نتانیاهو در شبکه ایکس با تمجید از ترامپ نوشت:
«تبریک به رئیسجمهور ترامپ! رهبری جسورانه و دیدگاه جهانی شما امکان توافق صلح دیگری را فراهم کرده است.»
«همچنین به رئیسجمهور علیاف، نخستوزیر پاشینیان و مردم آذربایجان و ارمنستان بابت امضای این توافق تاریخی تبریک میگویم.»
«امیدوارم همه شما از دوران جدیدی از آشتی و رفاه مشترک بهرهمند شوید.»!
#کریدور_زنگزور╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
«تبریک به رئیسجمهور ترامپ! رهبری جسورانه و دیدگاه جهانی شما امکان توافق صلح دیگری را فراهم کرده است.»
«همچنین به رئیسجمهور علیاف، نخستوزیر پاشینیان و مردم آذربایجان و ارمنستان بابت امضای این توافق تاریخی تبریک میگویم.»
«امیدوارم همه شما از دوران جدیدی از آشتی و رفاه مشترک بهرهمند شوید.»!
#کریدور_زنگزور╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۴:۴۴
وزیر کشور: تا امروز یک میلیون و ۱۰۰ هزار تبعۀ غیرمجاز از کشور خارج شدهاند. بیش از ۷۰ درصد این افراد خودمعرف بودهاند.
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۴:۴۶
نتانیاهو :
ما برای سناریوهای مختلف آماده میشویم.ایرانیها نیز برای سناریوهای مختلف آماده میشوند.
گفتیم که چهره خاورمیانه را تغییر خواهیم داد و این کاری است که انجام میدهیم!
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۴:۵۱
صهیونیستها در حال توزیع سلاح بین شهرکنشینها،در همون زمان؛دولت لبنان بدنبال خلع سلاح حزب الله،سران عرب بدنبال خلع سلاح حماس،فرانسه و محمودعباس بدنبال خلع سلاح مقاومت،دنیای گفتمان که میگن اینشکلیه.
گرجی
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۵:۲۴
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۳:۰۳
جنگ دوازده روزه؛ گرانترین و پرهزینهترین نبرد کوتاهمدت جهان
سجادی پناه
جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل یکی از پرهزینهترین جنگهای کوتاهمدت تاریخ است. عملیات «چک نیمهشب» آمریکا هم در همین چارچوب قرار دارد و بهعنوان یکی از پرهزینهترین حملات هوایی تاریخ نظامی امریکا در این کشور ثبت شده است. اصرار دونالد ترامپ بر موفق بودن این عملیات بیشتر بهخاطر توجیه هزینههای هنگفت آن برای مالیاتدهندگان بود؛ اما واقعیت این است که تأثیر آن بر برنامه هستهای ایران بسیار محدود بود و حتی در اسناد محرمانه ردپای روشنی از آن دیده نمیشود.
در میدان جنگ، آنچه میبینیم همیشه "همهواقعیت" نیست. گاهی ویرانی چند ساختمان که دوربینها نشان میدهند فقط بخشی از ماجراست، در حالی که ترکهای عمیق در ستونهای اقتصاد و روحیه دشمن دیده نمیشود. برای اسرائیل، این دوازده روز حکم دوازده زمستان سرد و سخت را داشت.
آمارها نشان میدهد اسرائیل بین ۱۲ تا ۲۰ میلیارد دلار و در برخی گزارشها تا ۴۰ میلیارد دلار هزینه نظامی، دفاعی، اقتصادی و بازسازی پرداخت کرد. بهطور متوسط روزانه ۷۲۵ میلیون دلار صرف حفظ آسمان و دفاع شد؛ هزینههایی که شامل جنگندهها، موشکهای رهگیر و سامانههای دفاعی بسیار گرانقیمت بود. هر شلیک موشک رهگیر، مثل ذوب کردن شمشهای طلا بود.
ایران بیش از دو هزار موشک و پهپاد شلیک کرد. حتی اگر ادعای اسرائیل درباره رهگیری ۸۴ درصدی را بپذیریم، بیش از ۳۲۰ ضربه به هدف خورد. هر کدام از این ضربهها زخمی تازه بر تابوت اعتماد عمومی در تلآویو بود.
اما واقعیت پنهان این است که حتی موشکی که در آسمان رهگیری و منهدم میشود شکست محسوب نمی شود. چرا که دشمن باید برای هر رهگیری چکهای چند میلیون دلاری امضا کند. این همان «پیروزی نامرئی» است؛ پیروزیای که نه در خرابیهای فیزیکی بلکه در حسابهای بانکی دشمن ثبت میشود.
اما نکته اصلی نسبت هزینههاست. ایران با حدود ۵۰۰ میلیون دلار این حملات را انجام داد، در حالی که اسرائیل نزدیک به ۴ میلیارد دلار برای دفاع هزینه کرد.
هزینه ایران:
- پهپادهای انتحاری: حدود ۲۰ هزار دلار هر دستگاه- موشکهای بالستیک: بین ۵۰ هزار تا ۲ میلیون دلار هر عدد- کل هزینه تقریبی: حدود ۵۰۰ میلیون دلار
هزینه اسرائیل برای رهگیری:
- موشکهای آیرون دُم: حدود ۵۰ هزار دلار هر شلیک- موشکهای پاتریوت: حدود ۳ میلیون دلار هر شلیک- موشکهای آرو: حدود ۳ میلیون دلار هر شلیک کل هزینه تقریبی رهگیری: حدود ۴ میلیارد دلار
این نسبت یک به هشت به نفع ایران است؛ یعنی هر شلیک ایرانی، صورتحساب سنگینی برای دفاع در آسمان به کابینه اسرائیل تحمیل میکرد. به مرور مشخص شد هزینههای دفاع بسیار فراتر از هزینههای حمله است و این وضعیت برای اسرائیل شکننده خواهد بود. به عبارت دیگر، حتی رهگیری موفق هم برای اسرائیل شکست بود، چون باید برای هر موشک ایرانی دهها برابر هزینه میکرد. این همان «پارادوکس رهگیری» است؛ جایی که برنده کسی نیست که بیشتر زده، بلکه کسی است که کمتر خرج کرده و دشمن را بیشتر خسته کرده است.
این جنگ نشان داد که حتی با بالاترین نرخ رهگیری، حجم زیاد موشکها و پهپادها میتواند:
۱. سامانه پدافندی دشمن را از کار بیندازد۲. هزینههای سنگین روی دوش دشمن بگذارد۳. ضربات ملموسی به اهداف استراتژیک وارد کند۴. برتری نظامی ظاهری دشمن را به چالش بکشد
نتیجه چه بود؟ اقتصادش زیر فشار هزینهها خم شد و افکار عمومی دریافت که «گنبد آهنین» بیشتر طلایی و شکننده است تا فولادین. و فعال شدن مکرر آژیرهای خطر در سراسر اسرائیل هزینههای عملیاتی را افزایش داد و باعث فرار سرمایهگذاران و تعطیلی موقت بورس تلآویو شد. همچنین بیش از ۳۰۰ هزار شهروند مجبور به ترک خانههای خود شدند.همین فشارها زمینهساز مذاکرات و تلاشها برای آتشبس شد.
متاسفانه این پیروزی نه با جشن و سر و صدا همراه بود و نه پرچمی را بر فراز شهری برافراشته کردند؛ اما در جنگ نامتقارن، همین کافی است که دشمن بداند ادامه مسیر یعنی قدم گذاشتن با چشمانی باز به سوی پرتگاهی که خود ساخته است.
امیدوارم با این متن توانسته باشم استراتژی «پیروزی نامرئی» را به خوبی تبیین کنم.
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل یکی از پرهزینهترین جنگهای کوتاهمدت تاریخ است. عملیات «چک نیمهشب» آمریکا هم در همین چارچوب قرار دارد و بهعنوان یکی از پرهزینهترین حملات هوایی تاریخ نظامی امریکا در این کشور ثبت شده است. اصرار دونالد ترامپ بر موفق بودن این عملیات بیشتر بهخاطر توجیه هزینههای هنگفت آن برای مالیاتدهندگان بود؛ اما واقعیت این است که تأثیر آن بر برنامه هستهای ایران بسیار محدود بود و حتی در اسناد محرمانه ردپای روشنی از آن دیده نمیشود.
در میدان جنگ، آنچه میبینیم همیشه "همهواقعیت" نیست. گاهی ویرانی چند ساختمان که دوربینها نشان میدهند فقط بخشی از ماجراست، در حالی که ترکهای عمیق در ستونهای اقتصاد و روحیه دشمن دیده نمیشود. برای اسرائیل، این دوازده روز حکم دوازده زمستان سرد و سخت را داشت.
آمارها نشان میدهد اسرائیل بین ۱۲ تا ۲۰ میلیارد دلار و در برخی گزارشها تا ۴۰ میلیارد دلار هزینه نظامی، دفاعی، اقتصادی و بازسازی پرداخت کرد. بهطور متوسط روزانه ۷۲۵ میلیون دلار صرف حفظ آسمان و دفاع شد؛ هزینههایی که شامل جنگندهها، موشکهای رهگیر و سامانههای دفاعی بسیار گرانقیمت بود. هر شلیک موشک رهگیر، مثل ذوب کردن شمشهای طلا بود.
ایران بیش از دو هزار موشک و پهپاد شلیک کرد. حتی اگر ادعای اسرائیل درباره رهگیری ۸۴ درصدی را بپذیریم، بیش از ۳۲۰ ضربه به هدف خورد. هر کدام از این ضربهها زخمی تازه بر تابوت اعتماد عمومی در تلآویو بود.
اما واقعیت پنهان این است که حتی موشکی که در آسمان رهگیری و منهدم میشود شکست محسوب نمی شود. چرا که دشمن باید برای هر رهگیری چکهای چند میلیون دلاری امضا کند. این همان «پیروزی نامرئی» است؛ پیروزیای که نه در خرابیهای فیزیکی بلکه در حسابهای بانکی دشمن ثبت میشود.
اما نکته اصلی نسبت هزینههاست. ایران با حدود ۵۰۰ میلیون دلار این حملات را انجام داد، در حالی که اسرائیل نزدیک به ۴ میلیارد دلار برای دفاع هزینه کرد.
هزینه ایران:
- پهپادهای انتحاری: حدود ۲۰ هزار دلار هر دستگاه- موشکهای بالستیک: بین ۵۰ هزار تا ۲ میلیون دلار هر عدد- کل هزینه تقریبی: حدود ۵۰۰ میلیون دلار
هزینه اسرائیل برای رهگیری:
- موشکهای آیرون دُم: حدود ۵۰ هزار دلار هر شلیک- موشکهای پاتریوت: حدود ۳ میلیون دلار هر شلیک- موشکهای آرو: حدود ۳ میلیون دلار هر شلیک کل هزینه تقریبی رهگیری: حدود ۴ میلیارد دلار
این نسبت یک به هشت به نفع ایران است؛ یعنی هر شلیک ایرانی، صورتحساب سنگینی برای دفاع در آسمان به کابینه اسرائیل تحمیل میکرد. به مرور مشخص شد هزینههای دفاع بسیار فراتر از هزینههای حمله است و این وضعیت برای اسرائیل شکننده خواهد بود. به عبارت دیگر، حتی رهگیری موفق هم برای اسرائیل شکست بود، چون باید برای هر موشک ایرانی دهها برابر هزینه میکرد. این همان «پارادوکس رهگیری» است؛ جایی که برنده کسی نیست که بیشتر زده، بلکه کسی است که کمتر خرج کرده و دشمن را بیشتر خسته کرده است.
این جنگ نشان داد که حتی با بالاترین نرخ رهگیری، حجم زیاد موشکها و پهپادها میتواند:
۱. سامانه پدافندی دشمن را از کار بیندازد۲. هزینههای سنگین روی دوش دشمن بگذارد۳. ضربات ملموسی به اهداف استراتژیک وارد کند۴. برتری نظامی ظاهری دشمن را به چالش بکشد
نتیجه چه بود؟ اقتصادش زیر فشار هزینهها خم شد و افکار عمومی دریافت که «گنبد آهنین» بیشتر طلایی و شکننده است تا فولادین. و فعال شدن مکرر آژیرهای خطر در سراسر اسرائیل هزینههای عملیاتی را افزایش داد و باعث فرار سرمایهگذاران و تعطیلی موقت بورس تلآویو شد. همچنین بیش از ۳۰۰ هزار شهروند مجبور به ترک خانههای خود شدند.همین فشارها زمینهساز مذاکرات و تلاشها برای آتشبس شد.
متاسفانه این پیروزی نه با جشن و سر و صدا همراه بود و نه پرچمی را بر فراز شهری برافراشته کردند؛ اما در جنگ نامتقارن، همین کافی است که دشمن بداند ادامه مسیر یعنی قدم گذاشتن با چشمانی باز به سوی پرتگاهی که خود ساخته است.
امیدوارم با این متن توانسته باشم استراتژی «پیروزی نامرئی» را به خوبی تبیین کنم.
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۳:۰۴
امام میخواهیم
یکی از نیازهای نیروهای انقلاب، نیاز به مرجعیت فکری است. برخی معتقدند علت، رسانه و سلبریتی ها و اینفلئونسرهای مجازی است، این را از فحوای توصیه مراجع فکری غربگرا مثل حجاریان به سرمایه گذاری روی سلبریتیها میشد فهمید. اما به نظرم داستان عمیقتر از این است.
در دنیای رسانه ای جدید، همه عطش محتوا دارند. اتفاقا در این صحنه باید رویش مرجعیت محتوا سادهتر هم باشد. اما متاسفانه وضع رضایتبخشی نداریم. در حوزه علمیه نهادهایی که مرجعیت اجتماعی داشتند عملا به مجموعه های کماثر و کم خاصیتی تبدیل شده اند، اسم نمیبرم خودتان مرور کنید ببینید. نهادهای مرجع در جامعه چه وضعی دارند نسبت به قبل. حوزه علمیه به تعبیر رهبری وضعیت "سرآمد و پیشرو" ندارد. این خیلی توصیف نگران کننده ای است.
برخی از دوستان مدتی قبل در فضای مجازی سخن از "امام جمعه" را مطرح میکردند. امامان جمعه با همه قوتهایی که دارند اما مراجع فکری نیستند. تکرار عین کلمات رهبری و مواضع او راهگشا نیست. "راوی رهبری" معلوم است که کافی نیست. نیاز به "فقیه انقلاب" داریم. فقیه به معنای لغوی یعنی کسی که عمیق صحنه را میفهمد و گره گشایی میکند. این عطش با سخنان رسانه پسند و رفتارهای مردمی نمیتوان پر کرد. امر دیگری در صحنه لازم داریم؛ "مرجعیت فکری"
خوب راه حل چیست؟ مردم ما در گام دوم انقلابند یعنی از تثبیت انقلاب گذشته اند. جامعه ای که عمیقا ولایی و انقلابی شده باشد مرجعیت فکری اش ویژگیهایی پیدا خواهد کرد که با شصت هفتاد سال پیش حتی، خیلی متفاوت است. مهمترینش این است که مردم تفصیل رهبر را در او ببینند. کاری که سیدعلی خامنه ای و سیدمحمدبهشتی و مرتضی مطهری میکردند در نسبت با امام. بارها رهبری همین را از حوزه خواسته در نسبت با خودش. در دهه هفتاد و هشتاد استاد مصباح یزدی رحمه الله علیه همین نقش را بر عهده گرفت و خودش و شاگردانش و موسسه اش همین نقش را ایفا کردند. این بعد از تلاش مقدس او کمتر مورد توجه قرار گرفت.
عالمان باید به امام جامعه متصل شوند، با او بیندیشند، هم دغدغه با او شوند، هم پروژه با او شوند و خالصانه تلاش کنند او را در رهبری مردم مدد کنند. اساتید بزرگواری را دیده ام که در حوزه علمیه به محض اینکه چنین گاردی گرفته اند، طلاب و متدینین به گونه ای دیگر به آنها توجه کرده اند. دستگاه تربیت و تعلیم حوزوی نیز باید چنین طلابی را تربیت کنند، عالمان جامعه ولایی. این مسیر تولید "علم نافع" است.
علم حوزه چه در معارف، چه در اخلاق، چه در فقه، باید بر پایه "نظامی انقلابی" ، ارتقا پیدا کند. این ارتقا حاصل نمیشود مگر آنکه در صحنه واقع عالمان ما در ساختاری ولایی حول امام جامعه با هم متصل شوند. با اتصالی فکری. از او یاد بگیرند، به او مدد بدهند، با او "هماندیشی" کنند. این هماندیشی بستر اصلی "آزاد اندیشی" نیز خواهد شد.در چنین محیط مستعدی ، اندیشه میجوشد و امامان اندیشه و مراجع فکری جامعه طلوع میکنند.
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۳:۳۱
روزنامه هم میهن: نه صلح آذربایجان و ارمنستان به ضرر ایران است ،نه خلع سلاح حزب الله
امروز مشکلات کشور به گره کوری تبدیل شده است که یک راهحل بیشتر ندارد و آنهم ضرورت اتخاذ و اجرای تصمیمهای بزرگی است که نشان دهد ایران میخواهد و میتواند با انطباق خود با نیازهایش تغییرات را هضم و مسیر را برای دگرگونی باز کند. این کمهزینهترین راه برای عبور از بحران است.
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۳:۴۹
#کریدور_زنگزور╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۴:۱۰
چرا دولت پزشکیان با اعضای بریکس در رایزنی و طراحی نیست؟آیا مسئولان دولتی تنشهای شدید بین برزیل و آمریکا، چین و آمریکا، روسیه و آمریکا، هند و آمریکا و ... را دنبال نمیکنند؟"اگر مذاکره نکنیم چه کار کنیم" را درباره کشورهای همسو و دوست به کار نمی برید؟
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۴:۱۳
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۸:۴۱
شیوه نوین برگزاری پویش.pdf
۳.۳ مگابایت
#شماره_سیزدهم
#جزوه#حکمرانی_فرهنگی
۴:۳۸
لینک
https://hammihanonline.ir/بخش-سیاست-18/46601-بیانیه-جبهه-اصلاحات-ایران-تنها-راه-نجات-کشور-تغییر-بازگشت-به-مردم-است
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۶:۳۴
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۷:۲۸
آقای لاریجانی آدم مغرور و اهل تُرک تازی است و چندان اهل گفتگو با دیگران نیست. متانت و آرامش ایشان برای مدیریت است نه گفتگو با هم ترازها و عموم جامعه. بلاخره این هم یک تیپ از مخلوقات خداست! طبیعی است که این اخلاق نه بدرد ریاست مجلس می خورد و نه به درد ریاست جمهوری که یکی باید در گفتگوی مدام با نخبگان باشد و دیگری در گفتگوی پدرانه با همه مردم! او اهل تصمیم گرفتن و بریدن است و حتی می تواند برجام را در 20 دقیقه در مجلس تصویب کند!بنابراین انتصاب ایشان در شورای عالم امنیت ملی و در شرایط جنگی، به لحاظ تیپ شخصیتی ایشان کاملا انتخاب فنی است و از نظر من کاملا قابل دفاع است. دبیر شورا در این روزها به لحاظ شخصیتی باید چنین شخصیتی میبود. فقط می ماند پاسخ به این سوال که آقای لاریجانی می فهمد که جنگ را باید با اقتدار مدیریت کرد و دیپلماسی باید به خطوط دفاعی برگردد و از خط حمله به عقب کشیده شود یا اینکه مثل غربگراها نمی فهمد و مدام به دنبال کرنش در مقابل غرب است؟!جواب این سوال واضح است. آقای لاریجانی به این معنا غربگرا نیست. ظریف و روحانی نیست و زیر بلیط آنها هم نیست. او در زمان دولت بنفش که به عمد پلهای ارتباطی با شرق را خراب می کرد، از سوی نظام مامور به بازسازی و حفظ این پل بود و در دولت شهید رئیسی آن را به دولت بازگرداند. پس بازیگری است که گرچه چندان به دنیای اندیشه او راه نبرده ایم (و البته می دانیم که قطعا با حزب اللهی ها هم مرز بندی هایی دارد) اما می دانیم که با غربگرایی افراطی اصلاح طلبها هم مرز بندی دارد و در دوران جنگ او ریسک نخواهد کرد و با غربگراها فاصله خود را حفظ خواهد کرد.
بزرگان غربگرایی در ایران دسترسی راحتی به نهادهای حکمرانی و صاحب قدرت دارند و تا وقتی احساس انفعال نکنند، رو به رسانه نمی آورند. بنابراین لاریجانی در را هنوز باز نکرده که از ظریف تا مرعشی تا شیخ بنفش دست به میکروفن شده اند! چرا که رسانه ابزار رساندن پیام به آن سوی درهای بسته است! لاریجانی برای دیگران ابهام تولید می کند اما تکلیفش برای خودش واضح است. سالها هم مدیر بالادستی رئیس جمهور فعلی بوده و احتمالا این مساله نیز برای اینکه بتواند شخصیت رئیس جمهور را بالانس کند مفید است تا وی را از بلاتکلیفی بین اطرافیانش در بیاورد و کمی تصمیم بگیرد.
به نظر من وراجی های این روزهای غربگراها، بیشتر به دلیل این مهره چینی جدید است. الان دبیرخانه امنیت ملی تصمیم بگیر تر از یک ماه قبل است و لابی در راه روهای پاستور کم خاصیت تر شده. بنابراین تلاش برای ایجاد فکر و گفتمان و جو و فشار توسط غربگراها افزایش خواهد یافت.
به نظرم این روزها، حزب اللهی ها هم باید تلاش کنند از طریق #رسانه با دبیر شورای امنیت ملی کشورشان حرف بزنند. لاریجانی آدم گفتگوی مستقیم نیست و همه را ریز می بیند! اما رسانه ریزها را در چشم قوی ترین سیاست مداران هم درشت می کند. می توانیم او را از طریق رسانه خطاب قرار دهیم، با او از شرایط بگوییم و نشان بدهیم که گفتمان عقلانیت کشور در اختیار بی عقل های فانتزیِ غربزده نیست. برای این کار هم باید دقت کنیم که احساسات خودمان را در مقابل خاطرات گذشته با او کنار بگذاریم. نسخه کمتر بدهیم و بیشتر توصیفی بنویسیم. بقول اهل ادبیات، إخبار ابلغ از انشاء است و اثری بیشتر بر ذهن تصمیم گیران می گذارد. نمی دانم روزهای آتی فرصت بشود یا نه، اما اگر فرصت داشتم دلم می خواست پست هایی با هشتک #جناب_دبیر_شورای_امنیت_ملی_آقای_دکتر_علی_لاریجانی بنویسم و روایت خودم از شرایط را خطاب به او بنویسم! به نظرم حتما تاثیرگذار می شد! حتی از سوی آدم کوچک و میکروسکوپی مثل من.
فکر کنیم فرصتی پیش آمده و ایشان به دلیلی اتفاقی، توجهش جلب شده که سخن شما را بشنود! طبیعی است که از دست دادن این فرصت بی عقلی است. پس با نگاهی مثبت و برای اثرگذاری، نه برای دعوا، نه برای مرثیه خوانی، نه برای عقده گشایی و آرام شدن سنگینی سینه خودمان و... گفتگو با ایشان را شروع کنیم. مسئولانه تصمیم بگیریم و بزرگ منش باشیم و دور اندیش حرف بزنیم. نگذارید رسانه های غربگراها تنها بلندگوهای روشن رو به دبیرخانه شورای امنیت ملی باشند.
@social_theory
@Activism_ideas
به نظر من وراجی های این روزهای غربگراها، بیشتر به دلیل این مهره چینی جدید است. الان دبیرخانه امنیت ملی تصمیم بگیر تر از یک ماه قبل است و لابی در راه روهای پاستور کم خاصیت تر شده. بنابراین تلاش برای ایجاد فکر و گفتمان و جو و فشار توسط غربگراها افزایش خواهد یافت.
فکر کنیم فرصتی پیش آمده و ایشان به دلیلی اتفاقی، توجهش جلب شده که سخن شما را بشنود! طبیعی است که از دست دادن این فرصت بی عقلی است. پس با نگاهی مثبت و برای اثرگذاری، نه برای دعوا، نه برای مرثیه خوانی، نه برای عقده گشایی و آرام شدن سنگینی سینه خودمان و... گفتگو با ایشان را شروع کنیم. مسئولانه تصمیم بگیریم و بزرگ منش باشیم و دور اندیش حرف بزنیم. نگذارید رسانه های غربگراها تنها بلندگوهای روشن رو به دبیرخانه شورای امنیت ملی باشند.
۱۰:۴۲
╰┈➤ ❝ [@cultural_governance]❞
۱۱:۳۰
●دوره مجازی●روش پژوهش در اندیشه رهبران انقلاب
«نظرات امام یک مجموعه است و خوشبختانه ثبت شده است و همین است که هست. مثل همهی متونی که از آنها میشود تفکر گوینده را استنباط کرد، منتها با شیوهی درست استنباط. شیوهی درست استنباط این است که همهی حرفها را ببینند، آنها را در کنار هم قرار بدهند. توی آنها عام هست، خاص هست، مطلق هست، مقید هست. حرفها را باید با همدیگر سنجید، تطبیق کرد. مجموع این حرفها، نظر امام است. البته کار خیلی سادهای نیست، اما روشن است که باید چهکار کنیم. یک کار اجتهادی است. اجتهادی است که از عهدهی شما جوانها برمیآید. بنشینند واقعاً گروههای کاری در زمینههای مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفتههای امام به دست بیاورند.»دیدار دانشجویان و فعالین تشکلهای دانشجویی با رهبر انقلاب، ۷ مهر ۱۳۸۷
●تبیین منظومه فکری رهبران انقلاب اسلامی با هدف آشنا کردن امت با اندیشه ولیّ، یک روش برای رسیدن به پیشرفت اسلامی است. آنچه در این باب اهمیت دارد شیوه پژوهش در اندیشه رهبران انقلاب است که این چگونگی باید توسط نخبگان رخ دهد و بعد از کشف این مقصود، شیوه مواجهه با اندیشه رهبری برای مردم تبیین گردد.
●در این دوره مجازی، فرا روایتی از روش مواجهه با اندیشه رهبران انقلاب مطرح شده است.
جهت مشاهده کلیک نمائید
ˇˇ
@mogtaba_farhang
ˇˇ
«نظرات امام یک مجموعه است و خوشبختانه ثبت شده است و همین است که هست. مثل همهی متونی که از آنها میشود تفکر گوینده را استنباط کرد، منتها با شیوهی درست استنباط. شیوهی درست استنباط این است که همهی حرفها را ببینند، آنها را در کنار هم قرار بدهند. توی آنها عام هست، خاص هست، مطلق هست، مقید هست. حرفها را باید با همدیگر سنجید، تطبیق کرد. مجموع این حرفها، نظر امام است. البته کار خیلی سادهای نیست، اما روشن است که باید چهکار کنیم. یک کار اجتهادی است. اجتهادی است که از عهدهی شما جوانها برمیآید. بنشینند واقعاً گروههای کاری در زمینههای مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفتههای امام به دست بیاورند.»دیدار دانشجویان و فعالین تشکلهای دانشجویی با رهبر انقلاب، ۷ مهر ۱۳۸۷
●تبیین منظومه فکری رهبران انقلاب اسلامی با هدف آشنا کردن امت با اندیشه ولیّ، یک روش برای رسیدن به پیشرفت اسلامی است. آنچه در این باب اهمیت دارد شیوه پژوهش در اندیشه رهبران انقلاب است که این چگونگی باید توسط نخبگان رخ دهد و بعد از کشف این مقصود، شیوه مواجهه با اندیشه رهبری برای مردم تبیین گردد.
●در این دوره مجازی، فرا روایتی از روش مواجهه با اندیشه رهبران انقلاب مطرح شده است.
ˇˇ
۴:۲۷