۹ مهر
️ موقعیت مرگ و زندگی...️ یادداشتی به بهانه سومین روز شهادت سید حسن نصراللهبخش سوم
محسن دنیوی
این وضعیتی یعنی موقعیت مرگ و زندگی و این موقعیت دو حالت دارد: حالت اول اینکه اسراییل تصمیم گرفته با قدرت بالای تکنولوژیکی و نظامی که در این سالها برای خودش ایجاد کرده، صبر را کنار بگذارد و کار جبهه مقاومت را برای همیشه تمام کند.
حالت دوم این است که اسراییل احساس سقوط پیدا کرده و برای نیفتادن هر کاری می کند و تمام گزینه های ممکن را کلید خواهد زد.
هر کدام از این دو باشد، به نظر می رسد هیچکدام از طرفین امکان خروج از این وضعیت را ندارند. اگر ایران بی تفاوت از کنار ترور هنیه و نصرالله بگذرد، متهم به ترسوی بزرگ، لاف زن اعظم و کشوری خواهد شد که برای منافع خودش، فرزندانش را معامله کرد. این نقطه پایان آرمانهای انقلاب و جمهوری اسلامی که حتی اگر باقی هم بماند، آماده هر مذاکره و توافق و قبول هر شرایطی از سوی آمریکا و اسراییل است.
اگر اسراییل کوتاه بیاید و درگیری را با شدت دنبال نکند، در باتلاق درگیری با حماس که گرفتار شده بود، غرق خواهد شد و همه خواهند فهمید که یکی از بزرگترین و مجهزترین ارتش های جهان نتوانست یک نیروی 50 هزار نفری را نابود کند و و این شکستن اقتدار سیاسی امنیتی و نظامی باعث فروپاشی اسراییل خواهد شد. تا همین الان هم بازنده سیاسی اقتصادی و اخلاقی و انسانی اسراییل است و حالا که در این لجن زار آلوده شده، یا باید به موفقیت و دستاوردی چشمگیر برسد یا کاملا فرو خواهد رفت.
پس با این محاسبات، امکانی برای خروج از این درگیری نیست؛ اما ممکن است شیوه های تقابل متفاوت باشد و از حمله ناگهانی اتمی توسط اسراییل تا بسیج عمومی مردم منطقه و فروپاشی رژیم اسراییل به سبک انقلاب ایران!
اما هر طور که این ماجرا پیش برود، جنگ از چیزی که گمان می کنیم بسیار به ما نزدیک تر است. اگر تغییری در برنامه روزمره ما ایجاد نشده باید بترسیم. باید نگران باشیم. باید بچه هایمان را آماده کنیم. باید منتظر روزهای عجیبی باشیم.
زمان درد زایمان فرا رسیده و منطقه اطراف ایران آبستن وضعیت جدیدی است و هر لحظه ممکن است درد بالا بگیرد، اما بعد از آن تولدی در راه است. برای اسراییل و آمریکا و یارانشان، فرزند مطلوب این زایمان، خاورمیانه جدید است و برای محور مقاومت، نظم سیاسی دیگری است که نه فقط غرب آسیا بلکه کل جهان را تغییر خواهد داد و وضعیت سیاسی اقتصادی فرهنگی جهان در سالهای پس از جنگ دوم جهانی یعنی 1950 به بعد را تغییر خواهد داد و دیگر ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، بلوک های قدرت و تعیین کننده وضعیت جهان نیستند.
پس هم باید بترسیم و نگران باشیم و هم امیدوار و خوشحال. درست مثل زمانی که قرار است کودکی متولد شود. ترس و شوق با هم است.اگر کاری نمی کنیم احتمالا متوجه شرایط نیستیم و این خطرناک است. کسانی که گرفتار سکوت محض شدند و هیچ کاری نمی کنند در وضعیت بدی قرار دارند. چون هر اتفاقی در آینده بیفتد و هر کدام از آینده هایی که مرور کردیم رخ بدهد، شما در آن مسئول هستید.
باید تصمیم بگیرید و سمت یکی از طرفین درگیری باشید وگرنه با همین سکوت و تصمیم نگرفتن و حرکت نکردن در پیروزی طرف پیروز سهیم هستید حتی اگر مخالف او باشید. ممکن است زمانی پشیمان شوید که دیگر دیر است...
پایان ۳/۳@degaresh
محسن دنیوی
این وضعیتی یعنی موقعیت مرگ و زندگی و این موقعیت دو حالت دارد: حالت اول اینکه اسراییل تصمیم گرفته با قدرت بالای تکنولوژیکی و نظامی که در این سالها برای خودش ایجاد کرده، صبر را کنار بگذارد و کار جبهه مقاومت را برای همیشه تمام کند.
حالت دوم این است که اسراییل احساس سقوط پیدا کرده و برای نیفتادن هر کاری می کند و تمام گزینه های ممکن را کلید خواهد زد.
هر کدام از این دو باشد، به نظر می رسد هیچکدام از طرفین امکان خروج از این وضعیت را ندارند. اگر ایران بی تفاوت از کنار ترور هنیه و نصرالله بگذرد، متهم به ترسوی بزرگ، لاف زن اعظم و کشوری خواهد شد که برای منافع خودش، فرزندانش را معامله کرد. این نقطه پایان آرمانهای انقلاب و جمهوری اسلامی که حتی اگر باقی هم بماند، آماده هر مذاکره و توافق و قبول هر شرایطی از سوی آمریکا و اسراییل است.
اگر اسراییل کوتاه بیاید و درگیری را با شدت دنبال نکند، در باتلاق درگیری با حماس که گرفتار شده بود، غرق خواهد شد و همه خواهند فهمید که یکی از بزرگترین و مجهزترین ارتش های جهان نتوانست یک نیروی 50 هزار نفری را نابود کند و و این شکستن اقتدار سیاسی امنیتی و نظامی باعث فروپاشی اسراییل خواهد شد. تا همین الان هم بازنده سیاسی اقتصادی و اخلاقی و انسانی اسراییل است و حالا که در این لجن زار آلوده شده، یا باید به موفقیت و دستاوردی چشمگیر برسد یا کاملا فرو خواهد رفت.
پس با این محاسبات، امکانی برای خروج از این درگیری نیست؛ اما ممکن است شیوه های تقابل متفاوت باشد و از حمله ناگهانی اتمی توسط اسراییل تا بسیج عمومی مردم منطقه و فروپاشی رژیم اسراییل به سبک انقلاب ایران!
اما هر طور که این ماجرا پیش برود، جنگ از چیزی که گمان می کنیم بسیار به ما نزدیک تر است. اگر تغییری در برنامه روزمره ما ایجاد نشده باید بترسیم. باید نگران باشیم. باید بچه هایمان را آماده کنیم. باید منتظر روزهای عجیبی باشیم.
زمان درد زایمان فرا رسیده و منطقه اطراف ایران آبستن وضعیت جدیدی است و هر لحظه ممکن است درد بالا بگیرد، اما بعد از آن تولدی در راه است. برای اسراییل و آمریکا و یارانشان، فرزند مطلوب این زایمان، خاورمیانه جدید است و برای محور مقاومت، نظم سیاسی دیگری است که نه فقط غرب آسیا بلکه کل جهان را تغییر خواهد داد و وضعیت سیاسی اقتصادی فرهنگی جهان در سالهای پس از جنگ دوم جهانی یعنی 1950 به بعد را تغییر خواهد داد و دیگر ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، بلوک های قدرت و تعیین کننده وضعیت جهان نیستند.
پس هم باید بترسیم و نگران باشیم و هم امیدوار و خوشحال. درست مثل زمانی که قرار است کودکی متولد شود. ترس و شوق با هم است.اگر کاری نمی کنیم احتمالا متوجه شرایط نیستیم و این خطرناک است. کسانی که گرفتار سکوت محض شدند و هیچ کاری نمی کنند در وضعیت بدی قرار دارند. چون هر اتفاقی در آینده بیفتد و هر کدام از آینده هایی که مرور کردیم رخ بدهد، شما در آن مسئول هستید.
باید تصمیم بگیرید و سمت یکی از طرفین درگیری باشید وگرنه با همین سکوت و تصمیم نگرفتن و حرکت نکردن در پیروزی طرف پیروز سهیم هستید حتی اگر مخالف او باشید. ممکن است زمانی پشیمان شوید که دیگر دیر است...
پایان ۳/۳@degaresh
۷:۱۱
۱۱ مهر
۹:۲۵
۲۷ مهر
۹:۱۰
برای سیدمحمدمهدی میرباقری.pdf
۶۳.۹۶ کیلوبایت
برای سیدمحمدمهدی میرباقری...
محسن دنیویدر بحبوبه جنگی که منطقه را فراگرفته است و رنجی که بر ملت مظلوم فلسطین و لبنان توسط رژیم وحشی اسراییل تحمیل شده است، روزنامه هممیهن دوباره حمله به شخصیت آیتالله میرباقری را به تیتر اول خود آورده است!
این یادداشت تلاش دارد تا درباره شخصیت فکری استاد میرباقری توضیحاتی را برای افراد منصف و معتدل ارائه کند. افرادی که از قبل و بدون آگاهی لازم، تصمیم خود را درباره اغلب امور و موضوعات نگرفتهاند و به خود فرصت میدهند بیرون از موجسازی رسانهها، فکر کنند و بعد درباره افراد قضاوت کنند!
این یادداشت چهار صفحه و ۱۶۸۴ کلمه است و مطالعه آن حدود ۱۰ دقیقه زمان خواهد برد.
محسن دنیویدر بحبوبه جنگی که منطقه را فراگرفته است و رنجی که بر ملت مظلوم فلسطین و لبنان توسط رژیم وحشی اسراییل تحمیل شده است، روزنامه هممیهن دوباره حمله به شخصیت آیتالله میرباقری را به تیتر اول خود آورده است!
این یادداشت تلاش دارد تا درباره شخصیت فکری استاد میرباقری توضیحاتی را برای افراد منصف و معتدل ارائه کند. افرادی که از قبل و بدون آگاهی لازم، تصمیم خود را درباره اغلب امور و موضوعات نگرفتهاند و به خود فرصت میدهند بیرون از موجسازی رسانهها، فکر کنند و بعد درباره افراد قضاوت کنند!
این یادداشت چهار صفحه و ۱۶۸۴ کلمه است و مطالعه آن حدود ۱۰ دقیقه زمان خواهد برد.
۹:۲۳
بازارسال شده از علی مصباحی
غربگرایان و تخریب استاد میرباقری...
علی ۱۱۰
به عنوان کسی که در فرآیند شناخت غرب مدرن، آثار و آرای رنهگنون، نیل پوستمن، آلدوس هاکسلی، مارتین هایدگر، سید احمد فردید، عبدالرضا داوری اردکانی، داریوش شایگان، سید حسین نصر، شهید آوینی، محمد مددپور، شهریار زرشناس، اصغر طاهرزاده، اسماعیل شفیعی سروستانی، آیت الله مصباح یزدی را دیدم و خواندم، آثار آقای میرباقری را در نقد مدرنیته، عمیقترین و دقیقترین و مبناییترین آثار در این موضوع یافتم، حتی عمیقتر از مباحث بسیار ارزشمند و عمیق و دقیق مرحوم آیت الله محی الدین حائری شیرازی رحمت الله علیه در این خصوص.
لذا این حجم از حقد و کینهورزی و تلاش برای تخریب که هر چه هم جلو میرویم بیشتر میشود را طبیعی میدانم، علی الخصوص جریان غربگراو حالا سایر جریانها چرا کم و بیش وارد این میدان میشوند آن بحث دیگری است البته...
دوستی دارم نخبهی کامپیوتر، بسیار باهوش و از کسانی که به طور خصوصی با مرحوم آیت الله محمد شجاعی (از برجستهترین شاگردان سلوکی علامه طباطبایی رحمت الله علیهما) جلسه داشتند، در چند ماه قبل (ایام شهادت شهید رئیسی) که پروژه تخریب آقای میرباقری با تقطیع کلیپهای ایشان با شدّت بیشتری دنبال میشد، کلیپی را برایم فرستاد، چون قبلاً تمجیدهایی از ایشان از من شنیده بود، گفت از این بابا با این زاویه دید واضح با رهبری حفظه الله چه طور تعریف میکنی.اول سایر مباحث آقای میرباقری در آن مورد را برایش فرستادم، که تبیین آن تقطیع از بیانات خود ایشان بود، آن هم برای سالهای بسیار قبل، نه جدید بعد نظر علامه جعفری در باب مثنوی را برایش فرستادم که اگر نگیم بزرگترین، قطعاً یکی از بزرگترین و عمیقترین شارحان مثنوی هستند (که مؤید نظر آقای میرباقری در آن موضوع بود)؛ بعد چند مطلب ناب از کانال ایشان فرستادم، بعد گفتم تو انسان باهوش و مطلعی هستی، برو عضو شو خودت ببین ایشان و آرا و نظراتش چطور است.بعد از مدتی عضویت در کانال، الان گهگاه از کانال ایشان برایم مطلب میفرستد.بعد هم گفتم برو عصر جدید (شرح بیانیه گام دوم) از آقای میرباقری را که به جرأت بهترین شرح این متن نفیس است را بخوان تا با میزان قرابت نظری ایشان و تابعیت ایشان نسبت به مبانی رهبر معظّم انقلاب حفظه الله و حضرت امام قدّسسرّه بیشتر آشنا شویبعد ضیافت بلا رابعد هم دو جلد ولایت الهیه را تا مقداری با نظام فکری بسیار عمیق و منسجم ایشان آشنا شویاگر هم خیلی حوصلهی کتاب تحلیلی مفصل را نداشتی، اقلش کتاب بسیار خوشخوان و لقمهپیچ تربیت ولایی را بخوان تا با عمق مباحث ایشان آشنا شوی که البته برای خودت هم به شخصه میتواند آوردههای زیادی داشته باشد.
علی ۱۱۰
به عنوان کسی که در فرآیند شناخت غرب مدرن، آثار و آرای رنهگنون، نیل پوستمن، آلدوس هاکسلی، مارتین هایدگر، سید احمد فردید، عبدالرضا داوری اردکانی، داریوش شایگان، سید حسین نصر، شهید آوینی، محمد مددپور، شهریار زرشناس، اصغر طاهرزاده، اسماعیل شفیعی سروستانی، آیت الله مصباح یزدی را دیدم و خواندم، آثار آقای میرباقری را در نقد مدرنیته، عمیقترین و دقیقترین و مبناییترین آثار در این موضوع یافتم، حتی عمیقتر از مباحث بسیار ارزشمند و عمیق و دقیق مرحوم آیت الله محی الدین حائری شیرازی رحمت الله علیه در این خصوص.
لذا این حجم از حقد و کینهورزی و تلاش برای تخریب که هر چه هم جلو میرویم بیشتر میشود را طبیعی میدانم، علی الخصوص جریان غربگراو حالا سایر جریانها چرا کم و بیش وارد این میدان میشوند آن بحث دیگری است البته...
دوستی دارم نخبهی کامپیوتر، بسیار باهوش و از کسانی که به طور خصوصی با مرحوم آیت الله محمد شجاعی (از برجستهترین شاگردان سلوکی علامه طباطبایی رحمت الله علیهما) جلسه داشتند، در چند ماه قبل (ایام شهادت شهید رئیسی) که پروژه تخریب آقای میرباقری با تقطیع کلیپهای ایشان با شدّت بیشتری دنبال میشد، کلیپی را برایم فرستاد، چون قبلاً تمجیدهایی از ایشان از من شنیده بود، گفت از این بابا با این زاویه دید واضح با رهبری حفظه الله چه طور تعریف میکنی.اول سایر مباحث آقای میرباقری در آن مورد را برایش فرستادم، که تبیین آن تقطیع از بیانات خود ایشان بود، آن هم برای سالهای بسیار قبل، نه جدید بعد نظر علامه جعفری در باب مثنوی را برایش فرستادم که اگر نگیم بزرگترین، قطعاً یکی از بزرگترین و عمیقترین شارحان مثنوی هستند (که مؤید نظر آقای میرباقری در آن موضوع بود)؛ بعد چند مطلب ناب از کانال ایشان فرستادم، بعد گفتم تو انسان باهوش و مطلعی هستی، برو عضو شو خودت ببین ایشان و آرا و نظراتش چطور است.بعد از مدتی عضویت در کانال، الان گهگاه از کانال ایشان برایم مطلب میفرستد.بعد هم گفتم برو عصر جدید (شرح بیانیه گام دوم) از آقای میرباقری را که به جرأت بهترین شرح این متن نفیس است را بخوان تا با میزان قرابت نظری ایشان و تابعیت ایشان نسبت به مبانی رهبر معظّم انقلاب حفظه الله و حضرت امام قدّسسرّه بیشتر آشنا شویبعد ضیافت بلا رابعد هم دو جلد ولایت الهیه را تا مقداری با نظام فکری بسیار عمیق و منسجم ایشان آشنا شویاگر هم خیلی حوصلهی کتاب تحلیلی مفصل را نداشتی، اقلش کتاب بسیار خوشخوان و لقمهپیچ تربیت ولایی را بخوان تا با عمق مباحث ایشان آشنا شوی که البته برای خودت هم به شخصه میتواند آوردههای زیادی داشته باشد.
۱۹:۰۲
۲۹ مهر
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۸:۳۷
۲ آبان
تایوان، کریمه و جزایر سهگانه ما
محسن دنیویچرا هر از چند گاهی ادعاهایی ظاهراً پوچ توسط امارات درباره مالکیت جزایر سهگانه مطرح میشود؟شاید یکی از مسیرهایی که بتواند معمای جزایر سهگانه را رمزگشایی کند، مرور دو مورد بندر کریمه در ارتباط با روسیه و جزیره تایوان در نسبت با چین باشد.
نکته مشترک بین این سه پروژه این است که با بازیگری آمریکا در نقطهای نزدیک به سه کشور چین، روسیه و ایران که مثلث قدرت آینده آسیا و در تقابل احتمالی با قدرت اول جهان پس از فروپاشی شوروی یعنی آمریکا خواهند بود، سه نقطه منازعه سرزمینی تعبیه شده است که میتواند مثل بمب ساعتی، بهانه هرگونه دخالت و تقابلی را برای آمریکا ایجاد کند.
نکته جالب این جاست که هم قصه کریمه و هم تایوان به قرن ۱۸ باز می گردد و در سالهای پس از جنگ دوم جهانی یعنی بعد از ۱۹۵۰ و به ویژه بعد از فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن جهان در سالهای بعد از ۱۹۹۰ به چنین وضعیت چالش برانگیزی توسط آمریکا رسیده است.
دقت کنید که سال ۱۹۹۴ توافقنامه بوداپست بین روسیه و اوکراین و آمریکا و انگلستان درباره بندر کریمه امضا میشود و سال ۱۹۹۶ اولین انتخابات در تایوان به عنوان کشور مستقل دموکراتیک با حمایت آمریکا برگزار میشود. زمانها کاملا نشان دهنده این پروژه از پیش تنظیم شده است.
پس از تکرار منظم رفتارها و ادعاهای امارات نه تعجب کنید و نه عصبانی شوید.
@degaresh
محسن دنیویچرا هر از چند گاهی ادعاهایی ظاهراً پوچ توسط امارات درباره مالکیت جزایر سهگانه مطرح میشود؟شاید یکی از مسیرهایی که بتواند معمای جزایر سهگانه را رمزگشایی کند، مرور دو مورد بندر کریمه در ارتباط با روسیه و جزیره تایوان در نسبت با چین باشد.
نکته مشترک بین این سه پروژه این است که با بازیگری آمریکا در نقطهای نزدیک به سه کشور چین، روسیه و ایران که مثلث قدرت آینده آسیا و در تقابل احتمالی با قدرت اول جهان پس از فروپاشی شوروی یعنی آمریکا خواهند بود، سه نقطه منازعه سرزمینی تعبیه شده است که میتواند مثل بمب ساعتی، بهانه هرگونه دخالت و تقابلی را برای آمریکا ایجاد کند.
نکته جالب این جاست که هم قصه کریمه و هم تایوان به قرن ۱۸ باز می گردد و در سالهای پس از جنگ دوم جهانی یعنی بعد از ۱۹۵۰ و به ویژه بعد از فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن جهان در سالهای بعد از ۱۹۹۰ به چنین وضعیت چالش برانگیزی توسط آمریکا رسیده است.
دقت کنید که سال ۱۹۹۴ توافقنامه بوداپست بین روسیه و اوکراین و آمریکا و انگلستان درباره بندر کریمه امضا میشود و سال ۱۹۹۶ اولین انتخابات در تایوان به عنوان کشور مستقل دموکراتیک با حمایت آمریکا برگزار میشود. زمانها کاملا نشان دهنده این پروژه از پیش تنظیم شده است.
پس از تکرار منظم رفتارها و ادعاهای امارات نه تعجب کنید و نه عصبانی شوید.
@degaresh
۳:۳۴
۷ آبان
گناه کوچکانگاری...
محسن دنیویتمایلات اجتماعی و تحلیل و جمعبندی یک ملت، تاثیر مهمی در تصمیمات مهم و سرنوشت ساز آن دارد.اینکه امروز جنگ با اسراییل را در سطحی بالاتر ادامه دهیم و یا اینکه سطح مناقشه را بیش از این افزایش نداده و در همین سطح نگاه داریم؟ جزء همان تصمیمات مهم و سرنوشت ساز برای ایران و ملت ایران است.
برخی گمان نکنند که تصمیم درباره ادامه درگیری، فقط مسئله جمهوری اسلامی است. چون تبعات این تصمیم به سرنوشت ایران گره خورده است و فاصلهگذاری ذهنی بین ایران و جمهوری اسلامی در این شرایط پیچیده چیزی را حل نمیکند. تنها ممکن است با چنین تفکیکی، خود و دیگران را دچار اشتباه محاسباتی و تصمیم نادرست کنیم.
پس موقعیت امروز، موقعیتی حساس و ملی و سرنوشتساز است! اما برخی از افراد با کوچکانگاری حمله به خاک ایران، مطالبه عمومی برای پاسخ را تقلیل دادند.
یک بار دیگر ماجرا را مرور کنید. به خاک ایران عزیزمان بعد از دهه شصت، حمله شده است و فرقهای شرور و جنگطلب به نام کشور و دولتی جعلی اسراییل با حمایت آمریکا و همراهی اروپا و دیگر همپیمانان آنها به ایران هجوم آوردهاند و چند نفر از سربازان وطن را به شهادت رساندهاند!
این هجوم در امتداد کشتاری یکساله در غزه، حملات وحشیانه اخیر به لبنان، حملات هر از چندگاهی به سوریه و عراق و یمن بوده است. یادمان نرود که اسراییل دو رهبر حماس و دو دبیرکل حزبالله را که در سی سال گذشته نتوانسته بود یا نخواسته بود ترور کند، الان به شهادت رسانده است. یعنی خط قرمز و مرزی برای عبور باقی نگذاشته است. انگار که همه چیز برای اسراییل، مسئله مرگ و زندگی است!
در چنین شرایطی حمله به ایران به عنوان کشور موثر منطقه، گناه و خبطی نیست که هر ایرانی از کنار آن بگذرد حتی اگر منتقد جمهوری اسلامی باشد. اما دوستان کوچکانگار با لودگی و پیامهای سطحی و زرد برای مسخره کردن حمله اسراییل، حس خشم و مطالبه مردم را تضعیف کردند و این بی دقتی در تحلیل و موضعگیری هیجان زده از صدا و سیما و مجریانش تا فعالان فضای مجازی مورد خطاب و تذکر رهبری قرار گرفت. لزوماً اولین چیزی که به ذهنمان میرسد قرار نیست به زبان هم جاری کنیم. چون ممکن است همین تحلیل و موضع غلط، موجب تخلیه بار روانی جامعه شده و بعد اسراییل با حملهای سهمگین در اثر کوتاهی و تعلل ایران، احساس یاس و ضعف را به تمام ملت ایران تزریق کند و ایران را کشوری ضعیف در معادلات منطقه نشان دهد و سرنوشت جنگ را تغییر دهد.برای یافتن راهحل و تصمیم درست، شاید دقت و تأمل در این بخش از بیانات رهبری راهگشا باشد. ایشان فرمودند: «باید خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. باید قدرت و اراده و ابتکار ملت ایران و جوانان کشور را به آنان فهماند.»خطای محاسباتی رژیم چیست؟ یعنی چه چیزی را باید بهم بزنیم؟...
محسن دنیویتمایلات اجتماعی و تحلیل و جمعبندی یک ملت، تاثیر مهمی در تصمیمات مهم و سرنوشت ساز آن دارد.اینکه امروز جنگ با اسراییل را در سطحی بالاتر ادامه دهیم و یا اینکه سطح مناقشه را بیش از این افزایش نداده و در همین سطح نگاه داریم؟ جزء همان تصمیمات مهم و سرنوشت ساز برای ایران و ملت ایران است.
برخی گمان نکنند که تصمیم درباره ادامه درگیری، فقط مسئله جمهوری اسلامی است. چون تبعات این تصمیم به سرنوشت ایران گره خورده است و فاصلهگذاری ذهنی بین ایران و جمهوری اسلامی در این شرایط پیچیده چیزی را حل نمیکند. تنها ممکن است با چنین تفکیکی، خود و دیگران را دچار اشتباه محاسباتی و تصمیم نادرست کنیم.
پس موقعیت امروز، موقعیتی حساس و ملی و سرنوشتساز است! اما برخی از افراد با کوچکانگاری حمله به خاک ایران، مطالبه عمومی برای پاسخ را تقلیل دادند.
یک بار دیگر ماجرا را مرور کنید. به خاک ایران عزیزمان بعد از دهه شصت، حمله شده است و فرقهای شرور و جنگطلب به نام کشور و دولتی جعلی اسراییل با حمایت آمریکا و همراهی اروپا و دیگر همپیمانان آنها به ایران هجوم آوردهاند و چند نفر از سربازان وطن را به شهادت رساندهاند!
این هجوم در امتداد کشتاری یکساله در غزه، حملات وحشیانه اخیر به لبنان، حملات هر از چندگاهی به سوریه و عراق و یمن بوده است. یادمان نرود که اسراییل دو رهبر حماس و دو دبیرکل حزبالله را که در سی سال گذشته نتوانسته بود یا نخواسته بود ترور کند، الان به شهادت رسانده است. یعنی خط قرمز و مرزی برای عبور باقی نگذاشته است. انگار که همه چیز برای اسراییل، مسئله مرگ و زندگی است!
در چنین شرایطی حمله به ایران به عنوان کشور موثر منطقه، گناه و خبطی نیست که هر ایرانی از کنار آن بگذرد حتی اگر منتقد جمهوری اسلامی باشد. اما دوستان کوچکانگار با لودگی و پیامهای سطحی و زرد برای مسخره کردن حمله اسراییل، حس خشم و مطالبه مردم را تضعیف کردند و این بی دقتی در تحلیل و موضعگیری هیجان زده از صدا و سیما و مجریانش تا فعالان فضای مجازی مورد خطاب و تذکر رهبری قرار گرفت. لزوماً اولین چیزی که به ذهنمان میرسد قرار نیست به زبان هم جاری کنیم. چون ممکن است همین تحلیل و موضع غلط، موجب تخلیه بار روانی جامعه شده و بعد اسراییل با حملهای سهمگین در اثر کوتاهی و تعلل ایران، احساس یاس و ضعف را به تمام ملت ایران تزریق کند و ایران را کشوری ضعیف در معادلات منطقه نشان دهد و سرنوشت جنگ را تغییر دهد.برای یافتن راهحل و تصمیم درست، شاید دقت و تأمل در این بخش از بیانات رهبری راهگشا باشد. ایشان فرمودند: «باید خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. باید قدرت و اراده و ابتکار ملت ایران و جوانان کشور را به آنان فهماند.»خطای محاسباتی رژیم چیست؟ یعنی چه چیزی را باید بهم بزنیم؟...
۱۴:۰۱
۱۲ آبان
رویای اسرائیل برای آینده.mp3
۲۴:۵۵-۲۲.۹ مگابایت
۱۷:۵۱
۱۸:۰۰