۷:۱۵
۷:۲۶
#معرفی_متنی_کتابزندگی حضرت فاطمه زهرا (س)نویسنده: محمدرضا رضوانیناشر: راستینتعداد صفحه: 272
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است، فاطمه یک زن بود، آن چنان که اسلام می خواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزشهای عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همه ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود. مظهر یک دختر در برابر پدرشمظهر یک همسر در برابر شویشمظهر یک مادر در برابر فرزندانشمظهر یک زن مبارز و مسئول، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش.وی خود یک امام است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده آل برای زن، یک اسوه یک شاهد برای هر زنی که می خواهد شدن خویش را در خود انتخاب کند. او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخی، در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش چگونه بودن را به زن پاسخ می دهد.فهرست کتاب شامل::• ولادت تا ازدواج• دوران همسرداری• بعد از فراق پدر تا روز شهادت• ذکر بعضی مصائب آن مظلومه• مناقب و بعضی از گفتار آن حضرت#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم @chamranpl
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است، فاطمه یک زن بود، آن چنان که اسلام می خواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزشهای عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همه ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود. مظهر یک دختر در برابر پدرشمظهر یک همسر در برابر شویشمظهر یک مادر در برابر فرزندانشمظهر یک زن مبارز و مسئول، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش.وی خود یک امام است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده آل برای زن، یک اسوه یک شاهد برای هر زنی که می خواهد شدن خویش را در خود انتخاب کند. او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخی، در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش چگونه بودن را به زن پاسخ می دهد.فهرست کتاب شامل::• ولادت تا ازدواج• دوران همسرداری• بعد از فراق پدر تا روز شهادت• ذکر بعضی مصائب آن مظلومه• مناقب و بعضی از گفتار آن حضرت#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم @chamranpl
۷:۳۱
۷:۴۸
۷:۴۸
۷:۵۱
بازارسال شده از محمد
۵:۵۸
بازارسال شده از محمد
۵:۵۸
بازارسال شده از محمد
۵:۵۸
۱۳:۱۴
۱۳:۱۴
۱۳:۱۴
۱۳:۱۸
۱۳:۱۸
#معرفی_متنی_کتابپیرمرد و صندلینویسنده : سید سعید هاشمیانتشارات: کتاب های پروانه تعداد صفحات : 128 ص کتاب «پیرمرد و صندلی» رمانی تاریخی در 17 فصل روایتگر ماجراهای پندآموز زندگی آیتالله مدرس بهقلم سیدسعید هاشمی است.«پیرمرد و صندلی» حاوی داستانی مصور و واقعی است که در زمان احمدشاه قاجار اتفاق میافتد. این اتفاقات وقتی میافتد که انگلیسیها با تلاش زیاد باعث تغییر حکومت قاجار و انتقال آن به رضا پهلوی شدند. نقش مدرس در مجلس برای جلوگیری از انتقال قدرت به قزاقها، فشار رضاخان به مجلس برای تصویب انتقال قدرت، کشتهشدن عده ای از نمایندگان مجلس و … در این داستان بازگو شده است. زمانی که مدرس به عنوان یکی از وکلای مجلس شورای ملی آن زمان بر صندلی مجلس نشسته بود. بیشتر وقایع داستان در مجلس اتفاق افتاده است. «پیرمرد و صندلی» سعی داشته نقش مدرس در مجلس برای جلوگیری از انتقال قدرت به قزاقها، فشار رضاخان به مجلس برای تصویب انتقال قدرت، کشتهشدن عده ای از نمایندگان مجلس و. ..را در این داستان بازگو کند.
داستان کتاب مربوط به زمان پادشاهی احمدشاه قاجار است. آن زمان که ایران زیر سلطه انگلستان بوده و رضاشاه به عنوان رئیس الوزرا در دربار احمدشاه مشغول بوده است. رضا خان سردارسپه پس از رفتن احمدشاه به انگلستان، با توطئه، رشوه و زور نمایندگان مجلس را در اختیار خود میگیرد و سعی در براندازی نظام و سلسله قاجاریه دارد. سرانجام نیز با وجود مخالفتهای مدرس و سایر وکلا، با توسل به زور و قتل موفق به براندازی سلسله قاجار میشود و خودش به عنوان اولین شاه پهلوی بر مسند قدرت مینشیند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «زندان سرد و تاریک بود آجرهای نم زده و قدیمی، شور بسته بودند. بودند زندان بو میداد. جابهجای دیوارها ریخته بود. موشها اینطرف و آنطرف زندان سوراخ داشتند. مدرس از جا بلند شد و عصایش را به دست گرفت و آرامآرام شروع کرد به قدم زدن. یکی از زندانیها که کنار مدرس نشسته بود بعد از بلند شدن مدرس آرام در گوشش زندانی دیگر گفت: «آقا، این مدت که در زندان بوده خیلی شکسته شده» زندانی دیگر به قامت مدرس که کمی کمانی شده بود، نگاه کرد و گفت: «بله دیگر معلوم است که شکسته میشود در این زندان سرد و تاریک هر کس دیگری هم به جای او بود شکسته میشد» یکی از زندانیان با صدای بلند از مدرس پرسید: «آقا! به نظر شما ما تا کی در زندان میمانیم؟» مدرس روی سکوی آجری کنار دیوار نشست. کف دو دستش را روی دستهی عصا گذاشت و گفت: «دیگر چیزی نمانده این رئیس الوزرا خیلی نمیتواند دوام بیاورد انشاءالله چند وقت دیگر آزاد میشویم و میروید سراغ خانوادههایتان» زندانی با ناامیدی گفت: خدا کند... »
اضافه میشود «سیدحسن طباطبایی زواره» معروف به «مدرس» متولد سال ۱۲۴۹ در زواره استان اصفهان، از مجتهدان تراز اول ناظر بر مجلس شورای ملی و نماینده مردم حوزه انتخاباتی تهران طی دورههای نخست تا پنجم مجلس شورای ملی بود که بهخاطر مخالفت شجاعانه و سرسختانه با رضاشاه نخست به خواف در شرق خراسان تبعید شد. وی سپس به کاشمر انتقال یافت و در همان دوران تبعید توسط عمال حکومتی روز دهم آذر ماه ۱۳۱۶ در کاشمر به شهادت رسید و در همان جا مدفون شد. دهم آذرماه مصادف با سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس، در تقویم به نام روز مجلس نامگذاری شده است.#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم
@chamranpl
داستان کتاب مربوط به زمان پادشاهی احمدشاه قاجار است. آن زمان که ایران زیر سلطه انگلستان بوده و رضاشاه به عنوان رئیس الوزرا در دربار احمدشاه مشغول بوده است. رضا خان سردارسپه پس از رفتن احمدشاه به انگلستان، با توطئه، رشوه و زور نمایندگان مجلس را در اختیار خود میگیرد و سعی در براندازی نظام و سلسله قاجاریه دارد. سرانجام نیز با وجود مخالفتهای مدرس و سایر وکلا، با توسل به زور و قتل موفق به براندازی سلسله قاجار میشود و خودش به عنوان اولین شاه پهلوی بر مسند قدرت مینشیند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «زندان سرد و تاریک بود آجرهای نم زده و قدیمی، شور بسته بودند. بودند زندان بو میداد. جابهجای دیوارها ریخته بود. موشها اینطرف و آنطرف زندان سوراخ داشتند. مدرس از جا بلند شد و عصایش را به دست گرفت و آرامآرام شروع کرد به قدم زدن. یکی از زندانیها که کنار مدرس نشسته بود بعد از بلند شدن مدرس آرام در گوشش زندانی دیگر گفت: «آقا، این مدت که در زندان بوده خیلی شکسته شده» زندانی دیگر به قامت مدرس که کمی کمانی شده بود، نگاه کرد و گفت: «بله دیگر معلوم است که شکسته میشود در این زندان سرد و تاریک هر کس دیگری هم به جای او بود شکسته میشد» یکی از زندانیان با صدای بلند از مدرس پرسید: «آقا! به نظر شما ما تا کی در زندان میمانیم؟» مدرس روی سکوی آجری کنار دیوار نشست. کف دو دستش را روی دستهی عصا گذاشت و گفت: «دیگر چیزی نمانده این رئیس الوزرا خیلی نمیتواند دوام بیاورد انشاءالله چند وقت دیگر آزاد میشویم و میروید سراغ خانوادههایتان» زندانی با ناامیدی گفت: خدا کند... »
اضافه میشود «سیدحسن طباطبایی زواره» معروف به «مدرس» متولد سال ۱۲۴۹ در زواره استان اصفهان، از مجتهدان تراز اول ناظر بر مجلس شورای ملی و نماینده مردم حوزه انتخاباتی تهران طی دورههای نخست تا پنجم مجلس شورای ملی بود که بهخاطر مخالفت شجاعانه و سرسختانه با رضاشاه نخست به خواف در شرق خراسان تبعید شد. وی سپس به کاشمر انتقال یافت و در همان دوران تبعید توسط عمال حکومتی روز دهم آذر ماه ۱۳۱۶ در کاشمر به شهادت رسید و در همان جا مدفون شد. دهم آذرماه مصادف با سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس، در تقویم به نام روز مجلس نامگذاری شده است.#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم
۱۳:۲۴
بازارسال شده از محمد
۶:۰۲
بازارسال شده از محمد
۶:۰۲
بازارسال شده از محمد
۶:۰۲
#معرفی_متنی_کتابعنوان کتاب : نشانی خانه باراننویسنده: محبوبه زارعناشر: انتشارات بوستان کتابتعداد صفحات: 252 ص
در این کتاب به شرح زندگانی و فضایل معنوی حضرت فاطمه (س)، از آغاز زندگی تا شهادت آن حضرت پرداخته شده است.نویسنده دست به یک ابتکار در عالم نویسندگی زده و به صورت شماره پلاک از پلاک ۱ تا پلاک ۷۸ به روزشمار زندگی حضرت فاطمه (س) پرداخته و مراحل زندگی آن حضرت را بهگونهای داستان وار شرح مینماید.ولادت حضرت فاطمه (س) ، دوران کودکی آن حضرت در کنار پدر و مادر، ازدواج حضرت فاطمه (س) با حضرت علی (ع) ولادت فرزندان گرامی حضرت زهرا(س)، رحلت پیامبر اکرم (ص)، غم و غصههای فراوان حضرت فاطمه (س) پس از رحلت پدر بزرگوارش و بالاخره شرح و چگونگی شهادت حضرت فاطمه (س) از جمله مباحثی است که نویسنده به شرح اجمالی آنها پرداخته است.درباره نویسنده این کتاب بدانیم :محبوبه زارع، متولد يزد در نيمه خرداد ٥٨ است. عاشق رياضيات بوده و كارشناسياش را در رشتهی رياضي محض گذرانده است. همزمان علاقه به علوم ديني او را به رشتهی تفسير سوق داد و در حال حاضر درحال تدوين رساله دكتري تفسير تطبيقيست.ادبيات را در دههی هشتاد با غزل و مثنوي زيرنظر استاد ذكريا اخلاقي شروع كرد. بيستساله بود كه اولين كتابش بهنام «يك پلك تحير» در عرصهی ادبيات آييني منتشر شد. بيش از ٤٠ اثر در حوزهی ادبيات ديني و انقلابي داشته است و مدتيست بهصورت تخصصي وارد حوزهی رمان اجتماعي شده است.آثار:«نشاني خانه باران«دريا، طوفان، تلاطم«پنجره هاي در به در«پادرمياني«فصل فيروزه#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم@chamranpl
در این کتاب به شرح زندگانی و فضایل معنوی حضرت فاطمه (س)، از آغاز زندگی تا شهادت آن حضرت پرداخته شده است.نویسنده دست به یک ابتکار در عالم نویسندگی زده و به صورت شماره پلاک از پلاک ۱ تا پلاک ۷۸ به روزشمار زندگی حضرت فاطمه (س) پرداخته و مراحل زندگی آن حضرت را بهگونهای داستان وار شرح مینماید.ولادت حضرت فاطمه (س) ، دوران کودکی آن حضرت در کنار پدر و مادر، ازدواج حضرت فاطمه (س) با حضرت علی (ع) ولادت فرزندان گرامی حضرت زهرا(س)، رحلت پیامبر اکرم (ص)، غم و غصههای فراوان حضرت فاطمه (س) پس از رحلت پدر بزرگوارش و بالاخره شرح و چگونگی شهادت حضرت فاطمه (س) از جمله مباحثی است که نویسنده به شرح اجمالی آنها پرداخته است.درباره نویسنده این کتاب بدانیم :محبوبه زارع، متولد يزد در نيمه خرداد ٥٨ است. عاشق رياضيات بوده و كارشناسياش را در رشتهی رياضي محض گذرانده است. همزمان علاقه به علوم ديني او را به رشتهی تفسير سوق داد و در حال حاضر درحال تدوين رساله دكتري تفسير تطبيقيست.ادبيات را در دههی هشتاد با غزل و مثنوي زيرنظر استاد ذكريا اخلاقي شروع كرد. بيستساله بود كه اولين كتابش بهنام «يك پلك تحير» در عرصهی ادبيات آييني منتشر شد. بيش از ٤٠ اثر در حوزهی ادبيات ديني و انقلابي داشته است و مدتيست بهصورت تخصصي وارد حوزهی رمان اجتماعي شده است.آثار:«نشاني خانه باران«دريا، طوفان، تلاطم«پنجره هاي در به در«پادرمياني«فصل فيروزه#کتابخانه_شهید_چمران_چورزق_شهرستان_طارم@chamranpl
۱۱:۴۲
۱۱:۵۴