۱۶:۰۷
IMG_20251116_203317.jpg
۱۶۶.۴۶ کیلوبایت
از این عکس ها چی دریافت میکنید؟
یه آقایی که دستاورد های خوبی داره،بار گندمی جمع کرده،جبه ای پر از جواهر داره،داره آب گوارا جمع میکنه،ولی به نظرتون با وجود موش های جونده،دست آقا دزده، و استفاده آبکش،چیزی کف دستش میمونه؟
با اندوخته های معنوی مقایسه کنید.
دوست دارم بفرمایید به نظرتون ایراد کار کجاست؟چرا بعضی وقتا علیرغم تلاش دست مون از نور پر نیست؟شیطان با چه تفکراتی میاد گنجینه ایمان ما رو تخلیه میکنه؟
بهم بگید چه بینشی در ما وجود داشته باشه، علیرغم انجام مناسک و اعمال عبادی، تو بزنگاهش دلمون از ایمان خالی میشه؟
کاروانی میرود با بارِ نورراهزنها در میان است و نه دور!
⋆⃟݊⋆⃟݊
❀•┈┈•
یه آقایی که دستاورد های خوبی داره،بار گندمی جمع کرده،جبه ای پر از جواهر داره،داره آب گوارا جمع میکنه،ولی به نظرتون با وجود موش های جونده،دست آقا دزده، و استفاده آبکش،چیزی کف دستش میمونه؟
با اندوخته های معنوی مقایسه کنید.
دوست دارم بفرمایید به نظرتون ایراد کار کجاست؟چرا بعضی وقتا علیرغم تلاش دست مون از نور پر نیست؟شیطان با چه تفکراتی میاد گنجینه ایمان ما رو تخلیه میکنه؟
بهم بگید چه بینشی در ما وجود داشته باشه، علیرغم انجام مناسک و اعمال عبادی، تو بزنگاهش دلمون از ایمان خالی میشه؟
کاروانی میرود با بارِ نورراهزنها در میان است و نه دور!
⋆⃟݊⋆⃟݊
۱۷:۰۵
۱۸:۵۱
در عهد عتیق آمده است که «مردی با یعقوب تا طلوع فجر كشتی گرفت و چون بر وی نتوانست غلبه کند، كف ران يعقوب را فشرد... آن مرد گفت: از اين پس نام تو يعقوب خوانده نشود بلكه اسرائيل، زيراكه با خدا و با انسان مجاهده كردی و نصرت يافتی». همین داستان در حدیث و تفسیر اسلامی انعکاس یافته است و "اسرائیل" لقب یعقوب نبی(ع) پنداشته شده است. در حالی که بنا بر شواهد موجود در قرآن کریم، اسرائیل قبل از حضرت یعقوب(ع) میزیسته و از همراهان نوح نبی(ع) در کشتی بوده است. کاربرد دو بار اصطلاح «آل یعقوب» در مقابل 41 مرتبه کاربرد «بنی اسرائیل» نیز بر متمایز بودن این دو خاندان تأکید دارد. نوشتار حاضر، با مطالعۀ روایات و تفاسیر اسلامی نشان داده است که سند و متن گزارشهای حاکی از ملقّب شدن یعقوب نبی به اسرائیل، ضعیف و جعلی و در زمرۀ اسرائیلیات اند. همچنین به قراین و شواهدی دیگر در منابع یهودی دست یافته که نشان میدهد اسرائیل، فردی غیر از یعقوب نبی است.
۱۸:۱۰
وعده صادق
۳:۴۰
معلم واقعی و تاثیرگذار
۹:۳۱
۳:۴۸
● گفت: "خدا چرا باید مرا عذاب کند؟ خدا مهربانتر از این حرفهاست!"گفتم: "من هم خدایی که بدون دلیل عذاب کند را نمیخواهم! خدایی که گویا گُرزی به دستش گرفته و منتظر است تا من اشتباهی کنم و من را عذاب کند به نظر من هم خدا نیست.اما ماجرا چیز دیگریست..."با غرور خاصی گفت: "همیشه وقتی کم میآورید میگویید یک چیزی هست که تو نمیدانی!"گفتم: "باشد ولی بهنظر خودت یک چیزی این وسط کم نیست؟"● گفت: "مثلا چه چیزی؟!گفتم: "خودت!...خودت را حساب نکردی! تو فکر میکنی همین هستی و در آن دنیا هم همین میمانی در حالیکه تو پس از مرگت هم ادامه داری و تا ابد خواهی ماند پس باید پاک و خالص، ادامه داشته باشی! عذابت میکند تا خالص شوی. این هم یک طرف ماجراست!"
۱۴:۴۳
۱۴:۴۵
۶. دانستنی های فاطمی
۱۱. فاطمه زهرا، شادمانی دل پیامبر
۱۶. فاطمه فاطمه است (به سه زبان)
۳۴. شهادت مادرم زهرا افسانه نیست
۶۶. بندگی، راز آفرینش (۲ جلد)
۷۶. نهایة التحقیق (موسوی خرسان)
۱۶:۱۹
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَيٰنا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنَّار”
يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَيٰنا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنَّار”
۷:۴۹
114. سورۀ ناس
بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس
سورۀ ناس آخرین سوره در ترتیب مصحف شریف (ترتیب تلاوت) و نخستین سوره در ترتیب آموزشی– پژوهشی قرآن کریم است. سورۀ ناس شش آیه دارد و در مکّه مکرّمه نازل شده است. نام سوره از کلمۀ «ناس» که در آیۀ نخست و چهار آیۀ دیگر به کار رفته اخذ شده و چون نخستین سورۀ قرآن است که مردم آن را می آموزند، نامگذاری آن به «ناس» (= مردم) و تکرار آن شایان تأمّل و تدبّر فراوان است.
سورۀ ناس بیانگر آن است که انسان و جوامع انسانی همواره در معرض سخنان، وسوسه ها، تبلیغات، نیرنگ ها، مکرها و حیله های گوناگونی قرار دارد که سلامت او را تهدید می کنند (ده بار تکرار حرف «سین» در کلمۀ «ناس» که پنج بار به کار رفته، «وسواس»، «خنّاس» و «یوسوس» قابل توجّه است). بیشتر این ترفندهایِ گمراه کننده و غفلت زا از سوی کسانی سازماندهی و القا میشوند که خواهان چپاول اموال مردم و تحقیر و تضعیف آنها هستند تا انسانها و جوامع بشری را از آزادگی و بندگی خدا به بردگی و بندگی خود بکشانند؛ اربابان، پادشاهان، امیران، فرمانروایان و معبودهایی که خود را مالک و صاحب مردم میپندارند؛ چنانکه فرعون مصر معتقد بود و می گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعلى» (نازعات، 24)؛ «وَنَادىٰ فِرعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ: يا قَوْمِ أَلَيسَ لِي مُلكُ مِصرَ وَهذِهِ الأَنهارُ تَجرِي مِن تَحتِي؟» (زخرف، 51)؛ «وَقالَ فِرعَوْنُ: يا أَيُّهَا المَلَأُ ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيْري» (قصص، 38).
وسوسه های مختلفی که انسان با آن رو به روست از درون انسان و دیگر مردمانی که گاهی آشکار و شناخته شده اند و زمانی پنهان و مخفی اند نیز نشئت میگیرد؛ از این رو، سوره با فرمان «قل» (بگو - بشنو و بگو) و لزوم همراهی و همصحبتی با «ربّ»، «مالک» و «الـه» حقیقی و یکتای همۀ مردمان عالم، راه برون رفت از این وسوسه های درونی و برونی را توکّل و ایمان، و امید و اعتماد، و بندگی خداوند یکتا در همۀ صحنه های زندگی و همۀ ساحت های شناختی، عاطفی و رفتاری دانسته تا انسانها با اندیشیدن و برنامه ریزی بتوانند بر تهدیدها و تشکیک ها، ضعف ها و ترس ها، ظلمت ها و کاستی ها غلبه کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس
سورۀ ناس بیانگر آن است که انسان و جوامع انسانی همواره در معرض سخنان، وسوسه ها، تبلیغات، نیرنگ ها، مکرها و حیله های گوناگونی قرار دارد که سلامت او را تهدید می کنند (ده بار تکرار حرف «سین» در کلمۀ «ناس» که پنج بار به کار رفته، «وسواس»، «خنّاس» و «یوسوس» قابل توجّه است). بیشتر این ترفندهایِ گمراه کننده و غفلت زا از سوی کسانی سازماندهی و القا میشوند که خواهان چپاول اموال مردم و تحقیر و تضعیف آنها هستند تا انسانها و جوامع بشری را از آزادگی و بندگی خدا به بردگی و بندگی خود بکشانند؛ اربابان، پادشاهان، امیران، فرمانروایان و معبودهایی که خود را مالک و صاحب مردم میپندارند؛ چنانکه فرعون مصر معتقد بود و می گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعلى» (نازعات، 24)؛ «وَنَادىٰ فِرعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ: يا قَوْمِ أَلَيسَ لِي مُلكُ مِصرَ وَهذِهِ الأَنهارُ تَجرِي مِن تَحتِي؟» (زخرف، 51)؛ «وَقالَ فِرعَوْنُ: يا أَيُّهَا المَلَأُ ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيْري» (قصص، 38).
وسوسه های مختلفی که انسان با آن رو به روست از درون انسان و دیگر مردمانی که گاهی آشکار و شناخته شده اند و زمانی پنهان و مخفی اند نیز نشئت میگیرد؛ از این رو، سوره با فرمان «قل» (بگو - بشنو و بگو) و لزوم همراهی و همصحبتی با «ربّ»، «مالک» و «الـه» حقیقی و یکتای همۀ مردمان عالم، راه برون رفت از این وسوسه های درونی و برونی را توکّل و ایمان، و امید و اعتماد، و بندگی خداوند یکتا در همۀ صحنه های زندگی و همۀ ساحت های شناختی، عاطفی و رفتاری دانسته تا انسانها با اندیشیدن و برنامه ریزی بتوانند بر تهدیدها و تشکیک ها، ضعف ها و ترس ها، ظلمت ها و کاستی ها غلبه کنند.
۱۸:۴۶
السلام علیک یا ربیع الانام
برادرم مگر ایمان عمل به ارکان نیست؟مگر جهاد ز ارکان دین و ایمان نیست؟چو عدل همچو امامت اصول دین باشدرضای حق به ستم، کفر مؤمنین باشد
اگر که دین محمد تمام ادیان استو گر که کاملهی حق و عدل و ایمان استمگر که میشود از حاکمیت و دولتفروگذار کند با بهانهی غیبت؟!اگر امام نکرده قیام، سستی ماستو گر که غیبت عظماست، نادرستی ماستمحبّ صادق ع و فرمانبران منصوریمکدام شیعهی حاضر به نار تنّوریم؟
کلام روشن «لا بُدّ من امیر» ز کیست؟عدول از سخن حضرت امیر ز چیست؟اگر که عصمت مطلق به حاکمان شرط استو گر جهاد ز غیر امام بیربط استجناب حضرت سلمان چرا امارت داشت؟محمدبنابیبکر از که دولت داشت؟به کوفه مسلمبنعقیل از چه رو قیام نمود؟به مسجد از چه به بیعت صلای عام نمود؟جناب ابنحُنیف عصمتش کجا بوده؟زیاد را که به بصره امیر بنموده؟اگر که عصمت کبری و چهارده معصومبرای امر حکومت فقط شده معلومحکومت همه حکّام بوتراب حرامپذیرش همه احکامشان حرام تمام
قرار نیست همه در جوار معصومانبدون واسطه باشند عامل قرآنحکومت است ضرورت به هر تبار و دیاراگر نبود نبی و وصی، نماند کارخدای، عالِم دین را ولایتش دادههماوست حاکم و قاضی، هماوست فرماندهرجوع ما به رواة حدیث حکم ولی استپذیرش حکومت غیر رواة، نااهلی استخدای «حکمِ بما أنزل» است فرمانشهر آن که حکم نکرده است، نیست ایمانش
اگر چنین نشود کفر بر سر کار استنفاق و فسق و خبائث به مؤمنان بار استرسول و حیدر و زهرا و هر نبیّ و ولیز مردمان تابع شیطان به دور و بیزار است
علی است قلهی ایمان و عشق هر سالککه بی ولایت او کلُّمنسِویٰ هالکامام غایب مصر است حیدر کرّارامام حاضر ما کیست؟ عمرو یا مالک؟
خمینی عالِم دین بود و مرد تقوا بودتمام عمر برای خدا قیام نمودبه نافله، به عبادت، به درس و بحث و کلامبه رهبری، به خروش و سکوت، صبر و قیامبه زهد و دوری از جلوههای دنیاییبه ایستادنِ در راه حق به تنهاییبه جنگ و صلح و سیاست، به پیشگاه نمازتمام راه خدا بود و عجز و صدق و نیازصلای عزّت مستضعفان و محرومان«و ما لکم» ز کلام خداش شد فرمان«فقاتلوا»ش، ز قرآن گرفت درس جهادبه «صابروا»ش، به امّت، دفاع فرمان دادنبود ذرّهای از نفس و کین و حقد و هوابه کارِ پور علی، در عبور دورانها
کدام اهل سیاست چنین الهی بود؟کدام مرد عمل اینچنین خدا بنمود؟ز انفجار نور الهی به خاک ایران بودکه باب دین به جهانِ بهخوابرفته گشودز انقلاب خمینیّ و امتش تابیدبه نام شیعه و اسلام جوشش امّیداز این قیام، جهان اهلبیت ع را بشناختوز این مبارزه، راه ظهور را دریافت
خدو به کار خمینی روا! نه انصاف استبه فوج پاک شهیدان جفا! نه انصاف استبه اولیاء خدا افترا زدن چه بد استبه نام دینِخدا ضربهها زدن چه بد استخدا کند که چنان گفتهها ز جهل بُوَدو گر نه پاسخ خشم خدا نه سهل بود
برادرم مگر ایمان عمل به ارکان نیست؟مگر جهاد ز ارکان دین و ایمان نیست؟چو عدل همچو امامت اصول دین باشدرضای حق به ستم، کفر مؤمنین باشد
اگر که دین محمد تمام ادیان استو گر که کاملهی حق و عدل و ایمان استمگر که میشود از حاکمیت و دولتفروگذار کند با بهانهی غیبت؟!اگر امام نکرده قیام، سستی ماستو گر که غیبت عظماست، نادرستی ماستمحبّ صادق ع و فرمانبران منصوریمکدام شیعهی حاضر به نار تنّوریم؟
کلام روشن «لا بُدّ من امیر» ز کیست؟عدول از سخن حضرت امیر ز چیست؟اگر که عصمت مطلق به حاکمان شرط استو گر جهاد ز غیر امام بیربط استجناب حضرت سلمان چرا امارت داشت؟محمدبنابیبکر از که دولت داشت؟به کوفه مسلمبنعقیل از چه رو قیام نمود؟به مسجد از چه به بیعت صلای عام نمود؟جناب ابنحُنیف عصمتش کجا بوده؟زیاد را که به بصره امیر بنموده؟اگر که عصمت کبری و چهارده معصومبرای امر حکومت فقط شده معلومحکومت همه حکّام بوتراب حرامپذیرش همه احکامشان حرام تمام
قرار نیست همه در جوار معصومانبدون واسطه باشند عامل قرآنحکومت است ضرورت به هر تبار و دیاراگر نبود نبی و وصی، نماند کارخدای، عالِم دین را ولایتش دادههماوست حاکم و قاضی، هماوست فرماندهرجوع ما به رواة حدیث حکم ولی استپذیرش حکومت غیر رواة، نااهلی استخدای «حکمِ بما أنزل» است فرمانشهر آن که حکم نکرده است، نیست ایمانش
اگر چنین نشود کفر بر سر کار استنفاق و فسق و خبائث به مؤمنان بار استرسول و حیدر و زهرا و هر نبیّ و ولیز مردمان تابع شیطان به دور و بیزار است
علی است قلهی ایمان و عشق هر سالککه بی ولایت او کلُّمنسِویٰ هالکامام غایب مصر است حیدر کرّارامام حاضر ما کیست؟ عمرو یا مالک؟
خمینی عالِم دین بود و مرد تقوا بودتمام عمر برای خدا قیام نمودبه نافله، به عبادت، به درس و بحث و کلامبه رهبری، به خروش و سکوت، صبر و قیامبه زهد و دوری از جلوههای دنیاییبه ایستادنِ در راه حق به تنهاییبه جنگ و صلح و سیاست، به پیشگاه نمازتمام راه خدا بود و عجز و صدق و نیازصلای عزّت مستضعفان و محرومان«و ما لکم» ز کلام خداش شد فرمان«فقاتلوا»ش، ز قرآن گرفت درس جهادبه «صابروا»ش، به امّت، دفاع فرمان دادنبود ذرّهای از نفس و کین و حقد و هوابه کارِ پور علی، در عبور دورانها
کدام اهل سیاست چنین الهی بود؟کدام مرد عمل اینچنین خدا بنمود؟ز انفجار نور الهی به خاک ایران بودکه باب دین به جهانِ بهخوابرفته گشودز انقلاب خمینیّ و امتش تابیدبه نام شیعه و اسلام جوشش امّیداز این قیام، جهان اهلبیت ع را بشناختوز این مبارزه، راه ظهور را دریافت
خدو به کار خمینی روا! نه انصاف استبه فوج پاک شهیدان جفا! نه انصاف استبه اولیاء خدا افترا زدن چه بد استبه نام دینِخدا ضربهها زدن چه بد استخدا کند که چنان گفتهها ز جهل بُوَدو گر نه پاسخ خشم خدا نه سهل بود
۱۴:۵۴
اشتباه تاریخی در ترجمه و مفهوم خوانی یکی از آیات کریمه قرآن کریم
در بخش پایانی آیه 17 و تمام آیه 18 سوره زمر چنین می خوانیم:... فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ... (18)اکثریت قریب به اتفاق مترجمان محترم، این آیه را به این صورت ترجمه و مفهوم خوانی کرده اند: به بندگان من بشارت بده؛ همان کسانی که (انواع) سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند.با این ترجمه و ارائه چنین مفهومی، بسیاری از جوانان مسلمان بر آن هستند که طبق نظر قرآن کریم، باید تمام سخنان اعم از سخنان درست و نادرست را شنیده و بعد از آن، سخن و نظر صحیح را انتخاب کنند و از آن اتّباع و پیروی کنند.در حالی که در این آیه کریمه، "الـ" در کلمه «الْقَوْلَ»، از نوع عهد ذهنی بوده و مراد از «الْقَوْلَ» قرآن کریم است.همچنین ضمیر «ه» در کلمه «أحسَنَه» جانشین مفعول مطلق تأکیدی بوده و این بخش از آیه در اصل به این صورت بوده است: فیتبعونَ أحسَنَ الاِتِّباع.با این وضعیت، آیه مذکور دارای چنین مفهومی خواهد بود: به بندگانم بشارت بده، همانها که به آیات قرآن کریم گوش فراداده و از آن به نیکوترین شکل تبعیت و پیروی می کنند.بنابراین نباید با چنین مفهوم نادرستی، عموم مسلمانان و جوانان را به مطالعه، بررسی و تحلیل تمام سخنان و نوشته ها وداشت؛ چراکه همگان با توجه به عدم برخورداری از ابزارها و مهارت های علمی مختلف، قادر به تشخیص سِره از ناسِره نیستند و ممکن است در دام اباطیل گرفتار شوند.به نظر می رسد استماع تمام اقوال حق و باطل فقط باید توسط خواص، خبرگان و نخبگان جامعه صورت گیرد؛ چراکه مجهز به معلومات علمی مختلف می باشند.
در بخش پایانی آیه 17 و تمام آیه 18 سوره زمر چنین می خوانیم:... فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ... (18)اکثریت قریب به اتفاق مترجمان محترم، این آیه را به این صورت ترجمه و مفهوم خوانی کرده اند: به بندگان من بشارت بده؛ همان کسانی که (انواع) سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند.با این ترجمه و ارائه چنین مفهومی، بسیاری از جوانان مسلمان بر آن هستند که طبق نظر قرآن کریم، باید تمام سخنان اعم از سخنان درست و نادرست را شنیده و بعد از آن، سخن و نظر صحیح را انتخاب کنند و از آن اتّباع و پیروی کنند.در حالی که در این آیه کریمه، "الـ" در کلمه «الْقَوْلَ»، از نوع عهد ذهنی بوده و مراد از «الْقَوْلَ» قرآن کریم است.همچنین ضمیر «ه» در کلمه «أحسَنَه» جانشین مفعول مطلق تأکیدی بوده و این بخش از آیه در اصل به این صورت بوده است: فیتبعونَ أحسَنَ الاِتِّباع.با این وضعیت، آیه مذکور دارای چنین مفهومی خواهد بود: به بندگانم بشارت بده، همانها که به آیات قرآن کریم گوش فراداده و از آن به نیکوترین شکل تبعیت و پیروی می کنند.بنابراین نباید با چنین مفهوم نادرستی، عموم مسلمانان و جوانان را به مطالعه، بررسی و تحلیل تمام سخنان و نوشته ها وداشت؛ چراکه همگان با توجه به عدم برخورداری از ابزارها و مهارت های علمی مختلف، قادر به تشخیص سِره از ناسِره نیستند و ممکن است در دام اباطیل گرفتار شوند.به نظر می رسد استماع تمام اقوال حق و باطل فقط باید توسط خواص، خبرگان و نخبگان جامعه صورت گیرد؛ چراکه مجهز به معلومات علمی مختلف می باشند.
۲۱:۳۵
برای امام زمان علیه السلام چکار کردهاید؟؟؟
۱۵:۴۶
سلام علیکم با توجه به اینکه هفته پژوهش در پیش است، بهتره در زمینه پژوهش در الهیات، مطالبه صورت گرفته و با درخواست دانشجویان کارهایی صورت گیرد ، اعم از ۱. برگزاری کارگاه روش تحقیق در الهیات۲. آموزش مقاله نویسی و پژوهش۳. نشستهای تخصصی محتوایی۴. سخنرانی های علمی ۵. کتابخوانی و ...
۴:۵۲
واقعا اگر فقر از در بیاید، ایمان از پنجره بیرون میرود؟!!!
۶:۴۷
با سلام و تبریک روز دانشجو به همه سروران گرامی
قالَ الصَّادِقُ ع: مَنْ رَعَى قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَةِ وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَةِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ فَقَدْ دَخَلَ فِي دِيوَانِ الْمُتَنَبِّهِينَ ثُمَّ مَنْ رَعَى عِلْمَهُ عَنِ الْهَوَى وَ دِينَهُ عَنِ الْبِدْعَةِ وَ مَالَهُ عَنِ الْحَرَامِ فَهُوَ مِنْ جُمْلَةِ الصَّالِحِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ وَ هُوَ عِلْمُ الْأَنْفُسِ فَيَجِبُ أَنْ يَكُونَ نَفْسُ الْمُؤْمِنِ عَلَى كُلِّ حَالٍ فِي شُكْرٍ أَوْ عُذْرٍ عَلَى مَعْنًى؛
كسى كه قلب خود را از غفلت، و نفسش را از شهوت، و عقلش را از جهالت محافظت كند پس در زمره متنبّهین (آگاهان) است. و هر كه علم و دانش خود را از هوى و هوس، و دين و آيين خود را از بدعت [عقائد و رفتارهای نادرست خودساخته و دگرساخته] و مالش را از حرام حفظ كند پس او از جمله صالحين است. رسول اكرم فرمود: طلب و تحصيل علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است و مراد از اين علمى كه بر همه واجب است، علومى است كه مربوط به تربيت و تكميل نفس است. پس بر هر فرد مؤمنى واجب است كه در تمام حالات خود شاكر باشد، و يا اگر توجه به قصور و تقصير خود مى كند عذر به پيشگاه پروردگار آورد.
كسى كه قلب خود را از غفلت، و نفسش را از شهوت، و عقلش را از جهالت محافظت كند پس در زمره متنبّهین (آگاهان) است. و هر كه علم و دانش خود را از هوى و هوس، و دين و آيين خود را از بدعت [عقائد و رفتارهای نادرست خودساخته و دگرساخته] و مالش را از حرام حفظ كند پس او از جمله صالحين است. رسول اكرم فرمود: طلب و تحصيل علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است و مراد از اين علمى كه بر همه واجب است، علومى است كه مربوط به تربيت و تكميل نفس است. پس بر هر فرد مؤمنى واجب است كه در تمام حالات خود شاكر باشد، و يا اگر توجه به قصور و تقصير خود مى كند عذر به پيشگاه پروردگار آورد.
۲:۳۰