عکس پروفایل داستان نویس نوجواند

داستان نویس نوجوان

۱,۶۵۷عضو
عکس پروفایل داستان نویس نوجواند
۱.۷هزار عضو

داستان نویس نوجوان

تجربه خوب نوشتن!کانال داستان نویس نوجوانآموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی
آدرس سایت:dastannevis.comارتباط با ما و تبلیغات:@ashkanhasebi

۱۴ آذر

تدوین کتاب: بعد از نوشتن داستان، باید آن را به یک کتاب تبدیل کنید. این شامل تدوین، ویرایش، طراحی صفحات، و چاپ کتاب است.
انتشار کتاب: بعد از تدوین کتاب، باید آن را منتشر کنید. می‌توانید از روش‌های مختلف انتشار استفاده کنید، مانند انتشار آنلاین، انتشار در کتابخانه‌ها، یا انتشار در فروشگاه‌های کتاب.
dastannevis.com

۱۵:۴۹

thumnail

۱۸:۳۰

undefinedundefinedundefined
مهم‌ترين چيزی که در سال‌های رفت و آمد با نويسندگان فراگرفتم اين است که مشکل اصلي نويسندگاني که در آغاز راه هستند، استعداد نيست، بلکه اعتماد به نفس است.
مطلب زیر از کتاب بسيار کاربردی «اگر می‌توانيد حرف بزنيد پس حتماً می‌توانید بنويسيد» نوشته «ژول سالزمن»، ترجمه «فرنوش جزينی»، انتشارات اميرکبير است. البته بدون شک نظر شخصی خودم را هم دخالت داده‌ام.
حرف زدن روی کاغذ بهترين راه برای غلبه بر کمال‌گرايی است. بيماري کمال‌گرايی يعنی: «بايد در نخستين تلاشم اين کار را در حد کمال انجام دهم.»
کمال‌گرايی از کار افتادگی را به دنبال دارد که آن هم خود منجر به طفره رفتن می‌شود. يعني بهانه‌هايی که منجر به ننوشتن می‌شود.
براي رسيدن به نوشته بی‌نقص، حتی تلاش هم نکنيد. بهتر است شعارتان پيشرفت باشد و نه کمال.
بدانید اولين نسخه نوشته‌تان، کامل‌ترين نسخه آن نیست. در غیر این صورت ممکن است هر چه ايده داريد فراموش کنيد و دست از کار بکشيد. در واقع روی کاغذ به لکنت می‌افتيد.
پس راه حل چيست؟
فکر کنيد شما اصلاً نمی‌نويسيد بلکه روی کاغذ حرف می‌زنيد. هيچ وقت وقتی با دوستی صميمی داريد حرف می‌زنيد، لکنت می‌گيريد؟ آن قدر حرف می‌زنيد تا منظورتان را به بهترين و زيباترين نحو به او برسانيد.
هر چه بيشتر روی کاغذ حرف بزنيد (بدون مکث و تأمل برای قضاوت يا نقد) شانس بيشتری برای يک کار با ارزش داريد. بعد می‌توانيد برگرديد و آن را اصلاح و ويرايش کنيد. اما بعداً، بعداً که نکته اصلی کلامتان را يافتيد.
تمرين:
کاغذ و قلمي برداريد، يا پشت کامپيوتر بنشينيد و به مدت دو دقيقه روی آن فقط حرف بزنيد. هر چه در سر داريد. قرار نيست شاهکار باشد يا حتي اصلا معنايی داشته باشد. کاری که بايد انجام دهيد اين است که به سادگی هر چه تمام‌تر روی کاغذ حرف بزنيد. خود را رها سازيد بدون اين که هيچ گونه انتظاری نسبت به نتيجه نهايی داشته باشيد. به حرف زدن ادامه دهيد و ببينيد چگونه شما را با خودش می‌برد.
محمد حسن شهسواری
dastannevis.com

۱۸:۳۰

داستان نویس نوجوان - عشق مادربزرگ.mp3

۲.۳۴ مگابایت
#داستان_شبانه undefinedundefined داستان عشق مادربزرگundefined گوینده: #گلنازتقوایی
داستان نویس نوجوان undefined

۱۹:۳۱

۱۵ آذر

thumnail
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶                                       چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲
dastannevis.com

۴:۰۷

thumnail

۵:۳۵

undefinedundefinedundefined
در جریان بودن را بیاموزید.

نخستین تلاش‌های نویسنده برای «در جریان بودن» این است که از اصل درست انجام دادن، رها شود. در واقع در خلق آثار هنری هیچ راه درست یا نادرستی وجود ندارد.
اگر تمایل شدیدتان را برای انجام ایده‌آل کار، کنار بگذارید از صدای مسلطی که در شما درونی شده و به شما می‌گوید چطور باید بنویسید، رها می‌شوید.
نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که شما نباید بیش از حد به آنچه خلق می‌کنید، بچسبید. زیرا این کار سد راه جریان خلاقیت تان است. باید به خودتان اجازه دهید ایده‌های مختلف را بیازمایید تا به روش خلاقانه‌ی خودتان دست پیدا کنید و این امر در یادداشت یا یادداشتهای اول اتفاق نمی‌افتد.
پس قضاوت را کنار بگذارید و به خلاقیت‌تان اعتماد کنید. این کار ممکن است در ابتدا برای نویسنده دشوار باشد، اما توجه به آن، لازمه‌ی خلق آثار ارزشمند است.
آن لاموت در کتاب «پرنده به پرنده» می‌نویسد: «ما باید در وهله‌ی نخست به‌خودمان اجازه دهیم، یادداشتهای نامرتب داشته باشیم.» پس یاداشت اول را بنویسید و بپذیرید که ممکن است برخی مطالب مفید باشد یا نباشد.
شما هرگز به آنچه نوشته‌اید محدود نیستید، ایمان داشته باشید در یاداشتهای بعدی بهتر و بهتر عمل خواهید کرد‌.

معصومه حامی دوست
dastannevis.com

۵:۳۶

thumnail
undefinedundefinedundefined
ذهن‌ات‌ را به‌ روی‌ تجربه‌های‌ تازه‌، به‌ویژه‌ مطالعهٔ‌ دیگران‌، بگشا. هیچ‌ رویدادی‌ در زندگی‌ نویسنده‌ چه خوشایند و چه ناخوشایند هرگز هدر نمی‌شود.
پی دی جیمز
dastannevis.com

۶:۴۴

undefinedundefinedundefined

undefined آراستن بیش از اندازۀ کلام، خالی از خطر نیست. این کار ممکن است به بهای غیرطبیعی شدن اثر تمام شود.
نوشتۀ خوب معمولاً به قدری روان است که خواننده احساس نمی‌کند که نویسنده در نگارش آن زحمتی به خود داده باشد.
نویسنده باید به زبان و سبک زمان خود بنویسد. زبان عصر او زبانی است زنده و دائماً در حال تغییر. چنانچه بخواهد به زبان و سبک پیشینیان بنویسد، نوشتۀ خود را از قیافه طبیعی خارج می‌کند. نویسنده نباید در استعمال زبان توده مردم تردید کند و اصطلاحات عامیانه را فقط به این دلیل که ممکن است عمری کوتاه داشته و زودگذر باشند و پس از چندی از جریان زبان خارج شوند، به کار نبرد. اگر به روشنی و جنبش نوشته‌اش کمک می‌کنند باید که آنها را به کار گیرد.
#ابراهیم_یونسی | هنر داستان نویسی
dastannevis.com

۷:۴۶

thumnail
رعایت دقیق دستور زبان در گفتگو نویسی
گلوریا کمپتون
در گفت‌وگو، بر خلاف نگارش عناصر دیگر داستان، لزومی ندارد مو به مو دستور زبان را رعایت کنید. اگر کسی به شما گفته است که گفت‌وگوی شما رسمی و خشک و عصا قورت‌داده به نظر می‌رسد، منظورش این بوده که شما خیلی دقیق دستور زبان را در گفت‌وگونویسی رعایت می‌کنید و این، شبیه حرف زدن مردم نیست. فقط برای اینکه نشان دهید در دوره‌های تاریخی مردم چطور حرف می‌زدند و در متن‌های تاریخی، نوشتن گفت‌وگوها بر اساس ضوابط دستوری فکر بدی نیست، اما اگر داستان شما در دوره‌ای از گذشته اتفاق نمی‌افتد و تاریخی نیست و نمی‌خواهید که مردم به شما بخندند، باید هنگام گفت‌وگو از گفت‌وگوهایی جاندار استفاده کنید.
undefined«گفت‌وگو نویسی» گلوریا کمپتونdastannevis.com

۸:۵۰

آنچه در نویسنده‌ها دیدم نه عشق به فرم داستان بود و نه حجم جنون‌آمیزی از خوانده‌ها، که سرریز می‌کند و آدم را به نویسندگی سوق می‌دهد؛ ترس بود. ترس از این‌که نویسنده خوبی نیستی، ترس از این‌که چیزی که می‌نویسی مطابق انتظارت از آب درنیاید، ترس از این‌که کار فلانی و بهمانی از تو بهتر است، ترس از این‌که از نویسندگی پولی درنمی‌آید، ترس از این‌که راه را اشتباه آمده‌ای، ترس از والدین، که مدام بچه‌ها را تشویق می‌کنند به انجام کاری مشخص‌تر و تضمین‌شده‌تر، ترس، ترس، ترس، این ترس بی‌پایان لعنتی، تا وقتی این ترس هست تو اسیرش هستی. به نظر من کل این کارگاه‌های ادبیات خلاق و آموزشگاه‌های نویسندگی علم شده‌اند تا وانمود کنند که این ترس وجود ندارد و این ترس چه‌قدر شدید و چه‌قدر زیاد است. ما مدام زور می‌زنیم پنهانش کنیم، زور می‌زنیم خونسرد به نظر برسیم. اگر قرار باشد نویسنده جوانی را نصیحتی کنم، می‌گویم تنها راه پیش‌رفتن، تعیین تکلیف با این ترس است.
جونت دیاز
dastannevis.com

۱۴:۵۶

thumnail
undefinedundefinedundefined
نوشتار، جدال درونی نویسنده است. او را در جدالی وارد می‌کند بین میل به بیان احساساتش و لزوم مورد پسند قرار گرفتن.
گراهام سویفت
dastannevis.com

۱۵:۰۱

thumnail
جشنواره یلدای ۱۴۰۲ داستان نویس نوجوان از پنجشنبه ۱۶ آذر آغاز خواهد شد! undefinedundefined
جشنواره داستان نویس نوجوان undefinedfestival.dastannevis.com

۱۵:۵۸

داستان نویس نوجوان - عاقبت کینه.mp3

۱.۵۲ مگابایت
#داستان_شبانه undefinedundefined داستان عاقبت کینهundefined گوینده: #گلنازتقوایی
داستان نویس نوجوان undefined

۱۹:۳۳

thumnail
جمعه این هفته با رویداد "نوشتن داستان کوتاه در یک جلسه" در خدمت شما خواهیم بود! undefined
مهلت ثبت نام در این رویداد فقط تا ساعت ۱۹:۳۰ روز جمعه ۱۷ ام آذر می‌باشد.
undefined برای ثبت نام رایگان در این رویداد از طریق لینک زیر اقدام کنید:https://dstn.ir/wlc
داستان نویس نوجوان undefined

۲۰:۱۶

۱۶ آذر

thumnail
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶                                       پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲
dastannevis.com

۵:۱۱

قالب داستان در عین داشتن نقاط مشترک با قالب های دیگر، تفاوت های اساسی نیز با آنها دارد. در این قالب، هدف ثبت واقعیت نیست. این قالب، به مدد تخیل و از طریق پرورش یک حادثه به شکل دلخواه نویسنده، هر چه بیشتر بر احساس خواننده تأثیر می گذارد.
dastannevis.com

۵:۳۶

thumnail
خصوصیات خواننده مبتدی
خواننده مبتدی «پایانی خوش» از داستان می خواهد. یعنی شخصیت اصلی باید مشکلات و دشواری ها را پشت سر بگذارد، جنایت کاران را شکست دهد، به معشوقه اش برسد و تا ابد به خوشی و خرمی زندگی کند.
dastannevis.com

۶:۳۱

thumnail

۷:۳۱

نمونه ای از مقدمه داستان همراه با توصیف
دود همه حیاط را گرفته بود و جنجال و بیا برو بیش از همه سالها بود. زنها ناهارشان را سرپا خورده بودند و هر چه کرده بودند نتوانسته بودند بچه ها را بخوابانند. مردها را از خانه بیرون کرده بودند تا بتوانند چادرهایشان را از سر بردارند و توی بقچه بگذارند و به راحتی این طرف و آن طرف بدوند. داد و بیداد بچه ها، که نحس شده بودند و خودشان نمی دانستند که خوابشان می آید، سر و صدای ظرف هایی که جابه جا می کردند، و بروبیای همسایه که به کمک امده بودند .... .
dastannevis.com

۷:۳۴