود تا در تظاهرات علیه شاه شرکت کند، پسرها مانعش شدند و گفتند با این سن و سال تظاهرات جای شما نیست. اما مادر گفتهبود: اگر نروم فردای قیامت جواب فاطمۀ زهرا را چه بدهم؟! و قبل از بستن در هشدار داده بود که؛ شما هم بروید، خانه نمانید که حلالتان نمیکنم!
۱۵:۴۶
۱۵:۴۶
وضعیت غزه در یکی دو سال اخیر و دستِ بستهی ما در حمایت، این گزاره را به ذهنم میآورد که اگر در حوزهی فناوری وضعیت بهتری داشتیم، شاید داستان جور دیگری رقم میخورد!فناوری، عامل کلیدی در معادلات منطقهای و بینالمللی است. حتی پیش از رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل نیز این احتمال وجود داشت که اگر ایران در فناوری پیشرفت ملموستری کرده بود، معادلات منطقهای و بهویژه وضعیت غزه، مسیر متفاوتی پیدا میکرد. اما جنگ دوازدهروزه و مواجههی آشکار رژیم با کشورمان، اهمیت فناوری را جدیتر و ملموستر روی میز قرار داد.جنگ امروز، جنگ فناوری است. اهمیت این موضوع تا آنجاست که رهبری در پیام هفتبندی خود پس از آتشبس، پس از تأکید بر حفظ وحدت و همبستگی ملی، حرکت علمی و پیشرفت فناوری را بهطور جدی مطالبه کردند.اگر فناوری را بهعنوان «مسئله» در تمامی ابعاد آن بپذیریم، گام بعدی توجه به مهمترین بعد آن، یعنی نحوهی مواجهه با فناوری و ساختار سازمانی و اجتماعی پیشبرد آن است، تا علاوه بر توان ساخت فناوری پیشرفته، سرعت عمل نیز افزایش یابد؛ موضوعی مهم که تاکنون از آن غفلت کردهایم!این متن قصد دارد جایگاه جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس را مورد توجه قرار دهد و بهنوعی آن را به دفاع امروز پیوند بزند. اما پیش از ورود به این موضوع، لازم بود حرف آخر را اول بزنیم؛ اینکه: جنگ امروز ماهیتی فناورانه دارد و آنچه از جهاد دیروز قابل فراگیری است، نرمافزار و روح حاکم بر آن است، تا بستری برای حل نیاز بر زمینماندهی فناورانهی امروز ساخته شود و نوعی جهاد دانشبنیان شکل بگیرد!
۱۵:۵۹
مراکز تحقیقاتی و مهندسی جهاد، با انبوهی از خلاقیتها و کارهای مهم، از ساخت مهمات، تعمیرات خودرو و تجهیزات، ابتکاراتی مثل شنکوب، شناورهای موتوری، بولدوزر کنترل از راه دور تا مهمترین کار فناورانه آن روزها یعنی؛ ساخت موشک مجتمع با برد ۱۸۰ کیلومتر، کاملاً بومی (سال ۶۷) فعال بودند. هرچند پس از جنگ این مراکز منحل شدند، اما براساس نیاز آن روز، در جهاد بود که یکی از اولین دانشبنیانهای ایران شکل گرفت و یک مرکز دانشبنیان بود که فناوری موشک سوخت جامد را بومی کرده بود. مرکز تحقیقات جهاد پس از انحلال، سازمان فضایی نام گرفت و جمعی از مهندسان آن، در وزارت نیرو پایههای شرکت مپنا را بنا نهادند.
تغییر اول برای این سازمانها، نفیِ خود و سپردن به مردم است!اصل پروژهها باید در ساختار چابک دانشبنیانها رقم بخورد و مجموعههای دفاعی، شبکهسازی و پشتیبانی تماموکمال داشته باشند. نوع کوچکی از این تعامل و شبکهسازی در نانوفناوری کشور و شبکه آزمایشگاههای آن انجام گرفتهاست.یک حالت ایدهآل؛ بستری با مدیریت یکپارچه برای حضور دانشبنیانها و صاحبان ایده است، تا مجموعهها در سایهی آن، بیتشریفات کار کنند و خود بستر (مراکز نظامی) بهعنوان یک هستهی حمایتگر، تأمینکنندهی زیرساخت و تجهیزات باشد و به عنوان نخ تسبیح عمل کند. این یعنی؛ قرار گرفتن چابکی دانشبنیانها در کنار تجهیزات و امکانات سازمانها. نوعی جهاد دانشبنیان که تمام صاحبان ایده و دغدغه (را ولو فعلاً در حوزهی نظامی) در چند بخش نظامی خاص، زیر چتر خود داشته و بضاعتشان را مطالبه کند.لازم به ذکر است که شبکهی تجهیزات و آزمایشگاهها برای هر فناوری و حوزهی با هم (مثلاً شبکهی مربوط به موتورهای جت یا شبکهی تجهیزات لیزری) متفاوت است. اما ساخت چنین شبکههایی، با عملگرایی دانشبنیانها در تحقیق و توسعهی دفاعی، شتاب بسیاری ایجاد خواهد کرد.این حرکت، چالشهای زیادی دارد. مهمترین چالش چنین اقداماتی، بحث امنیتی آن است که به تحقیق و توسعه نیاز دارد تا بتوان شبکههایی امن، مبتنی بر اعتماد و شناخت، ایجاد کرد.
۱۵:۵۹
پس از طوفان الاقصی و پیش از جنگ ۱۲ روزه، جریان مستقلی که خود را نسبت به جمهوری اسلامی مسئول میداند، این سوال مشترک را در ذهن میپروراند که در دوره پساطوفان آیا آرایش شغلی فعلی، کفایت رویارویی با دشمن و پیگیری خط مقاومت و پیشرفت را خواهد داشت یا خیر؟شهودی که میان این نیروها وجود داشت این بود که اگر در موقعیت و جهت گیریهای شغلی گذشته باقی بمانند میدان جنگ برای آنها گشوده نخواهدشد و خودشان باید درصدد میدانگشایی و نقش یابی یا حتی نقشسازی برای خودشان باشند. آنها تلاشهای خرد و کلانی را پی گرفتند، در برخی حیطهها مثل حوزه فناوریهای دفاعی، رسانه روایت محور و خدمت رسانی توانستند میان جنگ و شغل خود ارتباطی برقرار کنند، اما در اکثر قریب به اتفاق سایر حیطهها، این ارتباط به حد کفایت نرسید. در این کشاکش برای نقش یابی شغلی بود که جنگ 12 روزه آغاز شد. مدت زمان کم و غافلگیرانه بودن این جنگ، در حال حاضر امکان ارزیابی کامل آمادگی نیروها در زمان جنگ را از ما میگیرد، اما با مشاهده وضعیت بازآرایی پساجنگ میتوان به سرنخ هایی رسید.
@barayand_mag
۱۶:۰۰
دسته دوم؛ آن دستهای هستند که متوجه قدرت آفرینیهای ریشهدار و عمیق فعالیت شغلی نیستند و یک نوع عمل پارتیزانی را در قبال همه حوادث پیگیری میکنند*، عمل پارتیزانی در برابر ساخت یک شغل علیرغم اینکه که میتواند سریع نتیجه دهد ولی شکننده و ناپایدار است. *برای خلق قدرت پایدار در برابر آمریکا و اسرائیل، تمرکز و انباشتهای حرفهای عمری، ضروری است.
@barayand_mag
۱۶:۰۰
۱۰:۲۴
۱۶:۲۷
#متنخوانی
فصلنامه برآیند با همکاری شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار میکند:
حلقۀ متنخوانی کتاب نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی اثر داگلاس نورث
کتاب «نهادها، تغییر نهادی و عملکرد اقتصادی» داگلاس نورث، یکی از نوآوریهای بنیادین در تحول اندیشهٔ توسعه و اقتصاد سیاسی نیمهٔ دوم قرن بیستم است. اهمیت این اثر از دو منظر قابل تأمل است؛
نخست آنکه نورث با نقد درک نئوکلاسیکی از نهادها، مسیر مطالعات توسعه را از الگوی کارکردگرایانه و تکاملگرایی داروینی به سوی درک تاریخی، فرهنگی و موقعیتمند از رفتار نهادها سوق داد.
دوم آنکه اثر نورث را میتوان نقطهٔ آغاز چرخش مفهومی مهمی در نظریههای حکمرانی دانست: چرخشی از «مهندسی نهادی» به «فهم نهادی».
اندیشهٔ نورث تلاشی است برای کشف منطق حرکت جامعه پیش از آنکه در مقام مهندس توسعه ظاهر شویم؛ کوششی برای فهم اینکه نهادها چگونه میزِیند، پیش از آنکه بخواهیم آنها را تغییر دهیم.
مسئول حلقه: سیدعلی کشفیدبیر گروه مدیریت و سیاستگذاری شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی
سه شنبهها ساعت ۱۰:۳۰ مرکز نوآوری و تعالی کوثر
شروع از 13 آبان ماه (بهمدت پنج ماه)
برای ثبت درخواست شرکت در این جلسات، نامونامخانوادگی، رشتۀ تحصیلی، دانشگاه محل تحصیل و شماره موبایل خود را به شناسه @barayand_admin ارسال نمایید.
@barayand_mag
شروع از 13 آبان ماه (بهمدت پنج ماه)
۱۴:۵۱
۱۷:۰۸
#مرور_شماره_صفر
۱۸:۳۴
۱۶:۱۳
#مرور_شماره_صفر
۱۶:۳۹
#مرور_برآیند_صفر
۱۶:۳۶
۱۵:۱۳