بله | کانال آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای
عکس پروفایل آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ایآ

آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای

۵۵۶عضو
undefinedرفتار ما موثرتر از گفتارمان است@bazaryabimodern1987undefinedمدیران حرفه‌ای به خوبی می‌دانند که: صدای رفتارشان بلندتر از گفتارشان استundefinedبه بیان دیگر، کارمندان بیشتر از آن که به سخنان یک مدیر توجه کنند، به رفتار او دقت می‌کنند و آن را ملاک ارزیابی‌شان از آن مدیر قرار می‌دهندundefinedدر حقیقت، مدیران، الگوی کارمندان‌شان هستند به این معنا که کارمندان از رفتارهای واقعی مدیرشان تقلید می‌کنندundefinedاین واقعیت بدین معنا نیست که کارمندان به حرف‌ها و نظرات مدیرشان گوش نمی‌دهند، بلکه در کنار گوش دادن به حرف‌ها و نظرات مدیر، رفتار او را هم زیرنظر می‌گیرند و بیشتر از حرف‌های مدیر به رفتار او اهمیت می‌دهندundefinedبرای مثال، مدیری را در نظر بگیرید که در جلسات مرتب می‌گوید: کارکنان، ارزشمندترین سرمایۀ سازمان ما هستندundefinedاما وقتی این مدیر از جلسه خارج می‌شود، به شکایات کارمندان گوش نمی‌دهد، به مشکلات شخصی کارمندان اهمیت نمی‌دهد یا برای حفظ کارمندان خوب شرکت هیچ تلاش نمی‌کندundefinedکاملاً طبیعی است که بعد از مدتی، این مدیر هر چقدر هم که دربارۀ ارزشمند بودن کارمندان سخنرانی کند، دیگر کسی باور نمی‌کندundefinedپس یادمان باشد که تضاد بین گفتار و رفتار ما، مهم‌ترین عامل نابودکنندۀ اعتماد متقابل بین مدیر و کارمندانش استundefinedوقتی که اعتماد بین یک مدیر و کارمندانش از بین برود، آن مدیر دیگر نمی‌تواند کارمندانش را مدیریت کند@bazaryabimodern1987

۳:۵۶

undefinedفروش روز به روز سخت‌تر می‌شود@bazaryabimodern1987undefinedموفقیت در فروش به این دلایل روز به روز سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شود:undefinedتعداد رقبا روز به روز بیشتر می‌شود و در نتیجه مشتریان گزینه‌های بیشتری برای انتخاب دارندundefinedبا گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، مشتریان راه‌های بیشتری برای بررسی پیشنهادات فروشندگان دارند. در نتیجه حرف‌ها و ادعاهای فروشندگان را به راحتی باور نمی‌کنندundefinedبه دلیل تلاش رقبا برای تمایز خلاقانه از یکدیگر، انتظارات مشتریان روز به روز افزایش می‌یابد و برآورده کردن این انتظارات روز به روز سخت‌تر می‌شودundefinedبه دلیل تشابه رقبا به یکدیگر، میزان وفاداری مشتریان به یک برند یا محصول روز به روز کاهش می‌یابدundefinedفشارهای مدیران ارشد شرکت‌ها به فروشندگان برای افزایش فروش روز به روز بیشتر می‌شودundefinedسرعت تغییرات بازارها روز به روز بیشتر می‌شود و در نتیجه فروشندگان باید مرتب تلاش کنند خودشان را با شرایط روز بازار تطبیق بدهندundefinedبا توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی، اطلاعات در دسترس مشتریان روز به روز بیشتر می‌شود و در نتیجه، فروشندگان اطلاعات کمتری برای تاثیرگذاری بر مشتریان در اختیار دارندundefinedبا توجه به افزایش تعداد رقبا و تلاش آنها برای تعامل مستقیم با افراد تصمیم‌گیر اصلی در سازمان‌ها، دسترسی به این افراد روز به روز سخت‌تر می‌شودundefinedبا این شرایط، مهم‌ترین کاری که یک فروشنده می‌تواند انجام بدهد تا موفق باشد، چیست؟undefinedخیلی از فروشندگان به اشتباه تصور می‌کنند باید روی مواردی مثل روابط دوستانه‌تر با مشتریان یا تغییر شرکت و صنعتی که در آن هستند، تمرکز کنند@bazaryabimodern1987

۲۳:۳۲

undefinedقانون جهانی مذاکره@bazaryabimodern1987undefinedخریداران حرفه‌ای یک ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید: قیمت‌ها و شرایط فروش توسط یک انسان تنظیم شده‌اند، بنابراین می‌توانند توسط یک انسان دیگر تغییر کنندundefinedطبق این ضرب‌المثل، همیشه شانسی برای تغییر شرایط از طریق مذاکره وجود دارد که ما به این واقعیت، اصطلاحاً قانون جهانی مذاکره می‌گوییمundefinedبر اساس این قانون، باید زندگی را همانند یک فرایند طولانی و وسیع مذاکره ببینیم. آن گاه متوجه می‌شویم که تقریباً در تمام شرایط و موقعیت‌ها، می‌توانیم روی موضوعات گوناگون مذاکره کنیم و شرایط را به نفع خودمان و دیگران بهبود بدهیمundefinedاما در واقعیت، بسیاری از مردم این قانون را نادیده می‌گیرند و برای شرایط بهتر و منافع بیشتر، مذاکره نمی‌کنندundefinedعدم تمایل به مذاکره ریشه در ضمیر نیمه‌هوشیار انسان‌ها دارد، چون تمام ما ترس عمیقی از تایید نشدن و رد شدن درخوا‌ست‌مان داریمundefinedتنها راه غلبه بر این ترس، روبه‌رو شدن با آن است. پس از این به بعد تلاش کنیم در هر شرایطی، با اعتماد به نفس کامل، درخواست‌مان را مطرح و دربارۀ آن مذاکره کنیم@bazaryabimodern1987

۴:۳۲

undefined«بله» مشتری را پیگیری کنیم@bazaryabimodern1987undefinedیکی از اشتباهات مرگبار فروشندگان آماتور، وقت گذاشتن بیش از حد برای مشتری بالقوه‌ای است که می‌دانند به احتمال زیاد نمی‌خرندundefinedنتیجۀ ناملموس و پنهان این اشتباه، آن است که وقت، انرژی و حوصلۀ پیگیری از مشتریان بالقوه‌ای که احتمالاً از ما می‌خرند را نخواهیم داشتundefinedبنابراین، مرز بین موفقیت در فروشندگی، در تشخیص بین مشتری بالقوۀ سرکاری و مشتری بالقوۀ واقعی قرار داردundefinedبر این اساس، اگر می‌خواهیم به یک فروشندۀ حرفه‌ای تبدیل شویم، باید مهارت‌مان در شناسایی مشتریان بالقوه‌ای که احتمال خریدن او بالاست را افزایش بدهیمundefinedبرای این منظور باید در کنار «نه»های مشتریان، به «بله»های آنها هم دقت کنیم و این «بله»ها را پیگیری کنیمundefinedبعضی از این «بله‌»ها عبارتند از: بله می‌توانیم سه‌شنبۀ آینده ساعت 3 جلسه داشته باشیم؛ بله می‌توانم شما را به رییس‌مان معرفی کنم؛ بله در حال بررسی پیشنهادتان هستم و تا سه روز دیگر نظرم را به شما اعلام می‌کنمundefinedفروشندگان حرفه‌ای وقتی این قبیل «بله»ها را از مشتری بالقوه می‌شنوند، به این نتیجه می‌رسند که احتمال زیاد این مشتری قصد خرید داردundefinedبر این اساس، تلاش می‌کنند تا مشتری را به مرحلۀ بعدی خرید هدایت کنند. مثلاً وقتی مشتری می‌گوید «بله می‌توانم شما را به رییس‌مان معرفی کنم»، از این جمله به سادگی عبور نمی‌کنند، بلکه همان‌جا تلاش می‌کنند وقت جلسه با رییس شرکت مشتری را تنظیم کنند@bazaryabimodern1987

۱:۱۱

undefinedدر نظر گرفتن تصویر ذهنی دیگران از شما به‌عنوان برند شخصی بسیار مهم است. @bazaryabimodern1987undefinedدر هر مجموعه‌ای محبت و صمیمیت بیش از حد، جنبه‌هایی از ابهت شما را کاهش می‌دهد، اما افراط در اقتدار نیز مشکلات خودش را دارد. undefinedهمواره سعی کنید که تعادلی بین احترام و محبت پیدا کنید و برای خلق شخصیتی که می‌خواهید به‌عنوان رهبر نمایش دهید، از هر دو جنبه استفاده کنید. @bazaryabimodern1987

۱:۲۱

undefinedundefinedاصلاح نظام فكری@bazaryabimodern1987«وقتی با مساله‌ای مواجه می‌شویم، به نظر می‌رسد که باید از فکرمان برای حل مساله استفاده کنیم. اما در واقع مساله اصلی خود فکر است».undefinedما با فکر غلط مشکلاتی درست می‌کنیم و بعد از همان فکر می‌خواهیم که راه چاره‌ای برای این مشکلات ارایه دهد.undefinedطرز فکری که مشکلات را به وجود آورده، نمی‌تواند راه حلی برای آن‌ها ارایه دهد. راه‌حل‌هایی که به این روش به دست آیند، مشکلات بزرگتری ایجاد خواهند کرد.undefinedاولین قدم برای حل مشکلات، اصلاح فکر است. و موثرترین اقدام برای اصلاح فکر، گفتگو است.@bazaryabimodern1987

۰:۳۰

undefinedاثر بارنوم@bazaryabimodern1987undefinedاثر بارنوم (Barnum effect) به آمادگی روانی انسان‌ها برای پذیرش توصیف‌ها یا جملاتی گفته می‌شود که با شرایط آنها همخوانی داردundefinedمثلا فالگیرها کسانی هستند که از اثر بارنوم به خوبی استفاده می‌کنند و بعد از توجه به شرایط کلی مشتری‌شان، فال را تغییر می‌دهندundefinedبرای مثال، اگر مشتری‌شان یک زن جوان است، از یک ازدواج رویایی و زندگی مشترک خوب در آینده سخن می‌گویند undefinedاثر بارنوم به فروشندگان و بازاریاب‌ها پیشنهاد می‌کند که روش توصیف و معرفی محصول‌شان را با شرایط کلی مشتری تطبیق بدهندundefinedمثلا اگر نرم‌افزار حسابداری می‌فروشیم و مشتری‌مان یک شرکت تازه تاسیس است، در توصیف محصول‌مان باید بیشتر روی «سادگی کار با نرم‌افزار حتی برای شرکت‌های تازه تاسیس» یا «قیمت مناسب محصول‌مان حتی برای شرکت‌های تازه تاسیس» تمرکز کنیم تا ذهن مشتری را آماده پذیرش پیشنهادمان کنیم@bazaryabimodern1987

۱:۱۷

undefinedآیا واقعاً به بازاریابی نیاز داریم؟@bazaryabimodern1987undefinedبرخی از صاحبان کسب و کار خودشان را این گونه فریب می‌دهند که: ما محصول خوبی داریم، پس مشتری حتماً آن را می‌خرد و به همین دلیل نیازی به بازاریابی نداریم! تاریخ تجارت پر از محصولاتی است که از نظر فنی عالی بودند ولی در بازار شکست خوردندundefinedداشتن محصول خوب، یا حتی محصول عالی، برای موفقیت در بازار ضروری است، ولی کافی نیست. این بازاریابی است که می‌تواند به عنوان مکملِ «محصول خوب» عمل کند و باعث موفقیت آن در بازار بشودundefinedدر حقیقت، می‌توان گفت «محصولی خوب است که فروخته شود، محصولی که از نظر فنی عالی است ولی فروش نمی‌رود را نمی‌توان یک محصول خوب به حساب آورد»undefinedبه بیان دیگر، محصول خوب باعث می‌شود تا «رضایت و وفاداری مشتریان» افزایش یابد و مشتریان فعلی، محصول را به بقیه معرفی و توصیه کنندundefinedوقتی می‌توانیم از این فواید بهره‌مند شویم که بتوانیم «مشتری را جذب و او را به خرید محصول راضی کنیم». این وظیفه، اولین و مهم‌ترین وظیفۀ بازاریابی استundefinedپس می‌توانیم نتیجه بگیریم که برای موفقیت در بازار، حتی اگر محصولی عالی داشته باشیم، باز هم به بازاریابی نیاز داریم و بدون داشتن یک برنامۀ بازاریابی خوب، احتمال شکست‌مان به شدت افزایش می‌یابد@bazaryabimodern1987

۱:۵۳

undefinedundefined5 روش که بازاریابی کسب و کار کوچک شما را بهتر می‌کند.@bazaryabimodern1987undefinedاز رقبا یاد بگیرید. وقتی که راه‌های جدیدی برای پیشرفت بازاریابی خود جست و جو می‌کنید، به رقبای خود نگاه کنید.undefinedگواهی نامه بگیرید.قبل از این‌که افراد چیزهایی را بخرند، اغلب بررسی‌هایی می‌کنند که اعتبار خرید آن‌ها را تضمین کند.undefinedرسانه‌های اجتماعی خود را به روز کنید.بازاریابی رسانه‌های اجتماعی برای کسب و کار کوچک اهمیت دارد.undefinedاز فروشگاه خارج شوید.برای مشتریان بالقوه مهم است که شما و کسب و کار شما را بشناسند، آن‌ها باید شما را ببینند.undefinedبه یک متخصص تبدیل شوید.می‌توانید بازاریابی کسب و کار خود را به عنوان کارشناس محلی، ارتقا دهید. @bazaryabimodern1987

۵:۳۱

undefinedundefinedاگر میخواهید برند شخصی‌تان را بزرگ کنید، ابتدا روی محتوا و سوادتان کار کنید، سپس روی توان ارتباطات بین فردی کار کنید.@bazaryabimodern1987undefinedمواردی چون توان مذاکره، مهارت کلامی، مهارت گوش دادن، مدیریت نگاه، مهارت‌های غیر کلامی، ظاهر مناسب، بهره گیری از رسانه‌ها خصوصا فضای مجازی و... از این موارد هستند.undefinedحالا باید فلسفه حضور را جدی بگیرید و در مجامع، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها، مطبوعات و... حضور فعال داشته باشید.undefinedگرانترین الماس جهان هم تا در ویترین مناسب قرار نگیرد دیده نمی‌شود.@bazaryabimodern1987

۱:۴۱

undefinedچه کنیم تا تیم‌ کاری‌مان اثربخش‌تر شود؟@bazaryabimodern1987undefinedعواملی اصلی که موجب افزایش اثربخشی فعالیت‌های تیمی می‌شوند را می‌توان به چهار بخش اصلی تقسیم کرد:undefinedطراحی فعالیتundefinedتیم‌ها زمانی به بالاترین سطح اثربخشی می‌رسند که کارکنان از آزادی عمل و اختیار کافی برخوردار باشندundefinedبرای این منظور باید وظایف و فعالیت‌های تیم را به گونه‌ای طراحی کنیم که اعضای تیم بتوانند مهارت‌ها و استعدادهایشان را به‌کار گیرندundefinedاز سوی دیگر، وظایف و فعالیت‌های تیم را باید به گونه‌ای طراحی کنیم که اعضا اثرات مهم فعالیت‌شان بر شرکت را به خوبی لمس و درک کنندundefinedترکیب اعضای تیمundefinedیک تیم زمانی به حداکثر اثربخشی می‌رسد که اعضای تیم این سه مهارت را داشته باشند: undefinedاعضای تیم باید در زمینه‌های تخصصی مورد نیاز، اطلاعات کافی را در اختیار داشته باشندundefinedاعضای تیم باید مهارت حل مساله و تصمیم‌گیری را داشته باشندundefinedاعضای تیم باید مهارت گوش دادن موثر و حل تعارض‌ها و اختلافات را داشته باشندundefinedاز طرف دیگر، یادمان باشد اثربخش‌ترین تیم‌ها نه خیلی کوچک‌ هستند (تیم‌های 4 تا 5 نفره، تیم‌های کوچک به حساب می‌آیند) و نه خیلی بزرگ (تیم‌های 10 تا 12 نفره، تیم‌های بزرگ به حساب می‌آیند) بلکه بین 6 تا 10 نفر هستندundefinedشرایط محیطیundefinedسه عامل محیطی بیش از سایر عوامل روی اثربخشی تیم‌های کاری اثر می‌گذارد که عبارتند از:undefinedتیم‌های کاری باید به منابع مورد نیاز برای انجام وظایف‌شان دسترسی داشته باشندundefinedاعضای تیم‌های کاری باید در مورد تقسیم وظایف و شیوۀ ارزیابی عملکرد اعضا توافق داشته باشندundefinedسیستم پاداش‌دهی شرکت باید بر اساس ارزیابی عملکرد تیم بازطراحی شودundefinedفرایندهاundefinedتیم‌های کاری وقتی به حداکثر اثربخشی می‌رسند که سه فرایند مشخص در آنها وجود داشته باشد:undefinedفرایند مشخصی برای تعیین هدفی مشخص، واقع‌گرایانه و قابل اندازه‌گیری برای تیمundefinedفرایند مشخصی برای تعیین اهداف مشخص، واقع‌گرایانه و قابل اندازه‌گیری برای اعضای تیمundefinedفرایند مشخصی برای بحث و گفتگو و ایجاد تعارض‌های مدیریت شده بین اعضای تیم@bazaryabimodern1987

۰:۴۰

undefinedرفتار خود را تغییر دهید، لازم نیست احساسات خود را تغییر دهید.@bazaryabimodern1987undefined️این کاملا طبیعی است که نسبت به کسی، احساس ناراحتی یا نفرت داشته باشید. لااقل فعلا تلاش نکنید که آن احساس را تغییر دهید. در عوض بکوشید رفتار خود را تغییر دهید. undefined به برخی از این کارها فکر کنید: undefinedشاید بتوانید در دفتر او توقفی کوتاه داشته و در کنار هم چای بنوشید.undefinedشاید بتوانید برای کارمند آن شخص، یک ایمیل بفرستید و از یکی از رفتارهای تحسین برانگیز او تشکر کنید.undefinedشاید بتوانید با رییس آن شخص صحبت کرده و از خوبیهای او بگویید.undefinedیک بار می توانید بدون هدف کاری و صرفا با هدف دیدار یکدیگر، او را به یک نهار یا شام دعوت کنید.undefinedفیلم یا کتابی که فکر میکنید موردعلاقه اش است را برایش ارسال کنید.حتی میتوانید یک گام بیشتر در مسیر مسئولیت پذیری بردارید: دفعه بعد که با آن شخص صحبت میکنید، با او در مورد اینکه چطور می توان روابط موجود را بهتر کرد، صحبت کنید.@bazaryabimodern1987

۱:۲۷

22 قانون بازاریابی:@bazaryabimodern19871:قانون رهبری (اول بودن بهتر از برتر بودن است.)2:قانون طبقه (اگر در یک طبقه نمی توانید اول باشید،طبقه دیگری درست کنید که در آن اول باشید)3:قانون ذهن ( وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.)4:قانون تصورات (بازاریابی جنگ محصولات نیست،جنگ تصورات است.)5:قانون توجه (اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی،داشتن کلمه ای در ذهن مشتریان است.)6:قانون انحصار ( دو شرکت نمی توانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.)7:قانون نردبان (استراتژی مورد استفاده شما،به پله ای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستاده اید.)8:قانون مسابقه دو نفره (در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل می شود.)9:قانون عکس (اگر هدفتان جایگاه دوم است،استراتژی شما را رهبر بازار تعیین می کند.)10:قانون تقسیم (در طول زمان مقوله تقسیم،و به دو یا چند مقوله تبدیل می شود.)11:قانون چشم انداز (آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان می شود.)12:قانون توسعه خط (فشار غیر قابل مقاومتي برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.)13:قانون قربانی (برای به دست آوردن چیزی،به ناچار باید چیز دیگری را از دست بدهید.)14:قانون ویژگی ها (در برابر هر ویژگی،یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.)15:قانون صداقت (هنگامی که شما امتیاز منفی را می پذیرید،مشتری یک امتیاز مثبت به شما می دهد.)16:قانون حرکت جسورانه (در هر موقعیت،تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین می کند.)17:قانون غیر قابل پیش بینی بودن (اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید،نمی توانید آینده را پیش بینی کنید.)18:قانون موفقیت (موفقیت معمولا غرور می آفریند و غرور به شکست می انجامد.)19:قانون شکست (باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.)20:قانون سر و صدا (شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.)21:قانون شدت (برنامه های موفق مبتنی بر مد نیستند،بلکه بر پایه روند ها تنظیم می شوند.)22:قانون منابع (بدون پول کافی هیچ ایده ای به نتیجه نمی رسد@bazaryabimodern1987

۱:۵۳

undefinedوظایف ویزیتور در بازار@bazaryabimodern1987ویزیتور کسیه که پل ارتباطی بین شرکت و مشتریان بازاره.وظایف اصلی او فراتر از «فروش محصول» هستند و شامل ایجاد اعتماد، جذب مشتری و تثبیت برند می‌شن.
undefined وظایف کلیدی ویزیتورundefinedشناسایی و بازاریابی مشتریان جدیدویزیتور باید مغازه‌ها و فروشگاه‌های هدف رو شناسایی کنه، با آن‌ها ارتباط برقرار کنه و مشتریان جدید جذب کنه.undefinedمعرفی و ارائه محصولمحصول رو به شکل حرفه‌ای معرفی کنه، مزایا و تفاوت‌ها رو توضیح بده و نیاز مشتری رو برطرف کنه.undefinedمدیریت سفارش‌ها و موجودیسفارش مشتریان رو ثبت کنه، موجودی مغازه‌ها رو بررسی کنه و اطمینان حاصل کنه که مشتری همیشه محصول در دسترس داشته باشه.undefinedپاسخ به اعتراض و حل مشکلاعتراض‌ها، سوالات و نگرانی‌های مشتریان رو با حوصله و دقت پاسخ بده و مشکلات آن‌ها رو حل کنه.undefinedپیگیری و نگهداری رابطه بلندمدتبعد از فروش، با مشتریان در ارتباط باشه، رضایت آن‌ها رو بررسی کنه و برای فروش‌های آینده آماده باشه.undefinedجمع‌آوری اطلاعات بازار و رقباقیمت‌ها، رفتار رقبا، ترندها و نیازهای جدید بازار رو گزارش بده تا شرکت بتونه تصمیمات درست بگیره.undefined جمع‌بندی:وظایف ویزیتور فقط فروش نیست؛ بلکه شامل:شناسایی مشتریان، ارائه محصول، حل مشکل، پیگیری و جمع‌آوری اطلاعات بازاره.یک ویزیتور حرفه‌ای، با انجام دقیق این وظایف، اعتماد مشتری، تثبیت برند و افزایش فروش رو تضمین می‌کنه.undefined جمله پایانی:«ویزیتور موفق کسیه که فروشنده ساده نیست، بلکه نماینده حرفه‌ای برند، مشاور مشتری و مدیر بازار همزمان است.»@bazaryabimodern1987

۰:۴۴

undefinedبا مشتری ارتباط مستمر داشته باشیم@bazaryabimodern1987undefinedداشتن یک سیستم منظم یا یک استراتژی مدون برای ارتباط مستمر با مشتریان بالقوه و مشتریان کنونی، یکی از بهترین راه‌ها برای تقویت روابط‌مان با مشتریان است
undefinedبه همین دلیل، فروشندگان موفق، فروشندگانی هستند که به ارتباط مستمر با مشتریان با کمک تلفن، ایمیل، نامۀ رسمی، یادداشت دست‌نویس، ملاقات حضوری یا هر ابزار دیگری اهمیت می‌دهند
undefinedاین فروشندگان به خوبی می‌دانند که ارتباط اصولی با مشتریان این منافع را به دنبال دارد:
undefinedارتباط مستمر، مشتری را به یاد ما می‌اندازد چون از قدیم گفته‌اند از دل برود هر آن که از دیده برفت
undefinedارتباط مستمر، این پیام را به مشتری منتقل می‌کند که با یک فروشندۀ حرفه‌ای مواجه است
undefinedتماس و ارتباط مستمر با مشتری، این پیام را به او منتقل می‌کند که فقط برای فروش با او در تماس نیستیم بلکه خواهان ارتباطی قوی با او هستیم
undefinedارتباط مستمر با مشتری، او را از گزند رقبا محفوظ می‌دارد و تا حدود زیادی مانع جذب او توسط مشتریان می‌شود
undefinedارتباط مستمر با مشتری، به ویژه برای اهدافی غیر از فروش، به مشتری القاء می‌کند که ما بهتر از رقبا هستیم
undefinedبرای ارتباط مستمر و منظم با مشتریان‌مان می‌توانیم از این ایده‌ها کمک بگیریم:
undefinedپس از اولین ملاقات با مشتری یا اولین تماس او با ما، از او برای وقتی که برای‌مان گذاشته، تشکر کنیم
undefinedبعد از هر بار خرید مشتری، از او بابت داد و ستد با شرکت‌مان تشکر کنیم
undefinedپس از حل مشکلات مشتری، با او تماس بگیریم تا مطمئن شویم توانسته‌ایم رضایتش را به دست بیاوریم
undefinedوقتی مشتری کنونی‌مان یک مشتری جدید به ما معرفی می‌کند، با او تماس بگیریم و بابت این کار از او تشکر کنیم
undefinedبعد از دادن هر نوع قول و تعهدی به مشتری، با او تماس بگیریم و پیشرفت کار را به او گزارش کنیم تا بداند که قول‌مان را فراموش نکرده‌ایم
undefinedپس از ملاقات و آشنایی با یک مشتری در نمایشگاه تجاری، به او پیام بدهیم و از آشنا شدن با او ابراز خوشحالی کنیم
undefinedبعد از ارسال اقلام بازاریابی مثل کاتالوگ، نمونۀ محصول و غیره، با مشتری تماس بگیریم و نظرش را جویا شویم
undefinedپس از دریافت سفارش از یک مشتری، با او تماس بگیریم و ضمن تایید دریافت سفارش، جزئیات آن را با مشتری چک کنیم
undefinedبعد از دادن آدرس وب‌سایت و شبکۀ اجتماعی‌مان به مشتری، با او تماس بگیریم و بپرسیم آیا موفق شده به وب‌سایت‌ یا شبکۀ اجتماعی‌مان سر بزند یا نه و اگر سر زده، نظرش چیست؟
@bazaryabimodern1987

۰:۵۵

undefinedقدرت چانه‌زنی در مذاکره@bazaryabimodern1987undefinedقدرت چانه‌زنی (Bargaining power) بیانگر ظرفیت و توانایی نسبی یک فرد، گروه یا شرکت برای تاثیرگذاری بر طرف دیگر مذاکره جهت گرفتن بیشترین امتیازها می‌باشدundefinedقدرت چانه‌زنی به عوامل متعددی بستگی دارد و در طول زمان با توجه به مسیر مذاکرات، شرایط طرف مقابل و شرایط محیطی، تغییر می‌کند. به بیان دیگر، شاید ما یک مذاکره را با قدرت چانه‌زنی بالایی شروع کنیم ولی در طول مذاکره، قدرت چانه‌زنی‌مان کاهش پیدا کند undefinedبه طور کلی، قدرت چانه‌زنی در یک مذاکره به عوامل زیر بستگی دارد:undefinedتوانایی ترک میز مذاکره، بدون خدشه وارد شدن به منافع‌مانundefinedداشتن گزینه‌های جایگزین برای مذاکره به جای مذاکره با طرف مقابل فعلیundefinedداشتن اخبار و اطلاعات به‌روز یا محرمانه و دانش کافی از موضوع مذاکرهundefinedتسلط به مهارت‌های مذاکراتی و فریب نخوردن از طرف مقابلundefinedتوانایی‌های مهارتی برای تاثیرگذاری بر طرف مقابل، به خصوص نشان دادن خود به عنوان شخصی معتبر و قابل اطمینانundefinedاستفاده به‌جا از برگ‌های برنده در مذاکره، به خصوص رو نکردن تمام برگ‌های برنده در ابتدای مذاکرهundefinedتوانایی اختلاف‌افکنی در طرف دیگر مذاکرهundefinedتوانایی جلب حمایت افراد، گروه‌ها و شرکت‌هایی بیرون از مذاکره (برای مثال، توانایی جلب حمایت رسانه‌ها یا مدیرعامل شرکت دیگری که با شرکت طرف مذاکره ارتباط کاری دارد)undefinedتسلط بر خود در طول مذاکره، به خصوص بی‌نیاز نشان دادن خود در مذاکرهundefinedداشتن زمان کافی برای قرار نگرفتن تحت فشار زمانیundefinedتقویت روابط دوستانه و شخصی با طرف مقابل، پیش از مذاکره و در طول مذاکره@bazaryabimodern1987

۱:۰۶

undefined7 استراتژی جایگاه‌یابی@bazaryabimodern1987undefinedبرای جایگاه‌یابی (Positioning) درست برند یا محصول‌مان در ذهن مشتریان، می‌توانیم یکی از این هفت استراتژی را انتخاب کنیم:undefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ یک ویژگی مهم محصولبرای مثال، ولوو خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: ایمن‌ترین خودروی دنیاundefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ منفعت محصولبرای مثال، تاید خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: لباس شما را بهتر از همه تمیز می‌کند undefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ کاربرد محصولبرای مثال، آرم اَند هَمِر خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: وقتی می‌خواهید بوی بد را از زندگی‌تان حذف کنید، کافی است آرم اَند هَمِر بخریدundefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ کاربران محصولبرای مثال، اپل لپ‌تاپ‌های خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: بهترین لپ‌تاپ برای طراحان حرفه‌ایundefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ رقبای محصولبرای مثال، شرکت کرایۀ خودروی آویس خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: ما شرکت دوم بازار هستیم، برای همین بیشتر از رقیب‌مان تلاش می‌کنیمundefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ طبقۀ محصولبرای مثال، زیراکس خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: زیراکس یعنی دستگاه فتوکپیundefinedجایگاه‌یابی بر پایۀ کیفیت/قیمت محصولبرای مثال، شَنِل خودش را این گونه جایگاه‌یابی کرده است: بهترین و گران‌ترین عطر دنیا@bazaryabimodern1987

۱:۱۹

undefinedundefinedبرای شاد کردن همکارانتان تلاش کنید.@bazaryabimodern1987undefinedوجود اطرافیان شاد در محیط کار باعث شادی شما می‌شود‌‌. هر چه شما به افراد شاد نزدیک‌تر باشید، درصد بالاتری از شادی و انرژی مثبت ناشی از آن نصیبتان می‌شود و در نتیجه تداوم یافتن این محیط شاد و پرانرژی است که بهره‌وری هم به نحو چشمگیری افزایش می‌یابد‌‌. اگر در اطراف ما افراد شاد حضور ندارند بکوشیم با تشویق دیگران به شاد بودن، بر شادی خودمان بیفزاییم‌‌.undefinedراه‌های زیادی برای شادتر کردن دیگران وجود دارد:undefinedتعریف و تمجید از آنهاundefinedدادن هدیه‌های کوچک و نه‌چندان گران‌قیمتundefinedداستان تعریف کردنundefinedانجام کار گروهیundefinedپیشنهاد روش‌هایی برای مقابله با استرسundefinedگوش فرا دادن به مشکلات دیگرانundefinedوقتی دیگران را به خندیدن و شاد شدن وادار می‌کنید، به طور غیرمستقیم از او می‌خواهید از نگرانی و ناراحتی درباره کار و زندگی‌اش خودداری کند. اگر چنین شود، احساس رضایت و شادکامی شما نیز چند برابر خواهد شد‌‌.@bazaryabimodern1987

۱:۲۳

undefined2 بعلاوۀ 2 همیشه 4 نمی‌شود@bazaryabimodern1987undefinedمدافعان کار تیمی همواره به این استدلال تکیه می‌کنند: کار تیمی باعث هم‌افزایی می‌شود، به این معنا که خروجی آن، همیشه بیشتر از مجموع خروجی تک تک اعضای تیم استundefinedایشان برای جا انداختن استدلال‌شان این مثال ساده را مطرح می‌کنند: در کار تیمی، دو بعلاوۀ دو، چهار نمی‌شود بلکه مثلاً مساوی پنج می‌شودundefinedاما یادمان باشد که برعکس این وضعیت هم وجود دارد. یعنی کار تیمی می‌تواند با ایجاد هم‌افزایی منفی، باعث کاهش خروجی تیم شود و در نتیجه، دو بعلاوۀ دو مساوی مثلاً سه شودundefinedبرخلاف باور رایج، هم‌افزایی منفی پدیدۀ رایج‌تری در کارهای تیمی است تا هم‌افزایی مثبت. دلیل این واقعیت، یک پدیدۀ رایج در کار تیمی است: از زیر کار در رفتن بعضی از اعضای تیمundefinedاین پدیده در اواخر سال 1920 توسط یک روانشناس آلمانی به نام ماکس رینگلمَن کشف شد. وی در مطالعه‌ای برای مقایسۀ کارایی فردی و گروهی، انسان‌ها را در مسابقۀ طناب‌کشی مورد مطالعه قرار دادundefinedاو انتظار داشت زمانی که سه نفر یک طناب را می‌کشند، جمع نیروی آنها حداقل سه برابر نیروی یک نفرشان باشدundefinedاما نتایج این آزمایش، خلاف انتظار بود و جمع نیروی یک تیم سه نفرۀ طناب‌کشی، معمولاً مساوی دو و نیم برابر جمع نیروی اعضای تیم بودundefinedاعضای تیم معمولاً به این دلیل از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند که فکر می‌کنند اعضای دیگر در حال انجام این کار هستندundefinedعلاوه بر این تصور، دو عامل دیگر هم باعث افزایش از زیر کار در رفتن می‌شود: اعضای تیم احساس می‌کنند وظایف‌ تیم به درستی بین اعضا تقسیم نشده و از سوی دیگر، اعضای تیم احساس می‌کنند رابطۀ مشخصی بین تلاش‌شان و میزان پاداشی که دریافت می‌کنند، وجود ندارد@bazaryabimodern1987

۱۶:۰۹

undefined سه نکته مهم که خیلی‌ها برای مذاکره و متقاعد سازی رعایت نمی‌کنن:@bazaryabimodern1987undefined کنترل فضا: کسی که آرام‌تر و متمرکزتره، مذاکره رو هدایت می‌کنه.undefined شناخت محرک خرید: بفهم چی باعث میشه طرف مقابل سریع‌تر تصمیم بگیره.undefined ارائه پیشنهاد مرحله‌ای: یک‌باره به نتیجه نچسب؛ مسیر تصمیم‌گیری رو قدم‌به‌قدم بساز.@bazaryabimodern1987

۰:۴۴