بازارسال شده از خط حزب الله
۸:۳۱
بازارسال شده از خط حزب الله
۸:۳۱
۸:۳۷
۱۶:۲۵
۹:۱۲
پیشرفت ایران | دانیال داودی
#معرفی_کتاب استادم خانم دکتر زهرا کریمی موغاری به همراه دوست خوبم دکتر سیدمقداد ضیاءتبار کتاب دورمانده از توسعه؛ خودیها و غیرخودیها در جهان عرب -به قلم استفن هرتوگ- را به فارسی ترجمه کردند. اقتصاددان برجسته -دکتر جواد صالحی اصفهانی- هم مقدمهای خواندنی بر این کتاب نوشته است. انتشارات «کتاب شرق» کتاب را منتشر کرد و دوشنبه (29 مرداد) نشست رونماییاش برگزار شد. آخر هفته میخوانمش. در موردش نکاتی به ذهنم میرسد که خدا بخواهد، پس از مطالعه با شما به اشتراک میگذارم. نسخهی الکترونیکش را هم میشود از طاقچه تهیه کرد.
خودیها و غیرخودیها در اقتصاد ایران / بخش یک(نگاهی به کتاب «دورمانده از توسعه»؛ نوشتهی استفن هرتوگ)
«دورمانده از توسعه» کتاب خوبی است؛ پیشفرض اصلیاش این است که عدالت -به معنای برابری فرصت- نقش کلیدی در توسعه دارد و کشورهای عربی مورد مطالعه، چون با عدالت (به معنای برابری فرصتها) فاصله دارند از توسعه دورماندهاند. در این کشورها، دولت مداخلات اشتباه قابل توجهی را در اقتصاد رقم میزند (مثلاً در اعطای یارانهها، تثبیت قیمتها و ...). پارتیبازی در کسب مشاغل دولتی بازار کار را به «خودی-غیرخودی» تقسیم کرده است. بنگاه بخش خصوصی اگر با نخبگان سیاسی حاکم رابطه داشته باشد، میتواند رشد کند و بزرگ شود. مجموعهی این شرایط، به ارتقای سطح مهارت توسط فعالان اقتصادی، سیگنال مثبت نمیدهد. هرتوگ این مجموعه را ویژگیهای اصلی سرمایهداریهای عرب میداند. چیزی که اسمش را «اقتصاد بازاری تحت نفوذ دولت» گذاشته.
خودی و غیر خودیِ خوبپیش از مطالعهی کتاب، وقتی چکیدهی کتاب و پیشگفتار استاد دکتر صالحی اصفهانی را خواندم با خودم گفتم کار هرتوگ کتابی با موضوع «خودیها و غیرخودیها» در کشورهای توسعهیافتهی شرق آسیا هم مینوشت. اصلاً مگر میشود کشور در حال توسعه، بدون توزیع رانت مولد به توسعه برسد!؟ بعلاوه، مگر میشود رانت را از اقتصاد حذف کرد!؟ مثلاً کدام اقتصاددان الان پیشنهاد میکند که نرخ بهره اسمی به نرخ تورم برسد و نرخ بهره واقعی صفر شود!؟ بنابراین برای هر کشور در حال توسعهای، سطحی از وضعیت «خودی-غیرخودی» ضروری است. در مورد رانت خوب و رانت بد ادبیات خوبی در توسعه اقتصادی تولید شده است. نمونهاش کتاب خوب «رانتها، رانتجویی و توسعه اقتصادی» نوشتهی دکتر مشتاق حسین خان که به فارسی هم ترجمه شده است. پس از مطالعهی کتاب دیدم هرتوگ در فصل 5 کتاب «دورمانده از توسعه» به این موضوع پرداخته و توضیح میدهد که چرا از نظر او توزیع رانت در کشورهای عربی مشابه توزیع رانت در کره جنوبی دهههای 1960 و 1970 عمل نمیکند. به عقیدهی او اگر سایر اجزا سر جای خود بودند (دولت قوی با مداخله صحیح، نیروی کار دولتی جذبشده بر اساس شایستهسالاری، مهارت بالا)، روند توزیع رانت مولد به بخش خصوصی شایسته هم به خوبی طی میشد. نتیجه آنکه هر رانتی بد نیست. کشورهای در حال توسعه ناچارند سطحی از «خودی-غیرخودی» را تحمل کنند. مهم این است که فرایند انتخاب درست باشد.
پرهیز از تعمیم شتابزدهنتایج پژوهشی که برای جغرافیای دیگری نوشته شده را باید با دقت و وسواس به اقتصاد ایران تعمیم داد. هرتوگ در فصل 6 کتاب، خودش تاکید میکند که «کشورهای اصلی عرب، از نظر پویایی پایین و شکاف عمیق میان خودیها و غیرخودیها، کاملاً با دیگر کشورها متفاوتند.» همچنین دکتر جواد صالحی اصفهانی نیز در پیشگفتار کتاب، تاکید میکند که «بازار کار ایران از انعطافناپذیری مفروض در الگوی هرتوگ دور شده و بسیار انعطافپذیر کشته است.» اگر چه شکی نیست که اقتصاد کشورهای عرب شباهتهای زیادی به اقتصاد ایران دارد و میتواند درسهایی نیز برای ما داشته باشد، با این حال بیتوجهی به تفاوتها ممکن است راه حلهای کاملاً غلطی را پیش پای خوانندهی ایرانی بگذارد. بنابراین همانقدر که تامل روی شباهتها مهم است، تفاوتها نیز مهم هستند. مثلاً در سالهای اخیر فرایند استخدام بلندمدت دولتی در ایران از طریق آزمونهای رسمی استخدامی انجام میشود که میتواند تا حد خوبی، شایستهگزینی را تضمین کند. همچنین وجود دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب نیز تا حدی دایرهی خودیهای شاغل در بخشهای دولتی را گسترده کرده است.
@danialdavoudi
«دورمانده از توسعه» کتاب خوبی است؛ پیشفرض اصلیاش این است که عدالت -به معنای برابری فرصت- نقش کلیدی در توسعه دارد و کشورهای عربی مورد مطالعه، چون با عدالت (به معنای برابری فرصتها) فاصله دارند از توسعه دورماندهاند. در این کشورها، دولت مداخلات اشتباه قابل توجهی را در اقتصاد رقم میزند (مثلاً در اعطای یارانهها، تثبیت قیمتها و ...). پارتیبازی در کسب مشاغل دولتی بازار کار را به «خودی-غیرخودی» تقسیم کرده است. بنگاه بخش خصوصی اگر با نخبگان سیاسی حاکم رابطه داشته باشد، میتواند رشد کند و بزرگ شود. مجموعهی این شرایط، به ارتقای سطح مهارت توسط فعالان اقتصادی، سیگنال مثبت نمیدهد. هرتوگ این مجموعه را ویژگیهای اصلی سرمایهداریهای عرب میداند. چیزی که اسمش را «اقتصاد بازاری تحت نفوذ دولت» گذاشته.
خودی و غیر خودیِ خوبپیش از مطالعهی کتاب، وقتی چکیدهی کتاب و پیشگفتار استاد دکتر صالحی اصفهانی را خواندم با خودم گفتم کار هرتوگ کتابی با موضوع «خودیها و غیرخودیها» در کشورهای توسعهیافتهی شرق آسیا هم مینوشت. اصلاً مگر میشود کشور در حال توسعه، بدون توزیع رانت مولد به توسعه برسد!؟ بعلاوه، مگر میشود رانت را از اقتصاد حذف کرد!؟ مثلاً کدام اقتصاددان الان پیشنهاد میکند که نرخ بهره اسمی به نرخ تورم برسد و نرخ بهره واقعی صفر شود!؟ بنابراین برای هر کشور در حال توسعهای، سطحی از وضعیت «خودی-غیرخودی» ضروری است. در مورد رانت خوب و رانت بد ادبیات خوبی در توسعه اقتصادی تولید شده است. نمونهاش کتاب خوب «رانتها، رانتجویی و توسعه اقتصادی» نوشتهی دکتر مشتاق حسین خان که به فارسی هم ترجمه شده است. پس از مطالعهی کتاب دیدم هرتوگ در فصل 5 کتاب «دورمانده از توسعه» به این موضوع پرداخته و توضیح میدهد که چرا از نظر او توزیع رانت در کشورهای عربی مشابه توزیع رانت در کره جنوبی دهههای 1960 و 1970 عمل نمیکند. به عقیدهی او اگر سایر اجزا سر جای خود بودند (دولت قوی با مداخله صحیح، نیروی کار دولتی جذبشده بر اساس شایستهسالاری، مهارت بالا)، روند توزیع رانت مولد به بخش خصوصی شایسته هم به خوبی طی میشد. نتیجه آنکه هر رانتی بد نیست. کشورهای در حال توسعه ناچارند سطحی از «خودی-غیرخودی» را تحمل کنند. مهم این است که فرایند انتخاب درست باشد.
پرهیز از تعمیم شتابزدهنتایج پژوهشی که برای جغرافیای دیگری نوشته شده را باید با دقت و وسواس به اقتصاد ایران تعمیم داد. هرتوگ در فصل 6 کتاب، خودش تاکید میکند که «کشورهای اصلی عرب، از نظر پویایی پایین و شکاف عمیق میان خودیها و غیرخودیها، کاملاً با دیگر کشورها متفاوتند.» همچنین دکتر جواد صالحی اصفهانی نیز در پیشگفتار کتاب، تاکید میکند که «بازار کار ایران از انعطافناپذیری مفروض در الگوی هرتوگ دور شده و بسیار انعطافپذیر کشته است.» اگر چه شکی نیست که اقتصاد کشورهای عرب شباهتهای زیادی به اقتصاد ایران دارد و میتواند درسهایی نیز برای ما داشته باشد، با این حال بیتوجهی به تفاوتها ممکن است راه حلهای کاملاً غلطی را پیش پای خوانندهی ایرانی بگذارد. بنابراین همانقدر که تامل روی شباهتها مهم است، تفاوتها نیز مهم هستند. مثلاً در سالهای اخیر فرایند استخدام بلندمدت دولتی در ایران از طریق آزمونهای رسمی استخدامی انجام میشود که میتواند تا حد خوبی، شایستهگزینی را تضمین کند. همچنین وجود دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب نیز تا حدی دایرهی خودیهای شاغل در بخشهای دولتی را گسترده کرده است.
@danialdavoudi
۹:۲۹
خودیها و غیرخودیها در اقتصاد ایران / بخش دو(نگاهی به کتاب «دورمانده از توسعه»؛ نوشتهی استفن هرتوگ)
فاصله تا مطلوباز دیگر تفاوتهای ایران و کشورهای عربی مورد مطالعهی هرتوگ این است که در ایران «تعادل نهچندان خوب فعلی» از سوی حاکمیت پذیرفته شده نیست. آیتالله خامنهای در دیدار دانشجویان (https://khl.ink/f/56000) عدالت را «نفی فاصلهی طبقاتی در استفاده از فرصتهای عمومی» تعریف کردند. در دیدار مردم آذربایجان شرقی (https://khl.ink/f/38975) تصریح کردند که «درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم.» احصای مصادیق نابرابری در فرصتهای اقتصادی در بیانات ایشان نیز خود فهرست قابل توجهی است. به عنوان یک نمونه، ایشان در مورد ضرورت رعایت عدالت در توزیع منابع بانکی در دیدار با فعالان اقتصادی (https://khl.ink/f/55070) به بانک مرکزی اینطور تذکر دادند: «اینجور نباشد که حالا همین سهم محدود منابعی را که بنا است بانکها بدهند، شرکتهای دولتی بیایند بردارند ببرند یا شرکتهای خاص ــ شرکتهایی که افرادش زرنگترند، دستوپادارترند، ارتباطات بیشتری دارند ــ بردارند ببرند.»
راه پیش رونتیجه آنکه عدالت (به معنای برابری فرصت) پیشنیاز توسعه است. برای یک کشور در حال توسعه، «خودی-غیرخودی» به معنای گزینش و انتخاب در توزیع رانت غیر قابل اجتناب است اما مهم آن است که گزینش خودیها (افرادی که از انوع رانت بهره میبرند) مبتنی بر شایستهسالاری و در چارچوب یک استراتژی توسعه صنعتی مشخص باشد. اگر چه اقتصاد ایران با کشورهای عربی مورد مطالعه در کتاب تفاوتهایی دارد و پس از مطالعهی کتاب باید از تعمیمهای شتابزده پرهیز کرد، اما کتاب حتماً درسهایی برای اقتصاد ایران نیز دارد. ما با وضع مطلوب در برابری فرصتها فاصله داریم. کتاب در مورد راهحلها ساکت است. ما اما در مورد راههای رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب در اقتصاد ایران نمیتوانیم ساکت باشیم. باید در این مورد بیشتر اندیشید و به گفتوگو نشست.
@danialdavoudi
فاصله تا مطلوباز دیگر تفاوتهای ایران و کشورهای عربی مورد مطالعهی هرتوگ این است که در ایران «تعادل نهچندان خوب فعلی» از سوی حاکمیت پذیرفته شده نیست. آیتالله خامنهای در دیدار دانشجویان (https://khl.ink/f/56000) عدالت را «نفی فاصلهی طبقاتی در استفاده از فرصتهای عمومی» تعریف کردند. در دیدار مردم آذربایجان شرقی (https://khl.ink/f/38975) تصریح کردند که «درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم.» احصای مصادیق نابرابری در فرصتهای اقتصادی در بیانات ایشان نیز خود فهرست قابل توجهی است. به عنوان یک نمونه، ایشان در مورد ضرورت رعایت عدالت در توزیع منابع بانکی در دیدار با فعالان اقتصادی (https://khl.ink/f/55070) به بانک مرکزی اینطور تذکر دادند: «اینجور نباشد که حالا همین سهم محدود منابعی را که بنا است بانکها بدهند، شرکتهای دولتی بیایند بردارند ببرند یا شرکتهای خاص ــ شرکتهایی که افرادش زرنگترند، دستوپادارترند، ارتباطات بیشتری دارند ــ بردارند ببرند.»
راه پیش رونتیجه آنکه عدالت (به معنای برابری فرصت) پیشنیاز توسعه است. برای یک کشور در حال توسعه، «خودی-غیرخودی» به معنای گزینش و انتخاب در توزیع رانت غیر قابل اجتناب است اما مهم آن است که گزینش خودیها (افرادی که از انوع رانت بهره میبرند) مبتنی بر شایستهسالاری و در چارچوب یک استراتژی توسعه صنعتی مشخص باشد. اگر چه اقتصاد ایران با کشورهای عربی مورد مطالعه در کتاب تفاوتهایی دارد و پس از مطالعهی کتاب باید از تعمیمهای شتابزده پرهیز کرد، اما کتاب حتماً درسهایی برای اقتصاد ایران نیز دارد. ما با وضع مطلوب در برابری فرصتها فاصله داریم. کتاب در مورد راهحلها ساکت است. ما اما در مورد راههای رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب در اقتصاد ایران نمیتوانیم ساکت باشیم. باید در این مورد بیشتر اندیشید و به گفتوگو نشست.
@danialdavoudi
۹:۲۹
بازارسال شده از سازمان برنامه و بودجه کشور
۲۰:۵۸
۱۶:۱۱
۱۳:۲۰
۱۳:۲۰
۱۳:۲۰
۱۳:۲۰
۱۳:۲۰
بازارسال شده از اطلاع رسانی
جهت تعجیل در ظهور حضرت حجت و سلامتی و طول عمر رهبر معظم انقلاب
۶۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال
از ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال
۶۰%
تامین شده
مهلت تمام شد
جزئیات
۹:۰۰
۱۷:۲۵
۱۱:۰۳
کلیپ صوتی | امنیت، زیربنای پیشرفت - Khamenei.ir.mp3
۰۲:۰۸-۵.۰۴ مگابایت
۱۵:۳۴
۱۲:۳۰
یادداشت دکتر علی سرزعیم -اقتصاددان- در مورد سقوط بشار اسد
کسی در نظرات پرسش کرده از نظر سابقت پشیمان نیستی؟ پاسخ من منفی است. من هنوز معتقدم که حضور ایران در سوریه در گذشته درست بود و در انتخاب بین بد و بدتر ایران به درستی بد را انتخاب کرد. ایران مدافع دیکتاتوری اسد و خاندان اسد نبود اما اسد به مراتب از مخالفان بربرش که داعش، تحریر الشام و ارتش آزاد بودند قابل دفاع تر بود. منفعت ملی، دفاع از راهبرد منطقه ای و همچنین دفاع از مقدسات مذهبی در حضور در سوریه همسو بودند.تصور من این است که سقوط بشار اسد بیشتر مرهون تضعیف شدید اقتصادی پس از اشغال چاه های نفت توسط آمریکا و چپاول آنها به مدت بیش از ده سال، غارت کارخانجات صنعتی سوریه در شمال در هنگام حضور نیروهای وابسته به ترکیه، تحریم های طولانی مدت آمریکا بود. من نمی دانم سهم نارضایتی سیاسی چقدر بوده است ولی ظاهرا در زمان بشار اسد نسبت به دوران پدرش فضای سیاسی به مراتب بازتر شده بود. توطئه تشکیلات جاسوسی کشورهای منطقه و در راس آنها ترکیه و اسرائیل برای تطمیع و خرید فرماندهان نظامی سوریه نیز عامل دومی است که کارگر افتاد.کماکان بر این عقیده ام که برای غرب دیکتاتوری یا دمکراسی حاکمان این منطقه اهمیت ندارد. گناه بزرگ سوریه این بود که پل حمایتی ایران از حزب الله را تامین می کرد و حاضر به معامله بزرگ با اسرائیل نشد. در عمل هم دیدیم که حاکمان مزوّر و خائن ترکیه در زمانی که ملت فلسطین تحت بدترین فشارها و جنایتها بودند نه تنها تجارت خود را متوقف نکردند بلکه در حال توطئه علیه محور مقاومت و محور حمایت از مظلومان منطقه بودند. اردوغان اگر عابد زمانه نیز شود نوکری و خوش خدمتی اش به اسرائیل از جبینش پاک نخواهد شد و به فضل خدا روزی در همین دنیا پیامد اقداماتش را تجربه خواهد داد.ادعا می شود این تحریر الشام با آن تحریرالشامی که در بربریت با داعش مسابقه داشت تفاوت کرده است. امیدوارم چنین باشد و آنها نیز مثل طالبان پس از روی کار آمدن، دست به خونریزی گسترده نزنند. اگرچه بسیار ناامید و بدبینم اما امیدوام مردم سوریه دوران بهتری را در پیش رو داشته باشند.نسبت به آینده منطقه بیمناکم. ترکیه که سرمست از موفقیت در توطئه چینی است به احتمال زیاد گام بعدی یعنی حمله مجدد به ارمنستان و قطع ارتباط ایران با آسیای میانه را انجام خواهد داد. به نظرم بدخواهان ایران انرژی جدیدی پیدا کردند تا منتظر فرصتی شوند تا از شرق از سوی طالبان و از سوی غرب توسط تکفیریها و از شمال از سوی ایادی ترکیه و از جنوب از سوی عربستان و از آسمان از سوی اسرائیل و آمریکا ایران را مورد هجمه قرار دهند. زمانه زمانه خطیری است که هر اشتباه راهبردی پیامدهای وخیمی خواهد داشت. خدا به حاکمان ما عقل و درایت عنایت کند تا از این مهلکه ها به سلامت گذر کنیم.https://telegram.me/ali_sarzaeem
کسی در نظرات پرسش کرده از نظر سابقت پشیمان نیستی؟ پاسخ من منفی است. من هنوز معتقدم که حضور ایران در سوریه در گذشته درست بود و در انتخاب بین بد و بدتر ایران به درستی بد را انتخاب کرد. ایران مدافع دیکتاتوری اسد و خاندان اسد نبود اما اسد به مراتب از مخالفان بربرش که داعش، تحریر الشام و ارتش آزاد بودند قابل دفاع تر بود. منفعت ملی، دفاع از راهبرد منطقه ای و همچنین دفاع از مقدسات مذهبی در حضور در سوریه همسو بودند.تصور من این است که سقوط بشار اسد بیشتر مرهون تضعیف شدید اقتصادی پس از اشغال چاه های نفت توسط آمریکا و چپاول آنها به مدت بیش از ده سال، غارت کارخانجات صنعتی سوریه در شمال در هنگام حضور نیروهای وابسته به ترکیه، تحریم های طولانی مدت آمریکا بود. من نمی دانم سهم نارضایتی سیاسی چقدر بوده است ولی ظاهرا در زمان بشار اسد نسبت به دوران پدرش فضای سیاسی به مراتب بازتر شده بود. توطئه تشکیلات جاسوسی کشورهای منطقه و در راس آنها ترکیه و اسرائیل برای تطمیع و خرید فرماندهان نظامی سوریه نیز عامل دومی است که کارگر افتاد.کماکان بر این عقیده ام که برای غرب دیکتاتوری یا دمکراسی حاکمان این منطقه اهمیت ندارد. گناه بزرگ سوریه این بود که پل حمایتی ایران از حزب الله را تامین می کرد و حاضر به معامله بزرگ با اسرائیل نشد. در عمل هم دیدیم که حاکمان مزوّر و خائن ترکیه در زمانی که ملت فلسطین تحت بدترین فشارها و جنایتها بودند نه تنها تجارت خود را متوقف نکردند بلکه در حال توطئه علیه محور مقاومت و محور حمایت از مظلومان منطقه بودند. اردوغان اگر عابد زمانه نیز شود نوکری و خوش خدمتی اش به اسرائیل از جبینش پاک نخواهد شد و به فضل خدا روزی در همین دنیا پیامد اقداماتش را تجربه خواهد داد.ادعا می شود این تحریر الشام با آن تحریرالشامی که در بربریت با داعش مسابقه داشت تفاوت کرده است. امیدوارم چنین باشد و آنها نیز مثل طالبان پس از روی کار آمدن، دست به خونریزی گسترده نزنند. اگرچه بسیار ناامید و بدبینم اما امیدوام مردم سوریه دوران بهتری را در پیش رو داشته باشند.نسبت به آینده منطقه بیمناکم. ترکیه که سرمست از موفقیت در توطئه چینی است به احتمال زیاد گام بعدی یعنی حمله مجدد به ارمنستان و قطع ارتباط ایران با آسیای میانه را انجام خواهد داد. به نظرم بدخواهان ایران انرژی جدیدی پیدا کردند تا منتظر فرصتی شوند تا از شرق از سوی طالبان و از سوی غرب توسط تکفیریها و از شمال از سوی ایادی ترکیه و از جنوب از سوی عربستان و از آسمان از سوی اسرائیل و آمریکا ایران را مورد هجمه قرار دهند. زمانه زمانه خطیری است که هر اشتباه راهبردی پیامدهای وخیمی خواهد داشت. خدا به حاکمان ما عقل و درایت عنایت کند تا از این مهلکه ها به سلامت گذر کنیم.https://telegram.me/ali_sarzaeem
۸:۱۶