بله | کانال کلبه کتاب ‌ ‌
عکس پروفایل کلبه کتاب ‌ ‌ک

کلبه کتاب ‌ ‌

۱,۹۹۶عضو
thumbnail
undefined#حرف‌های‌ناگفته‌را‌باید‌کتاب‌خواند‌...‌!سرنخ هایی درباره ی کتاب هر دو در نهایت می‌میرند undefined:
کتابی که پیش روی شماست،‌ با نام هر دو در نهایت می‌میرند (They Both Die at the End) را آدام سیلورا (Adam Silvera)، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی، نخستین‌بار در سال 2017 به انتشار رسانده است. این اثر به‌سرعت در میان برترین و پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک تایمز جای گرفت و توانست افتخارات و جوایز بسیاری را از آن نویسنده‌اش سازد. این جوایز در ادامه‌ به‌صورت مفصل فهرست شده‌اند. همچنین یک مینی‌سریال با اقتباس از کتاب هر دو در نهایت می‌میرند ساخته شده است. این رمان نخستین مجلد از مجموعه‌ای موسوم به «قاصد مرگ» است. در واقع، بعد از انتشار کتاب نام‌برده، استقبال صورت‌گرفته از آن به‌حدی بود که خوانندگان از آدام سیلورا خواستند دنباله‌ای بر رمان هر دو در نهایت می‌میرند بنویسد. از این رو بود که سیلورا کتاب «اولین کسی که در نهایت می‌میرد» را به رشته‌ی تحریر درآورد که در واقع، دنباله‌ی رمانی بود که در حال حاضر در دست دارید. گفتنی‌ست که از کتاب اولین کسی که در نهایت می‌میرد نیز، همچون کتاب هر دو در نهایت می‌میرند، استقبال گسترده‌ای به عمل آمد.
چیزی به مرگ متیو تورِز نمانده. مأمور مرگ با او تماس گرفته و متیو را پشت تلفن از این موضوع باخبر کرده است. او هجده‌ساله است و سال‌ها پیش، اصلاً گمان نمی‌کرده که آن‌قدر کم عمر کند. خلاصه این‌که مأمور با او تماس گرفته، چند سطری درباره‌ی این‌که زندگی همیشه عادلانه نیست سخنرانی کرده و در نهایت، کارهایی را که آن‌ روز متیو می‌توانسته انجام دهد، برایش لیست کرده‌اند. متیو مات و مبهوت است. نمی‌داند باید چه کار کند و آخرین ساعات عمرش را چطور بگذراند. در کتاب هر دو در نهایت می‌میرند می‌خوانیم که احساسِ‌ متیو به چتربازی می‌ماند که اولین‌بار است که می‌خواهد از هواپیما به بیرون بپرد. برای همین هم هست که دست‌آخر تصمیم می‌گیرد برنامه‌ی «آخرین دوست» را روی گوشی‌اش باز کند و از آن‌جا با یک‌نفر قرار ملاقات بگذارد. آخرین دوست، نام نرم‌افزاری است که برای روزآخری‌ها طراحی شده است. منظورمان افرادی است که می‌دانند تا چند روز دیگر خواهند مُرد. در همین اثنا، پسری به نام رفوس اِمتریو در برنامه‌ی آخرین دوست به او پیام می‌دهد.
در جای دیگری از جهان،‌ رفوس اِمتریو مشغول کتک‌ زدن دوست‌پسرِ نامزد سابقش است. بالای سرش نشسته و زانوهایش را روی شانه‌های او گذاشته تا جم نخورد و تنها دلیلی که با مشت توی چشم پسر نمی‌کوبد، این است که گوشی در جیبش زنگ می‌خورد. آدام سیلورا در کتاب هر دو در نهایت می‌میرند برای‌مان روایت می‌کند که رفوس گوشی را برمی‌دارد. صدای قاصد مرگ آن‌قدر بلند و آن‌قدر تابلو است که همه آن‌ را خوب می‌شناسند. بالاخره هر کسی یا او را از تجربه‌ی شخصی‌اش می‌شناسد یا از اخبار و سریال‌های آبکی تلویزیونی. به رفوس خبر می‌دهند که چیزی تا پایان عمرش باقی نمانده. او شروع می‌کند به لرزریدن. انگار کسی بی‌وقفه دارد به او مشت می‌کوبد. نمی‌داند چه کاری باید انجام دهد. او حالا در تاریکی شب به سمت پلوتون در حرکت است. او خانه‌اش را پلوتون می‌نامد. خانه‌ی خانه هم که نه، منظور جایی است که در آن زندگی می‌کند؛ به همراه چند تن دیگر که خانواده‌های آن‌ها نیز رهایشان کرده‌اند. رفوس با خود فکر می‌کند که دست‌کم دیگر نیازی نیست نگران شست‌وشوی لباس‌های کثیفش یا دلواپس انجام تمرینات تابستانی مدرسه باشد. تنها کاری که از دستش برمی‌آید این است که چشم‌انتظار مرگ بنشیند.
#هردو_در_نهایت_میمیرند 🧸undefined#آدام_سیلوار undefinedundefined#همراه_pdf
‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۹:۲۸

دوستان pdf هایی که ارسال میشه کامل کتاب هست اگر نصفه باشه میگم بهتون undefinedبخوانید و لذت ببرید

۹:۳۰

undefinedبا این روشها عاشق درس خوندن شوundefined
undefinedهدف درس خوندن:undefinedباید یاد بگیری که درس خوندن فقط برای امتحان نیست و این درس خوندن می‌تونه تو رو به هدفی که داری برسونه.
undefinedتغییر فضای درس خوندن:undefinedیه گوشه دنج و آرام برای درس خوندن باید آماده کنی، با چسبوندن جمله های انگیزشی به دیوار یا مرتب بودن اتاق، بیشتر حس و حال و انگیزه ی درس خوندن بهت بده
undefinedجایزه‌ی کوچیک:undefinedبعد هر پیشرفت کوچیک و یا تموم کردن برنامه ات یه جایزه ی کوچیک به خودت بده
undefinedدیدگاه درست:undefinedدفعه ی بعدی که خواستی درس بخونی به جای اینکه بگی آخه این کتاب به که دردم میخوره به خودت بگو درس قراره پُلی بین من و اهدافم باشه.
undefinedنکته ی مهم:هر شخصی با دیگری متفاوته، پس باید راه کار مخصوص به خودت رو پیدا کنی که با شخصیت و علایقت سازگار باشهundefinedاundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedا undefinedundefined
‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۹:۳۵

فعالیت امروز هم به پایان رسید...undefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۹:۳۵

سلام و صبحتون بخیر دوستان گلم 🤍undefinedخوبین؟! بریم برای یه فعالیت دیگه !با حمایت هاتون بهمون انرژی بدیدundefined

۷:۲۳

thumbnail
زندگی بهتر undefinedundefinedundefinedundefined

‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۷:۲۶

thumbnail
undefined#حرف‌های‌ناگفته‌را‌باید‌کتاب‌خواند‌...‌!سرنخ هایی درباره ی کتاب خردم کن undefined:
کتاب «خردم کن» رمانی نوشته «طاهره مافی» است که اولین بار در سال 2011 منتشر شد. نوجوانی هفده ساله به نام «جولیت فرارس» بعد از سپری کردن 264 روز در زندان انفرادی، به سختی می تواند خاطره ای از ارتباط با یک انسان دیگر را به خاطر آورد. اما مدتی بعد، پسری در سلول او زندانی می شود و زندگی «جولیت» تغییر می کند. درست وقتی که «جولیت» احساس می کند که می تواند به «آدام» اعتماد کند، نگهبانان وارد سلول می شوند و آن ها را نزد فرمانده می برند. «جولیت» درمی یابد که «آدام» در واقع یک سرباز در خدمت حکومتی به نام «اسقرار مجدد» است: رژیمی دیکتاتوری که می خواهد از «جولیت» استفاده کند چون لمس هر چیزی توسط او می تواند مرگبار باشد. «جولیت» می خواهد از هر کسی که می تواند به او آسیب برساند یا از هر کسی که ممکن است توسط او صدمه ببیند، فرسنگ ها فاصله بگیرد—اگرچه او عمیقا امیدوار است که به طریقی، «آدام» جزو هیچ کدام از این دو دسته نباشد.#خردم_کن🧸📚#طاهره_مافی📖✨#همراه_pdf
‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۷:۳۰

دوستان پی دی اف این کتاب خیلی سنگینه نمیادبه ادمین ها میگم بزارن براتون
خب بریم برای حکایت های جذاب

۸:۱۵

#حکایت undefined
کارمند جوانی که اعتماد به نفس پایینی داشت ترفیع شغلی گرفت و مدیر قسمتی شد اما نمیتونست خودش رو با شغل و موقیعت جدیدش وفق بده.روزی کسی درب اتاقش رو زد او برای اینکه نشان بده آدم پر مشغله ای هست ، تلفن رو الکی برداشت وانمود کرد که داره صحبت میکنه و از فرد خواست وارد بشه در همان حال که مرد منتظره صحبت با مدیر جوان بود مدیر جوان هم در حال صحبت الکی با تلفن بود ، سرش را تکان می داد و الکی میگفت کاری نداره من از عهدش بر میام بعد از لحظاتی تلفن را کنار گذاشت و از فرد پرسید چکار میتونم براتون انجام بدم؟مرد جواب داد : من اومدم تلفن رو براتون وصل کنم.
‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۸:۲۳

#حکایت undefined
روزی یک ماشین با یک دختر که داشت از مدرسه برمی‌گشت برخورد میکنه و تصادف میشه .یک پیرمرد دختر را به بیمارستان برد .پرستار به پیرمرد گفت این دختر باید عمل بشه .پیرمرد گفت میشه عمل کنید ؟ لطفا من پدر و مادرش رو نمیشناسم پرستار گفت اول باید هزینه را پرداخت کنید پیرمرد گفت تا شب جور میکنم براتون اما پرستار گفت با دکتر صحبت کنید .پیرمرد با دکتر صحبت کرد و دکتر گفت قانون بیمارستان این هست که قبل از عمل هزینه پرداخت بشه و بدون اینکه به دختر نگاهی بکنه قبول نمیکنه که بدون هزینه پرداخت کنه.در همان روز آن دختر فوت میکنه ؛ و دکتر متوجه میشه آن دختر دختر نازنین خودش بوده 🥺

‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۸:۵۶

یه عالمه حکایت دیگه هم می‌خواهم براتون قرار بدم که خیلی جذابه در فعالیت های بعد میتونید بخونیدundefinedامیدوارم بخوانید و لذت ببریدundefined

۸:۵۷

توصیه ‹.undefined🤍.›‌
↜عادت هایی که برای پیشرفت لازمهundefinedundefined
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷ا
undefined┊•هر روز کتاب بخون
undefined┊•به استراحتت اهمیت بده
undefined┊•طبق برنامه‌ات پیش برو
undefined┊•اهداف و خواسته هات رو بنویس
undefined┊•هر روز شکرگذاری کن
undefined┊•از آدم های منفی دور باش
undefined┊•با افراد موفق ارتباط برقرار کن
undefinedundefined┊•سحرخیز باش
اundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedا undefinedundefined

*‏⊱undefined⊱ღ꧁ کـلبه کتاب ꧂ღ⊱undefined️⊱

۸:۵۸

2972667548591857410_58144295350162.pdf

۲۹.۷۴ مگابایت

#خردم_کنundefined<img style=" />undefined#طاهره_مافی

۱۱:۵۴

پی دی اف کتاب خردم کن تقدیم شما خوشگلاundefinedundefinedامید وارم از خوندنش لذت ببریدundefinedundefined

۱۱:۵۵

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail
کاری که امروز میکنی...
سلام دوستای گلم undefined

۸:۰۴

دوستان گلم در این نظرسنجی شرکت کنید نظرتون میتونه کمک کنه کانال بهتری داشته باشیم .
داخل دیدگاه بهمون بگید که از کدوم فعالیت ها بیشتر انجام بدیم یا اگر کانالمون چیزی کم داره ما اضافه کنیم .منتظریم تا نظرتون رو ببینیم و فعالیتش رو از امروز شروع کنیمundefined

۸:۰۶

thumbnail
۱۶ آذر، روز دانشجو مبارکundefined

۱۱:۵۴