undefinedدر کارهای خیریه شریک شوید@bazaryabimodern1987undefinedبازاریابی و فروش اغلب اوقات با فریبکاری مردم برای پول گرفتن از آنها شناخته می‌شود. این در حالی است که بازاریاب‌ها خودشان را کسانی می‌دانند که محصولات مورد نیاز مردم را به آنها معرفی و ارائه می‌کنندundefinedاگر چه بازاریاب‌ها و فروشندگان مدام ادعا می‌کنند که خواسته‌ها و نیازهای مشتریان را بر هر چیزی اولویت می‌دهند، اما این بدان معنا نیست که مادر تِرِزا هستندundefinedبه بیان دیگر، در جهانی که هر کسی به فکر منافع خودش است، ما بازاریاب‌ها و فروشندگان هم باید به این موضوع فکر کنیم که چگونه می‌توانیم مشتریان‌مان را تشویق کنیم پول‌شان را به ما بدهند، نه به رقبایمان؟undefinedیکی از بهترین راه‌ها برای آن که هم خودمان را از اتهام فریبکاری مبرّا کنیم و هم مشتریان‌مان را تشویق کنیم به جای رقبا از ما بخرند، بازاریابی خیریه‌ای است. یعنی محصول و برندمان را به یک فعالیت خیریه‌ای متصل کنیمundefinedفروشگاه‌های زنجیره‌ای تِسکو نمونه خوبی در این زمینه هستند. این شرکت از سال 1992 از استراتژی بازاریابی خیریه‌ای استفاده می‌کند و در آن به ازای هر 10 دلاری که مشتریان از فروشگاه‌های شرکت خرید می‌کنند، یک کوپن ویژه می‌دهدundefinedمشتریان می‌توانند این کوپن‌ها را به هر مدرسه‌ای که دل‌شان می‌خواهد، بدهند تا آن مدرسه، با مراجعه به یکی از فروشگاه‌های تِسکو، لوازم مورد نیازش را بخردundefinedتِسکو با اجرای این استراتژی، تا کنون بیش از 100 میلیون دلار به مدارسی که خود مشتریان آنها را انتخاب کرده‌اند، کمک کرده استundefinedاین استراتژی، مزیت‌های فراوانی برای تِسکو به دنبال داشته که مهم‌ترین‌شان عبارتند از:undefinedمشتریان بیشتری را جذب تِسکو کرده است، به خصوص مشتریانی که انسان‌های شریفی هستند و شرکت می‌تواند روی آنها حساب کندundefinedتِسکو منافع زیادی را برای جامعه‌ای که در آن حضور دارد، خلق کرده استundefinedتِسکو یک چهره انسانی و مثبت از خود به نمایش گذاشته استundefinedچون این مشتریان هستند که مدارس را انتخاب می‌کنند، تِسکو تقریبا مطمئن است که پول به نیازمندترین مدارس می‌رسدundefinedمشتریان تشویق می‌شوند با خریدن بیشتر و مستمر از تِسکو، به مدرسه مدنظرشان بیشتر کمک کنند. این کار هم به نفع تِسکو است و هم به نفع مدارس محرومundefinedتِسکو به کارمندانش هم روحیه و انگیزه می‌دهد که در یک شرکت خیریه‌ای کار می‌کنید که می‌خواهد مدارس محروم را توسعه بدهد@bazaryabimodern1987

۱:۲۰

undefinedاهمیت مشتری در دنیای امروزی@bazaryabimodern1987undefinedیکی از راه‌های موفقیت هر کسب و کاری، مشتری‌مداری و توجه کامل به مشتریان شرکت است. با این حال، بسیاری از شرکت‌ها، به معنای واقعی کلمه متوجه اهمیت مشتری نیستندundefinedبرای همین، می‌خواهم با کمک جملاتی از بزرگان کسب و کار، شما را با اهمیت روزافزون مشتری بیشتر آشنا کنم:undefinedهدف هر شرکتی، جذب و حفظ مشتری است، چون تنها کار سودآور در هر شرکتی همین کار است (پیتر دراکر) undefinedمشتری وفادار و مشتری منتقد، بهترین دوستان هر کسب و کاری هستند (استیو لئونارد)undefinedقانون اول: همیشه حق با مشتری است. قانون دوم: اگر مشتری اشتباه می‌کند، قانون اول را بخوانید (استیو لئونارد)undefinedمشتری تنها کسی است که می‌تواند همه ما را با خرید کردن از رقبایمان، از کارمان اخراج کند (سَم والتون)undefinedبهترین راه حفظ مشتریان‌تان این است که همیشه راهی بیابید که بیشترین منافع را در مقابل کمتری هزینه‌ها به آنان بدهید (جَک وِلش)undefinedاگر به مشتریان‌تان فکر نمی‌کنید، اصلا فکر نمی‌کنید (ضرب‌المثل آمریکایی)undefinedاگر مشتری‌محور نباشیم، بهترین خودروهایمان هم پشیزی نمی‌ارزند (هِنری فورد)undefinedبه جای فروش بیشتر، مشتریان وفادارتر و سودآورتری پیدا کنید (کاترین بارچِتی)undefinedهر چقدر مشتریان بیشتری را حفظ کنید، باز هم کم است (نایجِر ساندِرز)undefinedهدف هر کسب و کاری، پیدا کردن مشتریانی است که با خودشان مشتریان جدیدی می‌آورند (اُسِریو سینگ)undefinedخدمات به مشتری خوب، کم‌هزینه‌ترین راه موفقیت هر کسب و کاری است (سالی گرونو)undefinedارایه خدمات عالی به مشتری، کار یک واحد نیست، وظیفه همه ماست (شعار هِولت پاکارد)undefinedسعی کنید بفهمید مشتری به چه چیزی نیاز دارد و فراتر از آن را به او عرضه کنید. همچنین بفهمید مشتری چه چیزهایی دوست ندارد و از آنها دوری کنید (استیو جابز)undefinedبهترین شرکت‌ها، مشتری جذب نمی‌کنند، بلکه مشتریان‌شان را به طرفداران دو آتشه تبدیل می‌کنند (کِن بلانچارد)undefinedبه جای این که مشتری را به عنوان یک کیف پول ببینیم، باید او را به عنوان یک انسان ببینیم (جان کارلسون)undefinedهمواره سعی کنید سرسخت‌ترین مشتریان‌تان را راضی نگه دارید، چون بعد از آن راضی نگه داشتن بقیه مشتریان برای‌تان آسان می‌شود (ضرب‌المثل مدیریتی)undefinedاگر نمی‌توانید لبخند بزنید، فروشگاه‌تان را باز نکنید (ضرب‌المثل چینی)@bazaryabimodern1987

۱:۰۵

undefinedمخاطبان‌تان را درگیر کنید@bazaryabimodern1987undefinedدر روانشناسی اصلی داریم به نام «اصل درگیری» که طبق آن، انسان‌ها وقتی با چیزی عملا درگیر می‌شوند، به آن بیشتر علاقه‌مند می‌شوند و نسبت به آن احساس تعهد بیشتری پیدا می‌کنند undefinedبه همین دلیل است که یکی از بهترین راه‌های متقاعدسازی، درگیر کردن طرف مقابل‌مان است، حتی اگر این درگیر شدن و مشارکت کردن، بسیار جزیی باشدundefinedبرای درگیر کردن مخاطبان‌مان می‌توانیم از این پنج استراتژی استفاده کنیم:undefinedدرگیری شناختیundefinedوقتی فرد در مورد موضوعی فکر می‌کند یا آن را تجزیه و تحلیل می‌کند، دچار درگیری شناختی می‌شود و گوشه‌ای از ذهنش را به موضوع مدنظر ما اختصاص می‌دهدundefinedبرای مثال، وقتی مدیری از زیردستانش می‌خواهد راجع به موضوعی فکر کنند و به او مشورت بدهند، از استراتژی درگیری شناختی کمک گرفته استundefinedدرگیری عاطفیundefinedوقتی موضوعی برای فرد جالب توجه باشد، به آن علاقه‌مند می‌شود و درگیری عاطفی با آن پیدا می‌کند. این نوع درگیری باعث نوعی دلبستگی و وابستگی فرد به موضوع می‌شودundefinedبرای مثال، مدیری که تلاش می‌کند اهمیت یک موضوع و تاثیر آن بر آینده شغلی و زندگی شخصی کارمندان را توضیح بدهد، تلاش می‌کند آنها را از نظر عاطفی درگیر کندundefinedدرگیری اجتماعیundefinedدرگیری اجتماعی در اثر ارتباط با افراد پیرامون یک موضوع مشخص به وجود می‌آید. برای این نوع درگیری، فرد باید با افراد دیگری، فعالیت‌های مشترکی مثل هم‌فکری، ایده‌یابی و غیره را انجام بدهدundefinedمثلا وقتی مدیر یک واحد از کارمندانش می‌خواهد یک گروه داخلی برای یافتن ایده‌های جدید تشکیل بدهند و هر هفته حداقل دو ساعت با هم راجع به موضوع فکر کنند، کارمندانش را از انظر اجتماعی درگیر کرده استundefinedدرگیری فرآیندیundefinedوقتی که فرد در انجام کاری مشارکت می‌کند، درگیری فرایندی رخ می‌دهدundefinedبرای مثال، مدیری که افراد مخالف یک محصول یا کمپین جدید را در عرضه آن محصول جدید به بازار یا اجرای آن کمپین جدید درگیر می‌کند و به آنها مسئولیت می‌دهد، در حال اجرای استراتژی درگیری فرآیندی استundefinedدرگیری در تغییرundefinedهمیشه افراد زیادی در مقابل تغییر و اصلاح مقاومت می‌کنند. یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش مقاومت آنها، درگیر کردن ایشان در فرایند تغییر و تحول استundefinedبرای مثال، مدیری که از مخالفان یک طرح نظرخواهی می‌کند و یا از آنها می‌خواهد معایب طرح را پیدا کنند، در حال درگیر کردن آنها در تغییر است@bazaryabimodern1987

۱:۳۱

undefinedundefinedنقاط قوت کسب و کار خود را در ابتدا بیان کنید@bazaryabimodern1987undefined️در حالت کلی مشتریان تمایل دارند در ابتدای تماس خود با کسب و کارها در مورد خدمات و نقاط قوت آن‌ها اطلاعاتی به دست آورند. undefinedبنابراین هنگام برقراری ارتباط با مشتری بهتر است پس از آگاهی از نیازها و ارائه یک سری اطلاعات کلی بهتر است سراغ نقاط قوت و ویژگی‌ها و خدمات منحصر به فرد شرکت خود بروید.undefined زیرا این مرحله از ارتباط تاثیر بسیاری در شکل‌گیری ذهن مخاطب نسبت به برند شما دارد. بنابراین به عنوان یک فرد حرفه‌ای بهتر است مشتری را متقاعد کنید که در تماس با شما بهترین گزینه را انتخاب کرده است.@bazaryabimodern1987

۱:۲۴

undefinedundefinedبه پایان مکالمات دقت کنید@bazaryabimodern1987undefined️همیشه سعی کنید طوری نیازهای مشتری را برطرف کنید که در پایان مکالمه، جمله‌ی "خب، خیلی ممنونم. من دیگر مشکلی ندارم" را از زبانش بشنوید.
undefined برای مثال می‌توانید مکالمه خود با مشتری را به شکل زیر به پایان ببرید:
undefinedبسیار عالی. خیلی خوشحالم که توانستم مشکل شما را برطرف کنم. اگر مشکل دیگری وجود دارد خوشحال می‌شوم که به شما کمک کنم.
undefinedشاید باورتان نشود، اما بسیاری از مشتریان تا قبل از اینکه در مورد مشکلات دیگر از آن‌ها سوال نشود، پرسش خود را مطرح نمی‌کنند. عبارت "خوشحالم می‌شوم به شما کمک کنم" باعث می‌شود مشتری احساس بدی بابت سوال‌های خود نداشته باشند.undefined@bazaryabimodern1987

۱:۱۴

undefinedundefinedقطعی‌ کردن فروش@bazaryabimodern1987undefined️قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچ‌گاه درخواست نمی‌کنند. undefinedدعوت به خرید. شاید ساده‌ترین تکنیک قطعی‌ کردن فروش دعوت به خرید است. وقتی محصول را ارائه کردید، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»وقتی مشتری می‌گوید: «نه، فکر می‌کنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن جمله: «خوب، پس چرا آن‌ را امتحان نمی‌کنید؟» مشتری را دعوت به خرید می‌کنید.undefined می‌توانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید. بسیاری از مشتریان تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آن‌ها می‌پرسید: «اگر علاقه‌مند هستید، چرا آن‌ را امتحان نمی‌کنید؟» از شنیدن پاسخ: «حتما، چرا که نه؟» شگفت‌زده خواهید شد.undefinedاگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید، نیازها را به‌ دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعت‌محور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید، فروش خود‌به‌خود به‌ سوی قطعی‌ شدن پیش می‌رود. @bazaryabimodern1987

۲:۵۵

undefinedundefinedمشتری احتمالی مناسب ویژگی‌هایی دارد که می‌توان آن‌ها را این‌گونه طبقه‌بندی کرد:@bazaryabimodern1987undefined زمان‌بندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده می‌شود و هم‌اکنون این نیاز وجود دارد.undefinedمشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن‌ را حل می‌کند.undefined ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینه‌ای بسیار کم‌تر از ارزش خود هدف، می‌تواند به آن دست یابد.undefinedدرد: مشتری ناراضی است یا ناخرسندی‌هایی‌ دارد که برطرف کردن آن‌ها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.undefined نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد یا می‌خواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث می‌شود که سریع‌تر، بهتر و ارزان‌تر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمی‌شد.undefinedشفافیت مهم‌ترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به‌ وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرون‌به‌صرفه برای مواجهه با آن‌ها است.@bazaryabimodern1987

۲:۰۳

undefinedundefinedارائه متقاعد‌کننده@bazaryabimodern1987undefined️ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی می‌شود. @bazaryabimodern1987undefinedبهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است؛ برای مثال می‌گویید: «این یک نرم‌افزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن می‌توانید همه اعداد کسب‌و‌کار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»undefinedدر ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که می‌تواند بدون متوقف‌ کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. برای مثال:undefinedفروشنده: آیا مایلید این نرم‌افزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟مشتری: نه ترجیح می‌دهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.undefinedفروشنده: مشکلی نیست. این نرم‌افزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار می‌کند و هم روی سیستم‌های سرور.undefinedدر ارائه فروش قوی و حرفه‌ای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کرده‌اند اشاره می‌شود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته‌، محصول یا خدمت شما را خریده‌اند و از نتایج آن راضی هستند.@bazaryabimodern1987

۰:۴۰

undefinedundefinedتشخیص دقیق نیازها@bazaryabimodern1987undefined️بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت می‌کنند نمی‌دانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است. undefinedوقتی با مشتری صحبت می‌کنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نا‌مشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن‌ را بداند یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر می‌کند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.undefinedاگر نیاز نامشخص و مبهم باشد، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص می‌توانید نیازهای موجود را به‌ دقت بشناسید و روش برآورده کردن آن‌ها به‌ وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.undefinedدر بسیاری از موارد، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد، در‌ حالی‌ که شرایط او واقعا رضایت‌بخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما به‌ عنوان فروشنده حرفه‌ای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.undefinedپرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش‌ سپردن به پاسخ آن‌ها، روش دقیق تعیین نیازها است. پر درآمدترین فروشنده‌ها، سوالات خود را از قبل به‌ دقت آماده می‌کنند، آن‌ها را یاداشت کرده و به‌ ترتیب می‌پرسند. @bazaryabimodern1987

۵:۰۱

undefinedچگونه با مشتری‌مان همدلی کنیم؟@bazaryabimodern1987undefinedبه نظر من، مهم‌ترین قانون برای موفقیت در فروش، این قانون به ظاهر ساده است: پای‌تان را در کفش مشتری بکنید تا بفهمید او در چه شرایطی قرار داردundefinedاین استراتژی به استراتژی همدلی با مشتری معروف است که متاسفانه بسیاری از فروشندگان از آن غافل‌ هستند و خیلی راحت می‌گویند: صادقانه بگویم، به من ربطی ندارد که مشتری در چه وضعیتی قرار دارد یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند؛ من که فضول نیستمundefinedبه نظرتان با چنین روحیه‌ و رویکردی می‌توان یک رابطه عمیق با مشتری برقرار و او را تشویق کرد که بارها و بارها از ما بخرد؟undefinedبرای درک بهتر ضرورت همدلی با مشتری، فرض کنید وقتی حال‌تان اصلا خوب نبوده و حوصله کارهای خودتان را هم نداشتید، یکی از همکاران‌تان از شما خواسته تا به او کمک کنید کارهایش را زودتر تمام کند تا بتواند سروقت به خانه برود چون می‌خواسته با همسرش شام را بیرون بخورندundefinedبدون شک، در چنین شرایطی پیش خودتان گفته‌اید عجب آدم بی‌ملاحظه‌ای است که متوجه نیست من حوصله هیچ کس و هیچ چیزی را ندارمundefinedخیلی وقت‌ها، مشتری هم همین فکر را راجع به ما می‌کند و پیش خودش می‌گوید: این فروشنده چرا متوجه نیست من نمی‌دانم این محصول به دردم می‌خورد یا نه! یا شرایط خریدن آن را دارم یا نه! undefinedمثلا فرض کنید پیش یک مشتری شرکتی رفته‌اید و متوجه شده‌اید که شرکت مشتری در حال ادغام شدن با یک شرکت دیگر است و همه مدیران شرکت نگران جایگاه‌شان در آینده هستند شما در این شرایط و بدون توجه به نگرانی‌های مشتری، شروع به معرفی محصول‌تان می‌کنید. به نظر خودتان آیا می‌توانید موفق شوید؟undefinedدر چنین شرایطی، هیچ مدیری حاضر به گوش دادن به حرف‌های یک فروشنده نیست. پس تمام انرژی و زمانی که برای معرفی محصول صرف می‌کنید، قطعا هدر می‌رود و شما را به نتیجه دلخواه‌تان نمی‌رساندundefinedپس همیشه قبل از شروع وظایف اصلی‌تان مثل معرفی محصول یا چانه‌زنی در مورد قیمت، تلاش کنید از طریق درک شرایط و وضعیت روحی و روانی مشتری‌تان، به او احترام بگذارید و سپس سراغ وظایف‌تان برویدundefinedفقط یادتان باشد، منظور از همدلی با مشتری، فضولی، دخالت و امر و نهی کردن نیست، بلکه صرفا ابراز احساسات نسبت به وضعیت و شرایط مشتری است@bazaryabimodern1987

۲:۵۲

undefinedتکنیک ATR در سنجش موفقیت تبلیغات@bazaryabimodern1987undefinedخیلی از شرکت‌ها برای سنجش میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی از مدل ATR استفاده می‌کنند. این مدل به ما یادآوری می‌کند که یک کمپین تبلیغاتی باید یکی از این سه هدف را دنبال کند: undefinedآگاهی (Awareness)هدف کمپین تبلیغاتی، افزایش آگاهی و شناخت مشتریان از برند یا محصول مورد نظر می‌باشد. آگاهی شامل آگاهی از وجود برند یا محصول در بازار، آگاهی از ویژگی‌ها و منافع اصلی آن و آگاهی از نقاط تمایز آن از رقبا می‌باشدundefinedامتحان (Trial)هدف کمپین تبلیغاتی، تشویق مشتریان هدف به خرید امتحانی یا امتحان کردن برند یا محصول می‌باشدundefinedتکرار (Repeat)هدف کمپین تبلیغاتی، تشویق مشتریان هدف به تکرار خرید محصول می‌باشدundefinedمدل ATR به ما دو نکته مهم را یادآوری می‌کند: undefinedاثرگذاری یک کمپین تبلیغاتی را بر اساس میزان دستیابی آن کمپین به هدف اصلی‌اش می‌سنجیم نه بر اساس زیبایی یا جذابیت کمپینundefinedیک کمپین تبلیغاتی فقط یکی از این سه هدف را می‌تواند داشته باشد و نمی‌توانیم دو یا سه هدف را با یک کمپین به دست آوریم@bazaryabimodern1987

۲:۱۴

undefinedundefinedمتقاعد کردن در فروش@bazaryabimodern1987undefined با زبان خریدار تطبیق پیدا کنید.برخی از مردم «بصری» هستند و اساسا بر آنچه که می‌بینند تکیه می‌کنند؛ برخی دیگر «شنیداری» هستند و اطلاعات را با گوش‌ دادن جذب می‌کنند یا برخی «جنبشی» هستند و با خواندن و لمس کردن اطلاعات را پردازش می‌کنند.undefinedبا «الگوی قطعیت» آن‌ها تطبیق پیدا کنید.وقتی که فهمیدید که مشتریان اطلاعات را چگونه پردازش می‌کنند، بفهمید که آن‌ها چه می‌کنند تا با تصمیمی خود را راحت حس کنند. الگوی قطعیت فرایندی است که در طی آن خریدار‌ان برای ادامه‌ مسیر احساس امنیت می‌کنند. برخی افراد اطلاعات را به سرعت قبول می‌کنند و عمل می‌کنند. دیگران باید حرف‌های شما را بار‌ها و بار‌ها بشنوند تا بتوانند آماده‌ انتخاب شوند.undefined با معیار‌های انتخاب آن‌ها، خود را وفق دهید.معیار مشخصی که خریدار می‌خواهد تحقق یابد تا بتواند انتخاب خود را انجام دهد، را کشف کنید. سوالاتی بپرسید و به دقت به جواب‌ها گوش دهید. گفتگو را به سمتی سوق دهید که به دغدغه‌ها و موقعیت مشتری احتمالی اشاره کند.@bazaryabimodern1987

۱:۳۲

undefinedundefinedداشتن زبان بدن خوب در رفتار و اخلاق حرفه ای@bazaryabimodern1987undefinedصاف بنشینید یا بایستید:اندکی به طرف فردی که با او سخن می‌گویید متمایل شوید.قوزکردن یا دست‌به‌سینه نشستن، نشانه این‌است که شما حوصله‌تان از سخنان فردمقابل سررفته و یا از فهوای کلامش ناراحت شده‌اید.undefinedارتباط چشمی برقرار کنید:درزمان صحبت‌کردن یا گوش‌دادن به طرف‌مقابل، نگاه‌کردن به چشم‌ها نشان می‌دهد که حواستان به گفته‌ها یا حضور مخاطبین، جمع است.اگر در خلال صحبت‌های خود متوجه شدید که شخصی به شما توجه نمی‌کند، بحث را تمام نکنید یا سریعاً نتیجه‌گیری نکنید، اندکی وقت گذاشته و علت آن را جویا شوید.undefinedلبخند بزنید:مردم اغلب از اینکه دور و بر فردی خنده‌رو باشند احساس راحتی و رضایت می‌کنند.منظورمان این نیست که تمام مدت لبخند قلابی و مصنوعی روی لب داشته باشید.سعی کنید در خلال یک گفت و گو (خصوصاً اگر موضوع بحث جالب و خنده‌دار است) گهگاه لبخند بزنید.@bazaryabimodern1987

۱:۳۲

undefinedundefinedپس از فروش با مشتری تماس بگیرید@bazaryabimodern1987undefined️در دوره‌های آموزش فروش، وقتی از شرکت‌کنندگان می‌خواهیم کسانی که پس از فروش با مشتریان تماس می‌گیرند، دست‌هایشان را بالا ببرند. undefinedمعمولا در حدود 15 تا 20 درصد این کار را انجام می‌دهند. وقتی سوال می‌کنیم که چرا پس از فروش، با تلفن آن را پیگیری نمی‌کنید، اغلب می‌گویند ممکن است ایرادی وجود داشته باشد و محصول یا خدمت شاید دقیقا آن چیزی نباشد که مشتری توقعش را داشته است؛ اما آن یک فرصت از دست رفته محسوب می‌شود. undefinedهیچ‌ چیز بیش از اینکه فروشنده پس از فروش با مشتری تماس بگیرد یا شخصا در محل حاضر شود، باعث استحکام روابط خریدار و فروشنده نمی‌شود. همیشه این کار را انجام دهید. به ویژه زمانی که اشکالی وجود داشته باشد.@bazaryabimodern1987

۱:۰۹

undefinedundefinedمردم ابتدا شخصیت فرد را می‌خرند@bazaryabimodern1987undefined️توانایی ایجاد اعتماد برای برقراری ارتباط بسیار حیاتی است؛ اما برای این که این روش موثر واقع شود، مهارت دیگری نیز باید کسب شود و آن روشی است که با افراد در سطح فردی (شخصی) ارتباط برقرار کنیم.undefinedدر زمان ایجاد ارتباط با مردم، هرگز بر تفاوت‌های میان خودتان تاکید نکنید. در عوض روی شباهت‌ها، وجوه اشتراک، نقطه نظرات مشابه و عملکردهای همسان تاکید کنید.undefinedتمثیلی کهن از قانون تشدید در موسیقی وجود دارد. اگر یکی از تارهای گیتار را بکشید و نزدیک گیتار دیگری نگه‌ دارید، با اینکه آن دو هیچ تماسی با یکدیگر ندارند اما همان تار در گیتار بعدی نیز شروع به لرزش می‌کند. بر همین قیاس، انسان‌ها کسانی را که با آن‌ها در یک طول موج هستند، دیدگاه‌هایشان را درک کرده، توافق نظر و علایق مشترک داشته باشند، دوست دارند.undefinedبه یا داشته باشید اگر «پس از اولین فروش» ارتباط ایجاد نکنیم، فروش‌های بعدی هم صورت نخواهد پذیرفت.@bazaryabimodern1987

۰:۱۰

undefinedبه مشتری‌تان یک شاه‌ماهی بدهید@bazaryabimodern1987undefinedفروش یک محصول پرطرفدار، با قیمت پایین‌تر از رقبا و حتی با ضرر، به منظور جذب مشتری، یک شگرد شناخته شده در فروش به شمار می‌رودundefinedفروشنده‌ای که این شگرد را به‌کار می‌گیرد، امیدوار است بتواند محصول دیگری را در کنار آن محصول پرطرفدار به مشتری بفروشد و با این کار، سود مناسبی را به دست بیاوردundefinedبرای مثال، یک فست‌فود را در نظر بگیرید که به مشتری به ازای خرید یک پیتزا، دو پیتزا می‌دهد، به این امید که مشتری یک دسر یا سالاد که حاشیه سود بالایی دارند هم بخردundefinedبرای درک بهتر این شگرد، بیایید نگاهی به سرنوشت تکنولوژی وُیپ بیاندازیم که به افراد و شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که با تلفن معمولی‌شان و از روی یک خط اینترنت، با طرف مقابل‌شان در هر جای جهان که باشد، تلفنی حرف بزنندundefinedتوسعه‌دهندگان این تکنولوژی که در زمان عدم حضور اپلیکیشن‌هایی مثل واتساپ و غیره، یک تکنولوژی بسیار مناسب و کاربردی بود، با یک سوال بزرگ مواجه بودند: چگونه از این تکنولوژی درآمدزایی کنند؟undefinedتوسعه‌دهندگان وُیپ بدون شک نمی‌توانستند مثل خیلی از تکنولوژی‌های وابسته به اینترنت، از طریق پخش تبلیغات درآمدزایی کنند، چون قطعا هیچ کسی دوست ندارد وسط یک مکالمه تلفنی شخصی یا تجاری، آگهی تبلیغاتی پخش شودundefinedبرای همین، توسعه‌دهندگان تکنولوژی وُیپ تصمیم گرفتند اسکایپ را راه‌اندازی کنند و در آن به مشترکان اسکایپ امکان تماس تلفنی رایگان را بدهند تا از این طریق، مشترکان زیادی را جذب کنندundefinedبعد از معرفی این امکان و جذب 12 میلیون مشترک ظرف تنها 1 ماه، اسکایپ اعلام کرد امکان تماس تلفنی با تلفن‌های ثابت و همراه را نیز فراهم کرده ولی این خدمت به صورت پولی استundefinedاز آنجایی که افراد و شرکت‌ها آلوده اسکایپ شده بودند و هزینه اشتراک ویژه آن به‌صرفه‌تر از شیوه‌های دیگر تماس‌های بین‌المللی بود، خیلی از آنها به سمت اشتراک ویژه اسکایپ رفتند@bazaryabimodern1987

۱:۲۹

undefined2 بُعد نگرش مشتری@bazaryabimodern1987undefinedنگرش (Attitude) به معنای طرز تفکر یا رفتار فرد نسبت به یک موضوع مشخص مثل یک برند یا محصول است. بنابراین، این نگرش ما نسبت به یک برند یا محصول است که مشخص می‌کند آن را می‌خریم یا نه. برای همین، سنجش نگرش مشتریان، یکی از مهم‌ترین موضوعات در بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده استundefinedنگرش مشتری نسبت به یک برند یا محصول از دو جزء اصلی زیر تشکیل می‌شود:undefinedعقاید مشتری نسبت به برند یا محصولundefinedعقیده مشتری می‌تواند مثبت، منفی یا خنثی باشد. مثلا ممکن است عقیده یک مشتری نسبت به قهوه این باشد که نوشیدنی خوبی است چون باعث سرحالی می‌شود، ولی عقیده یک مشتری دیگر نسبت به قهوه این باشد که نوشیدنی بدی است چون کافئین بالایی دارد و باعث سردرد می‌شود و مشتری دیگری مثلا بگویند قهوه هم یک نوشیدنی مثل سایر نوشیدنی‌هاستundefinedعقیده مشتری می‌تواند درست یا غلط باشد. برای مثال، ممکن است مشتری بگوید قهوه کالری بسیار کمی دارد و چاق‌کننده نیستundefinedعقیده مشتری تا حد زیادی تحت تاثیر فضای پیرامونی هم قرار دارد. برای مثال، ممکن است مشتری در فصل زمستان بگوید قهوه نوشیدنی خوبی است، ولی در فصل تابستان بگوید قهوه نوشیدنی خوبی نیستundefinedاحساسات مشتری نسبت به برند یا محصولundefinedاحساسات مشتری بیانگر میزان علاقه او به یک برند یا محصول استundefinedبرخی از احساسات مشتری بر اساس عقاید او شکل می‌گیرد. برای مثال، مشتری‌ای که معتقد است قهوه نوشیدنی خوبی است، به احتمال زیاد، قهوه را دوست داردundefinedاما بسیاری از احساسات مشتری بر اساس عقاید او شکل نمی‌گیرد. برای مثال، مشتری‌ای که معتقد است قهوه کافئین بالایی دارد و مضر است، هر روز صبح قهوه بنوشد چون به آن عادت کرده است یا به هر دلیل دیگری قهوه را دوست داردundefinedدو جزء اصلی نگرش به ما یادآوری می‌کند که برای سنجیدن درست نگرش مشتریان، باید عقاید و احساسات او نسبت به برند یا محصول را به طور هم‌زمان بسنجیم زیرا در غیر این صورت، دچار خطای سنجش می‌شویم@bazaryabimodern1987

۳:۱۴

undefinedundefinedمردم ابتدا شخصیت فرد را می‌خرند@bazaryabimodern1987undefined️توانایی ایجاد اعتماد برای برقراری ارتباط بسیار حیاتی است؛ اما برای این که این روش موثر واقع شود، مهارت دیگری نیز باید کسب شود و آن روشی است که با افراد در سطح فردی (شخصی) ارتباط برقرار کنیم.undefinedدر زمان ایجاد ارتباط با مردم، هرگز بر تفاوت‌های میان خودتان تاکید نکنید. در عوض روی شباهت‌ها، وجوه اشتراک، نقطه نظرات مشابه و عملکردهای همسان تاکید کنید.undefinedتمثیلی کهن از قانون تشدید در موسیقی وجود دارد. اگر یکی از تارهای گیتار را بکشید و نزدیک گیتار دیگری نگه‌ دارید، با اینکه آن دو هیچ تماسی با یکدیگر ندارند اما همان تار در گیتار بعدی نیز شروع به لرزش می‌کند. بر همین قیاس، انسان‌ها کسانی را که با آن‌ها در یک طول موج هستند، دیدگاه‌هایشان را درک کرده، توافق نظر و علایق مشترک داشته باشند، دوست دارند.undefinedبه یا داشته باشید اگر «پس از اولین فروش» ارتباط ایجاد نکنیم، فروش‌های بعدی هم صورت نخواهد پذیرفت.@bazaryabimodern1987

۱:۳۸

undefinedمهم‌ترین خدمات پس از فروش که باید به مشتریان‌مان ارائه کنیم@bazaryabimodern1987خدمات پس از فروش (After Sales Services)، که در شرکت‌های حرفه‌ای به آن پشتیبانی پس از فروش (After Sales Support) نیز می‌گویند، به کلیه آموزش‌ها، پشتیبانی‌ها و خدماتی گفته می‌شود که پس از خرید محصول به مشتری عرضه می‌کنیم
خدمات پس از فروش را می‌توانیم به این 9 بخش تقسیم کنیم
undefinedرضایت‌سنجی و بررسی شکایات احتمالی مشتریان
undefinedتحویل محصول
undefinedنصب و راه‌اندازی محصول
undefinedآموزش مشتری
undefinedگارانتی محصول
undefinedپشتیبانی از مشتری
undefinedعودت محصول خریداری شده
undefinedجایگزین کردن محصول خریداری شده با محصول نو@bazaryabimodern1987
undefinedبه‌روز کردن محصول خریداری شده

۲:۱۶

undefinedمعارفه کارمندان جدید را جدی بگیرید@bazaryabimodern1987undefinedتمام کارمندان نیروی دریایی در بدو ورود، یک دوره چند هفته‌ای اجباری را در یک اردوگاه دریایی می‌گذارنندundefinedهدف این دوره معارفه، آزمایش میزان تعهد و مسئولیت‌پذیری افراد تازه استخدام شده است. ضمن آن که در این مدت، مربیان نیروی دریایی، شرایط و ضوابط خاص کار در این نیرو را برای افراد تازه‌کار ملموس‌تر می‌کنندundefinedاستارباکس نیز به روشی مشابه و البته با پیچیدگی کمتری، همه نیروهای جدید را در یک دوره معارفه 24 ساعته، تعلیم می‌دهد. این دوره با هدف آشنایی با اهداف شرکت، ایجاد زبان مشترک بین کارمندان و معرفی جزییات کار در استارباکس برگزار می‌شودundefinedبرگزاری جدی دوره‌های معارفه از آنجایی مهم هستند که هر چقدر هم فرایند استخدام را به روشی اصولی و صحیح انجام داده و کارمندان مناسبی را برگزیده باشید، در نهایت نمی‌توانید انتظار داشته باشید که این افراد از همان ابتدا با فرهنگ سازمانی شما به حد کافی آشنا باشند و بتوانند با حداکثر توان‌شان کار کنندundefinedبرای طراحی یک دوره معارفه باید در خصوص چهار موضوع اصلی تصمیم بگیرید:undefinedآیا معارفه باید به صورت رسمی صورت بگیرد یا غیررسمی؟undefinedمعارفه باید به صورت شخصی، یعنی برای یک فرد جدید برگزار شود یا به صورت گروهی، یعنی برای تمام افرادی که به تازگی استخدام کرده‌اید؟undefinedمعارفه به صورت اتفاقی برگزار شود، یعنی فرد تازه استخدام شده در کنار کارمندان قدیمی که مشغول کارشان هستند، قرار بگیرد و با آنها آشنا شود، یا به صورت واقعی، یعنی فرد تازه استخدام‌شده کارش را شروع کند و شما در طول زمان، او را با دیگران آشنا کنیدundefinedآیا دوره معارفه نیاز به ارزیابی نهایی دارد یا خیر؟ یعنی پس از پایان دوره، می‌خواهید فرد مدنظرتان را ارزیابی کنید یا نه؟undefinedبه طور کلی، دوره‌های معارفه رسمی، گروهی، واقعی و همراه با ارزیابی نهایی، اثرگذارترند و احتمال بروز اختلاف بین شما و کارمند جدیدتان در آینده را کاهش می‌دهند@bazaryabimodern1987

۱:۴۵