۱۹:۱۱
ویولن ها می نوازند و فرشته ها گریه میکنند؛
۱۹:۱۲
من میخوام اش꯭ک꯭ات꯭و ببوسم، پس گࢪیه هایت را از من مخفی نکن.
۱۹:۱۳
هࢪ قطࢪه اشڪے ڪہ از چشمت میچڪہ یہ ستاࢪه از آسمانِ تیࢪهے چشمانت ڪمتࢪ میشہ .
۱۹:۱۴
۱۹:۱۸
ִֶָ تو مثل نور ستارههای تویِ آسمون شب، همیشه نورانیم میکنی
۱۹:۱۸
ماهٔ از کرانهٔ دریاچه قؤ انها را تماشا میکرد.
۱۹:۱۹
برق چشمانت، ستاره های درون تاریکی ام بود
۱۹:۲۰
۶:۵۲
بهٔ اندازهٔ د꯭ر꯭خ꯭ش꯭ش ماهٔ زیبایي .
۶:۵۲
زیبآیی مآه بستگی به خورشیدش داشت
۶:۵۵
میخواهم تو را در آغوش بگیرم و در خود حل کنم ؛تا ابد در کنار بمآنی.
۶:۵۹
۷:۰۰
وجود لب هات برام مثل اکسیژن میمونه وقتي نیستي تا ببوسمت، احساس خفگي میکنم
۷:۰۱
لبان تؤ ؛ آیینه ای است کهٔ از ظرافت روحت حرف میزند.
۷:۰۴
لبانش چون بذر درخت گیلاسی است که با هر بوسه ، جوانه میزند و رشد میکند پس از مدت کمی به میوه خوش طعم و معطر گیلاس تبدیل میگردد . آن گیلاس سرخ چون یاقوتی درخشان است که هنگام چشیدنش ؛ زهر شیرینش در بند بند وجودم جاری میشود ، به راستی که او فرشتهی من است .
۷:۰۷
۲۰:۳۰
گیف
۰۰:۰۳
۱۸:۴۹